احساسات و تعصبات سرمایه گذار


انتشارات: بورس

تعصبات رفتاری غیرکارآمد

بعد از ظهر یکی از همین روزها رادیو را که روشن کرد، از اخبار شنید روند صعودی بازار سهام در تهران ادامه داشته و رکورد یک میلیون واحد را شکسته است. از سال گذشته بخشی از سرمایه پس‌اندازش را تبدیل به سکه بهار آزادی کرده و مابقی را به‌صورت سپرده درازمدت در بانک گذاشته بود. حالا اما با خود فکر می‌کرد کاش تصمیم دیگری گرفته بود و کل اندوخته‌اش را در بورس سهام سرمایه‌گذاری کرده بود. در محیط کار و گفت‌وگو با دوستانش هم، بحث درباره اینکه پولمان را کجا بگذاریم از هر زمان دیگری داغ‌تر شده است.

این حال و احوال که این روزها بسیاری درگیرش هستند، در ادبیات رفتار اجتماعی و سرمایه‌گذاری تحت عنوان «ترس عقب ماندن» (fear of missing out) شناخته می‌شود.

علاوه بر این، عوامل رفتاری دیگری نیز باعث تصمیم‌گیری غیربهینه از سوی سرمایه‌گذاران می‌شوند. در این یادداشت با اشاره به برخی از مهم‌ترین این عوامل، چارچوبی کلی برای سرمایه‌گذاری مبتنی بر اصول در شرایط متلاطم کنونی ارائه می‌کنم.

تفاوت ایران

شرایط بحرانی ناشی از شیوع کرونا مسبب رکود اقتصادی در تمام کشورهای جهان شده است. در این میان و با التهاب در بازارهای جهانی، تصمیم‌گیری درباره سرمایه‌گذاری شخصی در بسیاری از کشورها به چالشی جدی بدل شده است. این چالش در حالی پدید آمده که بسیاری افراد به سبب رکود اقتصادی کار و درآمد خود را نیز از دست داده‌اند.

آنچه وضعیت ایران را در مقایسه با بسیاری از کشورها از منظر سرمایه‌گذاری دشوارتر می‌کند، بی‌ثباتی گسترده اقتصادی متاثر از دوران تحریم و ابهام شدید درباره چشم‌انداز بازارهاست. به بیان دیگر، در ایران، افراد علاوه بر مواجهه با چالش رکود و بیکاری، باید به فکر حفظ قدرت خرید خود در شرایط تورم افسارگسیخته نیز باشند. در این شرایط حساس، احتمال اینکه افراد در دام تصمیم‌های هیجانی سرمایه‌گذاری گرفتار شوند افزایش می‌یابد.

تعصبات رفتاری غیرکارآمد

یکی از مهم‌ترین مبانی هر نوع سرمایه‌گذاری، تناسب بین بازدهی و ریسک آن است. متاسفانه بخش عظیمی از فعالان حقیقی بازار احساسات و تعصبات سرمایه گذار سرمایه، ارزیابی صحیحی از ریسک حوزه‌های سرمایه‌گذاری ندارند. به عبارت دیگر، افراد صرفاً با تمرکز روی نرخ بازدهی در دوره‌ای خاص، حوزه با بالاترین نرخ سوددهی را برای سرمایه‌گذاری انتخاب می‌کنند. مثلاً بارها دیده شده که بازدهی بورس سهام با نرخ سود سپرده بانکی مقایسه شده بدون آنکه پازل کلی هر حوزه متشکل از ریسک‌های آن مورد ارزیابی قرار گیرد.

باید توجه داشت نرخ سود مورد انتظار، تابعی از فضای ریسک‌پذیری سرمایه‌گذار است و فضای ریسک‌پذیری وابسته به توانمندی مالی و روحی روانی. به بیان دیگر، باید از فضای ریسک شروع کنیم و بپرسیم چه به لحاظ مالی و چه به لحاظ روانی چقدر توانایی پذیرش ریسک داریم؟ سپس از میان حوزه‌های منطبق، گزینه با بهترین نرخ بازدهی را انتخاب کنیم.

یکی دیگر از تعصبات شناختی در سرمایه‌گذاری، «ابهام گریزی» (confirmation bias) است. سرمایه‌گذاری که دچار این رفتار باشد، فقط به دنبال اطلاعاتی است که باورهای قبلی‌اش را تایید کند و داده‌های متناقض با آن باورها را نادیده می‌گیرد. مثلاً در بورس سهام، موقعیتی را در نظر بگیرید که نسبت هزینه به درآمد (P /E) سهام چند ده برابر میزان نرمال شده باشد و توجیه قانع‌کننده‌ای برای آن نباشد. سرمایه‌گذار صرفاً به علت اینکه فضای عمومی حاکی از صعودی بودن بازار است، اطلاعات مغایر با دید عمومی را نادیده می‌گیرد.

یکی از دیگر عوامل رفتاری آسیب‌زا، «وابستگی» سرمایه‌گذار به دارایی است که مالکیت آن را دارد (endowment bias). در چنین شرایطی، سرمایه‌گذار به‌جای آنکه با دیدگاه مستقل و دور از جنبه‌های احساسی به ارزشگذاری آن دارایی بپردازد، ارزش بالاتری را برای دارایی تحت مالکیت خود قائل می‌شود. نتیجه این است که سرمایه‌گذار به دلیل عدم توافق بر ارزش دارایی، حاضر به فروش نیست و احتمال زیان در آینده افزایش می‌یابد.

در نهایت، تعصب دیگری که در شرایط فعلی بر تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران اثر سوء می‌گذارد، «پشیمانی‌گریزی» (regret-aversion) است. این حالت ممکن است به‌صورت ترس از انجام یا عدم انجام کاری باشد. مثلاً سرمایه‌گذار نگران باشد سهمش را بفروشد و بازار بالاتر برود یا نفروشد و بازار سقوط کند. ریشه این رفتار معمولاً در فقدان یک برنامه منظم در سرمایه‌گذاری است. در غیاب یک استراتژی دقیق و اصول‌مند، مبنای تصمیم‌گیری، جو کلی و احساسات می‌شود و رفتار سرمایه‌گذار بیشتر به قماربازی شباهت پیدا می‌کند که دچار سردرگمی احساسی است.

نقشه‌ای برای سرمایه‌گذاری اصولی

مدیریت سرمایه‌گذاری اصولی نیازمند دانش فنی و تجربه گسترده در حوزه‌های مختلف است که جزئیات آن از حوصله این نوشته خارج است. اما در این بخش به شش عامل مهم که جهت تصمیم‌گیری بهینه در درازمدت باید مورد توجه سرمایه‌گذار قرار گیرد اشاره می‌کنم.

اولین عامل، داشتن برآوردی از جریان نقدینگی در ماه‌های آینده است. داشتن پیش‌بینی تقریبی از ورود و خروج پول به سرمایه‌گذار کمک می‌کند تا گزینه‌های سرمایه‌گذاری‌اش را به‌گونه‌ای انتخاب کند که منطبق بر مازاد یا کسری جریان نقدینگی‌اش باشد.

دومین عامل مورد توجه، رقم سرمایه موجود و فراوانی تعداد آن است. مثلاً برای ورود به برخی حوزه‌ها، داشتن میزانی از حداقل سرمایه الزامی است. از سوی دیگر، فردی که درآمد دوره‌ای دارد، ممکن است تصمیم بگیرد رقم ثابتی را در بخشی که با ریسک و بازدهی‌اش متناسب است سرمایه‌گذاری کند.

ملاک سوم، برنامه‌ریزی در خصوص مدت زمان سرمایه‌گذاری است. آگاهی نسبت به مدت زمان سرمایه‌گذاری رابطه مهمی با میزان بازدهی و ریسک دارد. مثلاً سرمایه‌گذاری که در حوزه ملک وارد شده باشد ممکن است در کوتاه‌مدت بازدهی خاصی به‌جز دریافت اجاره نداشته باشد ولی اگر نگاه بلندمدت داشته باشد، سود قابل توجهی عایدش شود.

معیار چهارم که مرتبط با معیار سوم است، نیاز به نقدشوندگی است. معمولاً رابطه‌ای معکوس بین میزان بازدهی و میزان نقدشوندگی کلاس‌های دارایی وجود دارد. به‌عنوان مثال سهام یک شرکت ممکن است بازدهی بسیار بالایی داشته باشد اما زمانی که بازار در حالت ریزش قرار گیرد، خریداری برای آن وجود نداشته باشد یا حتی نماد معاملاتی‌اش بسته شود. در سوی دیگر طیف، سپرده بانکی با بازدهی به نسبت پایین‌تر، امکان دسترسی فوری فراهم کند.

پنجمین اصل مورد نظر از دید سرمایه‌گذار، داشتن هدف یا استراتژی برای ورود به یا خروج از بازار است. مثلاً در حوزه سهام شرکت‌ها، داشتن قیمت هدف یا درصد سود یا زیان برای فروش سهم می‌تواند باعث منظم شدن روند سرمایه‌گذاری شود و در شرایط حساس و ملتهب، از اقدامات احساسی جلوگیری کند. علاوه بر این، داشتن اصول از پیش تعیین‌شده، این امکان احساسات و تعصبات سرمایه گذار را فراهم می‌کند تا با دریافت بازخورد و بازبینی روش‌ها در طول زمان، استراتژی سرمایه‌گذاری بهبود یابد.

در نهایت و پس از توجه به پنج عاملی که به آنها اشاره شد، تنوع‌بخشی (diversification) به سبد سرمایه‌گذاری به‌ویژه در شرایط پرریسک از اهمیت فراوانی برخوردار است. در جهانی که ابهامات فراوانی درباره شرایط اقتصادی آینده وجود دارد و البته در ایران که این عدم قطعیت‌ها چند برابر بیشتر است، منطقی آن است که تمام تخم‌مرغ‌هایمان را در یک سبد نگذاریم.

کلیاتی که به آنها اشاره شد، می‌تواند به‌عنوان قطب‌نمایی در دریای طوفانی و بی‌ثبات اقتصاد جهان و ایران به کار سرمایه‌گذار بیاید تا به دور از هیجانات زودگذر، تصمیم‌های بهتری در جهت منافع درازمدتش اتخاذ کند.

5 تله روانشناسی که سرمایه گذاران باید با آن مقابله کنند

بنجامین گراهام گفته است: مشکل اصلی یک سرمایه گذار و حتی بدترین دشمن او خود اوست. این یک واقعیت است که ذهن انسان بسیار عجیب است و ظرفیت تعداد زیادی مسائل ریاضی، راه حل ها و مهارتهای ارتباطی را دارد که با سایر گونه های موجود زنده قابل قیاس نیست.

با این حال زمانیکه بحث سرمایه گذاری پیش می آید، انسان اشتباهات هولناک زیادی را مرتکب می شود و در اغلب موارد، قادر نیست از اشتباهات خود درس بگیرد. بنابراین انسان درگیر چرخه احساسات می شود که در شکل زیر نمونه ای از آن نمایش داده شده است.

در حالیکه ذهن انسان بی نظیر است افراد هنوز هم به دام تله های سرمایه گذاری می افتند که عواقب جدی در بازارهای مالی دارد. این موضوع موجب ظهور رشته جدیدی به نام مالی رفتاری شده است که هدف آن شفاف ساختن رفتار سرمایه گذار در بازارهای مالی می باشد.

در اینجا درباره احساسات و تعصبات سرمایه گذار معمول ترین تله های روانشناختی صحبت می کنیم که سرمایه گذاران بایستی بر آنها چیره شوند تا بتوانند شانس خود را برای کسب بازده بالاتر افزایش دهند.

لنگر انداختن

لنگر انداختن به زمانی گفته می شود که سرمایه گذار جهت تصمیمات آینده به یک نقطه مرجع در گذشته، بیش از اندازه اتکا می کند. این تعصب می تواند مشکلات زیادی را برای سرمایه گذاران بوجود آورد و مفهوم بسیار مهمی در مالی رفتاری محسوب می شود.

برای مثال اگر شما در گذشته، بازدهی مطلوبی بر روی یک سهم را تجربه کرده باشید احساس شما برای آینده آن سهم مثبت است حتی اگر نشانه های واضحی از احتمال سقوط سهم مشاهده کنید. این حائز اهمیت است که بخاطر داشته باشید بازارهای مالی بسیار غیر قابل پیشبینی هستند. بنابراین شما باید انعطاف پذیر باشید و زمانیکه از تصمیمات سرمایه گذاری مهم اطمینان ندارد بایستی بدنبال توصیه های حرفه ای باشید.

حرکت جمعی

این یک طرز فکر است که از اجداد ما به ما رسیده و حامل این اعتقاد است که قدرت در ازدحام جمعیت است. بد نیست بدانیم که ذهنیت حرکت جمعی در بین سرمایه گذاران دلیل اصلی حباب در بازارهای مالی است. سرمایه گذاران اغلب بصورت توده ای حرکت می کنند تا شهرت و خوشنامی خودشان را حفظ کنند. همچنین تصمیمات خود را بر اساس روندهای گذشته و سرمایه گذارانی که در گذشته روی سهام مشابه موفقیت کسب کرده اند می گیرند. با این حال زمانیکه خبر بدی از یک شرکت منتشر می شود مردم سریعا آن سهم را می فروشند و همین طور زمانیکه سهم عملکرد خوبی دارد با شور و هیجان راغب به خرید هستند.

بعنوان یک سرمایه گذار، شما باید در هر تصمیم مالی، تحلیلها و تحقیقات را خودتان انجام دهید و به دنباله روی اکثریت وسوسه نشوید.

ضرر گریزی

ضرر گریزی زمانی است که افراد مدت زمان زیادی را سپری می کنند تا از زیان جلوگیری کنند. زیرا احساس رنج و عذاب زیان، دو برابر احساس خشنودی از بدست آوردن سود است. ساده تر بگوییم از دست دادن یک دلار دو برابر دردناک تر از خشنودی بدست آوردن یک دلار است.

بنابراین ما معمولا تصمیماتی می گیریم که از زیان جلوگیری کنیم. این ممکن است به شکل خارج کردن پول از بازار در زمان ریزش، خود را نشان دهد یا بعد از یک اصلاح بازار، سرمایه گذاران برای جلوگیری از ضرر تصمیم بگیرند که دارایی خود را به شکل وجه نقد نگهداری کنند. این خروج وجه نقد از بازار تلاطمی، توسط سرمایه گذاران به منظور امنیت سرمایه موجب افزایش وجه نقد در بازار و تورم می شود. در طی بحران مالی 2007 مقدار 943 میلیارد دلار وجه نقد به چرخه اقتصاد آمریکا اضافه شد.

سرمایه گذاران جهت اجتناب از دام ضرر گریزی می توانند با مشاوران مالی در مورد نحوه مدیریت زیان و بهینه کردن پرتفوی به منظور بدست آوردن بازده بیشتر مشورت کنند.

دام ارجحیت

زمانیکه صحبت از سرمایه گذاری در بازار سهام است اعتماد به نفس یک دارایی محسوب می شود اما اعتماد به نفس بیش از حد یا خودشیفتگی می تواند موجب سقوط یک سرمایه گذار باشد. بسیاری از سرمایه گذاران بویژه آنهایی که تحصیل کرده اند و درک خوبی از بازارهای مالی دارند معمولا بر این باورند که آنها بیش از یک مشاور مالی مستقل می دانند.

این مهم است که به خاطر داشته باشید بازار مالی یک سیستم پیچیده است و از اجزاء زیادی تشکیل شده است بگونه ای که یک شخص به تنهایی نمی تواند بر آن چیره شود. سرمایه گذاران زیادی در گذشته مبالغ انبوهی را در بازار از دست داده اند تنها به این دلیل که آنها طعمه اعتماد بنفس بیش از حد خود شده اند و به توصیه های دیگران توجه نکرده اند. اعتماد بنفس بیش از حد، خطرناک ترین نوع سهل انگاری است.

تعصب تایید

تله تایید زمانی است که سرمایه گذار به دنبال اطلاعاتی می گردد تا نظر او را تایید کند و اطلاعاتی را که مخالف عقیده اوست رد می کند.

زمانیکه یک سرمایه گذار انتطار بازدهی مناسبی از یک سهم بخصوص را دارد هر اطلاعاتی که بر علیه نظر اوست فیلتر می کند. اینگونه سرمایه گذاران در جستجوی افرادی هستند که به آنها توصیه های غلط بدهند و مشابه خودشان رفتار کنند. در واقع آنها به احساسات و تعصبات سرمایه گذار دنبال تایید هستند. این موجب تصمیم گیری بر اساس تعصب می شود بطوریکه سرمایه گذار فقط یک روی سکه را می بیند.

برای مثال ممکن است یک سرمایه گذار، سهمی را که دائما نزول می کند نگه دارد تنها بخاطر اینکه شخص دیگری اینگونه عمل کرده است. سرمایه گذاران دلایل همدیگر برای نگهداری یک سرمایه گذاری را تایید می کنند. در این حالت احتمالا در بلندمدت هر دو سرمایه گذار با زیان مواجه شوند. سرمایه گذاران باید به دنبال نظرات و چشم اندازهای جدید درباره سهام خود باشند و سرمایه گذاری های خود را بدون تعصب آنالیز کنند.

چگونه یک سرمایه گذار می تواند بر تله های روانشناختی غلبه کند؟

ذهن انسان بسیار پیچیده است و عوامل درونی و برونی زیادی می توانند بر تصمیم گیری های ما تاثیر بگذارند. فشاری که جامعه به ما وارد می کند موجب می شود تا راحت تر طعمه تله های روانشناختی شویم. اعتماد بنفس بیش از حد، جستجوی تایید از دیگران و بدست آوردن احساس آرامش به دلیل اینکه افراد دیگری در شرایط شما قرار دارند از مواردی هستند که بر تصمیمات سرمایه گذاری ما تاثیر می گذارند.

هیچکس احساسات و تعصبات سرمایه گذار کامل نیست و این تنها انسان است که در تله روانشناسی می افتد. بهترین راه کاهش این اثرات، کسب اطلاعات جدید و تفکر واقعگرایانه درباره چگونگی تاثیر سرمایه گذاری بر شما بعنوان یک شخص می باشد. همچنین شما بایستی از توصیه های کارشناسان استفاده کنید تا اطمینان یابید که تصمیمات سرمایه گذاری شما بر اساس اطلاعات بوده است. این می تواند به اتخاد تصمیمات به دور از تعصب کمک کند.

اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!

برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید

امتیاز 4.3 / 5. تعداد آرا 7

شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!

21 مورد از بایدها و نبایدهای معامله گران تازه کار در بازار سهام

چگونه هارد فورک بر قیمت بیت کوین تاثیر می گذارد؟

ساسان پرهون

کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار

نکته طلایی برای سرمایه گذاری بر روی رمزارزها

سرمایه گذاری در ارز دیجیتال

تعیین یک استراتژی منطقی بر پایه تحقیق و بررسی، در کسب سود بسیار تعیین کننده است. یکی از عوامل مهمی که منجر به ضرر در سرمایه گذاری بر روی رمزارزها می‌شود، عدم کنترل احساسات در انجام معاملات است. کنترل احساسات و اتخاذ تصمیمات بر پایه منطق، از مهمترین علل موفقیت در سرمایه گذاری بر روی رمزارزها است. در این مقاله به شناخت دلایل انجام معاملات بر پایه احساسات و چگونگی کنترل آن‌ها می‌پردازیم.

سرمایه گذاریرمزارزها

سرمایه‌ گذاری بر روی رمزارزها و بر پایه احساسات، چه تاثیراتی دارد؟

وقتی صحبت از سرمایه‌ گذاری بر روی رمزارزها می‌شود، احتمالا موانعی چون اطلاع داشتن از اصطلاحات کریپتوکارنسی، آگاهی از ساز و کار بلاک چین، مطالعه منابع انگلیسی زبان و … در ذهن همه مرور می‌شود. در حالی که این موارد، مانع و یا چالشی برای سرمایه گذاری بر روی رمزارزها محسوب نمی‌شوند. بلکه آن‌ها لازمه شروع این کار هستند.

از جمله مواردی که یک مانع بزرگ در راه سرمایه‌ گذاری بر روی رمزارزها محسوب می‌شود، پایبند نبودن به استراتژی و انجام معامله از روی احساسات مقطعی و یا لحظه‌ای است. البته رفتار احساسی در فراز و نشیب‌های بازار امری طبیعی است. اما تفاوت یک سرمایه‌گذار یا تریدر موفق ، درست در لحظات حساسی که نیاز به کنترل احساسات وجود دارد، مشخص می‌شود. بدون شک تسلیم شدن در برابر احساسات، در مسیری که سراسر با منطق و آمار دست و پنجه نرم می‌کند، موجب ضرر و از دست دادن دارایی می‌شود.

مدیریت دارایی ها

چرا سرمایه‌گذاری از روی احساسات رخ می‌دهد؟

یکی از اصلی‌ترین دلایل غلبه احساسات در سرمایه‌ گذاری بر روی رمزارزها، رابطه‌ای کلی بین احساسات افراد و سرمایه‌گذاری است. یک احساسات و تعصبات سرمایه گذار دارایی که بر روی آن سرمایه‌گذاری شده است، حسی بیشتر از پول به سرمایه‌گذار منتقل می‌کند. هر تغییر در وضعیت یک دارایی تاثیر روانی خاصی بر روی فرد خواهد داشت.

طوری که یک دارایی پولی برای سرمایه‌گذار به دارایی عاطفی بدل می‌شود. چک کردن لحظه‌ای قیمت رمزارز، صحبت کردن با همه درباره آن و پیگیری بیش از حد اخبار، همه نشان از تاثیر روانی سرمایه‌گذاری دارند که ممکن است به بروز تصمیمات احساسی ختم شود.

نکات سرمایه گذاری

سرمایه‌گذاران چگونه احساسات را از معاملات خود دور کنند؟

یک راه موثر این است که افراد پس از سرمایه‌ گذاری بر روی رمزارزها، سعی کنند که به مسیر سرمایه‌گذاری خود از بیرون نگاه کنند. نگاهی بدون تعصب و موثر از دید دیگران می‌تواند احساسات را کنترل کند. البته نهادینه شدن این طرز فکر بسیار دشوار است. چرا که بی تفاوت بودن نسبت به سرمایه‌گذاری بسیار دشوار است. اما می‌توانید این روش موثر را با انجام سرمایه‌ گذاری بر روی رمزارزها به مقدار خیلی کم، در خود نهادینه کنید.

راه موثر دیگر، شناخت بیشتر اکوسیستم کریپتوکارنسی است. متاسفانه بسیاری از افراد، سرمایه‌گذاری بر روی رمزارزها را شبیه به بازار سهام می‌دانند. البته در فضایی که بعضی برای پامپ یک ارز دست به دامان دعانویس می‌شوند، بعید نیست که تفاوتی هم بین کریپتوکارنسی با بازار فارکس و بورس قائل نباشند.

اساسا پیش از شروع باید بدانید که بازار رمزارزها بر خلاف بازار سهام، فاقد اصولی اساسی است. یک تریدر در بازار سهام، در هنگام خرید می‌تواند سود سه ماهه، گزارش‌های فروش و نقشه راه کمپانی را بررسی کند. اما در بازار رمزارزها، اینکه یک پروژه از چه تکنولوژی استفاده می‌کند و یا قدرت تیم توسعه‌دهنده چه میزان است، برای یک تریدر اهمیتی ندارد.

آن‌چه تریدر به آن تکیه می‌کند، نمودارهای تحلیل تکنیکال هستند که برای شخص آماتور در ابتدا دشوار به‌نظر می رسند. این درحالی است که یک سرمایه‌گذار بلند مدت و شخصی که قصد هولد کردن دارد، باید پیش از سرمایه‌گذاری وایت پیپر رمزارز مد نظر خود را به خوبی مطالعه کند. تحلیل‌های متعدد را مطالعه کند و در نهایت تصمیم بگیرد.

مسیر سرمایه گذاری

چه راه‌هایی برای مدیریت دارایی‌ها طبق استراتژی وجود دارد؟

در مسیر سرمایه‌ گذاری بر روی رمزارزها، مهم‌ترین و قدرتمند‌ترین ابزار ذهن سرمایه‌گذار است. علاوه‌بر آموزش و کسب تجربه که نیازمند گذر زمان و انجام معاملات در بازه‌های زمانی و شرایط متفاوت است، استفاده از بعضی ابزارها نیز، حائز اهمیت است.

یکی از انواع رایج این ابزارها، استفاده از پلتفرم‌های معاملاتی است که تنظیمات معاملاتی آماده و از پیش تعیین شده را ارائه می‌دهند. مزیت‌هایی که این پلتفرم‌ها در اختیار سرمایه‌گذار قرار می‌دهد، به ایجاد و پایبندی به یک استراتژی استاندارد کمک می‌کند. همچنین استفاده از ربات‌ها باعث کمرنگ شدن نقش سرمایه‌گذار در تحلیل و بررسی چارت‌ها می‌شود. همین مزیت سبب کمرنگ کردن تصمیم‌گیری بر اساس احساسات خواهد شد.

با این حال باید دقت داشت که استفاده از ربات‌ها، کسب سود قطعی یا انجام معامله بدون ریسک را تضمین نمی‌کند. به‌طور کلی، به سرمایه‌گذاران و یا تریدرها پیشنهاد می‌شود که پیش از شروع فعالیت خود، از پلتفرم‌های شبیه‌ساز استفاده کنند و پس از کسب تجربه‌ای کوتاه از این طریق، با دارایی خود وارد عمل شوند.

سخن پایانی

هنگامی که از سرمایه‌ گذاری بر روی رمزارزها صحبت می‌شود، اکثرا ترید کردن را مد نظر قرار می‌دهند. ترید کردن به سادگی آن‌چه که اساتید فضای مجازی ادعا دارند نیست. بلکه امری است که تحقیق، کسب دانش کافی و صبوری می‌طلبد.

در سرمایه ‌گذاری بر روی رمزارزها خود را محدود به ترید کردن نکنید. اهداف بلند مدت و در اصطلاح هولد کردن، ریسک کمتری به دنبال خواهد داشت، تصمیمات بر پایه احساسات کم‌رنگ‌تر خواهند شد و احتمال سود قطعی جای خود به ریسک می‌دهد. به یاد داشته باشید که رمز ارزها در ابتدای مسیر خود هستند و آینده‌ای درخشان در انتظار آن‌ها است. پس بهتر است با آگاهی کامل وارد این عرصه شوید.

برای ورود به دنیای رمزارزها بهترین گزینه استفاده از ارز پایدار تتر (USDT) است. تتر به شما کمک می‌کند که در فراز و نشیب‌های قیمتی رمزارزها، ارزش سرمایه خود را ثابت نگه دارید. همچنین کمک می کند تا از ضرر در شرایط حساس معاملاتی جلوگیری کنید. از طرفی با استفاده از تتر، امنیت و سرعت معاملات خود را تضمین خواهید کرد.
برای خرید فوری تتر و یا فروش فوری آن، می‌توانید با مراجعه به وبسایت و یا اپلیکیشن تترلند، از به‌صرفه‌ترین قیمت و کارمزد صفر بهره‌مند شوید.

تعصبات رفتاری غیرکارآمد

بعد از ظهر یکی از همین روزها رادیو را که روشن کرد، از اخبار شنید روند صعودی بازار سهام در تهران ادامه داشته و رکورد یک میلیون واحد را شکسته است. از سال گذشته بخشی از سرمایه پس‌اندازش را تبدیل به سکه بهار آزادی کرده و مابقی را به‌صورت سپرده درازمدت در بانک گذاشته بود. حالا اما با خود فکر می‌کرد کاش تصمیم دیگری گرفته بود و کل اندوخته‌اش را در بورس سهام سرمایه‌گذاری کرده بود. در محیط کار و گفت‌وگو با دوستانش هم، بحث درباره اینکه پولمان را کجا بگذاریم از هر زمان دیگری داغ‌تر شده است.

این حال و احوال که این روزها بسیاری درگیرش هستند، در ادبیات رفتار اجتماعی و سرمایه‌گذاری تحت عنوان «ترس عقب ماندن» (fear of missing out) شناخته می‌شود.

علاوه بر این، عوامل رفتاری دیگری نیز باعث تصمیم‌گیری غیربهینه از سوی سرمایه‌گذاران می‌شوند. در این یادداشت با اشاره به برخی از مهم‌ترین این عوامل، چارچوبی کلی برای سرمایه‌گذاری مبتنی بر اصول در شرایط متلاطم کنونی ارائه می‌کنم.

تفاوت ایران

شرایط بحرانی ناشی از شیوع کرونا مسبب رکود اقتصادی در تمام کشورهای جهان شده است. در این میان و با التهاب در بازارهای جهانی، تصمیم‌گیری درباره سرمایه‌گذاری شخصی در بسیاری از کشورها به چالشی جدی بدل شده است. این چالش در حالی پدید آمده که بسیاری افراد به سبب رکود اقتصادی کار و درآمد خود را نیز از دست داده‌اند.

آنچه وضعیت ایران را در مقایسه با بسیاری از کشورها از منظر سرمایه‌گذاری دشوارتر می‌کند، بی‌ثباتی گسترده اقتصادی متاثر از دوران تحریم و ابهام شدید درباره چشم‌انداز بازارهاست. به بیان دیگر، در ایران، افراد علاوه بر مواجهه با چالش رکود و بیکاری، باید به فکر حفظ قدرت خرید خود در شرایط تورم افسارگسیخته نیز باشند. در این شرایط حساس، احتمال اینکه افراد در دام تصمیم‌های هیجانی سرمایه‌گذاری گرفتار شوند افزایش می‌یابد.

تعصبات رفتاری غیرکارآمد

یکی از مهم‌ترین مبانی هر نوع سرمایه‌گذاری، تناسب بین بازدهی و ریسک آن است. متاسفانه بخش عظیمی از فعالان حقیقی بازار سرمایه، ارزیابی صحیحی از ریسک حوزه‌های سرمایه‌گذاری ندارند. به عبارت دیگر، افراد صرفاً با تمرکز روی نرخ بازدهی در دوره‌ای خاص، حوزه با بالاترین نرخ سوددهی را برای سرمایه‌گذاری انتخاب می‌کنند. مثلاً بارها دیده شده که بازدهی بورس سهام با نرخ سود سپرده بانکی مقایسه شده بدون آنکه پازل کلی هر حوزه متشکل از ریسک‌های آن مورد ارزیابی قرار گیرد.

باید توجه داشت نرخ سود مورد انتظار، تابعی از فضای ریسک‌پذیری سرمایه‌گذار است و فضای ریسک‌پذیری وابسته به توانمندی مالی و روحی روانی. به بیان دیگر، باید از فضای ریسک شروع کنیم و بپرسیم چه به لحاظ مالی و چه به لحاظ روانی چقدر توانایی پذیرش ریسک داریم؟ سپس از میان حوزه‌های منطبق، گزینه با بهترین نرخ بازدهی را انتخاب کنیم.

یکی دیگر از تعصبات شناختی در سرمایه‌گذاری، «ابهام گریزی» (confirmation bias) است. سرمایه‌گذاری که دچار این رفتار باشد، فقط به دنبال اطلاعاتی است که باورهای قبلی‌اش را تایید کند و داده‌های متناقض با آن باورها را نادیده می‌گیرد. مثلاً در بورس سهام، موقعیتی را در نظر بگیرید که نسبت هزینه به درآمد (P /E) سهام چند ده برابر میزان نرمال شده باشد و توجیه قانع‌کننده‌ای برای آن نباشد. سرمایه‌گذار صرفاً به علت اینکه فضای عمومی حاکی از صعودی بودن بازار است، اطلاعات مغایر با دید عمومی را نادیده می‌گیرد.

یکی از دیگر عوامل رفتاری آسیب‌زا، «وابستگی» سرمایه‌گذار به دارایی است که مالکیت آن را دارد (endowment bias). در چنین شرایطی، سرمایه‌گذار به‌جای آنکه با دیدگاه مستقل و دور از جنبه‌های احساسی به ارزشگذاری آن دارایی بپردازد، ارزش بالاتری را برای دارایی تحت مالکیت خود قائل می‌شود. نتیجه این است که سرمایه‌گذار به دلیل عدم توافق بر ارزش دارایی، حاضر به فروش نیست و احتمال زیان در آینده افزایش می‌یابد.

در نهایت، تعصب دیگری که در شرایط فعلی بر تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران اثر سوء می‌گذارد، «پشیمانی‌گریزی» (regret-aversion) است. این حالت ممکن است به‌صورت ترس از انجام یا عدم انجام کاری باشد. مثلاً سرمایه‌گذار نگران باشد سهمش را بفروشد و بازار بالاتر برود یا نفروشد و بازار سقوط کند. ریشه این رفتار معمولاً در فقدان یک برنامه منظم در سرمایه‌گذاری است. در غیاب یک استراتژی دقیق و اصول‌مند، مبنای تصمیم‌گیری، جو کلی و احساسات می‌شود و رفتار سرمایه‌گذار بیشتر به قماربازی شباهت پیدا می‌کند که دچار سردرگمی احساسی است.

نقشه‌ای برای سرمایه‌گذاری اصولی

مدیریت سرمایه‌گذاری اصولی نیازمند دانش فنی و تجربه گسترده در حوزه‌های مختلف است که جزئیات آن از حوصله این نوشته خارج است. اما در این بخش به شش عامل مهم که جهت تصمیم‌گیری بهینه در درازمدت باید مورد توجه سرمایه‌گذار قرار گیرد اشاره می‌کنم.

اولین عامل، داشتن برآوردی از جریان نقدینگی در ماه‌های آینده است. داشتن پیش‌بینی تقریبی از ورود و خروج پول به سرمایه‌گذار کمک می‌کند تا گزینه‌های سرمایه‌گذاری‌اش را به‌گونه‌ای انتخاب کند که منطبق بر مازاد یا کسری جریان نقدینگی‌اش باشد.

دومین عامل مورد توجه، رقم سرمایه موجود و فراوانی تعداد آن است. مثلاً برای ورود به برخی حوزه‌ها، داشتن میزانی از حداقل سرمایه الزامی است. از سوی دیگر، فردی که درآمد دوره‌ای دارد، ممکن است تصمیم بگیرد رقم ثابتی را در بخشی که با ریسک و بازدهی‌اش متناسب است سرمایه‌گذاری کند.

ملاک سوم، برنامه‌ریزی در خصوص مدت زمان سرمایه‌گذاری است. آگاهی نسبت به مدت زمان سرمایه‌گذاری رابطه مهمی با میزان بازدهی و ریسک دارد. مثلاً سرمایه‌گذاری که در حوزه ملک وارد شده باشد ممکن است در کوتاه‌مدت بازدهی خاصی به‌جز دریافت اجاره نداشته باشد ولی اگر نگاه بلندمدت داشته باشد، سود قابل توجهی عایدش شود.

معیار چهارم که مرتبط با معیار سوم است، نیاز به نقدشوندگی است. معمولاً رابطه‌ای معکوس بین میزان بازدهی و میزان نقدشوندگی کلاس‌های دارایی وجود دارد. به‌عنوان مثال سهام یک شرکت ممکن است بازدهی بسیار بالایی داشته باشد اما زمانی که بازار در حالت ریزش قرار گیرد، خریداری برای آن وجود نداشته باشد یا حتی نماد معاملاتی‌اش بسته شود. در سوی دیگر طیف، سپرده بانکی با بازدهی به نسبت پایین‌تر، امکان دسترسی فوری فراهم کند.

پنجمین اصل مورد نظر از دید سرمایه‌گذار، داشتن هدف یا استراتژی برای ورود به یا خروج از بازار است. مثلاً در حوزه سهام شرکت‌ها، داشتن قیمت هدف یا درصد سود یا زیان برای فروش سهم می‌تواند باعث منظم شدن روند سرمایه‌گذاری شود و در شرایط حساس و ملتهب، از اقدامات احساسی جلوگیری کند. علاوه بر این، داشتن اصول از پیش تعیین‌شده، این امکان را فراهم می‌کند تا با دریافت بازخورد و بازبینی روش‌ها در طول زمان، استراتژی سرمایه‌گذاری بهبود یابد.

در نهایت و پس از توجه به پنج عاملی که به آنها اشاره شد، تنوع‌بخشی (diversification) به سبد سرمایه‌گذاری به‌ویژه در شرایط پرریسک از اهمیت فراوانی برخوردار است. در جهانی که ابهامات فراوانی درباره شرایط اقتصادی آینده وجود دارد و البته در ایران که این عدم قطعیت‌ها چند برابر بیشتر است، منطقی آن است که تمام تخم‌مرغ‌هایمان را در یک سبد نگذاریم.

کلیاتی که به آنها اشاره شد، می‌تواند به‌عنوان قطب‌نمایی در دریای طوفانی و بی‌ثبات اقتصاد جهان و ایران به کار سرمایه‌گذار بیاید تا به دور از هیجانات زودگذر، تصمیم‌های بهتری در جهت منافع درازمدتش اتخاذ کند.

کتاب سرمایه گذار احساسی

بورس

انتشارات: بورس

نویسنده: جی مورلند

کد کتاب : 52370
مترجم : شکیبا پورمند
شابک : 978-6007872864
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 98
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 2015
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب سرمایه گذار احساسی اثر جی مورلند

کتاب حاضر به بررسی علل تصمیم‌گیری روان‌شناختی می‌پردازد، ویژگی‌های شخصیتی انسان و ارتباط آن‌ها با تصمیم‌گیری‌های مالی را بررسی می‌کند و تلاش می‌کند با شناسایی اشتباه‌های سرمایه‌گذاران، به ارائه راهکار در جهت تصمیم‌گیری درست بپردازد. این کتاب، حاصل دانش و تجربیات شخصی است که به سبب حرفه‌اش از نزدیک بحران‌های مالی را لمس کرده و با خصوصیات و رفتارهای سرمایه‌گذاران، آشنایی کامل دارد و سعی کرده اصولی را تدوین کند که در بحران‌های آتی هدایت‌گر مشتریان و خوانندگان کتاب وی باشد.

کتاب سرمایه گذار احساسی

جی مورلند (Jay Mooreland) یک اقتصاددان رفتاری، مشاور سرمایه گذاری، مربی و سخنران رفتار سرمایه گذاران است. او به متخصصان مالی و سرمایه گذاران کمک می کند تا عوامل محرک تعصبات و تصمیم گیری را درک کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.