پیوت چیست؟ / تعریف پیوت (pivot) مینور و ماژور در تحلیل
پیوت ها (pivot) نقاطی هستند که در آن ها نمودار قیمت تغییر جهت می دهد. پیوت ها که به آن ها نقاط بازگشت هم گفته می شود زمانی شکل می گیرند که نیروی عرضه و تقاضا، یکی بر دیگری غلبه کند. برای تشخیص این پیوت ها سه راه وجود دارد.
تعریف پیوت (pivot) مینور و ماژور در تحلیل
پیوت (pivot) چیست؟
حتما تا به حال پیوت به گوش شما خورده است.
یکی از هدف های ما در تحلیل تکنیکال تشخیص نقاط برگشت قیمت است ولی رسیدن به این هدف کار راحتی نیست.
اگر نتوانیم این نقاط را درست تشخیص دهیم در تحلیل مان دچار اشتباه می شویم و ممکن است باعث ضرر ما شود.
پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پرکاربردترین ابزار بررسی وضعیت گذشته و فعلی قیمت است. به بیان ساده نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت نامیده میشود.
بیشتر بخوانید: از انواع نمودار تحلیل تکنیکال اطلاع دارید؟ نمودار خطی، میله ای و شمعی
پیوت در آشنایی با پیوت مینور و ماژور در بورس تحلیل تکنیکال
پیوت ها (pivot) نقاطی هستند که در آن ها نمودار قیمت تغییر جهت می دهد. پیوت ها که به آن ها نقاط بازگشت هم گفته می شود زمانی شکل می گیرند که نیروی عرضه و تقاضا، یکی بر دیگری غلبه کند!
انواع پیوت ها
زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه کنید؛ تعداد بیشماری پیوت مشاهده خواهید نمود که هر کدام در یکی از دستهبندیهای زیر قرار می گیرند:
۱- پیوت قیمتی
۲- پیوت محاسباتی
۳- پیوت ماژور
۴- پیوت مینور
پیوت ماژور چیست؟
حتی کسانی که خیلی با تحلیل تکنیکال آشنایی ندارند با مشاهده نمودار قیمت، کف و سقف هایی که باعث حرکات قیمتی قوی هستند قابل مشاهده هستند.
پیوت های ماژور نقاطی هستند که آشنایی با پیوت مینور و ماژور در بورس در انتهای روندها تشکیل می شوند و تغییر جهت های اصلی را در نمودارها نشان می دهند. تحلیل گران تکنیکالی نیز از این نقاط برای تحلیل های خود استفاده می کنند و ابزارهای تکنیکالی بر اساس پیوت های ماژور رسم می شوند.
بنابراین برگشت های بزرگ بر روی نمودارها در این نقاط ماژور اتفاق می افتند و روندهای نزولی به صعودی و یا روندهای صعودی به نزولی تبدیل می شوند و از این رو برای تحلیلگران تکنیکالی بازار حائز اهمیت است و بر اساس آنها خطوط روند، کانال ها و یا الگوها را رسم می کنند.
پیوت مینور و ماژور در تحلیل
پیوت مینور چیست؟
پیوت های مینور دقیقا در طرف مقابل پیوت های ماژور قرار آشنایی با پیوت مینور و ماژور در بورس دارند و منجر به حرکات اصلاحی کوچک می شوند.
این پیوت ها نشان دهنده نوسانات کوتاه مدت هستند و اعتبار کمتری دارند و نقش مهم و موثری در تعیین الگوهای نموداری ندارند؛ از این رو تحلیلگران اغلب از این نقاط چشم پوشی می کنند و مراقب هستند که در تله این نوسانات کوتاه مدت نیفتند مگر آنکه قصد نوسان گیری از بازار را داشته باشند چرا که این نقاط خلاف جهت روند اصلی هستند.
پیوت ماژور و مینور نسبی هستند و در تایم فریم های مختلف تفاوت می کند. برای انتخاب تایم فریم مناسب باید طبق استراتژی معاملاتی خودتان عمل کنید.
نحوه تشخیص پیوت ماژور از مینور
برای تشخیص پیوت ها روش دیداری وجود دارد که البته نیاز به تجربه زیاد دارد. اما به جز این روش دو روش دیگر برای شناخت پیوت ها وجود دارد.
پیوتهای ماژور دو ویژگی خاص دارند:
۱. در این نقاط تغییر فاز مکدی شکل میگیرد.
۲. روند جدید شکل گرفته در نقطه ماژور ۳۸ درصد روند قبلی را اصلاح میکند.
بیشتر بخوانید: اندیکاتور چیست و چه کاربردی در تحلیل دارد؟
اندیکاتور MACD اندیکاتوری است که برای تشخیص پیوت ها از آن استفاده می کنند. معمولا یک فاز مثبت یا منفی را در این اندیکاتور در نظر می گیرند و سپس بالاترین یا پایین ترین قیمت در آن قسمت را به عنوان پیوت ماژور در نظر می گیرند. (البته بعضی از تحلیلگران از بقیه اسیلاتورها نیز استفاده می آشنایی با پیوت مینور و ماژور در بورس کنند.)
بیشتر بخوانید: آموزش روندشناسی در تحلیل تکنیکال
روند جدید ۳۸٪ روند قبلی را اصلاح کند.
برای تشخیص اصلاح ۳۸ درصدی از ابزارهای اصلاحی فیبوناچی استفاده می شود و اگر اصلاح انجام شده کمتر از تراز ۳۸.۲ فیبوناچی باشد پیوت تشکیل شده مینور خواهد بود و در صورتی که مقدار اصلاح بیشتر از این تراز باشد پیوت ماژور محسوب می شود.
باید توجه داشته باشیم که پیوتهای ماژور در انتهای یک روند شکل گرفته و روند جدیدی را شروع میکنند. توجه داشته باشید که برای شناسایی نقاط معتبر باید هر دو شرط در کنار هم رعایت شده باشد.
نکته ای که باید به آن توجه کنید این است که در تحلیل تکنیکال ابزارهای تحلیلی را روی پیوت های ماژور رسم می کنیم.
آموزش تشخیص نقاط پیوت ماژور و مینور و شناسایی در نمودار تکنیکال
تشخیص نقاط پیوت ساده است، در این مقاله نحوه شناسایی Pivot Point های ماژور و مینور را در نمودار های تکنیکال به شما عزیزان آموزش خواهیم داد، همراه داتیس نتورک باشید.
تشخیص نقاط پیوت ماژور و مینور
Pivot به زبان ساده نقاط چرخش قیمت در نمودار Pivot نامیده میشود؛ که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل میشوند.
اگر علاقه مند به مطالعه بیشتر درباره مفهوم پیوت پوینت ها هستید می توانید مقاله زیر را مطالعه کنید:
پیوت ها بطور کلی به 2 نوع پیوت های مینور و پیوت های ماژور تقسیم می شوند.
برای مثال در تصویر فوق پیوت های مینور با رنگ سبز و پیوت های ماژور با رنگ آبی مشخص شده اند.
در ادامه این مقاله قصد داریم نحوه شناسایی و تشخیص نقاط پیوت ماژور و مینور را به شما عزیزان آموزش دهیم، همراه داتیس نتورک باشید.
چگونه Pivot Point را شناسایی کنیم؟
گفتیم که از پیوت ماژور در تکنیک های تحلیل تکنیکال استفاده می کنیم و شناسایی درست پیوت ها امری واجب می باشد زیرا اگر پیوت ها را اشتباه شناسایی کنیم نمی توانیم درست تحلیل کنیم و نتیجه نخواهیم گرفت.
پرکاربردترین روش برای شناسایی پیوت ها روش دیداری است که بدون هیچ ابزاری و فقط با شناخت و تجربه انجام می شود.
شما نیز با تمرین و تجربه می توانید این کار را انجام دهید اما بطور اصولی برای شناخت پیوت ماژور می توان از 2 روش زیر استفاده کرد.
1- روند جدید باید تا ۳۸% روند قبلی را اصلاح کند. اگر کمتر از این مقدار باشد پیوت مینور می باشد.
نکته: می توانید از ابزار های اصلاحی فیبوناچی برای تشخیص اصلاح ۳۸% کمک بگیرید.
برای مطالعه درباره سری اعداد اسرار آمیز فیبوناچی روی این لینک کلیک کنید: فیبوناچی در بورس
برای مثال در تصویر زیر پیوتی که با فلش آبی مشخص شده مینور می باشد زیرا تا ۳۸% روند قبلی (AB) را اصلاح نکرده است.
2- در تغییر فاز های اندیکاتور مک دی (macd) پیوت ماژور تشکیل می شود.
برای شناسایی پیوت ماژور از این روش ابتدا یک فاز مثبت یا منفی مک دی را در نظر میگیریم.
سپس بالاترین یا پایین ترین قیمت در آن قسمت را به عنوان پیوت شناسایی می کنیم.
برای مثال در تصویر زیر در فاز مثبت بالاترین قیمت و در فاز منفی مک دی پایین ترین قیمت را به عنوان پیوت های ماژور انتخاب کردیم.
نکته: یک پیوت ماژور باید هر دو شرط بالا را داشته باشد پس برای شناسایی قطعی پیوت های ماژور از هر دو روش بصورت همزمان استفاده کنید.
پیوت چیست؟ آموزش محاسبه نقطه پیوت در تحلیل تکنیکال
در این مقاله به مبحث پیوت در تحلیل تکنیکال میپردازیم. تحلیل تکنیکال به معنی بررسی و ارزیابی بازار و انتخاب مسیر درست سرمایهگذاری است. چنین تحلیلی با استفاده از آمار و ارقام و انواع دادههای معاملاتی انجام میشود. آنچه معمول است پیادهسازی این آمار برروی نموداری است که عموماً قیمتها را در بازههای زمانی مختلف بیان میکند. ابزارهای زیادی برای تحلیل تکنیکال وجود دارند که به آنها اندیکاتور(Indicator) گفته میشود. یکی از این اندیکاتورها نقطه پیوت (Pivot Point) نام دارد. در ادامه این مقاله از دلفین وست ابتدا به سوال پیوت چیست پاسخ میدهیم و سپس با فرمول محاسبه پیوت و معنی pivot در بورس آشنا میشویم. برخی از افراد سوال پیش میآید که معنی پیوت چیست؟ در پاسخ به این سوال باید بگوییم واژه پیوت معنی به خصوصی ندارد نامی است که برای یکی از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال انتخاب کردهاند.
نقطه پیوت چیست؟
پیوت یک شاخص یا اندیکاتور تحلیل تکنیکال است، که برای تعیین روند کلی بازار در بازههای زمانی مختلف استفاده میشود. پیوت به خودی خود، میانگین بیشترین قیمت ، کمترین قیمت و قیمت پایانی روز معاملاتی قبلی است. با توجه به مقدار پیوت یک روز، روند قیمتی روز بعد ارزیابی میشود. به این ترتیب که اگر معاملات بالاتر از پیوت قرار بگیرند، صعود و اگر پایینتر از آن باشند، نزول رخدادهاست.
همانطور که گفتیم پیوت یک اندیکاتور است، و همچنین محاسبات آن سطوح پشتیبانی و مقاومت را نیز نشان میدهد. منظور از پشتیبانی، زمانی است که به دلیل تقاضای زیاد، روند نزولی قیمت متوقف میشود. مقاوت نیز به زمانی اطلاق میشود که، روند صعودی قیمتها به دلیل عرضه زیاد متوقف میشود. بنابراین محاسبه پیوت به معاملهگر این امکان را میدهد تا روند حرکت قیمت را تشخیص بدهد.
انواع پیوت
سطوح برگشتی قیمت را پیوت میگویند هنگامی که قیمت با سطح پیوت برخورد داشته باشد به آن واکنش میدهد و در صورت ادامه این روند، پیوت میتواند تبدیل به حمایت و مقاومت شوند. در هر روند شما میتوانید دو نوع پیوت را مشاهده کنید و بر اساس آنها تصمیم بگیرید.
انواع پیوت
- پیوت مینور: پیوت مینور نشاندهنده نوسانات جزئی بازار هستند و در سطوح مینور برگشت قیمت بسیار نامحسوس است. در واقع پیوت مینور بر اساس هیجانات ناشی از بازار شکل میگیرد که میتواند افراد تازه کار در این بازار را به تله بیاندازد، معاملهگران معکوس در این زمان وارد معامله نمیشوند.
- پیوت ماژور: پیوت ماژور را میتوان نقاط کلیدی برگشتی معرفی کرد که در این نقاط معاملهگران معکوس وارد معامله شده و شروع به نقد کردن معاملات قبلی خود میکنند.
نحوه محاسبه پیوت در تحلیل تکنیکال
پیوت در تحلیل تکنیکال را میتوان به نمودار تحلیل اضافه کرد و پس از آن سطوح حمایت و مقاومت خود را نشان خواهند داد. در اینجا نحوه محاسبه پیوت را شرح میدهیم. در ذهن داشته باشید که قیمتهای روز قبل، در این محاسبات دخیل هستند. یعنی پیوت روز یکشنبه از اطلاعات قیمتی روز شنبه بهدست میآید.
- بعد از بستهشدن بازار، یا قبل از بازشدن قیمت در روز بعد، کمترین قیمت، بیشترین قیمت و قیمت بستهشدن را در آخرین روز پیدا کنید.
- از مقادیری که استخراج کردید، میانگین بگیرید.
- این قیمت را روی نمودار با نام P علامتگذاری کنید.
- سپس با استفاده از مقدار پیوت یا P، مقاومتها و پشتیبانیها را محاسبه کنید.
اگرچه استفاده از پیوت بر روی نمودار با استفاده از دادههای روز قبل برای ارائه سطح پشتیبانی و مقاومت روز بعد معمول است، اما میتوان از دادههای هفته گذشته استفادهکرد و برای هفته آینده پیوت را محاسبهکرد.
پیوت محاسباتی
همانطور که از نام آن مشخص است پیوت محاسباتی در نتیجه محاسبه ریاضی به دست میآید. دادههای قیمتی اوراق و فرمولهای ریاضی در رسیدن به نقاط پیوت محاسباتی دخیل هستند. در این پیوت، بازه زمانی هم مهم است، به این ترتیب که دادههای قیمتی در فرمولهایی قرار میگیرند، که زمان نیز در آنها وجود دارد. به این ترتیب بسته به این که معاملهگران چه زمانی را مد آشنایی با پیوت مینور و ماژور در بورس نظر دارند، بازه متفاوتی را در فرمول اعمال خواهند کرد.
پیوت قیمتی
از نام پیوت قیمتی مشخص است که به نقاط تغییر قیمت در نمودار قیمت سهام و اوراق بهادار مربوط میشود. آن طور که مصطلح است، پیوت قیمتی زمانی رخ میدهد، که پس از حرکت بازار به سمتی مشخص و رسیدن به یک کف یا سقف، حرکتی قدرتمند در خلاف شرایط پیش آمده آغاز شود. بر طبق نظر سرمایهگذاران حرفهای، یک پیوت قیمتی زمانی تشخیص داده میشود که قیمتها اندازه سه کندل حرکت کرده باشند و زمانی که کندل بازگشت شکل گرفت، مطابق با شرایط قبلی اما در خلاف جهت حرکت کنند. تشخیص پیوت در تحلیل تکنیکال نیاز به ابزار یا تحلیل خاصی ندارد و آشنایی با پیوت مینور و ماژور در بورس بیشتر از نوع دیداری است، به این ترتیب که با دقت به نمودار و بررسی دقیق آن وجود یا نبود پیوت قیمتی مشخص میشود.
تشخیص پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
افرادی که در ترید سهام و بازار بورس خبره هستند، به راحتی این دو را از هم تشخیص میدهند. درواقع چون پیوت در تحلیل تکنیکال بر اساس قیمت مشخص میشوند، با دقت به نمودار و بررسی روندها به صورت دیداری باید تشخیص داده شوند. اما اگر مبتدی هستید، بهتر است به این دو نکته توجه کنید:
چنانچه روند جدید بتواند تا سقف 38 درصد، حرکت قبلی را جبران کند، پیوت ماژور است، اگر مقدار جبران یا اصلاح از 38 درصد کمتر باشد، مینور تلقی میشود.
یکی از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، مکدی نام دارد، چنانچه این اندیکاتور یا شاخص دچار تغییر فاز شود، به عنوان پیوت ماژور شناخته خواهد شد. برای این کار کافی است فاز مثبت یا منفی شاخص مکدی را در نظر بگیریم و بالاترین یا پایینترین قیمت آن بخش را به عنوان پیوت ماژور در نظر بگیریم.
نحوه انجام معامله با پیوتها
چنانچه در انجام معاملات روزانه به شاخصی برای تصمیمگیری نیاز داشته باشیم، میتوانیم از پیوتها استفاده کنیم. خاصیت پیوت در تحلیل تکنیکال این است که نسبت به تغییر قیمت واکنش نشان میدهد، بنابراین میتوانیم از آن برای تشخیص روند استفاده کنیم. اصولاً در دو حالت میتوانیم از پیوت در تحلیل تکنیکال استفاده کنیم:
- انجام معامله در زمان رد شدن از پیوت
برای انجام معامله در این حالت باید حد ضرری مشخص کنیم، که پایینتر از پیوت است و قیمت هدف را در سطح بالاتر قرار دهیم.
برای انجام معامله در این زمان که به عنوان زمان استراحت نیز شناخته میشود، مقاومتها اهمیت پیدا میکنند. تصور کنید هدف ما معامله در محدوده مقاومت سطح 2 باشد، در این صورت باید مقاومت سطح 1 و سطح 3 به ترتیب حد ضرر و قیمت هدف باشند.
روش جایگزین محاسبه پیوت
یک فرمول دیگر محاسبه پیوت در تحلیل تکنیکال وجود دارد که در آن قیمت بازشدن امروز بازار نیز لحاظ میشود. باقی محاسبات به شیوه قبل انجام میشود.
4/(امروز بازشدن قیمت+قبل روز قیمت بالاترین+قبل روز قیمت پایینترین+قبل روز بستهشدن قیمت)=پیوت
انواع نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال
آنچه در بالا توضیح دادیم به عنوان پیوت استاندارد در تحلیل تکنیکال شناخته میشود. اما پیوتها چندین نوع هستند.
پیوت Woodies
Woodies Pivot Points یکی از انواع پیوت در تحلیل تکنیکال است که از محاسباتی استفاده میکند که نسبت به فرمولهای استاندارد پیوت متفاوت است.
پیوت Camarilla
Camarilla Pivot Points توسط نیکولاس اسکات در دهه 1980 معرفی شد. پیوت Camarilla غالباً مشابه پیوت Woodies است، زیرا هر دو سیستم برای محاسبه سطح پشتیبانی و مقاومت کلیدی، از قیمتهای پایانی روز قبل استفاده میکنند. تفاوت اصلی سیستم Camarilla این است که تکنیکهای آن بر اساس سیستمی است که از 9 سطح قیمت استفاده میکند.
پیوت Fibonacci
تکنیکهای استراتژیک در کنار فاکتورهای پیوت Fibonacci پیشبینی و اصلاح، میتوانند روند بازار و جهت حرکت آن را مشخص کنند.
پیوت Demark
Demark Pivot Points توسط تاجر مشهور تام دمارک طراحی شده است، که برای دههها به دلیل تکنیکهای نوآورانه در تجزیه و تحلیل تجاری مشهور بودهاست. پیوت Demark کمی متفات از سایر پیوتها است چراکه این پیوت مبتنی بر ارتباط بین قیمت باز و بستهشدن بازار است.
نقاط پیوت چه چیزی را نشان میدهد؟
پیوت شاخص روزانه برای معاملات آتی،سهام و کامودیتیها است. برخلاف دادههای نوسانی و میانگینهای دیگر، پیوت در طول روز ثابت است. این بدان معنا است که معاملهگران میتوانند از آن برای پیشبرد اهداف خود و تنظیم یک برنامهریزی مناسب استفاده کنند. برای مثال، معاملهگران میدانند که اگر، قیمت به پایینتر از پیوت سقوط کند، در جلسه معاملاتی فروش را انتخاب میکنند و برعکس اگر قیمت به بالاتر از پیوت صعود کند، خرید را انتخاب میکنند. مقادیر مقاومت و پشتیبانی نیز میتوانند نمایانگر قیمت هدف و نقطه ضرر باشند.
محدودیت پیوت چیست؟
نقطه پیوت براساس فرمولهای سادهای محاسبه میشود. بنابراین درحالی که برای عدهای مفید است، بسیاری نیز هستند که برای آنها کارایی ندارد. هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمتها حول نقطه پیوت نوسان پیدا کنند. بسیاری مواقع روند بازار از چنین الگویی پیروی نمیکند. به همین دلیل، ترکیب پیوت و سایر اندیکاتورها روشی معمول برای ارزیابی است که معاملهگران معمولاً از آن استفاده میکنند. چرا که با این روش، دادهها مطمئنتر هستند و میتوان استدلال بهتری از وضعیت بازار داشت.
سخن پایانی
دیدیم که نقطه پیوت در تحلیل تکنیکال از چه روشی محاسبه شده و چه معنایی برای شاخص روزانه سهام دارد. مسئله اصلی در استفاده از آن و هر اندیکاتور دیگر، داشتن دانش درمورد کار با آن است. فراموش نکنید که تنها استفاده از یک اندیکاتور عاقلانه نیست. برای آنکه بتوانید به درستی تحلیل تکنیکال انجام دهید، خوب است دوره آموزش بورس از صفر را در نظر داشتهباشید. در این دوره موارد مختلف از از جمله تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی آموزش داده میشود.
برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
پیوت در بورس به چه معناست + 4 استفاده از پیوت در تحلیل کاربردی
پیوت در بورس در واقع این طور معنا میشود که، یکی از مهمترین اهداف در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، تمشخص نمودن نقاط بازگشت قیمت است.
پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟
پیوت در بورس در واقع این طور معنا میشود که، یکی از مهمترین اهداف در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، تشخیص نمودن نقاط بازگشت قیمت است. در اصل اگر شخصی به این وجه از مهارت در تحلیل برسد، همانند پیدا کردن جام مقدس در معاملهگری به حساب میآید؛ اما بر طبق پژوهشهای صورت گرفته شده، تلاش در جهت مشخص نمودن دقیق نقاط کف و سقف قیمتی (منظور در نواحی بازگشت قیمت است) یا به بیان دیگر زمانبندی بازار، تا همین حالا بیفایده بوده است. با این وجود، بعضی از ابزارهای تحلیل نموداری در این حیطه عملکرد حایز توجهی دارند. پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پر استفادهترین ابزارهای بررسی وضعیت پیشین و کنونی قیمت است. به عبارت سادهتر، نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت خوانده میشود؛ که بر طبق ماهیت به دو نوع قیمتی و همچنین محاسباتی و بر طبق قدرت بازگشتی نمودار، دو گونه ماژور و مینور را شامل میگردند.
انواع پیوت ها کدامند ؟ و نقش پیوت در تحلیل چیست؟
پیوتها یا نقاط بازگشت اغلب هنگامی شکل میگیرند که در جنگ نیروی عرضه کننده با نیروی تقاضا کننده یکی بر دیگری غالب و مغلوب شوند! در واقع هنگامی که شما به یک نمودار قیمت نگاه بکنید که شناسایی نمودار پیوت این کمک را به شما میکند؛ تعداد زیادی پیوت مشاهده خواهید کرد که هر یک در یکی از طبقهبندیهای زیر جای میگیرند. نکته قابل توجه این است که این موضوع با پولبک در بورس متفاوت می باشد.
پیوت قیمتی
مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این پیوتها نهفته است. در تعریف کلاسیک پیوتهای قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت در نمودار تشکیل شده است. در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روشهای پرایس اکشنی مطرح میشود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت یا نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت. نحوه تشخیص یا به عبارت دیگر شناسایی نمودار پیوت به صورت بصری و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمیطلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، میتوانید از آنها استفاده کنید.
پیوت محاسباتی
این پیوت در بورس بر طبق دادههای قیمتی (OHLC) و همچنین فرمولهای ریاضی محاسبه میگردد و جزئیات تحرکات و بالا و پایین رفتنهای قیمتی در بازار در آنها دخیل نیستند! در اصل خروجی این محاسبات که به شکل چند عدد هستند؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت در آینده نمودار به کار گرفته میشوند. این پیوتها بر طبق دورههای زمانی نمودار و همچنین دادههای قیمتی مورد استفاده قرار گرفته و تا مدت زمان معینی دارای اعتبارند و با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح بهروزرسانی میگردند. به عنوان مثال، نواحی پیوتی نمودار یکساعته برای معاملهگران بازارهای مالی میانمدتی کاربرد چندانی ندارند. پیوتهای محاسباتی هم خودشان انواع گوناگونی دارا هستند، که پیوت پوینت و همچنین خطوط کاماریلا از مهمترین و شناختهشدهترین آنها هستند. در ادامه این مطلب به شرح مختصر و مفید هرکدام از اینها و نقش پیوت در تحلیل خواهیم پرداخت.
Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
بر اساس قواعد، اگر نرخ قیمتی بیشتر از نقطه «PP» قرار بگیرد؛ بدان معنی است که روند صعودی سهم را شاهد هستیم و میباید بر اساس واکنشهای قیمتی در برابر سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیتی برای خریداری سهام باشیم و در غیر این صورت (نرخ قیمتی کمتر از PP)، برای فروختن آن سهم اقدامات لازم را مینماییم. حتما این را مد نظر داشته باشید که، نقاط «R» مخفف کلمه لاتین Resistance یا به زبان دیگر سطوح مقاومتی هستند و همین طور نقاط «S» که مخفف کلمه لاتین Support یا به زبان دیگر نواحی حمایتی نمودار به حساب میآیند.
در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه مهم و اساسی نظیر «PP» نخواهیم داشت؛ ولی در این روش به خاطر زیادی بودن نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شدهاند که میتوان قدرت خط روند را به صورت خیلی زیادی فهمید و معاملات دقیقتر و منظمتری داشت. در اصل هنگامی که قیمت به سطوح 3 یا 4 (از نوع R یا S) برسد؛ در وهله اول بیان کننده قدرت روند و همچنین تحرک قیمتی زیاد است.یادآوری این نکته لازم است که محاسبهکننده نقاط پیوت در بیشتر پلتفرمهای تحلیلی بازار سرمایه به صورت اندیکاتورهای پیشفرض ارائه شدهاند و حتی در صورتی که آنها وجود نداشته باشند هم میتوانید، به شکلی کاملاً رایگان آنها را از منابع گوناگون دانلود بکنید و نصب گردانید. هماکنون در شماری از استراتژیهای مختلف معاملاتی، پیوتها به عنوان یک نوع از ابزار اصلی در کنار عناصری چند نظیر میانگینهای متحرک ، خطوط روند و… به کار گرفته میشوند. جهت آشنایی با اندیکاتورهای کاربردی می توانید مقاله " آموزش اندیکاتور cci " را مشاهده کنید.
پیوت ماژور
حتی اگر هم ذرهای با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با دیدن نمودار قیمت و همچنین کف و سقفهایی که باعث وقوع تحرکات قیمتی به نسبت قوی در مسیر مخالف گشتهاند، به طور کامل برایتان محسوس هست. در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی"پیوت ماژور" میگویند. این نقاط از اعتبار زیادی هم برخوردار هستند و تحلیلگران برای ترسیم کردن خطوط روند و همین طور الگوهای قیمتی، میبایستی از این پیوتها کمک بگیرند.
پیوت مینور
در جهت مقابل نقاط پیوتی هم هستند که نهایتاً باعث میشوند تا حرکات اصلاحی کوچک یا نوعی برقراری روند خنثی تشکیل شود. پیوت مینورها در نمودارهایی با دورههای زمانی پایین (یا به عبارت دیگر تایمفریمهای کوچک) به شکل قابل توجهی قابل رویتاند؛ چرا که نوسانات مقطعی و کاذب در نمودارهای میانروزی بیشتر تشکیل میشوند. به همین جهت اینکه نقاط بازگشتی مینور، توانایی زیادی در ایجاد تغییر روند و آشنایی با پیوت مینور و ماژور در بورس همچنین ایجاد حرکات قیمتی فوقالعادهای ندارند؛ الگوهای قیمتی و همچنین خطوط روند مبتنی بر آنها از اعتبار ویژهای برخوردار نیستند. در نتیجه برای کم کردن درصد خطای تحلیل، برای معاملهگران میبایستی به دورههای زمانی مناسبی مراجعه کرد.
نحوه تشخیص پیوت ماژور از مینور چگونه می باشد ؟
حالا که تشریح اولیه از پیوت ماژور و مینور بیان شد؛ سؤال اصلی این هست، که به چه شکلی باید این نقاط را از همدیگر تشخیص بدهیم؟ با در نظر گرفتن اینکه سطوح پیوتی به طور کامل مبتنی بر قیمت است، تشخیص آنها به طور چشمی و بر طبق مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی قابلیت تشخیص دارا خواهد بود؛ ولی این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در حیطه تحلیل تکنیکال هست. به همین جهت، روشی ترکیبی شامل دو ابزار عمده نظیر نمودار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی ایجاد شده تا معاملهگران متوسط و همچنین معامله گران مبتدی نیز بتوانند به تشخیص این سطوح بپردازند. در اصل اگر سطوح کف یا سطوح سقف نمودار این دو پارادایم را در کنار هم داشته باشد، به احتمال بسیار با یک پیوت ماژور روبهرو هستیم. قاعده کلی در برگیرنده موارد زیر است:
- تغییر فاز مکدی در هنگام تشکیل پیوت در بورس
- اصلاح قیمت حداقل به اندازه 38% موج پیشین
پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟
در نموداری که میبینید، تغییر فاز هیستوگرام مکدی و تقاطع نزولی خطوط سیگنال و مکدی در هنگام ایجاد پیوت کاملاً قابل ملاحظه و رویت است. همین طور با رسم فیبوناچی بازگشتی تعیین میگردد که شرط اصلاح حداقل 38% قیمت هم برآورده شده و گواههای معاملاتی در حدی جهت پیوت ماژور بودن این نقطه بازگشتی وجود دارد.
به طور کلی پیوت در بورس یکی از بهترین ابزارهای معاملهگری و تحلیل در بازار مالی به حساب میآید؛ ولی با در نظر داشت نوسانات قیمتی شدید و متعدد ، دارای خطاهایی هم هستند؛ که میبایستی به کمک مشخص نمودن استراتژیهای معاملاتی معین و روشهای جدید تحلیلی، به عبارتی پوشش داده شوند.
مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
تشخیص دقیق نقاط کف و سقف یا همان نواحی بازگشت قیمت، یکی از مهمترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی میباشد. استفاده از برخی ابزارهای تحلیل نموداری در این زمینه بسیار موثر میباشد. یکی از پرکاربردترین این ابزارها که برای بررسی وضعیت قیمت در گذشته و حال مورد استفاده قرار میگیرد، پیوت (pivot) است. در تحلیل تکنیکال، مبحث پیوت آنقدر حائز اهمیت میباشد که اگر با آن آشنا نباشید، تقریباً هیچ الگویی را نمیتوانید به درستی ترسیم کنید. همین موضوع باعث میشود که نتایج تحلیل اکثر معاملات شما اشتباه از آب در بیایند و در نهایت ضرر کنید. لذا به شما پیشنهاد میکنیم که برای آشنایی با مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای آن این مقاله از سری مقالههای آموزش بورس از سایت استخدام و آموزش چراغ را تا انتها مطالعه نمایید.
منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟
پیوت در تحلیل تکنیکال
منظور از پیوت ( pivot ) در تحلیل تکنیکال نقاط محوری و مهمی هستند که معاملهگران با تشخیص آنها میتوانند الگوهای تحلیلی را ترسیم کنند. ابزارهای تحلیل تکنیکال همچون چنگال اندروز، خط روند، الگوها و غیره با استفاده از این نقاط، تغییر روند نمودارها را تا حد زیادی مشخص مینمایند. این نقاط تغییرات موجود در روند از حالت صعودی کامل به نزولی کامل یا برعکس را نشان میدهند. در یک تعریف ساده از پیوت باید بگوییم که پیوتها، نقاط چرخش قیمت در نمودارها هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت میدهد. برای آنکه در تحلیلهای خود دچار اشتباه نشویم، باید نقاط پیوت را به درستی شناسایی نماییم. پیوتها بر اساس ماهیت به دو نوع قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، به دو دستهی مینور و ماژور تقسیم میشوند. در ادامه هر یک از این موارد را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میدهیم.
انواع پیوت در تحلیل تکنیکال
انواع پیوت
زمانیکه در بازار سرمایه یکی از نیروهای عرضه یا تقاضا بر دیگری غالب شود، پیوتها یا نواحی بازگشت قیمت شکل میگیرند. اهمیت کارکرد این نقاط در پیشبینی آتی قیمتها احساس میشود. اگر شما یک نمودار قیمت را مورد تحلیل و بررسی قرار دهید، انواع مختلفی از پیوت را مشاهده خواهید کرد. در این بخش راجع به انواع مختلف پیوت در تحلیل تکنیکال صحبت خواهیم کرد.
پیوت قیمتی
منظور از این نوع پیوت، نقاط برگشت قیمت میباشد که موجب تغییر روند قیمت سهام میشود. در تعریف کلاسیک پیوتهای قیمتی آمده است یک پیوت در نمودار در صورتی تشکیل میشود که بازار به میزان مشخص در یک جهت حرکت کند و پس از تشکیل سقف یا کف، با یک روند نسبتاً قوی در جهت مخالف پیش برود. تریدرها در روش پرایس اکشن بر این باورند که زمانی یک پیوت یا نقطهی بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت که قیمتها حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نمایند و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف پیشروی کنند. تشخیص این پیوتها اصولاً ابزار خاصی نمیطلبد و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف و به صورت بصری میباشد. با استفاده از دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، میتوان از پیوتهای قیمتی کمک گرفت.
پیوت محاسباتی
بر اساس ماهیت نوع دیگری از پیوت در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به آن پیوت محاسباتی میگویند. جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در تشخیص این نوع از پیوتها دخیل نیست و نحوهی محاسبهی آنها بر اساس دادههای قیمتی (OHLC) و فرمولهای ریاضی میباشد. خروجی حاصل از انجام این محاسبات اعدادی میباشند که به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده خواهند شد. با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح از پیوتها بهروزرسانی خواهند شد و بر اساس دورهی زمانی نمودار و دادههای قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی دارای اعتبار هستند. به عنوان مثال برای معاملهگران میانمدت، نواحی پیوتی نمودار یکساعته کاربردی نخواهند داشت. پیوتهای محاسباتی خود به انواع مختلفی تقسیمبندی میشوند. از مهمترین آنها میتوان به پیوت پوینت (Pivot Point) و خطوط کاماریلا (Camarilla Lines) اشاره کرد. در ادامه هرکدام از این موارد را به صورت جداگانه و مختصر بررسی خواهیم کرد.
۱. پیوت پوینت (Pivot Point)
برای بررسی این نوع پیوت چنانچه قیمتها بالاتر از نقطهی «PP» قرار داشته باشند، روند صعودی میباشد. در این حالت باید بر اساس واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم. در غیر این صورت هرگاه قیمت کمتر از PP باشد باید اقدام به فروش نماییم. دقت داشته باشید، که نقاط «S» مخفف Support یا همان نواحی حمایتی نمودار میباشند. نقاط «R» هم مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی در نمودار هستند.
- Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
- R1 = (2*PP)-Low
- R2= PP+(High-Low)
- S1 = (2*PP)-High
- S2 = PP-(High-Low)
۲. خطوط کاماریلا (Camarilla Lines)
ناحیهی کلیدی مثل «PP» در محاسبات خطوط کاماریلا وجود ندارد. اما تشخیص قدرت روند و معاملات دقیقتر، به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش امکانپذیر خواهد بود. در نگاه اول و زمانیکه قیمت به سطوح ۳ یا ۴ (از نوع R یا S) برسد، به معنای قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد. البته این نکته را هم بگوییم که محاسبهگر نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال و اکثر پلتفرمهای تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیشفرض هستند. حتی در صورت عدم وجود میتوانید، آن را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود کرده و نصب نمایید. در حال حاضر و در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی، پیوتها در کنار مواردی همچون میانگینهای متحرک، خطوط روند و غیره به عنوان ابزار اصلی به کار برده میشوند.
- H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
- H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
- ((L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12
- ((L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6
- ((L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4
- (L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2
پیوت مینور
این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال برای روندهای کوچک، نوسانگیری و همچنین در ابزارهای اصلی تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. پیوتهای مینور در انتهای اصلاحات قرار دارند و به نوعی تغییر جهتهای فرعی و کوچک هستند. این پیوتها علاوه بر آنکه منجر به حرکات اصلاحی کوچک میشوند، موجب برقراری روندهای خنثی نیز خواهند شد. از آنجایی که نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی بیشتر ایجاد میشوند، پیوت مینورها را در نمودارهای با دورهی زمانی پایین (تایمفریم کوچک) به وفور میتوان مشاهده کرد. این پیوتها عملا از اعتبار بسیار کمی برخوردار هستند. چرا که نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشمگیر ندارند. به همین دلیل نمیتوان در تحلیل تکنیکال به آنها اعتماد کرد و یا آنها را مرجعی برای ترسیم خطوط روند و یا ترسیم الگوها دانست. بنابراین معاملهگران جهت کاهش درصد خطای تحلیل، ملزم به مراجعه به دورههای زمانی مناسب هستند.
پیوت ماژور
این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال در انتهای روندها قرار دارد. پیوت ماژور بر خلاف مینور پیوت، تغییر جهتهای اصلی نمودار را نشان میدهد. در واقع این پیوتها نقاطی هستند که تحلیلگران برای تحلیلهای اصلی خود از آنها استفاده میکنند. به طوریکه ابزارهای تکنیکالی بر اساس پیوتهای ماژور ترسیم میشوند. البته اگر فردی با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشد هم با مشاهدهی نمودار قیمت، کف و سقفهایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شدهاند را تشخیص میدهد. پیوتهای ماژور، در اصل همین نقاط بازگشتی هستند. درست برعکس پیوت مینور، ماژور پیوتها از اعتبار بالایی برخوردارند. به همین دلیل است که تحلیلگران و معاملهگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، از این پیوتها استفاده میکنند.
شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
اکنون که با مفاهیم اولیهی پیوتهای مینور و ماژور آشنا شدید، ممکن است این سوال برایتان به وجود آید که چگونه این دو نوع پیوت در تحلیل تکنیکال را از یکدیگر تشخیص دهیم؟ خوشبختانه، تشخیص این پیوتها به صورت چشمی و بر اساس مقایسههای ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکانپذیر میباشد. چرا که سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت هستند. با این همه این نکته را به خاطر داشته باشید که تشخیص این پیوتها قبل از هر چیزی مستلزم داشتن تجربهی کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است. بنابراین برای آنکه معاملهگران متوسط و مبتدی هم بتوانند این سطوح را تشخیص دهند، یک روش ترکیبی تدوین شده است. این روش شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی است. در صورتی یک پیوت ماژور خواهیم داشت که سطوح کف یا سقف نمودار از دو ویژگی زیر برخوردار باشند:
۱. روند جدید باید تا ۳۸% موج قبلی را اصلاح کند. اگر کمتر از این مقدار باشد یک مینور پیوت در تحلیل تکنیکال خواهیم داشت. (شما میتوانید از ابزارهای اصلاحی فیبوناچی برای تشخیص اصلاح ۳۸% کمک بگیرید.)
۲. در زمان تشکیل پیوت ماژور، تغییر فازهای اندیکاتور مکدی (macd) اتفاق میافتد. بهمنظور شناسایی ماژور پیوت در تحلیل تکنیکال با استفاده از این روش ابتدا یک فاز مثبت یا منفی مکدی را در نظر میگیریم. سپس بالاترین یا پایینترین قیمت در آن قسمت را به عنوان پیوت شناسایی میکنیم.
با استفاده از روشهای بالا میتوانیم یک پیوت ماژور را شناسایی کنیم. برای جلوگیری از تشخیص اشتباه پیوت و بروز خطا در تحلیل نمودارها، حتما باید به صورت همزمان از این دو روش استفاده کرد. در تمام استراتژیهای معاملاتی اول از همه پیوتها را مشخص کنید و خطوط روند را ترسیم کنید. در کنار اینها باید از تحلیلهای تکنیکال کمک گرفت در غیر اینصورت نباید توقع موفقیت از خودتان داشته باشید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی انواع پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای هر کدام از آنها پرداختیم. با توجه به موارد گفته شده در این مطلب مشخص میشود که مهمترین کاربرد پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال شناسایی تغییر روندها میباشد. همین کارکرد پیوت در محاسبات آتی و پیشبینی تغییرات قیمت در فواصل زمانی قیمت بسیار ارزشمند است. با شناسایی پیوتها میتوان به پیشبینی قله و درهی بعدی پرداخت و تا قبل از رسیدن به نزول، سهام خود را فروخت و یا اندیشهای درازمدت پیادهسازی کرد. در آخر باید بگوییم درست است که پیوتها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و معاملهگری در بازارهای مالی هستند، اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز میباشند. در این موضوع میتوانید از دوره آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال مقدماتی استفاده نمایید. چراغ بهعنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای آموزش و استخدام به شما پیشنهاد میکند که با استفاده از استراتژیهای معاملاتی دقیق و روشهای تحلیلی نوین، این خطاها را پوشش دهید.
دیدگاه شما