ضریب واکنش سود مقدار بازده غیر عادی اوراق بهادار در واکنش به سود غیرمنتظره شرکت منتشرکننده آن اوراق را اندازه میگیرد. ضریب واکنش سود ضریب متغیر سود غیرمنتظره در رگرسیون بازده غیر عادی وسود غیرمنتظره است.
ارزیابی عملکرد پورتفولیو و معرفی نسبتها
جک ال ترینر (Jack L. Treynor) اولین نفری بود که به سرمایه گذاران، سنجش و معیار مرکبی از عملکرد پورتفولیو ارائه کرد که شامل ریسک هم بود. هدف ترینر یافتن معیار عملکردی بود که بتواند برای تمام سرمایه گذاران فارغ از اولویت های شخصی خود کاربردی باشد. ترینر بیان کرد که ریسک دارای دو مولفه است. این دو مولفه عبارتند از: ریسکی که توسط نوسان در بازار بورس ایجاد میشود و ریسکی که ناشی از نوسان اوراق بهادار افراد است.
ترینر مفهوم خط بازار اوراق بهادار را معرفی کرد که رابطه بین برگشت سود پورتفولیو و نرخ برگشت سود بازار را تعریف میکند. شیب این خط بیانگر نوسان نسبی بین پورتفولیو و بازار است. ضریب بتا، معیار نوسان پورتفولیوی سهام نسبت به خود بازار است. هرچه شیب این خط بیشتر باشد نسبت ریسک به برگشت سود بیشتر خواهد بود.
به نسبت ترینر، نسبت بازده به نوسان میگویند و به صورت زیر به دست میآید:
در این فرمول داریم:
برگشت سود پورتفولیو = PR
نرخ بدون ریسک = RFR
بتا = β
صورت کسر تعیین کننده صرف ریسک و مخرج کسر نیز برابر با ریسک پورتفولیو است. نتیجه این کسر بیانگر برگشت سود پورتفولیو به ازای هر واحد ریسک است.
نسبت شارپ (Sharpe Ratio) چیست؟
در سال ۱۹۶۶، ویلیام شارپ مفهومی انقلابی را در زمینه سرمایه گذاری معرفی کرد که آن را با عنوان «نسبت شارپ» میشناسیم. این مفهوم به سرمایه گذاران کمک میکند تا به شکلی مؤثر، بازده (سود) سرمایهگذاری خود را در مقایسه با میزان ریسک آن تعیین کنند. در واقع سرمایهگذار با کمک این مفهوم، علاوه بر ارزیابی میزان کارآمدی سرمایه گذاری اش، میتواند میزان ریسک آن را هم مشخص کند. بهدلیل اهمیت این نسبت در دنیای امور مالی، در این مطلب که به کمک مقاله ای که وب سایت هج ترید منتشر شده است، به طور کامل درباره نسبت شارپ، ارتباط آن با ارزهای دیجیتال و همچنین مزایا و محدودیت های این مفهوم صحبت خواهیم کرد.
از زمانی که این نسبت وارد دنیای سرمایه گذاری شد، تا به امروز جزو محبوب ترین معیارهای ریسک/ بازده در بین سرمایه گذاران بوده است. بخش عمده ای از این محبوبیت، بهدلیل سادگی این معیار است. البته پس از آنکه جایزه نوبل اقتصاد به ویلیام شارپ تعلق گرفت، اعتبار این مفهوم در بین سرمایه گذاران بیشتر هم شد. این جایزه، پاداش کارهایی بود که شارپ روی مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) انجام داد.
حالا بیایید ببینیم چرا سرمایه گذاران باید به این نسبت توجه ویژهای داشته باشند.
نسبت شارپ و روش محاسبه آن
با محاسبه نسبت شارپ (Sharpe Ratio)، میتوان مقدار سود سرمایهگذاری را بهازای هر واحد ریسک تعیین کرد. همه افرادی که در بازار سرمایه حضور دارند، از معامله گران روزانه گرفته تا سرمایه گذاران بلندمدت که دارایی را میخرند و مدت ها نگه میدارند، میتوانند از این روش محاسباتی مفید برای ارزیابی عملکردشان بهره بگیرند.
البته منظور از ارزیابی عملکرد، محاسبه مقدار کل سود سرمایه گذاری نیست، بلکه تعیین نسبت مقدار سود به ریسک آن است.
در واقع نسبت شارپ، متوسط مقدار «سود تعدیلشده» بهازای هر واحد نوسان بازار یا مجموع ریسک موجود است. سود تعدیلشده، اختلاف بین سود کل با نرخ بهره بدون ریسک است و نرخ بهره بدون ریسک نیز به درصد سودی گفته میشود که به صورت قطعی در اختیار سرمایه گذار قرار میگیرد. برای مثال، نرخ سود بانکی و نرخ سود اوراق قرضه دولتی تقریبا بدون ریسک و تضمینشده است. اگر فرض کنیم نرخ سود بانکی یا ارواق قرضه ۲۰ درصد در سال است و از طرفی یک سرمایهگذار بتواند با سرمایهگذاری در اوراق بهادار، ۷۰ درصد سود در سال به دست آورَد، در این صورت نرخ سود تعدیل شده معادل با اختلاف این دو عدد، یعنی ۵۰ درصد، خواهد بود.
افرادی که با فعالیتهای پرریسک در ارتباط هستند، باید به این امر توجه بیشتری داشته باشند. به طور کلی هر چه نسبت شارپ بزرگتر باشد، «سود تعدیلشده از نظر ریسک» برای سرمایه گذار جذاب تر خواهد بود.
به عنوان یک نمونه خوب از سرمایهگذاری های بدون ریسک، میتوان به اوراق قرضه دولتی ایالات متحده اشاره کرد. صد البته درباره دو عامل زیر اختلاف نظرهایی هم وجود دارد:
۱. آیا نرخ بازده کوتاهمدت ترین اوراق بهادار دولتی هم باید در محاسبه اعمال شود.
۲. آیا ابزار سرمایهگذاری بدون ریسک باید کاملا با بازه زمانی که در آن سرمایه گذار انتظار حفظ سرمایه اش را دارد، مطابقت داشته باشد یا نه.
در حقیقت، محدودیت اصلی نسبت شارپ این است که دربارهی سرمایه گذاریهای که توزیع سود در آن ها نرمال نیست، کار نمیکند. در ادامه، محدودیت های بیشتر این نسبت را هم مرور خواهیم کرد.
فرمول نسبت شارپ
برای محاسبه نسبت شارپ از فرمول استاندارد زیر استفاده میکنیم:
Sharpe Ratio = (Rp – Rf) / σp
که معادل فارسی آن میشود:
برای محاسبه نسبت شارپ، باید نرخ بهره بدون ریسک (Rf) را از سود سبد سهام (Rp) کم کنید و حاصل را بر انحراف معیار (واریانس یا تغییرات) مازاد سبد سهام (σp) تقسیم کنید. توجه داشته باشید که نرخ بهره بدون ریسک، اغلب به سرمایه گذاریهای ایمن و بدون ریسک مانند اوراق قرضه دولتی و نرخ سود بانکی اشاره دارد.
در اینجا یک سوال مهم پیش میآید. چه زمانی میتوانیم بگوییم نسبت شارپ محاسبه شده خوب است؟ بهبیان واضح تر، چه چیزی میتواند نشان بازده تعدیل شده ریسک چیست؟ گر سود بالای یک داراییِ نسبتا کم ریسک باشد؟
- هر نسبت شارپ که از ۱.۰ بیشتر باشد، برای سرمایه گذاران در محدوده قابل قبول تا خوب قرار دارد.
- نسبت هایی که از ۲.۰ بیشتر باشند، بسیار خوب هستند.
- نسبت ۳.۰ یا بالاتر عالی است.
- نسبتی که از ۱.۰ کمتر باشد، پایین تر از حد استاندارد است.
متنوع سازی سبد سهام
بنابر نظریه سبد سهام مدرن، اگر دارایی های پرتفوی را به شکلی متنوع انتخاب کنید که همبستگی کمی بین این دارایی ها وجود داشته باشد، ریسک سبد سهام تان کاهش مییابد. بنابراین همه تخممرغ ها را در یک سبد نگذارید!
در متنوع سازی سبد سهام، به جای اینکه کل سرمایه تان را به یک شرکت، صنعت یا دارایی خاص اختصاص دهید، آن را بین ابزارهای مالی و صنایع مختلف توزیع میکنید و به این ترتیب ریسک سبدتان را کاهش میدهید. بنابراین، متنوع سازی میتواند بهشکل بالقوه ای نسبت شارپ را افزایش دهد. فقط کافی است نسبت شارپ سبد متنوع خودتان را با بازده تعدیل شده ریسک چیست؟ سبد مشابهی که تنوع کمی دارد، مقایسه کنید.
برای محاسبه نسبت شارپ، سرمایه گذاران باید این طور فرض کنند که ریسک معادل همان نوسان است. البته این موضوع مشکل خاصی ایجاد نمیکند؛ اما فقط یک ایراد دارد و آن این است که همه معاملات و سرمایهگذاری ها لزوما با نوسان مواجه نیستند.
کاربردهای نسبت شارپ
با نسبت شارپ میتوانید عملکرد قبلی سبد سهامتان را هم ارزیابی کنید. برای این کار باید در فرمول آن، آمار و ارقام مربوط به سرمایه گذاریهای قبل را وارد کنید. به همین ترتیب، میتوانید عملکرد آینده سبد سهامتان را هم پیشبینی کنید؛ با این تفاوت که این بار اعداد واقعی را نمیدانید و باید سود مورد انتظار و نیز نرخ بهره بدون ریسک مورد انتظار را وارد کنید. در این حالت نسبت شارپی که محاسبه میکنید، عددی احتمالی خواهد بود.
نسبت شارپ به شما کمک میکند منشأ سودهای مازاد سبد سهامتان را پیدا کنید و بفهمید که آیا این سودهای اضافی به دلیل تصمیمات هوشمندانه شما در سرمایهگذاری به دست آمده است یا نتیجه ریسک بالایی است که پذیرفتهاید. به هر حال، فقط زمانی میتوانید بگویید سرمایه گذاری شما اطمینان بخش بوده است که این بازده های مازاد صرفا بهدلیل هوشمندی شما و نه بهخاطر ریسک زیاد به دست آمده باشند. ساده تر بگوییم، هرچه نسبت شارپ یک سبد بالاتر باشد، عملکرد بهتری در تعدیل ریسک خواهد داشت. اگر نسبت شارپ منفی شود، دو حالت وجود دارد: یا نرخ بهره بدون ریسک بیشتر از بازده سبد سهام بوده است یا کلا بازده سبد منفی بوده است. هر کدام از این دو حالت که باشد فرقی نمیکند، از نسبت شارپ منفی نمیتوان معنای خاصی دریافت.
نسبت های سورتینو و ترینور
نسبت شارپ به دو شاخه مختلف تقسیم میشود که هر دو بسیار مفید هستند. یکی از آنها نسبت سورتینو (Sortino) و دیگری نسبت ترینور (Treynor) است.
سورتینو سود سبد سهام را بهازای ریسک منفی تعیین میکند، اما با ترینور میتوان مقدار کل بازده مازاد را بهازای هر واحد ریسک که سبد سهام میتواند بپذیرد به دست آورد.
برخلاف نسبت شارپ که کل ریسک مطلوب و نامطلوب سرمایهگذاری را در نظر میگیرد، سورتینو فقط با ریسک نامطلوب سروکار دارد. سورتینو اثراتی را که حرکات قیمتی رو به بالا (مثبت) روی انحراف معیار میگذارند حذف میکند. به همین دلیل، فقط روی توزیع سود کمتر از سود هدف (حرکات رو به پایین) متمرکز است.
برای محاسبه نسبت سورتینو، در صورت کسر فرمول، نرخ بهره بدون ریسک را از سود موردانتظار کم میکنیم و سپس حاصل را بر انحراف معیار بازده منفی دارایی تقسیم میکنیم.
با توجه به فرمول، سود سبد سهام بهشکل قابلتوجهی کمتر از سودی که انتظار داریم میشود. چرا؟ چون سود موردانتظار را از مقدار سود سبد سهام کم کردهایم.
نسبت ترینور، از ضریب بتا یا همبستگی سبد سهام با کل بازار استفاده میکند. نسبت ترینور مشخص میکند که آیا سرمایهگذار در حال سود کردن است یا نه. مخصوصا اگر قرار است ریسک بیشتری را علاوه بر ریسک ذاتی بازار بپذیرد.
رابطه نسبت شارپ با ارزهای دیجیتال
اگر با معاملهگری ارزهای دیجیتال آشنا هستید، حتما میدانید که ریسک و نوسان زیادی در این بازار وجود دارد. به همین دلیل تعیین اینکه چه مقدار ریسک میتوانید بپذیرید، در تصمیمات و انتخاب راهبردهای معاملههایتان نقشی اساسی خواهد داشت. با توجه به اینکه نسبت شارپ ابزاری سودمند برای بررسی بازده با ریسک تعدیلشده است، بیشتر معاملهگران ارزهای دیجیتال از آن استفاده میکنند. آنها با این ابزار میتوانند درک بسیار بهتری از میزان ریسکی که باید بپذیرند داشته باشند.
به جز کوینهایی مانند بیت کوین و اتریوم که ارزش بازار بالایی دارند و بهطور نسبی باثباتتر از سایر ارزها هستند، تعداد بسیار زیادی از ارزهای دیجیتال را باید پرریسک قلمداد کرد. در واقع، بسیاری از ارزهای دیجیتال جدیدتر، فاقد ثباتی هستند که بیت کوین و اتریوم دارند؛ آن هم به این دلیل که بازار این ارزها نقدشوندگی کمتری دارد. این امر درباره ارزهای دیجیتالی مانند زیرواکس (0x)، اومیسهگو (OmiseGo)، نئو و دش هم صادق است. نسبت شارپ نمیتواند این بیثباتی را برطرف کند، اما میتواند بینشی از قیمت آینده آنها به ما بدهد؛ با اینکه کاملا غیرقابل پیشبینی هستند.
معامله ارزهای دیجیتال
وقتی پای معامله ارزهای دیجیتال به میان میآید، فقط یک نرخ بازده بدون ریسک داریم. آن هم این است که ارزهای دیجیتال خودتان را بهمنظور تأمین نقدینگیِ یک صرافی، به آن بسپارید. سودی که سالانه از این کار نصیبتان میشود، بهطور متوسط ۱% از مبلغ موردنظر و در قالب همان ارز دیجیتالی است که به صرافی سپردهاید.
برای نمونه، فرض کنیم ارز دیجیتالی که به صرافی سپردهاید، لایت کوین است. در این مورد بخصوص، بهطور متوسط ۱% سود از سپردن این لایت کوینها به صرافی دریافت خواهید کرد. اما حتی سپردن ارزهای دیجیتال به یک صرافی هم نمیتواند به طور کامل «بدون ریسک» باشد. چرا؟ چون همیشه خطر هک شدن یا مسدود شدن حسابتان در صرافی به هر دلیلی وجود دارد.
تعداد بسیار زیادی از صرافیهای ارز دیجیتال، به معاملهگران اجازه دسترسی به ایپیآیها (APIs- رابطهای برنامهنویسی برنامههای کاربردی) را میدهند. بنابراین معاملهگران میتوانند از نسبت شارپ (ترجیحا در دورههای زمانی کوتاه) برای محاسبه نسبت ریسک- پاداش مربوط به یک معامله خاص استفاده کنند.
در دورههای زمانی کوتاه، نسبت شارپ میتواند بهعنوان یک ابزار مدیریت ریسک عمل کند. برای مثال، با کمک نسبت شارپ میتوانید تعیین کنید که یک معامله خودکار باید انجام شود یا نه. اگر امکان ادغام این نسبت بهعنوان بخشی از یک الگوریتم معاملاتی وجود داشته باشد، عالی است. این کار اطمینان میدهد که خودکارسازی معامله ارز دیجیتال، در کنار سایر سیاستهای مدیریت ریسک معاملهگران لحاظ شده است.
فراموش نکنید که استفاده از نسبت شارپ بهمعنای آن نیست که همه چیز بیعیب و نقص پیش خواهد رفت. دلیلش این است که طبق نظریه قوی سیاه، نمیتوان به دقت همه رویدادهای بازار را پیشبینی کرد. مخصوصا در معاملات ارز دیجیتال، پیشبینی بازار کاری بس دشوار است.
محدودیت هایی که نسبت شارپ دارد
اگر یادتان باشد، اشارهای کوتاه به محدودیت اصلی این نسبت داشتیم و گفتیم که در فرمول نسبت شارپ، باید فرض را بر این قرار داد که سرمایهگذاریها توزیع سود نرمال دارند. بنابراین، این نسبت برای آن دسته از سرمایهگذاریهایی که توزیع سودشان نرمال نیست به خوبی کار نمیکند و باید بررسیهای بیشتری درباره آنها انجام دهیم.
نسبت شارپ از انحراف معیار بازده در مخرج کسر بهجای ریسک کل سبد سهام استفاده میکند. فرض اساسی این است که بازدهها توزیع نرمال دارند. توزیع نرمال دادهها تا حد زیادی مشابه انداختن یک جفت تاس است. میدانیم که در طی پرتابهای مختلف، بیشترین احتمال به ظاهر شدن عدد ۷ تعلق دارد. از سوی دیگر، احتمال ظاهر شدن اعداد ۲ و ۱۲ از همه کمتر است؛ چرا که برای هر دوی آنها فقط یک حالت وجود دارد (برای ۲، هر دو تاس باید ۱ بیاید و برای ۱۲، هر دو تاس باید ۶ بیاید).
با این حال، در بازارهای مالی معمولا بازده از حد میانگین فاصله دارد. به این دلیل که سقوط و صعود غیرقابل پیشبینی زیادی در قیمتها اتفاق میافتد. علاوه بر آن، در انحراف معیار، فرض بر این است که حرکات قیمتی در هر دو جهت به یک اندازه ریسکی هستند، چیزی که ممکن است در عمل اتفاق نیفتد.
دستکاری نسبت شارپ بهمنظور مدیریت سبد سهام و بهبود تاریخچه بازدههای تعدیل شده از نظر ریسک، کار آسانی است. برای این کار، کافی است فواصل اندازه گیری بازده را افزایش دهید تا ارزیابی دقیقتری به دست آورید که چندان تحت تأثیر نوسانات قرار نگرفته باشد. برای مثال، انحراف معیار سالانه بازده روزانه، از انحراف معیار سالانه بازده هفتگی و آن هم به نوبه خود از انحراف معیار سالانه بازده ماهانه، به شکل قابل توجهی بیشتر است.
روش دیگری هم برای شناسایی داده هایی که بر بازده تعدیل شده از نظر ریسک تأثیر میگذارند و احتمال دارد اطلاعات درست مربوط به آن را تحریف کنند، وجود دارد. در این روش کافی است برای تجزیه و تحلیل بهترین نسبت شارپ احتمالی، دوره های زمانی خاصی را در نظر بگیریم.
نتیجه گیری
اگر میخواهید بهترین سرمایه گذاری ها را برای سبدتان انتخاب کنید، باید ارزیابی ریسک و پاداش را همزمان با هم انجام دهید. در حقیقت، این همان نکته اصلی است که نظریه سبد مدرن ارائه میکند. وقتی پای ریسک به میان می آید، این انحراف معیار یا واریانس است که پاداش (سود) سرمایه گذاران را کاهش میدهد. بنابراین در هر تصمیمی که برای سرمایه گذاری میگیرید، در کنار سود، باید ریسک ها را هم بررسی کنید.
به یاد داشته باشید که نسبت شارپ، اطلاعات چندان ارزشمندی را درباره حرکات قیمتی و پیش بینی آنها ارائه نمی دهد. در واقع این نسبت را باید به عنوان نوعی ابزار پشتیبان بهمنظور ارزیابی ریسک/ بازده در یک سبد در نظر بگیرید. این موضوعِ مهمی است که همه افراد حاضر در بازار ارزهای دیجیتال باید به آن توجه کنند، زیرا اغلب در این بازار با نوسانات پیش بینی نشده رو به رو خواهند شد.
در مجموع، نسبت شارپ ابزاری فوق العاده برای کمک به شما در یافتن و انتخاب بهترین سرمایه گذاری با بالاترین بازده ممکن است و همزمان ریسک ها را هم در نظر میگیرد.
ضریب واکنش سود
ضریب واکنش سود مقدار بازده غیر عادی اوراق بهادار در واکنش به سود غیرمنتظره شرکت منتشرکننده آن اوراق را اندازه میگیرد که در رگرسیون بازده غیرعادی است. سرمایهگذاران با توجه به اطلاعات در دسترس از جمله اطلاعات موجود در صورتهای مالی، اقدام به سرمایهگذاری میکننم.
اخبار خوب سبب واکنش مثبت سرمایهگذاران و اخبار بد سبب واکنش منفی سرمایهگذاران میگردد. دغدغه کشف ارتباط بین بازده حقوق صاحبان سهم و سود غیر منتظره سبب ایجاد مفهوم ضریب واکنش سود گردیده. از زمان اولین تحقیقات منتشر شده در رابطه ضریب واکنش سود، یکی از مهمترین جهتگیریهای مطالعات انجام شده در زمینه حسابداری مالی، راجع به توضیح و شناسایی عوامل متفاوت تاثیرگذار بر ضریب واکنش سود برای شرکتهای مختلف است.
مطالعات انجام شده در حوزه مدیریت مالی و بازار سرمایه تاکید بر این دارند که قیمتها در بازار اوراق بهادار نسبت به اطلاعات حسابداری واکنش نشان میدهند. این واکنش نشان از محتوا و بار اطلاعاتی و اطلاعات مفید حسابداری است که باعث تغییر رفتار سرمایه گذاران میشود و میزان درجه مفید بودن، به وسیله وسعت و اندازه تغییرات حجم معاملات به دنبال انتشار اطلاعات، اندازهگیری میشود.
از زمان اولین تحقیقات منتشر شده در رابطه ضریب واکنش سود، یکی از مهمترین جهتگیریهای مطالعات انجام شده در حسابداری مالی راجع به توضیح و شناسایی عوامل متفاوت تاثیر گذار بر ضریب واکنش سود برای شرکتهای مختلف است. بدین معنی که چرا ضریب واکنش سود بدست آمده برای برخی از شرکتها بزرگتر از برخی دیگر است در حالی که سود غیر منتظره برای آنها یکسان است. همچنین بیان میشود که تغییر در قیمت سهام با توجه به اطلاعات دریافته شده با تئوری بازار کارا سازگار است. بنابراین حساسیت سرمایه گذاران به اعلانهای سود نشان از کارایی بازار دارد. بر همین اساس در این مطالعه سعی شده است با معرفی عوامل تاثیر گذار در رفتار سرمایه گذاران در بازار بورس اوراق بهادار ایران، اثر این عوامل بر روی ضریب واکنش سود آنان مورد بررسی قرار گیرد.
عوامل ضریب واکنش سود
در سال ۱۹۶۸ بال و براون اقدام به انتشار نتایج تحقیقات خود کردند. آنها ابتدا شواهد کافی برای نشان دادن واکنش بازار به محتوای اطلاعاتی صورتهای مالی فراهم کردند. بال و براون نمونهای از ۲۶۱ شرکت بازار سهام نیویورک را در طی یک دوره ۹ ساله از ۱۹۵۷ تا ۱۹۶۵ مورد بررسی قرار دادند. اولین اقدام بال و براون اندازهگیری محتوای اطلاعاتی سود بود که آیا سود گزارش شده از انتظار بازار فراتر است Good) (news یا کمتر از انتظار بازار (Bad news) میباشد؟ این موضوع نیازمند معیاری برای سنجش انتظارات بازار است. معیار مورد استفاده در مطالعات بال و براون (۱۹۶۸)، تفاوت سود تحقق یافته سال جاری با سود تحقق یافته سال قبل میباشد.
شرکتی که بیشتر از سال قبل سود داشته باشد به عنوان خبر خوب تلقی میشود و شرکتی که کمتر از سال قبل سودآوری داشته باشد به عنوان خبر بد شناخته میشود. آنها همه شرکتها با اعلانهای خبر خوب را در یک گروه قرار دادند. میانگین بازده غیر عادی اوراق بهادار در این گروه در ماه انتشار صورتهای مالی به طور قابل ملاحظهای مثبت بود. برعکس، شرکتهای با اعلانهای خبر بد در نمونه، دارای میانگین بازده غیرعادی منفی بودند. این تحقیق شواهد قابل قبولی ارائه میکند که بازار به اخبار خوب و بد سود واکنش نشان میدهد.
گام منطقی بعدی این پرسش است که چگونه بزرگی سود غیر منتظره با بزرگی واکنش بازار اوراق بهادار در ارتباط میباشد؟ مساله بزرگی واکنش توسط بیور، کلارک و رایت در سال ۱۹۷۹ مورد بررسی قرار گرفت. در پی مقایسه تغییرات سود غیر منتظره با بازده اوراق بهادار، آنان دریافتند که تغییرات بیشتر در سود غیر منتظره سبب ایجاد واکنش بیشتر بازار میشود. مهمترین نتیجه حاصل از گسترش تحقیقات بال و براون، ضریب واکنش سود میباشد. از زمان بال و براون جهتگیری اکثر تحقیقات حسابداری مالی کشف و توضیح چرایی واکنش متفاوت، بازده بازار به اطلاعات جدید میباشد. این موضوع ضریب واکنش سود نامیده میشود.
تعریف مفهومی و عملیاتی ضریب واکنش به سود
برای اندازهگیری واکنش سود از معیار سنجشی تحت عنوان ضریب واکنش سود (ERC) استفاده میشود. در مورد این معیار تعاریف مختلفی صورت گرفته است. در تعریف ساده آن عنوان شده که ضریبا واکنش سود ضریب متغیر سود در رگرسیون بازده و سود است. اما رایج ترین تعریفی که انجام گرفته است، دو تعریف زیر میباشد:
ضریب واکنش سود مقدار بازده غیر عادی اوراق بهادار در واکنش به سود غیرمنتظره شرکت منتشرکننده آن اوراق را اندازه میگیرد. ضریب واکنش سود ضریب متغیر سود غیرمنتظره در رگرسیون بازده غیر عادی وسود غیرمنتظره است.
صرف نظر از تفاوتهای تعاریف، همه آنها به گونهای در قالب شاخص ملموسی همچون قیمت یا بازده، که نتیجه واکنش جمعی سرمایه گذاران است، به دنبال اندازهگیری واکنش هستند. نکته قابل توجه این است که متون قدیمی تر در این حوزه با در نظر گرفتن منطق تعادل ایستا بیشتر از تعریف اول استفاده مینمودند اما با گذشت زمان به منظور ارتباط تحقیقات ERC با حوزههای نظری وسیع تر و غنی تر نمودن این تحقیقات، تحلیلهای اخیر به تعادلهای غیرایستا روی آورده و از تعریف دوم و سوم، بویژه تعریف سوم استفاده کرده اند.
استنتاج در مورد محتوای اطلاعاتی سود بر مبنای معنی دار بودن ضریب شیب و قدرت توضیح دهندگی R2، مدل خطی زیر میباشد. این مدل به صورت زمانی و مقطعی دادههای ترکیبی) تخمین زده میشود.
CARite – مقدار بازده تعدیل شده با ریسک برای اوراق بهادار انباشت شده در طول دوره t UXi- اندازه سود غیر منتظره eit- جز تصادفی است که فرض میشود به صورت (N000 توزیع شده است. ضریب واکنش سود (ERC) میباشد.
معمولا رابطه ی سودا بازده هم به صورت مطالعه رویداد» و هم به صورت مطالعه ارتباط» بررسی میشود. مطالعه رویداد بررسی میکند که آیا اعلانهای سود، به خودی خود، دلیل تغییر انتظارات نسبت به جریان نقدی آینده به محض انتشار صورتهای مالی میباشد؟ در مطالعات ارتباط، بازده را در دورهای نسبتا طولانی (سال مالی یا سالها بر روی سود غیر منتظره یا دیگر مقادیر عملکردی مانند جریان نقدی، رگرس میکنند.
جمعبندی بحث
تحقیقات انجام شده نشان میدهند که به ازای یک واحد تغییر در سود و یا سود غیر منتظره، شاهد واکنشهای متفاوتی در بازار بورس اوراق بهادار هستیم. سوالی که در این ارتباط مطرح میباشد این است که چرا بازار به اخبار خوب و بد برخی شرکتها نسبت به برخی دیگر واکنش بیشتر یا کمتری نشان میدهد و این که چه عواملی سبب میشوند اثر ارزش گذاری سود میان شرکتهای مختلف، متفاوت باشند. در ادبیات موضوع، عوامل مختلفی مطرح شده اند که در بازده تعدیل شده ریسک چیست؟ این تحقیق سعی شده است اثر این عوامل مورد بررسی قرار گیرد. این عوامل عبارتند از: نرخ بهره بدون ریسک، ریسک سیستماتیک، فرصت رشد و اهرم مالی.
بر همین اساس در این پژوهش نیز با توجه به ادبیات نظری موضوع، سعی شده است که این عوامل در رابطه با بازار بورس شناسایی و اثرات آن بررسی گردید. در این خصوص چهار عامل نرخ بهره بدون ریسک، ریسک سیستماتیک، فرصتهای رشد و اهرم مالی به عنوان عوامل موثر بر ضریب واکنش سود شناخته شدهاند و به بررس تاثیر این عوامل بر ضریب واکنش سود در بورس اوراق بهادار پرداخته شده است. برای متغیر فرصت رشد از معیارهای نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری، برای متغیر ریسک سیستماتیک از ضریب بتا و برای متغیر اهرم مالی از نسبت مجموع بدهیها به مجموع داراییها استفاده خواهد شد.
نرخ بازده ROI چیست؟ آموزش و معرفی کامل نرخ بازده برای سرمایه گذاری
نرخ بازده یا Return On Investment چیست؟ به طور خلاصه نرخ بازده (ROI) سود یا زیان خالص یک سرمایه گذاری در یک بازده تعدیل شده ریسک چیست؟ دوره زمانی مشخص است که به صورت درصدی از هزینه اولیه سرمایه گذاری بیان می شود. هنگام محاسبه این نرخ، درصد تغییر را چه مثبت چه منفی از ابتدای دوره تا پایان تعیین می کنید. این نرخ برای سرمایه گذاری در فارکس مورد مهم و اثر بخشی است چراکه میتوانید برای سرمایه گذاری با خیال راحت بازده تعدیل شده ریسک چیست؟ اقدام کنید و ببینید آیا صرفه منطقی دارد یا خیر؟
- نرخ بازده (ROI) برای اندازه گیری سود یا زیان یک سرمایه گذاری در طول زمان استفاده می شود.
- معیار RoR را می توان در انواع دارایی ها، از سهام گرفته تا اوراق قرضه، املاک و مستغلات و مسائل کلان مالی کمپانی ها استفاده کرد.
- اثرات تورم در محاسبه این مورد به شکل ساده در نظر گرفته نمی شود، بلکه در محاسبه نرخ بازدهی واقعی تعیین کننده است.
- Return on investment داخلی (IRR) ارزش زمانی پول را در نظر می گیرد.
- این نرخ در کنار دو عنصر شاخص pmi و شاخص cpi در معاملات سهام در کشورهایی مانند آمریکا بسیار حائز اهمیت است.
نرخ بازده ( ROI ) چیست؟
نرخ بازده (ROI) را می توان برای هر وسیله سرمایه گذاری، از املاک و مستغلات گرفته تا اوراق قرضه، سهام، و … اعمال کرد . این نرخ برای هر دارایی کار می کند، مشروط بر اینکه دارایی در یک نقطه از زمان خریداری شود و جریان نقدینگی در نقطه ای در آینده ایجاد کند. بنابر این برای تعیین نرخ بازدهی نیاز است در خط زمان در نقطه ای نقدینگی به دارایی و در نقطه بعدی دارایی به نقدینگی تبدیل شود!
سرمایهگذاریها تا حدی بر اساس نرخهای بازده گذشته ارزیابی میشوند که میتوان آنها را با داراییهای مشابه مقایسه کرد تا مشخص شود کدام سرمایهگذاری پر سود ترین و جذابترین است. بسیاری از سرمایه گذاران دوست دارند قبل از انتخاب سرمایه گذاری، نرخ بازدهی مورد نیاز را ارزیابی کنند.
فرمول محاسبه نرخ بازدهی
فرمول محاسبه نرخ بازده ( ROI ) به صورت زیر است:
این نرخ ساده گاهی اوقات نرخ رشد پایه یا به عبارت دیگر بازگشت سرمایه (ROI) نامیده می شود. اگر تأثیر ارزش زمانی پول و تورم را نیز در نظر بگیرید، نرخ بازدهی واقعی را میتوان به عنوان مقدار خالص جریانهای نقدی تنزیلشده (DCF) دریافتی روی سرمایهگذاری پس از تعدیل تورم نیز تعریف کرد.
نرخ (ROI) بازده در سهام و اوراق قرضه
محاسبات نرخ بازدهی برای سهام و اوراق قرضه کمی متفاوت است. فرض کنید یک سرمایه گذار سهامی را به قیمت 60 دلار برای هر سهم میخرد، سهام را به مدت پنج سال در اختیار دارد و مجموعاً 10 دلار سود سهام کسب میکند. اگر سرمایه گذار سهام را به قیمت 80 دلار بفروشد، سود هر سهم او 80 – 60 دلار = 20 دلار است. علاوه بر این، او 10 دلار درآمد سود سهام برای سود کل 20 دلار + 10 دلار = 30 دلار به دست آورده است. بنابراین، نرخ بازده سهام یک سود 30 دلاری به ازای هر سهم است، تقسیم بر هزینه هر سهم 60 دلار یا 50%.
از سوی دیگر، سرمایهگذاری را در نظر بگیرید که 1000 دلار برای اوراق کوپن 5 درصدی به ارزش اسمی 1000 دلار میپردازد . این سرمایه گذاری 50 دلار سود در سال به دست می آورد. اگر سرمایه گذار اوراق قرضه را به قیمت 1100 دلار به ارزش بالاتر بفروشد و 100 دلار سود کل به دست آورد، نرخ بازده سرمایه گذار سود 100 دلاری از فروش است، به اضافه سود 100 دلاری تقسیم بر هزینه اولیه 1000 دلار یا 20%.
نرخ بازده واقعی در مقابل نرخ بازده اسمی
ROI ساده یک نرخ بازدهی اسمی (برای مطالعه بیشتر کلیک کنید) در نظر گرفته می شود ، زیرا اثر تورم در طول زمان را در نظر نمی گیرد. تورم قدرت خرید پول را کاهش می دهد و بنابراین 335000 دلار در شش سال آینده با 335000 دلار امروز یکسان نیست.
تنزیل یا Discounting یکی از راه های محاسبه ارزش زمانی پول است. هنگامی که اثر تورم در نظر گرفته شد، آن را نرخ ROI واقعی (یا نرخ بازده تعدیل شده بر اساس تورم) می نامیم.
نرخ بازدهی واقعی ( ROI ) در مقابل نرخ رشد سالانه مرکب (CAGR)
یک مفهوم نزدیک به ROI ساده، نرخ رشد مرکب سالانه (CAGR) است. CAGR میانگین نرخ بازده سالانه یک سرمایه گذاری در یک دوره زمانی مشخص در بیش از یک سال است، که به این معنی است که باید محاسبه در دوره های مختلف رشد را نیز در نظر بگیرید. لازم به ذکر است شاخص قیمت pce در نرخ بازده اثر بخش است.
برای محاسبه نرخ رشد سالانه مرکب، ارزش یک سرمایه گذاری در پایان دوره مورد نظر را بر ارزش آن در ابتدای آن دوره تقسیم می کنیم. نتیجه را تقسیم بر تعداد دوره های نگهداری، مانند سالها، کنید. و از نتیجه بعدی یکی کم کنید.
مثالی از محاسبه این نرخ در دارایی ها
نرخ بازدهی را می توان برای هر سرمایه گذاری، با هر نوع دارایی محاسبه کرد. بیایید مثال خرید خانه را به عنوان یک مثال اساسی برای درک نحوه محاسبه ROI در نظر بگیریم. بگویید که خانه ای به قیمت 250000 دلار می خرید (برای سادگی فرض کنید 100٪ پول نقد پرداخت می کنید).
شش سال بعد، تصمیم می گیرید خانه را بفروشید – شاید خانواده شما در حال رشد است و شما باید به مکان بزرگتری نقل مکان کنید. شما می توانید خانه را به قیمت 335000 دلار پس از کسر هر گونه هزینه و مالیات مسکن بفروشید. نرخ بازده ساده خرید و فروش خانه به شرح زیر است:
34% = 100 * 250 , 000 / ( 335 , 000 − 250 , 000 )
حالا، اگر در عوض، خانه را کمتر از آنچه برای آن پرداخت کرده اید – مثلاً 187500 دلار – بفروشید، چه؟ از همین معادله می توان برای محاسبه ضرر یا نرخ بازده منفی در معامله استفاده کرد:
25%- = 100 * 250 , 000 / ( 187 , 500 − 250 , 000 )
نرخ بازده داخلی (IRR) و جریان نقدی تنزیل شده (DCF)
گام بعدی در درک ROI در طول زمان، محاسبه ارزش زمانی پول (TVM) است که در CAGR نادیده گرفته می شود. جریانهای نقدی تنزیلشده سود یک سرمایهگذاری را میگیرند و هر یک از جریانهای نقدی را بر اساس نرخ مربوطه تنزیل میکنند . نرخ تنزیل حداقل نرخ بازدهی قابل قبول برای سرمایه گذار یا نرخ تورم فرضی را نشان می دهد. علاوه بر سرمایه گذاران، کسب و کارها از جریان های نقدی تنزیل شده برای ارزیابی سودآوری سرمایه گذاری های خود استفاده می کنند.
به عنوان مثال فرض کنید یک شرکت در نظر دارد یک قطعه جدید از تجهیزات را به قیمت 10000 دلار خریداری کند و شرکت از نرخ تخفیف 5٪ استفاده می کند. پس از خروج 10000 دلار وجه نقد، این تجهیزات در عملیات کسب و کار استفاده می شود و جریان نقدی ورودی را 2000 دلار در سال به مدت پنج سال افزایش می دهد. این کسب و کار عوامل جدول ارزش فعلی را برای خروجی 10000 دلاری و ورودی 2000 دلاری هر سال به مدت پنج سال اعمال می کند.
ورودی 2000 دلاری در سال پنجم با استفاده از نرخ تنزیل 5 درصد برای پنج سال تخفیف داده می شود. اگر مجموع تمام ورودی ها و خروجی های نقدی تعدیل شده بیشتر از صفر باشد، سرمایه گذاری سودآور است. جریان خالص نقدی مثبت نیز به این معنی است که نرخ بازدهی بالاتر از نرخ تنزیل 5 درصدی است.
نرخ بازدهی سرمایه گذاری با استفاده از جریان های نقدی تنزیل شده به عنوان نرخ داخلی بازدهی (IRR) نیز شناخته می شود. نرخ بازدهی داخلی نرخ تنزیلی است که ارزش فعلی خالص (درباره NPV بیشتر بدانید) تمام جریان های نقدی یک پروژه یا سرمایه گذاری خاص را برابر با صفر می کند. محاسبات IRR بر همان فرمولی است که NPV انجام می دهد و از ارزش زمانی پول (با استفاده از نرخ بهره) استفاده می کند.
تفاوت میان نمودار تعدیل شده و تعدیل نشده در چیست؟
نمودار ها ابزاری برای تحلیل در بازار های مالی هستند و سرمایه گذاران با توجه به آن سهم های خود را بررسی می کنند. نکته حائز اهمیت این است که ما باید عوامل بنیادی را در نظر بگیریم. هنگامی از نمودار های تعدیل شده استفاده می شود که تحلیلگران تصور می کنند سهمی تحت تاثیر عوامل بنیادی از جمله تقسیم سود یا افزایش سرمایه قرار می گیرد، باید تغییرات قیمت روی نمودار نمایش داده شود. عده ای از تحلیلگران معتقدند در تحلیل نمودار سهم نباید عوامل بنیادی در نظر گرفته شوند و فقط به قیمتی که در گذشته داشته است میتوان اکتفا کرد. با این شرایط از نمودار های تعدیل نشده استفاده می کنند.
تفاوت بین نمودار تعدیل شده و تعدیل نشده
نموداری که علاوه بر عوامل قیمتی عوامل بنیادی را نیز در خود دارد، نموداری تعدیل نشده است. این نمودار در مواردی مانند شکاف های قیمتی سودمند است و بهتر است گاهی اوقات به تحلیل های نمودار تعدیل نشده توجه داشته باشیم. در نمودار های تعدیل شده دو عامل افزایش سرمایه و پرداخت سود نقدی از روی نمودار حذف می شود. همچنین می توان گفت در نمودار های تعدیل نشده تنها شاهد نموداری هستیم که رفتار قیمتی سهم را نشان می دهد.
همانطور که در نمودار های تعدیل شده قسمتی از واکنش های مالی قابل رویت نیست، در نمودار تعدیل نشده هم عدم تغییر دارایی سهامدار در زمان افزایش سرمایه و پرداخت سود قابل رویت نیست.
در بازده تعدیل شده ریسک چیست؟ بازار های مالی و بورس نوسانات قیمت را در بازار تنها در نمودار های تعدیل شده می توان مشاهده کرد. اسفاده از هریک ازین دو نمودار نتیجه متفاوتی دارد و برای هر معامله باید یکی از آن هارا انتخاب نمود.
کدام نمودار برای تحلیل مناسب تر است؟
تفاوت بین نمودار تعدیل شده و تعدیل نشده بسیار زیاد است و در نتیجه بازدهی های متفاوتی هم دارند. پس باید با توجه به نوع سرمایه گذاری های خود یکی را انخاب کنیم. طرفداران نمودار تعدیل شده با در نظر گرفتن این اصل از تحلیل تکنیکال با نام “همه چیز در قیمت نهفته است و قیمت ها بر اساس روند حرکت می کند” هر بار سقف جدید از قیمت را به وجود می آورند.
از طرفی طرفداران نمودار های تعدیل نشده با در نظر گرفتن این اصل از تحلیل تکنیکال یعنی “تاریخ تکرار می شود” هر بار سقف جدید از قیمت را ایجاد می کنند.
مزیت ها و معایب استفاده از نمودار تعدیل شده
- نمایش حمایت ها و مقاومت های نمودار.
- سهولت استفاده از اندیکاتور یا اسیلاتور همراه با نمودار.
- استفاده راحت تر از خط روند برای تشخیص ترند نمودار.
- به علت مشخص نبودن گپ های ناشی از افزایش سرمایه و سود های نقدی تاریخچه نمودار مشخص نیست.
مزیت ها و معایب استفاده از نمودار تعدیل نشده
- اندیکاتور ها به درستی کاربرد ندارند زیرا در بخش هایی از نمودار گپ وجود دارد.
- بعضی از افراد تکنیکالیست معتقدند بهتر است عواملی همچون تقسیم سود یا افزایش سرمایه در نمودار وارد شود زیرا در تحلیل تکنیکال تاریخچه سهم بررسی می شود.
در بیان آخر میتوان گفت نمودار های تعدیل شده در استفاده از ابزار های تکنیکال مانند خط روند، اندیکاتور ها و اسیلاتور ها اختلال یا ناهماهنگی ایجاد نمی کنند. اما در مقابل، الگو های کندلی و قیمتی در نمودار های تعدیل شده استفاده دارند. پس در نتیجه نمودار های تعدیل شده گزینه مناسبی برای تحلیل است و برای بررسی سقف های تاریخی و حساسیت های قیمت در طول زمان از نمودار تعدیل نشده استفاده می شوند.
دیدگاه شما