چرا بورس در این روزها رشد نمی کند؟ | رشد بورس کی آغاز می شود؟
با اینکه بسیاری از کارشناسان در این روزها بر ارزنده بودن بازار سرمایه اشاره دارند اما این بازار متاسفانه نه حال بالا رفتن را دارد و نه توان ریزش بیشتر را! چرا بورس در این روزها علیرغم ارزنده بودن رشد نمی کند؟
به گزارش بورس تابناک، حدود یک سال و نیم است که بورس در حال ریزش است و بسیاری از نمادها از سقف خود ریزش های شدیدی را تجربه کرده اند و این در حالی است که تورم در این یک سال و نیم در حال رشد بوده است.
آمارها نشان میدهد که ۱۰۳ نماد بیش از ۸۰ درصد، ۱۲۳ نماد بین ۷۰ تا ۸۰ درصد، ۱۱۸ نماد بین ۶۰ تا ۷۰ درصد، ۹۲ نماد بین ۵۰ تا ۶۰ درصد، ۵۶ نماد بین ۴۰ تا ۵۰ درصد، ۴۹ نماد بین ۳۰ تا ۴۰ درصد و ۴۷ نماد زیر ۳۰ درصد ریزش داشته اند!
این ریزش ها نشان می دهد که بازار سرمایه در این شرایط تورمی به شدت ارزنده است و بسیاری از کارشناسان بازار سرمایه نیز از ارزنده بودن بازار می گویند اما متاسفانه در این روزها بازار سرمایه نه نای بالا رفتن دارد و نه توان ریزش بیشتر.
چرا بورس در این روزها صعودی نمی شود؟
حسین مریدسادات کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه در گفتگو با خبرنگار بورس تابناک گفت: یکی از مشکلاتی که این روزها بازار بورس با آن دست و پنجه نرم میکند عدم وجود خریدار در بازار بورس است. عدم وجود خریدار در بازار بورس در ارزش معاملات خود را نشان می دهد و متاسفانه میبینیم که هر روز نسبت به روز گذشته ارزش معاملات بازار کاهش می یابد. همچنین دیگر دیدگاه حمایتی از بازار برداشته شده است.
وی افزود: بسیاری از نمادها هم حتی نواحی حمایتی خود را از دست میدهند اما نکته نگرانکننده به واسطه ارزنده نبودن بازار نیست. بازار در حال حاضر به چرا بازار سهام رشد نمی کند؟ نوعی ارزندگی خود را در بسیاری از گروهها به نمایش می گذارد. به این دلیل که p بر e در بسیاری از گروهها و نمادها، حتی به سه تا چهار هم رسیده و این نکته نشان دهنده این موضوع است که شاید ما نمیدانیم که داریم چه چیزی را میفروشیم. اگر بخواهیم مثالی بزنیم ما طلا و جواهر داریم، اما در بیابان جرعهای آب ارزشمندتر از طلا و جواهر گرانبهاست.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: در شرایط کنونی به واسطه عدم ثبات در بازار کماکان خریداران دست به عصا حرکت میکنند و در نهایت کاهش ارزش معاملات نشان دهنده این موضوع است که باید مراقب بود و بخشی از سبد سرمایهگذاری را همواره نقد نگه داشت هر چند که بازار ارزنده است، اما شاید بتوان در قیمتهای پایینتری هم خریدها را تکمیل کرد و به هر ترتیب امیدوار هستیم که ارزش معاملات در مرحله ابتدایی و پس از برجام به بالای ۵ هزار میلیارد تومان و سپس برای اهداف بالاتر از ۱۰ هزار میلیارد قدم بردارد و به واسطه این بالا رفتن ارزش معاملات بازار سهام بتواند آورده خود برای سهامداران را داشته باشد.
چرا بورس با وجود افزایش تورم و دلار رشد نمی کند
کارشناس بازار سرمایه با اشاره به نگرانی سهامداران از اقدام دولت در کاهش سود پالایشگاه ها و غیر حقیقی بودن شاخص، علت اصلی عدم رشد بورس با وجود افزایش تورم و دلار را اعلام کرد.
به گزارش بیدار بورس، علیرضا تاج بر درباره وضعیت هفته های اخیر بازار که به دلیل ابهامات قدیم و جدید با نوسان معناداری مواجه شده با انتشار متنی با عنونا "موانع بازگشت اعتماد به بازار سهام" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: تهدیدهای متعدد تحمیلی بر بازار سرمایه باعث بیاعتمادی در سرمایهگذاران شد و اقدامی هم در راستای افزایش جذابیت بازار سهام همگام با جلباعتماد سهامداران از سوی هیچ کدام از ارکان اقتصادی مشاهده نمیشود. مذاکرات هستهای هم تقریبا به بنبست رسیده و ریسک سیاسی بیشتر شده است.
متاسفانه اظهارات دیپلماتها و سیاست گذاران هم امیدوارکننده نیست که میتواند وضعیت مذاکرات برجام را پیچیدهتر کند. این ریسک سیستماتیک در کلیت بازار حاکم است.
در صنایع مختلف هم تصمیمهای غیرکارشناسی یا حداقل عدمحمایت از صنایع به وضوح قابلمشاهده است. در برههای موضوع عوارض صادراتی مطرح بود که پس از ۲ماه حذف شد و این شائبه را بهوجود آورد که هر لحظه ممکن است ضد بازار سرمایه تصمیم جدیدی اتخاذ شود. در هفتههای اخیر هم موضوعاتی پیرامون افزایش نرخ بهره وجود داشت که در روند آتی بازار سرمایه اثرگذار است.
قطع برق در فصل تابستان نیز یقینا صنایع مهم بورسی را تحتتاثیر قرار خواهد داد. موضوعات دیگری اعم از عدم تعیین و تکلیف فروش بلوکی خودروییها و افزایش قیمت در صنعت شوینده که به رغم افزایش هزینههای مواداولیه و پرسنلی اجازه افزایش نرخ ندارد نیز مطرح است. علاوه بر سایه افکندن ریسک سیاسی و تهدید آن در کلیت بازار در تک تک صنایع نیز متاسفانه ریسکهای متعدد و ابهامات زیادی وجود دارد.
با این همه میشد با تمام ریسکها شاهد بازاری مثبت بود. چرا که قیمت سهام در کف هستند و با توجه به افزایش دلار همچنان انتظار سودآوری حتی در صورت قطع برق و افزایش نرخ خوراک بسیاری از شرکت وجود دارد. منتها در شرایطی که دولت حمایتی اصولی و نه پولی از بورس بهعمل نمیآورد و تصمیمات اغلب برخلاف منافع بخش مولد اقتصاد و سرمایهگذاران است، نه تنها پول ترغیب به ورود به این بخش نخواهد شد بلکه داراییهای غیر مولد همانند مسکن، طلا و ارز مأمن جدید خواهند بود.
شائبه سهامداران از اقدام دولت در کاهش سود پالایشگاه ها
به طور معمول شاخص بورس با نفت همبستگی داشته و اکنون چنین وضعیتی وجود دارد اما افزایش نرخ نفت باید بهطور مستقیم بر نرخ فروش محصولات پالایشی اثرگذار باشد. زمانی که پالایشگاه ها اقدام به انتشار گزارشهای محتاطانه میکنند و چنین افزایشی در صورتهای مالی قابل رویت نیست، شائبه ای ایجاد میشود مبنیبر اینکه ممکن است شرکت پالایش چرا بازار سهام رشد نمی کند؟ و پخش که نماینده دولت است از سود شرکتهای پالایشی برای خود تامین مالی جدا گانه کند.
این مهم از نگاه سرمایهگذار به سایر صنایع نیز بسط پیدا میکند. بنابراین باید به سرمایهگذار حق داد که جانب احتیاط را پیشه کند و سرمایهگذاری را به حداقل برساند.
در این میان دلار هم بازار آزاد سقفهای جدیدی را شکست و توانست رکوردی را به ثبت برساند اما همچنان با نرخ دلار نیمایی فاصله ۳۰درصدی دارد. شرکتهای صادرکننده بیشترین چشمانداز افزایش سودآوری را تحتتاثیر تعدیلات اسکناس آمریکایی و قیمتهای جهانی خواهند داشت اما باید دلار را با نرخ نیمایی تبدیل کنند. زمانی که نرخ نیما با تغییرات قابلملاحظهای همراه نشده، انتظار افزایش قیمت سهام را نباید داشت.
شاخص غیرحقیقی بورس و ادامه رانت خواری!
سرمایهگذاران در بورس با شاخص غیرحقیقی مواجه هستند که به تشدید بیاعتمادی منتهی میشود. چرا که سهامداران در یک ماه اخیر شاهد افت ۲۰ تا ۲۵ درصدی پرتفوی بود اما شاخص کل بورس چنین رقمی را نشان نمیدهد که منجر به بیاعتمادی شده است. از سوی دیگر متاسفانه تصمیمگیران اقتصادی هم یا با ساز و کار بورس آشنایی نداشته یا اعتقاد و اعتمادی به بازار سهام ندارند.
به نظر میرسد با مخابره چند خبر خوشایند، نقدینگی مجددا وارد بازار سهام شود. در بازار ارز دلار نیمایی به ۴۲۰۰ تومانی گذشته تبدیل شده و دلار شرکتی که سهامدار اقدام به سرمایهگذاری در آن کرده است میتواند با نرخ آزاد به فروش برسد اما ۳۰ درصد پایینتر به فروش میرسد و عدهای از این رانت منتفع میشوند.
به جای اینکه این پول وارد جیب سهامدار شود به افراد دارای رانت، داده و یقینا باعث بیاعتمادی میشود. این فاصله نرخها یادآور تجربه ۴ سال اخیر (در باب ارز ترجیحی) است. تکرار تجربه، متاسفانه از تجربیات در خصوص چند نرخی بودن ارز درس گرفته نشده است. در حالحاضر یا باید بانک مرکزی نرخ بازار آزاد را بشکند یا تسلیم شده و نرخ نیما را افزایش دهد. فاصله بین دو نرخ صرفا رانتی است که از بازار سرمایه کسب شده و به عدهای خاص تخصیص داده میشود. در واقع این مهم شبیه همان اتفاقی است که قیمتگذاری دستوری در خودرو ایجاد کرده است.
نگرانی بی مورد از کاهش قیمتهای جهانی
به تازگی آمار تورم آمریکا منتشر شده و افت بازارهای جهانی در صورتی در بورس ایران تاثیرگذار است که منجر به افت قیمت کالاهای اساسی همانند فلزات، محصولات غذایی و. شود. جنگ روسیه و اوکراین هم در جریان است و بهنظر نمیرسد افت محسوسی در قیمتهای جهانی اعم از فلزات، پتروشیمی و محصولات غذایی رخ دهد. حتی اگر افتی هم پیشبینی شود مگر این صنایع در یک سالگذشته با قیمتهای جهانی تقریبا دوبرابری، افزایش سودی را تجربه کردند؟ سهامداران گروه روی که قیمت هر تن از ۲ به ۳۸۰۰ دلار رسید مگر چنین افزایشی را در صورتهای مالی مشاهده کردند که اکنون کاهش قیمتهای جهانی بتواند اثرات محسوسی در روند صنایع داخلی ایجاد کند؟
متاسفانه صرفا باید شاهد افزایش قیمتهای جهانی و کالاهای اساسی در تابلوی بورسهای خارجی بود و چندان این افزایش را در بورس مشاهده نشده و اغلب سهام در کف قیمتی سالهای گذشته قرار دارند. بنابراین نگرانی درخصوص کاهش قیمتهای جهانی بیمورد است.
نکته اینجا است که شرکتهای داخلی اقدام به فروش محصولات میکنند اما چرا محصولاتی مانند اوره و روی با نرخهای جهانی به فروش نمیرود؟ چه اتفاتی درحال افتادن است؟ از جیب سهامدار به جیب چه کسی میرود؟ این مهم ابهامی بزرگ برای سهامداران صنایع مختلف است.
علت اصلی عدم رشد بورس با وجود افزایش تورم و دلار
با افزایش تورم و دلار، قیمت سهام هم باید افزایش مییافت ولی زمانی سهام افزایشی میشود که اعتماد سرمایهگذار جلب و وجوه نقد جدید وارد بازار شود. چرا که تجربه سرمایهگذار طی چند سال اخیر نشان داده در هر بحران سیاسی، سود در دلار، سکه، خودرو یا سایر داراییهای غیر مولد است اما در نقطه مقابل افرادی که در بازار سهام سرمایهگذاری کردند با زیان مواجه بودند.
بنابراین ظرفیت های بازار سرمایه، کف قیمتی و پیش بینی سود فقط بر روی کاغذ بوده و تا زمانی که اعتماد سرمایهگذار خرد جلب و اتفاقات تلخ گذشته فراموش و نقدینگی وارد بازار نشود، ظرفیت های بازار سرمایه بالفعل نخواهد شد.
در این میان موضعگیری ارکان اقتصادی از وزارت صنعت تا وزارت اقتصاد اغلب برخلاف منافع بازار سرمایه بوده و متاسفانه تصمیمگیران اقتصادی با ساز و کار بورس آشنایی ندارند. از سویی متولیان بازار سرمایه توان مذاکره مستقیم با تصمیمگیران کلان را ندارند. به طوریکه آخرین مورد مربوط به عدم ورود خودرو در بورسکالا و ضربه تاریخی به شاکله بورس بود و با یک نامه شبانه، همهچیز لغو شد تا مشخص شود توان حمایت از سهامدار در برابر تصمیمگیران کلان اقتصادی وجود ندارد.
پیشبینی بورس فردا / چرا بازار سرمایه رشد نمیکند؟
به گزارش روند بازار به نقل از تجارتنیوز، شاخص کل بورس امروز با رشد هفت هزار و ۶۷۵ واحدی به محدوده یک میلیون و ۴۵۰ هزار واحدی رسید. شاخص هم وزن چرا بازار سهام رشد نمی کند؟ نیز با رشدی قابل توجه و امیدوارکننده برای صاحبان سهمهای کوچکتر به کار خود پایان داد. رشد دو هزار و ۷۷ واحدی شاخص هم وزن باعث شد تا جای پای این سنجه بورسی در کانال ۴۰۰ هزار واحدی تثبیت شود و رقم ۴۱۰ هزار واحدی به ثبت برسد.
برزو حقشناس، کارشناس بازارهای مالی در گفتگو با تجارتنیوز گفت: بازار برای فردا یک مقدار پرعرضه است و به نوعی روز خوبی برای سهامداران نخواهد بود. حتی ممکن است تعداد سهمهای منفی بیش از تعداد سهام مثبت در بازار باشد.
این کارشناس بازارهای مالی توضیح داد: بورس یک سری سیگنالهای امیدوار کننده برای حجم و ارزش معاملات میدهد و امروز به بیش از چهار هزار میلیارد تومان رسید. ولی همچنان یک سری سیگنالهای ناامیده کننده نیز در بازار وجود دارد.
بورس همچنان سردرگم است
وی ادامه داد: برای مثال خروج پول از بازار سرمایه نگران کننده است. البته نکته اسیاسی سردرگمی بازار سرمایه در گروههای ریالی (گروهای که این روزها به واسطه سیگنال مثبت برجام رشد کرده است) و دلاری است. در حال خبر دقیق و موثقی درباره برجام و آینده بازار سرمایه نیست.
به گفته این کارشناس، بازار سردرگم همان بازار نوسانی است.
حقشناس تاکید کرد: کلیت اقتصاد کشور در انتظار یک خبر قطعی است. دوسال برزخ برجام باعث شده که سرمایهگذاران سردرگم باشند.
وی در پایان با اشاره به صف شدن استقلال گفت: هنوز سهام سرخابیها کشف قیمت نشده است. اما ارزش مارکت این دو تیم با توجه به گزارشها و صورت مالیها این نیست. دو باشگاه برند هستند و یک سری دارایی دارند و باتوجه به این وضعیت صف فروش شدن سهام استقلال طبیعی است. معاملات بورس بر مبنای هوداری نیست و تنها هواداران چند روز میتوانند خرید کنند.
رفتار تکراری بورس طی دو سال /پیش بینی بازار سهام
بورس تهران روز چهارشنبه وضعیت چندان خوبی نداشت و احتمالا امروز هم معاملات با حجم کم و متمایل به افت شاخص ها دنبال شود.
به گزارش اقتصادنیوز، معاملات بازار سهام همچنان با حجم و ارزش کم و در شرایطی دنبال می شود که محرکی قوی برای صعود بازار دیده نمی شود. از سال 99 که بورس سقوطی سنگین را تجربه کرد تا به حال، در اکثر مواقع نسبت سود به قیمت سهم ها جذاب بوده و تحلیلگران بنیادی هم این موضوع را بارها مطرح کرده اند. اما وقتی پول در گردش بازار کم باشد، سهام هم پتانسیلی برای رشد ندارد.
در حال حاضر هم وضعیت بورس از نظر بنیادی وضعیت بدی نیست. حداقل می توان گفت نسبت به تابستان 99 که سهم ها با شتاب بسیار زیادی در حال رشد بودند، وضعیت بازار بسیار بهتر است. اما آن موقع بورس رشد می کرد چون پول جدید وارد بازار می شد و الان بازار رشد نمی کند چون نقدینگی در حال خروج از بازار است.
البته در حد فاصل دو سال گذشته، چند بار پیش آمده که بازار رشدی حدودا یک ماهه داشته باشد، اما پس از آن به مدت چند ماه بورس وارد فاز نزولی شده و دوباره افت قیمت نمادها از سر گرفته می شود.
یک رشد در راه است، اما نه تا سقف تاریخی
در شرایط فعلی بورس در آخرین روزهای فاز نزولی چند ماهه خود است و انتظار می رود به زودی یک فاز صعودی دیگر آغاز شود. اما این بار هم احتمالا مثل دفعات قبل، صعود بازار حدودا یک ماهه باشد و پس از آن دوباره یک فاز رکود دیگر از راه برسد.
پس در این روزها افرادی که نقدینگی دارند می توانند با سرمایه گذاری در سهم هایی که نسبت سود به درآمد جذاب تری دارند، انتظار یک بازدهی معقول را در میان مدت داشته باشند. اما فعلا شرایط به گونه ای نیست که بتوان با اطمینان از رسیدن شاخص به قله 2 میلیون واحدی سخت گفت.
نقدینگی موجود در بازار، برای رشد آن کفایت نمی کند. ارزش معاملات بازار سهام مدت هاست که در محدوده 3 هزار میلیارد تومان و اکثرا پایین تر از این رقم قرار دارد. آخرین باری که ارزش معاملات خرد بیش از 4 هزار میلیارد تومان ثبت شد، اوایل تیر ماه بود که بیش از 80 روز از آن می گذرد.
بورس کم رمق
چهارشنبه هفته گذشته هم ارزش معاملات خرد حدود 2300 میلیارد تومان ثبت شد. پس فعلا نقدینگی در بازار برای صعود کافی نیست و اگر هم ارزش معاملات بالا برود، در سطحی خواهد بود که یک رشد موقت در بازار اتفاق بیفتد.
ضمن اینکه حقیقی ها نیز ماه هاست که در حال خارج کردن نقدینگی خود از بازار سهام هستند و در سه هفته معاملاتی گذشته نیز تنها یک بار حقیقی ها به بازار پول جدید تزریق کرده اند که رقم آن بسیار کوچک بود.
در این شرایط برای بازار امروز مجددا معاملاتی کم رمق و با میل شاخص ها به افت پیش بینی می شود. اگر هم رشدی اتفاق بیفتد، فعلا نمی تواند چندان بزرگ و قابل توجه باشد.
چرا با وجود رشد شاخص، مردم با بورس آشتی نمی کنند؟
مجید عبدالحمیدی، کارشناس و فعال بازار سرمایه در مورد علت آشتی نکردن مردم با بورس توضیحاتی ارائه داد.
به گزارش وقت صبح به نقل از خبرآنلاین؛ در آخرین روز معاملاتی سال ۱۴۰۰ شاخص بورس در عدد یک میلیون و ۳۶۷ هزار واحد قرار داشت و حالا با رشدی در حدود ۱۵۹ هزار واحدی، روی عدد یک میلیون و ۵۲۶ هزار واحد ایستاده است.
این نشان میدهد که شاخص بورس ۱۱.۶ درصد رشد داشته است. با این وجود، شاخص فاصله کمی با عدد یک میلیون و ۵۷۳ هزار و ۴۰۶ واحد ششم شهریور سال گذشته دارد.
کارشناسان اعتقاد دارند؛ یکی از مواردی که برای پیشبینی آینده بازار مورد توجه سهامداران است، جریان ورود و خروج پول حقیقیها است.
آمار مشارکت در عرضههای اولیه نشان میدهد ورود پول حقیقی به بازار که طی یک ماه گذشته اتفاق افتاده، از جانب فعالان جدید رخ نداده، بلکه همان فعالان قبلی بازار سهام، نقدینگی جدید وارد بورس کردهاند.
به عبارتی می توان گفت افرادی که در اثر سقوط ۹۹ و رکود و افت سال ۱۴۰۰ از بورس خداحافظی کرده و پول خود را خارج کرده بودند، همچنان در بازارهای دیگر فعال هستند چرا بازار سهام رشد نمی کند؟ و پول آنها درگیر بازار سرمایه نیست.
قهر مردم با بورس
در همین رابطه، مجید عبدالحمیدی، کارشناس و فعال بازار سرمایه در مورد دلایل آشتی نکردن مردم با بورس گفت: جریان ورود و خروج پول حقیقیها یکی از عواملی است که فعالان بازار همیشه آن را بررسی میکنند.
گرچه هفته گذشته از این نظر اتفاق نگران کنندهای رخ نداده، اما آمار شرکتکنندهها در عرضههای اولیه اخیر جالب نبود و می توان نتیجه گرفت ورود پول حقیقی به بازار که طی یک ماه گذشته اتفاق افتاده، از جانب فعالان جدید رخ نداده بلکه همان فعالان قبلی بازار سهام، نقدینگی بیشتر و جدید وارد بورس کردهاند.
این فعال بازارسرمایه تاکید کرد: دولتها به ویژه در دو دهه اخیر برخلاف شعارهای خود و اعتماد عمومی عمل کردند و این باعث شده که مهمترین بازار مالی کشور که براساس عرضه و تقاضا شکل گرفته، از درجه اعتماد عمومی تا حد زیادی ساقط شود.
عبدالحمیدی با ذکر مثالی تصریح کرد: در سال ۱۳۹۹ تمام ارکان دولتی و فراقوهای، مردم را به حضور در بورس فراخواندند، اما در نهایت بدون توجه به هشدارهای کارشناسی پس از تامین مالی بیش از ۶۰۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه عملیاتی خود، مردم را به امان خدا رها کردند و اکنون هم هیچ کس گوشش بدهکار اعتراضات عمومی نیست.
وی متذکر شد: بازی با اعتماد عمومی مردم، بازی کاغذ با آتش است و همین است که میبینیم وقتی دولت میکوشد که قیمتها را مدیریت کند، بازار هیچ اعتمادی به دولت ندارد و افراد میکوشند تا در بازارهای موازی و دلالی، در برابر دولت دارایی خود را حفظ کنند.
نقش مشکلات ساختاری بورس
عبدالحمیدی خاطرنشان کرد: نقش مشکلات ساختاری بورس در این میان چگونه است؟ بورسی که امروز داریم، میراث بد اقتصادی است، چون بورس با کلی مشکلات جدید به مدیریت جدید رسیده است.
وی یادآور شد: دولت قبل از طریق وزارت اقتصاد هم با خصوصیسازیها ایجاد عرضه میکرد و از آن طرف هم در بخش تقاضا با باز گذاشتن دست بانکها به ورود در بورس و اعطای تسهیلات و حمایت از شبهدولتیها و صندوقهای بازنشستگی و نهادها به تقاضا کمک میکرد و در نتیجه قیمتها بالا میرفت.
این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: مردم با دیدن رشد قیمتها وسوسه شده و وارد بازار میشدند، اما مدتی بعد روشن شد که این رشد حبابی و مصنوعی بوده و پایدار نیست و ضرردهی سهامداران خرد شروع شد و لذا آنها هم به نوعی با بازار قهر کردند و این قهر با وجود همه تحولات سیاسی در پرونده هستهای همچنان ادامه دارد.
عبدالحمیدی خاطرنشان کرد: امید است با تعیین تکلیف پرونده مذاکرات برجام و ثبات سیاسی و دور شدن از قیمتهای دستوری با یک شیب ملایم در آینده مردم به سمت بورس دوباره حرکت کرده و اعتماد از بین رفته برگردد.
دیدگاه شما