بازدهی بورس یعنی چه + بهترین روش برای محاسبه
بازدهی بورس یعنی چه؟ بازده واقعی در اصل میزان عملی و حقیقی بازدهای هست که سرمایهگذار به دلیل سرمایهگذاری خود در پایان مدت سرمایه گذاریاش کسب میکند.
روش های محاسبه بازدهی بورس چگونه می باشد ؟
چهار روش برای محاسبه کردن بازده سهام وجود دارد که قرار است ما در این مطلب به صورت تعریفی و همین طور فرمولی به توضیح کاربرد بازدهی بورس و روشهای محاسبه آن خواهیم پرداخت که به قرار زیر هستند:
روش سود بر قیمت
در روش نسبت سود بر قیمت بازده سهام سهامدار برای یک دوره مشخص به قرار روبرو معین میشود: ke=e/p
Ke که عبارت است از بازده هر سهم
E که عبارت است از سود سالیانه هر سهم
P که عبارت است از قیمت خرید سهم ارزش بازار) نکته : در این فرمول تغییرات قیمتی سهام در نظر گرفته نشده است در حالی که قسمت مهمـی از افـزایش دارایی ســهامداران سر منشاْ گرفته از تغییــرات قیمــتی ســهامدار بازار بورس است و ایــن روش تاکنون کمتــر مورد استقبال سرمایه گذاران قرار گرفته است)
روش پیش بینی سود هر سهم به چه معناست؟ سود نقدی
بازدهی بورس یعنی چه ؟ در این روش فرض بر این هست که سهامدار، سهماش را برای همیشه نگهـداری مـیکنـد به همین جهت منفعت ناشی از تغییرات قیمتی سهام او نیز (به خاط عدم مبادله سهم) هیچ گاه به سهامدار تعلق نمیگیرد، همین طور سهامی که دارای افزایش سرمایه است ، به جهت عدم احتمال فروش در آینده قابل پیش بینی، به فروش نمیرود. به همین خاطر تنهـا منفعتـی کـه از خریـدن و نگهـداری این نوع سـهام نصیب سرمایه گذار می گردد، سود نقدی (یا سود تقسیمی) آن است. در این روش، برای محاسبه نمودن بازده سهامدار از فرمول زیر استفاده می گردد:
فرمول پیش بینی سودنقدی عبارت است از Ke : نرخ بازده مورد نظر سهامداران Dt: سود نقدی در پایان سال .P : قیمت هر سهم در اوایل دوره.
اگر سهامداران منتظر سود نقدی به همراه رشد سالیانه ثـابتی باشد، محاسبه بازدهی بورس بـه شکل زیر محاسبه می شود:
فرمول بازده سهام با رشد سالیانه ثـابت و مدل ارائه شده گوردون D1: سود تقسیمی هر سهم g : نرخ رشد سود تقسیمی هر سهم.
مدل بالا به مدل گوردون شهرت دارد و یکی از مدل های معمولی برای محاسـبه نمودن بـازده مـورد نظر سهام داران است. برای یک دوره زمانی سه ساله مدل ارائه شده گوردون به این شرح است:
نکته : محاسبه بازدهی بورس این مدل بازده بیشتر مورد استفاده سرمایه گذارانی هست کـه سـهام را بـه جهت نگهداری بلند مدت خریداری می نمایند و هدف آن ها در واقع سفته بازی سـهام در زمان کوتـاه نیسـت. بر این منوال فرض بر این هست که سهام در سود هر سهم به چه معناست؟ سود هر سهم به چه معناست؟ اوایل یک دوره ای مشخص خریـداری شـده و در انتهای همان دوره نیز به فروش میرسد. این الگو برای محاسبه بازده مورد نظر در پروسه محاسـبه میانگین موزون هزینه های سرمایهای استفاده گشته است.
روش بازده کل (یا بازده واقعی)
در این روش، بازده سهام از نظرگاه شرکت برای سهامداران محاسبه مـی گردد. بـازده یـک سهم از دو بخش عمـده تشـکیل شده است:
- بازده ناشی از دریافت نمودن سود سهام
- بازده ناشی از افزایش نرخ قیمت سهام در پایان دوره نسبت به ابتدای دوره
بازده واقعی یا همان بازده کل، مجموعه مزایایی هست که در طول یک سال بـه سـهام تعلـق مـی گیـرد. مجموعه این مزایا شامل مواردی به قرار زیر است.
- سود نقدی خالص هریک از ورقه سهام که بر طبق مصوبه مجمع عمومی به صاحبان سهام پرداخت می گردد.
- افزایشی که نرخ قیمت سهام در پایان سال مالی نسبت به اوایل سال دارد.
- مزایای ناشی از حق تقدم خریداری سهام که قابل تقویم به ارزش ریالی را دارا است.
- مزایایی که از سود سهمی یا سهام جایزه جاری می شود.
فرمول محاسبه این روش به قرار ذیل است:
فرمول بازده واقعی یا بازده کل Re که عبارت است از بازده کل سهام نسبت به نخستین نرخ قیمت در اوایل دوره. پیش از تجزیه و بررسی این روش میبایستی تا شرح مختصـری دربـاره هـر نوع از اجـزاء تشکیل دهنده آن را بدانیم:
سود نقدی چیست ؟
سود نقدی، سود مصوب شده در مجمـع عمـومی صـاحبان سـهام برای تقسیم نمودن بین سهامداران هست. سود نقدی از تقسیم کردن آن برتعداد ورقه سهام شرکت، سود هر سهم جاری میشود.
مزایای حق تقدم کدامند ؟
در محاسبه بازده حقیقی نخست تلاش بر این است که سهامداران از حـق تقدم بهره ببرند، ثانیاً سهامداران حق تقدم خودشان را تا آخر دوره محاسبه، نگهداری و بعد آن را به همراه اصل سهم در بازار به فروش می رسانند. با در نظر گرفتن این موارد ارزش حق تقدم بـه شکل زیر محاسبه می گردد:سود هر سهم به چه معناست؟
درصد افزایش سرمایه × (مبلغ اسمی هر سهم ـ آخرین قیمت سهم در انتهای دوره) = ارزش حق تقدم
مزایای سود سهمی به چه شکلی است ؟
تا به این جا فهمیدید که بازدهی بورس یعنی چه؟ در فرمول محاسبه بازده کل باور کلی بر این هست که سـهامدار، سـود سهمی دریافتیاش را تا انتهای دوره نگهداری کرده و بعد آن را به همراه خود سهم و به احتمال قوی حق تقدمشان به فروش می رساند. با این پیش فرض ارزش سود سهمی برای سهامدارن به نرخ قیمت سـهام، در پایـان دوره برای محاسبه در نظر گرفته می شود.
درصد افزایش سرمایه × آخرین قیمت = ارزش سهام جایزه
روش ارزش ذاتی
کاربرد بازدهی بورس در الگوهای مبتنی بر ارزش ذاتی سهام برخوردار از دو بخش اصلی اند:
- پیشبینی جریـان هـای نقـدی آینـده.
- نرخ تنزیلی که با کمک گرفتن از آن ، ارزش کنونی این جریان هـای نقـدی مورد محاسـبه واقع مـی شـود.
اغلب در روش مبتنی بر ارزش ذاتی پیش بینی می شـود کـه جریـآن هـای نقـدی آینده را می شود تـخمین زد. کاربرد بازدهی بورس در روش ارزش ذاتی بر این باور مبتنی شده کـه سـرمایه گـذاران از ریسـک هـای مربـوط بـه خرید دارایی های مالی خود آگاهی فراوان دارند و نـرخ تنزیلـی کـه آن هـا بـرای مشخص نمودن ارزش کنونی بـه کـار گرفته می شوند که معکوس کننده درجه ریسک این اوراق هست.
اوراق بهادار دارای ریسک های گوناگونی است چون ریسک مـالی و تجاری، ریسک نوسان نرخ بهره، ریسک تورم می شود . اگر فرد تنها در یک نوع اوراق بهـادار سرمایه گذاری کند نرخ تأمین مالی که مورد بهره قرار می دهـد انعکاس کـل ریسـک آن اوراق است. اگر آن اوراق بهادار بخشی از یک مجموعه (پرتفـوی) باشـد، نـرخ تنزیل بر طبق ریسک سیستماتیک آن اوراق مشخص می شود.
عوامل موثر در بازده سهام
بازدهی بورس یعنی چه؟ بر طبق پیشینۀ پژوهش و مرور کامل مطالعات صورت پذیرفته در حوزه عوامل موثر در بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بازار بورس تهران، عوامل گوناگونی در بازده سهام تأثیر دارند؛ ولی به صورت کلی ویژه ترین این عوامل عبارتند از: نسبت های اهرمی، نسبت های نقدینگی، نسبت های سودآوری، نسبت های فعالیت، نسبت های بازار، نسبت های واقف بر جریان های نقدی، شاخص های ریسک، مدیریت سود، پیشبینی سود، سرمایه گذاری حقیقی و ویژگی های شرکت هستند. بر این طبق، فرضیه های پژوهش به قرار زیر هستند:
- نسبت های نقدینگی در بازده ورقه سهام شرکت ها موثر هستند.
- نسبت های اهرمی در بازده ورقه سهام شرکت ها موثر هستند.
- نسبت های فعالیت در بازده ورقه سهام شرکت ها موثر هستند.
- نسبت های سودآوری در بازده ورقه سهام شرکت ها موثر هستند.
همان طور که گفته شد، سعی شد توضیح داده شود که بازدهی بورس یعنی چه در اصل، بازده واقعی میزان عملی و حقیقی بازدهای هست که سرمایهگذار به دلیل سرمایهگذاری خود در پایان مدت سرمایهگذاریاش کسب میکند. در فرمول محاسبه بازده سـهامدار، سـود دریافتی را تا انتهای دوره نگهداری کرده و بعد آن را به فروش می رساند. این بازده روشهای محاسبه گوناگنانی دارد که هر یک برای مشخص نمودن سود حاصله از سهام برای افراد قابل استفاده هستند.
در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمیشود!
این روزها که بازارهای مالی به رونق فراوانی رسیدهاند و وضعیت اقتصادی دنیا به سمت خوبی پیش نمیرود، تعداد زیادی از مردم تلاش میکنند به معاملهگر بازارهای مالی تبدیل شوند تا بتوانند به درآمد دلخواه خود برسند. با این حال، نیکلاس گوک (Niklas Göke)، نویسنده مطرح اقتصادی در مدیوم، در مقاله تازه خود استدلال میکند که معاملهگری نمیتواند افراد را به ثروت برساند. متن کامل مقاله نیکلاس گوک را در ادامه میخوانید.
«هرگز نفروشید»؛ این توصیهای است که کارتر توماس (Carter Thomas) آرزو میکند کاش ۲۰ سال زودتر به آن عمل میکرد.
کارتر در سال ۲۰۰۳ همه پولی را که از شغل تابستانی خود بهعنوان یک غریق نجات به دست آورده بود روی سهام شرکت اپل سرمایهگذاری کرد. کل سرمایه او در آن دوره ۱۸ هزار دلار بود؛ یک تصمیم هوشمندانه.
اینکه کارتر [مانند اغلب معاملهگران] دو ماه بعد همه سرمایه خود را صرف هزینههای غیرضروری یا خرید کالاهای لوکس کند، تصمیمی هوشمندانه به نظر نمیرسید. پس از تجزیه سهام (تقسیم سهام به تعداد بیشتری سهم) و افزایش قیمت، ارزش سهام کارتر امروزه بیش از ۱۰ میلیون دلار است.
با نگاهی به این تجربه، کارتر یک درس ساده اما عمیق آموخته است که اغلب افراد شبیه او که میخواهند ثروتی برای خود ایجاد کنند، آن را نادیده میگیرند. او میگوید:
اگر من ثروت کلانی به دست نیاوردهام تنها دلیلش این است که داراییهایم را به فروش رساندهام. دلیل این موضوع هرگز این نیست که من چیزهای مناسبی نخریدهام. من همیشه چیزهایی مناسب در زمان مناسب خریدهام، اما هرگز آنها را بهاندازه کافی نگه نداشتهام.
نمیتوانم خودم را با کارتر توماس مقایسه کنم، ام من هم بارها چنین اشتباهاتی را مرتکب شدهام، بنابراین صرفاً میخواهم برای خودم یک موضوع را یادآوری کنم:
شما با سود معامله ثروتمند نمیشوید. با داشتن داراییهای ارزشمند ثروتمند میشوید.
سلب مسئولیت: من مشاور مالی نیستم. این یک مشاوره و توصیه مالی نیست.
ساده است: دارایی خوب بخرید، نفروشید!
در اینجا سادهترین الگوی ثروت دومرحلهای که من میشناسم، ارائه شده است:
۱. باید داراییهایی بخرید که فکر میکنید دارای ارزش بالایی هستند.
۲. نباید آنها را بفروشید.
همه تصور میکنند انتخاب داراییهای مناسب، قسمت سخت ماجراست، اما در واقع فشار روانی ناشی از مبارزه مداوم با رضایت فوری است که توانایی ما و پتانسیل مالی را محدود میکند.
از منظر تاریخی تقریباً همه بازارها رو به بالا حرکت میکنند. به ۱۰، ۲۰ و یا ۳۰ سال پیش برگردید و به قیمتها نگاه کنید. بازار سهام: رو به بالا. املاک و مستغلات: رو به بالا. کالا و اجناس: رو به بالا. ارز دیجیتال: رو به بالا. سرمایه خطرپذیر: رو به بالا. حتی قیمت کارتهای بازی پوکمون گو نیز روندی صعودی داشتهاند.
همه چیز بهطور مداوم بالا میرود، زیرا پول سیستمی مصنوعی است که انسان آن را ایجاد کرده و کنترل میکند و میدانیم که انسان موجودی جایزالخطاست. هر یک از ما با خودکنترلی درگیر هستیم و بشر بهطور کلی با این موضوع دستوپنجه نرم میکند. پول یک آزمایش مارشمالو (marshmallow experiment) غولپیکر برای بشریت است. دکمه «چاپ پول بیشتر» یک زنگ قرمز بزرگ است و اگر شما چنین زنگی را به دست افرادی دهید که خودکنترلی اندکی داشته باشند، واقعاً چقدر میتوانید انتظار داشته باشید که قبل از فشردن زنگ خودشان را کنترل کنند؟
قیمتها چیزی بیشتر از اعدادی نیستند که ما در کنار نام کالاها مینویسیم و سپس میگوییم «اگر تورم در طول سال ۲% افزایش پیدا کند، خوب است»؛ زیرا اقتصاد را هم بشر اختراع کرده است. ما پول بیشتری چاپ میکنیم و به تبع آن همه اعداد بالا میروند. آیا قیمتها کار دیگری جز بالا رفتن میتوانند انجام دهند؟
تنها در این سالِ استثنایی فدرال رزرو ایالاتمتحده نزدیک به ۵ تریلیون دلار چاپ کرده است. به ازای هر ۴ دلاری که در آغاز سال ۲۰۲۰ وجود داشت، اکنون دلار دیگری در گردش است. آیا میدانید این موضوع به چه معناست؟ این یعنی اعداد باید بالا بروند.
اگر چاپ پول قیمتها را بهصورت یکنواخت تغییر میداد، امسال ۲۵٪ به قیمت همه چیزهایی که با دلار اندازهگیری میشوند، افزوده میشد. از آنجا که این اتفاق رخ نمیدهد برخی حوزهها (جایی که پولهای تازه چاپشده ابتدا جریان مییابد) افزایش بیشتری را تجربه میکنند. بازار سهام، اوراق قرضه، رهن و وام معمولاً جزو حوزههایی هستند که این افزایش سود هر سهم به چه معناست؟ سود هر سهم به چه معناست؟ را بیشتر تجربه میکنند. نهایتاً پول همواره راه خودش را به بازارهای جدیدتر، حاشیهایتر و کمتر قانونگذاریشده نظیر تأمین مالی جمعی، ارز دیجیتال و همچنین کارتهای پوکمون پیدا میکند.
نکتهای که وجود دارد این است که چه به نمودار ۱۰۰ ساله بازار سهام، چه به نمودار ۵۰ ساله املاک و مستغلات و چه به نمودار ۳۰ ساله بازار طلا نگاه کنید، اعداد همواره بالا میروند. حتی اگر یک میمون بدون فکر تعدادی سهام (یا سایر داراییها) را از کلاهی بهصورت کاملاً تصادفی بردارد باز هم در یک دوره زمانی چندین دههای عملکرد خوبی از خود به نمایش خواهد گذاشت.
با این حال و علیرغم اینکه ما اختلاف یک درصدی به لحاظ کروموزومی با میمونها داریم، معمولاً در این قرعهکشی که همه میتوانند در آن برنده شوند، موفق نمیشویم. دلیل آن هم یک چیز است: ما داراییهای خود را خیلی زود میفروشیم.
یک سرمایهگذار با گذشت زمان درآمد کسب میکند. او کاری ارزشمندتر از این نمیتواند انجام دهد و در اغلب مواقع کار درستی است.
چرا میفروشیم؟
چرا هیچ کاری نکردن سخت است و نمیتوان از این فرصت استفاده کرد؟ چرا نمیتوانیم اجازه دهیم که بازار از داراییهای ما مراقبت کند؟ دو دلیل وجود دارد: طمع و ترس.
طمع سرمایهگذار زمانی است که شما چیزی را خریدهاید که به آن اعتقاد دارید ولی خیلی زود آن را میفروشید، زیرا فکر میکنید باهوشتر از بازار هستید و یا تفکر کوتهبینانه بر شما سایه افکنده است.
من در سال ۲۰۱۷ چین لینک (Chainlink) را به قیمت ۰٫۰۹ دلار خریدم. میدانستم که این ارز دیجیتال و شبکه آن چه کاری قرار است انجام دهد. فکر کردم چیز خوبی است و میخواستم آن را نگه دارم. چند هفته بعد تسلیم شدم و کاری که همه به من گفتند را انجام دادم: سود کسب کردم. هر واحد لینک را به قیمت ۰٫۵۵ دلار فروختم. بیش از حد خوشحال بودم. ظرف چند هفته شش برابر سود کرده بودم. چطور میتوانستم عملکرد بهتری از این داشته باشم؟ امروزه مأموریت چین لینک در حال تحقق است. قیمت لینک در زمان نوشتن این مقاله حدود ۱۵ دلار بوده و به اوج قیمتی خود ۲۰ دلار نیز رسیده است. من ۱۰۰ هزار دلار را بهراحتی از دست دادم. در واقع من تحتتأثیر تفکر کوتهبینانه قرار گرفتم.
ترس سرمایهگذار هنگامی رخ میدهد که شما چیزی را میخرید که به آن اعتقادی ندارید. فقط خریدید چون میترسید سودی را که دیگران به دست میآورند از دست بدهید. در این شرایط شما یک بمب ساعتی هستید که بر روی یک بمب ساعتی نشستهاید. سؤالی که به وجود میآید این است: کدام یک زودتر منفجر خواهد شد؟
وقتی ۱۸ ساله بودم، سهام سه شرکتی را که در یک مجله توصیه شده بود به قیمت ۴۰۰ یورو خریدم. من صرفاً تصویر مبهمی از کاری که شرکتها انجام میدادند داشتم و هرگز این اطلاعات را بررسی نکرده بودم. سهمهایی که خریده بودم ۲۵ درصد ضرر داد. برای یک جوان ۱۸ ساله ۱۰۰ یورو پول زیادی بود. پس از ماهها انتظار و عذاب، در نهایت همه سهامم را با ۵۰ یورو ضرر فروختم، اما هزینه روحی آن بسیار بیشتر بود. نهتنها پولم را بلکه انرژی و آرامشم را هم از دست دادم. در یک سرمایهگذاری بد ورود کرده بودم و امیدوار بودم که ضررهایم جبران شود.
تریدر شدن
اشتباه نکنید؛ گرگ والاستریت هم تریدر نبود. او کارگزار سهام بود و از کمیسیونها به ثروت رسید.
طمع و ترس شما را از یک سرمایهگذار به یک تریدر تبدیل میکند. تریدر شدن حرفهای است که اگر مفهوم آن را بدانید احتمالاً نمیخواهید در آن فعالیت داشته باشید و قطعاً کاری است که شما نمیتوانید با ترس و طمع در آن به موفقیت برسید.
اما تریدر شدن خیلی راحت به نظر میرسد. اینطور نیست؟
همه میخواهند تریدر شوند. معاملهگری باحال است. جذابیت دارد. باعث میشود احساس زندهبودن کنید. همچنین یک روش سریع برای از بین بردن بهرهوری، سلامت روانی و همچنین ویرانکردن سبد سرمایهگذاریتان برای رسیدن به یک بازدهی مناسب است.
اگر مردم میدانستند که «تریدر بودن» شغلی مانند سایر شغلهاست، شغلی که صرفاً اگر بهطور مداوم کسب سود کنید، میشود بر روی آن حساب کرد، ممکن بود تصورشان از این حرفه تغییر پیدا کند. اما اغلب فکر میکنند میتوان با نشستن روی سنگ توالت بعد از ناهار و فکرکردن در مورد آن میتوانند در این حوزه مسلط شوند.
وقتی شما یک تریدر باشید، حقوق شما از خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا حاصل میشود. متوجه هستید؟ اگر معامله موفقی نداشته باشید، پولی برای غذا خوردن ندارید. این یک شرط برای یک تریدر تماموقت واقعی است. اگر یکی از آنها نیستید خوششانس هستید!
خوششانس هستید که حقوق شما با خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا به دست نمیآید. پس چرا بهدنبال کار دوم هستید؟ بهویژه چیزی که در آن مهارتی ندارید. بنابراین فقط بخرید و برای همیشه نگه دارید. از پولتان برای ذخیره چیزهای باارزشتر استفاده کنید.
هنگامیکه شما داراییای را میخرید که به آن اعتقاد دارید، دیگر پرسیدن این سؤال که چه زمانی آن را بفروشم بیمعناست. بهصورت پیشفرض پاسخ این سؤال هرگز است. در واقع تا زمانی که شرایط بهطور بنیادین تغییر پیدا نکند، پاسخ شما نیز نباید تغییر کند.
فرض کنیم شما آمازون را دوست دارید. وقتی که سهام آمازون را خریدید، جف بزوس برای شما کار میکند؛ نه بهصورت خیالی بلکه به معنای واقعی کلمه این اتفاق رخ میدهد. اگر جف بزوس در کار خود موفق بود، ارزش سبد دارایی شما نیز بالا خواهد رفت. به مدت ۲۰ سال این مرد ثابت کرده که میداند چه کاری دارد انجام میدهد. چرا باید چنین گزینهای را از فهرست خود حذف کنید؟ آیا جف بزوس را اخراج میکنید؟ نه، اما شما سهام آمازون خود را میفروشید و این دقیقاً به معنای اخراج جف بزوس است.
کمبود یک ذهنیت باعث میشود که ما همانند یک تریدر رفتار کنیم، آن هم در حالی که هیچ مهارتی برای موفقیت در آن نداریم. ما خودمان را گول میزنیم و در یک تلاش واهی موقعیت (پوزیشن معاملاتی) خود را تغییر میدهیم تا «هزینه فرصت» خود را مدیریت کنیم. ما نگران نحوه سرمایهگذاری ۵۰۰ دلار بعدی هستیم.
در عوض ما (سرمایهگذاران) فقط نیازمند این هستیم که درآمد بیشتری کسب کرده و آنچه را که به آن اعتقاد داریم بخریم. ما نیاز به قدرت شلیک بیشتری داریم. [برخلاف تریدرها که مسائل زیادی دارند] تنها مسئله برای ما این است: نیاز به پول بیشتری داریم تا بتوانیم داراییهای بیشتری بخریم و برای همیشه آن را نگه داریم.
اگر شما به سرمایهگذاریتان در زمانی که آن را انجام میدهید، اعتقاد داشته باشید، دیگر نیازی به اقدامات عجیبوغریب نیست. تنها یک نیاز برای خرید بیشتر وجود دارد و بهترین راه برای رسیدن به این هدف، کسب درآمد بیشتر از شغلی است که در آن مهارت دارید تا اینکه بخواهید بهصورت پارهوقت و ضعیف معامله کنید.
یک تریدر نباشد. بلکه یک سرمایهگذار باشید و سپس سعی کنید تا میتوانید در کار خود درآمدزایی کنید تا بتوانید هر چه بیشتر سرمایهگذاری کنید.
ثروتمند شدن
ثروتمند شدن بهمعنای خوابیدن مثل یک نوزاد است. ثروتمند شدن بهمعنای داشتن چیزهایی است که در طول زندگیتان و تا آخر عمر با شما همراه باشد. تنها راه برای این کار مالکیت داراییهای ارزشمند برای همیشه است.
تمدن این کار را از آنچه فکر میکنیم آسانتر کرده است؛ زیرا از نظر تاریخی، در بلندمدت اعداد همواره بالا میروند. این سیستم برای ما ایجاد شده و نه بر علیه ما. در نتیجه ما فقط به این دلیل که در جلوی راه خودمان قرار گرفتهایم در سرمایهگذاری موفق نمیشویم.
روانشناسی انسان و نه توانایی او عامل موفقیت مالی ماست. ما با تأدیب نفس، حرص، ترس و یک حس ناخوشایند از پتانسیل درآمدیمان مبارزه میکنیم. حتی اگر بدانیم هیچ اقدامی نکردن، بهترین اقدام برای یک سرمایهگذار است، اما هنوز عمل به آن را تقریباً غیرممکن میدانیم.
کارتر تیز مجبور شد این درس را بهسختی بیاموزد، اما این کار را کرد و اکنون او به این توصیهها کاملاً توجه میکند:
من با بسیاری از افراد بالای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ سال صحبت کردهام، همه آنها یکچیز میگفتند: مهمترین چیز داشتن دارایی است. اگر میخواهید ثروت داشته باشید، فقط باید داراییهای بیشتری داشته باشید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد.
شما با کسب سود معامله ثروتمند نمیشوید، با داشتن چیزهای ارزشمند ثروتمند میشوید. هر چیزی که در مسیرتان قرار گرفت را خریداری نکنید. چیزهایی بخرید که میخواهید برای همیشه آنها را نگه دارید و سپس ذهنتان را مدیریت کنید تا واقعاً این کار را انجام دهید.
همه چیز درباره EPS سهم و سود TTM در بورس
EPS یا همان سود هر سهم یکی از مواردی است که افراد زیادی درباره آن اشتباه فکر میکنند. EPS سود هر سهم بر اساس عملکرد گذشته است و نباید معیاری برای سود آیندهی شرکت باشد. این سوء سود هر سهم به چه معناست؟ تفاهم باعث شده است که مفهوم نسبت P/E نیز در بین اهالی بازار به درستی درک نشده باشد. در این مقاله سعی کردهایم به طور جامع همه چیز را درباره EPS سهم و سود TTM در بورس بیان کنیم. اگر با این مفهوم آشنا هستید این مقاله را از دست ندهید چرا که احتمالا تصور شما بعد از مطالعه این مقاله به کلی تغییر خواهد کرد.
منظور از سود سهام چیست؟
همان طور که احتمالا میدانید چیزی وجود دارد به نام سود سهام. هر شرکتی بسته به فعالیتی که دارد به صورت مستمر سودی را شناسایی میکند. در انتهای سال مالی این سود بین سهامداران شرکت تقسیم میشود. تا اینجای کار هیچ نقطه ابهامی وجود ندارد. اما از کجا باید سود یک شرکت بورسی را بررسی کنیم؟ نکته ای که باعث سوء تفاهم در بین افراد شده است این مسئله است که گاها مفهوم سود سهام رو با پارامترهایی مثل EPS یا DPS اشتباه میگیرند. اینها هر کدام مفهوم جداگانهای دارد. در این مقاله به طور کامل به زبان بسیار ساده همه این مفاهیم را اموزش خواهیم داد.
EPS سهم چیست؟
اگر به تابلوی هر نماد در سایت TSETMC مراجعه کنید پارامتری را مشاهده خواهید کرد با عنوان EPS سهم.
یکی از اشتباهات رایج افراد مبتدی این است که EPS را معادل سود سهم در نظر میگیرند. برای روشن شدن مفهوم EPS به مثال زیر توجه کنید.
مثالی برای روشن شدن مفهوم EPS در بورس
برای نمونه در تصویر زیر EPS سهم وخارزم را در تاریخ 15 بهمن ماه 1399 مشاهده میکنید. زیر آن نوشتهی قرمز رنگی درج شده است با عنوان “EPS بر مبنای سود و زیان 12 ماهه اخیر (TTM) محاسبه شده است. برای اطلاعات بیشتر به کدال مراجعه کنید“. منظور این عبارت چیست؟
قبل از هر چیز اجازه دهید ببینیم سود TTM چیست؟
سود TTM چیست؟
سود TTM یعنی سود محقق شده در 12 ماه اخیر. دقت کنید این سود در 12 ماه اخیر در شرکت محقق شده است. توجه کنید این پارامتر کاری به سال مالی شرکت ندارد که سال مالی شرکت چه تاریخی هست. آن مقدار سودی که در 12 ماه اخیر محقق شده است با عنوان سود TTM شناخته میشود که دقیقا همان EPS سهم است که روی تابلو میبینید. بنابراین بخشی از این سود مربوط به سال مالی قبل است.
برای روشن شدن موضوع، تصویر زیر مربوط به اطلاعات تاریخ سال مالی و سود ساخته شده در دوره فعلی سهم وخارزم را مشاهده کنید.
همان طور که میبینید وخارزم در دوره 6 ماهه ابتدایی سال مالی خودش توانسته است 119 تومان سود محقق کند ولی سود TTM یا همون EPS سهم 153 تومان است که در تصویر اول نیز در تابلوی سهم درج شده است.
اگر 119 تومان را از 153 تومان کم کنید، به عدد 34 میرسید. آن 34 تومان اضافه مربوط به 6 ماههی انتهایی سال مالی قبل است که به این 119 تومان دوره 6 ماهه امسال اضافه شده است و EPS سهم (یا همان سود TTM یا همان سود 12 ماهه اخیر) 153 تومان شده است و در تابلوی سهم درج گردیده است.
با آمدن هر گزارش فصلی این EPS روی تابلو آپدیت میشود. بنابراین EPS سهم با هر گزارش فصلی که در سایت کدال منتشر میشود میتواند کم یا زیاد شود و در نهایت در پایان دوره 12 ماهه هر سال به میزانی میرسد که سود محقق شده در سال مالی اخیر است و سهم با آن مقدار سود به مجمع میرود تا در خصوص میزان تقسیم سود بین سهامداران تصمیم گیری شود.
DPS چیست؟
فرض کنید یک سهمی با 100 تومان سود به ازای هر سهم در پایان سال مالی خودش به مجمع میرود و در مجمع تصمیم گرفته میشود 20 تومان از این سود را در بین سهامداران تقسیم کنند و 80 تومان به عنوان سود انباشته در شرکت باقی بماند. آن 20 تومان سود به ازای هر سهم که به سهامداران تعلق میگیرد به عنوان سود نقدی یا DPS شناخته میشود.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
جمع بندی در خصوص سود TTM و EPS سهم
تا اینجا گفتیم EPS سهم که روی تابلوی هر نماد در سایت TSETMC درج شده است همان سود TTM است. یعنی سود محقق شده در شرکت به ازای هر سهم در 12 ماهه گذشته. بنابراین بخشی از این سود مربوط به سال مالی گذشته است و این سودی نیست که امسال در پایان سال مالی شرکت شناسایی خواهد کرد.
نکته بسیار مهم: فریب EPS سهم و نسبت P/E را نخورید!
با توجه به آنچه گفته شد، EPS سهم و نسبت P/E سهم که روی تابلوی هر نماد درج شده است میتواند بسیار فریبنده باشد. اگر با نسبت P/E آشنا نیستید به مقاله نسبت P/E در بورس چیست مراجعه کنید.
اما چرا این پارامترها میتواند برای افراد مبتدی و تازه کار یک دام بزرگ باشد؟ فرض کنید سهمی در 3 ماهه آخر سال مالی گذشته 200 تومان سود ساخته و در 9 ماههی امسال صفر تومان سود ساخته است! با این اوصاف EPS سهم روی تابلو 200 تومان است ولی ممکن است قیمت سهم 300 تومان باشد و شما با کمال تعجب ببینید که سهم با P/E حدود 1.5 در حال معامله باشد!! از خودتان میپرسید مگر میشود، مگر داریم! بله میشود چراکه مثلا اگر گزارش 12 ماهه سهم در کدال منتشر شود و در 3 ماهه آخر امسال هم این سهم مثلا 10 تومان سود ساخته باشد، در آن صورت یک دفعه EPS روی تابلو آپدیت میشود و به عدد 10 تومان میرسد (در 12 ماهه اخیر سهم 10 تومان سود ساخته است) و P/E سهم با قیمت 300 تومان میشود عدد 30!!
بنابراین افراد غیر حرفهای با دیدن P/E پایین یک سهم فورا سود هر سهم به چه معناست؟ نتیجه گیری میکنند که این سهم با این P/E پایین بسیار جذاب است و هیچ ریسکی ندارد و چشم بسته سهم را میخرند با این خیال که بازار در حال اشتباه کردن است! اما بعدها احتمالا متوجه اشتباهشان میشوند. این یکی از دامها بزرگ بورس است. از سوی دیگر ممکن است سود یک سهم در سالهای بعدی قابل تکرار نباشد. در حالت کلی بالا بودن P/E به منزله پر ریسک بودن یک سهم نیست و پایین بودن آن نیز به معنی کم ریسک بودن سهم نیست. در بورس آینده را میخرند نه حال را!
در این زمینه بد نیست نگاهی به مقاله فیلتر بورسی برای پیدا کردن سهام با کمترین P/E بیاندازید.
پیش بینی EPS قبل از آپدیت شدن آن
همان طور که گفتیم EPS سهم با آمدن هر گزارش فصلی روی تابلو آپدیت میشود. یک تحلیلگر بورس که در حوزه تحلیل بنیادی کار میکند باید بتواند قبل از آپدیت شدن EPS آن را پیش بینی کند که این کار تنها با تحلیل بنیادی اطلاعیههای مربوط به زیر مجموعهها و اطلاعیههای فعالیت ماهانه شرکت که در کدال منتشر میشود امکان پذیر است.
همان طور که افراد ممکن است فریب P/E پایین یک سهم را بخورند، هستند بسیاری که فریب P/E بالای یک سهم را میخورند و سهم خود را در قیمتهای پایین میفروشند و یا نمیتوانند فرصتهای طلایی بازار را شناسایی کنند چراکه نمیتوانند سودآوری شرکت در آینده را پیش بینی کنند و درک تحلیلی درستی از این بابت ندارند. این افراد همانهایی هستند که اعتقاد دارند بازار تحلیل پذیر نیست!
در این زمینه پیشنهاد میکنیم مقاله یک نمونه تحلیل بنیادی سهام را مشاهده کنید.
نکات تکمیلی درباره دسترسی به اطلاعات سود TTM
اطلاعات مربوط به سود TTM و تاریخ سال مالی و مقدار سود محقق شده در دوره فعلی را میتوانید در سایت رهاورد مشاده کنید و نیازی به مراجعه به کدال نیست. این سایت کار را برای شما راحت کرده است. نماد مورد نظر خود را سرچ کنید و در پایین صفحه این اطلاعات در دسترس است.
EPS منفی
در بعضی شرکتها در تابلوی نماد، EPS منفی درج شده است که به معنی آن است که این شرکت در 12 ماهه اخیر به آن میزان ضرر شناسایی کرده است.
مدل TTM چیست و چگونه سود شرکت با آن محاسبه میشود؟
معاملهگرانی که از تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای پیشبینی اوضاع بازار استفاده میکنند، در پی یافتن ارزش ذاتی سهام هستند تا براساس آن بتوانند برای خرید یا فروش یک سهام خاص در بورس، تصمیم بگیرند. اما پی بردن به این ارزش ذاتی در آموزش مقدماتی بورس و آموزشهای پیشرفته، با روشهای گوناگونی انجام میشود. یکی از رایجترین مدلهای بررسی سود شرکتها در بورس تهران، مدل TTM است که در اینجا به بررسی این روش خواهیم پرداخت. اما برای درک این مدل، در هر آموزش بورس باید ابتدا با مفاهمی چون EPS و P/E آشنا شویم. اگر شما هم در مورد این مدل کنجکاو هستید و میخواهید عملکرد شرکتهای موردنظر خود را به کمک آن بررسی کنید، تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
سود هر سهم یا «EPS» در بورس چیست؟
ایپیاِس یا EPS مخفف عبارت «Earnings Per Share» به معنی «درآمد هر سهم» است. در واقع وقتی سود خالص یک شرکت، پس از کسر مالیات در پایان سال مالی را بررسی کنیم، به EPS آن شرکت دست یافتهایم!
مقدار درآمد هر سهم یا EPS شرکتها براساس فرمول زیر محاسبه میشود:
سود کل ÷ تعداد سهام = سود هر سهم (EPS)
برای مثال، اگر یک شرکت توانسته باشد در انتهای سال، ۵۰۰ میلیون تومان سود ایجاد کند و تعداد کل سهام آن شرکت برابر با ۲۰ میلیون سهم باشد، مقدار EPS آن شرکت برابر با معادلهی زیر خواهد بود:
۲۵ = ۲۰/۰۰۰/۰۰۰ ÷ ۵۰۰/۰۰۰/۰۰۰
یعنی این شرکت در طول یکسال توانسته است در برابر هر یک سهم خود، ۲۵ تومان سود ایجاد کند! البته مقدار سود و تعداد سهام شرکتها میتواند بیشتر یا کمتر از این مقدار باشد. بهرحال برای محاسبه EPS، باید سود سهام بر تعداد سهام تقسیم شود که در محاسبه سود شرکتهای مختلف، اعداد متفاوتی را نیز شاهد خواهیم بود. محاسبه دقیق اعداد بزرگتر در آموزش ۰ تا ۱۰۰ بورس انجام میگیرد.
نسبت قیمت به درآمد یا «P/E» در بورس چیست؟
نسبت پی بر ای یا «P/E» مخفف عبارت «Price/Earnings» به معنی «نسبت قیمت به درآمد» سهام در بورس است. معاملهگران از این نسبت برای محاسبه ارزش ذاتی سهام استفاده میکنند. این روش به عنوان یک شیوه رایج برای محاسبه ارزش سهام در جهان قرار گرفته و طبیعتاً تحلیلگران ما در بورس تهران نیز از همین نسبت برای برآورد دقیق ارزش ذاتی سهام، بهره میگیرند.
تقسیم قیمت جاری هر سهم بر سود آن سهم، چنین نسبتی را ایجاد میکند که اصطلاحاً به آن «قیمت تابلوی سهم» نیز گفته میشود.
برای محاسبه ارزش ذاتی سهام به کمک دو مفهوم EPS و P/E فرمول زیر ایجاد میشود:
ارزش ذاتی سهام = «EPS» سود هر سهم × «P/E» قیمت بر درآمد
محاسبه سود شرکتها از طریق مدل TTM
قبلاً شرکتهای بورسی، یک ماه مانده به شروع سال مالی جدید، پیشبینیهای خود برای عملکردشان را بهصورت عمومی منتشر میکردند. در واقع این سازمان بورس و اوراق بهادار کشور بود که چنین الزامی را برای شرکتها ایجاد کرده بود. تحلیلگران به کمک این پیشبینیها، به راحتی میتوانستند سود و زیانها را محاسبه کنند. بنابراین سودهای پیشبینی شدهی هر شرکت، مبنای محاسبه سود هر سهم یا EPS قرار میگرفت. اما به دلیل اینکه گزارشها دچار تغییر شده و نمادهای بورسی هم در پی این تغییرات متوقف و سپس بدون محدودیت نوسان بازگشایی میشدند، تحلیلگران و افراد معاملهکننده در بازار بورس، با سردرگمیهای بسیاری روبهرو بودند.
همین موضوع سبب شد تا از اواخر سال ۱۳۹۶، سازمان بورس و اوراق بهادار کشور، ارائه گزارشات پیشبینی شرکتها را ممنوع اعلام کند. از آن پس چون هیچ مبنایی برای محاسبه EPS یا سود هر سهم در دست تحلیلگران قرار نمیگرفت، برای محاسبه این امر از روش دیگری تحت عنوان «مدل TTM» استفاده میکنند.
مدل TTM چیست؟
مدل TTM مخفف عبارت «Trailing Twelve Months» به معنی «دوازده ماهه گذشته» است. در حال حاضر شرکتهای بورس موظف هستند تا عملکردهای سه ماهه خود را در صورتهای مالی گزارش کنند که در ۴ دوره قابل محاسبه هستند.
در نتیجه تحلیلگران و معاملهکنندههای بازار بورس به سود سه ماه گذشته هر سهم دسترسی دارند (این اطلاعات در سایت TSETMC منتشر میشود). بنابراین در مدل TTM، میتوان چهار دوره سه ماهه شرکتها را که جمعا ۱۲ ماه میشود، مورد بررسی قرار داده و براساس EPS این چهار دوره سه ماهه، سود سالیانه شرکتها را ارزیابی کرد. اطلاعات محاسبه نسبتهای «P/E» نیز در گزارش شرکتها موجود است و میتوان ارزش ذاتی سهام را به کمک فرمولهای نامبرده در قسمت قبل، مورد محاسبه و بررسی قرار داد.
ممکن است ارزیابی با مدل TTM به نسبت روش قبل (گزارشات پیشبینی) کمی زمانبرتر باشد، اما اطلاعات آن واقعی است و تحلیلگران با ارزیابی نتایج حقیقی شرکتها به ارزش ذاتی سهامشان پی میبرند، این در حالی است که در روش قبل، همه چیز براساس پیشبینیها انجام میشد و اطلاعات واقعی در دست نبود!
مدل TTM برای چه نوع شرکتهایی کارایی ندارد؟
مدل TTM برای شرکتهایی که نوسان زیادی را در مسیر سوددهی خود طی میکنند، کاربرد ندارد؛ در واقع این روش برای تمام شرکتهایی که با دگرگونیهای بسیاری در روند ایجاد سود و سایر فعالیتهای خود روبهرو میشوند بی فایده است!
برای مثال برخی از نمادهای گروه خودرو در بورس تهران که در برخی از دورههای سه ماهه خود، سود خوبی ایجاد کرده و در سه ماهه بعدی زیان میدهند با مدل TTM بررسی نمیشود. در واقع در این روش، چهار دوره سه ماهه باید مورد بررسی قرار بگیرد. پس اگر روند رشد شرکتها سلسلهمراتبی نباشد، نمیتوان این مدل را در ارزیابی آنها به کار برد.
سخن نهایی
در روش پیشبینی عملکرد تا سال ۹۶، برخی از شرکتها با اهداف متفاوتی گزارشات و پیشبینیهای غیرواقعی را ارائه میکردند آنگاه تحلیلگران نیز همان اطلاعات اشتباه را مورد محاسبه قرار میدادند. اما در حال حاضر تمام اطلاعات حقیقی شرکتها در دسترس قرار دارد و با کمک مدل TTM میتوان سودهای ۱۲ ماهه آنها را حساب کرد.
قطعاً روشها و ترفندهای دیگری هم برای پی بردن به ارزش ذاتی سهام و بازدهی معاملات در بورس وجود دارد که در انواع دوره آموزش بورس میتوان آنها را در سطوح مختلف فرا گرفت. اگر مایل هستید تا با دانش و اطلاعات بیشتری در بازار به معامله بپردازید و سودهای بیشتری نصیب خود کنید، همین حالا آموزش خود را با دورههای مقدماتی و تکمیلی آموزش بورس دلفین وست شروع کنید.
برای یادگیری “افزایش سرمایه” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
یک کلمهی کلیدی در بورس: EPS
در نوشتههای قبلی، , وقتی ماجرای فروش سهم شرکت «امید فردا» مطرح شد دیدیم که این شرکت یک میلیون سهم دارد و هر سهم در پایان سال ۲۰۰ تومان سود ایجاد میکند. در زبان بورس و سرمایه گذاری به این ۲۰۰ تومان، EPS یا Earning Per Share یا «درآمد به ازاء هر سهم» گفته میشود.
احتمالاً به خاطر دارید که قیمت هر سهم ۱۰۰ تومان بود و حتماً دقت دارید که اگر این شرکت در پایان سال میتواند به ازاء هر سهم، به سهامداران خود ۲۰۰ تومان سود بدهد نشان میدهد که کسب و کار تعریف شده در این مجموعه با هر ۱۰۰ تومان پول، بیشتر از ۲۰۰ تومان سود ایجاد کرده بوده که بخشی از آن به عنوان مالیات پرداخت شده و ماندهی آن برای سهامداران ۲۰۰ تومان بوده است.
بنابراین، گفته میشود که EPS شرکت امیدفردا ۲۰۰ تومان است.
صفتهای زیادی برای EPS ها وجود دارد که ما فعلاً دوتا از آنها را بررسی میکنیم: EPS تحقق یافته و EPS پیش بینی شده.
EPS پیش بینی شده، چیزی است که در ابتدای سال مالی یا در مقاطع مختلف زمانی، توسط واحد مالی شرکت برآورد شده و اعلام میشود. فرض کنید آقای مالکی، از سهامداران عمدهی شرکت که مدیر مالی آن هم هست، برآورد کرده باشد که هر سهم در پایان سال مالی، ۳۰۰ تومان درآمد خواهد داشت. پس EPS پیشبینی شدهی شرکت ۳۰۰ تومان است. آیا این EPS حتماً تحقق هم خواهد یافت؟ مشخص نیست.
اگر چه مدیران شرکت احتمالاً تلاش میکنند تخمین واقعی از EPS داشته باشند ممکن است به دلایل مختلف، سود شرکت کاهش یا افزایش یابد و در نهایت EPS واقعی کمتر یا بیشتر از این مقدار باشد. رکود اقتصادی ممکن است EPS را کاهش داده یا فروش بیش از حد پیشبینی یک طرح جدید، EPS تحقق یافته را به میزان قابل ملاحظهای افزایش دهد.
البته شرکتها در طول سال، ممکن است بر اساس شرایط جدید، پیشبینی خود را از EPS تغییر دهند. مثلاً شرکت امید فردا، اعلام کند که بر خلاف برآورد اولیهی ما که گفته بودیم هر سهم ۳۰۰ تومان سود دارد، برآوردهای جدید نشان میدهد که هر سهم حدود ۲۶۳ تومان سود خواهد داشت. به این تغییر پیشبینی در ادبیات بورس، تعدیل EPS گفته میشود.
فعالان بازار سرمایه معتقدند پس از قیمت یک سهم، دومین پارامتر مهمی که میتواند در بررسی وضعیت یک سهم مورد توجه قرار بگیرد EPS آن است. اگر چه شرکتها در بورس انواع روشها برای دستکاری و تغییر EPS را در اختیار دارند – که در آینده به آنها خواهیم پرداخت – اما هنوز EPS یکی از معتبرترین معیارها برای ارزیابی قدرت یک سهم است.
با این وجود به خاطر داشته باشیم که دامهای مختلفی وجود دارد که اگر به آنها توجه نکنیم، اطلاعات EPS میتواند برای ما گمراه کننده باشد. در این نوشته، چهار مورد از این دامها را بررسی میکنیم:
چهارمین نکته هم تاثیر ساختار سرمایه در محاسبهی EPS است. در آینده خواهیم دید که اگر چه گاهی مجبور میشویم برای ارزیابی توانمندی دو شرکت، EPS آن دو را با یکدیگر مقایسه نماییم، اما EPS از ساختار سرمایهی شرکت هم تاثیر میپذیرد و با دادن سهام جایزه (سود در قالب سهام) و عرضهی سهام جدید یا جمعآوری سهام قبلی و …، عملاً مقدار EPS تغییر کرده و با شرکت دیگری که سیاست های متفاوتی را اجرا کرده قابل مقایسه نخواهد بود.
تمرین:
با مراجعه به سایت سازمان بورس EPS شرکتهای مختلف را بررسی کنید. در این مرحله قرار نیست کار خاصی انجام دهیم. فقط قرار است نسبت به اعداد و ارقام این پارامتر و نحوه جستجو کردن و پیدا کردن مقادیر جاری آن آگاهی داشته باشیم.
دیدگاه شما