عوامل موثر در انتخاب تایم فریم چیست؟


Ethereum

عوامل موثر در انتخاب تایم فریم چیست؟

حتی پیش از اینکه به دنیای معامله‌گری وارد شوید، باید یک استراتژی معاملاتی داشته باشید تا بتوانید برای مدت زمانی طولانی در این فضا دوام بیاورید.

در آموزش فارکس حرفه ای،یک استراتژی معاملاتی خوب می‌تواند از قسمت‌های مختلفی تشکیل شده باشد، اما بطور کلی هر برنامه معاملاتی موفق بایستی دو ویژگی اصلی و کلیدی را داشته باشد. این دو ویژگی ضروری و حیاتی هر استراتژی معاملاتی موفق عبارتند از اینکه اولاً سودها بزرگتر از ضررها باشند و ثانیاً مدیریت ریسک مطمئنی در آن لحاظ شده باشد.

در ادامه گام به گام به شما توضیح می‌دهیم که در طراحی استراتژی معاملاتی خود به چه نکاتی باید توجه کنید.

اما اساساً چرا باید یک استراتژی معاملاتی داشته باشیم؟

اولین و مهمترین دلیل لزوم داشتن یک استراتژی معاملاتی این است که به شما کمک می‌کند معاملات خود را زیر نظر بگیرید. اگر برای انجام معاملات خود یک سیستم نداشته باشید، در این صورت پیدا کردن فرصت‌های معاملاتی و کار کردن در شرایط متغیر و جدید بازار بسیار دشوار خواهد شد.

بعلاوه، داشتن یک استراتژی معاملاتی موفق سبب می‌شود در طول مسیر حرفه‌ای خود ثبات قدم داشته باشید. چرا که اگر بطور سیستماتیک بدانید به دنبال چه موقعیت‌هایی هستید، در این صورت توانایی شما در تشخیص فرصت‌های معاملاتی به مرور بهبود می‌یابد.

ملزومات یک استراتژی معاملاتی

یک استراتژی معاملاتی خوب از ۴ بخش اصلی تشکیل می‌شود که عبارتند از:

  • تشخیص جهت کلی حرکت بازار
  • تعیین حدود سود و ضرر
  • تعیین تایم‌فریم کاری
  • داشتن یک برنامه مدیریت ریسک

منظور از تشخیص جهت کلی حرکت بازار این است که برای مثال فکر می‌کنید بازار سهام صعودی است یا نزولی.

اساساً تشخیص تمایل حرکتی بازار به شناسایی جهت روند و همچنین تصمیم نهایی شما مبنی بر اینکه بالاخره جزو دسته خریداران باشید یا فروشندگان، کمک می‌کند.

خود فرایند تشخیص تمایل حرکتی بازار را می‌توان به دو قسمت تقسیم نمود:

  • پیش‌بینی اینکه قیمت به احتمال قوی به سمت بالا یا پایین حرکت خواهد کرد
  • قوانین معاملاتی که تشخیص شما در مورد جهت حرکت بازار را تائید کنند

چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق طراحی کنیم؟

به منظور تعیین نقاط ورود معاملات خود می‌توانید به دو طریق عمل کنید:

به ویژه وقتی در بازار سهام معامله می‌کنید، توصیه می‌شود حتی اگر فقط بر مبنای تحلیل تکنیکال کار می‌کنید، در خصوص فاندامنتال و مباحث بنیادی معامله خود نیز اطلاعاتی داشته باشید. برای این منظور صرفا کافی است بدانید چه مسائل و عوامل فاندامنتالی (بنیادینی) در حال حاضر روی سهام مورد معامله شما تأثیرگذار هستند.

برای مثال باید از تاریخ سود سهام مورد نظر خود مطلع باشید، چرا که این مورد روی ارزش سهام شما خیلی موثر است و می‌توانید با مهارت‌های تکنیکال خود از آن به نفع خود استفاده کنید.

تا جایی که به تحلیل تکنیکال مربوط می‌شود، باید سطوح مهم حمایتی و مقاومتی بازار را تعیین کنید و ببینید که آیا قیمت موفق به شکست آن‌ها می‌شود یا خیر. الگوهای نموداری و ابزارهای بسیاری برای تحلیل تکنیکال وجود دارند مانند مَکدی (MACD)، RSI، باندهای بولینجر، سطوح فیبوناچی، میانگین‌های متحرک (مووینگ اورج‌ها) و … که همگی به هم مرتبط هستند و می‌توانید از آن‌ها برای اینکه بالاخره بخرید یا بفروشید کمک بگیرید.

۱- تعیین حدود سود و ضرر معاملات

تعیین حدود سود و ضرر از آن دست اقداماتی است که دقیقا پیش از ورود به هر معامله باید انجام دهید. البته این کار در صورتی تاثیرگذار است و ضرورت دارد که پیش از آن مطمئن باشید اساساً معامله مورد نظر شما به لحاظ نسبت سود به ضرر عقلانی و به صرفه است.

با تعیین یک حد ضرر برای معامله که از موجودی حساب شما محافظت کند، در واقع ضررهای معاملات خود را به حداقل می‌رسانید.

بعلاوه باید در تعیین حد سود معاملات خود نیز واقع‌بینانه عمل کنید. برای این منظور مهارت‌ شما در خوانش و درک پرایس اکشن می‌تواند در تعیین سطوح مناسب برای حد سود معاملات بسیار کمک‌کننده باشد.

۲- تایم‌فریم دلخواه خود را مشخص کنید

هیچ تایم‌فریم مناسب یا غیرمناسبی برای معامله کردن وجود ندارد، بلکه انتخاب تایم‌فریم صرفاً به شخصیت و روحیات شما بستگی دارد. برای مثال اگر می‌خواهید معاملات خود را زیر نظر داشته باشید و نمی‌توانید کاهش موجودی حساب (Drawdown) خود را در زمان باز بودن معامله تحمل کنید، یا اینکه می‌خواهید خیلی سریع از بازار سود بگیرید و خارج شوید، در این صورت تایم‌فریم‌های پایین و میان‌روزی انتخاب مناسبی برای شما خواهند بود.

اما اگر شغل دیگری هم داشته باشید، در طول روز نمی‌توانید تایم‌فریم‌های پایینی مانند ۵ دقیقه، ۱۵ دقیقه یا یک ساعته را به دقت دنبال کنید. اما خبر خوب برای این افراد این است که معامله‌گری در بازار سهام بیشتر برای سرمایه‌گذاری‌های بلندمدتی در حدود ۱ تا ۳ سال مناسب است.

به هر حال هیچ راز و رمز و تکنیک و روش خاصی برای انتخاب یک تایم‌فریم مناسب وجود ندارد. در این مورد باید با توجه به شرایط خود، به تنهایی تصمیم بگیرید.

۳- استراتژی مدیریت ریسک

مدیریت ریسک با اختلاف مهمترین بخش استراتژی معاملاتی شما محسوب می‌شود. اگر قصد دارید در زمینه معامله‌گری به موفقیت برسید و یک استراتژی معاملاتی سودآور برای خود طراحی کنید، باید به شدت به قوانین مدیریت سرمایه خود پایبند باشید.

دقت کنید که ریسک هر معامله حداقل به اندازه نصف سود آن باشد، یا به عبارتی دیگر سود احتمالی معامله به اندازه دو برابر ضرر احتمالی آن باشد. در هر صورت هرچه نسبت سود به ضرر معاملات بیشتر باشد، بهتر است. در این صورت حتی اگر درصد موفقیت معاملات شما کمتر از ۵۰ درصد باشد، باز هم می‌توانید سودآور باشید.

قانون ۲ درصد یک استراتژی مدیریت سرمایه شناخته شده است. این قانون بیان می‌کند که شما هرگز نباید برای هر معامله روی بیشتر از ۲ درصد موجودی حساب خود ریسک کنید. قانون ۲ درصد نه تنها باعث می‌شود بتوانید ضررهای خود را مدیریت کنید، بلکه سبب می‌شود عملاً احتمال اینکه حساب خود را کلاً از دست بدهید، به صفر برسد.

برای مثال:

فرض کنید ۲۵٫۰۰۰ دلار در حساب معاملاتی خود دارید. اگر فقط به اندازه ۲ درصد این مبلغ در یک معامله با نسبت سود به ضرر ۳:۱ ریسک کنید، در این صورت ضرر احتمالی شما در این معامله برابر ۵۰۰ دلار خواهد بود، در حالیکه سود احتمالی آن معادل ۱۵۰۰ خواهد بود.

هدف از معامله‌گری این است که سود کنید و به درآمد برسید و یک استراتژی مدیریت ریسک مناسب می‌تواند به شما در دستیابی به این هدف بسیار کمک کند.

نتیجه‌گیری

به هنگام طراحی و تعیین قوانین استراتژی معاملاتی، بسیار لازم و ضروری است که فرد آگاهی کاملی از شخصیت و روحیات خود داشته باشد. به این دلیل که شخصیت شما خواه ناخواه به استراتژی شما گره خورده است. هیچ دو معامله‌گری یکسان نیستند. یک معامله‌گر ممکن است در تایم‌فریم‌های میان‌روزی به موفقیت برسد و دیگری شاید بلندمدت کار کند و خیلی بیشتر هم سودآور باشد.

اگر می خواهید بصورت حرفه ای در زمینه طراحی استراتژی های موفق در فارکس اطلاعات کسب کنید،مقاله زیر را مطالعه کنید

نمودار تحلیل تکنیکال اتریوم (آبان ۱۴۰۱)

Ethereum

تحلیل تکنیکال اتریوم

تحلیل تکنیکال یکی از ابزار های متعددی است که در اختیار تریدرها قرار دارد. تحلیل تکنیکال، تاریخچه و سوابق یک کوین خاص همراه با نمودار های قیمت و حجم معاملاتش را بررسی می کند. آنچه که برای تحلیل تکنیکال اتریومیا هر رمز ارز دیگری لازم است، شناخت ایده های محوری تئوری Dow است. همچنین شناخت روند های صعودی و نزولی بازار که گاها روندی در بازار وجود ندارد و قیمت، داخل کانالی خاص جلو و عقب می رود. لازم به ذکر است خرید رمز ارز از صرافی های مختلف، ممکن است با قیمت های متفاوتی انجام شود.

با توجه به اینکه این تحلیل تکنیکال، نمودار و قیمت لحظه ای اتریوم، بازتابی از ابزار تکنیکال سایت تریدینگ ویوو است، مسئولیت استفاده از آن به عهده کاربران می باشد. رمزارز نیوز مسئولیت و پیشنهادی در قبال استفاده یا وقوع این تحلیل ندارد.

آموزش استفاده از نمودار عقربه ای تحلیل تکنیکال اتریوم

برای استفاده از نمودار عقربه ای تحلیل تکنیکال اتریوم، کافی است از بالای نمودار، بازه زمانی (تایم فریم) مورد نظر خود را انتخاب کنید. مثلا 1 Minute (یک دقیقه ای)، 1 Hour (یک ساعته) یا 1 Month (یک ماهه).

سپس در زیر نمودار نتیجه تحلیل تکنیکال را مشاهده کنید. این نتیجه 5 حالت دارد:

Buy: پیشنهاد به خرید

Sell: پیشنهاد به فروش

Neutral: پیشنهاد به نگهداری

Strong Buy: پیشنهاد اکید به خرید

Strong Sell: پیشنهاد اکید به فروش

برای مثال اگر شما بازه زمانی 1 روزه (1 Day) را انتخاب کنید و نتیجه تحلیل تکنیکال Buy (پیشنهاد به خرید) باشد، به این معنی است که از نظر اندیکاتورهای تکنیکال، قیمت این رمزارز پس از 1 روز (24 ساعت دیگر) از قیمت فعلی بیشتر خواهد بود. بنابراین پیشنهاد تحلیل تکنیکال، خرید است.

آموزش تحلیل تکنیکال قیمت اتریوم

نمودار تکنیکال اتریوم

تحلیل تکنیکال اتریوم

اتریوم یک پلتفرم منبع‌باز و عمومی است که بر پایۀ بلاکچین ساخته شده است. هدف از ایجاد اتریوم فراهم کردن بستری برای قراردادهای هوشمند و ساخت اپلیکشن‌های غیرمتمرکز (Dapp) بود. اتریوم از ارزهای دیجیتال نسل دوم به حساب می‌آید؛ یعنی ارزهای دیجیتالی که تلاش می‌کنند فعالیت‌های مختلف انسانی، از امور مالی گرفته تا شبکه‌های اجتماعی، را غیرمتمرکز سازند. اتر (ETH) ارز دیجیتال اختصاصی شبکه اتریوم است. تحلیل تکنیکال اتریوم می‌تواند در شناخت بهتر روند قیمتی این ارز دیجیتال ما را یاری کند.

اتریوم چیست؟

مؤسس شبکه اتریوم، ویتالیک بوترین (Vitalik Buterin)، قصد داشت ایده‌ای را در بیت‌کوین اجرا کند که به توسعه برنامه‌های کاربردی مربوط بود و اجرای طرحش در بیت‌کوین ناکام ماند. بوترین پس از راه‌اندازی بلاکچین اتریوم در سال 2015، همان ایده را در قالب قراردادهای هوشمند اجرا کرد. قرارداهای هوشمند قراردادهایی هستند که مفاد آن به صورت کد در شبکۀ اتریوم نگهداری می‌شود و توسعۀ اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز بر پایۀ آن امکان‌پذیر شده است. امروزه می‌توانیم کاربرد قراردادهای هوشمند را در توکن‌های غیرمثلی (NTF) مشاهده کنیم. هر توکن NTF که خریده می‌شود و مجدداً به فروش می‌رود، در مفاد قراردادش ذکر شده که سهمی از هر معامله به هنرمند خالق اثر برسد و این به صورت کد در قالب قرارداد هوشمند خود‌به‌خود اجرا می‌شود. کاربرد قراردادهای هوشمند، تنها به این مورد محدود نمی‌شود و گستره‌ای از ابداعات و امکانات جدید را در بر‌ می‌گیرد. تحلیل تکنیکال اتریوم کمک می‌کند تا با رصد پیشینه قیمتی ETH بتوانیم آینده این ارز دیجیتال را پیش‌بینی کنیم.

تاریخچه قیمت اتریوم

پس از راه‌اندازی بلاکچین اتریوم تحت رهبری بوترین، با اینکه قیمت ETH در تمام سال 2015 زیر 1 دلار بود، اما سرمایه‌گذاران در این پروژه پتانسیل رشد زیادی را می‌دیدند. با شروع سال 2016، در هفتۀ اول، قیمت ETH مقاومت 1 دلاری را شکست. ماه بعد قیمتش دوبرابر شد و به بالای 2 دلار رسید. قیمت ETH تا پایان سال با همین سرعت به پیش می‌راند و در ماه جولای از 12 دلار هم فراتر رفت. سپس شرایط اتریوم تثبیت شد و پس از مدتی سال 2016 را در حول و حوش 8 دلار به پایان رساند. سال 2017 اما سال پُرنوسانی برای اتریوم بود و در این سال موفق شد جامپ قیمت کند، اوج قیمت به ثبت برساند و سپس عقب‌نشینی کند. بین ماه‌های آوریل و ژوئن، نخستین صعود انفجاری رخ داد و طی آن قیمت ETH از 45 دلار به 362 دلار رسید! پس از آنکه قله‌ها و دره‌های بیشتری را پیمود، در ماه دسامبر شگفتانه‌ آفرید و به قیمت باورنکردنی 826 دلار رسید. دست‌آخر، سال 2017 را با کمی تعدیل در قیمت 772 دلار به پایان برد.

سال 2018 در حالی برای اتریوم آغاز شد که قیمتش نسبت به ژانویه دو سال قبل 600 برابر شده بود! هنگامی که در 12 ژانویه قیمت ETH به اوج قیمت 1396 دلار رسید، این سرمستی حتی بیشتر هم شد. اما پس از این، شرایط برای اتریوم به جز افزایشی تا حوالی 816 دلار، تا پایان سال 2018 نزولی بود و تحت‌ تأثیر سقوط دسته‌جمعی ارزهای دیجیتال در آن سال، کار خود را با قیمت 141 دلار پایان داد.

پس از پایان دورۀ طلاییِ اول ارزهای دیجیتال، که عمدتاً به خاطر پامپ پروژه‌ها بیش از ارزش واقعی‌شان ایجاد شده بود، تا دو سال شرایط رکود بر بازار ارزهای دیجیتال حکم‌فرما بود. در خلال این دو سال، قیمت ETH بین 150 تا 730 دلار نوسان می‌کرد. این دامنۀ نوسان 600 دلاری با توجه به ماهیت متلاطم و پُرنوسان ارزهای دیجیتال و نسبت به آنچه که قرار بود در سال 2021 رخ دهد ملایم بود. تحلیل تکنیکال اتریوم نشان می‌دهد که نرخ بازگشت سرمایه اتریوم از ابتدا تا به حال 700.000 % بوده است!

بازار NTF در سال 2021 رونق بزرگی داشت و با رشد عظیمش به صنعتی چند‌میلیارد دلاری تبدیل شد. مجموعه‌های NFT مانند CryptoPunks و Bored Ape Yacht Club ده‌ها میلیون دلار معامله شدند. اتریوم به خاطر برخورداری از قابلیت قراردادهای هوشمند، محبوب‌ترین بلاکچینی بود که می‌توانست به منظور ضرب، خرید و معامله NFT ها به کار رود. در حال حاضر که کارمزد خدمات اتریوم افزایش یافته و ترافیک شبکه بالا است، رقبای جدیدی در این زمینه برای اتریوم پیدا شده است. افزایش تقاضا برای NFT تقاضای ETH را به شدت بالا برد. متقاضیان NFT ناچارند از کیف‌ پول مخصوصی استفاده کنند که در آن از ETH برای خرید توکن مورد نظرشان استفاده می‌شود. به همین دلیل، اصلاً جای تعجب نبود که قیمت ETH در اواخر سال 2020 به 4000 دلار رسید و در پی آن در نوامبر، اوج قیمت 4800 دلار به ثبت رسید. با شروع سال 2022، قیمت اتریوم فروکش کرد و به زیر 3000 دلار رسید. تحلیل تکنیکال اتریوم نشان می‌دهد که اتریوم پتانسیل رشد بالایی دارد.

امروزه ابزارهای بسیار پیشرفته و کارآمدی در اختیار تحلیلگران ارزهای دیجیتال قرار دارد. در بالای این صفحه نمودار پیش بینی قیمت اتریوم را مشاهده می‌کنید. این نمودار با بررسی دقیق و تکنیکال نمودار قیمت اتریوم و تحلیل اندیکاتورهای مختلف، پیش‌بینی می‌کند که از نظر تکنیکال در بازه زمانی مورد نظر، چه اتفاقی برای قیمت اتریوم خواهد افتاد. دقت کنید برای استفاده از تحلیل تکنیکال قیمت اتریوم باید دانش حداقلی داشته باشید. بنابراین پیشنهاد ما این است که حتماً آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال و همچنین دوره رایگان آموزشی رمزارز نیوز را دریافت و مطالعه کنید.

پیش بینی قیمت اتریوم

تحلیل تکنیکال اتریوم کمک می‌کند که با رصد پیشینه قیمتی ETH بتوانیم آینده این ارز دیجیتال را پیش‌بینی کنیم. در سال 2021، رشد و رونق صنعت NFT نقش مهمی در ثبت اوج قیمت تاریخی اتریوم داشت. این صنعت در ابتدای راه است و توانسته نظر بسیاری را به خود جلب کند. تب متاورس هم بالا گرفته و به نظر می‌رسد که گردش مالی فوق‌العاده‌ای در آینده خواهد داشت. از آنجا که بلاکچین اتریوم قابلیت اجرای قراردادهای هوشمند را دارد، لذا تقاضا برای ETH جهت دسترسی به توکن‌های NFT در آینده هم افزایش خواهد یافت؛ هرچند که رقبای جدید اتریوم هم می‌توانند انتخاب متقاضیان خرید NFT باشند، اما اتریوم نیز در حال ارتقا و توسعه امکانات فنی خود است و خریداران ممکن است به خاطر سابقۀ اتریوم در این حوزه همچنان به این شبکه وفادار بمانند. نکته دیگر آنکه ارتقا به نسخه دوم اتریوم شگفتانه‌ای است که می‌تواند قیمت اتریوم و تمامی توکن‌هایی را که از بلاکچین این پلتفرم استفاده می‌کنند، به طرز چشمگیری افزایش دهد. برخی از کارشناسان بر این باورند که اتریوم می‌تواند در سال 2022 رشد قیمت 400 درصدی داشته باشد.

نگاه بنیادین

تحلیل تکنیکال اتریوم در کنار توجه به عوامل بنیادین می‌تواند درک مناسبی از این پروژه فراهم کند. اتریوم دومین رمزارز از لحاظ ارزش معاملات است و از قابلیت اجرای قراردادهای هوشمند در شبکه خود برخوردار است. در حال حاضر الگوریتم اجماع این شبکه گواه اثبات کار (PoW) است که انرژی زیادی مصرف می‌کند و مقیاس‌پذیری را کاهش داده است. مشکل اصلی اتریوم، یعنی بالا بودن کارمزد تراکنش، به خاطر بالا بودن ترافیک شبکه است و این خود به مسأله مقیاس‌پذیری مربوط می‌شود. ارتقای اتریوم به نسخه دوم علاوه بر اینکه سازوکار اجماع را به گواه اثبات سهام (PoS) تغییر می‌دهد و مصرف انرژی شبکه را بهینه می‌سازد، باعث می‌شود مقیاس‌پذیری و امنیت نیز بسیار ارتقا یابد.

10 مورد از اصلی ترین تفاوت های تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در ارزهای دیجیتال

10 مورد از اصلی ترین تفاوت های تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در ارزهای دیجیتال

مقایسه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در ارز دیجیتال به شما کمک می کند بهترین راهکار را برای بررسی روند حرکت یک رمزارز مورد استفاده قرار دهید.

همانطور که می دانید یکی از اصلی ترین بخش های بازارهای مالی و سرمایه گذاری، تحلیل است. زیرا با به کار بردن آن می توان ارزش یک دارایی را مورد ارزیابی قرار داد. به طور کلی دو روش تحلیل برای بازارهای مالی مورد استفاده قرار می گیرد. این دو روش تحلیل فاندامنتال یا بنیادی و تحلیل تکنیکال نام دارند. معامله گری روشی است که انسان ها از طریق آن از منطقه امن و ساکت زندگی خارج می شوند. در واقع بازارهای مالی معلم بسیار خوبی برای زندگی یک تریدر محسوب می گردند. یکی از مواردی که شخص معامله گر در بازار فرامیگیرد منظم بودن است. تریدرها در بازارهای مالی مسئول تصمیم گیری های خود هستند و نمی توانند دیگران را مقصر تصمیمات خود بدانند. در واقع تحلیل تکنیکال و فاندامنتال به معامله گر اجازه می دهد یک قدرت تصمیم گیری همراه با ریسک داشته باشد. در ادامه این مطلب به بررسی تفاوت های تحلیل تکنیکال و فاندامنتال می پردازیم. اما پیش از آن نگاه مختصری به هر کدام از تحلیل ها می اندازیم.

تحلیل تکنیکال چیست؟

رایج ترین روش تحلیل در بازارهای مالی به کار بردن تحلیل تکنیکال است. در واقع در روش تحلیل تکنیکال با بررسی رفتار قیمت یک دارایی در گذشته با استفاده از اندیکاتورها، الگوهای معاملاتی، کندل استیک ها، نواحی حمایت و مقاومت و. بهترین نقاط ورود به معامله و خروج از آن را می یابیم.

تحلیل فاندامنتال چیست؟

در این روش به بررسی عوامل ریشه ای و بنیادی موثر روی یک دارایی یا اقتصاد یک کشور پرداخته و رفتار آینده قیمت آن را مورد ارزیابی قرار می دهیم. به عبارت دیگر تحلیل بنیادی یا فاندامنتال در واقع مطالعه و بررسی وضعیت اقتصاد مالی، صنعت و وضعیت شرکت هاست. این گونه مطالعات به منظور تعیین ارزش واقعی یک دارایی یا اقتصاد ملت ها صورت می گیرد. بنابراین لازم است برای تحلیل فاندامنتال در فارکس از اخبار اقتصادی مربوط به جفت ارز معاملاتی خود اطلاع یابیم.

تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال

10 تفاوت مهم تحلیل تکنیکال و فاندامنتال

1.مفهوم

چیزی که در تحلیل فاندامنتال مورد بررسی قرار می گیرد ارزش ذاتی یک دارایی مانند سهام، ارز و. به منظور سرمایه گذاری بلند مدت است. اما در روش تحلیل تکنیکال پیش بینی حرکت قیمت یک دارایی در آینده طبق روش های محاسباتی متکی بر حرکات قیمت در نمودارها و حجم معاملات انجام می گیرد.

به طور مثال در نظر بگیرید تصمیم دارید از طریق تحلیل فاندامنتال یا بنیادی جفت ارز EUR/USD را برای سرمایه گذاری بلند مدت انتخاب کنید. برای این کار نیاز دارید اخباری اقتصادی کشورهایی که از یورو استفاده می کنند را تحلیل نمایید. به بیان دیگر لازم است نرخ بیکاری، بهره و تورم و دیگر فاکتورهای اقتصادی را مورد بررسی قرار دهید. در صورتی که ارزش ذاتی یورو در حال حاضر نسبت به قیمت جاری آن بیشتر است و اقتصاد کشورهای وابسته به یورو خوب است اقدام به خرید جفت ارز یورو/دلار می کنید.

اما در صورتی که بخواهید با استفاده از تحلیل تکنیکال اقدام به خرید جفت ارز EUR/USD کنید لازم است داده های موجود در نمودار قیمت را تحلیل کنید. به عبارت دیگر شما از طریق مفاهیم تحلیل تکنیکال مانند خطوط روند و حمایت و مقاومت آینده جفت ارز را پیش بینی می کنید. در صورتی که پس از پیش بینی شما متوجه شدید قیمت این جفت ارز در آینده رو به افزایش است تصمیم به خرید می گیرید و دیگر نیازی به تحلیل فاندامنتال و داده های اقتصادی پیدا نمی کنید. به بیان دیگر این اطلاعات تاثیری در تصمیم گیری شما ندارند.

2.کاربرد

تایم فریم هایی که برای تحلیل فاندامنتال مورد استفاده قرار می گیرد بلند مدت هستند. زیرا سرمایه گذارانی که از این روش تحلیل استفاده می کنند دنبال کسب سود در طولانی مدت هستند. در این صورت ارزش ذاتی یک دارایی توسط آنها ارزیابی می گردد. در صورتی که آن دارایی با اهداف آنها مناسب باشد وارد معامله می شوند. اما روش تحلیل تکنیکال مناسب معامله گرانی است که به دنبال کسب سود در تایم فریم های کوتاه مدت هستند.

به طور مثال در نظر بگیرید شما با مقدار زیادی پول در بازار فارکس تصمیم به خرید جفت ارز EUR/USD دارید. با توجه به اینکه میزان سرمایه شما زیاد است و به دنبال سود زیاد هستید، به دست آوردن چنین سودی مستلزم سرمایه گذاری در تایم فریم های بلند مدت است. بنابراین بهترین روش استفاده از تحلیل بنیادی است.

اما اگر قرار است با سرمایه کم وارد بازار شوید، در تایم فریم های طولانی مدت سود کمی به دست خواهید آورد. به منظور کسب سودهای کوچک اما پی در پی لازم است از تایم فریم های کوتاه مدت برای معامله استفاده کنید. این کار در مقایسه با زمانی که همان مبلغ پول را در تایم فریم های بلند مدت سرمایه گذاری کنید سود بیشتری برای شما به همراه دارد.

3.عملکرد

روش فاندامنتال بیشتر به منظور سرمایه گذاری مورد استفاده قرار می گیرد. اما کاربرد تحلیل تکنیکال معمولا برای معامله در تایم فریم های کوتاه تر است. به عبارت دیگر معامله گران در روش تکنیکال می خواهند سودهای کوتاه مدت کسب کنند. اما سرمایه گذاران به دنبال خرید و نگهداری یک دارایی هستند تا بتوانند میزان سود بیشتری در طولانی مدت کسب کنند.

سرمایه گذارانی که دارای سرمایه زیادی هستند ترجیح می دهند به جای اینکه هر روز معامله کنند و سودهای کمی به دست آورند اقدام به تحلیل داده های اقتصادی کنند و از این طریق آینده اقتصادی کشور را پیش بینی کنند. سپس با انتخاب درست دارایی به دنبال کسب سودهای کلان هستند.

اما عده ای هستند که با خرید و فروش دارایی ها در تایم فریم های کوتاه مدت سود کسب می کنند. آنها ممکن است یک دارایی را در طول یک هفته چندین بار خرید و فروش کنند. برای این منظور نیاز به روش تحلیل تکنیکال و بررسی نمودن حرکت قیمت روی نمودارها دارند. این معامله گران با وجود دانستن اینکه ممکن است یک دارایی در طولانی مدت روند صعودی داشته باشد باز به روش تحلیل تکنیکال و داده های ریاضی به دست آمده خود استفاده می کنند. یکی از اصلی ترین دلایل معامله گران کوتاه مدت در استفاده از روش تحلیل تکنیکال کم بودن میزان سرمایه اولیه آنهاست.

4. هدف تحلیل

در روش تحلیل فاندامنتال یا بنیادی هدف اصلی پیدا کردن ارزش ذاتی یک دارایی یا یک سهم است. اما در تحلیل تکنیکال هدف از تحلیل پیدا کردن بهترین نقاط جهت ورود به یک معامله و یا خروج از آن است. مثلا در رابطه با طلا اگر پس از انجام تحلیل های تکنیکال و بنیادی متوجه روند رو به رشد قیمت طلا شویم به این مفهوم است که ارزش ذاتی آن را مورد بررسی قرار دادیم. بنابراین می توانیم با خرید طلا پس از گذشت یک سال با رشد قیمت آن سود کسب کنیم و از معامله خارج شویم.

اما افراد زیادی قادر نیستند این مدت زمان را برای به دست آوردن سود منتظر بمانند. در این حالت راه حل به کار بردن تحلیل تکنیکال است تا با استفاده از آن نقاط ورود و خروج در معامله مشخص گردد. در نظر بگیرید شما به عنوان یکی از معامله گران از طریق به کار بردن تحلیل تکنیکال متوجه شدید با وجود روند رو به رشد طلا در طی یک سال آینده اما در هفته پیش رو یک روند نزولی دارد. شما می تواند با استفاده از این دانش تحلیل تکنیکال بهترین نقطه ورود و خروج را برای یک معامله Short بیابید و به راحتی در کوتاه مدت سود کسب کنید.

تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال

5. مبنای تصمیم گیری

در تحلیل تکنیکال اصلی ترین مبنا برای تصمیم گیری طبق روند حرکت قیمت در بازار است. به بیان دیگر در صورتی که با استفاده از تحلیل فاندامنتال یا بنیادی در بازارهای مالی خرید و فروش انجام دهید تنها روش این است که داده ها و اخبار اقتصادی موجود را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهید. داده هایی که نشان دهنده سلامت اقتصادی کشورها و شرکت ها هستند. اما اگر قصد دارید با روش تحلیل تکنیکال به عرصه معامله گری پا بگذارید لازم است داده های به دست آمده بر اساس قیمت ها در چارت ها را از طریق ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار دهید.

به عنوان مثال اگر قصد خرید سهام شرکت گوگل عوامل موثر در انتخاب تایم فریم چیست؟ را بر اساس تحلیل بنیادی دارید به مواردی چون بررسی اخبار منتشر شده از شرکت، ترازنامه ها، صورت مالی و میزان سود و ضرر آن می پردازید. اما اگر تصمیم به خرید سهام گوگل بر اساس تحلیل تکنیکال دارید لازم است اطلاعات مربوط به نواحی حمایت مقاومت، خطوط روند، سیگنال های صدور اندیکاتور و. را مورد بررسی قرار داده و این عوامل را مبنای تصمیم گیری برای خرید سهام گوگل در نظر بگیرید.

6. زمان

در روش فاندامنتال اطلاعات مورد بررسی در رابطه با یک دارایی مربوط به زمان گذشته و حال آن است. اما در تحلیل تکنیکال تنها اطلاعات گذشته یک دارایی مورد بررسی قرار می گیرد. در نظر بگیرید از طریق تحلیل فاندامنتال متوجه شدید قیمت نفت رو به کاهش است و امروز قصد باز کردن یک معامله فروش برای نفت را دارید. اما پیش از اقدام برای انجام معامله خبری انتشار می گردد که روی قیمت نفت به شدت تاثیر می گذارد. پس از شنیدن این خبر شما از انجام معامله صرف نظر می کنید یا ممکن است حتی معامله کرده و اقدام به خرید نفت کنید.

اما روش تکنیکال فقط قیمت گذشته یک دارایی را در نظر می گیرد و به داده های زمان حال بی توجه است. بنابراین خبر مربوط به نفت روی معامله آن تاثیری نمی گذارد

7. نوع داده های تحلیلی

روش تحلیل تکنیکال بر طبق حرکات قیمت روی نمودارها صورت می گیرد. اما در روش فاندامنتال تحلیل طبق صورت های مالی انجام می شود. در نظر بگیرید شما یک تحلیلگر فاندامنتال هستید و قصد دارید سهام شبندر بورس ایران را خریداری کنید. اولین کار این است که صورت های مالی را پیدا کرده و آنها را مورد بررسی قرار دهید. اما اگر تکنیکال کار باشید چیزی که مورد بررسی قرار می دهید نواحی حمایت و مقاومت و داده های قیمتی روی چارت هستند.

8. ارزش دارایی

در روش تکنیکال ارزش یک دارایی بر اساس اندیکاتورها، حمایت و مقاومت، پرایس اکشن، الگوهای بازگشتی، نمودارهای قیمت، الگوهای ادامه دهنده و. تعیین می گردد و بر اساس آن حرکات آینده قیمت دارایی شناسایی می شود. اما در روش فاندامنتال بر اساس صورت های سود و زیان، نسبت قیمت یک دارایی به سود حاصل از آن دارایی(P/E)، ترازنامه ها و. مشخص می شود.

زمان فروش در تحلیل تکنیکال با رسیدن قیمت به یک محدوده مقاومتی تعیین می گردد. نواحی حمایتی نیز نشان دهنده این است حرکت نزولی قیمت پایان یافته و زمان خرید دارایی است.

به طور مثال تصور کنید قصد خرید سهام شرکت مایکروسافت را دارید. برای این کار به دو روش می توانید عمل کنید. روش اول بررسی میزان سود و زیان و ترازنامه های شرکت است، تا متوجه شوید آیا خرید سهام این شرکت ارزش دارد یا خیر. مثلا تصور کنید سهام این شرکت هم اکنون 250 دلار باشد، اما شما عوامل موثر در انتخاب تایم فریم چیست؟ پس از بررسی صورت های مالی آن پی برده اید ارزش مالی این سهام چیزی معادل 300 دلار است. در این صورت شما سریعا این سهام را خریداری می کنید. روش دوم اما به کار بردن ابزارهای مختلف در تحلیل تکنیکال است. مثلا در نظر بگیرید در حال حاضر سهام شرکت مایکروسافت 100 دلار است و در یک ناحیه مهم مقاومتی قرار دارد. شما با دریافت سیگنال ها از دیگر اندیکاتورها برای تایید این نقطه این سهام را خریداری می کنید. با این هدف که در حوالی محدوده مقاومتی یعنی 300 دلار آن را فروخته و سود کسب کنید.

9. پیش بینی قیمت آینده

آینده قیمت یک رمزارز در روش فاندامنتال طبق اطلاعات به دست آمده از دارایی در زمان حال و گذشته مشخص می گردد. اما در روش تکنیکال حرکت آینده قیمت یک دارایی بر اساس نمودارها و اندیکاتورها تعیین می شود. به طور مثال برای خرید جفت ارز GBP/USD بر اساس تحلیل بنیادی به بررسی سلامت اقتصادی کشور انگلستان در گذشته و حال و مقایسه آن با آمریکا خواهید پرداخت. سپس تصمیم می گیرید در آینده کدام یک ارزش بیشتری نسبت به دیگری خواهد داشت. اما اگر تصمیم به خرید این جفت ارز با روش تکنیکال را داشته باشید شیوه تحلیل شما متفاوت است.

10. نوع معامله گر

معامله گران بلند مدت معمولا از روش تحلیل فاندامنتال بهره می برند. اما روش تکنیکال بیشتر مناسب معامله گران با تایم فریم های کوتاه مدت است. مثلا اگر تصمیم به خرید بیت کوین و نگهداری آن در طولانی مدت دارید بهتر است اطلاعات بنیادی مربوط به این رمزارز را که شامل وایت پیپر، مارکت کپ، ارزش کل بازار، عملکرد استخراج کوین ها و. است را مورد ارزیابی قرار دهید. سپس اقدام به خرید کنید. اما در طی همین زمان احتمال دارد قیمت بیت کوین نوسانات زیادی را تجربه کند. لذا قادر خواهید بود به کمک تحلیل تکنیکال نیز اقدام به معاملات کوتاه مدت کرده و این فرصت های معاملاتی را شکار کنید.چ

تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال

جمع بندی

موضوع پیرامون بحث ما در این مطلب تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در بازار ارزهای دیجیتال بود. پس از مقایسه این دو روش تحلیل دانستیم تحلیل تکنیکال بر اساس رفتار گذشته قیمت در بازار اقدام به تخمین حرکت قیمت در آینده می زند. اما روش فاندامنتال با تمرکز روی تحلیل و بررسی داده های آماری و اقتصادی در گذشته و حال روند قیمت در آینده را ارزیابی می کند. با این حال می توان گفت هر یک از این دو روش دارای نقاط ضعف و قوت هستند. لذا برای انجام معاملات بهتر لازم است هر دو روش تحلیل را در معاملات خود به کار ببریم.

عوامل موثر در انتخاب تایم فریم چیست؟

توضیحاتی درباره مبنا قابلیت اعتماد و کاربردهای تحلیل فنی یا تکنیکال در پیش بینی آینده

هفته قبل، ضمن معرفی انواع نمودارها که برای نمایش روند قیمت سهام ( و البته ارز و کالا و . ) استفاده می شوند، اشاره ای هم به موضوع تحلیل تکنیکال یا فنی کردیم. اما امروز توضیح بیشتری درباره این روش تحلیلی رایج در بازار سهام ارائه خواهیم کرد و مشخصا به این سوال پاسخ خواهیم داد که این روش چه مزیت ها و محدودیت هایی دارد و اصلا مبنای آن چیست؟
تکنیکال ها: نمودار همه چیز را در خود دارد مبدعان و طرفداران تحلیل فنی یا تکنیکال بر این اعتقادند که می توان با تحلیل روند گذشته قیمت سهم و تشخیص روندها و الگوهای تغییرات آن، آینده را پیش بینی کرد. از ابتدای قرن بیستم که تحلیل فنی با کارهای چارلز داو مطرح شد، یک پیش فرض اساسی برای این نوع تحلیل وجود داشت: قیمت همه اطلاعات را در خود دارد. در واقع آن ها می گویند هر عامل خارجی که تحلیل آن ممکن است بسیار سخت باشد، در نهایت اثر خود را بر قیمت سهم گذاشته است. بنابراین نمودار تغییرات قیمت معرف همه آن اتفاقاتی است که در گذشته رخ داده و بر قیمت موثر است. آن ها می گویند این که چه اتفاقی افتاده مهم تر از این است که چه عاملی باعث آن اتفاق شده است. ما خروجی ها را بررسی می کنیم نه ورودی ها را. به جای هزاران عامل، فقط یکی را بررسی کنیم تکنیکالیست ها در برابر فاندامنتالیست ها (تحلیل گران بنیادین که علاقه عوامل موثر در انتخاب تایم فریم چیست؟ مند به بررسی عوامل موثر و پیش بینی پارامترهای اثرگذار بر قیمت سهم هستند) می گویند به جای بررسی هزاران عامل که بسیار وقت گیر و در عمل نشدنی است، ما فقط یکی را بررسی می کنیم؛ قیمت را که نتیجه همه آن عوامل در آن ظاهر شده است. در اثر همین نگاه است که یک مزیت اساسی برای تحلیل تکنیکال نسبت به بنیادین ایجاد شده است؛ سرعت. انجام این تحلیل معمولا با داشتن نمودار قیمت و آشنایی با قواعد روندها و الگوها ممکن است و در فرصت کمی این کار انجام می شود. همه تغییرات اتفاقی نیست اما اعتبار تحلیل تکنیکال به یک پیش فرض دیگر هم نیاز دارد؛ این که همه تغییرات تصادفی نیست. در واقع برای این که روندهای گذشته را قابل تعمیم به آینده بدانیم باید بپذیریم که این تغییرات طبق الگوهایی انجام می شود و تصادفی نیست. البته هیچ کس نتوانسته این موضوع را اثبات کند و قابل اثبات هم نیست. متفکران تحلیل تکنیکال (همان گونه که در علوم اقتصادی، مهندسی و . هم بحث می شود) می گویند روندهای گذشته اگر منظم نباشد، لااقل روندها و اتفاقات منظمی در آن وجود دارد. مثلا اگر تاریخچه 10 ساله قیمت یک سهم را در قالب یک نمودار رسم کنیم، ممکن است در برخی بخش ها تغییرات منظمی قابل مشاهده نباشد اما در برخی بخش های دیگر یک نظم و روند خاص قابل تشخیص باشد. روان شناسی بازار برخی نیز تجویزهای تحلیل تکنیکال را متناسب با روان شناسی معامله گران می دانند. مثلا برخی امواج (صعود و نزول ایجاد شده در قیمت سهم) را این گونه تحلیل می کنند که معامله گران بعد از خرید یک سهم و افزایش قیمت آن، تا جایی به افزایش بیشتر امید دارند اما بعد از رشد قیمت تا حدی، احساس می کنند قیمت خیلی بالاست بنابراین کمتر خرید می کنند و فروش افزایش می یابد و با فشار عرضه و فروش، قیمت وارد روند نزولی می شود. این روند ادامه می یابد تا جایی که معامله گران احساس می کنند قیمت بیش از حد کاهش یافته و فروش بیشتر منطقی نیست. بنابراین روند معکوس می شود و این رفتار بازار و معامله گران، الگوها و روندهایی را شکل می دهد که با تحلیل تکنیکال قابل شناسایی هستند. یعنی نقطه بازگشت قیمت مشخص می شود و نقاط خرید و فروش به دست می آید. البته پر واضح است که همیشه این رفتار قابل مشاهده نیست. بالاخره تکنیکال قابل اتکاست؟ با توضیحات فوق، حتما متوجه کاستی های این تحلیل شدید. هیچ تضمینی وجود ندارد که در دوره مد نظر ما، سهم، نوساناتی بدون نظم داشته باشد. علاوه بر آن اگر چه نمودار قیمت در نتیجه همه تحولات گذشته ایجاد شده و شاید همه چیز را درباره گذشته داشته باشد اما درباره آینده این گونه نیست. مثلا ممکن است جنگ در یک کشور آفریقایی که معدن گسترده مس یا طلا دارد یا سیل در آسیای جنوبی که تولیدکننده مواد غذایی است، باعث کاهش شدید عرضه و افزایش قابل توجه قیمت کالای خاصی بشود و این افزایش قیمت سودآوری شرکت های تولیدکننده آن کالا را افزایش دهد. نمودارهای گذشته نمی توانند این اتفاقات را پیش بینی کنند. یا این که ممکن است روند افزایش آلودگی در چین باعث ایجاد محدودیت در فعالیت کارخانه های تولید فولاد شود و عرضه کاهش و قیمت افزایش یابد. موضوعات زیست محیطی و آلودگی قبلا مهم نبوده اند اما اکنون مهم اند و بر آینده سهم تاثیر می گذارند. تحلیل گران بنیادین تلاش می کنند این تحولات را رصد کنند و از این طریق درباره آینده یک شرکت نظر بدهند. 3 محدودیت تحلیل فنی با این دو مثال، در کنار توضیحات پیشین، محدودیت تحلیل تکنیکال روشن می شود: * خطا در تشخیص روند یا اتفاق: ممکن است در دوره ای از زمان الگوهای خاصی قابل شناسایی نباشد؛ به بیان دیگر تحولات قیمت سهم اتفاقی است و ضابطه مند نیست. * قدرت بیشتر اتفاقات بنیادین نسبت به روندها: ممکن است یک اتفاق بنیادین، تحقق همه پیش بینی های تکنیکال را زیر سوال ببرد. مثلا ممکن است سهمی از نظر تکنیکال در سطح حمایت (پایین کانال قیمتی که بعد از آن قاعدتا باید سهم رشد کند) قرار گرفته باشد و شما به امید رشد سهم آن را بخرید اما نمود شواهدی از کاهش سودآوری شرکت به دلیل تحولات اقتصاد – یا تحولات درونی شرکت- سهم را وارد مسیر جدید نزولی کند. * اشتباه در تشخیص الگوها: حتی اگر رفتار سهم قاعده مند باشد و اتفاق بنیادین خاصی هم در انتظار سهم نباشد ممکن است یک تکنیکالیست در تشخیص نوع الگوی سهم اشتباه کند. بارها اتفاق افتاده است که وقتی چند تحلیلگر تکنیکال یک سهم را بررسی می کنند، پیش بینی های متفاوتی ارائه می دهند. تفاوت در آن جاست که هرکدام الگوی متفاوتی را در تغییرات سهم تشخیص می دهند؛ یک نفر تغییرات روزانه را مدنظر قرار می دهد و پیش بینی صعودی دارد و فرد دیگر با تحلیل تغییرات هفتگی یک الگوی دیگر از تحولات استخراج می کند که خبر از احتمال نزول سهم می دهد. کجاها از تکنیکال استفاده کنیم؟ اما همه این ها بدان معنا نیست که این نوع تحلیل غیرقابل اتکاست. بلکه باید در جای خودش و با شناخت از محدودیت ها از آن استفاده کرد. در این زمینه به سه نکته باید توجه کنیم: 1-همه چیز را نه نمودار می داند و نه هیچ کس دیگر! اولا این که اگر تحلیل تکنیکال محدودیت های جدی دارد و امکان اشتباه در آن هست، تحلیل های بنیادین نیز به وقت بسیار زیاد برای بررسی نیاز دارند، ضمن این که احتمال اشتباه در آن پیش بینی ها هم وجود دارد. در عوامل موثر در انتخاب تایم فریم چیست؟ این شرایط استفاده از آمیزه ای از این تحلیل ها با علم به این که هیچ کدام از آن ها همه چیز را درباره آینده نخواهند گفت و احتمال خطا دارند، ضروری است. نحوه استفاده ترکیبی از روش های متنوع تحلیل، بستگی بسیاری به راهبرد معاملاتی شما دارد. اما آن چه مهم است این که حتما تعداد معدودی سهم را مدنظر قرار دهید، مدتی تحولات آن ها را رصد کنید، به وارسی فنی و بنیادین آن ها بپردازید و سپس اقدام به خرید کنید. 2-سیگنالی برای خرید در مناسب ترین زمان ممکن اگر با تحلیل همه جانبه، سهمی را برای خرید انتخاب کردید، می توانید از تحلیل بنیادین در تایم فریم های کوتاه (مثلا ساعتی یا روزانه) استفاده کنید تا بهترین زمان ممکن برای ورود به سهم را دریابید. مثلا طبق بررسی ها می دانید که سهمی در گروه فلزات، به دلایل مختلف حتما رشد خواهد کرد اما وقتی روند آن را نگاه می کنید، شاهد افت چند روزه قیمت هستید! در واقع سهم در مسیر بلندمدت خود، که مطلقا صعودی است، نوساناتی دارد که بعضا کاهشی هم خواهد بود. بنابراین بهتر است در انتهای مسیر کاهشی کوتاه مدت (حداقل قیمت) وارد سهم شوید. برای تشخیص انتهای این مسیر می توان از تحلیل تکنیکال استفاده کرد. نمودار زیر نمونه ای از چنین روندی را نشان می دهد. 3-کاستن از تعداد گزینه های سرمایه گذاری ممکن است تحلیل های همه جانبه شما تعداد زیادی، مثلا بیش از 10 سهم را برای سرمایه گذاری در دوره مدنظرتان (مثلا یک ساله) مناسب نشان دهد. اما به طور طبیعی انتخاب سبد بسیار بزرگ منطقی نیست. در این حالت می توانید از تحلیل تکنیکال برای کاستن از تعداد گزینه ها استفاده کنید؛ یعنی گزینه هایی را که وضعیت تکنیکال بهتری دارند برگزینید؛ مثلا ممکن است هر 15 سهم چشم انداز بازدهی بیشتر از نرخ سود بانکی داشته باشند اما تحلیل تکنیکال هدف قیمتی یک ساله را برای برخی از آن ها 40 درصد بالاتر از قیمت فعلی و برای برخی دیگر 25 درصد نشان دهد. البته یک کاربرد دیگر هم این است که شروع چینش سبد شما با استفاده از تحلیل تکنیکال باشد.

فعالیت این سایت بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران می‌باشد.
تمام حقوق برای پیشخوان محفوظ است. استفاده از مطالب و تصاویر این سایت فقط با ذکر نام پیشخوان و درج لینک به این سایت مجاز است.
دربارهٔ ما | تبلیغات در پیشخوان

استراتژِی و یا سیستم معاملاتی چیست و چگونه می توان آن را ایجاد کرد؟

trading system

سیستم معاملاتی چیست؟ فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال نیازمند اجرای استراتژی ها و رعایت قوانینی است که بتوان به وسیله آنها معاملات را پیش برد. در اصل بدون یک سیستم معاملاتی و استراتژی نمی توان در ارزهای دیجیتال به کسب سود و موفقیت دست یافت. در این مقاله با اکس کپیتال همراه باشید تا با ماهیت سیستم معاملاتی و انواع آن آشنا شوید.

درباره استراتژِی و یا سیستم معاملاتی بیشتر بدانید

سیستم معاملاتی

سیستم معاملاتی مجموعه مقررات و تنظیمات خاصی است که می تواند بر اساس شاخص های فنی و یا تجزیه و تحلیل بنیادی باشد. در واقع یک سیستم معاملاتی به معامله گر نشان می دهد که چگونه یک معامله را انجام دهد و در بسیاری از موارد مانند یک نقشه راه برای او عمل می کند.

بازار ارزهای دیجیتال بازاری پرنوسان و دائما در حال تغییر است و سیستم های معاملاتی در آن هرگز سود تضمینی ندارند. سیستم های معاملاتی شامل الگوریتم ها و قوانین خاصی هستند که سیگنال های مرتبط با خرید و فروش را برای کسب سود در زمان کوتاه ارائه می دهند. لازم به ذکر است سیستم های معاملاتی در زمان های خاصی کارایی دارند و یک استراتژی که یک یا چند بار سودآوری داشته را نمی توان برای همیشه سودآور دانست.

اهمیت سیستم معاملاتی

سیستم های معاملاتی برای معامله گران بسیار با اهمیت هستند زیرا بدون وجود آنها معامله گر نمی تواند معامله را کنترل و نظارت کند. یک سیستم معاملاتی مناسب شرایطی را فراهم می کند که تریدر می تواند با درصد موفقیت و سود بالایی معاملات خود را انجام دهد و این سیستم ها می توانند بیان کنند که ساختار معاملات باید به چه گونه ای باشد و در چه زمان و مکانی انجام گیرد.

اگر یک تریدر سیستم معاملاتی نداشته باشد نمی تواند به طور دقیق از روند معامله آگاهی پیدا کند و میزان سود و زیان را در یک معامله بسنجد و متوجه شود که استراتژی هایی که برگزیده است عمل کرده و کارکرد مناسب را داشته است یا خیر.

سیستم های معاملاتی خودکار

trading system

پیشرفت فناوری و تکنولوژی بسیاری بسیاری از زمینه ها را تحت تاثیر قرار داده است که سیستم های معاملاتی هم جزو آنها هستند که به صورت خودکار ارائه عوامل موثر در انتخاب تایم فریم چیست؟ شده اند. بسیاری از معامله گران سیستم های معاملاتی خودکار را انتخاب می کنند که بدون نیاز به حضور یک شخص واقعی سفارشات خرید و فروش را به بازار وارد می کنند و سفارشات خرید و فروش را انجام می دهند.

اکثر این سیستم های خودکار نرم افزارهایی مبتنی بر رایانه ها هستند که با قوانین خاصی ادغام شده اند و نرم افزار را قادر می سازند تا به تنهایی تصمیمات تجاری را انجام دهد. اما بسیاری از معامله گران مایل هستند تا خود به طراحی سیستم معاملاتی بپردازند و آن را پیاده سازی کنند اما چگونه؟ در ادامه به نحوه پیاده سازی یک سیستم معاملاتی خواهیم پرداخت.

طراحی یک سیستم معاملاتی

برای طراحی یک سیستم معاملاتی باید پارامترهای مختلفی را مدنظر قرار داد و با توجه به آنها یک سیستم معاملاتی را طراحی کرد. آشنایی با بازار سرمایه اولین مسئله ای است که باید به ان توجه کرد. طبیعتا برای فعالیت در یک مارکت باید با مفاهیم اساسی و اولیه آن آشنایی داشت تا بتوان در آن به صورت حساب شده گام برداشت.

موضوع دیگری که باید پیش از ایجاد یک سیستم معاملاتی آن را مشخص کرد میزان سرمایه ای است که قصد ورود آن به بازار سرمایه را داریم. مقدار سرمایه اولیه ای که وارد بازار می کنید بستگی به میزان ریسک پذیری شما دارد و باید به گونه ای باشد که در صورت مواجهه با خطرات شما را مضطرب یا نگران نکند.

محدوده زمانی یا تایم فریم معاملات سومین شاخصه ای است که باید تریدر با آن آشنایی داشته باشد. تایم فریم ها توسط معامله گران انتخاب می شوند. شناخت مفاهیم ترید و معامله بسیار امر مهمی است و باید با آن ها آشنایی داشت ابزارهای تحلیل مسائلی هستند که هر معامله گر باید آنها را بداند و در زمان لازم از آن ها استفاده کند.

مشخص کردن تایم فریم

سیستم معاملاتی

همان طور که عوامل موثر در انتخاب تایم فریم چیست؟ گفته شد تایم فریم ها نقاط ورود و خروج به معاملات هستند. نقطه ورود مشخص می کند که چه بازه زمانی مناسب ورود دارایی و سرمایه گذاری است و اگر در این زمان سرمایه خود را وارد بازار کنید چه میزان سودی خواهید داشت. عملکرد نقطه خروج دقیقا بلعکس نقطه ورود است و در آن معامله گر تصمیم می گیرد که در چه زمانی به معاملات خود پایان دهد تا از ریسک های احتمالی جلوگیری کند. تعیین تایم فریم ها بر عهده تریدرها است و قابلیت شخصی سازی دارد، به این معنی که یک تریدر می تواند تعیین کند که در چه زمانی به بازار ورود داشته باشد و یا چه زمانی از آن خارج شود.

هر معامله گر برای تعیین تایم فریم ها عوامل مختلفی را مورد بررسی قرار می دهد. سطوح مقاومت و حمایت، نوسانات صعودی و نزولی بازار، پرایس اکشن ها، الگوهای نموداری و بسیاری از موارد دیگر در تصمیم گیری تریدرها برای مشخص کردن نقاط ورود و خروج موثر است.

کنترل معاملات

برای شرکت در یک معامله ارزی باید ابتدا هدف از شرکت در آن را مشخص کرد. پس از تعیین هدف معامله، تریدر باید بداند که تا چه میزان می تواند ریسک پذیر باشد و بعد از چه میزان ضرر معامله را بسته و متوقف کند. تعیین حد ضرر یک استراتژی ثمربخش است که از ضرر بیش از حد معامله گر جلوگیری می کند. ماندن عوامل موثر در انتخاب تایم فریم چیست؟ در معامله ای که سرمایه را به نابودی می رساند تنها کار معامله گران غیرحرفه‌ای و ناشی است چرا که یک تریدر حرفه ای در ابتدای شروع معامله حد ضرر یا استاپ لاس خود را مشخص می کند.

تعیین میزان ریسک

شروع معاملات سرمایه گذاری نیازمند تزریق سرمایه به بازار است. یک معامله گر قبل از شروع معاملات باید مشخص کند که قصد سرمایه گذاری چه مبلغی را دارد و کم شدن سرمایه یا زیان های احتمالی چه تاثیری بر روی او خواهد گذاشت. سطح ریسک پذیری که یک معامله گر مشخص می کند باید به اندازه معقولی باشد و ریسک پذیری زیاد نه تنها می تواند سود حاصل را به صفر برساند بلکه می تواند باعث از دست رفتن سرمایه اولیه نیز بشود.

آشنایی با مفاهیم و ابزارها

مفاهیم ترید

آشنایی با مفاهیم و ابزارهای معاملاتی می تواند کمک شایانی به یک معامله گر ارزهای دیجیتال بکند. طراحی یک سیستم معاملاتی مناسب نیازمند آشنایی با مفاهیمی چون تحلیل فاندامنتال و تکنیکال، پرایس اکشن، خطوط روند، خطوط حمایت و مقاومت و بسیاری از مفاهیم دیگر است که می تواند یک سیستم معاملاتی کارآمد و سودآور را برای معامله گر مشخص کند.

جمع بندی

ترید ارزهای دیجیتال و سرمایه گذاری در آنها امر مهمی است که به دلیل سودآوری مناسب بسیاری از افراد را به خود جذب کرده است. شرکت در معاملات این ارزها نیازمند استراتژی ها و تکنیک هایی است که مسیر معاملات را مشخص کند و تکیه بر شانس نمی تواند به موفقیت یک معامله گر در بازار ارزهای دیجیتال کمکی کند. داشتن یک سیستم معاملاتی مطلوب که قوانین یک معامله را برای تریدر مشخص کند یکی از عوامل مهم برای رسیدن به موفقیت در بازار سرمایه است. پس اگر شما نیز قصد ورود به این بازار را دارید پیش از هر چیز سیستم معاملاتی مناسب خودتان را پیدا و یا طراحی کنید تا به کسب سود برسید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.