حذف آمارهای غیرواقعی از ورود سرمایه خارجی/ ساماندهی نظام اطلاعات سرمایهگذاری خارجی برای نخستین بار در دولت سیزدهم
مدیرکل دفتر سرمایهگذاری خارجی سازمان سرمایهگذاری با اشاره به ساماندهی نظام اطلاعات سرمایهگذاری خارجی نخستین بار در دولت سیزدهم گفت: در راستای واقعی شدن آمار سرمایهگذاری ابطال مجوزهای صادر شدهای است که موفق به ورود نشدند، در دستور کار است.
به گزارش تحریریه، ابوالفضل کودهئی؛ مدیرکل دفتر سرمایهگذاری خارجی سازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران اظهار کرد: سیاستهای کلی سرمایه گذاری بهویژه در دولت جدید در نهایت منجر به اقداماتی شد که به سیاستگذاری ختم شد و بر این اساس سیاست کلی سازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران وزارت اقتصاد تلاش و تمرکز برای جذب سرمایهگذارانی است که امکان تحقق و عملیاتی شدن سرمایه گذاری انتها زیاد است.
وی افزود: در همین راستا و در چارچوب سیاستهای دولت، تمرکز بر جذب سرمایهگذاران در کشورهای همسایه و همسو و آن کشورهایی است که تعاملات اقتصادی و تجاری با آنها داریم البته این به معنی استقبال نکردن از سرمایه گذاری کشورهای دیگر نیست و جمهوری اسلامی ایران در چارچوب قانون تشویق، برای همه کشورها به جز رژیم صهیونیستی و معاندین، راه را برای همه سرمایه گذاران باز کرده است.
مدیرکل دفتر سرمایهگذاری خارجی سازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران ادامه داد: اما انرژی و تمرکز سیاست ما با کشورهایی است که با ما معاهدات بینالمللی چندجانبه دارند و با آنان همسو و همسایه هستیم.
کاهش فاصله بین جلب و جذب سرمایه
کودهئی خاطرنشان کرد: تلاش مجموعه مدیریتی ملی و استانی برای کاهش فاصله بین جلب و جذب است. مجوزهای سرمایه گذاری که صادر میشود، انتظار داریم که پس از 6 ماه بخشی از مجوزها به نتیجه برسند و برای این کار، دو رویکرد داریم، رویکرد نخست، نظارت مستمر بر اجرای آنهاست و امکانات و نیروی انسانی در این زمینه بر مشکلات نظارت میکنند و این نظارت از مرحله ورود سرمایه خارجی تا اجرای پروژه و مجوزهای استانی، برق، گاز، محیط زیست و . است.
وی اضافه کرد: رویکرد دوم، بهرهگیری از توانمندی دستگاههای اجرایی است و با تعاملی که ایجاد میکنیم، این هماهنگی و اعتماد و توجه جدی را از دستگاههای اجرایی مطالبهگری میکنیم. دستگاه های اجرایی مانند سازمان صمت و کشاورزی و . که خودشان متولی صدور مجوز هستند، باید کمک کنند تا این رویکر اجرایی شود.
لایحه ای برای موثق کردن کانالهای ورود سرمایه
مدیرکل دفتر سرمایهگذاری خارجی سازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران توضیح داد: موضوع مهم دیگر موثق کردن کانالهای ورود سرمایه است، دستگاه دیپلماسی کشور که شبانه روز در حال تلاش است اما ما نباید به طور مثال منتظر بمانیم تا تحریمها برداشته شوند، کانالهای سرمایهگذاری با جلسات مستمر با بانک مرکزی، وزارت کشور، معاونت ریاست جمهوری و . لایحهای در این زمینه تحت عنوان «موثق کردن کانالهای ورود سرمایه» آماده کردند تا با بهره گیری از تهاتر تجاری و . بتوانیم این موضوع را اجرایی کنیم.
کودهئی متذکر شد: نکته دیگر اینکه به استناد ماده 1 قانون تشویق و حمایت از سرمایهگذاری؛ قرار شد که طلا را به عنوان یکی از اقلام سرمایهگذاری خارجی و البته با توجه به استانداردهایی که در دستورالعمل وجود دارد، در نظر بگیریم.
ابطال مجوزهایی که موفق به ورود سرمایه نشدهاند
وی افزود: همچنین موضوع دیگر ساماندهی نظام اطلاعات سرمایهگذاری خارجی است که نخستین بار در دولت سیزدهم رخ داده است؛ اساس ما این است که سیگنالهای اشتباه به سرمایه گذاران ندهیم تا آمارهای سرمایهگذاری به آمارهای واقعی نزدیک شود. یکی از اقدامات در این زمینه ابطال مجوزهای صادرشدهای است که موفق نشدند سرمایه را بیاورند. اگر پس از یک سال سرمایه وارد نشد، مجوز ابطال میشود؛ البته در این مدت حداقل یک بار به سرمایه گذار کمک می کنیم اما اگر از سوی سرمایه گذار خارجی عزمی برای ورود سرمایه دیده نشد، مجوز را ابطال و آن را از آمارها حذف میکنیم.
مدیرکل دفتر سرمایهگذاری خارجی سازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران تشریح کرد: در آخرین اقدام، 44 مجوز سرمایه گذاری خارجی را ابطال کردیم و آنها را از امارها حذف کردیم.
کوده ئی عنوان کرد: سامانه پنجره واحد سرمایه گذاری خارجی را نیز داریم که در راستای الکترونیکی کردن خدمات دولت نقش مهمی ایفا میکند. این سامانه اکنون آماده است اما مجوز «افتا»یا همان امنیت فضای تولید و تبادل اطلاعات را نیاز داریم. در استانها هنوز برای ارائه فرم درخواست سرمایه گذاری از این سیستم وارد نمیشوند درحالی که هنوز مجوز افتا نداریم و افتا برای متقاضیان خارجی وجود ندارد بنابراین خواهشمندیم که درخواستهای اخذ مجوز مانند سابق باشد.
وی توضیح داد: در بحث IPA یا آژانس های جذب سرمایهگذاری خارجی برای نخستین بار یک سایت انگلیسی ویژه سرمایه گذاری ایجاد کردیم، البته یک سایت وجود داشت اما فقط بخشی از آن به زبان انگلیسی بود و برای خود سازمان بود. ما عامداً این عنوان را برای این سایت در نظر گرفتیم و تمام نظامها را در این سایت گذاشتیم که میتواند به عنوان یک رفرنس خوب به سرمایهگذاران خارجی نشان داده شود.
مدیرکل دفتر سرمایهگذاری خارجی سازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران ادامه داد: همچنین اقامت 5 ساله به همه سرمایه گذاران و خانوادهشان می دهیم و همچنین موردی که به تصویب هیات وزیران رسیده است، ملبغ سپردهگذاری و سرمایهگذاری به 100 هزار دلار رسیده است و قابلیت اجرایی نیز دارد ؛ این مبلغ قبلا 250 هزار دلار بود و اعلام کردیم که بانک های خارجی که قصد سرمایه گذاری دارند؛ شیوهنامه خود را ارسال کنند. البته تایید شیوه نامه در حوزه سپرده گذاری با وزارت کشور است.
کوده ئی بیان کرد: همچنین موضوع افزایش مدت اقامت سرمایه گذاران خارجی و خانواده انان از 3 سال به 5 سال رسیده است و در این زمینه با پلیس و نیروی انتظامی هم هماهنگ هستیم.
وی توضیح داد: در جلسه 28 تیر ماه امسال موضوع اطلس سرمایه گذاری مطرح شد و در اخرین جلسه در 28 شهریور ماه که پیگیری کردند، نشست خوبی برگزار شد و مبنا و اساس کار ما SDI یا زیرساخت دادههای مکانی است. تا پایان امسال باید پایه و اساس کلی اطلس سرمایهگذاری را انجام دهیم. با سازمان نقشهبرداری هم گفتوگو کردیم. اطلس سرمایه گذاری یک موضوع کاملا فنی است اما قابل گسترش و بهروزرسانی است و با همین لایحه های موجود میتواند شکل بگیرد؛ در این مورد جلسات ماهانه با حضور سازمان نقشه برداری برگزار کرده و پیگیری میکنیم. با توجه به مصوبه هیات وزیران مبنی بر اینکه مدیران مکلف هستند SDI را به مسئولان استانی ارائه دهند، داده های مکانی در استانها شکل بگیرد.
هنر سهامداری در بورس >>> از اشتباهات خود درس بگيريم / يك اشتباه دو ميلياردی.
اگر بخواهيد به کسي دوچرخهسواري ياد دهيد، آيا به او کتابي ميدهيد تا مطالعه کند؟ او را به سخنراني ميبريد که در آن توضيحاتي درباره دوچرخهسواري و حفظ تعادل، چرخش، شروع به حرکت، توقف و غيره را بشنود؟ يا اينکه او را روي يک دوچرخه مينشانيد و کمي هل ميدهيد و اجازه ميدهيد چندين بار زمين بخورد تا خودش ياد بگيرد؟
«تفاوت اصلي ميان خردمند و نادان در اين است که خردمند از اشتباهات خود درس ميگيرد در حالي که نادان هرگز از اشتباهات خود درس نميگيرد.»
«بشر بيشترين درسها را از اشتباهات خود ميگيرد، نه از موفقيتهايش.»
«ارتکاب خطا طبيعي است، اما ارتکاب دوباره همان خطا به شخصيت فرد مربوط ميشود.»
اين عبارتهاي پرمعنا و كليدي از ثروتمندان سرشناس جهان است كه در بخشي از كتاب كاربردي 23 اصل موفقيت وارن بافت نوشته شده است. اگر بخواهيد به کسي دوچرخهسواري ياد دهيد، آيا به او کتابي ميدهيد تا مطالعه کند؟ او را به سخنراني ميبريد که در آن توضيحاتي درباره دوچرخهسواري و حفظ تعادل، چرخش، شروع به حرکت، توقف و غيره را بشنود؟ يا اينکه او را روي يک دوچرخه مينشانيد و کمي هل ميدهيد و اجازه ميدهيد چندين بار زمين بخورد تا خودش ياد بگيرد؟
نظريه بافت درباره پذيرش اشتباهات
ميدانيد که ياد گرفتن دوچرخه سواري از طريق کتاب و سخنراني بسيار مضحک است. با تمام توضيحات موجود در عالم نيز، دوچرخه سواري را بايد همانگونه که من و فرزندانم فرا گرفتيم، ياد بگيريد؛ با مرتکب شدن خطاهاي بسيار که گاهي اوقات دردناک نيز هستند. بافت ميپرسد: «آيا ميتوانيد به يک ماهي بگوييد که راه رفتن روي زمين چه حسي دارد؟ سپري کردن يک روز بر روي زمين بهتر از هزار سال یکی از اشتباهات سرمایهگذاران صحبت کردن درباره آن است.» به عبارت ديگر، ما به گونهاي برنامهريزي شدهايم که از اشتباهات خود درس بگيريم. اما آنچه ميآموزيم به واکنشهاي ما بستگي دارد. اگر کودکي دست خود را روي اجاق داغي بگذارد، ياد خواهد گرفت که ديگر اين کار را نکند. اما يادگيري خودکار او ممکن است به اين صورت باشد: «هرگز دست خود را روي هيچ اجاقي نگذار.» او ابتدا بايد اشتباه خود را تحليل کند تا بتواند تشخيص دهد که اشکالي ندارد دستش را روي اجاق سرد بگذارد.
سپس او به مدرسه ميرود و در مورد اشتباهاتش در آنجا چه ميآموزد؟ در بسياري از مدارس به خاطر اشتباهاتش تنبيه ميشود. بنابراين متوجه ميشود مرتکب اشتباه شدن، غلط است و اگر اشتباه کني فردي شکست خورده هستي. پس از فارغالتحصيلي که اين رفتار در وجودش نهادينه شد، در هنگام ارتکاب خطا که در دنياي واقعي اجتنابناپذير است، واکنش او چه خواهد بود؟ تکذيب و فرار. او مشاور سرمايهگذاري خود را به خاطر توصيه کردن فلان سهام يا بازار را به خاطر رکودش سرزنش خواهد کرد. يا عمل خود را توجيه خواهد کرد: «من از قوانين پيروي کردم، تقصير من نبود!» درست مثل کودکي که فرياد ميزند «تو مرا مجبور به انجام اين کار کردي!» آخرين کاري که او با اين نوع آموزش انجام خواهد داد، اين است که نسبت به اشتباهاتش بيطرف بماند و از آن درس بگيرد. به اينترتيب اين اشتباه را دوباره تکرار خواهد کرد و اين اجتنابناپذير است. هنگامي که سرمايهگذار خبره مرتکب اشتباه ميشود، واکنشي بسيار متفاوت دارد. نخست اشتباهش را ميپذيرد و براي خنثي کردن اثر آن سريعا اقدام ميکند. او ميتواند چنين کاري را انجام دهد، چون مسووليت کامل کارهايش و عواقب آنها را پذيرفته است.نه بافت و نه شوارتز هيچگونه وسواس عاطفي در مورد پذيرفتن اشتباهات خود ندارند. در واقع آنها هر دو صادق بودن در مورد اشتباهاتشان را خط مشي خود قرار دادهاند.
بافت معتقد است: «مديري که ديگران را در جمع به درستي هدايت نميکند، به تدريج خود را در خلوت گمراه ميکند.» به نظر بافت اگر ميخواهيد با خودتان صادق باشيد، ضروري است که اشتباهات خود را بپذيريد.شوارتز نيز در اين باره بسيار صريح است. او ميگويد: «در نظر ديگران، اشتباه کردن نوعي شرمندگي محسوب ميشود، اما براي من تشخيص اشتباهات خود باعث غرور است. وقتي بدانيم بروز نقص، از خصوصيات انسان است، ديگر اشتباه کردن باعث شرمندگي نيست و شرمندگي تنها در ناتواني اصلاح اشتباهمان است.»
هنگامي که سرمايهگذار خبره ذهن خود را از سرمايهگذاري ناموفق آزاد ميسازد، قادر خواهد بود به تحليل اشتباهات بپردازد. هميشه تمام او اول به دنبال آن است که اين اشتباه را تکرار نکند، پس بايد بداند اشتباه چه بوده و دليل وقوع آن چه بوده است. دوم اينکه او ميداند با خطاهاي کمتر ميتواند سيستم خود را تقويت کرده و عملکرد خود را بهبود بخشد. سوم اينکه او ميداند كه واقعيت بهترين معلم و اشتباهات بهترين درسها براي اوست. او براي فراگيري اين دروس کنجکاو است.
در سال 1962، شوارتز اشتباهي کرد که او را به مرز نابودي کشاند، البته بعدها مشخص شد که قويترين تجربه آموزنده او بوده است. او يک فرصت آربيتراژ در مورد سهام يكي از شركتها يافته بود. اين شرکت در حال انتشار نوع خاصي از سهام بود که در حدود يک سال بعد به سهام عادي تبديل ميشد. اين سهام با كاهش قيمت قابل توجهي نسبت به سهام عادي معامله ميشد. بنابراين شوارتز اين نوع سهام خاص را خريد و اقدام به فروش استقراضي سهام عادي همان شركت کرد تا از اين تفاوت قيمت سود كند. البته در اين شرايط فرض شوارتز اين بود كه قيمت سهام عادي كاهش و قيمت سهام خاص افزايش مييابد. او متوجه شد که اگر چنين اتفاقي رخ ندهد، در اين حوزه با مشکل روبهرو خواهد شد. اما ارزش سهام مزبور افزايش بسيار زيادي يافت و از آن بدتر، قيمت سهام نوع خاصي كه خريداري كرده بود افزايش نيافت. اما مشکل شوارتز كمي پيچيدهتر از آن كه به نظر ميرسيد بود. او در اين رابطه ميگويد «من از برادرم پول قرض کردم و در خطر نابودي کامل بودم.» اين پولي بود که برادرش ـ که در آن زمان به تازگي تجارت خود را آغاز کرده بود ـ استطاعت از دست دادن آن را نداشت.
وقتي وضعيت معاملات در جهت خلاف خواستههاي شوارتز حرکت کرد، او عقبنشيني نکرد بلکه ادامه داد و براي حفظ موقعيتش پول بيشتري را صرف فروش استقراضي نمود. او فعاليت خود را بيش از توان مالياش گسترش داده بود و فاقد استراتژي مشخصي براي خروج از بحران در زمان حركت معكوس بازار بود. او براي احتمال بروز خطا از سوي خود آمادگي نداشت.بعد از مدتي که اوضاع آرام شد، شوارتز سرمايه خود را مجددا به دست آورد، اما اثر عاطفي اين تجربه سخت ماندگار بود. او ميگويد «از نظر روانشناختي اين تجربه بسيار مهم بود.» اين نخستين تجربه شكست عمده مالي او بود و باعث شد تمام روش خود را در برابر بازار مورد بازنگري قرار دهد. بدون شك ميتوان بسياري یکی از اشتباهات سرمایهگذاران از مولفههاي يك سيستم سرمايهگذاري که شوارتز را به سرمايهگذاري خبره تبديل کرد را در درس گرفتن از اشتباهات او در اين معامله خاص دنبال كرد.
يك اشتباه دو ميليارد دلاري
بافت به گونهاي منحصر به فرد، هنگامي که اشتباهات خود را تحليل ميکند، اين سوال را از خود ميپرسد که وضعيت چگونه ميتوانست باشد. در سال 1988 او قصد داشت، 30 ميليون سهم «فاني مي» را به ارزش تقريبي 350 ميليون دلار خريداري كند.
«هنگامي که ما در حدود 7 ميليون سهم خريداري کرديم، قيمتها شروع به افزايش کرد. من با دلسردي خريد را متوقف کردم. در يک حرکت اشتباه، من در مقابل ناخوشايندي خود از واكنش بازار تسليم شدم و 7 ميليون سهم را فروختم.»
در اکتبر 1993 او به مجله فوربز گفت: «من با فروش زودهنگام «فاني مي» خود را از دو ميليارد دلار سود محروم کردم. در حقيقت تنها تعداد ناچيزي سهام خريدم و خيلي زود آنها را فروختم. تحليل اين موضوع آسان بود. اين کار در حوزه مهارت من بود. و به دلايل واهي احساسي من جا زدم. کاش ميتوانستم به شما پاسخ بهتري در مورد علت آن بدهم.»
اين اشتباهي بود که خود او در جايي مينويسد: «خدا را شکر که آن اشتباه را زماني که سهام کوکاکولا نيز به همين طريق در زمان خريدمان افزايش ارزش پيدا کرد، تکرار نکردم.»
من جديترين منتقد خودم هستم
جورجي شوارتز پا را از تحليل صرف اشتباهاتش فراتر ميگذارد. همانگونه که از کسي که فلسفه و روشش مبتني بر پذيرش خطاهاست انتظار ميرود، شوارتز همه چيز از جمله خودش را با ديدگاهي منتقدانه ميبيند. او ميگويد: «من جديترين منتقد خودم هستم.»او همواره به کارمندان خود ميگويد: «محک زدن ديدگاههايتان براي فعاليت در بازارهاي مالي ضروري است»، و آنها را ملزم ميکند که منتقد نظرات خود باشند و همواره آنها را در برابر نظرات مخالف محک بزنند. او خود نيز از همين روش تبعيت ميکند و هميشه به دنبال يافتن هرگونه نقص در تفکر خود است. با اين ساختار ذهني، شوارتز دائما مراقب هر گونه اختلاف ميان فرضيه سرمايهگذاري خودش و اتفاقاتي که در بازار رخ ميدهند، است. او ميگويد هنگامي که چنين اختلافي را تشخيص ميدهد يک مطالعه انتقادي را آغاز ميکند. او حتي ممکن است سرمايهگذاري خود را زير قيمت بفروشد، اما به قول خودش: «هرگز بيکار نخواهم نشست و از کنار اين اختلافها بيتفاوت نميگذرم.»همانگونه که مثالهاي بافت و شوارتز نشان ميدهند، بهتر است که منتقد باشيد، تا اين که اشتباهات خود را به راحتي ببخشيد. همانطور که شريک بافت، چارلي مانگر ميگويد: «واقعا مفيد است که خطاهاي خود را به ياد بياوريد. فکر ميکنم ما در اين کار تبحر داريم. ما به صورت ذهني اشتباهات خود را به ياد ميآوريم و اين کار كمك بسيار خوبي به سرمايه گذاري موفق ميكند.»
مجموعه مقالات رمز موفقیت در بورس (2) - وب سایت بورس نگار
10 اشتباه حقوقی رایج در کسب و کارهای نوپا
در ابتدای تشکیل کسب و کارهای نوپا، کارآفرینانی قرار دارند که شور و شوق زیادی برای عملی کردن ایدههای خود دارند. در عین حال این افراد به دنبال تبلیغات گسترده برای معرفی محصولات و خدمات خود و گسترش نام تجاری خود هستند. این امر در میان کسب و کارهای نوپا مشهود است که آخرین مرحله را به مسائل حقوقی اختصاص میدهند. در این میان اغلب به دلیل کمبود وقت و وظایف گسترده و دیگر به جهت عدم آشنایی با تکنیکهای حقوقی رایج در کسب و کارها در این زمینه ممکن است دچار مشکلاتی بشوند.
در این مطلب ما ۱۰ اشتباه حقوقی رایج در مسیر کسب و کارهای نوپا را بررسی میکنیم.
- 1) ۱- عدم بهرهمندی از تخصص مشاور حقوقی در کسب و کارهای نوپا
- 2) ۲- عدم ایجاد ساختار مناسب کسب و کار
- 3) ۳- عدم انعقاد تفاهمنامه بنیانگذاران در ابتدای کسب و کارهای نوپا
- 4) ۴- عدم انعقاد قرارداد محرمانگی و قرارداد عدم رقابت
- 5) ۵- عدم وجود شرایط و ضوابطی که مشتریان نسبت به آن متعهد شوند
- 6) ۶- عدم وجود سیاست حفظ حریم خصوصی یکی از اشتباهات سرمایهگذاران
- 7) ۷- نداشتن حق کپی رایت، ثبت اختراع، علائم تجاری
- 8) ۸- عدم انتخاب با دقت سرمایهگذار خارجی
- 9) ۹- عدم اجرای دقیق سیاستهای منابع انسانی در کسب و کارهای نوپا
- 10) ۱۰- عدم استفاده مناسب از قراردادهای ضروری در حین فعالیت
- 11) درمورد راهاندازی کسب و کارهای نوپا نیاز به راهنمایی دارید؟
۱- عدم بهرهمندی از تخصص مشاور حقوقی در کسب و کارهای نوپا
بسیاری از کسب و کارها به اشتباه بر این باورند که آنها نظیر شرکتهای بزرگ هیچگاه دچار مسائل حقوقی نخواهند شد. لذا تصور این دسته از کسب و کارها این است که مسائل حقوقی اگر هم پیش بیاید، با ورود یک وکیل در همان زمان قابل رفع است. اما این امر میتواند منجر به تبعات جبرانناپذیر و یا تبعات مالی و اعتباری زیادی گردد. بهتر است قبل از شروع کسبوکار با یک وکیل یا مشاور حقوقی صحبت شود.
۲- عدم ایجاد ساختار مناسب کسب و کار
ساختارهای زیادی برای ایجاد کسب و کار وجود دارد. برخی از این ساختارها عبارتند از:
شرکت در قالب مالکیت شخصی
شرکت در قالب مسئولیت محدود
شرکت در قالب شراکتی
انتخاب یکی از این موارد مستلزم این است که معایب و مزایای قالب مورد نظر بررسی شده باشد. به عنوان مثال اگر شرکتی در قالب مالکیت شخصی تشکیل شده باشد، در این صورت باید دانست که شرکت و مالک آن در سیستم حقوقی یکی تلقی میشوند. به این معنا که اگر کسب و کار مورد شکایت قرار بگیرد، حتی داراییهای شخصی آن فرد نیز در خطر است.
۳- عدم انعقاد تفاهمنامه بنیانگذاران در ابتدای کسب و کارهای نوپا
ممکن است انعقاد این تفاهمنامه در ابتدای تشکیل کسب و کار لازم به نظر نرسد اما باید توجه داشت که در صورت عدم انعقاد آن بعدها تبعات جبرانناپذیر و سردرگمیهای زیادی گریبانگیر شرکت خواهد شد. این تفاهمنامه به طور خلاصه وضعیت شرکت و بنیانگذاران و وظایف اختصاصی هر یک از آنها را مشخص کرده و اعلام میدارد در صورت انحلال، فوت و خروج یکی از بنیانگذاران سرنوشت شرکت چه خواهد شد.
۴- عدم انعقاد قرارداد محرمانگی و قرارداد عدم رقابت
در هر کسبوکاری اطلاعات به خصوصی وجود دارد که تنها مختص همان شرکت است. به عنوان مثال اطلاعات کاربران و یا فرمولها و دستاوردهای خاص. هر شخصی که قرار است برای شما کار کند و در عین حال لازم است برای انجام وظایفش به این اطلاعات دسترسی داشته باشد، لازم است با او این دو قرارداد منعقد شود. به طور کلی قرارداد عدم رقابت بدین منظور بسته میشود که اگر یکی از موسسین، شرکت را رها کرد نتواند در جای دیگر همان ایده را اجرایی کند. قرارداد محرمانگی هم برای تضمین فاش نشدن اطلاعات محرمانه شرکت با تمام کسانی که به این اطلاعات دسترسی دارند، بسته میشود.
۵- عدم وجود شرایط و ضوابطی که مشتریان نسبت به آن متعهد شوند
منظور از شرایط و ضوابط (Terms and Conditions) تمام مواردی است که به طور خاص در باب استفاده از محصول یا خدمات شرکت و همچنین در مورد تعهدات مشتریان در صورت استفاده از سرویسهای موجود نگاشته میشود. اگر این قسمت قبل از استفاه از سرویسها به مشتری ارائه نشود، در واقع در به روی خیل عظیمی از مشکلات حقوقی باز خواهد بود به خصوص اگر مشتری در مقام مدافع قرار بگیرد.
۶- عدم وجود سیاست حفظ حریم خصوصی
هر کسب و کار جدیدی بسته به نوع کارایی آن باید سیاست حفظ حریم خصوصی داشته باشد که بیان میکند کدام دسته از اطلاعات کاربرانش محفوظ است و کدام یک منتشر میشود. به عنوان مثال اگر شرکتی ایمیل و شماره تلفن کاربران خود را بخواهد در فضای مجازی منتشر کند، حق حقوقی برای این کاربران ایجاد می شود که از این موضوع باخبر باشند. نکته قابل تامل این است که سیاست حفظ حریم خصوصی باید به صورت عمومی منتشر شود.
۷- نداشتن حق کپی رایت، ثبت اختراع، علائم تجاری
اگر کسی ایده شما را بدزدد و یا آن را کپی کرده و به نام خود منتشر کند، در صورتی که شما از قبل برای این قبیل امور حمایتی ایجاد نکرده باشید در این صورت شما قادر به انجام هیچ اقدامی نخواهید بود. در ارتباط با محصولات فیزیکی، کدها و ایدهها قوانین حمایتی متفاوتی در حقوق وجود دارد و باید توجه داشت که کدام حمایت برای شرکت مناسب است.
۸- عدم انتخاب با دقت سرمایهگذار خارجی
جستجوی سرمایهگذار خارجی برای کسب و کارهای نوپا تا حدودی کار پر ریسکی به نظر میرسد. اگر شرکتی به کمک مالی نیاز پیدا کند، در مرحله اول پیدا کردن سرمایهگذار بیرونی ایده خوبی به نظر میرسد در حالی که این امر در آینده میتواند منجر به عوارض قانونی شود. در شرایطی که سرمایهگذار جدید با مسیر فعلی شرکت مخالف یکی از اشتباهات سرمایهگذاران باشد، میتواند دست به برخی اقدامات حقوقی بزند یا دست کم تهدید به انجام اقدامات حقوقی کند. در نهایت باید توجه داشت که اگر یک شرکت نیاز به سرمایهگذار خارجی داشت، این شخص به دقت انتخاب شود.
سامانه خدمات حقوقی وینداد، با در اختیار داشتن بهترین کارشناسان متخصص در امور قراردادها و استارتآپها، مفتخر یکی از اشتباهات سرمایهگذاران به ارائه کلیه خدمات حقوقی به کسب و کارهای نوپا میباشد. همین الان درخواست تنظیم قرارداد وستینگ خود را ثبت کنید.
۹- عدم اجرای دقیق سیاستهای منابع انسانی در کسب و کارهای نوپا
کسب و کارهای کوچک عموما تیمهای کوچکی هم دارند ولی نکته قابل توجه این است که در همین تیمهای کوچک هم به سیاستهای منابع انسانی برای برقراری روابط کارمندی با همان نظم شرکتهای بزرگ نیاز است. منظور از منایع انسانی نیروهایی هستند که برای شرکت کار میکنند و مهمترین دارایی شرکت نیز هستند. با ایجاد مدیریت منابع انسانی بسیاری از اختلافات حل و فصل شده و در نتیجه کارایی سازمان بالا میرود.
۱۰- عدم استفاده مناسب از قراردادهای ضروری در حین فعالیت
هر زمان که شرکتی محصولی را به فروش میرساند، خدماتی را از بیرون دریافت میکند و یا هر نوع اقدام دیگری را انجام میدهد لازم است برای هر مورد از آنها قراردادی جداگانه تنظیم شود. این امر هم شامل کسانی میشود که مستقیما با شرکت کار میکنند و اصطلاحا مستخدم شرکت هستند و هم شامل کسانی میشود که مستقیما با شرکت همکاری نمیکنند. عدم انعقاد قرارداد حتی در موارد جزئی میتواند در صورت بروز هر مسئله ای شرکت را دچار مشکل کند.
درمورد راهاندازی کسب و کارهای نوپا نیاز به راهنمایی دارید؟
موارد فوق از نکات مهم حقوقی در بدو تشکیل و ادامه فعالیت کسب و کارهای نوپا میباشند که رعایت آنها باعث پیشگیری از رخ دادن مسائل حقوقی در شرکت میشود. این نکات به این موارد ختم نشده و در ادامه به سایر نکات ضروری در این مورد خواهیم پرداخت.
با این حال اگر نیاز به مشاوره و راهنمایی در خصوص راهاندازی و توسعه کسب و کارتان دارید میتوانید با مراجعه به سایت وینداد از خدمات حقوقی آنلاین در این زمینه از جمله تنظیم و بررسی قراردادها و نیز مشاوره حقوقی تلفنی برخوردار شوید.
هفت باور غلط در مورد سرمایه گذاری
امروزه در عصری زندگی می کنیم که سرمایه گذاران فراوانی باورهای کاملا اشتباهی در مورد مقوله سرمایه گذاری دارند. این باورها با توجه به بازار و خصوصیت های شخصی سرمایه گذاران متفاوت هستند. گاهی اوقات برخی از این باورهای غلط در سرمایه گذاری منجر به از دست رفتن تمام سرمایه شما می شوند. سرمایه ای که سال ها با هزاران سختی برای جمع آوری آن تلاش کرده اید. در ادامه سعی داریم به بررسی برخی از رایج ترین باورهای غلط در مورد سرمایه گذاری بپردازیم که متاسفانه معامله گران فراوانی با آنها دست و پنجه نرم می کنند.
عدم واقع گرایی
یکی از بزرگترین باورهای غلطی که سرمایه گذاران دارند عدم واقع گرایی است. عده زیادی فکر می کنند که با سرمایه گذاری یک شبه میلیاردر می شوند و به تمام آمال و آرزوهایشان می رسند. واقع بین بودن یکی از کلیدهای موفقیت در سرمایه گذاری حرفه ای است. ممکن است ماه ها و یا حتی سالها تلاش کنید تا اینکه به آنچه در نظر دارید دست یابید. با کسب مهارت های لازم و تجربه، شما مسیر موفقیت را برای خود هموار تر می کنید و با گذشت زمان به موفقیت می رسید.
تنوع طلبی بیش از حد
یکی دیگر از باورهای غلط، تنوع طلبی فراوان است. برخی از افراد هنگام سرمایه گذاری سهام شرکت های مختلف فراوانی را به طور مداوم خرید و فروش می کنند. با خرید و فروش مداوم شما مجبور می شوید که هزینه فراوانی بابت کارمزد یا مالیات بپردازید و در نهایت مشاهده می کنید که در حال ضرر کردن هستید. با انجام این کار شما استرس زیادی به خود وارد می کنید که تمرکز شما به هم می ریزد. زمانی که تمرکز نداشته باشید سرمایه گذاری های اشتباه انجام می دهید. در معامله گری شما باید استراتژی مخصوص به خود را داشته باشید. همچنین این کار نیاز به تجربه و تمرین فراوانی دارد. اگر یک معامله گر تازه کار هستید در سرمایه گذاری تنوع طلبی پیشه نکنید. چند سهم بخرید و بعد از اینکه مقداری تجربه کسب کردید، سهام دیگری را خریداری نمایید. همچنین فراموش نکنید که باید به استراتژی خود پایبند باشید، در غیر اینصورت متحمل ضررهای فراوانی می شوید.
هیچوقت با صحبت مردم سرمایه گذاری نکنید
بسیاری از معامله گران بی تجربه، تحت تاثیر صحبت مردم شروع به خرید و فروش می کنند. این افراد معمولا تسلطی بر اصول تحلیل های بنیادی و تکنیکال ندارند و براساس صحبت های دیگر معامله گران سرمایه گذاری می کنند. این دسته از افراد فکر می کنند چون چیزی از سرمایه گذاری نمی دانند باید به صحبت های دیگر معامله گران گوش کنند و سپس سهام خریداری نمایند. شما با تقلید از دیگران هیچ وقت به موفقیت نمی رسید و اگر این مسیر را ادامه دهید قطعا با شکست های سنگینی مواجه خواهید شد. برای اینکه یک معامله گر موفق باشید باید دانش و تخصص خود را ارتقا دهید. براساس داده های واقعی مشغول به این کار شوید نه با حرف مردم. همچنین هیچ وقت یک معامله گر حرفه ای به شما نمی گوید که کدام سهم خوب است و کدام سهم بد.
تحلیل تکنیکال به درد بخور تر از تحلیل بنیادی است
یکی دیگر از باورهای غلط در مورد سرمایه گذاری این است که تحلیل های تکنیکال به درد بخور تر از تحلیل های بنیادی هستند و با اتکا به آنها می توانید سرمایه گذاری های هنگفتی انجام دهید. شما نمی توانید به طور دقیق بگویید که کدام نوع تحلیل کاربردی تر است چون هر کدام از آنها مزایا و معایب خود را دارند. اما اگر به سرمایه گذاران بزرگی مانند وارن بافت نگاه کنید می بینید که این افراد هر دو نوع تحلیل را سرلوحه کار خود قرار داده اند. تحلیل های بنیادی بر اساس صورت های مالی و اسناد رسمی شرکت ها می باشند. پس اگر به دنبال یک خرید موفق هستید باید آنها را مطالعه کنید. این کار وقت زیادی می گیرد اما بسیار سودمند است.
ریسک بیشتر، موفقیت بیشتر
در ابتدای کار و سرمایه گذاری های اولیه باید مقدار ضرر و زیان خود را مشخص کنید. شما باید براساس همین مقداری که تعیین کرده اید، مشغول به معامله گری شوید. ریسک پذیری زیاد برخی از سرمایه گذاران ممکن است در آینده ای نزدیک بسیار گران برای شان تمام شود. شما باید با دانش و تحلیل ریسک کنید. گاهی اوقات برخی از ریسک ها منجر به از دست رفتن تمام سرمایه شما می شوند. پس هنگام انجام این یکی از اشتباهات سرمایهگذاران کار ریسک های حساب شده انجام دهید.
رفتار بازار را می شود پیش بینی کرد
یکی از رایج ترین باورهای غلط در مورد سرمایه گذاری همین مورد است. برخی از معامله گران تازه کار فکر می کنند که می شود رفتار بازار را پیش بینی کرد. به هیچ وجه! شما به هیچ عنوان نمی توانید رفتار بازار را به طور دقیق پیش بینی کنید. عوامل زیادی بر رفتار آینده بازار تاثیر گذار هستند و هر لحظه ممکن است که اتفاقی در گوشه ای از جهان بیفتد و به طور کلی اوضاع بازار عوض کند. پس شما به طور قطع نمی توانید آینده بازار را پیش کنید. به همین خاطر هنگام سرمایه گذاری باید حواستان به اخبار فعلی جهان باشد و هیچ وقت تمام سرمایه تان را وسط نگذارید.
سرمایه گذاری با گرفتن وام
به احتمال زیاد در سال های اولی که سرمایه گذاری می کنید به سود چندانی دست نمی یابید. ناامید نشوید و به همین منوال ادامه دهید. با کسب تجربه و آزمون و خطاهای فراوان شما به یک معامله گر حرفه ای تبدیل می شوید. با سرمایه ای کم مشغول به انجام این کار شوید. هیچوقت در اوایل کار وام نگیرید چون ممکن است سرمایه گذاری شما موفقیت آمیز نباشد و با مشکلات زیادی مواجه شوید. پس با مبالغ کم شروع کنید که دردسری برای تان ایجاد نشود.
یاسر فلاح: نبود سازمان بورس در نمایشگاه یک رفتار اشتباه است
میزگرد بررسی نقش نمایشگاه در توسعه صنعت مالی و ترویج فرهنگ سرمایهگذاری اصولی برگزار شد و یاسر فلاح نظرات خود را در مورد نمایشگاه صنعت مالی بیان کرد.
به گزارش شهر بورس، میزگرد بررسی نقش نمایشگاه در توسعه صنعت مالی و ترویج فرهنگ سرمایهگذاری اصولی روز گذشته در غرفه آژانس خبری تحلیلی شهر بورس در نمایشگاه صنعت مالی برگزار شد.
عباسعلی حقانی نسب رئیس هیات مدیره سبدگردان هدف، یاسر فلاح مدیرعامل سبدگردان دارایی نیکی و امیرحامد رضایی دکترای بازاریابی و تحلیلگر برند؛ میهمانان این برنامه بودند.
اظهارات یاسر فلاح در این میزگرد به شرح زیر است:
نمایشگاه صنعت مالی، عقبه 16 ساله دارد که در این ایام بسته به وضعیت بازارهای مالی، فرازوفرودهای مختلفی را تجربه کرده است. برخی سالها از رونق زیادی برخوردار بوده و برخی سالها بهواسطه رکود در بازارها، دارای رکود بوده است. با این حال، روشن بودن چراغ نمایشگاه را به فال نیک میگیرم. روشن بودن چراغ این نمایشگاه را به فال نیک میگیرم و فکر میکنم وجود این نمایشگاه در شرایط رکودی بورس، خوب است.
هرچند این نمایشگاه از دوره رونق خود فاصله زیادی دارد و امیدواریم نهادهای مالی و نظارتی در این بازارها نسبت به نمایشگاه صنعت مالی رویکرد بهتر و اقبال بیشتری داشته باشند تا اعتماد را در بازار سرمایه نهادینه کرد تا ابهامات برطرف شود و انشاءالله رونق به بازار سرمایه برگردد.
نمایشگاه، مظهر مردمی بودن بازارهای مالی است که توانمندیها و اعتمادی که خون شریان بازارهای مالی است را نشان میدهد، خونی که در رگ بازارهای مالی وجود دارد، به بحث اعتماد برمیگردد. وقتی نمایشگاه میگذاریم، به عموم سهامداران این پیغام داده میشود که برای پاسخگویی و رفع ابهام آمادگی کامل وجود دارد.
برای سازمان بورس، نمایشگاه بورس، بانک و بیمه مانند مجمع عمومی سالیانه است که مردم میتوانند از نزدیک با متولیان و نهاد نظارتی بازار صحبت و ابهامات خود را برطرف کنند.
در سالهایی که من افتخار برگزاری نمایشگاه را داشتم، میدیدم که مردم از نقاط مختلف کشور مراجعه میکنند که یکی از زیباترین تصاویری بود که خلق میشد. این نمایشگاه، با نبود سازمان بورس رونق سالهای گذشته خود را ندارد.
زمانی که سازمان بورس در نمایشگاه شرکت نکرد، بسیاری از نهادهای مالی عضو بازار سرمایه از حضور در آن خودداری کردند که قسمت بد ماجرا بود. امیدواریم این مشکل در سالهای آینده رفع شود تا نهادهای مالی هم در نمایشگاه حضور پیدا کنند.
بهعنوان یک شهروند از نهادهایی که در نمایشگاه شرکت کردهاند، تشکر میکنم.
وقتی نشان و برند تجاری را ایجاد میکنیم، برای توسعه و تعالی آن باید تلاش کنیم. نمایشگاه صنعت مالی، نشان ارزشمند است که بالغ بر 16 سال عمر دارد. یک اتفاق بدی که در کشور ما رخ میدهد، این است که به این رویدادها نگاه شخصی و جزیرهای داریم. در برخی برههها مدیران سازمان بورس به نمایشگاه توجه میکنند و برخی دیگر اعتقادی به آن ندارند.
آقای حقانی نسب گفتند که «دوستان محافظهکاری کردند.» عدم حضور سازمان بورس و عدم قبول تولی گری برای برگزاری نمایشگاه قطعاً یک رفتار اشتباه است و ما این را نقد میکنیم. قطعاً باید در این مورد از سازمان بورس سوال شود و دوستان بگویند که چرا از مواجهه با سهامداران سر باز زدهاند. سهامداران، افراد شریفی هستند و اگر ابهامی دارند، باید به آنها پاسخ داده شود.
دیدگاه شما