دوره سه ماهه تریدلب – تابستان ۱۴۰۱
«تریدلب» نام دورهای است که برای اولین بار در ایران برگزار میشود. در این دوره افراد علاقه مند به بازارهای مالی و معامله گران غیر حرفهای میآموزند، چگونه به یک معاملهگر حرفهای موفق تبدیل شوند. در حال حاضر بورس، فارکس و رمزارز مهمترین بازارهای مالی در ایران هستند.
شما با تریدلب میتوانید در این بازارها، بدون اینکه نگران از دست دادن سرمایه خود باشید، به سود زیاد و مطمئنی برسید.
با اسرار حرفهای معاملهگری و استراتژیهای سودآور آشنا شوید
تعداد سرمایه گذاران و معاملهگران غیرحرفهای که در بازارهای مالی شکست میخورند بسیار زیاد است؛ حتی برخی از آن ها سرمایه خود را به طور کامل از دست میدهند؛ چون از نظر منطقی ریسک از عدم آگاهی ناشی می شود و بازارهای مالی با افراد ناآگاه شوخی ندارد.
یادگیری فوت و فن معاملهگری بسیار ساده است؛ اگر آن را در جای مطمئن و از افراد آگاه و حرفهای بیاموزید.
تریدلب به صورت عملی شما را با رمز و راز معاملات سودآور آشنا میکند و به شما کمک می کند تا ریسک شکست در بازارهای مالی را به حداقل برسانید.
استراتژی معاملاتی چیست؟ نحوه انتخاب یک استراتژی موفق
تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق هدف همه سرمایهگذاران در بازار سرمایه است. این که پول شما از طریق سرمایهگذاریهایی که انجام میدهید موجب کسب درآمد شود، بسیار جذاب است اما بازار بورس مانند هر نوع سرمایهگذاری دیگر همانطور که از ظرفیت رشد و کسب سود برخوردار است؛ احتمال شکست نیز در آن وجود دارد و میتواند ضررهای سنگینی را در پی داشته باشد. راهکارهای مختلفی برای کنترل ریسک و ضرر و همچنین افزایش سودآوری در بازار بورس وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به داشتن استراتژی معاملاتی اشاره کرد. در این مقاله سعی بر آن است که بگوییم چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
استراتژی معاملاتی چیست؟
استراتژی در لغت به معنای تعیین هدف و راهبری است. در بازار بورس و بازارهای مالی دیگر، سرمایهگذاران نیاز به استراتژی مالی دارند. اما منظور از استراتژی معاملاتی چیست؟ منظور از این اصطلاح این است که سرمایهگذاران باید بدانند سرمایه خود را در کجا، چه وقت و به چه میزانی هزینه کنند تا بازدهی مثبتی نصیبشان شود. تعیین استراتژی به آسانی تعریف معنای آن نیست. سرمایهگذار باید بازار را بشناسد، از اوضاع اقتصادی کشور با خبر باشد، بتواند آینده را پیشبینی کند و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرد. برای تعیین استراتژی معاملاتی، معمولا از روشهای تکنیکال یا بنیادی یا ترکیبی از هر دو استفاده میشود. با استفاده از این روشها سرمایهگذار میتواند روند بازار را تشخیص دهد و در مورد زمان مناسب ورود و خروج، حجم سرمایه، افق زمانی، انتخاب صنایع و شرکتها و … تصمیم بگیرد.
بهترین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر
همانطور که توضیح داده شد، به ازای هر معاملهگر، یک استراتژی چگونه ریسک ترید خود را مشخص کنیم؟ معاملاتی وجود دارد. به عبارت دیگر تعیین استراتژی معاملاتی، به میزان سرمایه، ریسکپذیری معاملهگر، اتفاقات بازار و … بستگی دارد. بهترین استراتژی معاملاتی، شخصیترین استراتژی معاملاتی است. یعنی برنامهای که برای شخص معاملهگر تبیین شده باشد. از طرف دیگر داشتن افق زمانی، شناخت ریسکهای بازار، انتخاب زمان ورود و خروج به سهام، متنوعسازی سبد سرمایهگذاری، خرید صندوقهای سرمایهگذاری و … از جمله مواردی است که در تبیین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر میتواند مورد بررسی قرار گیرد.
چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق طراحی کنیم؟
یک معاملهگر حرفهای برای تغییرات و رفتارهای بازار، برنامه مشخص و از پیش تعیینشدهای دارد و هر رفتار غیر قابل پیشبینی آن را مدیریت میکند. به زبان ساده میتوان گفت استراتژیهای معاملاتی مجموعه قوانینی هستند که بر روش کلی معاملهگر در هنگام معامله در بازارهای مالی نظارت دارد و معاملهگر از طریق آن به خرید و فروش سهام میپردازد.
یک معاملهگر تنها با داشتن استراتژی معاملاتی قادر به حفظ سرمایه خود خواهد بود. در غیر این صورت ممکن است به دلیل هیجانی بودن جو بازار، کل سرمایه خود را از دست دهد. بنابراین داشتن یک استراتژی مدون و مکتوب به تمام فعالیتهای معاملهگر نظم میدهد. این مهم از تأثیر هر عامل منفی بر روحیه سرمایهگذار جلوگیری کرده و به او کمک میکند تا با اتکا به استراتژی شخصی خود به معامله بپردازد و دچار احساساتی چون ترس، طمع، خشم و… نشود.
نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران
بارها گفته شده که بازار بورس بازار پرریسکی است. به این معنی که ممکن است نه تنها سرمایه شما آورده مثبتی نداشته باشد، بلکه اصل ان هم مورد تهدید واقع شود. معاملهگرانی میتوانند در بازار پرنوسان امروز از سرمایه خود محافظت کرده و در قدم بعدی سود کسب کننده که استراتژی معاملاتی داشته باشند. نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران این است که باعث میشود با شناخت همه جوانب، بهترین تصمیم را بگیرند و در مسیری قدم بردارند که مناسب آنها است. بدون استراتژی معاملاتی مناسب، نمیتوان در بازار بورس به موفقیت دست یافت و این موفقیت را حفظ کرد. حتی در مواردی، امکان از بین رفتن اصل سرمایه نیز وجود دارد. بنابراین سرمایهگذاران باید دانش و مهارت لازم برای تعیین استراتژی را به دست آورند یا از روشهای سرمایهگذاری غیر مستقیم استفاده کنند.
انواع استراتژیهای معاملاتی
استراتژیهای معاملاتی بسیار زیاد هستند و تنوع بالایی دارد به طوری که میتوان ادعا کرد که به ازای هر شخص فعال در بازار سرمایه، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. چرا که اساسا استراتژی معاملاتی سلیقهای است و بر مبنای تشخیص هر سرمایهگذار طراحی میشود.
اما به صورت کلی برای استراتژی معاملاتی میتوان دو روش تحلیلی در نظر گرفت که این دو روش شامل تحلیل تکنیکال یا نموداری و تحلیل فاندمنتال یا بنیادی میشوند. البته هیچ کدام از استراتژیهای معاملاتی در بازار سرمایه بر دیگری ارجحیت ندارند و در اصل ترکیب این دو استراتژی است که میتواند به کسب سود و موفقیت در معامله منتهی شود. در زیر چهار مورد از رایجترین استراتژیهای معاملاتی که بر اساس نمودارهای تکنیکال صورت میگیرد را شرح دادهایم.
- معاملات روزانه: در معاملات روزانه، موقعیتهای خرید در همان روز بسته میشوند. معمولا این نوع استراتژی معاملاتی توسط تریدرهای حرفهای یا بازارسازان انجام میشود.
- معاملات موقعیت: در معاملات موقعیت از نمودارهای بلندمدت (روزانه تا ماهانه) و ترکیب آنها با روشهای دیگر برای تعیین روند فعلی بازار استفاده میشود.
- معاملات نوسانات: معمولا با شکسته شدن روند، معاملهگران نوسانگیر وارد بازی میشوند و با شروع نوسان قیمت، خرید یا فروش میکنند.
- معاملات اسکالپینگ: اسکالپ تریدینگ یا اسکالپینگ یکی از استراتژیهایی معاملاتی زود بازده است و تریدرهای فعال از این روش استفاده میکنند. در این استراتژی اختلاف کارمزدهای خرید و فروش شناسایی و بررسی میشوند.
در چیدن استراتژی بر اساس تحلیل فندامنتال نیز چند اصل اساسی باید در نظر گرفته شود که عبارتند از: صورت مالی، ترازنامه، صورت درآمد، گزارش گردش پول نقد. گفتنی است که این اطلاعات را در رابطه با شرکت مورد نظر خود میتوانید در سایت کدال مشاهده کنید.
مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق به صورت زیر است:
۱/ ایجاد یک چارچوب ذهنی حرفهای
تفاوت میان سرمایهگذاران موفق با سایرین علاوه بر آموزش سرمایه گذاری در بورس و استفاده از تحلیل و … خارج از فضای بازار دقیقاً در ذهن سرمایهگذار است. برای موفقیت در معاملهگری در هر بازاری باید بتوان عواطف و احساسات (ترس، طمع، غرور، خشم و…) خود را شناخت. عقایدی که بر نحوه معاملات ما تأثیر میگذارند را شناسایی کرد و با اصلاح آن، یک چارچوب ذهنی حرفهای ساخت. به کارگیری عوامل روان شناختی میتواند کمک مؤثری در اتخاذ نوع استراتژی معاملاتی داشته باشد.
۲/ انتخاب سبک معاملاتی بر اساس چارچوب زمانی
یکی از مراحل تدوین استراتژی معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. بازه زمانی مورد نظر سرمایهگذار برای سرمایهگذاری منجر به ایجاد انواع مختلفی از سبکهای معاملاتی میشود. برخی از سرمایهگذاران ترجیح میدهند در بازههای زمانی کوتاه مدت، برخی بازه زمانی میان مدت و برخی در بازه زمانی بلند مدت فعالیت کنند. بنابراین میبایست سرمایهگذاران با تسلط بر عواطف و احساسات خود، به اتخاذ سبک معاملاتی خاص بپردازند. به عنوان مثال اگر معامله در بازار بورس به عنوان شغل دوم یک فرد است، قطعاً نمیتواند چارت را دائم بررسی کند. در این صورت بهتر است استراتژی خود را در بازه های زمانی بزرگتر تعیین کند. از آنجایی که یک استراتژی در دو بازه زمانی نتایج متفاوتی خواهد داشت، اهمیت بازه زمانی و انتخاب سبک معاملاتی برای سرمایهگذاران مشخصتر میشود.
۳/ توانایی یافتن شاخصهای مناسب جهت شناسایی یک روند
توانایی تشخیص معیارهای شروع یک روند نزولی یا صعودی معمولاً دشوار است و سرمایهگذاران تنها با به کارگیری ابزاری نظیر تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال قادر به انجام آن هستند. لذا با کسب مهارت در این زمینه میتوان تشکیل و شروع روند در بازار را تشخیص داد. به عنوان مثال در تحلیل تکنیکال برای شروع روند صعودی، سقفها بالاتر و کفها بالاتر و در روند نزولی سقفها پایینتر و کفها پایینتر میشود.
به طور کلی دیدگاه سرمایهگذاران مبنی بر این که یک روند غالب در بازار وجود دارد، موجب ایجاد نظم در معاملات شده و همین امر منجر به شکلگیری معاملات موفقتری در بازار میشود. مشخص بودن حداقل دو نکته روند کلی بازار و صعودی و نزولی بودن آن.
۴/ بررسی نقاط ورود و خروج یک سهم
تعیین نقطه ورود و خروج مناسب از سهم (زمان مناسب خرید و فروش سهم) در سودآوری معاملات بسیار مؤثر است. برای تعیین قیمت خرید و فروش یک سهم، داشتن برنامه یا استراتژی معاملاتی ضروری است. هر چقدر هم که یک سهم ارزنده باشد، ورود و خروج از سهم باید بر اساس استراتژی معاملاتی تعیین شود، قیمت مناسب آن بررسی شده و سپس برای ورود یا خروج آن تصمیم گرفت. به عنوان مثال یک تحلیلگر تکنیکالی را در نظر بگیرید که بر اساس حرکت قیمت سهم در یک کانال صعودی اقدام به خرید و فروش میکند. این تحلیلگر زمانی که قیمت سهم به کف کانال یا همان سطح حمایتی سهم برخورد کند، سهم را میخرد.
به نظر میرسد تعیین یک نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفاً با تحلیل تکنیکال صورت بگیرد و در کنار آن باید روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندگان نیز در نظر گرفته شود تا تأییدی برای خرید صحیح سهم باشد. همچنین برای تعیین قیمت فروش هم میتوان از مقاومتهای استاتیک و داینامیک در بازار استفاده کرد. یعنی هنگام رویارویی با یک مقاومت، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان بررسی شود تا بتوان تصمیم درست اتخاذ کرد. عدهای از سرمایهگذاران هم برای کسب حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پلهای و عدهای هم از تکنیک تریل کردن استفاده میکنند.
۵/ تعیین از پیش تعیین شده حد سود و ضرر
این مرحله وابسته به مرحله نقطه ورود و خروج از سهم است. حد سود به محدودهای از قیمت گفته میشود که سرمایهگذار بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام میدهد آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیشبینی میکند. چنانچه قیمت سهم بر خلاف تحلیل و پیشبینیهای معاملهگر محقق شده و قیمت کاهش پیدا کند. محدوده قیمتی را که معاملهگر برای خروج از سهم پیشبینی کرده را حد ضرر میگویند. با تعیین میزان ریسک سرمایهگذاری، سرمایهگذار باید با رسیدن به حد ضرر یا حد سود تصمیم درستی گرفته و این موضوع را از قبل به صورت مکتوب تعیین کرده باشد.
۶/ آزمودن استراتژی معاملاتی و تحلیل بازخورد آن
در این مرحله باید قبل از ورود به بازار، استراتژی معاملاتی تست شود. در میان اغلب پلتفرمهای تحلیلی، نرمافزارهایی به نام آزمونگر (tester) وجود دارد که به واسطه آن میتوان عملکرد استراتژی معاملاتی را در گذشته آزمایش کرد. به این صورت که میتوان به عقب برگشته و یکبار شمع را در یکزمان حرکت داد. هنگامیکه نمودار به سمت یک شمع در یک زمان حرکت میکند، میتوان قوانین سیستم معاملاتی خود را دنبال کرده و معاملات را طبق آن انجام داد تا نتیجه حاصلشده از آن را مشاهده کرد.
۷/ تعهد به چگونه ریسک ترید خود را مشخص کنیم؟ استراتژی معاملاتی
پس از طراحی یا انتخاب استراتژی معاملاتی، اعتماد و اعتقاد به آن نکته حائز اهمیتی است. اجتناب از اخبار و شایعات از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و همواره باید به یاد داشت که سرمایهگذاری که سیستم معاملاتی پیچیدهتری دارد موفق نمیشود بلکه کسی موفق خواهد بود که به استراتژی معاملاتی خود پایبندتر باشد. توجه کنید که استراتژی شما دارای چارچوب، قوانین و منطق مشخصی بوده و احساسات هیچ جایگاهی در استراتژی ندارد. بنابراین کاملاً گوش به فرمان استراتژی خود باشید.
سخن آخر
تدوین یک استراتژی معاملاتی مطلوب در بازار سرمایه باید برای هر سرمایهگذار به عنوان اولویتی مهم و اساسی باشد. بدون داشتن یک استراتژی معاملاتی شخصی، سرمایهگذار تحت تأثیر جو منفی بازار و تقلید از استراتژی معاملاتی سرمایهگذاران دیگر قرار گرفته و دچار سردرگمی و شکست در بازار سرمایه میشود. با توجه به روحیات افراد متفاوت پیروی از هر استراتژی معاملاتی روش صحیحی نیست چرا که ممکن است یک استراتژی معاملاتی برای یک فرد مناسب و برای فرد دیگر نامناسب باشد.
مدیریت سرمایه در فارکس | چگونه ریسک معاملات را مدیریت کنیم
مدیریت سرمایه در فارکس یا Money Management یکی از مهمترین عوامل در موفقیت یا شکست یک معامله گر است. اگر شما دو معامله گر تازه کار فارکس را در مقابل صفحه کامپیوتر قرار دهید و تمام امکانات لازم را نیز به آنها بدهید، و به آنها بگویید که مخالف یکدیگر معامله انجام دهند، می بینید که هر دو به سرعت تمام پولشان را از دست می دهند. در مقابل اگر دو معامله گر حرفه ای فارکس را در شرایط مشابه قرار دهید و بگویید که مخالف یکدیگر معامله انجام دهند، به احتمال زیاد هر دوی آنها پول بدست خواهند آورد ( شاید کمی عجیب بنظر برسد ).
اما چگونه این اتفاق می افتد؟ تفاوت بین یک معامله گر تازه کار با یک تریدر حرفه ای در چیست؟ جواب سئوال مدیریت سرمایه و ریسک است.
مانند خیلی موارد دیگر مثل رژیم گرفتن و یا باشگاه رفتن، مدیریت سرمایه در فارکس نیز چیزی است که بسیاری از معامله گران حرفش را می زنند ولی به سراغش نمی روند. گاهی نیز تنها در یک بازه کوتاه آن را انجام میدهند. دلیل این امر مشخص است، مانند باشگاه رفتن و غذای سالم خوردن، مدیریت سرمایه در فارکس نیز یک فعالیت کسل کننده و ناخوشایند است.
برای مدیریت پول و سرمایه یک تریدر باید هر لحظه پوزیشن های خود را رصد کند و گاهی به سرعت با ضرر خارج شود و تعداد محدودی از افراد این کارها را دوست دارند. با این وجود قبول ضرر کوتاه مدت و به موقع، امری حیاتی برای موفقیت در بلند مدت است. جدول زیر نشان می دهد که چقدر دشوار است تا از یک ضرر نابود کننده دوباره بهبود پیدا کنیم.
درصد سرمایه از دست رفته | میزان سودی که برای برگشت به اصل سرمایه نیاز است |
---|---|
25% | 33% |
50% | 100% |
75% | 400% |
90% | 1000% |
توجه کنید که یک معامله گر باید 100% سود کند تا از معامله ای که 50% ضرر کرده است مساوی بیرون بیاید. 100% سود در دنیای واقعی فارکس کاری بسیار دشوار است و شاید 1% از تریدرهای حرفه ای هم از پس آن بر نمی آیند.
همچنین با نگاهی به همین جدول متوجه می شوید که اگر در معامله ای 75% از سرمایه خود را از دست بدهید، برای برگشتن به موقعیت مساوی باید 400% سود کسب کنید که این کار بیشتر شبیه آرزو و افسانه است تا واقعیت.
مدیریت سرمایه در فارکس
با وجود اینکه بیشتر معامله گران فارکس از اعداد ارقامی که در جدول بالا آورده ایم مطلع هستند، ولی آنها را نادیده می گیرند. کتاب های آموزش معامله گری، پر از نمونه هایی است که یک تریدر نتیجه زحمات یک سال، دو سال و یا بیشتر خود را تنها در یک معامله از دست داده است. اغلب این ضرر به دلیل عدم رعایت مدیریت سرمایه سبب می شود. میزان بالای لوریج، نداشتن توقف ضرر، شورت کردن های بدون نظم همه و همه باعث چنین ضرر بزرگی می شوند.
اغلب معامله گرانی که وارد دنیای بازارهای مالی می شوند، چه خواسته و چه ناخواسته به دنبال یک معامله بزرگ هستند، معامله ای که برای آنها میلیون ها دلار سود به همراه بیاورد تا بتوانند دوران جوانی و بقیه عمر خود را با آزادی و بدون دغدغه زندگی کنند.
در بازار فارکس این توهم به دلیل سازوکار بازار تقویت هم می شود. همه می خواهند مانند جورج سوروس، که با شورت کردن پوند در یک روز 1 میلیارد دلار سود به جیب زد و پس از آن پشت سرش را هم نگاه نکرد زندگی کنند. اما حقیقت این است که اغلب تریدرهای فارکس نمی توانند آن معامله بزرگ را انجام دهند و به جای آن معامله اشتباه انجام می دهند و پول خود را از دست می دهند.
درسهای سخت را بیاموزید
معامله گران می توانند با مدیریت سرمایه از این سرنوشت شوم فاصله بگیرند. اولین ابزار برای فرار از دام شکست، استفاده از توقف ضرر یا همان Stop Loss است. یکی از رویکردهای مهم در مدیریت ریسک در فارکس در کتاب “جادوگران بازار” که آقای جک شواگر نوشته است آمده است. در این کتاب معامله گر روزانه آقای لری هایت پیشنهاد می کند که هرگز بیشتر از 1% از تمام سرمایه خود را در یک ترید وارد نکنید.
با ریسک کردن تنها 1% سرنوشت خود را تنها به یک ترید نخواهید سپرد. با این رویکرد شما می توانید در 20 ترید پشت سر هم ضرر کنید ولی هنوز 80% از سرمایه خود را در اختیار دارید.
حقیقت این است که تعداد معدودی از معامله گران این نظم را می پذیرند و آن را مداوم اجرا می کنند. مانند یک کودک که تا دست خود را یکی دوبار برروی اجاق گاز نسوزاند درس نمی گیرد، اغلب تریدرها نیز نظم در معامله را، تا طعم تلخ از دست دادن پول را نچشند، در عمل پیاده نخواهند کرد. به همین دلیل است که بیشتر معامله گران باید از پول اضافی خود برای ورود به بازار فارکس استفاده کنند و نه از پولی که برای روز مبادا کنار گذاشته اند یا بدتر از آن پول قرض گرفته اند.
وقتیکه افراد تازه کار سئوال می کنند که با چه سرمایه ای باید وارد بازار فارکس شد ؟ به آنها باید جواب داد : با سرمایه وارد بازار فارکس شوید که بودن یا نبودنش در زندگی شما تاثیری ایجاد نکند. حالا آن رقم را تقسیم بر 5 کنید و با آن رقم وارد معامله شوید زیرا در چند معامله اول احتمالا با دست خالی برخواهید گشت.
مدل های مدیریت سرمایه در فارکس
به صورت کلی دو مدل موفق مدیریت پول وجود دارد. در مدل اول معامله گر تعداد زیادی معامله با حد ضرر (Stop Loss) خیلی کم تعریف می کند و سعی می کند از تعداد کمی از معاملات موفق سود بالایی کسب کند. در مدل دوم معامله گر تعداد کمی معامله با حد ضرر بالا تعریف می کند و سعی می کند از تعداد زیادی معامله با سود خیلی کم بیرون بیاید با امید اینکه مجموع این سودهای کم از چند ضرر زیاد بیشتر شود.
در مدل اول معامله گر به مراتب دردهای روانی جزئی را متحمل می شود اما لحظاتی از شعف نیز در او بوجود می آید. در مدل دوم معامله گر تعداد زیادی شادی جزئی را تجربه می کند اما لحظاتی از ضربات روانی شدید را نیز متحمل می شود. با این مدل های مدیریت سرمایه در فارکس، احتمال اینکه درصد بالایی از سرمایه خود را در کوتاه مدت از دست دهید بسیار پایین است.
انتخاب یکی از این دو مدل مدیریت سرمایه در فارکس بستگی زیادی به شخصیت فردی شما دارد و هر معامله گر خودش باید کشف کند که با کدام مدل درصد موفقیت بیشتری خواهد داشت. یکی از مزایای بازار فارکس این است که به شما این اجازه را می دهد تا هر دو مدل مدیریت سرمایه را بدون هیچ هزینه اضافی و به صورت مساوی پیاده سازی کنید. از آنجاییکه فارکس بازاری مبتنی بر اسپرد است، هزینه تراکنشها بدون در نظر گرفتن سایز پوزیشن ها یکسان می باشد.
برای مثال در EUR/USD، اغلب حساب های فارکس با اسپرد 3 پیپ مواجه خواهند شد و تفاوتی نمی کند که حجم معامله شما چه اندازه باشد. بنابراین هزینه بصورت درصدی یکسان می باشد، چه معامله گر 100 لات معامله کند چه 1 میلیون لات. برای مثال اگر اسپرد 10.000 واحد لات یک ارز 3 دلار باشد، اسپرد 100 واحد لات همان ارز، 0.3 دلار خواهد بود.
این موضوع در بازار سهام متفاوت می باشد، زیرا در آنجا کومیسیون معامله 100 واحد یا 1000 واحد از یک سهم 20 دلاری ممکن است ثابت و 40 دلار باشد که در اینصورت کومیسیون 100 سهم 2% و کومیسیون 1000 سهم 0.2% می باشد و به همین دلیل است معامله گران کوچک نمی توانندهمانند بازار فارکس در بازار سهام فعالیت کنند.
4 مدل محدودیت گذاری برای مدیریت سرمایه در فارکس
حالا که تصمیم گرفته اید معاملات خود را با رویکرد مدیریت پول و سرمایه انجام دهید و مقدار مناسبی از سرمایه خود را به حساب فارکس خود اختصاص داده اید، به 4 مدل از محدودیت گذاری یا “حد گذاشتن” اشاره می کنیم.
1 – توقف بر اساس میزان دارایی
این نوع حد گذاشتن ساده ترین روش در بین بقیه روشها است. در این استراتژی، معامله گر تنها میزان مشخصی از حساب خود را در یک معامله ریسک می کند. یک معیار متداول ریسک 2% از حساب در یک معامله است. به طور مثال اگر شما در حساب خود 10.000 دلار سپرده دارید می توانید 200 دلار از آن را در معرض ریسک قرار دهید ویا به عبارت دیگر 200 پوینت در یک مینی لات (10.000 واحد) از EUR/USD یا تنها 20 پوینت در یک لات استاندارد (100.000 واحد) در این معامله است.
معامله گرانی که می خواهند ریسک بیشتری بپذیرند ممکن است که حد ضرر را تا 5% از کل حساب خود نیز افزایش دهند، اما توجه داشته باشید که این میزان بالاترین حدی است که بر اساس مدیریت سرمایه در فارکس می توانید ریسک کنید. زیرا 10 معامله اشتباه 50% از کل حساب شما را کسر خواهد کرد.
یکی از انتقاداتی که به این روش وارد است این حقیقت است که نقطه خروج در معامله، قراردادی خواهد بود. لذا تریدر با استدلال و تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال، پوریشن خود را نمی بندد، بلکه برای کنترل ریسک مجبور به بستن پوزیشن می باشد.
2 – توقف بر اساس چارت
افرادی که به تحلیل تکنیکال فارکس می پردازند می توانند هزاران نقطه توقف ضرر شناسایی کنند که برگرفته از پرایس اکشن برروی چارت و سیگنال های اندیکاتورهای تکنیکال آنها را بدست آورده اند. معامله گرانی که مبنای معاملاتشان تحلیل تکنیکال است می توانند نقاط خروج را با “توقف براساس میزان دارایی” که در بالا توضیح دادیم ترکیب کنند تا فرمولی برای نقاط توقف خود پیدا کنند.
3 – توقف بر اساس میزان نوسانات
یک نسخه خردمندانه تر برای توقف بر اساس چارت، استفاده از میزان نوسانات به جای بهره گیری از پرایس اکشن بعنوان پارامتر کنترل ریسک است. مفهوم توقف بر اساس میزان نوسانات این است که در یک بازار پرنوسان، زمانیکه قیمت ها طیف وسیعی را طی می کنند، تریدر باید با شرایط فعلی سازگار گردد و ریسک معامله خود را کمی بیشتر کند تا بازار آرام گیرد. همچنین در یک بازار کم نوسان می تواند برعکس عمل کند و میزان ریسک خود را کاهش دهد.
روش ساده برای اندازه گیری نوسانات بازار استفاده از اندیکاتور بولینجر بندز (Bollinger Bands) است که از انحراف معیار برای اندازه گیری تغییرات قیمت استفاده می کند.
در عکس زیر نشان داده شده است که توقف نوسانات به معامله گر اجازه می دهد تا از روش مقیاس گذاری برای رسیدن به قیمتی بهتر استفاده نماید. توجه داشته باشید که حداکثر ریسک در این پوزیشن نباید بیشتر از 2% از حساب شما باشد، بنابراین این نکته بسیار مهم است که معامله گر از لات های کوچکتر برای اندازه گیری دقیق تر ریسک کلی خود در معامله استفاده کند.
در عکس زیر حالت مخالف با موقعیت بالا را می بینید.
4 – توقف بر اساس مارجین
شاید این نوع مدیریت ریسک در فارکس کمی غیر کلاسیک باشد اما اگر عاقلانه استفاده شود، روشی کارآمد در معاملات به شمار می آید. بر خلاف اغلب بازارهای مالی، بازار فارکس بازاری 24 ساعته است. بنابراین بروکرهای فارکس می توانند پوزیشن های مشتریان خود را به محض رسیدن به مارجین کال* معامله آنها را ببندد. به همین دلیل، معامله گران اغلب وارد موقعیت موجودی منفی نخواهند شد.
*مارجین کال : موقعیتی است که در آن بروکر به معامله گر می گوید که برای نگهداشتن معامله باید موجودی بیشتری به حساب خود واریز نماید.
این مدل از مدیریت سرمایه در فارکس نیاز به تقسیم سرمایه به 10 قسمت مساوی دارد. بعنوان مثال اگر سرمایه اولیه شما 10.000 دلار است، می بایست تنها 1000 دلار از آن را متصل به حساب کنید و بقیه 9000 دلار را در بالانس خود یا در حساب بانکی خود نگه دارید. اغلب معامله گران فارکس از مارجین 100:1 استفاده می کنند، بنابراین 1000 دلار سپرده گذاری به آنها اجازه معامله یک لات استاندارد یا 100.000 واحد را می دهد. در اینصورت، حتی 1 واحد تغییر قیمت مخالف مارجین کال را فعال می کند.
بنابراین بسته به میزان ریسک پذیری معامله گر، می تواند یک موقعیت 50.000 واحدی برای معامله باز کند که به او حاشیه ریسک تقریبا 100 پوینتی می دهد. فارغ از میزان لوریج استفاده شده، این تجزیه و تحلیل و استفاده از بخشی از سرمایه، جلوی از بین رفت کل سرمایه را می گیرد و به معامله گر اجازه می دهد که با تعداد زیادی از نوسانات بدون نگرانی از لیکویید شدن، پتانسیل کسب سود داشته باشد.
نتیجه گیری
استفاده از مدیریت سرمایه در فارکس بسیار گسترده است و روش های بسیار متنوعی برای این کار وجود دارد. قانون جهانی در مدیریت سرمایه این است که معامله گران باید خودشان روش های متفاوت مدیریت پول و سرمایه را در دنیای واقعی تجربه کنند و به بهترین مدل که متناسب با روحیه و شخصیت خود آنها برای موفقیت است دست یابند. هدف اصلی مدیریت سرمایه در فارکس محافظت از سرمایه و سود کسب شده در مقابل از بین رفتن در مدت کوتاه است.
روش های کنترل ریسک در سرمایهگذاری
چرا معاملهگران ریسک میکنند و این کار چه ارتباطی با خصوصیات ذهنی آنها دارد؟ چگونه میتوان میزان ریسک معاملات خود را مدیریت کنیم و آن را در سطح معقولی حفظ کنیم؟ چه روش های برای کنترل ریسک در هنگام سرمایهگذاری در سهام های مختلف وجود دارد؟ در این مقاله مفهوم ریسک ، دلایل بکار بردن آن در معاملات و روش کنترل ریسک را مورد بررسی قرار میدهیم. قطعا میزان ریسکی که هر سرمایهگذار در معاملات خود میپذیرد با میزان ریسکی که سرمایهگذاران دیگر میپذیرند متفاوت است. برای آگاهی بیشتر درباره ریسکی که باید برای معاملاتتان در نظر بگیرید تا پایان این مقاله همراه ما باشید.
چرا ریسک میکنیم؟
شرایط زندگی در تمام طول تاریخ به گونهای بوده است که همواره بین وضعیت مطلوبی که انسانها انتظار آن را داشتهاند و وضعیت واقعی زندگیشان تفاوت هایی وجود داشته است. همین امر باعث شد که مردم به کار و تلاش بپردازند و با ایجاد امکانات رفاهی بیشتر در زندگی ، شرایط واقعی زندگی خود ار به وضعیت مطلوب مورد نظرشان نزدیک تر کنند.
انسان ها همواره برای رقم زدن اتفاقات به شکل دلخواه خود ، بسیاری از دارایی های خود را به خطر میاندازند. به طور مثال فرض کنید ، نقشه یک گنج بالای یک دیوار بلند قرار دارد ؛ نردبانی را به این دیوار تکیه دادند و روی دیوار نوشته شده “یکی از پلههای نردبان پوسیده ، و احتمال سقوط و آسیب دیدن فردی که از این نردبان بالا برود وجود دارد.” با وجود این شرایط اگر شخصی که گرفتار مشکلات مالی است ( وضعیت واقعی آن شخص ) برای رسیدن به نقشه گنج ( خواسته آن شخص ) بالا برود ، معنا و مفهوم ریسک کاملا اثبات میشود.
به طور کلی ریسک ، خطری است که انسانها برای واقعیت بخشیدن به خواستههای خود ، بروز آن را به جان میخرند.
شرایط برای سرمایهگذاران بازار مالی نیز دقیقا به همین شکل است. معاملهگران برای کسب سود ناشی از رشد قیمت یک سهم ، حاضر میشوند بخشی از سرمایه خود را به خطر بیندازند. اینکه قیمت این سهم تا کجا میتواند رشد کند و این رشد احتمالی ، ارزش به خطر انداختن چه میزانی از سرمایه معاملهگر را دارد ، تا حد زیادی به درستی یا نادرستی تحلیل های آن شخص ، استراتژی معاملاتی ، میزان ریسک پذیری و آمادگی روانی معاملهگر وابسته است.
همبستگی میزان ریسک پذیری و ویژگی های ذهنیتی سرمایهگذاران
رفتارها و اخلاقیات هر شخص ناشی از باورها و عقاید او است. اعمال و واکنشهای معاملهگرانی که مدام در یک فضای پر تنش و پر هیجان فعالیت میکنند با معاملهگرانی که با یک ذهن آرام ، معاملاتشان را انجام میدهند بسیار متفاوت است. برای مثال هنگامی که یک تریدر تحت تأثیر اخبار هیجان انگیز بازار قرار میگیرد ، ترقیب میشود که حتی اگر بازار در شرایطی مناسبی برای وارد شدن به معامله نباشد ، هر طور که شده حداقل یک پوزیشن معاملاتی باز کند ؛ در نتیجه بدون توجه به اصول مدیریت سرمایه ، ریسک معاملات خود را بالا میبرد و دچار زیان میشود.
پیشنهاد ما به شما این است که حتما قبل از انجام معاملاتتان مقداری مطالعه کنید تا ذهنتان آمادگی لازم را پیدا کند. سپس در هر مکانی که مایل هستید، چند دقیقهای قدم بزنید تا آرام شوید. در نهایت با آرامش و انرژی بالا، معاملات خود را انجام دهید.
روشهای کنترل ریسک
در این بخش تعدادی از راهکارهای کنترل ریسک را مورد بررسی قرار میدهیم. اما به یاد داشته باشید، مدیریت هیجانات و ریسک معاملات، تا حد زیادی به ویژگیهای شخصیتی و آمادگی معاملهگران از لحاظ ذهنی بستگی دارد. پیشنهاد ما به شما عزیزان این است که قبل از هر کاری ، ابتدا ببینید که شخصی با ریسک پذیری بالا هستید یا بیشتر مایل هستید که سرمایه خود را حفظ کنید. در نتیجه میتوانید از راهکارهای ارائه شده بهتر استفاده کنید. زیرا ما میخواهیم که ریسک معاملات شما در سطح متوسط و معقولی قرار داشته باشد.
مشخص کردن حد سود و حد ضرر
به هیچ معاملهای بدون مشخص بودن حد سود و مهمتر از آن، حد ضرر وارد نشوید. اینکه حد سود و حد ضرر را برای معاملات مختلف چقدر در نظر بگیرید به مکانیسم استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد. پیشنهاد میکنیم اگر از استراتژیای پیروی میکنید که در آن حد ضرر و حد سود لحاظ نشده، دیگر از آن استفاده نکنید. وجود حد ضرر به معنای وجود حد مشخصی برای میزان ریسک ، معاملات است. توجه داشته باشید در صورتی که شما برای پوزیشن های خود حد ضرر تعیین کنید و با ضرر از یک معامله خرج شوید ، بسیار بهتر از این است که تمام پوزیشنهای شما با برخورد روند قیمت به حد سود بسته شود. ضرر کردن در بازار های مالی ، جزء جدایی ناپذیر و کاملا طبیعی دنیای معاملهگری در این بازارها است. حتما یک دفترچه برای یادداشت درسها و تجربه هایی که از انجام معاملاتتان کسب میکنید داشته باشید ؛ تفاوتی ندارد که با سود از معامله خارج شدید یا با ضرر ؛ مهم ، تجربهای است که از کسب سود یا متحمل شدن ضرر بدست میآورید.
متناسب بودن میزان ریسک و آستانه تحمل ضرر
به زبان ساده، شرایط بد را در نظر بگیرید و ببینید در صورت رخ دادن آن وضعیت، از لحاظ روحی و روانی تا چه میزان آسیب میبینید. برای مثال یا توانایی هضم و جبران یک ضرر 50 دلاری را دارید، یا در صورت ایجاد همچنین ضرری، از دنیای معاملهگری و بازارهای مالی برای همیشه خارج میشوید.
سرمایهگذاری در ارز یا سهم های مختلف
ضرب المثل خوبی که در رابطه با این موضوع میتوان بیان کرد ، این است که “تمام تخم مرغ های خود را در سبد نگذارید”. با این کار درصد ریسک چذیری خود را تقسیم میکنید.
برای مثال اگر در بازار ارزهای دیجیتال فعالیت میکنید، روی رمز ارزهای معتبر ، در دسته های مختلف مانند سرگرمی ، گردشگری ، فناوری و … سرمایهگذاری کنید تا اگر یک صنعت با رکود مواجه شد، ضرر کمتری متحمل شوید.
احساسی عمل نکنید
بعضی از سرمایه گذاران ، وقتی ارزش سهام و ارزی که بر روی آن سرمایهگذاری کردهاند، حالت نزولی به خود میگیرد، ادعا میکنند که برای طولانیمدت روی آن سرمایهگذاری کردهاند. در حالی که مدام چارت قیمتی را بررسی میکنند و با شکل گرفتن هر کندل منفی، ترس زیادی بر آنها غلبه میکند. حتی اگر روی یک ارز به صورت فاندامنتالی سرمایهگذاری کردید، برای آن حد ضرر تعیین کنید. دلیلی ندارد با ارزی را که مدام ارزشش در حال کاهش است همراهی کنید.
سخن پایانی
میزان ریسک پذیری معاملهگران بازار های مالی تا حد زیادی به شخصیت و منش آنها وابسته است. قبل استفاده از تکنیک های کنترل ریسک ، باید ویژگی های شخصیتی خود را بهتر بشناسید و ببینید که آیا ریسک پذیر هستید یا ریسک گریز. از طرفی پیروی از یک استراتژی معاملاتی قوی ، میتواند تا حد زیادی هیجانات و میزان ریسک شما را مدیریت کند.
معاملهگران حرفهای آکادمی آینده ، با آموزش استفاده از یک استراتژی معاملاتی خوب با نرخ برد بالا ، در قالب دوره های صفر تا صد آموزش ارزهای دیجیتال ، سعی در بالا بردن آگاهی علاقهمندان به فعالیت در این بازار را دارند.
جفت ارز دیجیتال چیست؟
جفت ارز دیجیتال چیست؟ امروزه در بازار نوظهور ارزهای دیجیتال کمی با تجارت دیگر داراییها مانند کالا یا سهام تفاونت دارد. برخی اوقات شما قصد ندارید که ارزهای دیجیتال خود را به ریال مبدل نمایید، اما از نوسانات بازار نگران هستید. در این هنگام، به واسطه استفاده از معاملات جفت ارز یا همان معاملات ارز به ارز، میتوانید ارز دیجیتال خود را به یک ارز دیجیتال مطمئن دیگر تبدیل نمایید. جهت آشنایی بیشتر با ماهیت جفت ارز و چگونگی تیدیل ارز دیجیتال به رمزارزی دیگر در ادامه این مقاله از صرافی گرند با ما همراه باشید.
جفت ارز (pair) در تمامی بازارهای مالی با هدف آسان تر شدن روند معاملات داراییهای مختلف، مورد استفاده قرار میگیرد. در بازار ارزهای دیجیتال نیز همانند دیگر بازارها با نام جفت ارز دیجیتال بسیار برخورد خواهیم داشت. در واقع جفت ارز، به ترکیبی از دو دارایی اطلاق میشود که توانایی مبدل شدن را به یکدیگر داشته باشند.
در بازار ارزهای دیجیتال ما جهت برخورداری یک جفت ارز به دو دارایی دیجیتال نیازمند خواهیم بود. عموما جهت نمایش جفت ارز از علامت «/» استفاده میگردد، گاهی اوقات هم نام دو ارز دیجیتال پشت سر هم و بدون هیچ علامتی قرار میگیرد. به عنوان مثال برای نماد آدا و بیتکوین میتوان به دو صورت BTCADA یا BTC/ADA نوشت. در این حالت ارز دیجیتال اول به عنوان ارز پایه شناخته میگردد و ارز دیجیتال دوم هم ارز ثانویه خواهد بود.
شناخت ارزهای پایه در جفت ارزها ضروری است
شما در زمانی که با جفت ارزها معامله میپردازید ، شناخت ارزهای پایه در این حوزه امری بسار مهم خواهد بود. به عنوان مثال در BTC/ADA ارز پایه بیت کوین (bitcoin) و ارز ثانویه هم آدا است. به این دلیل شناخت ارز پایه بسیار ضرورت دارد که در معاملات جفت ارز، این ارز پایه است که جهت خرید و فروش مورد استفاده قرار میگیرد. برای درک بهتر جفت ارز به مثال زیر توجه نمایید:
به طور مثال زمانی جفت ارزی به صورت BTC/USDT نوشته شده باشد بدان معناست که ارز مد نظری که قصد خرید آن را داریم بیت کوین است و در واقع میخواهیم مبلغ آن را با تتر (Tether) که همان معادل دلار است، پرداخت کنیم. البته در حالت بر عکس هم USDT/BTC این معنی را میدهد که ما قصد فروش بیت کوین و تبدیل آن به تتر را داریم.
کاربرد جفت ارزهای دیجیتال چیست؟
در مطالبی که بالا عنوان شد به صورت مختصر با ماهیت جفت ارز آشنا شدیم. اکنون قصد داریم تا شما مخاطبین محترم سایت صرافی گرند را با نحوه استفاده از آن و کاربردهای جفت ارز آشنا نماییم.
در واقع جفت ارزها جهت موارد متونعی مورد استفاده قرار میگیرند و بسته به اینکه در یک جفت ارز مشخص ما چه ارزی را به عنوان ارز ثانویه یا همان ارزی که قصد داریم تا با آن پرداخت را صورت پذیرد، کاربردهای متفاوتی دارد. به صورت دسته بندی کلی میتوان چنین بیان کرد که در جفت ارزها، ارز دوم (ثانویه) یا از دسته استیبل کوینها (stablecoin) هستند، مانند ETH/USDT و یا اینکه ارز دوم هم رمز ارزی دیگر باشد مانند BTC/ETH.
با توجه به آنکه در حال حاضر دلار به عنوان یک معیار جهت تعیین ارزش داراییها استفاده میشود در بازار ارزهای دیجیتال برای تعیین ارزش یک دارایی نیز از واحد آن استفاده میگردد. مثلا چنانچه شخصی قیمت اتریوم را از شما سوال کند و شما بر مبنای نرخ روز دلار چنین پاسخ میدهید. در واقع ما در اینجا از ETH/USDT استفاده نمودهایم، چراکه تتر معادل دلار آمریکا است. پس همانطور که متوجه شدید یکی از کاربردهای جفت ارز را میتوان بیان ارزش یک ارز دیجیتال عنوان کرد.
از دیگر کاربردهای جفت ارز میتوان به بیان ارزش یک دارایی در برابر ارزش دارایی دیگر اشاره کرد که به زبانی ساده میتوان چنین بیان کرد که کاربرد دیگر جفت ارز مقایسه ارز است. به عنوان یک مثال اگر شخصی از ما سوال بپرسد که بیتکوین معادل چقدر طلا است ما قادریم خیلی راحت از جفت ارز آنها استفاده نماییم و یا سوالی دیگر یک واحد بیت کوین معادل چند تتر است، ما از خیلی سریع از جفت ارز BTC/USDT استفاده مینماییم.
از دیگر کاربردهای این ویژگی همبستگی میان دو دارایی متفاوت است. مثلا میتوان پی برد که تغییرات قیمت دو دارایی با هم چه ارتباطی دارند و روی نمودار قیمتی آن و چرخه صعودی و نزولی آنها به چه شکل است. به عنوان مثال زمانی که ما به دنبال تفاوت تغییرات قیمت بیت کوین و طلا در یک دهه اخیر باشیم، ابتدا لازم داریم که جفت ارز آنها را مشاهده نماییم.
از کاربردهای مهم جفت ارزها، بهره مندی از موقعیت به وجود آمده جهت ترید کردن است که در ادامه مقاله به این مبحث خواهیم پرداخت. اما یکی از موارد مهم استفاده از جفت ارزها تامین نقدینگی بیشتر جهت معاملات دو ارز دیجیتال است. یکی از دلایل مهمی که عموما همه سامانههای معاملاتی در موقع لیست کردن یک کوین و یا توکن جدید، جفت ارز آن را به بیت کوین ارائه میکنند. انجام این کار به دلیل نقدینگی بیت کوین (btc) است.
نقش جفت ارزها در بازار ارزهای دیجیتال
جالب است بدانید که در بازار ارزهای دیجیتال بیشتر بیت کوین مورد استفاده قرار میگیرد و در واقع استیبل کوینها و اتریوم نقش ارز دوم جفت ارزها را دارند. لازم به ذکر است که در جفت ارزها ارز ثانویه همواره از اهمیت بسیار بیشتری نسبت به ارز پایه برخوردار است.
نحوه انتخاب بهترین جفت ارزهای دیجیتال
تمامی معاملات ارزهای دیجیتال به واسطه صرافیهای ارز دیجیتال صورت میپذیرد. جهت انتخاب یک جفت ارز معاملاتی برای یک ارز دیجیتال، ابتدا لازم است به صرافی رمزارز مد نظر خود مراجعه نماییم. علاوه بر این برای تحلیل تکنیکال یک ارز دیجیتال بهتر است نمودار آن رمز ارز را در جفت ارز پر معامله آن ارز مورد بررسی قرار دهیم.
تفاوت جفت ارز استیبل کوین و رمز ارزها
همانطور که در مطالب بالا عنوان شد جفت ارزها به دو دسته کلی استیبل کوین و ارز دیجیتال تقسیم میگردند. اما یکی از اشتباهات رایج در بین کاربران فعال در بازار ارز دیجیتال این است که چنین میپندارند اگر یک نوع رمز ارز را در یه جفت ارز مشخص خریداری نمایند سود بیشتری را بدست خواهند آورد. در واقع این خود یک تفکر اشتباه و بسیار رایج است. به عنوان مثال شما چنانچه جفت ارز یونی (UNI) را در مبلغ هزار دلار خریداری نمایید با جفت ارزهای UNI/BTC و یا UNI/USDT عملیات پرداخت را انجام دهید. در هر دو صورت شما مقدار مشخصی توکن آن ارز را دریافت میکنید. تنها تفاوتی که در اینجا وجود دارد در نحوه پرداخت آن ارز دیجیتال است. در مثال اول شما ارز یونی (UNI) را با بیت کوین پرداخت مینمایید و در حالت دوم مبلغ آن را با تتر پرداخت خواهید نمود. پس توجه داشته باشید که از لحاظ سوددهی هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند.
اما بیاید چنین تصور نمایید که شما هزار واحد یونی دارید و سود خود را از این دارایی بدست آوردهاید و حالا قصد فروختنش را دارید. اکنون چنانچه شما تمایل داشته باشید دارایی خود را به بیت کوین مبدل نمایید و در آن سرمایه گذاری کنید در چنین شرایطی معقول است که بجای تبدیل ارز خود به تتر مستقیما آن را به بیت کوین تبدیل کنید(UNI/BTC). در چنین شرایطی شما به جای دو معامله و پرداخت دو کارمزد تنها یک معامله انجام میدهید و فقط یک کارمزد خواهید پرداخت. اما این تمام معامله نخواهد بود و در اینجا ما استراتژی معاملاتی در هنگام ترید جفت ارزها را به شما مخاطبین محترم پیشنهاد میکنیم.
استراتژی معاملاتی در ترید جفت ارزها
در هنگام ترید و نیز معاملات با جفت ارزهای دیجیتال از نکات حائز اهمیت خواهد بود که باید بدان توجه داشته باشید. در واقع بسته به نوع شکل و بازه زمانی سرمایه گذاری خود، استراتژی معامله با جفت ارزها از دو تفاوت برخوردار است. اگر شما یک تریدر مقطعی هستید، نحوهی استفاده از رمز ارزها متفاوت خواهد بود. در این بخش از مقاله قصد داریم مطالبی که تا الان به آن اشاره داشتیم را به صورت کامل برای شما شرح دهیم. در کل اکثر استراتژیها به دو گروه تقسیم میگردد:
1-بالابردن ارزش دلاری سبد سرمایه گذاری
2-بالا بردن تعداد رمز ارز خاص در سبد سرمایه گذاری
سرمایه گذاران بلند مدت (هولدرها)
سرمایه گذاران بلند مدت به اشخاصی اطلاق میشوند که به دنبال پیدا کردن فرصتهای بلند مدت هستندد. سرمایه گذاری این اشخاص مدت زمان معینی ندارد. اما اشخاصی که چگونه ریسک ترید خود را مشخص کنیم؟ یک رمزارز را برای مدت بیشتر از یکسال نگهداری نمایند تحت عنوان هولدر شناخته میشوند. به طور مثال شما سرمایه گذارانی را تصور نمایید که قصد خریداری کوین اتر را دارند و و قصد دارند آن را برای سرمایه گذاری بلند مدت نگهداری نمایند. برای این شخص هیچ تفاوتی نخواهد داشت که اتر را با کدام جفت ارز خریداری کند، چراکه در نهایت میخواهد مقدار معینی را خریداری نموده و سپس در کیف پول خود نگهداری کند. پس نتیجه خواهد شد که برای سرمایه گذاران هولدر جفت ارز از اهمیت چندانی برخوردار نیست. اما در حالتی دیگر جفت ارز برای میزان سودبسیار حائز اهمیت خواهد بود برای همین به مثل زیر توجه نمایید:
شما یک فرد را در نظر داشته باشید که با تحلیلهای خود تصمیم به خرید بیت کوین در 40000 هزار دلار اقدام کند. او اکنون هیچ برنامهای جهت فروش ارز مدنظر ندارد. در واقع او یک سرمایه گذار در بیتکوین محسوب میشود. تنها چیزی که برای هولدرها از اهمیت بالایی برخوردار است حفظ کردن ارزش آن یک واحد دارایی است. سپس آن شخص با بررسی و تحلیلهای خود درمییابد که مثلا پولکادات (polkadot) پتانسیل رشد بهتری نسبت به بیت کوین خواهد داشت. اما وی قصد فروش بیت کوینهای خود را ندارد. او پیش از این شرایط از یک بیت کوین برخوردار بوده و الان به دنبال افزایش آن ارز خواهد بود و قصد فروش آن را ندارد. برای این نوع از سرمایه گذاران هولدر سود دلاری اهمیتی ندارد و تنها به دنبال افزایش بیت کوین خود هستند. به موجب این امر شخص ذکر شده در دسته دوم یعنی همان هولدرها جای میگیرد. اما این فرد اگر با جفت ارز بیت کوین(SOL/BTC) اقدام به خریداری نماید در صورت رشد هر دو ارز در اصل بیت کوین خود را نیز افزایش داده است.
همچنین مطالعه نمایید: گس فی چیست؟
همبستگی قیمت میان رمز ارزها
از دیگر کاربردهایی که پیش از این مبحث بدان اشاره کردیم همبستگی میان جفت ارزها است. به این جهت باید در بازار جفت ارزهایی را پیدا نمود که تغییرات قیمتی آنها با هم دارای یک ارتباط معنایی باشد. به عنوان مثال ارز ریپل (Ripple) و استلار (XLM) را باید مثال بزنیم که به صورت سنتی با هم همبستگی دارند. توجه داشته باشید که رمز ارزهایی که با هم همبستگی دارند را بیابید. یک روش که به واسطه آن میتوان همبستگی را یافت، این خواخد بود که مثلا هرگاه اتر رشد نماید شما به دنبال ارزهایی باشید که همراه با آن رشد داشته است.
تریدرهای کوتاه مدت
اشخاصی که به ترید کوتاه مدت یا همان نوسان گیری در بازار از جفت ارزها بادرت دارند از کاربردهای مهم آن جفت ارز جهت ترید ران آربیتراژ و شکار گپهای قیمتی است. البته شناخت این موقعیتها کار چندان ساده ای نیست. جهت یافتن این موقعیتهای معاملاتی شما لازم است تجربه بسیار بالایی داشته باشید. البته این امر نیازمند تمرین و وقت بسیار خواهد بود. در واقع منظور از آربیتراژ در این مبحث خرید یک ارز در صرافی A و فروش آن در صرافی 8 نیست. بلکه منظور اصلی خرید یا فروش یک توکن خاص در یک صرافی و خرید ارزهای مختلف آن است.
مزایا و معایب کار با جفت ارزها
در واقع بازار ارزهای دیجیتال از نوسانات بسیار شدیدی برخوردار است. چنانچه استراتژی شما بدین شکل است که بیت کوین خود را افزایش دهید، به این نکته توجه داشته باشید که با هر بار ریزش یا نوسان در قیمت بیت کوین جفت ارز مربوط به آن از نوسانات بیشتری برخوردار خواهند شد و که این عمل خود یک ریسک محسوب میشود. چراکه باعث ضررهای چندین برابری خواهد شد.
از دیگر مزایای استفاده از جفت ارزها معامله در بازار با عمق بیشتر است. به عنوان مثال قیمت دلاری برخی از توکنها پایین تر از بقیه آنها است. از سویی دیگر هم وقتی جفت ارز آن به بیت کوین در یک سامانه معاملاتی معامله شود، به علت بالا بودن قیمت بیت کوین نسبت این دو عدد خیلی پایین خواهد بود. در بازار رمز ارزها به این نوع توکنها «کم ساتوشی» اطلاق میشود. در اینجا منظور از این ارزهای دیجیتال آنهای است که نسبت به بیت کوین قیمت بسیار پایینتری را دارند.
نتیجه گیری
ما در مقاله جفت ارز دیجیتال چیست؟ سعی داشتیم که ماهیت جفت ارز دیجیتال را به زبانی ساده برای شما مخاطبین محترم تشریح کنیم. صرافی ارزهای دیجیتال از جفت ارزها جهت تامین نمودن نقدینگی خود استفاده مینماید. تریدرها و هولدرهای زیادی از نگاه سرمایه گذاری از این جفت ارزها استفاده میکنند. در این مقاله به غیر از تعریف مفهوم اجمالی جفت ارز به بیان مزایا و معایب و علاوه بر این کاربردهای آن پرداختیم تا شما مخاطبین محترم صرافی گرند بتوانید با دیدی بهتر نسبت به جفت ارزها به معامله در آنان بپردازید.
در آخر هم خالی از لطف نخواهد بود که به این موضوع هم اشاره داشته باشیم، درست است بازار رمز ارزها دارای بسیار سود بسیار زیادی هستند اما هیچگاه سعی نکنید که بدون اطلاعات داشتن کافی در آن به معامله بپردازید. چراکه دچار ضررهای جبران ناپذیری خواهید شد که تجربهای تلخ را برای شما مخاطبین محترم به همراه خود خواهد داشت.
دیدگاه شما