شاخص جریان نقدینگی در محدوده صفر و ۱۰۰ حرکت میکند. زمانی که خط اندیکاتور بالاتر از ناحیه ۸۰ قرار گیرد، سیگنال اشباع فروش صادر میشود. همچنین زمانی که این خط در ناحیه زیر ۲۰ قرار گیرد، نشان از اشباع خرید است. سطوح ۱۰ و ۹۰ نیز به عنوان آستانه در نظر گرفته میشود.
نقدینگی چیست؟ نقدینگی چطور تورم ایجاد می کند؟
نقدینگی کلمهای است که ما همیشه آن را در اخبار میشنویم و در مباحث اقتصادی زیاد مطرح میشود. زیرا بر تولید و تورم یک کشور اثر میگذارد و در صورت عدم توجه میتواند مشکلات اقتصادی زیادی ایجاد کند.
ما در این مطلب قصد داریم درباره رابطه نقدینگی و تورم و مدیریت آن اطلاعاتی را با شما به اشتراک بگذاریم. در ادامه همراه وبلاگ فانوس باشید.
نقدینگی چیست؟
به زبان ساده، نقدینگی به داراییهای نقدی شما اشاره دارد. اسکناسی که هر روز برای خرید مایحتاج جابهجا میکنید، نقدترین و در دسترسترین دارایی شما است. هر چه قدر بتوانید سریعتر دارایی خود را بدون تغییر در ارزش آن به پول نقد تبدیل کنید، یعنی نقدینگی آن بالا است. مثلا شما میتوانید پولهای واریز شده در حساب سپرده خود را به راحتی به اسکناس تبدیل و خرج کنید. اما سریعا نمیتوانید آپارتمان خود را به پول نقد تبدیل کنید.
زیرا یافتن خریدار برای آپارتمان خود زمان میبرد. در صورت عجله کردن شما نمیتوانید آن را به قیمتی که میخواهید، بفروشید. بنابراین نقدینگی حساب سپرده بیشتر از املاک است. به طور کلی در علم اقتصاد به جمع پول و شبه پول، نقدینگی گفته میشود. اما شاید این سوال برای شما پیش بیاید که پول و شبه آن چیست؟ در ادامه آنها را به طور مجزا توضیح میدهیم.
پول چیست؟
پول شامل اسکناس، سکهها و سپردههای دیداری میشود که در دست افراد است. در واقع همان وجه و سایر داراییهایی است که به راحتی میتوان آنها را نقد کرد. مواردی که برای پرداخت استفاده میکنید نیز بخشی از پول به حساب میآیند، مانند چک و کارتهای اعتباری. در یک تعریف گستردهتر، پول میتواند شامل چکهای مسافرتی و حسابهای پسانداز نیز باشد.
شبه پول چیست؟
شبه پول شامل سپردههای غیر دیداری میشود. به طور کلی شبه پول به داراییهایی اطلاق میشود که نمیتوان از آنها به عنوان وسیله مبادله مستقیم استفاده کرد، اما میتواند به وجه نقد یا سپرده بانکی چکی تبدیل شود. حسابهای پسانداز و بلندمدت نیز طبق تعریف در نظر گرفته میشوند و آنها را میتوان در زیر مجموعه دسته پول یا شبه پول طبقهبندی کرد. البته باز هم بر اساس تحلیل فردی، هر فرد میتواند تعریف متفاوتی از پول و شبه پول داشته باشد.
کارکرد نقدینگی چیست؟
نقدینگی نقطه مقابل مقدار معینی از کالاها و خدمات است و نقدینگی باید جریان کالاها و خدمات، از جمله گردش مالی افراد جامعه را جبران کند. بنابراین نقدینگی یا نقدشوندگی چیست؟ قیمت تمام شده کالا به میزان نقدینگی و سرعت گردش آن بستگی دارد. رشد بیرویه این فاکتور منجر به افزایش شدید تقاضا برای کالاها و خدمات شده و محدودیت عرضه کالا و خدمات در کوتاه مدت باعث تورم در اقتصاد میشود. کنترل نقدینگی هدف نهایی کشورها برای دستیابی به اهداف کلان اقتصادی از جمله افزایش بهرهوری، کنترل تورم، ایجاد تعادل در پرداختهای خارجی و ایجاد اشتغال است.
در واقع کنترل این فاکتور وسیلهای برای رسیدن به هدف نهایی اقتصاد یک کشور است. برای این منظور سطح آن به گونهای محاسبه میشود که با افزایش سطح تولید داخلی در سطح ظرفیت تولید، از تورم جلوگیری شود. مقامات از سیاست پولی برای کنترل رشد نقدینگی استفاده میکنند. افزایش آن شامل پولهایی میشود که خارج از نظام ارزی و مالی هستند و به جای تولید برای خرید و فروش کالا استفاده میشوند.
چرا افزایش نقدینگی باعث تورم می شود؟
از آنجایی که مقدار کالاها و خدمات در جامعه محدود است، مقدار نقدینگی باید جهت برابری کالاها و خدمات کافی باشد. با افزایش آن، کالاها و خدمات در جامعه کاهش مییابد و قیمتها افزایش مییابد، در نتیجه تورم ایجاد میشود. کنترل این مورد مهمترین خواسته کشورهاست و سیاستهای مختلفی را برای آن تدوین میکنند. به عنوان مثال، افزایش فناوری و تولید داخلی که با انباشت کالای کافی از تورم جلوگیری میکند، سطح نقدینگی و بهرهوری جامعه را افزایش میدهد و میتواند تا حد زیادی تورم را در اقتصاد کنترل کند.
این موضوع را میتوان توسط نظریه مقدار پول نشان داد. فرمول آن به صورت زیر است:
MV=PY
M : نقدینگی یا نقدشوندگی چیست؟ حجم نقدینگی
V : سرعت گردش پول
P : سطح قیمتها
Y : سطح تولید در اقتصاد
در ارتباط با موارد فوق، فرض بر این است که تولید بر اساس رشد بهرهوری در یک سال مالی به نسبت معینی افزایش مییابد. اما اگر نقدینگی بیش از رشد بهرهوری باشد، برای دستیابی به تساوی در معادله فوق، باید این نابرابری برطرف شود.
اگر رشد قیمت و رشد نقدینگی کمتر از نقدینگی یا نقدشوندگی چیست؟ رشد محصول باشد، تقاضا به دلیل کمبود منابع مالی لازم کاهش مییابد. در نتیجه، برای جلوگیری از کمبود عرضه، باید سطح قیمتها را کاهش داد تا برابری حفظ شود. در شرایطی که پول در اقتصاد در حال افزایش است، مشخص است که میتوان بدون ایجاد تورم مقدار تولید را افزایش داد. حجم پول در گردش را نقدینگی میگویند. پولِ در گردش از دو جز پایه پولی و ضریب فزاینده پولی تشکیل شده است.
پایه پول، مجموع اسکناس و مسکوک در گردش و سپردههای بانکی نزد بانک مرکزی است. اما این عامل به تنهایی تعیینکننده حجم پول در گردش نیست و ضریب فزاینده پولی ناشی از تعاملات اقتصادی مردم و فعالیتهای بانک تجاری به عنوان فاکتور مهم نقدینگی به حساب میآید. بنابراین، اگر بانک مرکزی دارای نرخ ذخیره قانونی ( r ) باشد، مقدار پول در گردش برابر با نسبت مبنای پولی ( D ) به نرخ ذخیره است. به عبارت دیگر، حجم پول در گردش با ( D/r ) برابر است.
واضح است که هر چه نرخ ذخیره قانونی بانکها در بانک مرکزی بیشتر باشد، ظرفیت پولی بانکها و حجم کل نقدینگی بیشتر به سمت پایه مالی متمایل میشود. عوامل موثر بر نقدینگی 5 رکن دارند که عبارتند از: بانک مرکزی، سیستم بانکی، مردم، دولت و بخش خارجی. همچنین حجم نقدینگی در اقتصاد باید با تولید کالا و خدمات متناسب باشد. وگرنه بدون شک منجر به رکود تولید و ایجاد تورم خواهد شد.
مدیریت نقدینگی چیست؟
مدیریت نقدینگی بزرگترین چالش پیش روی نظام بانکی است. زیرا بیشتر منابع بانکها از طریق سپردههای کوتاه مدت تامین میشوند. علاوه بر این، تسهیلات قرضالحسنه بانکی برای سرمایهگذاریهایی صرف میشوند که درجه نقدشوندگی کمی دارند. وظیفه اصلی بانک ایجاد تعادل بین تعهد مالی کوتاه مدت و سرمایهگذاری بلند مدت است. با کمبود نقدینگی، بانک نمیتواند به تعهدات خود عمل کند و خطر ورشکستگی به وجود میآید. حفظ حجم بالای نقدینگی نوع خاصی از تخصیص ناکارآمد منابع است که نرخ سوددهی بانک به سپردههای مردم پایین را میآورد و در نتیجه منجر به زیان میشود.
مدیریت این مورد توانایی بانک برای ایفای تعهدات مالی خود در طول زمان است و در سطحهای مختلفی انجام میشود.
- نوع اول آن به صورت روزانه انجام میشود و نقدینگی مورد نیاز در چند روز آینده مدام برآورد میشود.
- در دومی که مبتنی بر مدیریت جریان نقدی است، نقدینگی مورد نیاز را برای یک دوره طولانی شش ماهه تا دو ساله برآورد میکند.
- نوع سوم به تجزیه و تحلیل نقدینگی مورد نیاز بانک در شرایط بحرانی اشاره میکند.
نتیجهگیری
رابطه نقدینگی و تورم از جمله مسائلی است که اقتصاددانان همواره به آن توجه داشتهاند. بنابراین برای جلوگیری از افزایش آن باید نقدینگی بانکها و میزان تولید بررسی شوند و دولت باید بر چاپ پول و ایجاد اعتبار بانکی کنترل داشته باشد. در این صورت در بلند مدت میتوان از افزایش نقدینگی جلوگیری کرد، تورم را کاهش داد و به اقتصاد سالم دست پیدا کرد.
اگر هنوز اپلیکیشن خودتان را آپدیت نکرده اید از دو لینک زیر نسخه های جدید را از گوگل پلی و بازار دریافت کنید😊
نقدشوندگی سهام در بورس به چه معناست؟
شما هم حتما موافق این موضوع هستید که بتوانیم در زمان مناسب به پول خود دسترسی پیدا کنیم در این مطلب قصد داریم مفهوم نقدشوندگی سهام را مورد ارزیابی قرار دهیم. در ادامه، عوامل موثر بر نقدشوندگی سهام را بررسی می کنیم. توجه داشته باشید که میزان جابه جایی پول وضعیت نقدشوندگی سهام یک شرکت را مشخص می کند.
مفهوم نقدشوندگی سهام
شاید برای شما هم سوال باشد که Liquidity یا نقدشوندگی سهام به چه معنی است؟ تعریف نقدشوندگی به زبان ساده این است که بتوانیم به سرعت سهام یا دارایی خود را در بازار به قیمت واقعی به فروش برسانیم. به طور خلاصه به هر میزان که ما بتوانیم یک دارایی را با سرعت بیشتر و راحت تر به وجه نقد تبدیل کنیم میزان نقدشوندگی آن بیشتر می شود.
دارایی ها عبارت اند از: ارز، طلا، سهام شرکت های بورسی، اوراق مشارکت و… این گونه دارایی ها قدرت نقدشوندگی بیشتری از ملک و زمین دارند. به عبارتی املاک و مستغلات در بازه های زمانی متفاوت، جریان نقدینگی آن ها افزایش یا کاهش خواهد داشت. خصوصاً در دوران رکود بازار ملک، بدین دلیل برای نقد کردن ملک خود نیاز به زمان بیشتر دارید و حتی مجبور می شوید قیمتی بسیار پایین تر از نرخ بازار در نظر بگیرید. ریسک نقدشوندگي ممکن است به عوامل مختلفي بستگي داشته باشد که یکي از این عوامل، کیفیت اطلاعات حسابداری است.
اگر شما یک سرمایه گذار هستید باید نقدشوندگی سهام برایتان اهمیت بسیاری داشته باشد زیرا که اگر در آینده به هر دلیل قصد فروش دارایی خود را داشتید و تصمیم به تبدیل دارایی خود به وجه نقد گرفتید، در کمترین زمان این امر برایتان حاصل شود.
ویژگی های سهم هایی با نقدشوندگی بالا عبارت اند از:
- میزان داد و ستد سهام در تعاملات تالار بالا باشد.
- داد و ستد سهام در تلار معاملات متناوب باشد.
- میزان تاثیرگذاری شرکتی که سهام آن را خریداری نموده ایم بر کل بازار قابل توجه باشد.
- میزان سهام شناور آزاد در آن سهم بالا باشد.
- شرکت ارائه دهنده سهم اطلاعات مالی شفافی ارائه دهد.
نقدشوندگی سهام در بورس اوراق بهادار به این معنی است که شما هر زمان که به پول خود نیاز داشتید بتوانید سهام خود را بفروشید و آن را به پول نقد تبدیل کنید. در زمان افزایش تقاضا و رشد قیمت سهام ممکن است سهام شرکت در وضعیت صف خرید قرار گیرد و یا در زمان افزایش عرضه و کاهش شدید قیمت سهام شرکت در وضعیت صف فروش قرار بگیرد که در اینجا مفهوم نقدشوندگی بسیار اهمیت پیدا می کند، زیرا در هنگام خرید و فروش حتی اگر سهام شرکت در صف خرید یا فروش قرار گرفت بتوانید سهام مورد نظر خود را معامله کنید.
فرمول محاسبه ضریب نقدشوندگی شرکت ها
تعداد سهام معامله شده طي سال
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ = ضريب نقد شوندگي
كل سهام منتشره شركت
به این موضوع هم توجه داشته باشید که درمحاسبات رتبه نقد شوندگي، پارامترهاي بسياري مانند: متوسط ارزش روز – دفعات معامله – تعداد خريدار و عوامل ديگر موثر هستند.
لیکوئید در ارز دیجیتال چیست؟ ( توضیح لیکویید شدن به زبان ساده )
لیکویید شدن به میزانی اشاره دارد که می توان یک دارایی را به سرعت خرید یا فروخت بدون اینکه بر ثبات کلی قیمت آن تأثیر بگذارد.
در برخی از بازارهای ارزهای رمزنگاری شده مانند بیت کوین یا اتریوم که نقدینگی یا به اصطلاح نقدینگی آن بسیار بالاست، این امکان وجود دارد که دارایی یا سرمایه خود را به هر قیمتی بازخرید کرده و از بازار خارج شوید.
زیرا این بدان معناست که این سکه در عین حال بازار پر جنب و جوش و با ثباتی دارد. در چنین بازاری، معامله گران می توانند به راحتی و به سرعت با قیمتی منصفانه معامله کنند.
لیکویید شدن به زبان ساده
لیکویید شدن و چقدر در بازار ارزهای دیجیتال اهمیت دارد؟ مفهوم نقدشوندگی و نقدینگی ارزهای دیجیتال یکی از مهمترین مفاهیم مرتبط با این بازار است.
در بازاری که کاربران می تواند در هر زمان با چالش های مختلفی روبرو شود و شرایط پیچیده ای را ایجاد کند، آشنایی با چنین مفاهیمی قبل از ورود به بازار بسیار مهم است.
با این حال، وجود یک صرافی آنلاین که خدمات تجارت ارزهای دیجیتال را ارائه می دهد، تجارت را برای کاربران بسیار آسان کرده است.
با این حال، تریدرها باید با مفاهیم مختلف بازار آشنا باشند. این دانش همچنین می تواند به ارزهای دیجیتال بهتر برای سرمایه گذاری منجر شود.
اصطلاح لیکویید در بازار ارزهای دیجیتال سه معنای متفاوت دارد:
- لیکوئید بودن یک رمزارز
- لیکوئید بودن صرافی ارز دیجیتال
- لیکوئید شدن کاربر در صرافی.
افرادی که به صورت روزانه بیت کوین معامله می کنند در مقایسه با ارزهای دیجیتال نوظهور چقدر متفاوت هستند؟
بسیاری از ارزهای دیجیتال اصلا معتبر نیستند و بسیاری از مردم آنها را نمی شناسند. این دو مفهوم نشان دهنده یک واقعیت بسیار بزرگ در مقایسه بین بیت کوین و این ارزها هستند.
حجم معاملات بیت کوین در دنیا به حدی است که حتی چند میلیون دلار هم رقم قابل توجهی در بازار نیست و این رقم در کمتر از چند ثانیه نقد می شود.
شما می توانید بیت کوین های خود را در کمتر از چند ثانیه به بیش از 1 میلیارد پول نقد تبدیل کنید. اما برای یک ارز دیجیتال بی نام، حتی چند ده دلار هم می تواند زیاد باشد و به هیچ وجه نمی توان چند صد هزار دلار را نقد کرد.
عوامل موثر در لیکویید شدن
لیکویید در واقع به معنای نقدشوندگی یا نقدینگی ارز دیجیتال است. مفهومی که مستقیماً به اندازه بازار ارزهای دیجیتال، تعداد معامله گران و محبوبیت آن و همچنین حجم تراکنش ها در روز مربوط می شود.
هرچه این اعداد بیشتر باشد، معامله آسان تر است. البته این مفهوم محدود به بازار ارزهای دیجیتال نیست، بلکه در سایر بازارهای مالی، حتی بورس خودمان نیز به همین معناست.
کاربران باید برای هر ارز دیجیتال با این مفهوم آشنا باشند و حتما به نکات معاملاتی مربوطه توجه کنند.
لیکوئید شدن در بازار ارزهای دیجیتال
برای درک بهتر اهمیت لیکویید در ارزهای دیجیتال، ما یک مثال ساده از بازار سهام خود را به شما ارائه می کنیم.
در بورس ایران سهام هایی مانند فولاد، فملی، تجارت و امثال آن از ارزش بازار بسیار بالایی برخوردار هستند و می توانید حتی چند میلیارد فولاد در این سهام سرمایه گذاری کنید.
شما با این حجم سرمایه با چالش بزرگ خروج از چنین سهامی روبرو نخواهید شد و می توانید در کمتر از چند ساعت تمام دارایی خود را به پول تبدیل کنید.
اما در این بین سهام هایی مانند لکما، کدما و امثال آن وجود دارند که ممکن است ارزش کل بازار آنها به این اعداد هم نرسد.
حالا تصور کنید چند میلیارد از این سهام کوچک بخرید. حتی با سود بالا، اصلا خریدی برای نقد کردن پول شما وجود ندارد. این موضوع مهم بازار نقدینگی یا نقدشوندگی چیست؟ به عنوان نقدینگی شناخته می شود که دقیقاً در بازار رمز ارز های دیجیتال وجود دارد.
باید میزان سرمایه ای را که باید بر اساس ارزش بازار و معاملات روزانه ارز دیجیتال وارد کنید در نظر بگیرید.
در غیر این صورت ممکن است در دام بسیار بزرگی بیفتید و حتی نتوانید تمام دارایی های خود را به پول تبدیل کنید. این مهم در بازار ارزهای دیجیتال با عنوان لیکوئید شدن شناخته میشود.
لیکوئید صرافی آنلاین ارز دیجیتال
لیکویید در صرفی ارز دیجیتال نیز اهمیت ویژه ای دارد. برای مثال، صرافی را در نظر بگیرید که تعداد کمی معاملهگر دارد و تقریباً همه معاملات بین تعداد محدودی از افراد در آن انجام میشود.
در چنین شرایطی در وهله اول به هیچ وجه نمی توان پول و سرمایه زیادی را در این بورس سرمایه گذاری کرد و این امر کاربران را در معرض خطر بزرگی قرار می دهد.
تصور کنید که برای استفاده از خدمات صرافی آنلاین سعی در خرید بیت کوین دارید. آیا صرافی که گردش مالی آن به یک بیت کوین نمی رسد می تواند گزینه خوبی برای معامله چند بیت کوین باشد؟
جلوگیری از لیکوئید شدن
به طور خلاصه، لیکویید شدن در بازار ارزهای دیجیتال به معنای ضرر ناشی از قراردادهای آتی با صرافی است.
در این صورت صرافی به عنوان غرامت، دارایی اصلی شما را نقد و به حساب شما واریز می کند.
آتی یکی از روش هایی است که معامله گران حرفه ای برای کسب سود انتخاب می کنند. روشی که با ریسک بالای خود، فرصتی برای کسب سود کلان نیز فراهم می کند.
با این حال، استفاده از قراردادهای آتی ابزاری نیست که به مبتدیان یا حتی معامله گران حرفه ای ارائه شود.
کوچکترین اشتباه می تواند منجر به از دست دادن رمز ارز و به خطر افتادن تمام پول شما در صرافی شود.
ضمناً هیچ راهی برای جبران این خسارت و یا مذاکره با صرافی برای فسخ قرارداد وجود ندارد.
بنابراین فقط زمانی از معاملات مارجین استفاده کنید که کاملاً به پیشبینی خود ایمان دارید. همچنین میزانی از سرمایه را وارد این معامله کنید که از دست دادن آن آسیب جدی به شما و زندگیتان وارد نخواهد کرد.
سخن پایانی
لیکویید یک مفهوم بسیار مهم در بازار ارزهای دیجیتال است که هم هنگام انتخاب سرمایه گذاری برای معامله و هم در هنگام انتخاب بهترین صرافی ارز دیجیتال مهم است.
اگر در حین معاملات به این مفهوم توجه نکنید، ممکن است به زودی با چالش بسیار بزرگی روبرو شوید و حتی در صورت کسب سود قابل توجه، نتوانید معاملات خود را ببندید.
این مشکل در ماههای اخیر حتی برای برخی از سرمایهداران به یک راهحل فریبنده تبدیل شده است و با این تکنیک افراد زیادی وارد بازار ارزهای دیجیتال ناشناس شده و سرمایه آنها را از چنگالشان بیرون میکشند.
مشکلی که تنها راه برون رفت از آن، داشتن اطلاعات کافی و آگاهی نسبت به لیکوئید شدن ارزهای دیجیتال است.
حسابداری و حسابرسی
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. نسبت های مالی به دستهبندیهای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
نسبتهای نقدینگی
نسبتهای اهرمی و پوششی
نسبتهای فعالیت
نسبتهای سودآوری
نسبتهای ارزش بازار
نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال میکند:
پیگیری عملکرد شرکت
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
امکان مقایسه عملکرد شرکت
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند
منظور از نسبتهای نقدینگی چیست؟
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
نسبت جاری:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
نسبت آنی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جاری
نسبت وجه نقد:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
بررسی نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود.نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
نسبت بدهی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه:
میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بهره:
نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:
دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره وصول مطالبات:
نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
دوره گردش عملیات:
به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
گردش دارایی:
میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
گردش داراییهای ثابت:
بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
دوره پرداخت بدهیها:
نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
نسبت گردش سرمایه جاری:
سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:
با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
منظور از نسبتهای سودآوری چیست؟
توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
بازده داراییها:
نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام:
شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
حاشیه سود ناخالص:
عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
حاشیه سود عملیاتی:
نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
حاشیه سود خالص:
درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
برای دانستنیهای مالیاتی و حسابداری با موسسه حساب جم همراه باشید.
نقدینگی و نقش آن در بورس چیست؟ عاملی جذاب برای سرمایهگذاران
یکی از پایههای اصلی و ثابت مسائل اقتصادی، نقدینگی است. نقدینگی در بازارهای مالی نقش بسیار مهمی ایفا میکند. نقدینگی را به زبان ساده میتوان پول در گردشی دانست که افراد جامعه در دست دارند. آنها به کمک این پول میتوانند خرید کنند و مایحتاج روزانه خود را تهیه کنند. اما منظور از نقدینگی در بورس دقیقا چیست؟ برای پاسخ به این سوال، بهتر است ابتدا با مفهوم نقدینگی در اقتصاد آشنا شویم و سپس به نقدینگی در بورس بپردازیم که خود آن، با مفاهیمی همچون نسبتهای مالی نقدینگی و پول هوشمند در بورس گره خورده است.
نقدینگی چیست؟
نقدینگی به داراییهای نقد افراد اشاره دارد. زمانی که بیرون میروید و برای خرید مایحتاج خود، اسکناس داخل جیبتان میگذارید، این دارایی، مصداق بارز نقدینگی است. اما همیشه هم داراییها نقد نیستند. در حقیقت داراییهایی اعم از پول و شبه پول نقدینگی میگویند. اگر مقاله «نقدشوندگی سهام در بورس؛ سرمایهگذاری در سهامی که آسان نقد شود» را خوانده باشید، میدانید که اگر بتوان داراییهای غیرنقد را با سرعت زیاد و بدون اینکه تغییری در ارزش آن حاصل شود نقد کرد، نقدشوندگی آنها زیاد است.
مثلا شما میتوانید مانده حسابی را که در بانک دارید، به پول نقد تبدیل کنید. اما برای تبدیل کردن آپارتمان خود به پول نقد، نمیتوانید به همین سادگی اقدام کنید. چرا که این کار زمانبر خواهد بود. همچنین شاید نتوانید ملک خود را به قیمتی که مدنظرتان بوده بفروشید. پس مشخص است که به دلیل سرعت در نقد کردن دارایی، نقدشوندگی سپرده موجود در حساب بانکی از نقدشوندگی آپارتمان بیشتر است.
پس اگر بخواهیم به صورت جامع توضیح دهیم که نقدینگی چیست، باید گفت این واژه به تمام پولهای سپرده قرضالحسنه، سپردههای سرمایهگذاری بلندمدت و پول اطلاق میشود. تورم در حضور همین حجم پول پیدا میشود. بالا رفتن قدرت خرید و همچنین حجم پول، افزایش قیمت کالا و خدمات را به دنبال دارد. پس میزان نقدینگی موجود باید با کالاها و خدمات متناسب باشد؛ در غیر این صورت تورم و رکود اقتصادی به وقوع میپیوندند که در ادامه درباره آنها توضیح خواهیم داد.
نقدینگی به تمام پولهای سپرده قرضالحسنه، سپردههای سرمایهگذاری بلندمدت و پول اطلاق میشود.
نقدینگی در بورس چیست؟
معمولا در بازار بورس، سهامی از که قدرت نقدشوندگی بالایی برخوردار هستند، برای خریداران جذاب هستند چرا که سهامدار میتواند آن را در زمان کمی بفروشد و به پول نقد تبدیل کند. یعنی نیازی نیست که قیمت سهام خود را کاهش دهد تا بتواند مشتری را برای خرید راضی کند. در این میان ورود و خروج پول در بورس مسئله مهمی است؛ چرا که با وارد شدن نقدینگی به بازار بورس، شاهد رونق این بازار هستیم. طبیعی است که خروج نقدینگی، رکود را به دنبال دارد.
بیشتر بخوانید
از جمله مشکلاتی که برای سرمایهگذاران پیش میآید این است که نمیدانند در چه زمانی اقدام به خرید سهام کنند. در نتیجه در زمانی نادرست وارد بازار میشوند. اما با تشخیص جریان نقدینگی در بورس، میتوان سرمایهگذاری مطمئنی بر اساس آن انجام داد. در بازار بورس با اصطلاح پول هوشمند سر و کار داریم. این مفهوم به سرمایهگذاریهای کلان اطلاق میشود. ورود و خروج پول هوشمند در بورس، میتواند بر رونق یا کساد بازار بورس اثر بگذارد. برای آشنایی بیشتر با مفهوم پول هوشمند و تاثیر آن بر موقعیتهای معاملاتی در بازار سرمایه، میتوانید مقاله «پول هوشمند در بورس؛ نشانه آغاز یک حرکت طلایی» را بخوانید.
رابطه تورم و نقدینگی در بورس
تورم پدیدهای جدانشدنی از اقتصاد هر کشور است. از جمله اصلیترین دلایل تورم میتوان به افزایش تقاضا و یا کاهش عرضه اشاره کرد. زمانی که سرعت گردش پول و فعالیتهای اقتصادی ثابت است، یک رابطه مستقیم میان رشد تورم و نقدینگی پدید میآید. با توجه به تحقیقات انجامشده در این خصوص، یک درصد افزایش نقدینگی، با یک وقفه میتواند تورم را به میزان ۵۷ درصد افزایش دهد. اما بدیهی است که اگر افزایش نقدینگی به وقوع نپیوندد، اصلا امکانی برای افزایش تقاضا وجود ندارد.
رشد قیمتها در بازار بورس، معلول تورم است، یعنی تورم موجب رشد قیمتها میشود. سیاستگذاریهای دولت تعیین میکند که دارایی مردم به کدام بخش اقتصاد تزریق شود. طبیعی است که در شرایطی که اقتصاد بحرانی است و فعالیتهای اقتصادی به کسادی مبتلا هستند، افراد زیادی به بازار بورس وارد شوند. باید دقت کرد که حجم نقدینگیای که در بازار بورس وجود دارد، زاییده همین بازار نیست.
منشا تولید نقدینگی در هر کشور، بانک مرکزی است که ممکن است در پی عوامل متعددی به خلق پول دست بزند.
با رشد نقدینگی و عدم افزایش نقدینگی یا نقدشوندگی چیست؟ تولید، افزایش تورم پدیدار میشود. با توجه به حباب ارزش پول، مردم به دنبال آن هستند که دارایی خود را با داراییهایی که بتواند ارزش پولشان را حفظ کند، معاوضه کند. در این بستر اگر نقدینگی وارد هر یک از بازارهای مالی شود، سایر بازارها نیز از این مسئله متاثر خواهند شد. مثلا ورود نقدینگی به بازار ارز، موجب افزایش قیمت در سایر بازارهای موازی نیز خواهد شد.
تاثیر نقدینگی بر شاخص بورس
در برهههای زمانی مختلف شاهد آن بودهایم که روند صعودی شاخص بورس، ناشی از ورود جریان نقدینگی به این بازار بوده است. زمانی که بازارهای موازی نظیر طلا و ارز راکد هستند، نقدینگی سرگردان در بازار سرمایه، با نرخ بازده مطلوب، عملکردی بسیار قابل قبول از خود نشان داده است. درست است که عوامل دیگری نظیر تجدید ارزیابی دارایی شرکتها نیز در این روند صعودی دخالت دارند، اما اثر ورود نقدینگی بیشتر از سایر عوامل است.
اما نباید فراموش کرد که در پی ورود نقدینگی، یک ایستایی یا نزول نیز در بازار رخ خواهد داد. دلیل این امر را میتوان فشار دولت برای فروش سهام شرکتهای دولتی دانست. در شرایطی که دولت با کمبود نقدینگی دستوپنجه نرم میکند، فشار فروش بیشتری بر روی شرکتها وارد میکند تا نقدینگی لازم را کسب کند.
فیلتر ورود نقدینگی به بورس
یکی از مهمترین نشانههای ورود پول هوشمند در بورس، توجه به حجم معاملات است. سرمایهگذاران به کمک بررسی این فیلتر میتوانند سهامی را که حجم معاملات آن به صورت ناگهانی افزایش پیدا کرده است، شناسایی کنند. این مسئله میتواند حاکی از ورود پول هوشمند به بورس باشد. فیلتر سهمهایی که ورود یا خروج نقدینگی داشتهاند و حجم معاملات آنها چهار برابر میانگین حجم هفته گذشته بوده، عبارت است از:
شما میتوانید از کد این فیلتر در سایت tsetmc.com استفاده کنید.
توجه به جریان نقدینگی یا P/E؟
عده زیادی از سرمایهگذاران معقتدند که برای تخمین ارزش یک سهم، بهتر است به نسبتهای جریان نقدینگی توجه کنند. آنها معتقدند ;i این فاکتور در مقایسه با نسبت نقدینگی یا نقدشوندگی چیست؟ نقدینگی یا نقدشوندگی چیست؟ P/E نتیجه بهتری حاصل میکند. چرا که میزان نقدینگی تولیدی در یک شرکت، میتواند وضعیت آن را به خوبی نشان دهد. از همین رو نقدینگی در بورس فاکتور مهمی به شمار میرود. بدون وجود نقدینگی، فعالیت یک شرکت ممکن نیست و ورشکستگی اتفاقی است که در پی کمبود نقدینگی رخ میدهد.
بیشتر بخوانید
نسبت قیمت به جریان نقدینگی چیست؟
این نسبت از تقسیم قیمت به جریان نقدینگی به دست میآید. سرمایهگذاران زیادی به جای آنکه درآمد خالص را مدنظر قرار دهند، به سراغ این معیار میروند. یعنی در دید این افراد، بررسی جریان نقدینگی در مقایسه با EPS (سود به ازای هر سهم) کارآمدتر است. جریان نقدینگی درآمد خالص یک شرکت است که هزینه استهلاک در آن محاسبه نشده است. هزینههای مذکور، میزان نقدینگی را به صورت واقعی نشان نمیدهند. یعنی نقدینگی شرکت بیشتر از چیزی است که نمودارهای درآمد خالص آن را نشان میدهند.
جریان نقدینگی آزاد در بورس
Free Cash Flow یا FCF، میزان نقدینگیای را که یک شرکت تولید میکند با کسر جریان نقدی خروجی نشان میدهد. از این نقدینگی برای تامین مالی فعالیتهای شرکت و همچنین حفظ داراییهای سرمایهای استفاده میشود. سرمایهگذاران در پی آن هستند تا موجودی حساب شرکتهای بورسی را بدانند؛ چرا که این اعداد و ارقام، آینهای از عملکرد شرکت است و در نتیجه میتواند در تصمیمگیری در انتخاب سهام برای سرمایهگذاری کمککننده باشد.
از جریان نقدی میتوان به منظور اندازهگیری میزان سودآوری شرکتها استفاده کرد. جریان نقدینگی، پول واردشده و خارجشده از حسابهای شرکت را نشان میدهد و عموماً در تحلیل بنیادی سهام از آن استفاده میشود.
جریان نقدینگی آزاد، زیرمجموعه جریان نقدینگی شرکت است که نشاندهنده پول باقیمانده در شرکت پس از پرداخت تمام هزینههای موجود و مخارج سرمایهای است.
شاخص جریان نقدینگی چیست؟
جریان نقدینگی را میتوان به کمک اندیکاتوری به نام شاخص جریان نقدینگی یا MFI) Money Flow Index) محاسبه کرد. این اندیکاتور در تحلیل تکنیکال یک ابزار کاربردی است که بر خلاف شاخص قدرت نسبی، از قیمت و همچنین حجم معاملات در محاسبات خود استفاده میکند تا نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را در یک سهام شناسایی کند. اندیکاتور MFI با اندیکاتور RSI شباهت زیادی دارد و به همین دلیل به آن «RSI وزندادهشده با حجم» نیز میگویند. به کمک این اندیکاتور میتوان واگراییهایی را که حاکی از تغییر احتمالی روند سهم هستند، تشخیص داد.
شاخص جریان نقدینگی در محدوده صفر و ۱۰۰ حرکت میکند. زمانی که خط اندیکاتور بالاتر از ناحیه ۸۰ قرار گیرد، سیگنال اشباع فروش صادر میشود. همچنین زمانی که این خط در ناحیه زیر ۲۰ قرار گیرد، نشان از اشباع خرید است. سطوح ۱۰ و ۹۰ نیز به عنوان آستانه در نظر گرفته میشود.
از این اندیکاتور به منظور سیگنالدهی، قیمت، و همچنین جریان ورودی و خروجی نقدینگی استفاده میکنند. در این شاخص به منظور محاسبه، دادههای ۱۴ دوره مورد استفاده قرار میگیرد.
بیشتر بخوانید
فرمول محاسبه شاخص جریان نقدینگی
به صورت مختصر در این بخش نحوه محاسبه فرمول شاخص جریان نقدینگی در بورس را توضیح میدهیم. این شاخص از جمع جریانهای پولی مثبت و منفی به دست میآید. ابتدا لازم است که قیمت نمونه (Typical Price) را به دست آوریم. به این منظور باید قیمت بالا، قیمت پایین و قیمت بسته شدن را برای هر دوره محاسبه کنیم. سپس باید این عدد را تقسیم بر ۳ کنیم.
در نهایت میتوان با ضرب قیمت نمونه در حجم، جریان نقدینگی را محاسبه کرد. سپس عدد به دستآمده را با عدد یک جمع میکنیم. در نهایت این عدد را در مخرج کسری قرار میدهیم که صورت آن برابر است با یک. به این ترتیب شاخص جریان نقدینگی به دست خواهد آمد. در تصویر زیر میتوانید محاسبات را ملاحظه کنید.
چنانچه قیمت نمونه در یک دوره، بیشتر از دوره قبلی باشد، جریان نقدینگی مثبت خواهد بود. در غیر این صورت منفی است. با به دست آوردن جریان نقدینگی مثبت و منفی میتوان نسبت جریان نقدینگی (Money Flow Ratio) را محاسبه کرد. دقت کنید که باید مجموع جریان نقدینگی مثبت را در ۱۴ دوره اخیر تقسیم بر مجموع جریان نقدینگی منفی کنید.
آشنایی با نسبتهای مالی نقدینگی
نسبت نقدینگی یا Liquidity Ratio نشانگر توانایی شرکتها در پرداخت تعهدات و بدهیهای کوتاهمدتشان است. بالا بودن این میزان موجب افزایش حاشیه امنیت شرکت در پوشش بدهیهای کوتاهمدت میشود. هرچند بیش از حد بزرگ بودن این نسبتها نیز فاکتوری منفی به شمار میرود. زیرا حاکی از آن است که شرکتها نمیتوانند منابع مالی خارجی را جذب کنند یا قادر به سرمایهگذاری در داراییهای سودآور نیستند. این مسائل در عملکرد شرکت اثرگذار خواهند بود.
زمانی که پول نقد و اوراق بهاداری را که بتوان آنها را به آسانی به وجه نقد تبدیل کرد بر بدهیهای جاری شرکت تقسیم کنیم، میتوان نسبت نقدینگی را به دست آورد. با بررسی این نسبتها میتوان احتمال ورشکستگی شرکتها را محاسبه کرد. این نسبتها خود در سه دسته قابل بررسی هستند که عبارتاند از: نسبت جاری، نسبت آنی یا سریع و نسبت پول نقد.
بیشتر بخوانید
منظور از هدایت نقدینگی چیست؟
راهکارهایی که موجب میشود نقدینگی موجود در جامعه به سمتی هدایت شود که موجب دگرگونی و شکوفایی اقتصادی جامعه شود، هدایت نقدینگی نامیده میشوند. زمانی که اثر رشد نقدینگی کم میشود، دولتها به فکر اقداماتی میافتند که مانع از راکد ماندن یا ایجاد ضرر و زیان توسط نقدینگی میشوند.
رشد نقدینگی میتواند در پی عوامل مختلفی نظیر تحریم، کاهش ارزش پول ملی و یا بدهی دولت به بانک مرکزی اتفاق بیفتد. این امر میتواند منجر به فروپاشی اقتصادی و سیاسی شود. به همین دلیل فرضیهای به نام هدایت نقدینگی مطرح شد.
به منظور مهار رشد نقدینگی لازم است که بانک مرکزی در مقام ارگانی که به دولت وابستگی ندارد، قوانین خود را به درستی در جامعه اجرا کند. در این شرایط دولت اگر با مشکل مواجه شود، وام گرفتن از بانک مرکزی را تنها راهحل مشکلش نمیداند. یا اگر این اتفاق بیفتد، ملزم به تسویه بهموقع بدهیهای خود خواهد بود. در نتیجه شاهد تولید نقدینگی بیشتر نخواهیم بود.
در سمت دیگر، بانک مرکزی به دلیل جلوگیری از کاهش ارزش پول نیاز به تولید پول جدید و تزریق آن به جامعه دارد. امری که خود به رشد نقدینگی دامن میزند. دولتها ممکن است برای هدایت نقدینگی، مردم را به سمت بازار بورس هدایت کنند. هرچند این امر میتواند در کوتاهمدت منجر به رشد صنایع بورسی شود، اما همچنان رشد نقدینگی و تورم فراوان و همچنین کاهش ارزش پول در چنین موقعیتهایی پابرجا خواهد ماند چرا که سرمایههای بهدستآمده، به منظور تامین کسری بودجه و بدهی دولت به ارگانهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد؛ مانند اتفاقی که در بازار بورس ایران طی سال ۹۹ به وجود آمد.
جمعبندی
نقدینگی به زبان ساده، به داراییهای پولی و شبهپولی اطلاق میشود که در دست افراد یک جامعه است. همان پولی که با آن مبادلات خود را انجام میدهیم، بخشی از نقدینگی به شمار میرود. نقدینگی در بورس به واسطه نقدشوندگی سهام مشخص میشود. اگر سهام را بتوان در اسرع وقت نقد کرد، میتوان دریافت که از نقدشوندگی بالایی برخوردار است. کاهش نقدینگی موجب رکود و افزایش آن، میتواند باعث تورم شود. مفهوم پول هوشمند نیز به سرمایهگذاریهای کلان در بورس اشاره دارد و افزایش حجم ناگهانی معاملات مهمترین فاکتوری است که میتواند خبر از ورود پول هوشمند داشته باشد.
نقدینگی میتواند منجر به افزایش تولید شود و پاسخی به تقاضاهای موجود باشد اما این خطر وجود دارد که نقدینگی حاصل به منظور جبران کسری بودجه دولت مورد استفاده قرار بگیرد. درست در چنین شرایطی است که بحث هدایت نقدینگی پیش میآید. یعنی دولت باید راهکاری را ارائه کند تا نقدینگی را به سمتی هدایت کند که منجر به رشد و شکوفایی اقتصادی شود.
دیدگاه شما