سرمایهگذاری در ارزهای تبلیغ شده توسط فضای اجتماعی در دراز مدت منجر به از دست رفتن تمام دارایی شما خواهد شد. با سرمایهگذاری در چیزی که واقعاً آن را درک میکنید و به آن اعتقاد دارید، میتوانید در برابر نوسانات طبقه دارایی راحتتر مقاومت کنید و احتمال فروش وحشتناکتر در هنگام نزول بازار را کاهش دهید.
NAV شرکتهای سرمایهگذاری
صنعت سرمایهگذاری یکی از صنایع طبقهبندی شده در بازار ایران است. شرکتهای سرمایهگذاری در هر حوزهای که بتوانند ارزش افزودهای ایجاد کنند، وارد میشوند. به گزارش سنا، این شرکتها در حوزههایی نظیر زمین، طلا، ابزارهای تامین مالی، سپردههای بانکی و سهام شرکتهای پذیرفته شده یا نشده در بورس و… سرمایهگذاری میکنند. شرکتهای سرمایهگذاری با توجه به خط مشی و دیدگاهی که دارند بیشترین وزن سبد دارایی خود را به چند سهم یا صنعت خاص اختصاص میدهند.شرکتهای سرمایهگذاری، شرکتهایی هستند که با هدف سرمایهگذاری تاسیس شده و فعالیت اصلی خود را معطوف به خرید و فروش سهام شرکتهای بورسی و غیربورسی میکنند.بر اساس بند ۲۱ ماده یک قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران، شرکت سرمایهگذاری از مصادیق نهادهای مالی است که طبق اساسنامه حرفه و موضوع اصلی فعالیت آن سرمایهگذاری در سهام، سهمالشرکه، واحدهای سرمایهگذاری صندوقها یا سایر اوراق بهادار دارای حق رای شرکتها، موسسات یا صندوقهای سرمایهگذاری با هدف کسب انتفاع بدون کسب کنترل یا نفوذ قابل ملاحظه در شرکت، موسسه یا صندوق سرمایهگذاری سرمایهپذیر در چارچوب قوانین و مقررات است و از نظر حقوقی به دو شکل سهامی خاص و عام وجود دارد. مطابق مصوبه مورخ ۲۵ شهریور۹۱ هیاتمدیره سازمان بورس و اوراق بهادار، حداقل سرمایه شرکتهای سرمایهگذاری و مادر (هلدینگ) مبلغ یکصد میلیارد ریال تعیین شده است.شرکتهای سرمایهگذاری شرکتهایی هستند که فعالیت اصلی خود را به شکل تخصصی معطوف به خرید و فروش سهام شرکتهای بورسی یا غیربورسی میکنند. در این شرکتها زمان صرف شده برای هر سهم میتواند چند ساعت یا چند ماه باشد، اما در بیشتر مواقع، در این شرکتها دیدگاه کوتاهمدت روی یک سهام وجود دارد.
پرتفوی شرکتهای سرمایهگذاری
همانطور که اشاره شد، شرکتهای سرمایهگذاری پرتفوی متنوعی از سهام و صنایع مختلف دارند. پرتفوی این شرکتها از دو بخش کلی تشکیل شده است؛ سهام پذیرفته شده در بورس: سهام شرکتهایی که در بورس قابل معامله بوده و برای ارزشگذاری آنها قیمت آخرین معامله ملاک است. این پرتفو در اصطلاح پرتفوی بورسی گفته میشود. سهام پذیرفته نشده در بورس (سهام شرکتهای خارج از بورس): سهام شرکتهایی که مانند سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس قابلیت معاملات پیوسته و سهولت در انجام معاملات را ندارند. به پرتفوی تشکیل شده در این بخش، پرتفوی غیربورسی شرکت سرمایهگذاری گفته میشود. مواردی که در صورت وضعیت پرتفوی شرکتهای سرمایهگذاری قابل مشاهده است شامل سرمایه شرکت سرمایهپذیر، تعداد سهام در مالکیت شرکت سرمایهگذار در شرکت سرمایهپذیر در ابتدای دوره، بهای تمامشده و ارزش بازار سهام شرکت سرمایه پذیر که تحت مالکیت شرکت سرمایهگذار است در ابتدا و انتهای دوره، تغییرات این آیتمها در انتهای دوره نسبت به ابتدای دوره، ارزش سهام شرکت سرمایهپذیر که تحت مالکیت شرکت سرمایهگذار است در زمان تهیه گزارش، افزایش یا کاهش قیمت سهم نسبت به انتهای دوره گزارش قبل (دورهها یک ماهه است) است.
کاربرد صورت وضعیت پرتفوی
شرکتها با توجه به سیاست و دیدگاه خود بیشترین وزن داراییهایشان را به چند سهم یا صنعت خاص اختصاص میدهند. به طور مثال نماد «وخارزم» از دید بسیاری از فعالان بازار سرمایه نشاندهنده شرکتی است که در گروه بانکها سرمایهگذاری میکند. از دید تکنیکالی در بسیاری از مواقع نمودار این نماد با نمودار نماد «وبصادر» که یکی از اصلیترین و مهمترین نماد در سبد سرمایهگذاری وخارزم است، همپوشانی دارد. یکی از موارد مهم در صورتوضعیت پرتفوی شرکتهای سرمایهگذاری جدول سهام شرکتهای سرمایهپذیر بورسی است. با توجه به ارزش روز سهام موجود در پرتفو، سهامی که بیشترین وزن را در پرتفوی شرکت سرمایهگذار دارد از اهمیت برخوردار است. با دانستن این مورد سهامی که بیشترین تاثیر را در پرتفوی شرکت سرمایهگذاری دارد، قابل شناسایی است. به طور مثال زمانی که یک نماد برای تعدیل سود متوقف میشود و تعدیل مثبت سود خود را از طریق سامانه کدال اعلام میکند، امکان خرید سهام وجود ندارد. حال با دانستن نکته فوق میتوانیم اقدام به خرید سهام شرکت سرمایهگذاریای کنیم که بیشترین وزن پرتفوی آن را سهام مورد نظر تشکیل میدهد. نتیجه دیگری که از بررسی صورت وضعیت پرتفوی یک شرکت سرمایهگذاری نسبت به دوره قبل آن میتوان گرفت، این است که با تغییرات تعداد سهام یا قیمت سهام ارزش کل پرتفوی بورسی تغییر میکند. در صورتی که معمولا پرتفوی غیربورسی به دلیل عدم تغییر قیمت روزانه سهام و عدم سهولت انجام معاملات، دستخوش تغییرات ماهانه چندانی نمیشود. یکی دیگر از موارد حائز اهمیت در بررسی صورت وضعیت پرتفو این است که با مشاهده جدول پرتفوی شرکت سرمایهگذار، میتوانیم میزان یا درصد سهام بورسی و غیربورسی آن را دریابیم. هر اندازه وزن پرتفوی بورسی شرکت سرمایهگذار بیشتر باشد ارزشگذاری آن شرکت بر مبنای NAV دقیقتر خواهد بود. اگر بخواهیم بدانیم که چند درصد از پرتفوی یک شرکت سرمایهگذاری، به سهام بورسی اختصاص دارد کافی است کل ارزش بازار در انتهای دوره هر دو پرتفو را با هم جمع کنیم. سپس جمع پرتفوی بورسی را به عدد به دست آمده تقسیم و در عدد ۱۰۰ ضرب کنیم. اما اگر بخواهیم درصد وزن یک سهم را در پرتفوی بورسی شرکت سرمایهگذاری به دست آوریم لازم است عددی که در مقابل نام سهم در ستون ارزش بازار در انتهای دوره وجود دارد را به کل ارزش بازار پرتفوی بورسی تقسیم و در ۱۰۰ ضرب کنیم.
مفهوم ذخیره کاهش ارزش سرمایهگذاری
یکی از مسائلی که در سالهای اخیر صورتهای مالی شرکتها را دستخوش تغییر کرده و لازم است مورد بررسی قرار گیرد، موضوع ذخیره کاهش ارزش است. در صورتهای مالی شرکتهای سرمایهگذاری مبنای محاسبات ارزش دفتری یا بهای تمامشده است. در زمان افت بازار در سرمایهگذاریهای کوتاهمدت، قیمت برخی از سهام ارزش کمتری نسبت به ارزش بهای تمامشده در شرکت سرمایهگذار دارند. فرض کنیم این سرمایهگذاریها در بازار در حال ریزش، در قیمتهای پایینتر از بهای تمامشده به فروش میرسد. لازم است مبلغی تحت عنوان ذخیره کاهش ارزش در نظر گرفته شود تا اگر در پایان سال مالی وضعیت قیمتها در محدوده برآوردی بود این مبلغ کسر شده باقی بماند. اما چنانچه ریزش قیمت سهام مقطعی باشد و قیمت سهام مورد نظر رشد کرد مبلغ ذخیره کاهش ارزش به حساب برگردانده میشود. لازم به ذکر است این مبلغ (ذخیره کاهش ارزش) در صورت سود و زیان شرکت به صورت هزینه شناسایی شده و در ترازنامه از مبلغ داراییها کسر میشود که این امر باعث کاهش NAV میشود. ذخیره کاهش ارزش سرمایهگذاری، عموما برای سرمایهگذاریهای کوتاهمدت شرکت سرمایهگذاری در نظر گرفته میشود.
راهنمای ساخت پورتفولیو ارزهای دیجیتال برای مبتدیان
گذشتن از تبلیغات و وعدههای پیاپی که در مورد پولدار شدن از طریق ارزهای دیجیتال در صفحه اکسپلور اینستاگرام خود، در زمان وبگردی و یا در تبلیغات یوتیوب میبینید، قطعاً دشوار است. جدا از ریزش اخیر بازار که منجر به از دست دادن ۱ تریلیون دلار از ارزش بازار شد، محبوبیت روزافزون و قیمتهای پر نوسان ارزهای دیجیتال، تعداد زیادی از سرمایهگذاران را مشتاق میکند تا همیشه تشنه کوینهای پرسود بعدی باشند.
در حالی بیتکوین همیشه به عنوان پادشاه بیرقیب ارزهای دیجیتال باقی میماند، اما ارزهای دیجیتال دیگری وجود دارند که به کمک افزایش پذیرش در میان سرمایهگذاران نهادی و کوچک، ارزشمند میشوند. محبوبیت ارزهای دیجیتال باعث ایجاد بحثهایی در مورد آلتکوینها در مقابل بیتکوین شده است. این بحثها بر این موضوع متمرکز هستند که در هنگام ایجاد یک سبد ارزهای دیجیتال، چه ارزهایی باید مورد بررسی قرار گیرند.
هزاران ارز دیجیتال تا به حال به این صنعت افزوده شدهاند، ناگفته نماند که این تعداد همچنان در حال رشد است. از یک طرف، غولهای شناخته شدهای مانند بیت کوین، اتریوم و کاردانو و از سوی دیگر، کوینهای کوچکتری مانند شیبا اینو و دوجکوین با عملکرد و اهداف مختلف وجود دارند.
از این رو، انتخاب یک ارز دیجیتال خوب برای خرید ممکن است چالش برانگیز باشد. در این مقاله از ارزتودی ما به شما کمک خواهیم کرد تا در دنیای ارزهای دیجیتال کاوش کنید و یاد بگیرید برای ایجاد یک سبد (پورتفولیو) ارزهای دیجیتال دقیقاً به چه نکاتی باید دقت کرد.
ساخت پورتفولیو را از کجا شروع کنیم؟
اولین قدم هوشمندانه این است که تصمیم بگیرید در چه ارزی سرمایهگذاری کنید. یک ارز دیجیتال معروف با ریسک پایینتر و یا یک کوین جدید و نسبتاً آزمایش نشده که ممکن است ریسک بالاتری نیز داشته اما از طرفی میتوانند سود بیشتری برای شما داشته باشند. آدام هیمز، مدیر عامل شرکت سرمایهگذاری آلفاچین کپتال (Alphachain Capital) مستقر در بریتانیا میگوید:
در شرکتها یا کوینهایی سرمایهگذاری کنید که اساساً آنها را درک میکنید.
در ادامه هشدار میدهد:
سرمایهگذاری در ارزهای تبلیغ شده توسط فضای اجتماعی در دراز مدت منجر به از دست رفتن تمام دارایی شما خواهد شد. با سرمایهگذاری در چیزی که واقعاً آن را درک میکنید و به آن اعتقاد دارید، میتوانید در برابر نوسانات طبقه دارایی راحتتر مقاومت کنید و احتمال فروش وحشتناکتر در هنگام نزول بازار را کاهش دهید.
از این رو، افراد مبتدی باید بررسیهای لازم را انجام دهند و خطرات مرتبط با آلت کوینهای مختلف که در حال حاضر در بازار وجود دارند (توکنهای غیر از بیت کوین) را درک کنند. موضوع بعدی حضانت است. سرمایهگذاران ممکن است در حال حاضر از طریق صندوقهای قابل معامله در مبادله با بیت کوین و اتریوم که از ریسک و پیچیدگی حضانتی جلوگیری میکند، مواجه شوند. از سوی دیگر، داراییهای جدیدتر باید مستقیماً خریداری شوند و ممکن است به ترتیبات ذخیرهسازی که میتواند برای سرمایهگذاران مبتدی کار دشواری باشد، نیاز داشته باشند.
نکات مهم ایجاد سبد خرید ارزهای دیجیتال
تمام این موارد به اهداف سرمایهگذار برای سبد آنها بستگی دارد. برای مثال، یک رابطه متقابل بین سود بالاتر و سطح ریسک وجود دارد. بیش از ۱۰۰۰۰ آلت کوین ایجاد شده است، از ارزهای میم کوین با مضمون سگ گرفته تا پروتکلهای مالی غیرمتمرکز (DeFi) که هدف آنها ایجاد اختلال در صنعتهای مالی متمرکزاست.
یوری کاتالدو، کارشناس ارزهای دیجیتال و یکی از بنیانگذاران شرکت سرمایهگذاری آتن کاپیتال. میگوید:
«سرمایهگذاران باید بررسیهای خود را انجام دهند و اگر تصمیم به خرید کوین- بهویژه یک آلتکوین جدید- دارند، باید ریسکهای موجود و اینکه تیم مؤسس پروژه چه برنامهای دارند را درک کنند.
او با اشاره به اسکوئید کوین که در زمان پخش سریال معروف کره جنوبی، اسکوئید گیم، مشهود شد، گفت که سرمایهگذاری در برخی از ارزهای دیجیتال مانند قمار است. اسکوئید کوین در عرض چند روز از ۰. ۰۱ دلار به ۲۸۶۱ دلار یعنی ۲۸ میلیون درصد افزایش قیمت همراه شد. هر چند در آخر این داستان با کلاهبرداری ۳. ۲ میلیون دلاری راگ پال به پایان رسید. rug pull اصطلاحی است که در صنعت ارزهای دیجیتال برای توصیف یک پروژه تقلبی ارز دیجیتال استفاده میشود که در آن سازندگان وب سایت را به طور ناگهانی تعطیل میکنند و با پول سرمایهگذاری شده ناپدید میشوند.
توکنومیک، یکی از مولفههای کلیدی است که باید در هنگام ایجاد سبد ارزهای دیجیتال به آن توجه کرد. منظور او تعیین زمانبندی عرضه توکن و انگیزههای بزرگترین دارندگان آن برای نگهداری در مقابل فروش است. او میگوید:
اینکه تعداد زیادی از یک توکن توسط یک فرد بدون هیچ محدودیتی برای که مانع فروش آنها به سرمایهگذاران نباشد، نگهداری شود، ممکن است نگرانکننده باشد.
داشتن دید بلند مدت برای سرمایهگذاری علاوه بر داراییهای سنتی، برای ارزهای دیجیتال دیگر نیز امر ضروری است. به یاد داشته باشید که این یک بازار جدید است که هنوز در مراحل ابتدایی خود است. اشکالات، هکها و سرقتها همگی تهدیدی برای سرمایهگذاریهای جدید هستند و ممکن است به سرعت سرمایهگذاری را از بین ببرند. هیمز میگوید:
کسانی که ارزهای دیجیتال با کیفیت بالاتر را خریداری و نگهداری میکنند، معمولاً سود بیشتری را بدست میاورند، اما این بدان معناست که هر از گاهی بیش از ۹۰ درصد فروش را تحمل میکنند.
آیا میتوان یک سبد سرمایهگذاری متوازن برای ارزهای دیجیتال ایجاد کرد؟
برخی از کاربران از ایجاد یک سبد سرمایهگذاری متوازن برای ارزهای دیجیتال اجتناب میکنند. اما سؤال این است که تا چند درصد میتوان متعادلسازی کرد؟ جواب این است که به تحمل ریسک بستگی دارد. هر چه جوانتر باشید، تخصیص بالاتری خواهید داشت. سرمایهگذاران جوان باید بتوانند تحمل ریسک بیشتری نسبت به سرمایهگذاران قدیمی داشته باشند.
ناگفته نماند که ارزهای دیجیتال به عنوان راهی برای کاهش پیامدهای تورم نیز شناخته میشوند. در سال ۲۰۲۱، ارزهای دیجیتال به عنوان یک محافظ تورم شناخته شدند و در نتیجه سهم زیادی در ایجاد یک سبد متوازن از داراییهای متنوع را دارند. برخی از سرمایهگذاران نسل Z ارزهای دیجیتال، یعنی اولین نسلی که با ارزهای دیجیتال آشنا شدند، از ارزهای دیجیتال به عنوان جایگزینی برای داراییهای سنتی مانند طلا استفاده میکنند.
سرمایهگذاران محافظه کار باید تخصیص ۱% تا ۵% به طبقه دارایی را به عنوان بخشی از یک پرتفوی بزرگتر و متوازن در نظر بگیرند. نسل کنونی به بیتکوین لقب «طلای دیجیتال» دادهاند. تعداد بیت کوینهای موجود به ۲۱ میلیون محدود شده است. در آینده، هیچ کس بیت کوین تازهای را کشف نخواهد کرد. ارزهای دیجیتالی با ارزش بازار کمتر نوسانات مکرر و شدیدتری دارند. این ارزها ممکن است رقبای بزرگتر خود را در بازار صعودی شکست دهند، اما در بازار نزولی عملکرد ضعیفی خواهند داشت.
چه بخشی از سبد را باید به ارزهای دیجیتال تخصیص داد؟
میزان تخصیص سبد ارز دیجیتال شما به دلیل ماهیت ناپایدار آنها بر اساس میزان تحمل ریسک تنظیم میشود. اینکه یک سرمایهگذار محتاط هستید و یا میتوانید ریسک را تحمل کنید، تعیین میکند که چه چیزی برای شما مناسب است. طبق یک قانون، هر چه یک سرمایهگذار محافظه کارتر باشد، درصد تخصیص سند ارزهای یجیتال آن پایینتر است. سرمایهگذاران محافظه کار باید ۱ تا ۵ درصد از سبد خود را به ارزهای دیجیتال تخصیص دهند.
البته این درصد از تخصیص ممکن است با گذشت زمان افزایش یابد، وقتی این اتفاق میافتد، سرمایهگذاران میتوانند سود را به داراییهای دیگر متعادل کنند تا تخصیص ارزهای دیجیتال خود را دوباره به یک خط برسانند. از طرفی سرمایهگذارانی که تحمل ریسک متوسطی دارند ممکن است بین ۵ تا ۱۰ درصد از سبد خود را به ارزهای دیجیتال اختصاص دهند. عملکرد بازار ارزهای دیجیتال را تا حدودی بر عملکرد سبد سهام تأثیر میگذارد، [با این وجود] فروش قابل توجه تأثیر مخربی بر عملکرد کلی آنها نخواهد داشت.
در نهایت افرادی که ریسکپذیری بیشتری را دارند ایجاد سبد یا پرتفوی سرمایه گذاری میتوانند ۱۰ تا ۲۵ درصد از سبد خود را برای ارزهای دیجیتال در نظر بگیرند. این افراد بدون شک عملکرد کلاس داراییهای کریپتو را در کل مجموعه خود مشاهده خواهند کرد. تغییرات جانبی به طور قابل توجهی در عملکرد کلی پرتفوی مشهودتر خواهد بود، درست مانند حرکتهای صعودی.
کدام ارزهای دیجیتال را بخریم؟
کوینهای مختلفی برای انتخاب وجود دارد. با این حال، به عنوان یک استراتژی کلی، خرید کوینهایی با ویژگیهای مختلفایده خوبی است. تنوعسازی باعث توزیع ریسک بین طبقات دارایی مختلف میشود که معمولاً همبستگی ندارند و به عملکرد بلندمدت پرتفوی کمک زیادی میکند. با این حال، توصیه میشود که به توکنهای سطح بالا، یعنی کوینهای بومی بلاکچینهای معروفی مانند بیتکوین، اتریوم و سولانا پایبند باشید. زیرا این کوینها در درازمدت از برخی توکنهای سطح دو که در بالای بلاکچینهای سطح یک ساخته میشوند، بهتر عمل خواهند کرد. بیت کوین، لایت کوین و مونرو را به عنوان ارز، اتریوم، کاردانو و پولکادوت را به عنوان پلتفرم و دریمرز کوین (DreamsCoin)، آکسی اینفینتی و Wax را به عنوان بازی ترجیح دهید.
خطرات را بپریزید!
سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال، مانند هر نوع دارایی دیگری، با خطراتی همراه است. یکی از مهمترین خطرات این است که بسیاری از شرکتهایی که از ارزهای دیجیتال حمایت میکنند، کسبوکارهای نوپا و جدیدی هستند. استارتآپهایی که هنوز در حال پیدا کردن استراتژیهای تجاری، حکمرانی کوین و تناسب بازار خود هستند، بنابراین پروژهها ممکن است همیشه طبق برنامه پیش نروند و شرکتها شکست بخورند.
نگرانی دیگر قانونگذاریهایی است که منجر به ممنوعیت ارزهای دیجیتال در برخی از کشور میشود. برای مثال میتوان به سرکوب استخراج بیتکوین و ممنوعیت آن در چین اشاره کرد. بهروز نگه داشتن اخبار اقتصاد کلان جهانی بخش بزرگی از سرمایهگذاری در حوزه ارزهای دیجیتال است. علاوه بر اینها، باید مراقب کلاهبرداریهای پامپ و دامپ باشید. این کلاهبرداریها زمانی اتفاق میافتد که بعد از یک رشد ناگهانی و جذب سرمایهگذاران سقوط میکند.
به یاد داشته باشید مانند هر فناوری جدید دیگری، مشکلات این حوزه نیز برطرف خواهد شد. با این حال برخی از خطرات باید به دقت بیشتری بررسی شوند تا با استفاده از دانش و عقل سلیم کنترل شوند.
رویکرد پرتفولیو به سرمایهگذاری بر روی گزینههای رشد
یکی از قدرتمندترین ابزارهای موجود برای مدیران عامل در جهت رشد، رویکرد شرکتشان نسبت به اختصاص سرمایه به سبد کسبوکارها یا پرتفویشان است. تصمیمگیری دربارۀ اختصاص سرمایه، بر خلاف بیشتر اهرمهای عملیاتی رشد، اساسا استراتژیک است: این تصمیمگیریها تعیینکننده داراییهای بلندمدت شرکت هستند که خلق ارزش در آینده به آنها وابسته خواهد بود. اختصاص سرمایه عمل ایجاد سبد یا پرتفوی سرمایه گذاری بسیار خطیری است. بسیاری از مواقع صاحبان کسبوکارها تصمیمات ناکارامدی از جنس سه تصمیم ذیل را اتخاذ میکنند:
· اختصاص سرمایه به طور عادلانه:
سازمان کموبیش در کسبوکار مختلف خود بهطور مساوی سرمایهگذاری میکند، بی آنکه عمکرد پیشین یا چشمانداز رشدشان در آینده را در نظر بگیرد.
· به بزرگترین بچهها غذای بیشتری میدهند:
سازمان سرمایهاش را بر مبنای اندازۀ کسبوکار اختصاص میدهد، یعنی بزرگترین واحدها در پرتفوی کسبوکارهای ایجاد سبد یا پرتفوی سرمایه گذاری شرکت بیشترین نقدینگی را دریافت میکنند، حتی اگر این کسبوکارها اغلب کمترین ظرفیت رشد را داشته باشند.
· ما همیشه این کار را همین طور انجام میدهیم:
سازمان بودجۀ سرمایهگذاری در سال را بر مبنای آنچه در سال گذشته انجام داده میبندد، یعنی بهجای اینکه به ظرفیتهای آیندۀ کسبوکار نگاه کند گذشته را میبیند.
در مقابل، پژوهش گروه مشاورۀ بوستون نشان میدهد که اختصاص سرمایه به بخشهایی که بالاترین ارزش را خلق میکنند، دو ویژگی بارز دارد. اول، این شرکتها برای اختصاص سرمایه میان کسبوکارهای مختلف در پرتفوی سازمان رویکرد بسیار متفاوتی اتخاذ کردند. دوم، آنها با مرتبط کردن اولویتهای استراتژیک به تخصیص سرمایه، طرحهای اقتصادی و اقدامات ابتکاری ویژهای در زمینۀ رشد و نیز با مدیریت فعالانۀ سبد سرمایهگذاری سازمان از بالا، استراتژی را بهعمل تبدیل کردند. این رویکرد چهار بخش دارد.
رشد را در میان کسبوکارهایتان اولویتبندی کنید
تقریبا تمام کسبوکارها تا حد مشخصی رشد میکنند، اما همه کسبوکارها نمیتوانند موتور رشد سازمانی باشند. بنابراین اولین گام این است که در استراتژی و پرتفوی کلی شرکت، نقشهای گوناگون واحدهای مختلف را درک کنید.
برای مثال، برخی از کسبوکارها شاید بزرگ و سودآور باشند اما آنقدر بلوغ یافتهاند که ظرفیت رشدشان به کمترین میزان رسیده است؛ پس این واحدها باید نقدینگی ایجاد کنند تا دیگر کسبوکارها بتوانند رشد کنند، نه اینکه این نقدینگی را خودشان مصرف کنند. برخی دیگر از کسبوکارها شاید نشانی از رشد دارند اما هیچ مزیت رقابتی پایداری ندارند. آنها را باید پیش از اینکه بتوانند رشد کنند تثبیت کرد، وگرنه رشد احتمالا ارزششان را نابود میکند. همچنین دیگر کسبو کارها ممکن است ظرفیت رشد بلندمدت چشمگیری داشته باشند، اما ممکن است همان رشد در کوتاهمدت آنقدر کوچک باشد که در نرخ رشد کلی شرکت تاثیری نداشته باشد. فقط آن تعداد از کسبوکارهایی که به اندازۀ کافی بزرگ شدهاند، به اندازۀ کافی سودآورند، و به اندازۀ کافی بهسرعت رشد میکنند میتوانند به عنوان موتورهای رشد اصلی شرکت در نظر گرفته شوند؛ آنها باید بیشترین سهم را از سرمایهگذاری در زمینۀ رشد ببرند.
جهت تعیین نقشهایی که واحدهای کسبوکار مختلف میتوانند در پرتفوی سازمان ایفا کنند، باید هر یک را از سه چشمانداز متفاوت اما مکمل ارزیابی کرد. اولین چشمانداز به محرکهای بازار بر میگردد: آیا بازار هدف، بخش مشتری، یا ناحیهای که کسبوکار در آن فعالیت میکند، روبهرشد است؟ اگر چنین است، آیا این کسبوکار در موقعیتی است که بتواند رشد کند؟ این چشمانداز مشابه ماتریس رشد-سهم بازار بیسیجی است.
دومین چشمانداز بر موقعیت مالی کسبوکار شرکت تمرکز میکند. تناقض رشد این است که وقتی بازگشت سرمایۀ سهامداران بزرگ در درازمدت عمدتا از رشد ناشی میشود، تمام شرکتهایی که رشد میکنند لزوما ارزش خلق نمیکنند. بنابراین مدیران اجرایی ارشد نیز باید این سوال را بپرسند: آیا رشد در این کسبوکار ارزشآفرین است؟ یا آیا ارزش به قیمت کاهش درآمد ناخالص یا افزایش میزان ریسک و کاهش بهای ما به دست میآید؟
در نهایت، جهت ایجاد پرتفوی استراتژیک شرکت برای رشد، مدیران سازمانی ارشد باید ظرفیت هر واحد کسبوکار را از چشمانداز مالکیت ارزیابی کنند: آیا ما بهترین مالکان برای رشد این کسبوکاریم؟ آیا این کسبوکار با دیگر کسبوکارها در پرتفوی سازمان همخوانی دارد؟ خلاصه، چطور رشد در این کسبوکار کمک میکند تا عملکرد پرتفوی به عنوان یک کل بهتر از مجموع عملکرد هر کدام از کسبوکارها به طور مستقل باشد؟
آخرین چشمانداز مشخص میکند که نباید به هر کسبوکار بهتنهایی نگاه کنیم. بلکه باید نقش استراتژیک آن را در بافت پرتفوی سازمان بهعنوان یک کل مد نظر قرار دهیم. برای مثال، آیا پرتفوی سازمان توازن خوبی میان رشد کوتاهمدت و بلندمدت کسبوکارها برقرار کرده است؟ در مواردی که دسترسی به سرمایه محدود است، آیا تعداد کافی از کسبوکارهای درآمدزا وجود دارد که بتوان کسبوکارهایی را پایهگذاری کرد که از نقدینگی موجود برای رشد خلق ارزش استفاده کنند؟
نقشها را عملیاتی کنید
تعریف نقشهای استراتژیک مختلف کسبوکارهای گوناگون در پرتفوی سازمان یک چیز است و تبدیل این نقشها به عمل از طریق ایجاد متغیرهای کلیدی عملکرد، اهداف عملکرد، بودجههای سرمایهگذاری و نهایتاً برنامههای کسبوکار و مالی به همراه جزئیات چیز دیگری است. این بخش دیگری است که در آن رویکرد ویژهای لازم است.
برای مثال، بسیاری از سازمانها برای ادارۀ هر واحد کسبوکار در پرتفوی سازمان از متغیرهای کلیدی عملکرد یکسانی برای اداره همه کسبوکارها استفاده میکنند. اما کسبوکار بالغ و بزرگی را که درآمدزایی بالا اما ظرفیت رشد اندکی دارد، نباید به همان شیوۀ کسبوکار کوچکی ارزیابی کرد که درآمدزایی بسیار اندک و ظرفیت رشد بسیار زیادی دارد. کسبوکار بالغ و بزرگ یکی از بخشهاییست که میتواند نقدینگی لازم برای سرمایهگذاری در کسبوکارهای در حال رشد را فراهم کند و حاشیۀ جریان نقدینگی در آن متغیری کلیدی خواهد بود. اما در شرکتهای کوچک و روبهرشد، نرخ رشد درآمد بسیار مهمتر خواهد بود.
میان انواع سرمایهگذاری بر روی رشد تمایز قائل شوید
وقتی نوبت به ترجمه چنین قوانین سطحبالا به جزئیات برنامهها و بودجههای مالی میشود، سرمایهگذاریها برای رشد را نیز باید بهصورت متفاوتی ارزیابی کرد. اغلب، شرکتها تمام اقدامات رشد احتمالی را با معیار خالص ارزش فعلی عایدات ارزیابی میکنند. اما این رویکرد به تاکید بیش از حد بر سرمایهگذاری کوتاهمدت افزایشی منجر میشود که بهروشنی تعریف شده است، و در مقابل از سرمایهگذاریهای بلندمدتتر که ارزش استراتژیک بیشتری دارند اما معیار خالص ارزش فعلی عایدات در آنها نامشخص است غفلت میشود. تمام سرمایهگذاریها در زمینۀ رشد بهطور مساوی ایجاد نمیشوند. مطالعات اولیه، سرمایهگذاری بر روی زیرساختهای توسعه فناوری، توسعه و مدیریت محصول و بهروزرسانی آن، همه و همه در قالب توانایی پیشبینی اقتصادی، بازپرداخت، و ریسک هستند. ارزیابی بهروزرسانی سادۀ محصول در قالب درآمدی است که احتمالا در یکی دو سال آینده تولید میکند.
در اولویتبندی میان انواع مختلف سرمایهگذاری برای رشد، باید مقایسۀ “مشابهتها” اصل اساسی باشد. در ابتدا بخشهای مختلف سرمایهگذاری برای رشد را تعریف کنید. اولویتهای استراتژیک شرکت را در نظر بگیرید، در مطالعات اولیه، توسعۀ محصول یا بهروزرسانی محصول چه مبلغی باید سرمایه گذاری شود؟ هنگامیکه شرکت بودجۀ جهانیاش را برای هر نوع از بخشهای رشد تنظیم کرد، میتواند سرمایهگذاری در هر بخش را بر مبنای معیارهای مناسب برای آن نوع از سرمایهگذاری اولویتبندی کرد.
پرتفوی سرمایهگذاری را بهطور فعال مدیریت کنید
سرانجام، زمانیکه تصمیمات مربوط به اختصاص بودجه اتخاذ شد، شرکت باید بهطور فعال پرتفوی خود را در طول زمان مدیریت کند تا مطمئن شود که اقدامات در مسیر خود قرار دارند و انعطاف پذیری به حداکثر برسد. بهترین راه برای انجام این کار ایجاد کمیتۀ سرمایهگذاری میان رشته ای متشکل از نمایندگانی از حوزههای مهم مانند استراتژی، مالی، عملیات، و تحقیق و توسعه است. وظیفۀ اولیۀ این کمیته ارزیابی مداوم پرتفوی سرمایهگذاری است تا از مطلوب بودن آن برای شرکت اطمینان حاصل شود. اما سرمایهگذاری رشد فقط مالی نیست و نیروی انسانی نیز مطرح است. کمیتۀ سرمایهگذاری باید توجه و استعداد مدیریت ارشد را به سوی پروژههای رشد مهم هدایت کند تا ضامن اجرای سریع باشد و موانع را از سر راه بردارد. مدیران اجرایی در کمیته باید بیشتر شبیه سرمایهداران جسور فکر کنند: سرمایهگذاری در تیم، نه فقط در ایده یا پروژه. انجام این کار بهطور کارامد نیازمند ارتباطی محکم میان کمیته، عملکردها و منابع انسانی است.
از همه مهمتر، کمیتۀ سرمایهگذاری باید بهطور مرتب اجرای پروژه را نظارت کند و بودجۀ اضافه را تایید کند. بهترین رویکرد در نظر ایجاد سبد یا پرتفوی سرمایه گذاری گرفتن مراحلی است که در آن سرمایه بودجهبندی شده در چند گام و فقط در زمانی اختصاص مییابد که ضوابط عملکرد میان رشتهای مشخص در نظر گرفته شود. این رویکرد بهخصوص برای سرمایهگذاری در زمینۀ رشد بسیار مهم است. از آنجا که نتیجۀ نهایی اغلب نامطمئن است و شرایط بازار ممکن است بهسرعت تغییر کند، پروژههای رشد را باید مرتب تعدیل کرد. مدیران ارشد سازمانها با دنبال کردن این چهار اصل میتوانند بهطور چشمگیری مسیر رشد کلی شرکتشان را بهبود بخشند.
سبد سرمایه گذاری بلند مدت ارز دیجیتال
سبد سرمایه گذاری بلند مدت ارز دیجیتال : تعادل سبد سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال تفاوت چندانی با سبد سرمایه گذاری سنتی ندارد. شما به راحتی می توانید ریسک کلی را با توجه به مشخصات سرمایه گذاری و استراتژی خود کاهش دهید. تنها کاری که باید انجام دهید این است که به سادگی سرمایه گذاری های خود را در بین ارزهای دیجیتال مختلف توزیع کنید.
میزان مناسب برای توزیع سرمایه گذاری های شما مورد بحث است، زیرا مزایا و معایب خود را دارد. با این حال، به طور کلی پذیرفته شده است که گسترش سرمایه گذاری خود تا حدی سودمند است. میتوانید ریسک سرمایهگذاری خود را با داشتن داراییهای دیجیتال مختلف (شامل استیبل کوینها) کاهش دهید.
شروع کار با سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال آسان است، تنها کاری که باید انجام دهید این است که اولین بیت کوین (BTC)، اتریوم (ETH) یا هر ارز دیجیتال دیگری را خریداری کنید. برخی از سرمایه گذاران ترجیح می دهند ارزهای دیجیتال اصلی را بخرند و نگه دارند، در حالی که برخی دیگر ترجیح می دهند با آلت کوین ها آزمایش کنند.
اما بهترین راه برای انجام این کار چیست؟ شانس موفقیت شما با تفکر دقیق در مورد تخصیص دارایی و متعادل کردن سبد سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال افزایش می یابد. بسته به توانایی شما در ریسک کردن، راه های مختلفی برای رسیدن به این هدف وجود دارد. ایجاد تعادل در سبد سرمایه گذاری دشوار نیست و می تواند در قالب سود مالی واقعی به ثمر بنشیند.
سبد سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال چیست؟
سبد سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال به گروهی از ارزهای دیجیتالی گفته می شود که متعلق به یک سرمایه گذار یا معامله گر است. یک کیف پول معمولا دارایی های مختلفی از جمله آلت کوین ها و محصولات مالی ارزهای دیجیتال را در خود جای می دهد. این بسیار شبیه به یک سبد سرمایه گذاری سنتی است، با این تفاوت که شما فقط در یک دسته از دارایی ها سرمایه گذاری می کنید. میتوانید سبد سرمایهگذاری ارز دیجیتال خود را به صورت دستی با استفاده از صفحه گسترده یا بهطور خودکار با استفاده از ابزارها و نرمافزارهای تخصصی برای محاسبه داراییها و سود خود پیگیری کنید.
هنگام ساخت سبد سرمایه گذاری، باید با مفاهیم تنوع و توزیع دارایی آشنا باشید. تنوع دارایی اشاره به سرمایه گذاری در کلاس های مختلف از دارایی های (مانند ارزهای دیجیتال، سهام، اوراق قرضه، فلزات گرانبها، ارز بدون پشتوانه، و غیره). تخصیص دارایی به اشاره توزیع از صندوق های سرمایه گذاری دارایی ها و یا بخش های مختلف. به عنوان مثال، می توانید سهام خود را با سرمایه گذاری در زمینه های مختلف مانند کشاورزی، فناوری، انرژی و بهداشت و درمان توزیع کنید. این دو استراتژی می توانند ریسک کلی سرمایه گذاری شما را کاهش دهند.
از نظر فنی، ارزهای دیجیتال یک طبقه دارایی هستند. اما ایجاد سبد یا پرتفوی سرمایه گذاری در یک سبد سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال، می توانید سرمایه گذاری های خود را در محصولات، سکه ها و توکن هایی که اهداف و موارد استفاده متفاوتی دارند، پخش کنید. به عنوان مثال، می توانید سبد سرمایه گذاری خود را متنوع کنید تا شامل 40 درصد بیت کوین، 30 درصد استیبل کوین، 15 درصد توکن های غیرقابل تعویض (NFT) و 15 درصد آلت کوین باشد.
مقایسه پرتفولیوی انباشته و توزیع شده از ارزهای دیجیتال
اکثر نکات به شما در مورد توزیع سرمایه گذاری های سبد ارزهای دیجیتال شما هشدار می دهد. اگرچه توزیع برای سرمایه گذاران عادی است، اما توزیع سرمایه در دارایی های مختلف دارای مزایا و معایبی است. قبلاً اشاره کردیم که پرتفوی سرمایه گذاری توزیع شده ریسک و نوسانات کلی را کاهش می دهد. ضررها را می توان با سود برابر کرد و موقعیت خود را ثابت نگه داشت. فرصت های بیشتری برای سبد سرمایه گذاری شما وجود دارد که با هر ارز اضافی به دست آورید.
اما هرچه پرتفوی شما بیشتر باشد، روند کلی بازار را بیشتر دنبال خواهد کرد. اکثر معامله گران و سرمایه گذاران به دنبال عملکرد بهتر از بازار و دستیابی به سود بالاتر هستند. یک سبد سرمایه گذاری با توزیع بالا نسبت به یک سبد تلفیقی موفق بازده متوسط بیشتری را به همراه خواهد داشت. اما دارایی هایی که بدترین عملکرد را دارند می توانند دارایی های با بازده بالاتر را جبران کنند.
مدیریت سبد سرمایه گذاری تلفیقی نیازمند زمان و تلاش بیشتری است. برای اینکه بتوانید موفقیت آمیز سرمایه گذاری کنید، باید بدانید که چه چیزی می خرید، و هر چه پرتفوی بزرگتر باشد، شانس کمتری برای درک درست همه دارایی ها خواهید داشت. اگر کیف پول شما در بلاک چین های مختلف پخش شده است، ممکن است لازم باشد از چندین کیف پول و پلتفرم معاملاتی برای دسترسی به دارایی های خود استفاده کنید.
انواع مختلف ارزهای دیجیتال
بیت کوین محبوب ترین و بزرگترین ارز دیجیتال از نظر ارزش بازار است . اما یک سبد سرمایه گذاری متعادل شامل مجموعه ای از ارزهای مختلف برای کاهش ریسک کلی خواهد بود. بیایید برخی از انواع مختلف ارزها را بررسی کنیم.
استیبل کوین ها
استیبل کوین ها تلاش می کنند یک یا چند دارایی اساسی مانند ارزهای محلی تایید شده یا فلزات گرانبها را ردیابی کنند. به عنوان مثال، BUSD به دلار آمریکا متصل است و ذخیره ای از دلار آمریکا را برای ارزهای BUSD در نسبت 1:1 نگه می دارد. سکه طلای پکس (PAXG) از همین سیستم استفاده میکند، اما قیمت یک سکه به قیمت یک اونس طلای خالص ذخیره میشود. در حالی که استیبل کوینها لزوماً بازدهی زیادی را ارائه نمیکنند، اما مطابق با نام خود عمل میکنند و به شما ثبات میدهند.
بازار ارزهای دیجیتال بی ثبات است، بنابراین داشتن دارایی هایی در سبد سرمایه گذاری خود که ارزش خود را حفظ می کند مفید است. و اگر استیبل کوین به دارایی خارج از سیستم کریپتوکارنسی متصل شود، قیمت آن نباید تحت تاثیر افت بازار کریپتو قرار گیرد. و اگر میخواهید توکنها را از یک ارز یا پروژه منتقل کنید، میتوانید به سرعت آنها را به یک ارز ثابت با پشتیبانی USD مانند BUSD تبدیل کنید تا درآمد خود را حفظ کنید. تبدیل دارایی های دیجیتال به ارز محلی تایید شده فرآیندی بسیار طولانی تر از تبدیل آنها به ارزهای پایدار است.
محصولات مالی ارزهای دیجیتال
یک سبد سرمایه گذاری می تواند بیشتر از ارزهای دیجیتال مختلف باشد، زیرا محصولات مالی برای ارزهای دیجیتال نیز می توانند به شما کمک کنند تا سبد سرمایه گذاری خود را به میزان بیشتری توزیع کنید. این بیشتر شبیه سرمایه گذاری در اوراق قرضه دولتی، ETF یا صندوق های سرمایه گذاری مشترک است، نه صرفاً مالکیت سهام. شما می توانید روی تعداد زیادی محصول در بلاک چین های مختلف و برنامه های غیرمتمرکز سرمایه گذاری کنید.
چگونه یک سبد سرمایه گذاری متعادل برای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال بسازیم
هر سرمایهگذار یا معاملهگر ایدههای خاص خود را برای یک سبد سرمایهگذاری متعادل در ارزهای دیجیتال دارد. اما در اینجا چند قانون کلی وجود دارد که باید در نظر داشت:
1. پرتفوی خود را بین سرمایه گذاری های با ریسک بالا، متوسط و کم تقسیم کنید و برای هر کدام سهم مناسبی را اختصاص دهید. پورتفولیوی سرمایه گذاری که دارای سهم عظیمی از سرمایه گذاری های پرریسک است، قطعاً متعادل نیست، زیرا می تواند سود زیادی برای شما به ارمغان بیاورد، اما همچنین می تواند ضررهای زیادی را برای شما به همراه داشته باشد. بهترین مسیر برای شما با تمایل شما به ریسک تعیین می شود، اما در هر صورت باید سرمایه گذاری ها را با سطوح مختلف ریسک ترکیب کنید.ایجاد سبد یا پرتفوی سرمایه گذاری
2. برای تامین نقدینگی لازم سبد سرمایه گذاری خود، مقداری استیبل کوین نگه دارید. استیبل کوینها کلید بسیاری از پلتفرمهای مالی غیرمتمرکز هستند و میتوانند به شما در کسب سود یا خروج سریع و آسان از تراکنش کمک کنند.
3. در صورت لزوم سبد سرمایه گذاری خود را مجدداً متعادل کنید. بازار ارزهای دیجیتال به شدت بی ثبات است و شما باید تصمیمات خود را بر اساس وضعیت فعلی تغییر دهید.
4. سرمایه جدید را به صورت استراتژیک تخصیص دهید تا از انصراف هر جنبه ای از سبد سرمایه گذاری خود جلوگیری کنید. اگر اخیراً در یک ارز به سودهای بزرگی دست یافته اید، ممکن است وسوسه شوید که پول بیشتری را در همان ارز بریزید. اجازه ندهید حرص و طمع بر تصمیمات شما تأثیر بگذارد و به این فکر کنید که کجا می توانید بهترین سرمایه گذاری کنید.
5. خودتان تحقیق کنید. هیچ نکته دیگری برتر از این نکته کلاسیک نیست، زیرا شما پول خود را سرمایه گذاری می کنید، بنابراین فقط به توصیه های دیگران اعتماد نکنید.
6. فقط چیزی را به خطر بیندازید که توانایی از دست دادن آن را دارید. اگر احساس استرس و استرس می کنید، به این معنی است که سبد سرمایه گذاری شما در حال حاضر متعادل نیست. اگر کارها خوب پیش نرود، معاملات شما نباید عواقب جدی برای شما ایجاد کند.
CoinMarketCap یک ردیاب قیمت بسیار محبوب است که ویژگی های ردیابی نمونه کارها را توسعه داده است و ردیاب نمونه کارها به صورت رایگان بر روی دسکتاپ و دستگاه های تلفن همراه در دسترس است. برای استفاده از این ابزار، باید دارایی های خود را به صورت دستی اضافه کنید زیرا ابزار به کیف پول یا پلت فرم معاملاتی شما متصل نیست. گزینه ای برای اضافه کردن قیمت هایی که دارایی ها را با آن خریداری کرده اید اضافه کنید تا برنده های خود را با دقت بالا ردیابی کنید.
CoinGecko در درجه اول برای ردیابی قیمت ارزهای دیجیتال شناخته شده است، اما گزینه ای برای ردیابی سبد سرمایه گذاری نیز دارد و استفاده از این ابزار رایگان و از طریق مرورگر وب یا دستگاه های تلفن همراه در دسترس است. اگر کاربر معمولی CoinGecko هستید، باید این ابزار را نیز امتحان کنید.
بخش بزرگی از بازار ارزهای دیجیتال به وضعیت بیت کوین بستگی دارد، اما این بدان معنا نیست که شما نباید سعی کنید سبد سرمایه گذاری خود را متعادل کنید. تنوع بخشیدن به سرمایه گذاری های خود در ارزهای دیجیتال می تواند برخی از ضررهای ناشی از افت قیمت بیت کوین را جبران کند، بنابراین مقداری توزیع همیشه مورد نیاز است. و به یاد داشته باشید که متعادل کردن سبد سرمایه گذاری شما به معنای چیزی بیش از داشتن ارزهای مختلف نیست و استفاده از یک استراتژی مناسب برای ایجاد یک سبد سرمایه گذاری مناسب برای تحمل ریسک شما بسیار مهم است.
انواع روش های سرمایه گذاری در بورس ایران کدامند و چه مزایا و معایبی دارند؟
افراد جامعه بهطور مستمر در حال کسب انتفاع و افزایش دارایی و سرمایه خود هستند تا بتوانند برای خود، خانواده و آیندگان رفاه و آسایش بشتری فراهم کنند. افزایش دارایی به روشهای مختلفی همچون سرمایهگذاری در بورس و بازار سرمایه، خرید ملک یا پسانداز در سپردههای بانکی انجام میگردد.
سرمایه گذاری در بورس با توجه به بازدهی بالاتر نسبت به سایر روشهای سرمایهگذاری، برای افراد جذابیت بیشتری دارد و افراد زیادی، دارایی و سرمایه خود را در بورس ایران سرمایهگذاری کردهاند. البته با توجه به اینکه سرمایهگذاری در بورس نیاز به دانش و تخصص بیشتری نسبت به سایر بازارهای مالی دارد، افراد میبایست قبل از ورود به این بازار مالی، آگاهی کاملی نسبت به این بازار داشته باشند؛ که این دانش از طریق مطالعه و شرکت در کلاسها و دورههای آموزشی انجام میگردد که این روش، روش مستقیم است.
اگر فرصت کافی برای یادگیری در زمینه سرمایهگذاری در بورس، ندارید یا جزء افراد ریسکپذیر نیستید، گزینه دومی هم پیش روی شما وجود دارد که روش غیرمستقیم نام دارد و با واگذاری مسؤلیت سرمایهگذاری به نهادها و افراد متخصص،به سادگی از بازار سرمایه منتفع خواهید شد.
سرمایه گذاری به روش مستقیم
سرمایهگذاری مستقیم یکی از انواع روشهای سرمایهگذاری در بورس است که افراد به صورت آنلاین در سامانه مربوط به کارگزاری، سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس و فرابورس را خرید و فروش میکنند. لازمۀ سرمایهگذاری به روش مستقیم، داشتن دانش حرفهای و شناخت کافی از بازار سرمایه و ابزارهای معاملهگری میباشد. داشتن زمان و تمرکز در روش مستقیم مهم است. شما باید روزانه نسبت به رصد بازار و معاملات صورت گرفته تحلیل داشته باشید تا بتوانید بهترین تصمیم را برای سرمایهگذاری اتخاذ کنید.
توجه داشته باشید افراد غیرحرفهای که دانش کافی برای سرمایهگذاری به روش مستقیم را ندارند، ریسک بازار را افزایش میدهند که باعث متضرر شدن خود و در برخی شرایط، سایرین میشوند.
ویژگیهای سرمایه گذاری به روش مستقیم
- نیاز به دانش و تجربه کافی در مورد بازار، صنایع خرد و کلان، اقتصاد کشور است.
- خرید و فروش و تشکیل پرتفوی به دست خود سرمایهگذار انجام میگردد.
- سرمایهگذار باید روحیه ریسکپذیری بالایی داشته باشد.
- در صورت وجود تخصص و تجربه کافی، بازدهی در این روش میتواند بیشتر از روشهای دیگر باشد.
- نیاز به فرصت و زمان کافی برای تحلیل و رصد بازار میباشد.
سرمایه گذاری به روش غیرمستقیم
تنها راه سرمایهگذاری در بورس روش مستقیم نیست و شما میتوانید بدون داشتن آگاهی و دانش کافی هم در بورس سرمایه گذاری کنید. به این صورت که با واگذاری سرمایه خود به نهادهای دارای مجوز سازمان بورس و اوراق بهادار، به شکل خرید صندوق یا دریافت کد اختصاصی سبدگردانی، وارد بازار سرمایه شوید؛ که به این روش سرمایهگذاری به روش غیرمستقیم گفته میشود. مخاطبان این روش افرادی هستند که مهارت و زمان کافی برای کسب تجربه و سرمایهگذاری به روش مستقیم ندارند و ترجیح میدهند سرمایه خود را به دست متخصصانی که مهارت و تخصص کافی در سرمایهگذاری دارند، بسپارند. این افراد دانش تحلیلی بالایی دارند و بیشتر زمان خود را جهت تحلیل بازار و پیشبینی از وضعیت بازار سرمایه در ماههای آینده اختصاص میدهند.
انواع روشهای سرمایه گذاری به روش غیرمستقیم
جهت سرمایهگذاری به روش غیرمستقیم باید اطمینان حاصل کنید که سرمایه شما به دست افرادی متخصص و با سابقه مدیریت میشود. در ادامه شما را با انواع روشهای سرمایهگذاری غیرمستقیم در بورس آشنا میکنیم.
1. سرمایه گذاری در صندوق های ایجاد سبد یا پرتفوی سرمایه گذاری سرمایه گذاری
در روش سرمایهگذاری در صندوقها، سرمایه شما جزئی از سرمایه بزرگتر میشود که مدیر صندوق این سرمایه را برای خرید و فروش اوراق بهادار، سهام شرکت و گواهیهای مبتنی بر طلا مورد استفاده قرار میدهد. سرمایهگذاری در صندوقها نسبت به سرمایهگذاری به صورت مستقیم ریسک کمتری دارد و شما در تمام سود یا زیان سبد صندوق که متشکل از سهام یا اوراق است، شریک خواهید بود.
از مزایای ایجاد سبد یا پرتفوی سرمایه گذاری سرمایهگذاری در صندوقها میتوان به نقدشوندگی بالا، ریسک کمتر نسبت به روشهای دیگر و مدیریت پرتفوی، توسط افراد متخصص و حرفهای اشاره کرد.
2. سرمایه گذاری به روش سبدگردانی اختصاصی
در سبدگردانی اختصاصی، شرکت سبدگردان با سنجش میزان ریسکپذیری و با توجه به ویژگیها و سرمایۀ فرد سرمایهگذار، سبدی از اوراق بهادار ایجاد میکند. سبد سهام هر فرد مستقیماً زیر نظر مدیر سبد اداره میشود. مدیر سبد با توجه به تحلیلها و پیشبینیهای صورت گرفته نسبت به خرید یا فروش اوراق بهادار، اقدام میکند به نحوی که بیشترین بازدهی و کمترین زیان را داشته باشد.
تفاوت سرمایه گذاری در بورس به روش سبدگردانی اختصاصی و صندوقهای سرمایهگذاری
در سبدگردانی اختصاصی، پورتفوی هر سرمایهگذار به نام خود فرد و با یک کد اختصاصی برای ایشان، تشکیل میگردد. در این روش برای هر فرد این امکان وجود دارد که در دورههای زمانی ذکر شده در قرارداد اختصاصی، جزئیات پورتفوی خود را مشاهده نماید اما امکان معامله اوراق بهادار توسط سرمایهگذار وجود ندارد.
در صندوقهای سرمایهگذاری، هر فرد با خرید یک واحد از واحدهای صندوق به سهامداران آن صندوق اضافه میشود و این سرمایه به صورت تجمیعی در اختیار مدیر صندوق قرار میگیرد که با دانش و تخصص خود به خرید و فروش اوراق بهادار اقدام مینماید. در این روش، جزئیات مربوط به اوراق بهادار سبد صندوق سرمایهگذاران به صورت ماهیانه گزارش میشود.
به طور کلی میتوان گفت که بیشترین تفاوت سرمایهگذاری به روش سبدگردانی اختصاصی و صندوقهای سرمایهگذاری مربوط به میزان آورده سرمایهگذار میباشد. به این صورت که در صورتی به افراد توصیه میشود روش سبدگردانی اختصاصی را انتخاب نمایند که قصد دارند مبلغ قابل توجهی را برای سرمایهگذاری در بورس اختصاص دهند.
در روش سبدگردانی اختصاصی، پورتفوی مستقیماً به نام شخص سرمایهگذار ایجاد و با استفاده از کد PRX تحت نظارت مدیر سبد معامله میشود ولی در صندوقهای سرمایهگذاری اوراق با نام سرمایهگذار خریداری نمیشود و سهم سرمایهگذار از سود و زیان با توجه به اندازه سرمایهگذاری تعیین میشود. همچنین با توجه به اختصاصی بودن سبدگردانی برای هر فرد، کارمزدها نسبت به صندوقهای سرمایهگذاری بالاتر است.
مزایای سرمایه گذاری به روش غیر مستقیم
- سرمایهگذار نیازی به داشتن دانش تخصصی و حرفهای بازار سرمایه ندارد.
- برای افرادی مناسب است که قصد دارند ریسک سرمایهگذاری را کنترل کنند.
- دارای تنوع برای افراد با سطوح ریسکپذیری متفاوت.
- برای افرادی که زمان کافی برای تحلیل بازار ندارند، این روش مناسب است.
کدام روش بهتر است سرمایهگذاری به روش مستقیم یا غیرمستقیم؟
بازار سرمایه و بورس درعین جذابیت بالا و پربازده بودنش، میتواند دارای ریسک باشد و سرمایه گذاران متضرر شوند. بنابراین برای کسب بیشترین بازدهی با حداقل ریسک، انتخاب روش سرمایهگذاری مطلوب، مهمترین قدم در شروع این فرآیند است. اگر دارای زمان کافی، دانش و تخصص در بازار سرمایه هستید، روش مستقیم را برای تشکیل پورتفوی و مدیریت آن انتخاب کنید و اگر اهل ریسک بالا نیستید و زمان کافی برای این تحلیل و بررسی سهم ها ندارید، روش غیر مستقیم بهترین انتخاب میباشد.
دیدگاه شما