کوین مرده چیست؟
کوین مرده چیست؟ چنانچه در فرایند جنونآور عرضه اولیه کوین (ICO) در سال 2017 شرکت کرده باشید احتمالا با مبحث کوینهای مرده آشنایی دارید. در غیر این صورت شما میتوانید با مطالعه این مقاله تقسیمبندی ما را درباره کوینهای مرده و محل شروع فعالیتشان آشنا شوید. مقاله کوین مرده چیست؟ به شما مخاطبین محترم صرافی گرند کمک در شناسایی رمز ارزهایی خواهد کرد که توسط بازار رها شدهاند.
با توجه به اینکه ارز دیجیتال یک انقلاب در هر دو حوزه تکنولوژی و علوم مالی محسوب میشود اما همه این رمز ارزها ارزش حقیقیشان را برای هولدرهای خود به ارمغان نخواهند آورد. البتهدر مورد اکثریت کوینهای مرده وضعیت به همین صورت است.
صنعت ارز دیجیتال امروژه پر از بقایای کوینهایی است که در اصطلاح بدان کوینهای مرده اطلاق میشوند و در واقع این کوینها هنگام شروع عرضه با شور و شوق بسیار زیادی راه اندازی شدند اما در آخر سود بسیار پایینی و حتی نزدیک به صفر برای هر افرادی داشتند که در این رویدادها شرکت نموده بودند. این کوینها عموما دچار مرگی ناهنجار و اکثریت به صورت تعمدی شدند، چراکه سازندگان آنها سرمایه کاربران را از بستر پروژه برای همیشه بیرون میکشیدند و در اصل اشخاصی که در این پروژهها سرمایهگذاری مینمودندکه به آنها را بگ هولدر اطلاق میشود را با این سوال که چه بلایی بر سر ارزش پرتفولیو من آمده است؟ به حال خودشان رها میکردند. جهت آشنایی با ماهیت کوین مرده در ادامه این مقاله از سایت صرافی گرند با ما همراه باشید.
روش شناخت کوینهای مرده چگونه است؟
امروزه تعداد این کوینهای مرده در طی گذشت زمان فضای پر شور و شوق عرضه اولیه کوین (ICO) در سال 2017 که کل حوزه ارزهای دیجیتال را بسیار متحول کرده بود، افزایش قابل توجهی داشته است. تمام فرایندهای عرضه اولیه کوین باعث افزایش تعداد کوینهای موجود از 29 عدد به چیزی در حدود 850 پروژه شد. در سال 2018، توسعهدهندگان بیش از 1200 پروژه ارز دیجیتال را راه اندازی نمودند و حتی به موجب این امر تعداد کثیری از این پروژهها را به کوینهای مرده افزوده شدند. در ماه دسامبر سال 2020، تعداد کل رمزارزها چیزی در حدود به 8000 پروژه رسید. در طول این سال یک نوع جدیدی از کلاهبرداری با عنوان rugpulls باعث پدیدار شدن نسل جدیدی از کوینهای مرده شد.
با تمام این اوصاف، باز هم همه این کوینها موفق به شروع فعالیتشان و یا حفظ چرخه فعالیت تازه آغاز شده خود نبودند. در حقیقت، این احتمال میرود که هم اکنون نیز بسیاری از سرمایهگذاران کوینهای مرده ارز دیجیتال را هولد کرده باشند و هنوز هم آنها را نگهداری نمایند.
آشنایی با ماهیت کوینهای مرده
کوینهای مرده در واقع داراییهای دیجیتال از پروژههایی محسوب میشوند که به واسطه سرمایهگذاران یا فعالان حوزه رمزارز برای همیشه ترک شدهاند ویا اینکه تحت عنوان کلاهبرداری شناخته شده باشند. همچنین در این پروژهها هستند رمزارزهایی که از نقدینگی کمی برخوردار بودند و یا به هر دلیلی بودجه کافی را جهت جذب سرمایه نداشتهاند. دلایل بسیاری موجود است که یک کوین را مرده پنداریم. اما دلایلی که ما در اینجا ذکر نمودیم در واقع از مهمترین دلایلی هستند که باعث میشوند تا کوینهای متفاوت را کوینهای مرده نامگذاری نماییم.
طبق برخی از معیارهای دیگری که در حوزه ارزهای دیجیتال موجود هستند، این کوینها را شِت کوین نیز مینامیم. اصلاح شِت کوین به معنای کوینهایی است که کاملا ارزش خودشان را از دست داده باشند و همچنان در اعماق بخش تاریک فضای ارز دیجیتال و در ناامیدکنندهترین بلاک چینها وجود دارند. در واقع هیچ امیدی جهت زنده شدن مجدد این پروژهها وجود نداشته و اکثر سرمایهگذاران و اشخاص مختلف این کوینهای مرده را برای همیشه ترک نمودهاند.
شما کابران میتوانید با کلیک نمودن بر روی گزینه نمایش همه موجودیها (Show All Balances) در بخش کیف پول نحوه شناسایی تله خرسی و دوری از آن بایننس (Binance) خود، و یا با جستجو نمودن در آدرس عمومی کیف پول خود این کوینهای مرده را مشاهده نمایید. فقط توجه داشته باشید که هر یک از کاربران ارز دیجیتال که بیش از دو سال سابقه سرمایهگذاری دارد، شاید دیدگاه متفاوتی در مورد کوینهایی داشته باشد که به زودی به سقف ارزشی خود نزدیک میشوند و تحمل کردن چنین نظرهایی از نحوه شناسایی تله خرسی و دوری از آن دید اکثریت کاربران مبتدی امری بسیار دشوار است.
هم اکنون وب سایتهایی مانند Coinspy و Deadcoins در حال فعالیت نمودن هستند که پروژههای ارزهای دیجیتال شکست خوردهای که در این حوزه مرده به صورت شناور وجود دارند را ردیابی و معرفی مینمایند. همچنین انتشار گزارش و اطلاعیههای متفاوت درباره کوین مرده میتواند به نحوی برای شما درآمدزای داشته باشد و امنیت نحوه شناسایی تله خرسی و دوری از آن پول شما را حفظ نماید و یا حتی به شناخت بیشتر شما درباره این سایتهای مهم در حوزه رمزارزها منجر شود.
همچنین مطالعه نمایید: فومو در بازار چیست؟
راههای تشخیص کوینهای مرده
در ادامه مقاله کوین مرده چیست؟ راههایی را خدمت شما مخاطبین صرافی گرند معرفی خواهیم کرد که به واسطه آنها قادرید به راحتی پروژههایی که توسط بازار رها شده و هیچ امیدی به آینده آنها نیست را شناسایی نمایید.
پروژههای کلاهبرداری عملکردی شبیه به پروژههای رمزارز دارند.
جالب است بدانید که پروژههای کلاهبرداری در واقع پروژههای ارز دیجتال مانندی هستند که به سرمایهگذاران خودشان، بازپسدهی سود با مقادیر بالا را وعده مینمایند و بعد از اینکه سرمایهگذاران فریب خورده، سرمایه خود را به این پروژهها اختصاص داند به وعدههای پوچ خود ادامه میدهند. متاسفانه براساس تخمین کارشناسان حوزه اقتصاد امروزه بیش از 80 درصد کل پروژههای عرضه اولیه (ICO) که در سال 2017 صورت گرفته است، بدون شک در جایگاه پروژههای کلاهبرداری قرار دارند.
حجم معاملات با پایین و ناچیز
تمامی پروژههایی که با حسن نیت فعالیت خود را شروع میکنند با انتظارات سطح بالا و بهترین اهداف و دیدگاهها به مسیر خودشان ادامه می دهند و معتقدند که میان تریدرها یا مبادلهکنندگان رمزارز محبوبیت خود را بدست میآورند. با تمام این احوال، برخی از این پروژهها به جهت محدودیت لیستینگ یا همان لیست شدن کوینها در صرافیهای بزرگ و پیشگام، با مشکل پایین بودن حجم معاملات روبرو میشوند. هم اکنون چیزی در حوزه رمزارزها اینطور تخمین زده شده است که حداقل تا 60 درصد از کل پروژهها نحوه شناسایی تله خرسی و دوری از آن با مشکل کمبود نقدینگی مواجه شدهاند.
به طورکل، حجم پایین معاملات بدان معناست که آن دارایی ارز دیجیتال یا فاقد سوددهی کافی بوده و یا موفق نشده تا توجه تریدرها را به خود جلب نماید. این دلایل در بیشتر مواقع باعث ترک شدن پروژه توسط سرمایهگذاران میگردد. طبق آمار، شش کوین از هر ده کوینی که از حجم معاملات پایینی برخوردارند، دیگر توسط توسعهدهندگان خود مورد حمایت قرار نمیگیرند. پلتفرمهایی که کوینهای مرده را ردیابی مینمایند یک رمزارز را زمانی مرده و یا ترک شده محسوب میکنند که حجم تبادلات کمتر از 1000 دلار در بازه زمانی سه ماهه باشد.
پروژههای مسخره
در واقع پروژههای مسخره، که یک شوخی به حساب میآیند عموما از برنامه مشخصی برخوردار نیستند اما همچنان به دنبال سرمایهگذاری بوده و برخی اوقات نیز سود قابل توجهی فراتر از آنچه انتظارش را داشتند دریافت مینمایند. نکته جالب اینجاست که برخی از علاقهمندان حوزه ارزهای دیجیتال ارزش خاصی را درون این پروژهها مشاهده مینمایند و به نحوی پول خود را بر روی آنها قمار میکنند. به طور مثال، توکن بیمصرف اتریوم (UET) با نام Useless Ethereum Token یک فرایند عرضه اولیه توکن (ICO) را برگزار نمود و موفق شد بیش از 300000 دلار سرمایه را جذب نماید.
در شرایطی که پروژههایی در این دسته مانند دج کوین (Dogecoin) و میم کوین (MEMEcoin) به فعالیت نسبتا موفق خودشان ادامه میدهند، در ازای هر کوین شوخی یا مسخرهای (بیبرنامه) که راه خود را به وادی موفقیت پیدا میکند 9 پروژه دیگر از این قبیل برای همیشه ازبین میروند. در لیست کنونی کوینهای مرده در حوزه ارزهای دیجیتال ، پروژههای مسخره 3 درصد از آمار را به خودشان اختصاص دادهاند.
کمبود و یا نبود منابع مالی
در اصل شکست در روند جذب بودجه و یا عدم برخورداری از منابع مالی کافی جهت حمایت نمودن از توسعه پروژه شاید کل پروژه را برای همیشه از بین ببرد. امروزه چیزی نزدیک به 3.6 درصد از کوینهای مرده از این قبیل هستند. با توجه به مباحثی که عنوان کردیم، باید بدانید که شکست خوردن در روند جذب سرمایه و منابع مالی در معنای عدم سودمند بودن و یا قابل اجرا نبودن پروژه نخواهد بود. شاید دلیل ساده شکست تنها این باشد که پروژه مدنظر ما به اندازه کافی حاشیه سود مورد نظر برای سرمایهگذاران را به صورت برجسته جلوه نداده باشد تا آنها را به خودش جذب نماید.
همچنین مطالعه نمایید: مفهوم تله گاوی و تله خرسی در حوزه ارز دیجیتال چیست؟
مثالهای قابل توجه از کوینهای مرده
در واقع بیت کانکت(BCC) مخفف BitConnect بزرگترین طرح پانزی (Ponzi) در صنعت ارز دیجیتال بود. این پلتفرم ایجاد شد تا بتوان در بستر آن بیت کوین را با ارز بومی این پلتفرم ترید نمود و یلدهای با ارزشی بالا دریافت کرد.
یک ربات وظیفه محاسبه نمودن بازده یا یلد را به شکل برنامهریزی شده بر عهده داشت اما با تمام این احوال، محاسبات باعث تعجب و تحیر سرمایهگذاران گردید. پیامدها و مشکلات این پلتفرم در اواخر سال 2017 شروع شد و این همزمان با نگرانیهای قانونگذاران و تنظیمکنندگان انگلیس درباره قانونی بودن کل این فرایند بود.
بیت کانکت به مدد درخشش بیت کوین در سال 2017 و بودجهای که فرایند مارکتینگ یا بازاریابی در اختیار این پلتفرم قرار داده بود موفقیت نخستین خود را کسب نمود. در سال 2018، قانونگذاران در تگزاس این پروژه را یک طرح پانزی یا همان کلاهبرداری نامیدند. چندی بعد، این پلتفرم از کار افتاد و قیمت بیت کوین به میزان 9 درصد با رکود مواجه شد. در این بازه زمانی کمی نیز فراخوان این نماد بدنام توسط مشوق پیشگام، Carlos Matos، تحت عنوان زنگ مرگ بیت کانکت نامگذاری شد و از آن موقع تا حال حاضر به یکی از ماندگارترین شوخیهای حوزه ارزهای دیجیتال مبدل شد.
پروژه بعدی درباره کوینهای مرده باید به آئرون (Aeron) یا ARNX اشاره کرد. آیا از اینکه این کوین مرده را خریداری نمودید پشیمان نیستید؟ در حقیقت، آئرون یکی از کوینهای قابل ترید موجود در صرافی بایننس(Binance) بود. این صرافی ارز دیجیتال بعدها این کوین را از لیست خود حذف نمود و قیمت آن را تا 90 درصد کاهش داد.
بنیانگذار این پروژه چیزی بیش از 10000 توکن را جهت عرضه مینت کرد اما هیچ گاه این توکن ها را در جامعه هدف خود توزیع نکرد. متاسفانه، شخصی که این مشکل را در پلتفرمهای شبکه اجتماعی مطرح نمود بلاک شده است. با این وجود، هسته مرکزی این تیم خاطر نشان نمود که کوینهای اضافی که در نظر گرفته است را بعدها انتشار مینماید. در ادامه این تیم در مدت هفت روز کوینهای لاک شده را منتشر نمودند که تاثیر منفی بیشتری بر روی قیمت آن گذاشتند.
وگاس کوین (VegasCoin) از دیگر کوینهای مرده است که مثالی از یک پروژه ترک شده محسوب میشود. طبق گزارشات، این پروژه توسط کمپانی دیگری خریداری گردید که اکنون فعالیت خود را متوقف نموده است. هدف وگاس کوین اکوسیستم شرطبندی موجود در فضای ورزشی بود.
از دلایل اصلی مرگ پروژه بعدی یعنی استوریوم (Storeum) یا همان STO، در واقع کمبودهای بازار بود. در وب سایت این پلتفرم، دفتر سفارسی به ثبت رسیده بود که فقط 18 ورودی در آن موجود است. عمق نقدینگی پروژه استوریوم نیز به شرح صفر کوین اتریوم (ETH) با قیمت 0.000012 دلار است. به هر عنوان باید چنین بیان کنیم که این پروژه بر خلاف نامیشد، ذخایر ارزش بزرگی را عرضه نمیکند.
پروژه بعدی ما صفر بیت کوین (0xBitcoin) یا همان 0xBTC نام دارد. نخستین 0xBTC در سال 2018 استخراج گردید و با قیمتی تا حدود 5 دلار رسید. بعدها قیمت این کوین کاهش شدیدی را تجربه نمود و به 0.10 دلار هم رسید. به موجب این امر، تیم اصلی پروژه آن را برای همیشه ترک کردند.
نحوه دوری جستن از پروژههایی که شاید به کوینهای مرده مبدل گردند
در اکوسیستم گسترده ارزهای دیجیتال این امری بسیار محتمل است که یکی از کوینهای مرده را در پرتفولیوی خود ثبت نموده باشید. با این حال، به خرج دادن دقت کافی در زمان سرمایهگذاری نمودن در آلت کوینها میتواند دیدگاه خوبی را از پروژههای قابل اعتماد به شما مخاطبین محترم بدهد.
به طور مثال، شما قادرید با ارزیابی کردن وعدههای ROI که کوین مرده مربوط به بخش کلاهبرداری در حوزه ارزهای دیجیتال ارائه میکنند از آنها دوری کنید. اکثر این مدل از پروژهها، در واقع وعده بازپسدهی ضمانت شده را به شما میدهند فارغ از اینکه ارزهای دیجیتال بسیار ناپایدار و پر نوسان هستند.
چگونه کوینهای مرده در حال فعالیت را شناسایی نماییم؟ بررسی حضور و فعالیت یک پروژه در پلتفرمهای شبکههای اجتماعی میتواند از دیگر روشنگرهای در دسترس شما جهت تشخیص کوینهای مرده آینده باشد. همچنین، کوینهای کارآمد و بسیار مناسب در لیست صرافیهای معتبری همانند بایننس که از نقدینگی در گردش بالایی برخوردار هستند نیز عنوان شدهاند.
بقا، زنده ماندن هدف اصلی است
در واقع کوینهای مرده عموما توسعه و پیشرفت را از لیست کاریشان کنار گذاشتهاند. خوشبختانه، پی بردن این موضوع که چنین انواعی از ارزها وجود دارند کافیست تا سرمایهگذاران تصمیم آگاهانه خود را اتخاذ نمایند.
در شرایطی که کوینهای مرده به شکل چشمگیری در حال ایجاد توهم پروژه خوب هستند، سرمایهگذاران قادرند به راحتی با تکیه بر بررسی گسترده پیشینه این پروژهها، اظهارنامههای بازده سود، قابلیت در دسترس بودن در صرافیها و حجم مبادلات، یک ارز ارزشمند را از این دریای پروژههای ناکارآمد انتخاب نمایند.
تله خرسی (Bear Trap) چیست؟
الگوی تکنیکال تله خرسی زمانی رخ می دهد که در چارت قیمتی، ابزار تحلیل و نظیر آن سیگنال نادرستی از برگشت روند افزایشی یا اصلاح قیمتی درخلاف روند صعودی صادر کنند.
درواقع این تله زمانی اتفاق می افتد که یک اصلاح قیمتی جزئی در یک رالی صعودی رخ داده اما معامله گران به اشتباه تصور می کنند که یک رالی نزولی شکل گرفته است.
در این تله، معامله گرانی که در دام می افتند به اصطلاح خرس های بازار تلقی شده و در نقطه ای که نباید، سهام خود را به فروش می رسانند.
درمقابل تله خرسی، تله گاوی وجود دارد که در این مورد، سیگنال اشتباهی حاکی از برگشت نحوه شناسایی تله خرسی و دوری از آن قیمت به سمت بالا در یک روند نزولی صادر می شود.
غالبا تکنیکالیست ها ( معامله گرانی که سیستم های معاملاتی مبتنی بر تحلیل تکنیکال دارند ) قبل از ورود به معامله سعی می کنند تا با ابزار تکنیکالی خود تله های خرسی را شناسایی کنند که برخی از این ابزار عبارتند از: فیبوناچی،RSI ، اندیکاتور های مبتنی بر حجم و …
نکات کلیدی
توجه داشته باشید که تله خرسی غالبا با یک افت قیمت جزئی ظاهر می شود. پس دقت داشته باشید که هر اصلاحی نشان دهنده شروع روند نزولی نیست.
در اصطلاح به تریدر هایی که معتقدند روند بازار نزولی است(Bearish Trader)، خرس گفته می شود و به همین خاطر تله خرسی این دسته از معامله گران را به دام خود دچار می کند چرا که آن ها عموما معاملات Short یا فروش اتخاذ می کنند.
همانطور که در مطالب گذشته توضیح دادیم، Short کردن یک تکنیک معاملاتی است که معامله گر در این حالت سعی میکند تا از افت قیمت سود کند.
به این صورت که وارد معامله فروش می شوند و درصورتیکه قیمت افت کرد، مثل این است که این معامله گران سهم را در آن قیمت پایین خریده و در قیمت اولیه بالا فروخته اند و به همان میزان اختلاف دو قیمت خرید و فروش بهره می برند که البته کارمزد بروکر (درصورت وجود) و اسپرد از آن کسر خواهد شد.
تله خرسی (Bear Trap) و تله گاوی (Bull Trap) یعنی چه؟
بازارهای سرمایه مانند بازار رمز ارزها، سهام و فارکس مملو از تله هایی است که برای شکار تریدر های بی تجربه و احساساتی طراحی شده اند. دو اصطلاح تله خرسی و تله گاوی اصطلاحات کلیدی برگرفته از بازار بورس هستند که استفاده از آنها در معاملات ارزهای دیجیتال نیز رایج است. صرف نظر از اینکه جزو معامله گران حرفه ای هستید و یا تجربه کمی در این بازار دارید، این رویدادها معمول است و نحوه شناسایی تله خرسی و دوری از آن اگر آگاهی کامل درباره آنها نداشته باشید، به عبارت دیگر مراقبشان نباشید، ممکن است برای شما هزینه زیادی داشته باشد.
تله گاوی (Bull Trap) چیست؟
تله گاوی زمانی اتفاق می افتد که در یک روند نزولی شاهد یک افزایش قیمت سریع هستیم. سیگنال غلط نشان می دهد که روند نزولی دارایی جهت خود را معکوس کرده است و انتظار می رود روند بالاتر از سطح مقاومت سطوح بالاتر از مقاومت را بشکند.
در طی این حرکت صعودی ناگهانی، سرمایه گذاران یا معامله گران اغلب تصمیم به خرید دارایی یا باز کردن پوزیشن های لانگ (خرید) می گیرند. با این حال، روند پس از مدت کوتاهی دوباره معکوس می شود و نشان می دهد که ارزش دارایی همچنان در حال کاهش است. در چنین حالتی معامله گران و سرمایه گذارانی که اقدام به خرید دارایی کرده اند، در دام یا تله گاوی گرفتار شده اند و در نتیجه متحمل ضرر خواهند شد.
تله خرسی (Bear Trap) چیست؟
یک تله خرسی زمانی اتفاق می افتد که در یک روند صعودی شاهد یک کاهش قیمت سریع هستیم. سیگنال غلط نشان می دهد که روند صعودی دارایی جهت خود را به سمت روند نزولی معکوس کرده است. چنین حالتی معامله گران را فریب می دهد تا برای جلوگیری از ضرر بیشتر، موقعیت های خود را به سرعت ببندند. برخی از تریدر ها حتی امیدوارند که از کاهش ارزش دارایی سود کسب کنند، در حالی که این روند ناگهان دوباره معکوس می شود و به حرکت صعودی خود ادامه می دهد.
دلایل وقوع تله های گاوی و خرسی
تا کنون هیچ مدرک مشخص و روشنی وجود ندارد که ادعا کند یک اقدام خاص در بازار می تواند منجر به روی دادن پدیده های تله های گاوی و خرسی شود. آنچه ما به وضوح می توانیم از آن استفاده کنیم این است که الگویی در زمان وقوع این حوادث وجود دارد. به عنوان مثال، تله گاوی معمولاً نزدیک نوک روند صعودی انتظار می رود در حالی که تله خرسی نزدیک پایین ترین نقطه روند نزولی رخ می دهد.
برخی از تحلیلگران برجسته معتقدند که اقدام سریع قیمتی می تواند تحت تاثیر همین تله ها اتفاق بیفتد. تاثیری که این تله ها بر عملکرد و رفتارهای مردم در بازار دارند، می تواند در واقع تقویت کننده آثار منفی تله های گاوی و خرسی آینده باشد.
6 راه برای دوری از تله های خرسی و گاوی
مهم نیست که یک تریدر حرفه ای هستید و یا به تازگی در بازار معاملات فعالیت خود را آغاز کرده اید، می توانید برای جلوگیری از افتادن در دام های گاوی یا خرسی، به موارد ذکر شده در ادامه این بخش توجه داشته باشید.
🔴 حجم معاملات را در نظر بگیرید. حجم معاملات یکی از مهم ترین فاکتور هایی است که هنگام بررسی صحت سیگنال های معاملاتی باید آن را در نظر داشته باشید. اگر تغییری در مقدار دارایی ایجاد شود اما حجم آن ثابت بماند، احتمال وقوع یک دام وجود دارد.
🔴 به دنبال واگرایی اندیکاتور RSI باشید. RSI (شاخص مقاومت نسبی) یک اندیکاتور تحلیل تکنیکال با مقادیر بین 0 تا 100 است. کاربرد این شاخص تشخیص قدرت و ضعف حرکت قیمت یک دارایی در بازار است. مقادیر RSI 75 شرایط خرید بیش از حد (overbought) را نشان می دهد. در صورت وجود حرکت قوی و پشتیبانی کافی در پشت افزایش قیمت یک دارایی، مقادیر اندیکاتور RSI نیز افزایش می یابد. به طور مشابه، RSI معمولاً هنگامی که قیمت به سمت پایین حرکت می کند و حرکت آن قوی است، کاهش می یابد.
واگرایی زمانی اتفاق می افتد که قیمت و RSI در جهت مخالف یکدیگر حرکت کنند. این نشان می دهد که حرکت قیمت ضعیف است و مومنتوم قوی ندارد.
🔴 اخبار را بررسی کنید. اخبار نقش مهمی در احساسات بازار نسبت به یک دارایی دارد. اگر یک حرکت ناگهانی قیمت با حجم متوسط رخ دهد، معامله گران می توانند اخبار را بررسی کنند تا از انجام اقدامات معاملاتی و هر گونه تصمیم گیری برای ورود به بازار یا خروج از آن مطمئن باشند.
🔴 از سفارشات توقف ضرر (stop-loss order) استفاده کنید. حتی اگر تحقیقات خود را طور کامل انجام داده اید، و همه نحوه شناسایی تله خرسی و دوری از آن نحوه شناسایی تله خرسی و دوری از آن موارد بالا را نیز در نظر گرفته اید، باز هم هرگز نمی توانید از تصمیم معاملاتی خود کاملاً مطمئن باشید زیرا بازار می تواند برخلاف شما و تحلیل هایتان حرکت کند. از این رو، می توانید از استاپ لاس که یکی از کاربردی ترین ابزار های مدیریت ریسک در معاملات ارزهای دیجیتال و سایر دارایی های معاملاتی است، استفاده کنید تا کمک میزان ضرر های احتمالی خود را کاهش دهید.
🔴 فقط در جهت روند اصلی معامله کنید. معاملات در خلاف جهت روند اصلی به سطح بالاتری از تخصص و درک معاملات بازارهای مربوطه نیاز دارد. این بستگی به ریسک پذیری معامله گر دارد که آیا مایل به معامله در جهت روند بازار است یا نه. با این حال به معامله گران تازه کار و بی تجربه معمولاً توصیه می شود که روندهای اساسی و اصلی بازار را دنبال کنند.
🔴 چند کندل بعد از شکست روند را بررسی کنید. حتی اگر برک اوت یا شکست اتفاق بیفتد، معامله گران همیشه می توانند کندل های بعد از شکست را بررسی کنند تا ببینند آیا این یک روند ادامه دار است یا فقط یک رویداد زود گذر و دام است.
سخن پایانی
در پایان، حتی اگر در دام تله های خرسی یا گاوی بازار افتادید، وحشت نکنید و به آنچه آموخته اید اعتماد کنید. از این تجربه بیاموزید و سعی کنید دفعه بعد دچار اشتباه نشوید. به خاطر داشته باشید که تله های خرسی و گاوی یکی از رایج ترین رویداد های بازار در هنگام معامله ارز های دیجیتال است. با این حال در صورت داشتن استراتژی مناسب و استفاده از ابزار های مدیریت ریسک می توانید ضرر های ناشی از آنها را کنترل کرده و به حداقل برسانید.
تله گاوی(Bull Trap) و تله خرسی(Bear Trap) چیست؟
بازارهای مالی مختلف مانند کریپتوکارنسی، بورس و فارکس مملو از تله هایی هستند که به منظور در خطر انداختن تریدرها، طراحی شده اند. اگر ما از روی هیجانات تصمیم به خرید بگیریم و یا پوزیشنی باز کنیم، میتوانیم به سرمایه خود آسیب بزنیم و از این تله در امان نباشیم. معروفترین آنها تله گاوی (Bull trap) و تله خرسی (Bear trap) می باشد. حال اگر از این تله ها شناخت کافی نداشته باشیم میتواند برای سرمایه ما خیلی خطرساز باشد یا اگر راه حلی برای جلوگیری از ضرر هایمان نداشته باشیم، احتمال اینکه فاجعه بزرگی برایمان پیش بیاید، وجود خواهد داشت.
در ادامه درباره این تله ها و چگونگی جلوگیری از ضرر بیشتر توضیح خواهیم داد.
تله گاوی(Bull trap) چیست؟
تله گاوی زمانی رخ میدهد که براساس تحلیل تکنیکال، نقطهای اشتباه برای ورود به سهم شناسایی شود. این اتفاق زمانی رخ می دهد که یک ارزدیجیتال، سهام یا شاخص در روند نزولی قرار میگیرد ، حرکت قیمتی برای مدتی تغییر می کند و فعالان آن بازار مالی را متقاعد میکند که بازار روند صعودی خود را شروع کرده است. اما دوباره برعکس و نزولی می شود و سطح حمایت قبلی خود را رو به پایین میشکند.
این تغییر قیمتی، معاملهگران و سرمایهگذاران را به دام میاندازد و افرادی که پوزیشن لانگ (long) گرفته بودند را وارد ضرر میکند.(برای آشنایی بیشتر با مفهوم موقعیتهای long و short، اینجا کلیک کنید)
از تله گاوی به عنوان الگوی شلاقی نیز یاد میشود. معکوس تله گاوی، تله خرسی نام دارد.
همان طور در قسمت قبل توضیح داده شد معاملهگران یا سرمایهگذاران بر این باورند که روند نزولی تمام شده و اقدام به خرید سهام یا ارز میکنند که یک سطح مقاومتی را شکسته است.
این اتفاق در استراتژی های منحصر بر تکنیکال بیشتر رواج دارد. اما بر خلاف بسیاری از موارد که تحلیل درست عمل میکند، در تله گاوی قیمت دوباره معکوس میشود و روند قبلی خود را ادامه میدهد. به همین دلیل تریدرها با خرید دارایی یا با گرفتن پوزیشن لانگ وارد ضرر میشوند.
برای اینکه معامله گران و سرمایه گذارن از این تله ها دوری کنند باید از تایید ها استفاده کنند.
برای مثال از کندل اسیتک ها میتوانیم کمک بگیریم که آیا در زمان شکستن مقاومت، با کندل مناسبی مقاومت شکسته شده یا با توجه به روند، که آیا پیوت کفی بالاتر از کف قبلی شکل گرفته یا پیوت سقفی بالاتر از پیوت سقف قبلی شکل گرفته ، در این صورت میتوانیم متقاعد شویم که روند صعودی شده است.
در فرایندی فشار فروش شدیدی قیمت به سرعت ریز میکند و کف قیمتی جدیدی را ثبت میکند.
سپس قیمت به سرعت افزایش مییابد و ناحیه مقاومتی خط روند را به سمت بالا میشکند. بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذاران بر این باورند که سطح مقاومت قبلی را شکسته و اقدام به خرید یا پوزیشن لانگ باز میکنند. بلافاصله قیمت افت شدیدی میکند و حمایت خود را میشکند و روند نزولی خود را ادامه میدهد.
کسانی که در دو یا سه کندل قبلی خریداری کرده بودند به ضرر سنگینی متحمل می شوند، مگر اینکه مدیریت سرمایه خود یا حدضرر (stop loss) را فعال کرده بودند.
تله خرسی(Bear trap) چیست؟
یکی دیگر از رایجترین تلهها در بازارهای مالی که در تحلیل تکنیکال و معاملات رخ می دهد، تله خرسی (Bear trap) است. این اتفاق زمانی پیش می آید که یک ارزدیجیتال یا سهام در روند صعودی خود قرار دارد.حرکت قیمتی در یک بازه زمانی تغییر می کند و روند نزولی میشود. فعالان بازار را متقاعد می کند که بازار نزولی شده است. اما روند دوباره برعکس و صعودی میشود و سطح مقاومتی خود را میشکند.
این حرکت قیمتی، معامله گران و سرمایه گذاران را به دام می اندازد و معامله گرانی که موقعیت شورت(short) گرفته بودهاند، ضرر وارد میکند.
معاملهگری که دیدگاه صعودی (گاوی) به موقعیت دارد، با افت یا ریزش قیمتی ارز یا سهام اقدام به فروش میکند ولی یک معاملهگر که با دیدگاه (خرسی) وارد معامله میشود و تلاش میکند که با گرفتن موقعیت شورت از ریزش بازار سود کسب کند، اما روند نزولی ادامه پیدا نمی کند و پس از یک بازه کوتاه به روند خود بازمیگردد. معامله گران یا سرمایه گذارانی که موقعیت شورت (short) باز کرده بودند، متحمل به ضرر میشوند. این بازگشت قیمت به عنوان تله خرسی شناخته میشود.
میتوانیم روند نزولی را با کمک پیوت هایی که تشکیل شدهاند، تشخیص دهیم. یعنی اینکه پیوت سقفی پایین تر از پیوت سقف قبلی باشد یا پیوت کفی پایین تر از پیوت کف قبلی باشد، میتوانیم بگوییم که روند نزولی شده است.
حجم معاملات
برای بازگشت به قیمت واقعی نیاز به حجم چشمگیری دارد.اگر یک تغییر قیمت ناگهانی و حجم کم مشاهد کردید به احنمال زیاد یک تله است.
اساسا یک تغییر قیمتی که بدون حجم معاملات اتفاق می افتند ، تله یا حباب هستند و نباید درگیر آنها شویم و طبق آنها معامله صورت گیرد.
برای ان که اطمینان خاطر از یک معامله داشته باشیم باید حجم روز خرید را با حجم روز قبل مقایسه کرد.اگر حجم پایین تر از از روز های قبل باشد می تواند یک تله خرسی باشد.
ولی اگر حجم معامله قابل توحهی بود، میتواند یکی از تاییدهای ما در معامله گری باشد
حدضرر (stop loss)
استفاده از حدضرر (stop loss) بخشی مهمی از استراتژیها است. حتی اگر از یک معامله اطمینان داشته باشیم، بازار همیشه طرف ما نخواهد بود. زمانی که معامله بر خلاف جهت پیش برود حد ضرر می تواند از ضررهای ما جلوگیر کند و با ضرر کمتری از معامله خارج شویم.
نتیجه گیری
تله های خرسی و گاوی از رایج ترین تله ها به شمار میآیند و میتوانند به سرمایه ما آسیب برسانند. سعی کنید با آشنایی که از مطالعه این مطلب بدست آوردید، با بینشی حرفهایتر معامله کنید و ریسک معاملات خود را کاهش دهید. خوشبختانه با یک استراتژی خوب میتوان از بروز اینگونه اتفاقات را پیشگیری کرد و با رعایت اصولی مدیریت سرمایه، موفق به کسب بیشترین سود و کمترین ضرر شویم. تیم آکادمی آینده با گردآوری سرمایهگذاران حرفهای بازار ارزهای دیجیتال ، به طراحی یک استراتژی معاملاتی مطمئن با نرخ برد بالا پرداخته است. اگر مایل به دریافت نحوه شناسایی تله خرسی و دوری از آن دورههای آموزش ارزهای دیجیتال در مشهد و سایر شهرها هستید ، آکادمی آینده میتواند مکان خوبی جهت تحصیل علم بازار رمز ارزها برای شما عزیزان باشد.
تله خرسی یاBear trap چیست؟
تله خرسی یا Bear trap یک الگوی فنی است، زمانی اتفاق میافتد که عملکرد قیمت یک سهام، شاخص یا ابزار مالی دیگر به اشتباه سیگنال برگشت از یک روند نزولی به یک روند صعودی را بدهد. یک تحلیلگر فنی ممکن است بگوید که معامله گران نهادی سعی میکنند به عنوان راهی برای وسوسه کردن سرمایه گذاران خرد برای گرفتن موقعیتهای طولانی، تله خرس ایجاد کنند. اگر معاملهگر موفق باشد و قیمت برای مدت کوتاهی بالاتر رود، به معاملهگران نهادی این امکان را میدهد که موقعیتهای بزرگتری از سهام را تخلیه کنند. که در غیر این صورت قیمتها را بسیار پایینتر میآورد.
تله خرس یک نشانه فنی نادرست از بازگشت، از یک بازار نزولی به یک بازار صعودی است. که میتواند سرمایه گذاران ناآگاه را فریب دهد. اینها میتوانند در همه انواع بازارهای دارایی، از جمله اوراق بهادار، معاملات آتی، اوراق قرضه و ارزها رخ دهند.
تله خرس یا Bear trap اغلب با کاهشی ایجاد میشود، که فعالان بازار را وادار میکند، تا فروشهای کوتاه مدت را باز کنند، سپس زمانی که شرکتکنندگان باید شورت را بپوشانند، ارزش خود را از دست میدهد.
تله خرس چگونه کار میکند؟
در اغلب بازارها، سرمایهگذاران زیادی در پی خرید سهام هستند، در عین حال به ازای قیمت پیشنهای این خریداران، فروشنده بسیار کم است و معمولا فروشنده قیمت بالاتری را مد نحوه شناسایی تله خرسی و دوری از آن نظر دارد. به همین دلیل ممکن است خریداران مبلغ پیشنهادی خود را تغییر دهند و قیمت صعودی پیش برود. این درخواست قیمت بالاتر فروشنده سبب میشود تا فروشندگان بیشتری وارد بازار شود. حالا که این عدم تعادل بین فشار خرید و فروش را به خوبی متوجه شدید و حس کردید باید بگویم که این عدم تعادل سبب بالاتر رفتن بازار میشود. در واقع این روندی است که تله خرسی یا Bear trap در بازار ایجاد کرده است.
با این حال، هنگامی که سهام خریداری میشود، به طور خودکار تحت فشار فروش آن سهام قرار میگیرد. زیرا سرمایه گذاران تنها در هنگام فروش سود کسب میکنند. بنابراین، اگر افراد زیادی سهام را خریداری کنند، فشار خرید را کاهش داده و فشار فروش بالقوه را افزایش میدهد.
برای افزایش تقاضا و افزایش قیمت سهام، موسسات ممکن است قیمتها را پایین بیاورند تا بازارها نزولی به نظر برسند. این امر باعث می شود سرمایه گذاران مبتدی سهام را بفروشند. هنگامی که سهام کاهش مییابد، سرمایه گذاران دوباره به بازار میروند و قیمت سهام با افزایش تقاضا، افزایش مییابد.
در دام تله خرس نیفتید!
بهتر است بگوییم در اینجا باید زرنگ بودن خود را به رخ بازار بکشید! تله خرسی یا Bear trap میتواند شما را وادار کند که در ارزش یک ابزار مالی انتظار کاهش داشته باشد که اجرای یک موقعیت کوتاه در دارایی شوید.
با این حال، ارزش دارایی ثابت میماند یا در این سناریو افزایش مییابد و شرکت کننده مجبور به تحمل ضرر میشود.
یک معامله گر صعودی ممکن است یک دارایی رو به کاهش را بفروشد تا سود خود را حفظ کند، در حالی که یک معامله گر نزولی ممکن است پس از کاهش قیمت به یک سطح معین، آن دارایی را کوتاه کند تا آن را مجددا خرید کند. حالا این را گفتیم که چه نتیجهای برداشت کنیم؟ خب اگر آن روند نزولی هرگز رخ ندهد، یا پس از یک دوره کوتاه نزولی دوباره معکوس شود و رشد صعودی به خود بگیرد، پس دوباره یک تله دیگر! در اینجا ما به این معکوس شدن قیمت تله خرسی میگوییم.
فعالان بازار اغلب برای تحلیل روندهای بازار و ارزیابی استراتژیهای سرمایه گذاری بر الگوهای فنی تکیه میکنند. معامله گران فنی سعی می کنند تله های خرس را شناسایی کرده و با استفاده از انواع ابزارهای تحلیلی که شامل اصلاحات فیبوناچی، نوسانگرهای قدرت نسبی و شاخصهای حجم هستند، از آنها اجتناب کنند. در اصل ماجرا این ابزارها یک واحد کمکی برای معامله گران میباشد تا درک کنند و در مرحله بعد بتوانند روند فعلی قیمت اوراق بهادار را پیش بینی کنند که آیا قانونی و پایدار است یا خیر، این بررسی بیشتر به این عنوان اطلاق میشود که به این نتیجه برسند آیا تله خرسی یا Bear trap در بازار حاکم است؟
تله خرس در مقابل موقعیت شورت
تله خرسی یا Bear trap یک سرمایه گذار یا معامله گر در بازارهای مالی است. که معتقد است. قیمت اوراق بهادار در شرف کاهش است. خرسها ممکن است بر این باور باشند که جهت کلی بازار مالی ممکن است در حال کاهش باشد. یک استراتژی سرمایه گذاری نزولی تلاش میکند تا از کاهش قیمت دارایی منتفع شود و اغلب برای اجرای این استراتژی یک موقعیت کوتاه اجرا میشود.
موقعیت فروش
موقعیت فروش یک تکنیک معاملاتی است که سهام یا قراردادهای یک دارایی را از طریق یک حساب مارجین از یک کارگزار قرض میگیرد. سرمایه گذار آن ابزارهای قرض گرفته شده را میفروشد تا در صورت کاهش قیمت، آنها را بازخرید کند و سود حاصل از کاهش را رزرو کند. اینجا در موقعیتی که یک سرمایه گذار به اشتباه کاهش قیمت را شناسایی میکند در واقع خطر گرفتار شدن در تله خرسی یا Bear trap افزایش مییابد و خب این یعنی ضرر.
فروش کوتاه مدت
فروش کوتاه زمانی اتفاق میافتد که نحوه شناسایی تله خرسی و دوری از آن سرمایه گذار اوراق بهاداری را قرض میگیرد، آن را در بازار آزاد میفروشد و انتظار دارد که بعداً آن را با پول کمتری بازخرید کند.
موقعیت خرس
موقعیت نزولی اصطلاحی است که نشان دهنده موقعیت کوتاه در یک اوراق بهادار مالی، با انتظار کاهش قیمت در نظر گرفته میشود.
راهپیمایی امدادی چگونه کار میکند؟
راهپیمایی امدادی یک مهلت از فشار فروش بازار است که منجر به افزایش قیمت اوراق بهادار میشود.
روند نزولی در سرمایه گذاری چیست؟
روند نزولی به عملکرد قیمت یک اوراق بهادار اشاره میکند که در طول زمان، نوسانات قیمتی پایین تری دارد.
تعریف فشار خرس
فشار خرس وضعیتی است که در آن فروشندگان مجبور میشوند موقعیتهای خود را پوشش دهند، زیرا قیمتها به طور ناگهانی افزایش مییابد و به حرکت صعودی میافزاید. این مورد یکی از شاخه های تله خرسی یا Bear trap است.
تاپ گرد در تحلیل تکنیکال چیست؟
بالای گرد یک الگوی نموداری است که در تحلیل تکنیکال استفاده میشود و با حرکت قیمت مشخص میشود که وقتی نمودار میشود، شکل یک “U” وارونه را تشکیل میدهد.
تله خرس در موقعیت شورت
زمانی که معامله گر اوراق بهاداری را ابتدا به قصد خرید مجدد یا پوشش دادن آن بعداً با قیمتی کمتر، به فروش میرساند، یک موقعیت کوتاه یا فروش کوتاه مدت ایجاد میشود. یک معامله گر ممکن است زمانی تصمیم به کوتاه کردن اوراق بهادار بگیرد که معتقد است قیمت آن اوراق بهادار احتمالاً در آینده نزدیک کاهش مییابد. در اصل دو نوع پوزیشن کوتاه وجود دارد: برهنه نحوه شناسایی تله خرسی و دوری از آن و پوشیده. شورت برهنه زمانی است که تاجر یک اوراق بهادار را بدون در اختیار داشتن آن بفروشد. در واقع تله خرسی یا Bear trap در مسیر مشترکی با موقعیت شورت قرار دارد.
پوزیشن فروش به یک تکنیک معاملاتی اشاره دارد که در آن سرمایهگذار اوراق بهاداری را میفروشد و قصد دارد بعداً آن را بخرد.
شورتینگ یک استراتژی است که زمانی استفاده میشود که سرمایه گذار پیش بینی کند قیمت اوراق بهادار در کوتاه مدت کاهش مییابد.
در رویه معمول، فروشندگان کوتاه مدت، سهام را از یک بانک سرمایه گذاری یا سایر مؤسسات مالی قرض میگیرند و هزینه ای را برای استقراض سهام میپردازند در حالی که موقعیت فروش کوتاه است. و امکان وجود تله خرسی یا Bear trap هست.
فشار کوتاه زمانی اتفاق میافتد که یک سهم به شدت بالاتر میرود، و باعث میشود معاملهگرانی که شرط میبندند قیمت آن سقوط کند، آن را بخرند تا از ضرر بیشتر جلوگیری کنند.
نظریه بهره کوتاه به چه معناست ؟
نظریه بهره کوتاه بیان میکند که سطوح بالای بهره کوتاه یک شاخص صعودی است. طرفداران آن به دنبال خرید سهامی هستند که به شدت کوتاه شده اند.
تعریف روزهای تا پوشش
روزهای پوششی تعداد روزهای مورد انتظار برای بسته شدن سهام موجود شرکتی را که کوتاه شده است، اندازه گیری میکند.
چگونه از تله خرس جلوگیری کنیم ؟
خرس ها هر روز وارد معاملات بد می شوند و همه چیز تله خرس نیست.
تله خرسی یا Bear trap نقطه اوج چندین عامل قابل اجتناب است. که میتوانید در سمت کوتاه آن را خراب کنید.
یک خرس معمولاً چندین برابر میانگین ریسک خود را در هر معامله در یک تله خرس از دست میدهد.
مدیریت ریسک منظم را تمرین کنید
مدیریت ریسک عامل شماره یک در محافظت از حساب تجاری شما در برابر هرگونه معامله است. اگر هم اندازه موقعیت، ضرر و ریسک در هر معامله را برنامه ریزی و مدیریت میکنید، برای هر معامله ای، چه تله خرس یا نه، سخت است که شما را فلج کند. به عنوان یک فروشنده کوتاه، در نقاط بدی گرفتار خواهید شد.
برنامه ریزی کنید
همه ما وقتی روی دکمه “فروش کوتاه” در پلتفرمهای کارگزاری خود کلیک میکنیم، این را میدانیم، بنابراین از قبل برنامه ریزی کنید. جدای از تعیین حد ضرر، باید ریسک منطقی در هر معامله داشته باشیم. حتی بهترین معاملهگران فقط 60 درصد مواقع برنده میشوند، بنابراین باید انتظار داشته باشید که اغلب ضرر کنید. به این ترتیب، یک ریسک منطقی در هر معامله، که به عنوان درصدی از حساب شما اندازه گیری میشود، مورد نیاز است. تنها تلاش کنید که با افزایش اطلاعات خود در زمینه نمودارها از تله خرسی یا Bear trap دوری کنید.
به گفته Van Tharp، مربی برتر معاملات و نویسنده چندین کتاب در مورد عملکرد معامله گر، اندازه موقعیت و میانگین ریسک شما در هر معامله، دومین جنبه مهم موفقیت معامله گری در روانشناسی است. اگر میپرسید که اولین جنبه موفیقت چیست باید به شما بگو جمع آوری اطلاعات صحیح که در این زمینه ما همراه شما هستیم.
دیدگاه شما