55 قانون برای کامل شدن به یک معامله گر ( تریدر ) حرفه ای در بازار بورس و فارکس
55 قانون برای کامل شدن به یک معامله گر ( تریدر ) حرفه ای در بازار بورس و فارکس
55 قانون زیر زیر یک متن خلاصه شده و به زبان ساده از پله ھای طی شده توسط جان پایپر تا رسیدن به جائی که اکنون در آن قرار دارد می باشد که به عقیده بنده تمامی تریدرھا و معامله گران تقریبا ھمه این پله ھا و یا بیشتر آنھا را باید طی کنند تا به مرحله ای برسند که بتوانند خود را تریدر بنامند .پیشنهاد میکنیم این قوانین را با دقت مطالعه کنید.
١ – کنجکاوی ما باعث می شود تا راجع به بازار مطالعات و تحقیقات اولیه ای را انجام دھیم .
٢ – یک یا دو کتاب و چند گزارش و مجله می خریم .
٣ – چیزھائی از بازار که چگونه یک تحلیلگر حرفه ای بورس شویم به نظر ھم دوست داشتنی می رسند شما را ترغیب به تحقیق می کنند .
۴ – علاقه ای سطحی به بازار و تریدھای ھر از گاھی و عموما از دست دادن پول و گاھی ھم موفقیت ھای تصادفی را در این مرحله تجربه می کنیم .
۵ – عموما شکستھای خود را فراموش کرده و به موفقیتھای خود می بالیم و خودمان را تشویق و متقاعد می کنیم که
اگر این تکنیکھا را یاد بگیریم به پایان راه رسیده و موفقیتھای زیادی بدست خواھیم آورد .
۶ – چارتھای مخصوص به خودمان را را که احیانا بزرگتر از حد معمول ھم ھستند و چند اندیکاتور ھم روی آنھا رسم شده برای خود تھیه می کنیم .
٧ – روشی را برای ورود به بازار تھیه کرده و فکر میکنیم که این روش جز موفقیت چاره دیگری ندارد !
٨ – به صورت فعالی معاملات خود را آغاز میکنیم .
٩ – نتایج بما گوشزد میکنند که به ھمان سادگی که فکر میکنیم نیست و چند نکته را بایستی مراعات کرد .
١١ – به تریدھایمان ادامه می دھیم و نتایج نسبتا ) بد ( متفاوتی ایجاد می شوند ولی نه آنچنانکه علاقه مارا از بین ببرند .
١١ – ھمچنان نتایج خوب را انتظار میکشیم .
١٢ – حجم معاملات و مبالغ درگیر در آنھا افزایش می یابند .
١٣ – مطالعه و خواندن گزارشات ادامه می یابند اما اینھا جز به تنیدگی بیشتر اوضاع نمی انجامند . ھنوز نمیدانیم که چه باید بخواھیم .
١۴ – نمره موفقیت ما بالنسبه خوب است اما کمبود مھارتھای معاملاتی ما منجر به عدم بھره گیری و کسب سود شایسته از بازار میشود .
١۵ – بتدریج ترس از بازار در ذھن ما جای می گیرد ولی ھنوز اندر خم یک کوچه ایم .
١۶ – به ھمان روال قبل معامله می کنیم و به تعداد زیاد معامله کرده و از قانون معدل گیری گریزانیم . فقط موضوع مهم زمان است .
١٧ – یک سود بزرگ برای خود ثبت کرده و احساس اینکه ھمه چیز خوب پیش می رود در ما به اعتماد به نفس زیاد از حد منجر می شود .
١٨ – یک ضرر بزرگ می کنیم . از نظر روانی مساله شروع به بزرگ شدن می کند .
١٩ – یک کامپیوتر می خریم و شروع به بررسی اندیکاتورھای دیگر می کنیم .
٢١ – به دیگر بازارھا و روشھا نیز سرک می کشیم.
٢١ – بالاخره ھمه پول خود را از دست می دھیم .
٢٢ – بوضوح می فهمیم که به ھمان سادگی که می بینیم نیست .
٢٣ – به نظر می رسد که به این شیوه نمی توانیم ادامه دھیم .
٢۴ – در می یابیم که اطلاعات کافی برای کسانیکه می خواھند از این بازار کسب در امد کنند کافی نیست.
٢۵ – برای پر کردن این خلا سعی می کنیم که یک سیستم گزارش نویسی ایجاد کرده تا چگونگی اوضاع را به ما بگوید .
٢۶ – یک آنالیست را به ھمکاری دعوت می کنیم . توجه داشته باشید که این بدترین کاری است که شما می کنید و بهترین کار آن
است که یک نفر تریدر را به کمک بطلبید .
٢٧ – به ترید کردن ادامه می دھیم اما در سطوح پائین تر .
٢٨ – گزارشنویس روزانه را آغاز می کنیم که یک موفقیت فوری محسوب می شود .
٢٩ – تمام اینھا نیازمند تحقیقات و مطالعات و آنالیزھای شخصی زیادی است
اما باز ھم ھنوز بر ما روشن نیست که ترید کردن یک امر ذھنی است
و سایر مقولات بیرونی ) شامل روشھا کامپیوترھا و کارگزاران و (… تقریبا ھمه نامربوط ھستند البته تا وقتیکه شما از نظرذھنی آماده نباشید .
٣١ – ترس بر ما مستولی شده و ھنوز ھم شیوه خاصی نداریم .
٣١ – می فهمیم که ترید منطقی بدون داشتن یک شیوه مناسب نتیجه ای جز ناکامی ندارد .
٣٢ – بدنبال یک روش می گردید .
٣٣ – روشھای موجود در بازار به نظرتان مناسب نیشتند و شروع به طراحی یک روش مخصوص به خود می کنید .
٣۴ – با روش خود شروع به ترید می کنیم که البته کاری بس سخت است .
٣۵ – ما به دلایل قانع کننده ای برای تریدھای خود نمی رسیم ) چیزی که قبل از داشتن روشنیز به آن دچار بودیم ( اما در می یابیم که قبلا راجع به آن بررسی کرده ایم . جریانات درونی شما بکار می افتند .
٣۶ – می فهمیم که نکته اصلی در ترید کردن ھمانا ذھن ماست . حال می توانیم پیشرفت واقعی را شروع کنیم
٣٧ – شروع به تکمیل استراتژی خود کرده و با یک سایز مناسب ترید می کنیم .
٣٨ – اما ھنوز ھم دچار ترس ھستیم و این به مساله بزرگی تبدیل می شود .
قبلا یاد گرفتیم که کاھش ضررھا ضروری است و اما بخشدوم ) حفظ جریان سود ده ( را با وجود ترس نمی توانیم به آن دست پیدا کنیم .
٣٩ – به ترید کردن خود ادامه می دھیم و به خود امیدواریم که خوب شود . بتدریج ترس رخت بر می بندد .
۴١ – ضربه بزرگ دیگری می خوریم .
۴١ – احساس بدی پیدا کرده و فکر می کنیم که بهتر است تسلیم شویم و یا شاید بهتر بود ھمان مرتبه اول و چند سال پیش که برای اولین بار کال شدیم تسلیم می شدیم .
۴٢ – به ترید خود ادامه داده و سعی می کنیم که از اعتماد به نفس زیادی پرھیز کنیم .
خودمان را به سیستم مدیریت استرس مسلح کرده به زودی یاد می گیریم که مراقبه کنیم )
چیزی که برای ھر تریدری ضروری است ( و در می یابیم که ھمیشه متواضع بوده و مانند ظرف خالی باشیم .
۴٣ – یک تریدر دیگر را به عنوان راھنما انتخاب کرده و او نیز یک روش را به شما معرفی می کند
که بلافاصله مورد پسند شما واقع شده و علت آن ھم وضعیت مناسب ) ذھنی ( شماست .
۴۴ – سیستم خودمان را می سازیم و آنرا توسعه داده که منجر به بهتر شدن نتایج و وضعیت ذھنی ما می شود .
دیگر ترس مساله مهمی نیست .
۴۵ – تصمیم به ملاقات با یک مربی روانشناس معاملات می گیریم .
مقاله مرتبط : روانشناسی بازار بورس و سرمایه گذاری چیست
۴۶ – سود بزرگی را به دلیل اجازه دادن به جریان سود ده در یک معامله به ثبت می رسانیم .
ما ھمان کاری را می کنیم که ھر تریدر موفقی انجام می دھد .
آیا دوباره ھم این ترفند را می توانیم بکار ببندیم؟
۴٧ – شروع به دور شدن از ترس و رسیدن به مرحله ریسک محوری می کنیم .
۴٨ – می فهمیم که وضعیت ذھنی ھمه چیز است و آرامش داشتن امری حیاتی است و باز ھم سایز پوزیشنھای خود را کم می کنیم .
۴٩ – چند روزی را با گروه معاملاتی مربی روانشناس خود بسر می بریم .
۵١ – شروع به سود کردن با روش پایدار می کنیم .
۵١ – باز کمی به خودمان غره می شویم ! اما این بار می فهمیم که اشتباه کرده و با ضرر کمی آنرا محدود می کنیم
و باز به خودمان یادآوری می کنیم که متواضع بمانیم .
۵٢ – بعضا به صورت ناخودآگاه ترید می کنیم . در این کار داریم حرفه ای می شویم .
۵٣ – می دانیم که چالشھای زیادی پیشرو داریم اما با اعتماد به نفسآنھا را رفع می کنیم .
۵۴ – متوقف کردن پول یک مساله می شود . حقیقتا ما در یک دنیای پر از فراوانی زندگی می کنیم .
۵۵ – در می بابیم که زندگی ما بواسطه ترید کردن بھتر شده و در بسیاری از زمینه ھای زندگی به خواسته ھایمان می رسیم
چگونه یک تحلیلگر حرفه ای بورس شویم
در برگی دیگر از آموزش بورس آکادمی کلید موفقیت می خواهیم درباره این مهم صحبت کنیم که کار یه معامله گر یا همون تریدر بورسی چیه و چه ویژگی هایی باید داشته باشه؟
مطالعه اولین کار یک معامله گر حرفه ای
کار معامله گری عملاً یک کار فکری هست و باید آدم خودشو همیشه بروز نگه داشته باشه و همیشه به مسائل پیشرو فکر کنه و همیشه بتونه سیستم های معاملاتی جدید رو کار کنه، همیشه بتونه تحلیل های روز رو بخونه.
همیشه دید اقتصادی شو گسترش بده، یه معامله گر حرفه ای در درجه اول باید همیشه توی کتابخونش یه کتابی داشته باشه که هنوز نخونده یا هنوز داره می خوندش، یعنی اینجور باشه که اگه از یه معامله گر حرفه ای می پرسن شما چه کتاب پیشنهاد می دین باید حداقل ۲ – ۳ کتاب پیشنهاد بده و حتی بگه الانم در حال خواندن فلان کتاب هستم و ازش تا الان هم انیجور مطالب رو فهیدم. پس اصلی ترین کار مطالعه است.
تهیه واچ لیست دومین کار معامله گر حرفه ای بورس
هر معامله گر حرفه ای بورس یه واچ لیست باید برای خودش داشته باشه، ولی اینجوری هم نباشه که فقط ۱۰ تا سهم رو زیر نظر بگیره و فقط این ۱۰ تا رو همیشه نگاه کنه. نه یک معامله گر حرفه ای باید کلیت بازار رو هم زیرنظر داشته باشه.
حالا باید از بین اینا مثلاً ۱۰ تا سهم رو واچ لیستش داشته باشه، طبیعتاً نمی شه یه نفر همیشه مثلاً ۲۰۰ سهم رو زیر نظر داشته باشه ولی می شه ۱۰ تا رو زیر نظر داشت با نگاه اینکه اون ۲۰۰ سهم کلیتشو داشته باشیم که هی مرتب بتونیم این ۱۰ تا رو با همدیگه جابجا کنیم. باید کلیت بازار و تحلیل ها رو هر روز خوند و بررسی کرد. حالا ۱۰ تا رو بررسی و واچ لیست کنیم. حالا ممکنه برخی از این ۱۰ تا سهم رو تو مسیر و طی زمان جابجا کرد بنابر هردلیلی – پس هر روز باید تحلیل ها رو بروز کرد.
داشتن استراتژی کار سوم یک تحلیل گر حرفه ای بورس
که خیلی مهمه اینه که یادداشت ها و استراتژی هایی که یه معامله گر می نویسه رو مرتب باید بروزش کنه.
مثلاً من سهم X رو بخاطر قرارداد فلانی که بست خریدم. حالا باید این استراتژی و تحلیل رو بروز کنیم بدین شکل که: قرارداده چی شده – تحلیل تکنیکالش چی شده – چک کردن صورت های مالی. حال باید این استراتژی رو برای تمام سبدها و سهام ها اتخاذ کرد. (بروز بود)
استراتژی معاملاتی موفق
استراتژی معاملاتی در بورس، سرمایه گذار حرفه ای یا تازه کار نمی شناسد و تفاوتی ندارد که در مورد انواع تحلیل ها چه می دانید؛ در واقع اگر استراتژی معاملاتی مناسبی نداشته باشید، دیر یا زود شرایط بازار برای شما سخت خواهد شد. کلمه استراتژی از اصطلاحات جنگی است و به معنای راه های مدیریت فرماندهان در جنگ می باشد. علت استفاده از اصطلاح استراتژی نیز به این دلیل است که شاید بتوانیم بازارهای مالی را مانند جنگ فرض کنیم و اگر شما این جنگ را بلد نباشید، دیر یا زود صدمات آن را مشاهده خواهید کرد و لازم به ذکر است که یک استراتژی معاملاتی موفق، می تواند به عنوان بهترین روش سرمایه گذاری در بورس مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه همراه ما باشید تا با نحوه تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق آشنا شویم. در این مقاله می خوانیم:
- استراتژی معاملاتی چیست؟
- چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
- اهمیت تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
- مراحل تدوین استراتژی معاملاتی مناسب شرایط سرمایه گذاران مختلف
- انتخاب بازه زمانی
- ساخت یک ذهن سرمایه گذار
- مشخص کردن روند بازار
- مشخص کردن میزان سرمایه برای ورود
- مشخص کردن نقاط ورود و خروج
- مشخص کردن حد سود و حد ضرر
- آزمایش استراتژی معاملاتی
استراتژی معاملاتی چیست و چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
استراتژی هایی که در بازارهای مالی تدوین می شوند، یک سری از قوانین و تدابیری هستند که مشخص می کنند سرمایه گذار در هر شرایطی که اتفاق افتاد، چه تصمیمی بگیرد. اکثر فعالان در بازار سرمایه به دنبال تبدیل شدن به تحلیلگر و معامله گر حرفهای هستند و بدست آوردن سود و متضرر نشدن، از شرایطی هستند که یک استراتژی معاملاتی موفق برای شما به ارمغان می آورد.
معامله گرهای حرفه ای، در شرایط نامساعد یا شرایط غیر معمول بازار، آرامش خود را حفظ می کنند و تصمیمات لحظه ای و احساسی نمی گیرند و موفقیت های زیادی را با استفاده از این رویکرد تجربه می کنند. فعالان حرفه ای بازار، برنامه ای به همراه قوانین و پیش بینی ها دارند که در رفتارها و تغییرات غیر معمول بازار، نسبت به آن ها تصمیم گیری می کنند.
استراتژی معامله گران، نحوه سرمایه گذاری و خرید و فروش را برای آن ها روشن می کند. در واقع، استراتژی های معاملاتی براساس دیدگاه و سرمایه شما شکل می گیرند و میزان نقدینگی شما و بازه زمانی که در نظر دارید در آن کسب سود کنید، تمام معنای استراتژی شما هستند. در ادامه مقاله با مراحل ایجاد یک استراتژی معاملاتی موفق آشنا می شویم.
اهمیت تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
یکی از مهم ترین جملاتی که پیرامون بازار سرمایه شنیده ایم، اهمیت حفظ سرمایه است و مهم ترین هدف استراتژی های معامله گران بازار نیز همین موضوع می باشد. با داشتن یک استراتژی معاملاتی موفق و مناسب، سرمایه خود را در بازار از دست نمی دهید و آن را حفظ می کنید. تجربه های مختلف در سال های اخیر به ما نشان داده است که این بازار، روزهای هیجانی نیز دارد و اگر استراتژی معاملاتی موفق داشته باشید، در روزهای هیجانی نیز به بهترین نحو تصمیم گیری می کنید.
در واقع، معامله گران با مراجعه به استراتژی خود در شرایط هیجانی، روحیه خود را حفظ کرده و تصمیم های احساساتی نخواهند گرفت. همیشه تصمیماتی که بر پایه عصبانیت، ترس یا طمع باشند؛ احتمال شکست بالایی دارند و استراتژی معاملاتی نیز برای این شرایط طراحی می شود.
مراحل تدوین استراتژی معاملاتی موفق و مناسب برای سرمایه گذاران
یک استراتژی معاملاتی موفق، از ویژگی های خاصی برخوردار است و سرمایه گذاران باید از یک سری اصول پیروی کنند که در ادامه به معرفی آن ها می پردازیم.
انتخاب بازه زمانی
سرمایه گذاران با در نظر گرفتن دیدگاه خود از کسب سود، مشخص می کنند که در چه مدت زمانی می خواهند به سود برسند. 4 نوع بازه زمانی کسب سود داریم که هر سرمایه گذار با توجه به شرایط خود، توانایی ها و سرمایه مورد نظر، در یکی از این 4 گروه قرار می گیرد:
-
: نوسان گیرهای بازار طی مدت 1 روز تا 1 ماه (حتی لحظه ای)، سهم خریده شده را معامله می کنند و در نظر دارند در بالا و پایین های بازار، سودهای اندک را بدست آورند.
- سرمایه گذاری کوتاه مدت: در صورتیکه دیدگاه سود نسبت به سهم خریداری شده، بین 1 ماه تا 3 ماه باشد، در دسته کوتاه مدت قرار می گیرد.
- میان مدت: معمولا سرمایه گذاران میان مدت، بین 3 ماه تا 6 ماه برای بازدهی سهم صبر می کنند. : سرمایه گذاران بلند مدت، با قدرت تحلیل بنیادی بالا، بررسی سهم را از ریشه انجام داده و در صورتیکه از پیش بینی پیشرفت شرکت مربوطه اطمینان حاصل کنند، از 6 ماه تا 1 سال یا بالاتر، برای سوددهی آن صبر می کنند.
برای تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق، باید در ابتدا بازه زمانی مناسبی انتخاب کنید. در تحلیل تکنیکال، بازه های زمانی مختلف مانند یک دقیقه، یک ساعت، یک روز و. نمایش داده می شود و براساس تجربه، سرمایه، دانش و. هر سرمایه گذار دیدگاه زمانی فعالیت خود را مشخص می کند. در نظر داشته باشید معامله گری که در بازه زمانی بلندمدت فعالیت می کند، نیازی ندارد همانند معامله گران کوتاه مدت یا نوسان گیر، هر روز سایت های خبری و تحلیلی و یا تابلو معاملاتی سهام شرکت ها را بررسی کند.
ساخت یک ذهن سرمایه گذار
علم روانشناسی در تمامی مراحل زندگی به کمک ما می آید. در بازار سرمایه نیز، سرمایه گذاران موفق، ذهن خود را شناخته اند و معامله گران قدرتمند، یاد گرفته اند عواطف، احساسات، خشم، طمع و اعتماد به نفس کاذب خود را کنترل کنند. هیچ گاه یک سرمایه گذار موفق، تصمیمی احساسی در بازار نمی گیرد؛ در واقع سرمایه گذاران، چارچوب ذهنی قدرتمندی دارند. برای داشتن استراتژی معاملاتی موفق، باید ابتدا نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید و یک چارچوب رفتاری برای خود ایجاد کنید.
مشخص کردن روند بازار
تشخیص روند سهم در بحث تحلیل تکنیکال جای می گیرد. ایجاد خط روند براساس رفتار نمودار سهم، شکل صعودی یا نزولی بودن سهم را به شما نمایش خواهد داد. اگر مبحث تحلیل تکنیکال را به خوبی آموزش ببینید، می توانید در چند دقیقه روند سهم را مشخص کنید. ایجاد خط های روند بر روی کف ها و سقف های قیمتی، کانال ها را تشکیل می دهد و با توجه به دیدگاه سرمایه گذاری خود، کانالی معتبر برای سهم در نظر بگیرید. یک کانال معتبر، 5 نقطه برخورد با خط های روند دارد و می توانید از سیگنال دریافت شده استفاده کنید.
در نظر داشته باشید که تشخیص یک روند کار سختی است و با قطعیت خیلی بالا نیز نمی شود تصمیم گیری کرد. در این زمان، تحلیل بنیادی به میان می آید و می توانید با توجه به آمارهایی که از تحلیل بنیادی استخراج می کنید، تشخیص روند بهتری داشته باشید.
مشخص کردن میزان سرمایه برای ورود
میزان سرمایه برای ورود به هر بازار، با توجه به شرایط هر سرمایه گذار متفاوت است. این میزان سرمایه به سوددهی بازار و ریسک متقابل نیز بستگی دارد. پس از مشخص کردن میزان سرمایه ای که می خواهید وارد بازار کنید، باید نوع خرید سهام را نیز در نظر بگیرید. با توجه به مقدار سرمایه، می توانید به صورت خرید و فروش پله ای اقدام کنید، یا تمام سرمایه را به یکباره وارد سهام کنید. لازم به ذکر است که نوع حالت ورود به سهام را نیز باید در استراتژی خود مشخص کرده و به آن پایبند باشید.
در خرید سهام به صورت پله ای، سرمایه گذار با کمی ترس وارد می شود و مقداری از سرمایه را در مرحله اول وارد کرده و در صورتیکه سهام با ضرر مواجه شود، در حدضرری که مشخص کرده، با وارد کردن دوباره قسمتی از سرمایه، اقدام به کاهش قیمت میانگین می کند.
در این مقاله تنها اشاره ای به مفهوم خرید سهام به صورت پله ای نمودیم. برای استفاده از این نوع خرید و ورود به سهام با توجه به این روش، سعی کنید به طور کامل با استراتژی های مربوط به خرید و فروش پله ای آشنا شوید.
مشخص کردن نقاط ورود و خروج
مشخص کردن نقاط ورود به سهم با استفاده از ابزارهای تکنیکالی انجام می پذیرد؛ تصور کنید که طبق تحلیل بنیادی، متوجه شده اید که سهام یک شرکت"در سال آینده" سود خوبی خواهد داد؛ با استفاده از تحلیل تکنیکال متوجه می شوید با ورود در چه قیمتی، بیشترین سودآوری را خواهید داشت. مشخص کردن یک نقطه مناسب برای خرید، نیاز به دانش کافی دارد. شما باید بتوانید محدوده های حمایتی و مقاومتی را تشخیص داده و شرایط خرید و فروش سهم را در بازه مورد نظر بررسی کنید و نه تنها برای خرید، بلکه در زمانی که بخواهید سهم را بفروشید نیز این قائده وجود دارد و باید بهترین نقطه خروج از سهم مشخص شود.
مشخص کردن حد سود و ضرر
مشخص کردن حد سود، فرآیندی است که طی آن محدوده ای از قیمت سهام که در آنجا درصدی سود حاصل شده است و سرمایه گذار اقدام به فروش خواهد کرد، پیش بینی می شود. به عنوان مثال، سرمایه گذار در قیمت 1000 تومان وارد سهم شده و با تحلیل و بررسی، احتمال می دهد سهم تا 1600 رشد کند. سهامدار براساس استراتژی شخصی خود قیمت 1500 را حد سود مشخص کرده و به محض رسیدن قیمت سهام به 1500، اقدام به فروش می کند.
در صورتیکه پیش بینی رشد قیمت محقق نشود و سهم با کاهش قیمت روبرو شود، سهامدار در محدوده حد ضرر، از سهم خارج می شود. حد ضرر محدوده و قیمتی است که سهامدار مشخص کرده و در صورت رسیدن قیمت سهم به آن مقدار، سرمایه گذار اقدام به خروج از سهم می کند. به عنوان مثال، یک سرمایه گذار در قیمت 500 تومان وارد سهام می شود و حد سود 50 درصد و حد ضرر 20 درصد برای خود مشخص کرده است؛ تا زمانیکه سهم قیمتی بالاتر از 400 تومان داشته باشد، حد ضرر سهامدار را رد نکرده و زمانیکه به قیمتی بالاتر از 750 تومان برسد، به حد سود سرمایه گذار رسیده و این فرد اقدام به فروش می کند.
لازم به ذکر است که حد ضرر و حد سود اعدادی شانسی نیستند که سرمایه گذار با حدس و گمان برای خود مشخص کند؛ در واقع، با استفاده از تحلیل ها (مخصوصا تکنیکال) مشخص می شود که سهم پس از قیمت ورود، اگر بخواهد صعود کند تا چه قیمتی مقاومت خاصی نخواهد داشت و به راحتی صعود می کند و در صورتیکه دچار نزول شود، قیمت سهام شرکت مذکور تا چه حدی پایین می آید. اگر سهم از لحاظ تکنیکالی وارد کانال نزولی شود، سهامدار اقدام به خروج می کند و مشخص کردن حد ضرر، معمولا در قیمتی بالاتر از حد ورود به کانال نزولی خواهد بود.
آزمایش استراتژی معاملاتی موفق
فرض کنید استراتژی معاملاتی خود را تدوین کرده اید و می خواهید طبق آن معاملات خود را انجام دهید. هیچ انسانی نمی تواند با قطعیت بگوید که در آینده چه اتفاقی رخ می دهد؛ شما نیز با تعیین استراتژی، آینده را مشخص نکرده اید، بلکه پیش بینی خود را از اتفاقاتی که خواهد افتاد، به روی کاغذ آورده اید. بنابراین، بهترین کاری که شما بایستی انجام دهید، این است که میزان موفقیت احتمالی استراتژی خود را بسنجید و ببینید که استراتژی شما تا چه اندازه در موقعیت های مختلف، موفق عمل می کند.
به عنوان مثال، فرض کنید که استراتژی خود را 2 سال پیش تدوین کرده اید و تا به حال 2 سال از اتفاقاتی که بر مبنای استراتژی خود رقم زده اید، می گذرد. آیا استراتژی معاملاتی شما موفق بوده است؟ پاسخ این سوال را آزمونگرهای استراتژی معاملاتی به شما می دهند و شما می توانید با استفاده از این مکانیسم، استراتژی معاملاتی خود را بسنجید.
جمع بندی
فعالیت در بازارهای مالی، کار ساده ای نیست و موفقیت در این بازارها، نیازمند دانش تحلیلی فراوان و استراتژی معاملاتی موفق است؛ لازم به ذکر است که صرف داشتن استراتژی معاملاتی، نمی تواند به طور قطعی سرمایه گذاری شما را با موفقیت روبرو کند، اما داشتن استراتژی، صد برابر بهتر از نداشتن آن است. در بازار سرمایه شما مانند سربازی هستید که به جنگ رفته است و استراتژی معاملاتی به منزله زره و تجهیزات شما خواهد بود و شما را برای رویارویی با شرایط مختلف جنگی آماده می کند.
فعالیت در بورس به عنوان شغل اول
خرید، فروش و معاملات دارایی های مختلف در بازارهای مالی اگر همراه با دانش سرمایه گذاری و تحلیل باشد، می تواند بازدهی چشمگیری را برای افراد خلق کند؛ به همین دلیل، تعداد زیادی از اشخاص شغل اصلی خود را معاملات در بازارهای مختلف می دانند. امروزه معامله کردن در بسترهایی مانند بورس، ارزهای دیجیتال و. به یکی از محبوب ترین شغل ها تبدیل شده است و هر روزه تعداد نفرات بیشتری را به خود جذب می کند. این بازارها علاوه بر سودهای زیاد، ضررهای سنگینی را نیز ممکن است متحمل معامله گر کند. بنابراین فعالیت در بورس به عنوان شغل اول، نکات و جزییات خاص خود را دارد که در ادامه به بررسی آن ها می پردازیم.
هدایت افراد به سمت فعالیت در بورس به عنوان شغل اول
سوالی که پیش می آید این است که چرا افراد به سمت فعالیت در بازارهای مالی مانند بورس و. می روند؟ در پاسخ به این سوال باید خاطر نشان کرد که علاوه بر نکات جذابی که همواره بازارهای مالی برای فعالیت سرمایه گذاران داشتند، عوامل بسیار زیادی نیز در سال های اخیر به وجود آمده اند که باعث هدایت افراد به سمت فعالیت در بورس به عنوان شغل اول شده است که در ادامه مقاله به برخی از آن ها اشاره می کنیم.
شیوع ویروس کرونا
در شرایطی که به دلیل شیوع ویروس کرونا به وجود آمده است، بسیاری از افراد شغل اصلی خود را از دست داده اند و در حال حاضر نمی توانند کار جدیدی برای خود پیدا کنند؛ به همین دلیل ترجیح می دهند که بخشی از پس انداز و سرمایه خود را وارد بازارهای مالی کنند و براساس آمارهای منتشر شده، از زمان شیوع همه گیری کرونا، بسیاری از افراد فعالیت در بورس به عنوان شغل اول را انتخاب کرده اند.
پیچیدگی های راه اندازی کسب و کار
یکی دیگر از دلایل هدایت افراد به سمت فعالیت در بورس به عنوان شغل اول، پیچیدگی های راه اندازی کسب و کارهای جدید است؛ در واقع با توجه به شرایط فعلی ارز و گرانی های موجود، راه اندازی یک کسب و کار جدید، سرمایه قابل توجهی لازم دارد و با توجه به اینکه هر شغلی از همان ابتدا به درآمد عالی نمی رسد، می توان گفت که راه اندازی یک شغل جدید در قالب شرکت و. با ریسک های فراوان همراه است.
در طرف مقابل، با سرمایه گذاری درست و اصولی در بورس میتوان سرمایه خود را افزایش داد و معامله کردن را به عنوان شغل اصلی خود انتخاب کرد و بعدا با سود بدست آمده از این راه، شغل مورد علاقه و کسب و کار خود را راه اندازی کرد.
سودهای چشمگیر در بورس
یکی دیگر از عوامل اصلی در هدایت افراد به سمت فعالیت در بورس به عنوان شغل اول، بازدهی و سودهای چشمگیر است؛ چراکه با بررسی بازدهی بازارهای مختلف در سال های اخیر متوجه می شویم که افرادی که فعالیت در بورس به عنوان شغل اول را انتخاب کرده اند، وضعیت مالی و رفاه در زندگی خود را بهبود بخشیده اند و همین موضوع به عنوان یکی از عوامل جذابیت برای معامله کردن در این بازار شناخته می شود.
منعطف بودن ساعت کاری
افرادی که فعالیت در بورس به عنوان شغل اول را انتخاب می کنند، می توانند ساعت کار را به دلخواه خود انتخاب کنند و همین موضوع باعث کاهش استرس و روزمرگی می شود. به عنوان مثال، تحلیلگری را تصور کنید که 8 ساعت از روز مشغول تحلیل داده های مالی است و به دلخواه خود می تواند این 8 ساعت را در روز تقسیم کند و برخلاف کارمندان که باید در یک ساعت مشخص از روز کار خود را انجام دهند، افراد فعال در بازار سرمایه، از آزادی عمل بیشتری برخوردار هستند.
امکان فعالیت با سرمایه محدود
بازار سرمایه این امکان را برای افراد به وجود آورده است که حتی با سرمایه های کم نیز بتوانند در این بازار فعالیت کنند. در حال حاضر، حداقل مبلغ مورد نیاز برای خرید سهام یکی از شرکت های فعال در بورس یا فرابورس، 500 هزار تومان است و برای افرادی که سرمایه زیادی ندارند، مبلغ مناسبی است. بنابراین، افرادی که به دنبال فعالیت در بورس به عنوان شغل اول هستند، می توانند از این فرصت استفاده کنند.
سوالی که پیش می آید این است که افراد علاقه مند به فعالیت در بورس به عنوان شغل اول، چه مهارت هایی را باید داشته باشند؟ در پاسخ به این سوال باید خاطر نشان کرد که به طور کلی، 3 مهارت اصلی وجود دارد که می تواند فرد را در زمینه بورس به مهارت های بالا برساند و فعالیت در بورس را به عنوان شغل اصلی برای افراد داوطلب تبدیل کند:
- روانشانسی معامله گری
- مدیریت سرمایه گذاری
- آموزش برای تحلیل (تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال)
روانشانسی معامله گری در بورس
دارا بودن ذهن قوی برای معامله در بورس از اهمیت بالایی برخوردار است. بسیاری از افراد هستند که با کوله باری از دانش وارد این عرصه و بازار می شوند ولی به علت عدم تسلط روانی خود و آشنا نبودن با روانشناسی معامله گری در کار خود شکست می خورند. در روانشناسی معامله گری 3 روش جداگانه وجود دارد که بهتر است قبل از شروع کار به صورت جدی آن ها را مطالعه نمایید.
- مدیریت ریسک
- استراتژی معاملاتی
- روانشناسی معامله گری
تسلط بر مفاهیم روانشناسی معامله گری، به عبارتی داشتن ذهنی قوی و حرفه ای است که تفاوت یک تحلیلگر و معامله گر را مشخص می کند.
توانایی تحلیلگر حوزه بورس
تحلیلگر حوزه بورس می تواند با روش های موجود به تحلیل بپردازد و تحلیلی که انجام می دهد با خطا روبرو شود، که در این خصوص هیچ اتفاق نا خوشایندی اتفاق نخواهد افتاد؛ اما یک معامله گر با یک تصمیم اشتباه ضرر سنگینی را متحمل خواهد شد. در این نقطه است که روانشناسی معامله گری وارد میدان شده و نقش مهمی را ایفا می کند.
در واقع برای انجام تحلیل، نیازی به دانش روانشناسی معامله گری وجود ندارد اما یک فرد برای انجام معاملات و معامله گر شدن نیاز به دانستن روانشناسی معامله گری دارد. بنابراین کسانی که فعالیت در بورس به عنوان شغل اول را انتخاب می کنند، باید به این نکات توجه کنند.
زیان گریزی در روانشناسی معاملات
یکی از احساس هایی که خود را در بورس نشان می دهد، احساس زیان گریزی است. شما احتمالا با حدضرر آشنا شده اید؛ در واقع حد ضرر یک استراتژی معاملاتی بسیار مهم است و همه کسانی که در بورس هستند، می دانند زمانی که قیمت سهم به حدضرر برسد باید سهم را فروخت، در حالیکه حس زیان گریزی این اجازه را به معامله گر نخواهد داد.
امیدهای معامله گر در انتظار سوددهی عالی از بین می رود
معامله گر در چنین شرایطی به امید اینکه شاید قیمت به حدی که انتظار دارد برسد، سهم خود را نمی فروشد و معمولا بعد از این مرحله قیمت پایین تر خواهد رفت و همین بار روانی باعث خواهد شد که بسیاری از معامله گران در بازارهای مالی ضررهای سنگینی را متحمل شوند.
از ضرر و زیان فرار نکنید
فرار کردن از ضرر و زیان یکی از ویژگی های انسان می باشد و به همین دلیل است که معامله گر هنگام ضرر به امید بالا رفتن قیمت، سهم خود را نمی فروشد. اگر معامله گر در ابتدای کار ضرر را قبول کرده و بر حس زیان گریزی خود غلبه نماید، جلوی زیان بیشتر خود را خواهد گرفت. برای غلبه به این حس فقط کافی است که حس ضرر و زیان را بشناسید و همین شناخت باعث می شود که به آن گرفتار نشوید.
ترس در انجام معاملات
افراد برای انتخاب فعالیت در بورس به عنوان شغل اول باید ترس در معاملات را کنار بگذارند؛ چراکه احساس ترس که یک موضوع درونی نیز هست، یکی دیگر از احساسات مضر در انجام معاملات است. ترس از ضرر باعث می چگونه یک تحلیلگر حرفه ای بورس شویم شود که معامله گر نتواند به خوبی مهارت هایی را که می داند، در جای درست خود عملی نماید. ترس به شکل های مختلفی در معامله گر ظاهر می شود و در هر شیوه ای که به وجود آید مانع روند اصولی معاملات شده و در آن اختلال ایجاد می کند.
انواع ترس در معاملات
یکی از انواع ترسی که وجود دارد، ترس از وارد نشدن به معامله برای جلوگیری از ضرر احتمالی است. در این حالت، معامله گر از ترس اینکه متحمل ضرر نشود به معامله وارد نمی شود و فرصت های خوب خود را از دست می دهد. به عنوان مثال با دیدن دو نمودار منفی شروع به خیال پردازی کرده و سهم را در قیمت های بسیار پایین تصور می کند؛ همین دیدگاه های منفی معامله گر را از وارد شدن به معامله باز می دارد.
حس انتقام در روانشناسی معامله گری
این حس به رفتاری گفته می شود که شخص معامله گر بلافاصله بعد از متحمل شدن ضرر درصدد جبران آن بر میآید؛ به این رفتار، حس انتقام از بازار گفته می شود و به پدیده ای که معامله گر ضررهای متوالی خود را به علت عجله در انجام معاملات متحمل می شود، زنجیره ضرر گفته می شود.
غرور معامله گری در روانشناسی بورس
غرور معامله گری یک نوع غرور کاذب است که در طی انجام معامله سودآور در فرد به وجود می آید. اکثر معامله گران معمولا این حس را تجربه کرده اند که پس از انجام معاملات سودآور پیدرپی در شخص ایجاد می شود. فرد در این شرایط به خود مغرور شده و فکر می کند دیگر متحمل ضرر نمی شود و با همین تفکر دست به ریسک های بزرگی می زند که می تواند ضررهای زیادی را به وجود آورد. معامله گر بهتر است در چنین شرایطی دچار غرور کاذب نشود تا بتواند روند مثبت کار خود را به بهترین نحو پیش ببرد.
مدیریت سرمایه در بورس
هر استراتژی خوب دارای مدیریت سرمایه است. مدیریت ریسک در هر موقعیت واحد معاملاتی یا سرمایهگذاری اهمیت مشابهی مانند خرید سهام دارد.
زمانیکه معامله گر می خواهد سرمایه خود را به صورت صحیح در بورس سهام مدیریت نماید، باید به دنبال پاسخ این 3 سوال باشد:
- میزان ریسک در هر موقعیت در سبد خرید چه اندازه است؟
- چند معامله باز در یک زمان می توان داشت؟
- نسبت سود به ریسک چه اندازه است؟
استراتژی مدیریت سرمایه باید به معامله گر کمک کند تا هر تعداد معامله ای که او می خواهد انجام دهد را با توجه به سرمایه، در اختیار او قرار دهد. در واقع این همان روشی است که سرمایه و ریسک معامله گر را مدیریت می نماید.
مدیریت سرمایه ریسک بزرگی را بر عهده دارد
بهتر است معامله گران تازه کار با ریسک های کمتر شروع به کار نمایند و بعد از اینکه اعتماد به نفس آن ها افزایش یافت و دفتر یادداشت شخص پر از موفقیت های معاملاتی او شد، شروع به انجام معاملات پرریسک نمایند.
مدیریت ریسک و الزامات آن
مدیریت ریسک موضوع مهمی است که بیشتر سهامداران آن را بیان می کنند. در واقع بدون مدیریت ریسک مناسب، رسیدن به هدف بلندمدت با نتیجه سودآور ممکن نیست. نکته کلیدی اصطلاح بازار بورس، نسبت ریسک به سود است و هر معامله ای که انجام می شود باید مطابق با مفهوم ساده ای که از احتمالات و آمار استفاده مینماید، فراهم شود.
آموزش برای تحلیل
به طور کلی، تحلیل های موجود در بازار سرمایه را می توان به 2 دسته تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی تقسیم کرد و افرادی که به دنبال فعالیت در بورس به عنوان شغل اول هستند، بایستی به خوبی چگونه یک تحلیلگر حرفه ای بورس شویم از آن ها استفاده کنند. این 2 تحلیل نقش مهمی را در طریقه معامله کردن ایفا می کنند.
آشنایی با تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی شیوه ای برای پیش بینی رفتار احتمالی نمودار از طریق داده های گذشته مانند قیمت، تغییرات و. است. این روش تقریبا برای همه بازارهای مالی (بورس اوراق بهادار، بازار طلا، فلزات گران بها، ارزهای دیحیتال و. ) صدق می کند. تحلیلگران تکنیکال برخلاف تحلیلگران بنیادی ارزش ذاتی اوراق بهادار را اندازه گیری نمی کنند؛ در واقع، آن ها از روی تحلیل و بررسی نمودارها رفتار آینده قیمت را پیش بینی می کنند.
آشنایی با تحلیل بنیادی
افراد برای فعالیت در بورس به عنوان شغل اول باید بر روی داده های بنیادی تسلط داشته باشند. در واقع، تحلیل بنیادی روشی است که افراد می توانند ارزش ذاتی اوراق بهادار را با عوامل و داده های بنیادی ارزیابی کنند. تحلیل بنیادی هر عاملی که بر ارزش سهم تاثیر گذار باشد را در نظر می گیرد. این تحلیل با مطالعه تمامی موارد تاثیرگذار بر ارزش مانند وضعیت مالی و مدیریت شرکت، صنعت، شرایط اقتصاد کلان و. انجام می شود. هدف اصلی این تحلیل، کشف ارزش خاصی است که می توان آن را با قیمت فعلی مقایسه نمود و سرمایه گذار بتواند برای خرید و فروش سهام تصمیم گیری نماید.
جمع بندی
فعالیت در بورس به عنوان شغل اول، چگونه یک تحلیلگر حرفه ای بورس شویم به یکی از اهداف اصلی در بین سرمایه گذاران در بازارهای مالی تبدیل شده است. در واقع، افرادی که خرید و فروش در بورس را به عنوان شغل اصلی خود انتخاب کرده اند، به این نتیجه رسیده اند که بورس محل مناسبی برای کسب درآمد است. همچنین این افراد این موضوع که توانایی کسب درآمدهای زیاد از بورس خواهند داشت را باور کرده اند. کسانی که بورس را حرفه اصلی خود می دانند، واقف هستند که مانند تمامی کسب و کارها بورس نیز دارای سود و زیان خواهد بود.
انتخاب فعالیت در بورس به عنوان شغل اول نیازمند دانش و تجربه بالا است و علاقمندان به این شغل باید فراتر از چیزی که در ذهن خود دارند تجربه و دانش داشته باشند. لازم به ذکر است که فقط انجام معامله واقعی می تواند علاقمندان را به یک معامله گر حرفه ای تبدیل کند.
چگونه در بورس موفق شویم؟
همه افرادی که وارد بازار سرمایه میشوند هدفشان کسب سود و بدست آوردن امنیت مالی در این بازار میباشد ولی برخلاف تصور، بسیاری از این افراد نمیتوانند به این مقصود دست یابند و به اجبار زیان بزرگی را متحمل میشوند و بازار را با ضرر ترک میکنند؛ اما علت این اتفاق ناخوشایند چیست؟ چه فرقی بین این افراد و افراد موفق در بورس وجود دارد؟ خبرگان بورس چه چیزی میدانند که با سرمایهگذاری در بورس بهسرعت به داراییهای خود میافزایند و به سمت ثروت حرکت میکنند؟
فعالیت در بازار سهام دقیقاً مانند هر شغل و حرفه دیگری نیازمند دانش و مهارت خاصی میباشد، همانطور که یک پزشک زمانی میتواند بیماران را معالجه کند که به دانش و مهارتهای علم طبابت مسلط باشد، در بورس نیز همینگونه است به این معنا که شما زمانی مجاز به سرمایهگذاری مستقیم و معامله در بازار سرمایه هستید که دانش مورد نیاز برای موفقیت در این بازار را داشته باشید؛ چنانچه اطلاعات لازم، مهارت کافی و فرصت مورد نیاز را ندارید به شما پیشنهاد میکنیم بهصورت غیرمستقیم در بورس سرمایهگذاری داشته باشید.
افراد موفق در بورس، به این بازار به چشم یک حرفه و تخصص واقعی نگاه میکنند و برای معاملات خود ارزش بسیار زیادی قائل هستند. خبرگان این راه به خوبی میدانند که برای حفظ سرمایشان و بدست آوردن سودهای مطلوب میبایست قبل از هرکاری بر روی خود سرمایهگذاری انجام دهند و کاملاً آموزش ببینند و آگاهی خود را تا حد ممکن در این راه بالا ببرند تا کنترل سرمایهگذاریهای خود را بدست بگیرند و معاملاتشان از کیفیت بالایی برخوردار باشد. بزرگان بورسی با مسلط شدن به مهارتهای لازم در بازار سرمایه به خوبی میآموزند که در مقابل رفتارهای مختلف بازار باید چه واکنشی نشان دهند و چگونه از سرمایه خود مراقبت کنند و به آن بیافزایند.
در این مطلب توضیح می دهیم چه دانشهایی را نیاز داریم و چه نکاتی را باید رعایت کنیم تا در این بازار پر از هیجان، چگونه در بورس موفق شویم و هماند خبرگان و افراد مسلط بر این بازار دست به معاملات موفق و پرسود بزنیم.
در ادامه به دانشهای مورد نیاز جهت موفقیت در بورس میپردازیم.
۱- تحلیل:
اگر شما نیز میخواهید در بورس به امنیت مالی دستیابید و معاملاتتان در این بازار به سود منجر شود و از سرمایه خود در برابر ریسکهای موجود در این بازار محافظت نمایید، میبایست وارد فضای تحلیل و بررسی شوید، در حقیقت یکی از شروط لازم برای تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق در بازارهای مالی این است که یک تحلیلگر ماهر باشید!
تحلیل در بازارهای مالی به دو دسته اصلی تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال تقسیم میشود که در ادامه بهطور خلاصه چگونه یک تحلیلگر حرفه ای بورس شویم به شرح هریک از این موارد میپردازیم!
تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی یکی از باسابقهترین و معتبرترین روشهایی تحلیل در بازارهای مالی است که سالهاست مورد استفاده سرمایهگذاران در بورس و سایر بازارهای مالی قرارگرفته و بهخوبی امتحان خود را پس داده است.
تحلیلگران بنیادی به کمک دانش تحلیل بنیادی به بررسی صورتهای مالی، طرحهای توسعه، اهداف، اخبار و … شرکتها میپردازد و درنهایت به ارزش ذاتی شرکتها دست میابند، برای مثال اگر قیمت سهام ایرانخودرو در بازار ۱۰۰۰ تومان باشد ممکن است یک تحلیلگر بنیادی با محاسباتی که براساس مستندات انجام میدهد به این نتیجه برسد که این سهم بیش از ۷۰۰ تومان ارزش ندارد، یعنی ارزش ذاتی (value) آن در حدود ۷۰۰ تومان است!
تحلیل بنیادی از اعتبار بالایی برخوردار است و در بازه زمانی بلندمدت پاسخگو خواهد بود لذا این تحلیل بیشتر برای سرمایهگذارانی که بلندمدت میاندیشند و میخواهند ریسک کمتری را قبول کنند کاربرد دارد و خیلی به نوسانگیران و افرادی که با دید کوتاهمدت معامله میکنند توصیه نمیشود.
تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال یکی دیگر از روشهای معتبر و پرسود در بورس و سایر بازارهای مالی جهت بررسی بازار، پیشبینی آینده قیمتها و انجام اصولی معاملات میباشد.
تحلیلگر تکنیکال تنها چیزی که نیاز دارد نمودار معاملات گذشته سهام و داراییهاست، او با استفاده از نمودار و بررسی اتفاقات درگذشته، دست به پیشبینی آینده در نمودار میزند.
بهطورکلی در تحلیل تکنیکال همه چیز در نمودار مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد.
تحلیل تکنیکال میتواند برای افرادی که به نوسانگیری و معاملات کوتاهمدت نیز علاقه دارند بسیار مفید و کاربردی باشد.
یکی دیگر از مزایای دانش تحلیل تکنیکال این است که علاوه بر بورس در سایر بازارهای مالی نیز نظیر ارز، طلا، بیتکوین و…. کاربرد دارد و شما با فراگیری این دانش کاربردی میتوانید در تمامی بازارهای مالی بهعنوان یک تحلیلگر و معاملهگر موفق فعالیت داشته باشید.
۲-روانشناسی بازار:
یکی دیگر از دانشهای مورد نیاز و بسیار کاربردی برای موفقیت در بازارهای مالی، روانشناسی بازار میباشد؛ روانشناسی در بازار به طور کلی یعنی غلبه بر هیجانات و استرس در بازار و پایبند بودن به استراتژیهای معاملاتی! ممکن است شما یک تحلیلگر تکنیکال یا یک تحلیلگر بنیادی بسیار حرفهای باشید و با توجه به دانش تحلیل خود به این نتیجه برسید که برای مثال سهم فولاد میتواند برای شما سود بسیار مناسبی داشته باشد لذا آن را خریداری میکنید ولی با یک منفی بسیار ساده در بازار و ریزش خیلی کوچکی به ناگهان شما تحت تأثیر هیجانات بازار قرار میگیرید و استرس دامنگیر معاملهتان میشود لذا این ترس سبب میگردد که علیرغم اینکه می دانید فولاد سهم خوبی است بیدلیل و صرفاً برای فرار از ترس، سهم خود را میفروشید.
برای تبدیلشدن به یک معاملهگر حرفهای تحلیل بهتنهایی کافی نیست و روانشناسی نیز یکی دیگر از شروط لازم برای موفقیت در بازارهای مالی میباشد، بسیاری از بزرگان سرمایهگذاری دنیا نظیر مارک داگلاس، پیترلینچ و… بارها به اهمیت روانشناسی بازار تأکید کردهاند و آن را یک شرط جدانشدنی برای موفقیت در بازارهای مالی میدانند.
۳- مدیریت سرمایه
مدیریت سرمایه یکی دیگر از دانشهای موردنیاز برای موفقیت در بازارهای مالی میباشد؛ به این معنا که باید بدانیم که سرمایه خود را چگونه تقسیم کنیم و روی چه داراییهایی سرمایهگذاری کنیم؟
آیا الزاماً همه پول خود را باید در بورس بیاورم؟ یا همه آن را در بانک نگهداری کنم؟
مدیریت سرمایه به ما کمک میکند تا بتوانیم به بهترین نحو ممکن نقدینگی خود را تفکیک کنیم و در بازارهای سرمایهگذاری گوناگون داراییهای ارزشمند را خریداری کنیم.
اگر مقداری دقیقتر شویم در خود بورس نیز باید مدیریت سرمایه داشته باشیم تا بتوانیم با توجه به فرصت و تواناییهای محدود خود کاملاً مدیریت داراییها و سرمایه خود را عهدهدار باشیم.
به عنوان نمونه با توجه به تعداد زیاد سهام شرکتهای مختلف و سایر اوراق بهادار در بورس باید بتوانیم با کمک دانش مدیریت سرمایه پول خود را وارد چه شرکتها، چه صنایع و چه اوراقی کنیم که با کمترین ریسک ممکن بازده مناسبی داشته باشیم و از دارایی خود محافظت کنیم.
ما به مدیریت سرمایه در معاملات خود نیاز داریم چرا که میخواهیم معاملاتمان با حداقل ریسک ممکن و بازدهی مطلوب صورت گیرد.
با سرمایهگذاری کردن بر روی خودتان و آموختن سه دانش تحلیل، روانشناسی بازار و مدیریت سرمایه که در بالا به آن ها اشاره کردیم میتوانید به یک سرمایهگذار و معاملهگر موفق در بازارهای مالی تبدیل شوید و بازده بسیار مناسبی در این بازار داشته باشید.
جالب است بدانید برخلاف تصور عموم افراد که تحلیل را تنها دانش موردنیاز برای موفقیت در بازارهای مالی میدانند، برای انجام معاملات بهینه و موفق در بازارهای مالی شما میبایست به هر سه مهارتی که درموردشان صحبت کردیم تسلط داشته باشید؛ علاوه بر آن نیز آقای مارک داگلاس یکی از مشهورترین و موفقترین سرمایهگذاران و نویسنده کتاب معاملهگر منضبط میگوید برای انجام معاملاتی پیروزمندانه میبایست بیشترین تمرکزمان را بروی روانشناسی بازار بگذاریم.
همانطور که در تصویر فوق میبینید یک معاملهگر موفق کسی است که بیشترین تمرکز خود را بر روانشناسی بازار میگذارد تا بتواند به استراتژیها و تحلیلهایش پایبند باشد؛ البته این به این معنا نیست که شما نیازی به تحلیل ندارید بلکه شما باید به هر سه دانش ذکرشده مسلط باشید ولی در معاملاتتان بر روانشناسی تمرکز بیشتری داشته باشید.
امیدواریم از این مطلب استفاده کرده باشید و دانش بیشتری در مورد موضوع چگونه در بورس موفق شویم بدست آورده باشید؛ خوشحال میشویم نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
دیدگاه شما