شاخص قدرت نسبی (RSI) | مفهوم، کاربرد و فرمول RSI
شاخص قدرت نسبی (RSI) یا Relative Strength Index، یک اندیکاتور تکنیکال است که برای تحلیل بازارهای مالی استفاده میشود. این شاخص یا اندیکاتور، برای رصد قدرت یا ضعف یک سهم یا بازار بر اساس قیمتهای پایانی اخیر در زمان حاضر یا گذشته به کار میرود. شاخص RSI با شاخص قدرت نسبی یا Relative Strength متفاوت است.
برای مثال در بازار ارزهای دیجیتال، هنگامی که یک ارز دیجیتال در طول یک بازه زمانی مرتبا توسط افراد خرید میشود، اصطلاحا شاخص قدرت نسبی آن وارد ناحیه بیشخرید (یا اشباع خرید) میشود. در این حالت معمولا قیمت تا خدی اصلاح خواهد شد (کاهش میابد) و شاخص قدرت نسبی، سیگنال فروش رمزارز را میدهد. به طور بر عکس، زمانی که یک ارز دیجیتال مدام فروخته میشود، شاخص قدرت نسبی به ناحیهی بیشفروش کشیده میشود. معمولا در این حالت قیمت روند نزولی خود را تغییر خواهد داد و RSI سیگنال خرید رمزارز و ورود به بازار را میدهد.
اندیکاتور قدرت نسبی، یک اندیکاتور مومنتوم است که اندازه تغییرات اخیر در قیمت یک سهم یا سرمایه را برای ارزیابی شرایط بیشخرید (overbought) یا بیشفروش (oversold) اندازه میگیرد. RSI در واقع یک اسیلاتور (خطی که دو نقطه قله یا دره را در نمودار بههم وصل میکند) است و بین ۰ تا ۱۰۰ تغییر میکند. این شاخص، اولین بار توسط ولز وایلدر در سال ۱۹۷۸ و در کتاب «مفاهیم نو در سیستمهای معاملهگری تکنیکال» معرفی شده است.
تحلیلهای سنتی، مقدار RSI برابر با ۷۰ یا بالاتر را نشانه نزدیک شدن شرایط امن به بیشخرید (اشباع خرید) میدانند و این عدد ممکن است مقدمهای برای بازگشت ترند (trend reversal) یا اصلاح عقبکشیدگی (pullback) قیمت باشد. مقدار RSI برابر با ۳۰ یا پایینتر نشاندهنده شرایط بیشفروش (اشباع فروش) است.
شاخص قدرت نسبی در یک نگاه
- شاخص قدرت نسبی (RSI) یک اسیلاتور مومنتوم رایج است که در سال ۱۹۷۸ توسعه داده شده است.
- اندیکاتور قدرت نسبی سیگنالهای معاملاتی درباره مومنتوم قیمت گاوی و خرسی فراهم میآورد و اغلب زیر گراف قیمت سرمایه کشیده میشود.
- وقتی RSI بالای ۷۰٪ باشد، شرایط بیشخرید و وقتی زیر ۳۰٪ باشد، شرایط بیشفروش تخمین زده میشود.
فرمول شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی با دو مرحله محاسبه بهدست میآید. به این صورت که ابتدا RSI1 را محاسبه کرده، سپس RSI2 را بهدست میآوریم. RSI1 به صورت زیر است:
بهره میانگین (average gain) و زیان میانگین (average loss) که در فرمول بالا استفاده شده، میانگین درصد بهره یا زیان در زمان انتخابی است. این فرمول مقدار زیان میانگین را مثبت در نظر میگیرد. بهطور استاندارد برای محاسبه RSI1 از میانگین بهره و زیان در ۱۴ دوره زمانی استفاده میشود. حالا تصور کنید بازار در ۷ روز از ۱۴ روز گذشته، با بهره میانگین ۱٪ و در تمام ۷ روز دیگر با زیان میانگین -۰/۸٪ بسته شده است. محاسبه RSI1 به صورت زیر خواهد بود:
وقتی داده برای ۱۴ دوره زمانی در دسترس است، میتوانیم RSI2 را محاسبه کنیم. RSI2 قسمت قبلی نتیجه محاسبات را هموار یا smooth میکند (مقصود از هموارسازی، از بین بردن اثرات دادههای پرت روی نمودار است). RSI2 همان RSI نهایی است که در نمودار استفاده میشود.
محاسبه اندیکاتور قدرت نسبی (RSI)
با استفاده از فرمول بالا، RSI محاسبه شده و خط RSI در زیر نمودار قیمت کشیده میشود. هرگاه تعداد و سایز قیمتهای پایانی مثبت (تعداد کندلهای سبز) افزایش یابد، RSI بالا خواهد رفت و اگر تعداد و سایز زیانها بیشتر شود، RSI پایین میآید. به شکل زیر توجه کنید:
همانطور که در شکل بالا میبینید، گاهی ممکن است در حالی که نمودار قیمت،صعودی است؛ RSI در منطقه بیشفروش باقی بماند و یا وقتی نمودار قیمت، نزولی است؛ RSI در منطقه بیشخرید بماند. این ممکن است برای تحلیلگران تازهکار گیجکننده باشد، اما همیشه باید این شاخص را با ترند غالب بسنجیم تا این ابهامات حل شوند.
قدرت قیمت نسبی سهم یا شاخص قدرت نسبی چیست ؟
همیشه ناحیه بیشخرید و بیشفروش، روی شاخص قدرت نسبی ۷۰ درصد و ۳۰ درصد اتفاق نمیافتد. متخصص معروف بازاریابی، کانستنس براون (Constance Brown) این ایده را مطرح میکند که با توجه به روند کلی بازار، شاخص قدرت نسبی ممکن است زودتر به نقطه بیشخرید یا بیشفروش برسد. برای مثال، در یک روند صعودی، بازار با rsi=50% به منطقه بیشفروش (یا اشباع فروش) میرسد (بجای rsi=30%).
همانطور که در نمودار زیر میبینید در روند نزولی قله RSI جایی نزدیک به ۵۰٪ (نه ۷۰٪) اتفاق میافتد و این میتواند به سرمایهگذاران سیگنال شرایط خرسی را بدهد. بسیاری از سرمایهگذاران وقتی با یک روند قوی روبرو هستند، برای شناسایی بهتر نقطه کمینه و بیشینه، یک خط افقی بین ۳۰٪ و ۷۰٪ رسم میکنند. اغلب، اصلاح سطوح بیشفروش یا بیشخرید وقتی قیمت یک سهم یا سرمایه در کانال افقی بلندمدت است، غیر ضروری بهنظر میرسد و معمولا از همان سطوح ۳۰ درصد و ۷۰ درصد استفاده میشود.
یک مفهوم مرتبط با سطوح بیشفروش و بیشخرید، برای اصلاح خط روند، تمرکز بر سیگنالها و تکنیکهای معاملاتی است. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنالهای گاوی وقتی قیمت در روند گاوی است و استفاده از سیگنالهای خرسی وقتی سهم در یک روند خرسی است، کمک خواهند کرد که از بسیاری آلارمهای اشتباهی که ممکن است RSI تولید کند جلوگیری کنیم.
مثالی از واگرایی RSI
واگرایی گاوی وقتی اتفاق میافتد که RSI یک منطقه بیشفروش را بهوجود میآورد. منطقه بیشفروش در پی RSI خیلی پایین و متعاقبا قیمت نسبتا پایین شکل میگیرد. این اتفاق، نشان از محدودیتهای استفاده از اشباع فروش یک مومنتوم گاوی رو بهبالا (سیگنال ورود به بازار) و احتمالا شروع یک حرکت صعودی بلندمدت خواهد بود.
واگرایی خرسی وقتی اتفاق میافتد که RSI یک منطقه بیشخرید را بهوجود میآورد. منطقه بیشخرید در پی RSI نسبتا بالا و متعاقبا قیمت خیلی بالا شکل میگیرد.
همانطور که در نمودار زیر میبینید، واگرایی گاوی وقتی دیده میشود که RSI نقاط پایینتری را در نمودار شکل میدهد و نمودار قیمت، نقاط بسیار پایینتری رو نشان میدهد. این یک سیگنال قابل اعتماد استِ؛ اما اصولا وقتی یک ترند بلندمدت پایدار داشته باشیم، واگراییها بسیار نادر هستند. استفاده از مناطق بیشخرید یا بیشفروش انعطافپذیر به شناخت سیگنالهای بالقوه بیشتر کمک خواهد کرد.
مثالی از رد نوسان RSI
تکنیک معاملاتی دیگری نیز رفتار RSI را در زمان مراجعه به مناطق بیشفروش یا بیشخرید تست میکند. این سیگنال، یک «رد نوسان» یا Swing Rejection گاوی نامیده میشود و از چهار قسمت تشکیل شده است:
- RSI به منطقه بیشفروش سقوط میکند.
- RSI به بالای ۳۰٪ برمیگردد.
- RSI سقوط شدید دیگری را بدون برگشت به منطقه بیشفروش (۳۰ درصد) شکل میدهد.
- سپس RSI بیشترین مقدار خودش در زمان اخیر را میشکند و بالاتر میرود.
همانطور که در نمودار زیر میبینید، ابتدا شاخص RSI در منطقه بیشفروش است، سپس تا حدود ۳۰٪ رسیده و یک رد پایین نمودار را شکل داده که سیگنالی برای بالاتر رفتن RSI بوده است. استفاده از RSI به این شکل، بسیار شبیه به درج خط معاملاتی در نمودار قیمت است.
مثل واگراییها، یک حالت رد نوسان خرسی نیز وجود دارد که دقیقا مثل تصویر رد نوسانات گاوی در آینه است. یک رد نوسان خرسی هم شامل چهار بخش است:
- RSI به منطقه بیشخرید افزایش پیدا میکند.
- RSI به زیر ۷۰٪ باز میگردد.
- RSI بدون بازگشت به منطقه بیشخرید قله دیگری شکل میدهد.
- سپس RSI به پایینترین مقدار خودش در زمان میرسد.
نمودار زیر یک سیگنال رد نوسان خرسی را نشان میدهد. مثل اکثر تکنیکهای معاملاتی، این سیگنال هم قابل اعتمادتر خواهد بود وقتی با ترند غالب طولانیمدت تطابق داشته باشد. سیگنالهای خرسی در طول ترندهای رو به پایین، کمتر محتمل است که آلارمهای اشتباه تولید کنند.
تفاوتهای RSI و MACD
میانگین متحرک همگرایی/واگرایی یا Moving Average Convergence Divergence یک شاخص مومنتوم دنبالهروی ترند (Trend-following Momentum Indicator) است که رابطه بین دو میانگین متحرک امنیت قیمت (security`s price) را نشان میدهد. میانگین متحرک همگرایی/واگرایی که در فارسی به آن مَکدی (MACD) نیز گفته میشود، با تقسیم میانگین متحرک نمایی (EMA) در دوره ۲۶ روزه بر میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه بهدست میآید. به این صورت، خط محاسبه مکدی ایجاد میشود.
میانگین متحرک نمایی ۹ روزه مکدی که «خط سیگنال» نامیده میشود، در بالای خط مکدی کشیده میشود که میتواند به عنوان سیگنالی برای خرید یا فروش بهکار گرفته شود. زمانی که مکدی از بالا، خط سیگنال خودش را قطع میکند، معاملهگران میتوانند بهطور امن فروش کنند و وقتی که مکدی از پایین خط سیگنال خودش را قطع میکند، زمان مناسبی برای خرید است.
شاخص RSI طراحی شده است تا با توجه به سطح قیمتهای اخیر، زمان بیشفروش یا بیشخرید را نشان دهد. RSI با استفاده از میانگین سود و زیان قیمتها در یک بازه مشخص زمانی محاسبه میشود. بازه زمانی پیشفرض این شاخص، ۱۴ روزه است و مقداری بین ۰ تا ۱۰۰ دارد.
MACD رابطه بین EMAها و RSI تغییر قیمت را با بالا و پایین قیمتهای اخیر اندازه میگیرند. این دو شاخص، اغلب به همراه هم و برای فراهمآوردن تصویر تکنیکال کاملتری از وضعیت بازار استفاده میشوند. هر دوی این شاخص ها، مومنتوم یک سرمایه را اندازه میگیرند؛ اما بههرحال دو فاکتور مختلف را اندازه میگیرند و گاهی ممکن است چیزهای متناقضی را ارائه دهند.
محدودیتهای RSI
RSI مومنتوم قیمت گاوی و خرسی را مقایسه میکند و نتایج را در یک اسیلاتور (oscillator) که میتواند زیر نمودار قیمت جا داده شود، نشان میدهد. مثل اکثر شاخصهای تکنیکال، سیگنالهای RSI هم در یک ترند طولانیمدت قابل اعتمادتر خواهند بود.
چون شاخص RSI، مومنتوم را نشان میدهد؛ وقتی یک سرمایه، مومنتوم مشخصی در هر دو جهت دارد، میتواند برای زمان طولانی، در منطقه بیشخرید یا بیشفروش باقی بماند. RSI در بازارهای نوسانی که قیمت سرمایه بین حالت خرسی و گاوی حرکت میکند، مفیدتر است.
اندیکاتور RSI چیست و چه کاربردی در بازار فارکس دارد؟
اندیکاتور RSI که به آن شاخص قدرت نسبی هم گفته میشود، توسط جی.ولز وایلدر توسعه داده شده است. این اندیکاتور، یک نوسانگر مومنتوم به حساب میآید که سرعت و تغییر حرکات قیمت را اندازهگیری میکند. ما در این مطلب به بررسی این اندیکاتور و ارتباطش با بازار فارکس میپردازیم.
تعریف اندیکاتور Relative Strength Index
از آنجا که اندیکاتور آر اس آی یک شاخص حرکتی است، در تحلیل تکنیکال به وفور استفاده میشود و میزان تغییرات اخیر قیمت داراییها را برای ارزیابی شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش میسنجد. RSI به عنوان یک نوسانگر (گراف خطی که بین دو حد حرکت میکند) نمایش داده میشود و میتواند بین ۰ تا ۱۰۰ نوسان کند.
تفسیر سنتی و استفاده از RSI اینگونه است که مقادیر ۷۰ یا بالاتر آن، نشان میدهد که یک اوراق محدودیتهای استفاده از اشباع فروش بهادار بیش از حد خرید یا ارزش گذاری شده و ممکن است برای یک روند معکوس یا عقب نشینی اصلاحی در قیمت آماده شود. قرائت RSI به مقدار ۳۰ یا پایینتر از آن، نشاندهنده شرایط فروش بیش از حد یا ارزشگذاری کمتر است.
فرمول RSI
RSI با یک محاسبه دو قسمتی که در زیر آمده است، محاسبه میشود:
میانگین سود یا زیان مورد استفاده در محاسبه، میانگین درصد سود یا زیان در طول دوره بازگشت است. این فرمول از یک مقدار مثبت برای میانگین ضرر استفاده میکند. دورههای با زیان قیمت در محاسبات میانگین سود به عنوان ۰ محاسبه میشود. همچنین دورههایی با افزایش قیمتها برای محاسبه میانگین زیان هم با عدد صفر محاسبه میشود.
استاندارد این است که از ۱۴ دوره برای محاسبه مقدار اولیه RSI استفاده کنید. به عنوان مثال، تصور کنید که بازار در هفت روز از ۱۴ روز گذشته با افزایش میانگین ۱ درصد بسته شده است. هفت روز باقیمانده نیز همه با کاهش متوسط ۰.۸- درصد پایینتر بسته شدهاند. محاسبات بخش اول RSI شبیه محاسبه گسترده زیر است:
هنگامی که ۱۴ دوره از دادهها در دسترس است، بخش دوم فرمول RSI را میتوان به راحتی محاسبه کرد. مرحله دوم محاسبه، نتایج را برای ما هموار میکند.
نحوه محاسبه اندیکاتور RSI
با استفاده از فرمولهای ارائه شده، میتوان مقدار RSI را تعیین کرد. شاخص قدرت نسبی مطابق با افزایش تعداد و اندازه بسته شدنهای مثبت بیشتر میشود و با افزایش تعداد و اندازه ضرر و زیانها کاهش پیدا میکند. بخش دوم محاسبات نتیجه را هموار میکند، بنابراین RSI در یک بازار پر روند فقط به ۱۰۰ یا ۰ نزدیک میشود.
همانطور که در نمودار بالا میبینید، اندیکاتور RSI میتواند در حین اینکه دارایی در روند صعودی قرار دارد، برای مدت طولانی در منطقه اشباع خرید باقی بماند. ممکن است هنگامی که دارایی در روند نزولی باشد، این اندیکاتور یک مدت طولانی را در قلمرو اشباع فروش بگذارند. این میتواند برای تحلیلگران جدید گیج کننده باشد، اما یادگیری استفاده از اندیکاتور در چارچوب روند غالب، این مسائل را روشن میکند.
اندیکاتور RSI به شما چه میگوید؟
روند اولیه سهام یا دارایی، ابزار مهمی برای اطمینان از درک صحیح قرائت شاخص به کار گرفته میشود. برای نمونه کنستانس براون، CMT، این ایده را مطرح کرده که اشباع فروش در RSI در طول یک روند صعودی بسیار بیشتر از سطح۳۰٪ است و همچنین اشباع خرید در RSI در طول یک روند نزولی بسیار کمتر از سطح ۷۰٪ است.
همانطور که در نمودار زیر میبینید، در طول یک روند نزولی، RSI نزدیک به سطح ۵۰% به جای ۷۰% به اوج خود میرسد و میتواند توسط سرمایهگذاران برای نشان دادن شرایط نزولی قطعیتر استفاده شود.
بسیاری از سرمایهگذاران زمانی که یک روند قوی وجود دارد، یک خط روند افقی بین سطوح ۳۰ تا ۷۰ درصد اعمال میکنند تا افراطها را بهتر شناسایی کنند. هنگامی که دارایی در یک کانال افقی بلند مدتی قرار میگیرد، نیازی به اصلاح سطوح اشباع خرید و اشباع فروش نیست.
شما میتوانید برای اطمینان بیشتر، با تمرکز بر سیگنالهای روند و مطابقت آنها با سطوح اشباع خرید یا اشباع فروش استفاده کنید. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنالهای صعودی زمانی که قیمت در روند صعودی است و سیگنالهای نزولی زمانی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، به جلوگیری از هشدارهای نادرست زیادی که RSI میتواند ایجاد کند، کمک میکند.
تفسیر اندیکاتور RSI و دامنه نوسانات آن
به طور کلی، زمانی که شاخص قدرت نسبی به صورت افقی از سطح ۳۰ فراتر میرود، یک سیگنال صعودی ایجاد میکند و زمانی که به صورت افقی به زیر سطح ۷۰ میلغزد، یک سیگنال نزولی ارائه میدهد. به عبارت دیگر، میتوان تفسیر کرد که مقادیر RSI=۷۰ یا بالاتر نشان میدهد که یک اوراق بهادار بیش از حد خرید یا ارزش گذاری شده است و ممکن است برای یک روند معکوس یا عقب نشینی اصلاحی قیمت آماده شود. قرائت RSI =۳۰ یا پایینتر نشان دهنده شرایط فروش بیش از حد یا ارزش گذاری کمتر است.
در طول روندها، قرائتهای RSI ممکن است در یک باند یا محدوده قرار گیرند. در طول یک روند صعودی، RSI تمایل دارد بالای ۳۰ بماند و اغلب باید به ۷۰ برسد. در طول یک روند نزولی، به ندرت دیده میشود که RSI از ۷۰ فراتر رود و این اندیکاتور اغلب به ۳۰ یا مقداری کمتر از آن میرسد.
این دستورالعملها میتوانند به تعیین قدرت روند و شناسایی معکوسهای بالقوه کمک کنند. به عنوان مثال، اگر RSI نتواند در چند نوسان متوالی قیمت در طول یک روند صعودی مقدار ۷۰ را طی کند و سپس به زیر ۳۰ برسد، روند ضعیف شده و ممکن است معکوس شود.
برعکس این حالت برای یک روند نزولی صدق میکند. اگر روند نزولی نتواند به مقدار ۳۰ یا کمتر از آن برسد و سپس به بالای ۷۰ صعود کند، این روند نزولی ضعیف شده و ممکن است به سمت صعودی معکوس پیش رود. خطوط روند و میانگینهای متحرک ابزارهای مفیدی هستند که در هنگام استفاده از اندیکاتور RSI در این راه باید لحاظ شوند.
نمونهای از واگراییهای RSI
یک واگرایی صعودی زمانی رخ میدهد که RSI یک قرائت اشباع فروش را ایجاد میکند و به دنبال آن یک فرود قیمت بالاتر که مطابق با فرود قیمتهای پایینتر است، ایجاد میکند. این نشان دهنده افزایش حرکت صعودی است. همچنین یک شکست در بالای قلمرو اشباع فروش، میتواند برای ایجاد یک موقعیت خرید جدید استفاده شود. یک واگرایی نزولی زمانی رخ میدهد که RSI یک قرائت بیش از حد خرید و به دنبال آن یک اوج پایینتر ایجاد میکند که منطبق بر اوجهای بالاتر در قیمت است.
همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، زمانی که RSI پایینترین سطح را تشکیل میدهد و قیمت پایینترین حد را تشکیل میدهد، یک واگرایی صعودی شناسایی میشود. این یک سیگنال معتبر است؛ اما زمانی که یک سهم در یک روند بلندمدت ثبات دارد، این نوع واگراییها نادر هستند. استفاده از قرائتهای قابل انعطاف اشباع فروش یا اشباع خرید، این پتانسیل را دارند که سیگنالهای بالقوه بیشتری را شناسایی کنند.
مثالی از رد نوسان اندیکاتور RSI
یکی دیگر از تکنیکهای معاملاتی که رفتار شاخص قدرت نسبی را در زمان خروج از منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش بررسی میکند، سیگنال «رد نوسان» است. در زیر با ۴ بخش از رد نوسان صعودی آشنا میشوید:
- RSI در منطقه اشباع فروش قرار میگیرد.
- RSI دوباره از ۳۰ درصد عبور میکند.
- RSI بدون بازگشت به قلمرو اشباع فروش، افت دیگری را شکل میدهد.
- سپس RSI بالاترین سطح اخیر خود را میشکند.
همانطور که در نمودار زیر میبینید، اندیکاتور RSI بیش از حد فروخته شد، تا ۳۰ درصد شکست خورد و پایینترین سطح رد نوسان را تشکیل داد که سیگنال را در هنگام برگشت به سطح بالاتر، تحریک کرد. کاربرد شاخص قدرت نسبی در این روش، مشابه ترسیم خطوط روند روی یک نمودار قیمت است.
مانند واگراییها، یک نسخه نزولی از سیگنال رد نوسان وجود دارد که به تصویر بازتابی نسخه صعودی شباهت دارد. رد نوسان نزولی از چهار قسمت زیر تشکیل شده است:
- RSI به منطقهای که اشباع خرید است افزایش مییابد.
- RSI دوباره به زیر ۷۰% میرسد.
- RSI بدون بازگشت به قلمروی اشباع خرید، بالاترین قیمت دیگری را تشکیل میدهد.
- سپس RSI پایینترین سطح اخیر خود را میشکند.
نمودار زیر یک سیگنال از رد نوسان نزولی را ارائه میدهد. مانند بسیاری از تکنیکهای معاملاتی، این سیگنال زمانی قابل اعتمادتر خواهد بود که با روند بلندمدت غالب مطابقت داشته باشد. احتمال کمتری وجود دارد که سیگنالهای نزولی در طول روندهای نزولی، هشدارهای کاذب ایجاد کنند.
محدودیتهای اندیکاتور RSI
شاخص قدرت نسبی حرکت صعودی و نزولی قیمت را مقایسه میکند و نتایج را در یک نوسانگر نمایش میدهد که میتواند در زیر نمودار قیمت قرار گیرد. مانند بسیاری از اندیکاتورهای فنی، سیگنالهای آن زمانی قابل اعتماد هستند که با روند بلندمدت مطابقت داشته باشند.
سیگنالهای معکوس واقعی نادر هستند و جدا کردن آنها از هشدارهای کاذب، ممکن است دشوار باشد. برای مثال، یک هشدار مثبت کاذب، دارای یک تقاطع صعودی است و به دنبال آن کاهش ناگهانی دارایی رخ میدهد. یک هشدار منفی کاذب وضعیتی است که در آن یک تقاطع نزولی وجود دارد، اما ناگهان دارایی به سمت بالا شتاب میگیرد.
از آنجایی که این شاخص، نیروی حرکت آنی را نشان میدهد، زمانی که دارایی در هر جهت دارای شتاب قابل توجهی باشد، میتواند برای مدت طولانی در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش باقی بماند. بنابراین، RSI در بازارهای نوسانی که قیمت دارایی متناوبا دارای حرکات صعودی و نزولی است، بیشترین کاربرد را دارد.
شاخص قدرت نسبی (RSI) چه چیزی را اندازهگیری میکند؟
معاملهگران برای ارزیابی حرکت قیمت سهام یا سایر اوراق بهادار از اندیکاتور rsi استفاده میکنند. ایده اصلی پشت RSI این است که با اندازهگیری آن، مشخص شود معاملهگران با چه سرعتی قیمت اوراق بهادار را بالا یا پایین میکنند. RSI این نتیجه را در مقیاس ۰ تا ۱۰۰ ترسیم میکند. معاملهگران اغلب این نمودار را به گونهای تنظیم میکنند که در زیر نمودار قیمت اوراق بهادار قرار میگیرد و به آنها کمک میکند تا حرکت اخیر قیمتها را مطابق با شرایط بازار، بررسی کنند.
منظور از سیگنال خرید اندیکاتور RSI چیست؟
اگر RSI یک اوراق بهادار به زیر ۳۰ برسد، برخی از معاملهگران آن را به عنوان یک «سیگنال خرید» در نظر میگیرند؛ بر اساس این ایده که اوراق بهادار بیش از حد فروخته شده و بنابراین برای بازگشت آماده است. با این حال، قابل اعتماد بودن این سیگنال تا حدی به زمینه کلی بستگی دارد. اگر اوراق بهادار در یک روند نزولی قابل توجه قرار بگیرد، ممکن است برای مدتی طولانی در سطح فروش بیش از حد به معامله ادامه دهد. امکان دارد معاملهگرانی که در چنین شرایطی هستند، تا وقتی که سیگنال معتبر دیگری را نبینند، خرید دارایی مورد نظرشان را به تعویق بیندازند.
پارامترهای شاخص قدرت نسبی
دوره پیشفرض بازگشت به عقب برای RSI به تعداد ۱۴ دوره است، اما میتوان آن را برای افزایش حساسیت کاهش داد یا برای کاهش حساسیت آن را افزایش داد. آراسآی ۱۰ روزه نسبت به RSI بیست روزه احتمال بیشتری دارد که به سطوح اشباع خرید یا اشباع فروش برسد. سایر پارامترهای بازگشتی نیز به نوسانات یک اوراق بهادار بستگی دارند.
همانطور که گفتیم اندیکاتور RSI در زمانی که بالای ۷۰ باشد اشباع خرید و زمانی که زیر ۳۰ باشد به عنوان اشباع فروش در نظر گرفته میشود. این سطوح سنتی را نیز میتوان برای تناسب بهتر با الزامات امنیتی یا تحلیلی تنظیم کرد. معاملهگران کوتاهمدت گاهی اوقات از RSI دو دورهای استفاده میکنند تا به دنبال قرائتهای اشباع خرید در بالای ۸۰ و اشباع فروش در زیر ۲۰ باشند.
مقادیر RSI نرمال و RSI به عنوان یک شاخص واگرایی
بازارهای صعودی و نزولی نقش مهمی در نحوه رفتار آر اس آی دارند. در طی یک بازار صعودی، مقادیر RSI معمولا در محدوده ۴۰ تا ۹۰ قرار میگیرند و محدوده ۴۰-۵۰ به عنوان سطح حمایت در نظر گرفته میشود. در یک بازار نزولی، قرائت معمولا در محدوده ۱۰ تا ۶۰ باقی میماند، با مقاومت سیگنال دهی منطقه ۵۰-۶۰. این محدودهها معمولی هستند، اما ممکن است بر اساس تنظیمات شاخص و همچنین قدرت روند بازار پایه برای هر نوع اوراق بهاداری متفاوت باشند.
علاوه بر قرائتهای پایه ۸۰/۷۰ یا ۲۰/۳۰، معاملهگران همچنین به دنبال واگرایی بین حرکت قیمت و ارزش RSI هستند. هنگامی که قیمت به سطح پایینتر یا بالاتری میرسد که توسط فرود یا اوج مربوطه در RSI پشتیبانی نمیشود، این میتواند نشاندهنده یک بازگشت قیمت قریبالوقوع در بازار باشد.
استفاده از اندیکاتور RSI در معاملات فارکس
شاخص قدرت نسبی (RSI) معمولا برای نشان دادن شرایط موقتی اشباع خرید یا اشباع فروش در یک بازار استفاده میشود. یک استراتژی معاملاتی فارکس درون روز میتواند برای استفاده از نشانههای RSI مبنی بر اینکه بازار بیش از حد گسترش یافته است و در نتیجه احتمال عقبنشینی آن وجود دارد، ابداع شود.
RSI یک نشانگر فنی پرکاربرد است. نقطه ضعف RSI این است که حرکات ناگهانی و شدید قیمت میتواند باعث افزایش مکرر آن به سمت بالا یا پایین شود.و بنابراین، مستعد ارسال سیگنالهای نادرست است. با این حال، اگر این جهشها یا سقوطها در مقایسه با سیگنالهای دیگر، تأیید معاملات را نشان دهند، میتواند نشانهای از یک نقطه ورود یا خروج موثر باشد.
غیرمعمول نیست که قیمت به فراتر از نقطهای که RSI برای اولین بار در اشباع فروش یا اشباع خرید نشان میدهد، گسترش یابد. به همین دلیل، یک استراتژی معاملاتی با استفاده از RSI زمانی که با سایر اندیکاتورهای فنی تکمیل شود تا از ورود زودهنگام به معامله جلوگیری کند، بهترین کارکرد را خواهد داشت.
شناسایی تنظیمات معاملاتی با استفاده از شاخص قدرت نسبی
در اینجا چند مرحله برای اجرای یک استراتژی معاملاتی فارکس درون روز وجود دارد که از اندیکاتور RSI و حداقل یک نشانگر تأییدکننده اضافی، استفاده میکند:
- RSI را برای قرائتهایی که نشان میدهد بازار در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش است، بررسی کنید.
- برای تأیید نشانههای بازگشت قریبالوقوع، از دیگر شاخصهای حرکت یا روند استفاده کنید. به عنوان مثال، اگر RSI قرائتهای اشباع فروش را نشان دهد، یک اصلاح به سمت بالا پیشبینی میشود؛ هرچند لزوما تایید نمیشود.
اگر یکی از این شرایط اضافی برآورده شود، شروع معاملهای که به دنبال سود از اصلاح است، عمل خوبی در نظر گرفته میشود:
- میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) واگرایی از قیمت را نشان میدهد (مثلا اگر قیمت به یک فرود جدید رسیده باشد، اما MACD نداشته باشد و از شیب پایین به شیب تبدیل شده باشد).
- میانگین شاخص جهتدار (ADX) در جهت یک اصلاح احتمالی تغییر کرده است.
اگر شرایط بالا برآورده شد، بسته به اینکه معامله به ترتیب معامله خرید یا فروش باشد، معامله را با یک دستور توقف ضرر درست فراتر از قیمت پایین یا بالای اخیر شروع کنید. هدف اولیه سود میتواند نزدیکترین سطح حمایت/مقاومت شناسایی شده باشد.
در این مطلب به بررسی اندیکاتور RSI پرداختیم و گفتیم که این اندیکاتور چگونه میتواند شرایط اشباع فروش و اشباع خرید را در یک بازار نشان دهد. همچنین توضیح دادیم که چگونه میتوان با جستجوی واگراییها، نوسانات و تقاطعها را تولید کرد. همچنین درباره شناسایی روند کلی با این شاخص صحبت کردیم. امیدواریم مطالعه این مطلب برای شما مفید و موثر باشد.
آموزش استراتژی استوکاستیک دوبل
اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic) یکی از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است که توسط جورج لین در دهه 1950 ابداع شده و توسعه یافته است.این اندیکاتور جزو اندیکاتورهای نوسان نما یا اسیلاتورها به شمار می رود که معامله گران می توانند با استفاده از آن مونتوم قیمت را اندازه گیری کنند.در این مقاله از آموزش فارکس استراتژی استوکاستیک دوبل را به شما آموزش می دهیم.
سرفصل های آموزشی
اندیکاتور استوکاستیک چیست؟
اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic) یکی از محبوب ترین ابزارهای معاملاتی در تحلیل تکنیکال است.این اندیکاتور یکی از بهترین اندیکاتورها در زمینه اندازه گیری مومنتوم قیمت است و معامله گران می توانند با استفاده از این اندیکاتور قدرت یک روند را در نمودار قیمتی اندازه گیری کنند.
درواقع معامله گران می توانند با استفاده از این اندیکاتور در تحلیل تکنیکال به راحتی قدرت یک سهام یا دارایی را اندازه گیری کنند و از قدرت خریداران یا فروشندگان در بازار مالی آگاه شوند.این اندیکاتور در نشان دادن زمان خرید یک دارایی توسط سایر معامله گران نیز بسیار کمک دهنده است.
اندیکاتور استوکاستیک توسط جورج لین ابداع شده و وی در باب این اندیکاتور گفته است:«اندیکاتور استوکاستیک، مونتوم حرکت قیمت را اندازهگیری میکند. تصور کنید یک موشک به هوا پرتاب میشود. اگر این موشک بخواهد فرود بیاید باید خاموش شود و اگر میخواهد خاموش شود باید سرعت خود را کم کند. به همین ترتیب، وضعیت مومنتوم همیشه قبل از خود قیمت تغییر میکند.»
اساس کار اندیکاتور استوکاستیک به این صورت است که آخرین قیمت را اندازه گیری می کند سپس آخرین قیمتی که محاسبه کرده است را به چندین قیمت پایانی در بازه های زمانی مختلف مقایسه می کند و به این شکل می تواند حرکت قیمت را به سمت سقف یا کف قیمتی محاسبه کند.
این اندیکاتور کاربردهای فراوانی در بازار مالی دارد،با استفاده از این اندیکاتور معامله گران می توانند زمانی که روند در نمودار قیمتی معکوس شده است بازگشت روند را تشخیص دهند،همچنین از آنجا که اندیکاتور استوکاستیک جزو اسیلاتورها به شمار می رود معامله گران می توانند با استفاده از این اندیکاتور مناطق اشباع خرید و اشباع فروش را تشخیص دهند.
درواقع زمانی که قیمت در یک روند صعودی قرار می گیرد تمایل دارد که در آخرین قیمت به سمت بالاترین قیمت برود و زمانی که در یک روند نزولی قرار می گیرد تمایل دارد که خود را به پایین قیمت برساند،این اندیکاتور در این زمان می تواند روند را در نمودار قیمتی شناسایی کند و مناطقی که از نظر خرید بیش خرید یا بیش فروش شده است را شناسایی کند.
همانطور که گفتیم این اندیکاتور جزو خانواده اندیکاتورهای نوسان نما به شمار می رود به همین دلیل این اندیکاتور بین 0 تا 100 نوسان می کند،اگر این اسیلاتور نوسان بالای 80 را نشان دهد نشان دهنده مناطق بیش خرید می باشد اما اگر این اسیلاتور نوسان پایین 20 را نشان دهد به معنای مناطق بیش فروش است.
اگرچه اندیکاتور استوکاستیک در اصل جزو اندیکاتورهای نوسان نما به شمار می رود و یک اسیلاتور است اما می توان این اندیکاتور را حزو اندیکاتورهای پیشرو نیز دانست زیرا این اندیکاتور می تواند انتهای یک روند را شناسایی کند و به معامله گران پیش از اینکه یک روند بازگشت داشته باشد این موضوع را اطلاع خواهد داد.
منظور از مناطق بیش خرید و بیش فروش مناطقی است که معامله گران در این نواحی احساسات بر روی آنها تاثیر می گذارند و با دلایل مختلفی با توجه به تجزیه تحلیلی که در بازار انجام داده اند شروع به خرید و فروش بیش از حد یک دارایی به صورت هیجانی می کنند که بر روی بازار بسیار تاثیر می گذارند.
اندیکاتور استوکاستیک از 2 خط( K,%D% ) تشکیل شده است.این دو خط در اندیکاتور استوکاستیک با یکدیگر متفاوت هستند،خط D% از خط K% از سرعت کمتری برخودار است و خط K% سریع تر می باشد اما خط D% از اهمیت بیشتری برخودار است زیرا این خط سیگنال های خرید و فروش را نشان می دهد.
این اندیکاتور دارای دوره زمانی است که دوره زمانی آن به صورت پیش فرض بر روی عدد 5 تعیین شده است اما این عدد قابل تغییر است و معامله گران می توانند با توجه به استراتژی خود هنگام استفاده از این اندیکاتور دوره زمانی آن را تغییر دهند.
هرچه دوره زمانی اندیکاتور استوکاستیک کمتر باشد باعث می شود که نوسانات شدت یابند و زمانی که نوسانات افزایش می یابند باعث می شود که احتمال و درصد اشتباه معامله گران در زمان استفاده از این اندیکاتور افزایش یابد،بنابراین بهتر است دوره زمانی این اندیکاتور را از روی پیش فرض تغییر دهید و دوره های زمانی بالاتر را انتخاب کنید.
استراتژی استوکاستیک دوبل
معامله گران می توانند از اندیکاتور استوکاستیک در نمودارهای قیمتی خود استفاده کنند و با استفاده از این اسیلاتور مناطق بیش خرید و بیش فروش را تشخیص دهند و سیگنال های ورود به معامله و خروج از آن را دریافت کنند،یک اندیکاتور استوکاستیک در نمودار قیمتی می تواند برای معامله گران بسیار کمک دهنده باشد.
اگر معامله گران یک اندیکاتور استوکاستیک دیگر به نمودار قیمتی استفاده می کنند به آن استوکاستیک دوبل گفته می شود.معامله گران می توانند از استراتژی استوکاستیک دوبل استفاده کنند.استراتژی استوکاستیک دوبل به دلیل اینکه از دو اندیکاتور استوکاستیک در آن استفاده شده است می تواند برای معامله گران بسیار کمک دهنده باشد.
استراتژی استوکاستیک دوبل یکی از بهترین استراتژی های معاملاتی است که معامله گران می توانند از آن در بازار فارکس استفاده کنند زیرا این استراتژی با استفاده از اندیکاتور استوکاستیک انجام می شود که به شکل قابل فهمی به معامله گران اطلاعات ارائه می دهد.
همچنین معامله گران می توانند در استراتژی استوکاستیک دوبل از همه جفت ارزها استفاده کنند و این استراتژی در سهام و دارایی های مختلف قابل استفاده است.اگر معامله گران از استوکاستیک دوبل در تایم فریم های کوتاه مدت یک ساعته یا یک روزه استفاده کنند این استراتژی می تواند عملکرد بهتری داشته باشد.
البته به یاد داشته باشید زمانی که شما از دو اندیکاتور در استراتژی استوکاستیک دوبل استفاده می کنید تحلیل شما کمی دشوارتر خواهد شد زیرا در استراتژی استوکاستیک دوبل شما با دو اندیکاتور استوکاستیک سرو کار خواهید داشت،درواقع شما در استراتژی استوکاستیک دوبل از ابزارهای معاملاتی بیشتری استفاده خواهید کرد.
در استراتژی استوکاستیک دوبل شما باید از دو اندیکاتور استوکاستیک با تنظیمات(9,9,21) و (9,9,3) کمک بگیرید و به خطوط این استراتژی دقت کنید،زمانی که خط سیگنال استوکاستیک خط اصلی استوکاستیک را قطع کرد و عدد زیر 30 را نشان داد بدان معناست که در این منطقه اشباع فروش صورت گرفته است بنابراین می توانید در این ناحیه وارد معامله خرید شوید.
اما اگر با بررسی خطوط دانستید که خط سیگنال(9,9,21) خط اصلی استوکاستیک را قطع کرده و عدد بالای 70 را نشان می دهد بدان معناست که در این منطقه اشباع خرید صورت گرفته است بنابراین می توانید در ین ناحیه وارد معامله فروش شوید.
ممکن است اکنون برای شما سوال پیش آمده باشد که اگر ما می توانیم با استفاده از بررسی خطوط یک اندیکاتور برای ورود به معامله یا خروج از آن تصمیم گیری کنیم پس اندیکاتور دوم چه کاربردی دارد و اندیکاتور دوم چه کاربردی در استراتژی استوکاستیک دوبل دارد؟
درواقع کاربرد اندیکاتور دوم که تنظیمات آن بر روی (9,9,3) تنظیم شده در استراتژی استوکاستیک دوبل این است که با استفاده از آن معامله گران می توانند برای ورود مجدد به یک معامله استفاده کنند یا با استفاده از اندیکاتور دوم در استراتژی استوکاستیک دوبل حجم معاملاتی خود را افزایش دهید.
همچنین شما می توانید از استراتژی استوکاستیک با استفاده از دو اندیکاتور برای خروج از معامله نیز تصمیم گیری کنید به این صورت که شما باید به خطوط دقت کنید زمانی که خط سیگنال استوکاستیک خط اصلی را رو به بالا قطع کرد می توانید از معامله فروش خارج شوید و زمانی که خط سیگنال استوکاسیتک خط اصلی را رو به پایین قطع کرد می توانید برای خروج از معامله خرید اقدام کنید.
در مقالات آموزش استراتژی معاملاتی همیشه به شما تاکید کرده ایم که همیشه برای خود حدضرر را تعیین کنید زیرا گاهی ممکن است یک استراتژی معاملاتی عملکرد درستی نداشته باشد و سرمایه شما را نابود کند،استراتژی استوکاستیک دوبل نیز از این قضیه مستثنا نیست بنابراین شما باید حدضرر را در نظر بگیرید.
در استراتژی استوکاستیک شما می توانید پس از اینکه با دریافت سینگال برای ورود به معامله آماده شدید نقطه یا کندلی که در آن برای ورود به معامله اقدام کرده اید را در نظر بگیرید و در آن نقطه حدضرر خود را در نظر بگیرید و تعیین کنید.در این صورت می توانید در صورتی که این استراتژی عملکرد درستی نداشت از سرمایه خود محافظت کنید.
همانطور که در تصویر مشاهده میکنید ما یک مرحله سیگنال خرید داشتیم توسط استوکاستیک 9.9.21 که با خط سبز رنگ مشخص شده است. در مرحله دوم یک ورود دو پله ای داشته ایم برای سیگنال فروش در پله اول توسط اندیکاتور استوکاستیک 9.9.21 یک سیگنال فروش صادر شده است اما بعد از اصلاح بازار مجدد سیگنال ورود دوم را با استفاده از استوکاستیک 9.9.3 مشاهده میکنید.
شاخص گردش پول (Money Flow Index) یا MFI چیست و چگونه با آن معامله کنیم؟
شاخص گردش پول (Money Flow Index) یکی از اندیکاتورهای محبوب اندازهگیری مومنتوم یا شتاب در قیمت است. از این اندیکاتور برای شناسایی شرایط اشباع خرید (جایی که دیگر خریداری وجود ندارد) و اشباع فروش (جایی که دیگر فروشندهای وجود ندارد) استفاده میشود. بهطوركلی اندیکاتور شاخص گردش پول (MFI) یک نوسانگر (Oscillator) تکنیکالی است که میزان ورود و خروج پول را به یک دارایی و طی یک دوره زمانی اندازهگیری میکند. در این مطلب، با کمک مقالهای از وبسایت ig، اندیکاتور MFI و نحوه معامله با آن را به زبان ساده توضیح میدهیم.
این شاخص برای ارزیابی فشار خرید و فروش در یک بازار معین، همواره دو عامل قیمت و حجم معاملات را بررسی میکند. تحلیلگران بازارهای مالی دریافتهاند که عامل حجم معاملات به تنهایی قادر به سنجش میزان شتاب و اندازه حرکت نیست. آنچه که معاملهگران نیاز به شناسایی آن در بازار دارند، واکنش بازار به تغییرات قیمت است. به همین دلیل، شاخص گردش پول (MFI) با بررسی حرکات قیمت، افزایش شتاب آن را به سمت بالا یا پایین تأیید میکند. این شاخص همچنین میتواند نشاندهنده احساسات بازار باشد.
شاخص گردش پول چگونه کار میکند؟
شاخص گردش پول با نوسان در محدودهی ۰ تا ۱۰۰ خود کار میکند. رقم ارائهشده در پایان محاسبه MFI، بهمنظور شناسایی مناطق اشباع خرید یا فروش و بهصورت خطی ترسیم میشود. خواندن این سیگنال کار راحتی است به صورتی که اگر MFI بالای ۸۰ باشد، بازار بهعنوان بازاری اشباع از موقعیتهای خرید محسوب میشود، در حالیکه اگر این شاخص زیر ۲۰ باشد، علامتی برای شرایط اشباع فروش در بازار خواهد بود.
ایدهی استفاده از MFI این است که وقتی شاخص به بالای ۸۰ یا زیر ۲۰ میرسد، احتمالاً بهزودی قیمت در بازار معکوس خواهد شد و معاملهگران باید به فکر باز کردن موقعیتهای جدید و استفاده از شتاب و مومنتوم حرکت بیفتند.
در این تصویر MFI روی رقم حدود ۴۰ قرار دارد.
نکتهی بسیار مهم دیگر، نظارت بر موقعیتهایی است که قیمت یک دارایی و MFI سیگنالهای متناقض ارائه میدهند که بهعنوان «واگرایی» شناخته میشود. برای آشنایی با مبحث واگرایی به مقالهی آموزشی «اندیکاتور مکدی» مراجعه کنید. در کل واگراییها زمانی اتفاق میافتند که روند قیمت خلاف روند اندیکاتور باشد. به عنوان مثال، اگر قیمت در حال افزایش باشد، اما MFI به سطوح جدید و بالاتر مطابق رشد قیمت نرسد، این یک نمونه از واگرایی نزولی و در واقع چرخش روند صعودی به نزولی است. این تناقض نشان میدهد که به زودی ممکن است فشار فروش وجود داشته باشد. در طرف مقابل، اگر قیمت به نرخهای پایینتر سقوط کند، اما MFI از آن پیروی نکرده و در مسیر صعودی باشد، این حرکت ممکن است نشانهای از واگرایی صعودی و فشار قریبالوقوع خرید باشد.
شایان ذکر است که واگراییها همیشه به معکوس شدن روند منجر نمیشوند. شاخص گردش پول میتواند سیگنالهای کاذب نیز تولید کند. این موارد زمانی اتفاق میافتند که شاخص ظاهراً فرصت معاملاتی مناسبی را ایجاد کند، اما قیمت مطابق انتظار حرکت نمیکند. در این صورت اگر معاملهگر، استراتژی مناسبی برای مدیریت ریسک در اختیار نداشته باشد، ورود به معامله میتواند ضررهای غیرمنتظره برای وی به همراه داشته باشد.
محاسبات MFI
معاملهگران نیاز به انجام محاسبات MFI نخواهند داشت، زیرا معمولاً سیستمها و پلتفرمهای آنلاین مانند تریدینگ ویو (Trading view) این کار را بهطور خودکار انجام میدهند. به راحتی میتوانید اندیکاتور MFI را به نمودار تحلیلی خود اضافه کنید و از آن بهره ببرید. اما دانستن مراحل و نحوهی محاسبات MFI، روشی عالی برای درک دقیق چیزی است که این شاخص نشان میدهد.
اگرچه فرمول MFI میتواند پیچیده به نظر برسد، اما پس از تجزیه و تحلیل به روشی در دسترس برای سنجش شرایط بازار تبدیل میشود. فرآیند محاسبهی MFI در پنج مرحله ساده به طور ساده بیان میشود:
- قیمت معمولی محاسبه میشود.
- جریان پول خام محاسبه میشود.
- جریان پول مثبت و منفی تعيين میشود.
- نسبت گردش پول محاسبه میشود.
- شاخص گردش پول محاسبه میشود.
گام اول: محاسبه قیمت معمولی
برای محاسبه قیمت معمولی برای هر دوره معاملاتی، باید میانگین بالاترین و پایینترین قیمت در یک صرافی و قیمت نهایی یا بسته شدن (Close) را پیدا کنید. این محاسبات به صورت زیر خواهند بود:
فرمول محاسبه قیمت معمولی
گام دوم: محاسبه جریان پول خام
جریان پول خام صرفاً یک عدد تقریبی از میزان سرمایه منتقلشده در بازار در یک دوره معین است. منظور از سرمایه منتقلشده مقدار سرمایه دستبهدستشده یا تغییر مالکیت دادهشده در بازار است، خواه این اقدام به خرید دارایی یا فروش آن منجر شده باشد. نحوهی محاسبهی آن به صورت حاصلضرب قیمت معمولی در حجم آن دوره محاسبه میشود.
فرمول محاسبه جریان پول خام
گام سوم: تعیین جریان مثبت و منفی
هنگامی که جریان پول خام را محاسبه کردید، اکنون میتوانید جریان این پول را بهصورت مثبت یا منفی تعیین کنید. این کار با مشخص کردن اینکه جریان پول خام در یک دورهی معین بیشتر یا کمتر از دورهی قبل بوده است، انجام میشود. با توجه به اینکه قیمت معمولی از مشتقات جریان پول خام نیز هست، از این قیمت برای مثبت یا منفی بودن جریان هم میتوان استفاده کرد.
بنابراین در بیانی دیگر اگر قیمت معمولی برای دورهی معین شده بیشتر از دوره قبل باشد، جریان پولی مثبت در نظر گرفته میشود و در مقابل اگر از قیمت دوره قبل کمتر باشد، جریان پول منفی در نظر گرفته خواهد شد.
گام چهارم: محاسبه نسبت گردش پول
پس از تعیین جریان مثبت یا منفی پول میتوانید نسبت گردش پول را محاسبه کنید. نحوهی محاسبه به این صورت است که مجموع تمام جریانهای مثبت پولی در ۱۴ دوره گذشته را بر مبنای تمام جریانهای منفی طی ۱۴ دوره گذشته تقسیم کنید. این معادله بهصورت زیر است:
فرمول محاسبه نسبت گردش پول
گام پنجم: محاسبه شاخص گردش پول
با محاسبه نسبت جریان پول میتوانید MFI را محاسبه کنید. فرمول شاخص گردش پول بهشرح زیر است:
فرمول محاسبه شاخص گردش پول
در تفسیر این عدد میتوان گفت که اگر شاخص MFI مثبت باشد، قیمت دارایی در طی این ۱۴ دوره عمدتاً بالا رفته و نشانگر فشار خرید در آن است. در مقابل اگر قیمت تا حدود زیادی کاهش یافته باشد و عدد شاخص منفی باشد، بیانگر فشار فروش خواهد بود.
کاربردهای معاملاتی اندیکاتور MFI
در تفسیر اعداد نمایش دادهشده در شاخص گفتیم که اگر شاخص MFI بالای ۸۰ باشد، بازار بهعنوان بازاری اشباع از موقعیتهای خرید محسوب میشود، در حالی که اگر این شاخص زیر ۲۰ باشد، علامتی برای شرایط اشباع فروش در بازار خواهد بود. وقتی شاخص به این سطوح در محدودهی این اندیکاتور میرسند، به زودی قیمت در بازار معکوس خواهد شد و معاملهگران باید بهفکر باز کردن موقعیتهای جدید و استفاده از شتاب و مومنتوم حرکت بیفتند.
نکتهای که اکثر تحليلگران تازهوارد آن را در نظر نمیگیرند این است که صرفاً بهدلیل اینکه شاخص در زیر محدوده ۲۰ قرار دارد، اقدام به خرید نخواهیم کرد یا با ورود شاخص به ناحیهی ۸۰ دارایی خود را نفروخته یا وارد معاملهی فروش (Short) نمیشویم، بلکه باید از انواع فیلترهای دیگر تحلیل مانند انواع شاخصها، واگراییها، الگوها، سطوح حمایت یا مقاومت و موارد دیگری از این قبیل تأییدیه دریافت کرد. در ادامه توضیحات بیشتری در اینباره خواهیم داد.
این شاخص مانند تمامی شاخصهای تکنیکالی با یک سری از محدودیتها مواجه است. یکی از این محدودیتها این است محدودیتهای استفاده از اشباع فروش که شاخص میتواند برای مدتزمان طولانی در نواحی اشباع خرید یا فروش نوسان کند و ممکن است باعث ایجاد سیگنالهای کاذب شود. بااینحال، اگر معاملهگر بیاموزد که یک استراتژی معاملاتی با توجه به حرکات قیمت (پرایس اکشن) طراحی کند، اندیکاتور MFI میتواند در شناسایی مناطق بالقوهی چرخش بازار کمک شایانی بکند.
شناسایی مناطق اشباع خرید یا فروش و واگراییها با MFI
شاخص قدرت نسبی (RSI) یا سایر نوسانگرها (Oscillator) شرایط اشباع خرید و فروش را در بازار شناسایی میکنند. شاخص گردش پول نیز بهعلت محدودیتهای استفاده از اشباع فروش بهره بردن از اطلاعات مربوط به حجم، اکثر سیگنالهای کاذب را از بین میبرد. به شکل ۱ در زیر توجه کنید. این شکل نمودار قیمت بیت کوین را در چارچوب زمانی روزانه به همراه اندیکاتور MFI نشان میدهد.
شکل ۱; حرکات قیمت بیت کوین در تایم فریم روزانه بر اساس ورود شاخص گرش پول به نواحی اشباع خرید و فروش
در این شکل، MFI بیت کوین را میبینیم که به زیر سطح ۲۰ رسیده است. این موضوع نشان میدهد که احتمالاً در بازار شرايط اشباع فروش وجود دارد. شاخص طی چند روز بار دیگر از سطح ۲۰ فراتر رفته و روند صعودی تازهای در پیش گرفته است. در ادامه شاخص از آستانه سطح ۸۰ جلوتر رفته و سيگنال اشباع خريد را در بازار ايجاد كرده است. در نهايت دوباره اين عدد به زير ۸۰ بازگشته است.
بزرگترين مشکل معامله با سيگنالهای اشباع بازار این است که به سادگی نميتوان موضعی در برابر روند اتخاذ کرد، زیرا شاخص جریان پول در اواسط روند نیز ممکن است سیگنال معکوس شدن آن را صادر کند. برای مثال، با دقت در شکل ۱ میبینیم که با خروج شاخص از سطح ۸۰، قیمت همچنان به روند صعودی خود ادامه داده است. بهترین راه برای معامله، ترکیب این سیگنال با عوامل تکنیکالی دیگر است. بنابراین در مثال بالا به شناسایی واگرایی میپردازیم.
شکل ۲; حرکات قیمت بیت کوین در تایمفریم روزانه براساس مشاهده واگرایی در شاخص گردش پول
در توضیح شکل بالا میتوان گفت که چگونه با شناسایی یک واگرایی مخفی مثبت (+HD) در اندیکاتور MFI ادامهی روند صعودی را حتی با توجه به ورود شاخص به ناحيهي اشباع خريد تشخیص دادیم. همچنین، در ادامه با مشاهدهی واگرایی منفی (-RD) در ناحیهی اشباع خرید، چرخش روند صعودی به نزولی شناسایی شده است. حتی با ترسیم یک روند صعودی ساده بر روی قیمت یا مشاهده سطح مقاومتی در محل شکلگیری واگرایی منفی نیز میتوان فیلتر جدیدی برای چرخش روند داشت. به این شکل، اهمیت ترکیب فیلترهای مختلف برای دریافت سیگنالهای بهتر از این شاخص پررنگتر میشود.
دلایل اهمیت شاخص گردش پول (MFI) برای معاملهگران
معاملهگران با نظارت بر شاخص گردش پول (MFI) میتوانند نقاط چرخش احتمالی بازار را با تعیین مناطق اشباع خرید یا فروش مشخص کنند. این شاخص می تواند یک معیار اساسی برای نشان دادن احساسات بازار حول یک دارایی نیز باشد، یعنی MFI میتواند اشتیاق یا بیتفاوتی معاملهگران را نشان دهد.
مانند سایر ابزارهای تجزیه و تحلیل مبتنی بر حجم، MFI نیز یک شاخص پیشرو محسوب می شود. اندیکاتورهای پیشرو قبل از شروع یک روند جدید و یا معکوس شدن، سیگنال ارائه میکنند، بنابراین از این شاخص میتوان در پیشبینی حرکت بازار استفاده کرد. به این نکته توجه داشته باشید که شاخصهای پیشرو کاملاً دقیق نیستند. بنابراین همیشه از آنها باید در کنار سایر عوامل تحلیل، برنامه معاملاتی و همچنین یک استراتژی مناسب برای مدیریت ریسک استفاده کرد.
شاخص گردش پول (MFI) و شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (RSI) نیز نوسانگر دیگری برای نمایش قدرت یا ضعف حرکت قیمت در بازار بر اساس قیمتهای بسته شدن در دورهی معاملاتی اخیر در نمودار است. هر دو نوسانگر RSI و MFI سیگنالهای ورود قیمت به مناطق اشباع خرید و فروش را صادر میکنند. معاملهگران با استفاده از ترکیبی از این سیگنالها میتوانند نقاط ورود و خروج معاملات خود را تنظیم کنند.
تفاوت این دو اسیلاتور در این است که RSI دادههای حجم را در بر نمیگیرد. به همین دلیل است که MFI معمولاً به عنوان RSI با وزن حجمی شناخته میشود. اغلب مواقع تصور میشود که MFI سیگنالهای زودتری را نسبت به RSI ارائه میدهد، محدودیتهای استفاده از اشباع فروش زیرا این یک شاخص پیشرو است. بااینحال هیچ توافقی مبنی بر برتری هر کدام از این شاخصها بر دیگری وجود ندارد، در واقع بسیاری از معاملهگران از هر دوی آنها برای تأیید هرگونه سیگنال استفاده میکنند.
جمعبندی
شاخص گردش پول (MFI) یک نوسانگر تکنیکال است که میزان ورود و خروج پول به دارایی را برای یک دوره زمانی اندازهگیری میکند. این شاخص معمولاً با استفاده از ۱۴ دوره از دادههای قیمتی محاسبه می شود. این دورهها شامل همهی تایم فریمهای زمانی موجود بر اساس نیاز معاملهگر هستند. محاسبات این شاخص از ترکیب حجم معاملات، قیمت معمولی بازار و جریان پول برای دورهای معین به دست میآید. عدد نهایی در مقیاسی بین صفر تا ۱۰۰ ارائه و بر روی نمودار ترسیم میشود.
اگر عدد شاخص MFI بالای سطح ۸۰ باشد، غالباً به نظر میرسد كه بازار دارای شرایط خرید بیش از حد است یا به اصطلاح وارد منطقه اشباع خرید شده است. در حالیكه اگر این عدد زیر ۲۰ باشد، نشانهای از شرایط فروش بیش از حد محدودیتهای استفاده از اشباع فروش یا به اصطلاح ورود بازار به منطقه اشباع فروش است. با ورود شاخص به این نواحی (بالای ۸۰ و پایین ۲۰) ممکن است به زودی قیمت در بازار تغییر جهت دهد.
مانند سایر شاخصهای مبتنی بر حجم، MFI نیز یک شاخص پیشرو محسوب میشود، بنابراین از آن برای پیشبینی حرکات آینده قیمت استفاده میشود. شاخص MFI به شاخص مقاومت نسبی (RSI) مربوط میشود، زیرا هر دو شرایط اشباع خرید و فروش را در بازار مشخص میکنند. بااینحال شاخص RSI از دادههای حجم معاملات استفاده نمیکند.
شما همچنین میتوانید با شرکت در دوره اطلس ارزدیجیتال، بهصورت ویدیویی و با پشتیبانی اساتید مجرب، آموزش معامله با MFI را یاد بگیرید. بخشی از آموزش اندیکاتور MFI در دوره اطلس ارزدیجیتال پلاس:
سه سیگنال اصلی اندیکاتور MFI
شاخص جریان پول (MFI) از دادههای قیمت و حجم برای شناسایی سیگنالهای محدوده اشباع خرید (overbought) یا محدوده اشباع فروش (oversold) استفاده میکند. همچنین این اندیکاتور میتواند هشدار دهنده تغییر روند قیمت باشد.
2- ما در پایگاه خبری بازار مشترک، تنها به آموزش فارکس برای فارسی زبانان در سراسر جهان می پردازیم و هیچ گونه فعالیتی دیگری در این بازار مالی نداریم. (اسامی کارگزاری های اعلام شده در مطالب آموزشی صرفا جهت بررسی و استفاده از دموهای آموزشی آن ها است)
3- بازار فارکس، بازار خطرناکی است و اگر اشتباه کنید ممکن است سرمایه خود را از دست بدهید. پس حتما با آموزش درست و آگاهی پای به این بازار بگذارید.
بیشتر بخوانید:
اندیکاتور شاخص جریان پول یا MFI میتواند به سه روش زیر سیگنال خرید یا فروش صادر کند:
واگرایی
یکی از سیگنال های اصلی اندیکاتور جریان پول (MFI)، واگرایی است. واگرایی زمانی اتفاق میافتد که MFI در جهت مخالف قیمت حرکت میکند. واگرایی دو نوع است: واگرایی صعودی که در آن بازار کفهای قیمتی پایینتری ثبت میکند، اما در عین حال MFI متناظر با آن کفهای قیمتی بالاتری را ثبت میکند. در واگرایی نزولی، بازار اوجهای قیمتی بالاتری ولی نوسانگر MFI اوجهای پایینتری ثبت میکند. واگرایی مثبت به معنی سیگنال خرید و واگرایی نزولی به سیگنال فروش است.
در نمودار روزانه GBPUSD، اوجهای قیمتی بازار بالاتر از یکدیگر و اوجهای اندیکاتور MFI پایینتر از هم تشکیل شدهاند که نشانگر شکلگیری واگرایی نزولی بین قیمت و اسیلاتور است. این واگرایی نشان دهنده تضعیف حرکات صعودی و شروع رالی نزولی در بازار بوده و در ادامه GBPUSD سقوط کرده است.
واگرایی مهمترین سیگنال اندیکاتور شاخص جریان پول یا MFI است.
بهترین نوع سیگنال زمانی است که واگرایی در داخل سطوح اشباع خرید یا فروش ظاهر شود
مناطق اشباع خرید و اشباع فروش
اگر اندیکاتور MFI بالای خط ۸۰ قرار داشته باشد، می توان گفت که قیمت وارد منطقه اشباع خرید شده است. هم چنین اگر MFI زیر خط ۲۰ باشد، نشانگر ورود بازار به منطقه اشباع فروش است. بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که بهترین زمان فروش، وقتی است که شاخص جریان پول بالای ۸۰ قرار داشته باشد و بعد از تشکیل اوج، خط ۸۰ را به صورت نزولی بشکند. با شکست خط ۸۰ در جهت نزولی، می توان گفت سیگنال فروش صادر شده است.
هم چنین زمانی که MFI زیر خط ۲۰ قرار داشته باشد و بعد از ثبت کف قیمتی، خط ۲۰ را به صورت صعودی قطع کند، سیگنال خرید صادر خواهد شد. در اندیکاتورهای نوساننما یا اسیلاتور باید منتظر خروج اندیکاتور از محدوده اشباع ماند. علاوه بر این سعی کنید از سایر ابزار تکنیکال هم برای فیلتر کردن سیگنالها استفاده کنید. سیگنالهای بازگشتی پرایس اکشن میتوانند به شما کنند.
به حرکات قیمت در سطوح اشباع خرید و فروش توجه کنید. بازار با رسیدن به این سطوح تغییر مسیر داده است
خط مرکزی
اگر اندیکاتور MFI در نزدیکی خط ۵۰ نوسان کند، با یک بازار بدون روند مواجه خواهیم شد. همیشه توصیه میشود زمانی که بازار بدون روند است، از ورود به بازار و معامله خودداری کنید. در بازار خنثی، روندی وجود ندارد و نوسانات قیمتی میتوانند به راحتی معاملهگر را سردرگم کنند.
نوسان اندیکاتور MFI در اطراف خط ۵۰ واحدی نشان می دهد که بازار بدون روند یا خنثی است
محدودیتهای اندیکاتور شاخص جریان پول (MFI)
اما بایستی در نظر داشت که MFI قادر به تولید سیگنالهای کاذب است. بدین صورت که گاهی اوقات اندیکاتور جریان پول نشان میدهد که فرصت معاملاتی وجود دارد اما قیمت طبق پیشبینی ما حرکت نمیکند و در نتیجه فرصت معاملاتی از دست میرود. به عنوان مثال واگرایی مثبت یا منفی ممکن است منجر به تغییر قیمت نشود. به همین دلیل توصیه میشود که معامله گران از سایر اندیکاتورهای تکنیکال و تئوریهای برای فیلتر کردن سیگنالها استفاده کنند و فقط به یک اندیکاتور اعتماد نکنند.
دیدگاه شما