سرمایه گذاری برای افزایش سهم بازار


تاثیر نوآوری برسهم بازار شرکت های داروسازی بورس اوراق بهادار

2 استاد اقتصاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهرا ن،تهران،ایران.

3 دانشیار اقتصاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران، تهران، ایران

4 دانشیار اقتصاد دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی،تهران،ایران

چکیده

امروزه صنعت دارو به عنوان یکی از صنایع راهبردی، دانش محور و نرخ نوآوری بالا در میان کشورها مطرح است. در صنایع فناور محور، موفقیت شرکت ها وابسته به توانایی آنها در ارائه نوآوری های جدید و مستمر به بازار است. نوآوری از یک سو با ایجاد تنوع در تعداد داروهای جدید، افزایش بازدهی و حاشیه سود می تواند باعث افزایش سهم بازار و از سوی دیگر با افزایش هزینه و عدم اطمینان در تابع تقاضای محصول موجب کاهش سهم بازار شود. لذا در این پژوهشبه دنبال بررسی رابطه بین نوآوری در شرکت های صنعت سرمایه گذاری برای افزایش سهم بازار داروسازی فعال پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار و سهم بازاربه عنوان یک متغیر ساختاری طی سال های 1390 تا 1395 هستیم. با استفاده از روش حذف سیستماتیک از جامعه آماری تحقیق، 9 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد متغیرهای مستقل نوآوری، نسبت بدهی و نرخ ارز تاثیر منفی ولی نسبت های نقدینگی، بدهی به ارزش ویژه و متغیر اندازه تاثیر مثبت و معنی دار بر متغیر وابسته یعنیسهم بازار دارند.

Nowadays, pharmacy is known as a strategic and knowledge based industries in countries. In this industry, the success of companies depends on their abilities to provide new and continuous innovations to the market.On one hand innovation with the variety of production, increasing efficiency and profit margincauses higher market share and on the other hand with increasing the cost and uncertainty of product demand causes less market share. Thus in this research we are looking at the relationship between innovation in the pharmaceutical industry companies in Tehran stock exchange and market share as a Structural variable during 2011-2016.Using systematic elimination method from the statistical population of the research, nine companies are selected as statistical samples. Results show that independent variables such as innovation, Debt ratio and exchange rate have negative effect but Liquidity, Debt to equity value ratio and size have positive and meaningful effect on the market share.

کلیدواژه‌ها

20.1001.1.25383833.1399.14.50.2.8

اصل مقاله

تاثیر نوآوری برسهم بازار شرکت های داروسازی بورس اوراق بهادار

حامد عباسی آقاملکی

تاریخ دریافت: 06/10/1398 تاریخ پذیرش: 09/12/1398

قهرمان عبدلی[2]

علی سوری[3]

محسن ابراهیمی[4]

چکیده

امروزه صنعت دارو به عنوان یکی از صنایع راهبردی، دانش محور و نرخ نوآوری بالا در میان کشورها مطرح است. در صنایع فناور محور، موفقیت شرکت ها وابسته به توانایی آنها در ارائه نوآوری های جدید و مستمر به بازار است. نوآوری از یک سو با ایجاد تنوع در تعداد داروهای جدید، افزایش بازدهی و حاشیه سود می تواند باعث افزایش سهم بازار و از سوی دیگر با افزایش هزینه و عدم اطمینان در تابع تقاضای محصول موجب کاهش سهم بازار شود. لذا در این پژوهشبه دنبال بررسی رابطه بین نوآوری در شرکت های صنعت داروسازی فعال پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار و سهم بازاربه عنوان یک متغیر ساختاری طی سال های 1390 تا 1395 هستیم. با استفاده از روش حذف سیستماتیک از جامعه آماری تحقیق، 9 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد متغیرهای مستقل نوآوری، نسبت بدهی و نرخ ارز تاثیر منفی ولی نسبت های نقدینگی، بدهی به ارزش ویژه و متغیر اندازه تاثیر مثبت و معنی دار بر متغیر وابسته یعنیسهم بازار دارند.

واژه‌های کلیدی:نوآوری، سهم بازار، صنعت دارو.

طبقه بندی JEL:G12,G32

1- مقدمه

در نظریه تکامل اقتصادی نزدیک به یک قرن است که نوآوری نیروی محرکه رشد و توسعه اقتصادی شناخته شده است. در سال های اخیر با ظهور اقتصاد دانش بنیان، نوآوری نقش حیاتی تر در تحول ساختارهای اقتصادی و اجتماعی پیدا کرده است. صنعت داروسازی یکی از صنایع استراتژیک است و امروزه به تدریج رتبه اول را میان صنایع جهان به لحاظ حاشیه سود به دست آورده است. با توجه به حیاتی بودن نقش دارو و وابستگی بالای این صنعت به فناوری و امکانات صنعتی، امروزه عرضه و تسلط بر منابع دارویی به عنوان یک اهرم فشار بر کشورهای جهان سوم بکار می رود. و با توجه به موقعیت ایران در نظام سیاسی جهان، لزوم حفظ و نگهداری و تقویت صنایع دارویی کشور روشن می باشد. در طول دهه 1980 و 1990 میلادی، تامین نیازهای مراقبتی بهداشتی با موانع جدیدی از جمله هزینه بالای داروها و الزامات جدید تجارت بین الملل، سرمایه گذاری و قوانین مالکیت معنوی روبرو شد، بنابراین تحقیق در جهت نوآوری و توسعه توانمندی های داخلی در صنعت دارویی مورد توجه قرار گرفت. نوآوری، عملی کردن اندیشه های نو و بدیع، از خلاقیت ناشی می شود، در واقع نوآوری تبدیل خلاقیت و ایده های نو به عمل و نتیجه است. اقتصادی که بتواند هزینه مبادله و نا اطمینانی های مخرب کسب و کار را کاهش دهد فعالیت های تولیدی بیشتری جذب می کند. تعاریف متفاوتی از نوآوری ارائه شده است از قبیل اینکه نوآوری استفاده از توانایی های طبیعی خلق کردن راه های جدید و بهتر لذت بردن از زندگی و کار کردن با یکدیگر است (توماس باکر، 2014). نوآوری یک فرهنگ، یک نگرش است که مراقبت، کیفیت و خدمات به مشتریان را با هم ترکیب می کند(برت جوهانسون، 2013). نوآوری به معنای خارج شدن از درون چارچوب، به منظور خلق کردن راه حل ها و پیاده سازی آنها است. نوآوری، خلق فرصت ها و حیطه هایی برای تغییر و یادگیری است (یوبو چن، 2015). همزمان با افزایش هزینه های سرمایه گذاری در توسعه داروهای جدید به دلایل مختلف، بسیاری از شرکت های تحقیق محور به احتمال زیاد در آینده با کاهش قابل توجه درآمد روبرو خواهند شد که علت اصلی آن به اتمام رسیدن زمان حق انحصاری تولید و فروش داروهای بسیار پرفروش می باشد. رویکرد شرکت های داروسازی در مواجه با شرایط مذکور استفاده از مدل های جدید نوآوری است. سهم بازار یکی از متغیرهای ساختاری بازار محسوب می شود بطوریکه نحوه ارتباط آن با نوآوری مورد اختلاف نظر اقتصاددانان و مکاتب مختلف اقتصادی است از میان مکاتب مختلف از جمله مکتب شیکاگو توسط نایت، مکتب آلمان توسط لیست، مکتب اتریش توسط شومپیتر و بعدها توسط هایک و کرزنر، مکتب اتریش بر روی نوآوری به عنوان عامل اصلی تولید در اقتصاد ملی اشاره می کند. بر اساس نظریه شومپیتر با افرایش شدت نوآوری ابتدا سهم بازار افزایش یافته و پس از رسیدن به نقطه ماکزیمم آنگاه کاهش می یابد. بنگاه ها می توانند از طریق ایجاد خلاقیت و ابداع در محصولات یا فرایند تولید ازرقبا پیشی بگیرند و حتی منجر به تغییر ساختار بازار از رقابتی به انحصاری و یا بالعکس شوند و لذا از این طریق سهم بازار فروش محصولات و سود خود را افزایش دهند، اما از طرف دیگر می دانیم ایجاد نوآوری در تولید محصولات جدید نیاز به زمان، تکنولوژی، آموزش و بطور کلی هزینه زیادی دارد همچنین نوآوری با افزایش عدم اطمینان در تابع تقاضای محصول می تواند باعث کاهش میزان فروش و سهم بازار شرکت های داروسازی گردد. با توجه به موارد فوق حال این پرسش بوجود می آید که آیا نوآوری باعث افزایش سهم بازار شده است؟ بنابراین نحوه ارتباط سهم بازار، به عنوان متغیر ساختاری بازار، با متغیر رفتاری بازار مانند نوآوری و چگونگی اثرگذاری متقابل آنها در اقتصاد ایران و سهام بازار بورس شرکت های داروسازی چالش مورد بررسی این پژوهش است.

2- پیشینه تحقیق

نیدهام (1975) در تحقیقی با عنوان بررسی رابطه نظری بین سهم بازار و نوآوری دریافت که افزایش نسبت هزینه های تحقیق و توسعه به فروش بنگاه باعث می شود سهم بازاری بنگاه تحقیق کننده و نوآور افزایش یافته و سهم بنگاه رقیب وی در بازار کاهش یابد هال و واپل (1997) در تحقیقی رابطه بین نوآوری، سهم بازار و ارزش بازار را مورد بررسی و نتیجه گرفتند که ارزش بازاری بنگاه ها که با ارزش سهام سرمایه گذاری برای افزایش سهم بازار سرمایه گذاری برای افزایش سهم بازار آنها اندازه گیری می شود برای بنگاه هایی که از سهم بالاتر بازار برخوردار می باشند بالاتر بوده و هزینه تحقیق و توسعه و نوآوری در فرآیندها و محصولات تولیدی از عوامل افزایش سهم بازاری بنگاه ها تلقی می شود. مازوکاتو (2001) با انجام پژوهشی در مورد رابطه بین نوآوری و بی ثباتی سهم بازار فرضیه شومپیتر مبنی بر وجود رابطه غیرخطی بین سهم بازار و هزینه های تحقیق و توسعه را آزمون و تایید می نماید. سانین و زاناج (2007) به بررسی اثرات نوآوری های محیطی در شرایط رقابت کورنویی پرداختند و دریافتند که در شرایط رقابت مقداری یا کورنویی در بازارهای انحصاری دوجانبه و یا چندجانبه، بنگاه نوآور سهم بازار خود را افزایش می دهد. کانتر(2007) در بررسی موفقیت نوآوری متفاوت بنگاه و اثر آن بر پویایی بازار دریافت فعالیت های تحقیق و توسعه و نوآوری، زمینه افزایش درجه انحصار و متمرکزتر نمودن صنایع مورد بررسی را فراهم نموده است. کیم و لی (2008) در مقاله ای تحت عنوان بررسی ارتباط متقابل متغیرهای هزینه های تحقیق و توسعه و سهم بازار در قالب آزمون فرضیه شومپیتر به این نتیجه رسیدند که رابطه بین سهم بازار و مخارج تحقیق و توسعه کل (به عنوان شاخصی از نوآوری) تحت شرایط رقابت غیرقیمتی به شکل U معکوس است. گراونیتز و ساندنر (2009) در مطالعه ای با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته اثرات متقابل هزینه های تبلیغات، هزینه تحقیق و توسعه و سهم بازار را بررسی نموده و نتیجه می گیرند که رابطه مستقیمی بین سهم بازار از یک سو و هزینه های تبلیغات و هزینه های تحقیق و توسعه از سوی دیگر وجو دارد. رابل و ورساول (2009) به بررسی رابطه بین هزینه های تحقیق و توسعه و سهم بازار در صنایع تولیدی پرداختند که نتایج منتج از از این تحقیق تاکید بر تاثیر مثبت و معنی دار هزینه های تحقیق و توسعه بر سهم بازار صنایع مورد مطالعه دارد. آدجی(2016) رابطه نوآوری، سهم بازار و ریسک غیر سیستماتیک را مورد بررسی قرار داد و دریافت که بنگاه های نوآور بطور مداوم با خلق نوآوری باعث افزایش سهم بازار می شوند اما بنگاه هایی که سهم بازار بزرگی دارند الزاما به دنبال افزایش سرمایه گذاری در نوآوری برای حفظ بیشتر سهم بازار نیستند لذا از این رو افزایش در سهم بازار الزاما منجر به افزایش در ریسک غیرسیستماتیک بنگاه نیست. عبدی و همکاران (1386) در مقاله ای تحت عنوان بررسی نقش تحقیق و توسعه بر سود آوری به این نتیجه رسیدند که بین مخارج تحقیق و توسعه و افزایش سهم بازار و فروش و افزایش سود آوری ارتباط مستقیم وجود دارد. اصغرپور و همکاران (1391) فرضیه شومپیتر مبنی بر رابطه غیر خطی و U معکوس بین نوآوری و سهم بازار را در پژوهشی با عنوان تاثیر سرمایه گذاری برای افزایش سهم بازار نوآوری بر سهم بازار در صنایع نساجی ، چرم و پوشاک ایران به بوته آزمون گذاردند که نتایج بدست آمده وجود این رابطه را تایید می کند.

3- مبانی نظری

سرمایه گذاری در شرکت های داروسازی برای تولید داروهای فناورانه دارای ریسک است لذا وجود نااطمینانی در تابع تقاضای محصولات جدید اجتناب ناپذیر است. بنابراین تلاش برای افزایش نوآوری در تولید دارو باعث بوجود آمدن عدم اطمینان در تقاضای محصولات جدید می شود، که این خود می تواند باعث کاهش فروش محصول و در نتیجه کاهش سهم بازار گردد. فرض کنید قیمت سهام در زمان t و نرخ مورد انتظار بازدهی باشد آنگاه تغییرات قیمت یا بازدهی در طول زمان (dt) شامل دو بخش است:

1) بخش قابل پیش بینی بازدهی سهام که می توان آنرا با بررسی روند قیمت سهام بدست آورد. این قسمت را با نشان می دهیم.

2) بخش غیر قابل پیش بینی که نشان دهنده تغییرات تصادفی قیمت سهام در طول زمان (dt) است مثل اثرات خارجی از قبیل اخبار غیرمنتظره در مورد قیمت سهام و . با توجه به مقدار ثابت و مقدار تصادفی d قسمت غیرقابل پیش بینی بازدهی سهام را با نشان می دهیم.

بنابراین تغییرات قیمت سهام برابر است با :

معادله دیفرانسیل تصادفی رابطه (1) یک حرکت براونی[i] بر اساس تغییر قیمت سهام است و رابطه (2) نرخ فوری بازدهی قیمت سهام است که از فرایند لم ایتو[ii] در طول زمان پیروی می کند. با توجه به رابطه ایتو داریم :

افزایش سهم بازار سرمایه از تامین مالی با تنقیح قوانین

رییس هیات مدیره بورس تهران به بررسی اهمیت بازار پایه و دلایل عدم توسعه آن در ایران پرداخت و گفت: در ایران علیرغم آنکه بازار سرمایه متشکل و ساختار یافته از قدمت زیادی برخوردار نیست، اما تصویب قانون توسعه ابزارها و نهادهای و تلاش های صورت گرفته و رشد شتابان بازار سرمایه در کانون توجه قرار گرفته است.

افزایش سهم بازار سرمایه از تامین مالی با تنقیح قوانین

به گزارش خبرگزاری فارس،‌ امیر تقی خان تجریشی در گفت وگو با روابط عمومی و امور بین الملل بورس تهران به نقش و اهمیت بازارهای مالی اشاره کرد و گفت: در هر کشور، شرکت‌های دولتی و خصوصی فراوانی فعالیت می‌کنند و بخشی از نیازهای جامعه خود و دیگر کشورها را تامین می‌کنند. این شرکت‌ها برای شروع، ادامه و گسترش فعالیت‌های خود به حجم بالایی از منابع مالی نیاز دارند. حجم عمده تامین ­سرمایه برای بعضی از طرح‌های توسعه‌ای زیاد است، به گونه‌ای که یک شرکت به تنهایی قادر به تامین آن نیست. در بسیاری اوقات دولت‌ها نیز برای اجرای طرح‌های مختلف نیاز به تامین سرمایه دارند، لذا نقش و اهمیت بازارهای مالی در این شرایط پررنگ‌تر می‌شود.

وی وجود بازارهای مالی را فرصتی با اهمیت برای شرکت‌ها و دولت‌ها به منظور تامین منابع مالی خود عنوان کرد و اظهار داشت: در واقع هدف اصلی این بازارها تسهیل ارتباط بین عاملین دارای مازاد منابع و عاملین دارای کمبود منابع و کاهش هزینه‌های مبادلاتی است. یکی از بازارهای مهم در جهان که در تأمین مالی بنگاه ها نقش موثری دارد بازار سرمایه است.

تجریشی تصریح کرد: بازارسرمایه شامل دو بخش بازار اولیه و بازار ثانویه است و تأمین مالی در بازار اولیه امکان پذیر می باشد. در بازار اولیه شرکت ها برای اولین بار با عرضه بخشی از سهام خود به عموم، منابع جهت انجام پروژه ها و طرح های خود را تأمین می کنند. لیکن در بازار ثانویه تنها سهام شرکت‌های پذیرفته شده، مورد معامله و داد و ستد قرار می گیرند. رییس هیات مدیره بورس تهران به روش های تامین مالی در بازار اولیه اشاره کرد و افزود: تامین مالی در بازار اولیه به 2 روش کلی تامین مالی مبتنی بر بدهی و تامین مالی سرمایه ای تقسیم می شود .

در تامین مالی به روش بدهی، شرکت یا سازمان تامین مالی کننده براساس یکی از انواع اوراق موجود در بازار سرمایه اقدام به انتشار اوراق بدهی می کند، در حال حاضر تامین مالی از طریق انتشار اوراق بهادار مبتنی بر عقود اسلامی از جمله اوراق مشارکت و انواع صکوک از جمله صکوک،اجاره، مرابحه، ­منفعت، رهنی، خرید دین، سلف موازی و انواع اوراق خزانه امکان­ پذیر است. در حوزه ی تأمین مالی سرمایه ­ای، تأمین مالی از طریق تأسیس یا عرضه بخشی از سهام شرکت یا پروژه و یا افزایش سرمایه صورت می ­گیرد . در حال حاضر، تاسیس شرکت سهامی عام با هدف سرمایه گذاری در بازار اولیه تعداد بسیار محدودی دارد.

وی بازار اولیه را دارای پتانسیل رشد در تامین مالی بنگاه های اقتصادی دانست و گفت: در ایران علیرغم آنکه بازار سرمایه متشکل و ساختار یافته از قدمت زیادی برخوردار نیست، اما با تصویب قانون توسعه ابزارها و نهادهای و تلاش های صورت گرفته و رشد شتابان بخش­ های مختلفی از بازار سرمایه در سال­ های اخیر این بازار و پتانسیل نهفته آن را برای تأمین مالی بنگاه ­های اقتصادی در کانون توجه قرار داده است.

با این حال بررسی و آمار و اطلاعات منتشر شده نشان دهنده آن است که کارکرد اصلی این بازار یعنی تأمین و کمک به تخصیص بهینه منابع مالی و کاهش هزینه تأمین مالی، تحت تأثیر رشد بازار ثانویه قرار گرفته است و نقش بازار اولیه نسبت به بازار ثانویه بسیار کمتر از انتظار بوده است.

تجریشی معتقد است در سال­ های گذشته علیرغم رشد بازار سرمایه این رشد صرفًا در بخش بازار ثانویه اتفاق افتاده است و اظهارداشت: براساس آمارها، حجم اوراق و منابعی که در بازار اولیه بورس مورد معامله قرارگرفته از ۲۲هزار میلیارد تومان در سال ۹۴ به 38 هزار میلیارد تومان در سال ۹۸ رسیده، یعنی حدود ۳۰ درصد رشد داشته است. این در صورتی است که طی همین مدت حجم بازار ثانویه از حدود ۶۸ هزار میلیارد تومان به ۱۱۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده و رشدی 1300 درصدی داشته است.

وی ادامه داد: بدین ترتیب در دوره ای که بازار ثانویه با رشد قابل ملاحظه ای مواجه بوده است، شرکت های پذیرفته شده در بورس نتوانسته­ اند در سطح بالایی نسبت به تأمین مالی از بازار اقدام نمایند و ارزش بازار بورس تهران از ارزش اسمی خود فاصله معناداری گرفته است. در واقع عملکرد بازار سرمایه در حوزه تأمین مالی به عنوان اصلی ترین کارکرد آن، کاملا تحت تأثیر تحولات بخش معاملات ثانویه قرار گرفته است.

تجریشی فرهنگ سازی در جهت تأمین منابع مالی که کارکرد اصلی بازار سرمایه است را کمرنگ دانست و گفت: در یک بازار مالی توسعه یافته رشد بازار ثانویه در اثر رشد عوامل مرتبط اقتصادی عموماً تبعات مثبتی برای بنگاه های اقتصادی در جهت تأمین مالی از این بازار را دارد، اما به نظر می­رسد در ایران ارتباط متناسبی بین بازار اولیه و بازار ثانویه برقرار نیست و همه تلاش ­ها معطوف به رشد بازار ثانویه شده است و فرهنگ سازی در جهت تأمین منابع مالی که کارکرد اصلی بازار سرمایه است کمرنگ تر بوده است.

وی به برخی از دلایل عدم توسعه بازار اولیه در تأمین مالی بنگاه­ های اقتصادی پرداخت و گفت: یکی از دلایل عدم توسعه بازار اولیه در تأمین مالی بنگاه­ های اقتصادی، تعدد قوانین و نهادهای تصمیم­ گیر قوانین است. عدم آشنایی مسئولین هر بخش با وظایف و ظرفیت­ های سایر بخش­ها ، اغلب منجر به تعدد نهادهای تصمیم­ گیر و تعارض قوانین و به تبع آن پیچیده شدن مسائل و ناکار آمد شدن قوانین شده است. همچنین، خلاء وجود یک قانون اصلی در این حوزه که جامع موضوعات موجود در زمینه تأمین مالی و تبیین­ کننده روش­ های طراحی و به کارگیری انواع روش­ های تامین مالی در آینده باشد محسوس است.

رییس هیات مدیره بورس تهران به عدم تناسب قانون تجارت با شرایط روز بنگاه ها اشاره کرد و افزود: قانون تجارت که ساختار حقوقی فعالیت بنگاه­های اقتصادی را مشخص می­کند مربوط به سال­ های دور پیش از انقلاب می باشد. این در حالی است که فضای کسب و کار در این دوره بسیار تغییر یافته و این قوانین اغلب متناسب با شرایط روز بنگاه ها نیست . وجود این قوانین دست و پاگیر و قدیمی، فرایند پذیرش شرکت ها را زمان بر و دشوار کرده است به طوریکه فرایند پذیرش، علیرغم تلاش بورس ها ممکن است چندین ماه زمان ببرد. همچنین آشنا نبودن و کمبود ابزار و شیوه های تأمین مالی متنوع در این بازار متناسب با شرایط هر یک از بنگاه ها، جذابیت این بازار برای بنگاه ها و سرمایه­ گذاران را کاهش داده است.

وی از جمله این موارد را کمبود ابزارهای مالی تأمین مالی با سررسیدهای مختلف ذکر کرد و گفت: با توجه به اینکه هر یک از بنگاهها منابع مالی را برای نیازهای مختلفی می­گیرند، لازم است ابزارهای مالی نیز متناسب با هریک از این نیازها تغییر کنند. در حال حاضر گرچه برخی از ابزارها در بازار تعریف شده اند لیکن هنوز نتوانسته اند به طور گسترده مورداستفاده قرار گیرند. همچنین توسعه ابزارها برای پوشش ریسک این امکان را برای موسسات تجاری فراهم می­کندکه با استفاده از آنها، خود در مقابل تغییرات اقتصادی مصون بمانند.

تجریشی افزود: به عنوان مثال نوسانات نرخ ارز و نبود ابزاری برای پوشش آن فعالیت تولیدی را با مشکل مواجه می­کند. از طرفی در حال حاضر فعالیت های سوداگرانه روی خود کالاها و دارایی ها صورت می­گیرد در حالیکه این امر می­بایست بر روی ابزارهای مالی مبتنی برآنها انجام شود. به عبارت دیگر مردم برای تقاضای سوداگرانه روی ارز به جای نگهداری ارز خارجی بایداوراق مبتنی بر این ارز را مبادله و نگهداری کنند.

رییس هیات مدیره بورس تهران بر تغییر نرخ بهره متناسب با شرایط اقتصادی و میزان و نوع سرمایه گذاری ­ها تاکید کرد و تصریح کرد: علاوه بر این کنترل دولتها بر بانک ­ها و نبود شیوه جایگزین برای سرمایه­ گذاری ریسک گریز ، شاید از طریق کنترل نرخ بهره (در شرایط تورمی) تداوم فعالیت بانکی را امکان پذیر کند، ولی در بازار سرمایه که اعمال چنین کنترل هایی سخت­تر است این عمل منجربه ناکارآمد شدن تأمین مالی از طریق انتشار اوراق می­ گردد.

لذا ضروری است نرخ بهره متناسب با شرایط اقتصادی و میزان و نوع سرمایه گذاری­ ها تغییر یابد. از طرفی در بحث تأمین مالی از طریق انتشار اوراق، بنگاه ­های اقتصادی یکسان تلقی شده اند و یک بنگاه از لحاظ نرخ تأمین مالی با یک بنگاه کم ریسک تفاوت چندانی ندارد.

وی در ادامه نقش موسسات رتبه بندی را با اهمیت ارزیابی کرد و توضیح داد: نقش کمرنگ موسسات رتبه ­بندی منجر به عدم درک سرمایه­ گذاران از میزان ریسکی که می­ پذیرند گردیده و گاهاً سرمایه گذاران در حالیکه برای برخی از شرکت ها ریسک زیادی قبول کرده اند ، نرخ بازده متناسب دریافت نمی­ کنند. حقیقت آن است که همه شرکت­ ها و پروژه­ ها دارای نرخ بازدهی و بهره ­وری یکسان نیستند و به طبع می­ توانند سرمایه گذاران خود را از بازده­ های متفاوتی برخوردار سازند.

همچنین یکی از نکات قابل تامل در این خصوص آن است که متداول ترین ابزار تامین مالی در این حوزه اوراق مشارکت است که بر اساس مبانی انتشار ، قرار است منافع حاصل از مشارکت را میان سرمایه­ گذار و سرمایه پذیر تقسیم کند، اما در سال های اخیر سود نهایی تمامی طرح­ های مبنای این اوراق دقیقا معادل سود علی الحساب و برابر با هر پروژه دیگری بوده است. شناورسازی نرخ سود تسهیلات بانکی و سود اوراق تامین مالی بر اساس نرخ های‌بازدهی متفاوت شرکت­ ها و پروژه ­ها می تواند به پویایی بازار تامین مالی کمک کند و از همبستگی شدید نرخ اوراق و تسهیلات بکاهد.

وی افزود: علیرغم وجود اختیارات قانونی انتشار و صدور سهام به قیمتی متفاوت از قیمت اسمی در قانون تجارت (ماده 160) و قانون مالیات های مستقیم، تقریباً تمامی افزایش سرمایه شرکت­ های پذیرفته شده در بورس و فرابورس از طریق صدور سهام به قیمت اسمی انجام می­شود، این امر باعث شده تا در ورود سرمایه گذاران جدید به شرکت، عمده مبالغ پرداختی توسط ایشان ( در خرید حق تقدم خرید سهام)، به سهامدارانی که از حق تقدم خود در افزایش سرمایه ­ها استفاده نکرده ­اند، داده شده و تنها بخش اندکی ( به قیمت اسمی ) به شرکت وارد شود ؛ این رویه قطعا در جذب منابع چندان موفق نبوده و به شرکت ها امکان جذب منابع در زمان افزایش قیمت سهام را نخواهد داد .

تجریشی به عدم آشنایی بنگاه های مالی از ابزارهای بازار سرمایه به منظور تأمین مالی اشاره کرد و گفت: یکی دیگر از مشکلات، عدم آشنایی بنگاه های مالی از ابزارهای بازار سرمایه در جهت تأمین مالی است و اغلب تأمین مالی در بازار سرمایه از طریق افزایش سرمایه و انتشار سهام که گرانترین شیوه تأمین مالی است به عنوان مطلوبترین روش مد نظر بنگاه ها قرار گرفته است. لذا فرهنگ سازی و آشنا کردن فعالان اقتصادی به موضوع تأمین مالی به صورت عام و از طریق روش ها و ابزارهای نوین بازار سرمایه به صورت خاص و تشویق استفاده از ظرفیت های قانونی موجود در تأمین مالی از بازار سرمایه می تواند راهگشا باشد.

وی برخی چالش های موجود در مسیر تامین مالی بنگاه های اقتصادی را برشمرد و اظهار داشت: در نهایت با توجه به چالش های موجود در مسیر تامین مالی بنگاه های اقتصادی ، به نظرمی ­رسد راهکارهایی از قبیل تجمیع تمام قوانین مرتبط با انواع تامین مالی در یک قانون جامع تحت عنوان قانون تامین مالی ، شناور سازی نرخ سود تسهیلات بانکی و سود اوراق تامین مالی بر اساس نرخ های بازدهی متفاوت شرکت ها و پروژ ها ، تأسیس و گسترش موسسات رتبه بندی اعتباری اوراق با قابلیت رتبه بندی انواع اوراق بهادار مالی، تعیین شرکت های برتر جهت انتشار اوراق بدون رکن ضامن ، توسعه ابزارهای مبتنی برسرمایه در کنار انتشار طیف وسیعی از اوراق بدهی (مانند اوراق وکالت، جعاله، منفعت، مرابحه، استصناع و. ) ، تأسیس شرکت های سهامی عام پروژه و تقویت صندوق های سرمایه گذاری بتواند به پویایی نظام تامین مالی کمک کند و در عین حال منجر به افزایش سهم تامین مالی از طریق بازار سرمایه شود.

رییس هیات مدیره بورس تهران در پایان هدف از ایجاد بازار اولیه را تامین مالی بنگاه ها عنوان کرد و گفت: باید توجه کرد عدم توجه به بازار اولیه و عدم هدایت منابع به سمت بازار سرمایه، منجر به افزایش قیمت محصولات مالی در بازار ثانویه در صورت ورود بیش از حد نقدینگی می­گردد. باید توجه کرد که بازار ثانویه به تنهایی مولد نیست و درصورتی که رونق بازار سرمایه به بازار اولیه منتقل شود می تواند منجر به جذب سرمایه، تولید و اشتغال گردد. در واقع هدف از این بازار ایجاد رونق برای هدف اصلی بازار سرمایه که تأمین مالی بنگاه­ هاست و نباید تحت تأثیر بازار ثانویه مورد غفلت قرار گیرد.

سرمایه گذاری برای افزایش سهم بازار

رشد چگونه محقق می شود؟ افزایش سهم از بازار چطور؟ افزایش درامد و سودآوری ؟

رشد چگونه محقق می شود؟ افزایش سهم از بازار چطور؟ افزایش درامد و سودآوری ؟

به زبان ساده، رشد به معنای بهبود عملکرد است. در حوزه بازاریابی، بهبود عملکرد می تواند با شاخص هایی نظیر بهبود سهم از بازار، افزایش فروش، افزایش سودآوری، افزایش تعداد مشتریان، بهبود رضایت مشتریان، ورود موفق به بازار محصولات جدید و یا ورود به بازارهای جغرافیایی جدید تعریف گردد. استراتژی رشد, عبارت است از رویکرد کلی سازمان برای تحقق رشد. در واقع این که یک شرکت، چه روش و رویکرد کلی را برای بهبود مستمر و رشد در بلند مدت، دنبال می کند. ممکن است یک سازمان ، رشد را در ورود به بازارهای جدید جغرافیایی جستجو کند و استراتژی رشد را بر پایه توسعه صادرات تدوین نماید در حالی که یک شرکت دیگر، رشد را در افزایش تعداد محصولات و سبد تولیدی خود ببیند و در این راستا تلاش نماید. در مجموع، رشد معمولا با یک هدف دنبال می گردد و آن، افزایش سودآوری است. به طور کلی، مهمترین استراتژی های رشد عبارتند از :

  • نفوذ در بازار (Market Penetration) : به معنای افزایش فروش محصولات فعلی در بازارهای فعلی است. بر این اساس، افزایش سهم از بازار به عنوان یک شاخص کلیدی مطرح است و شرکت تلاش می کند تا مشتریان بیشتری را به خرید محصولات خود، قانع نماید.
  • توسعه بازار (Market Expansion) : در این حالت، شرکت تلاش می کند تا محصولات و خدمات فعلی خود را وارد بازارهای جدیدی نماید. میزان صادرات و تنوع کشورهای هدف صادراتی به عنوان دو شاخص مهم در این استراتژی، مطرح می گردد. این استراتزی به ویژه در زمان هایی که بازارهای داخلی به اشباع رسیده است یا امکان رشد اندکی در آنها وجود دارد؛ می تواند موثر باشد.
  • توسعه محصول (Product Expansion) : در این حالت، رشد از طریق تولید محصولات و خدمات جدید، دنبال می گردد و شرکت تلاش می کند تا محصولات و خدمات جدیدی به بازارهای فعلی عرضه نماید. بسیاری از شرکت ها به طور سالانه، محصولات جدیدی به بازار عرضه می کنند و افزایش سبد محصولات تولیدی خود را به عنوان یک هدف توسعه ای در نظر می گیرند.
  • تنوع (Diversification) : به معنای استفاده همزمان از دو استراتژی توسعه محصول و توسعه بازار می باشد. در این حالت، شرکت اقدام به تولید محصولات جدید برای ورود به بازارهای جدید می نماید.

شاید در نگاه اول، انتخاب استراتژی رشد و اجرای آن، ساده به نظر بیاید. اما ذکر این نکته ضرورت دارد که بکارگیری هر یک از این استراتژی ها با ریسک بسیار زیادی همراه است. همچنین اجرای این استراتژی ها نیز مخاطرات زیادی برای شرکت ها به همراه دارد. به عنوان مثال فرض کنید یک شرکت؛ در نظر دارد تا استراتژی توسعه محصولات را بکار گیرد و اقدام به تولید محصلات جدید و ارائه آن به بازار نماید. این شرکت با این سوالات و ریسک ها مواجه خواهد بود :

  • انتخاب محصول جدید، بر چه مبنایی صورت گیرد؟ چگونه تعیین کنیم که چه محصولی می تواند مثلا در بازار ایران موفق باشد؟
  • خرید خطوط و ماشین آلات لازم برای تولید یک محصول، هزینه های بسیار زیادی برای شرکت خواهد داشت ( صدها تا حتی میلیون ها دلار). اگر محصول نتواند در بازار موفق باشد؛ این سرمایه گذاری برنخواهد گشت.
  • چگونه تعیین نماییم که ظرفیت مورد نیاز برای تولید محصول جدید، چه میزان خواهد بود؟ تولید بیش از اندازه و یا کمتر از اندازه؛ هر دو برای شرکت ها؛ مخاطره آمیز است. ظرفیت بیش از اندازه برای تولید ، به معنای سرمایه گذاری بیش از اندازه و هدر رفت منابع است. ظرفیت تولید کمتر از اندازه نیز به معنای از دست دادن بازار و دادن سهم از بازار به رقبا می باشد.
  • تولید محصولات جدید ممکن است به سرعت از طرف رقبا ، تقلید شود. بنابراین ممکن است سرمایه گذاری صورت گرفته نتواند نتایج لازم را به همراه داشته باشد. حتی ممکن است رقبا، زودتر از شما ؛ محصول مورد نظر را تولید کنند و یا با قیمت پایین تری به بازار عرضه نمایند.

همه این موارد، ابهاماتی هستند که یک شرکت با آنها مواجه است و ریسک سرمایه گذاری شرکت را بالا می برد. تنها ابزاری که می تواند این ریسک را کاهش دهد؛ اطلاعات است. اطلاعات بازار و شناخت رقبا می تواند احتمال موفقیت ورود محصولات جدید به بازار یا هرگونه استراتژی رشد را به شدت افزایش دهد. نکس لوکس از جمله اولین شرکتهای فعال در ایران است که به طور تخصصی در حوزه استراتژی های رشد در بازار ، فعالیت می کند. مبنای اصلی در نکس لوکس، استفاده از اطلاعات است. این اطلاعات در حوزه های زیر جمع آوری می شود و به کارفرمایان برای تعیین و اجرای استراتژی رشد کمک می کند :

تاکتیک های افزایش سهم بازار

تاکتیک های افزایش سهم بازار

برای افزایش فروش و سودآوری بایستی تاکتیک های افزایش سهم بازار را در برنامه بازاریابی خود لحاظ نمایید.

مشكل امروز شركت ها اين است كه ماهيگيران بسيارى وجود دارند اما در بازار به اندازه ى كافى ماهى نيست. موضوع خوردن يا خورده شدن است يا آن طور كه جورجى راولينز بيان مى كند ” اگر بخشى از جاده صاف كن نباشيد ، پس بخشى از جاده هستيد. ”

رقبايتان را شناسايى كنيد.

طبق گفته هاى سان تزو ، فيلسوف باستانى، ” زمان سپرى شده براى شناسايى هرگز هدر نرفته است “. مراقب رقبايى باشيد كه با آميخته بازاريابى كاملاً يكسان به دنبال بازار شما مى آيند.

اگر بودجه ى بازاريابى آنها خيلى بيشتر از شما باشد ، بهتر است به دنبال بخش ديگرى از بازار برويد. اگر بودجه ى بازاريابى آن ها خيلى كمتر از شما باشد ، ممكن است به دنبال حذف آن ها برويد. لوازم آرايشى اليزابت آردن نتوانست با رقبايى مانند استى لودر و لورئال رقابت كند.

واکنش نسبت به رقبای ضعیف

شركت ها اغلب رقبايى را كه براى مشتريانشان خوب كار نمى كنند شناسايى و اقدام به حذف آن ها مى كنند. اين امر ممكن است به دليل بى كفايتى يا به دليل اين واقعيت باشد كه رقبا در بخش ديگرى از كسب و كار خود سرمايه گذارى بسيار بيشترى كرده اند كه باعث مى شود اين بازار در جلب توجه اوليه و سرمايه گذارى با شكست مواجه شود.

بايد دقيقاً دنبال چنين رقبايى باشيد ، زيرا ممكن است شركت مادر ، از آنجا كه رقيب آسيب ديده و زخمى شده ، تصميم بگيرد از اين بازار عقب نشينى كند.

اگر چه هنگامى كه تمام معاش رقيب از اين فضاى بازار به دست مى آيد ، احتمال وقوع چنين شرايطى بسيار كم است. آر آى ام ، توليد كننده ى گوشى همراه بلك برى ، به احتمال زياد در آستانه ى شكست قرار دارد ، زيرا گوشى هايشان مهم ترين محصول آن هاست.

واکنش نسبت به رقبای قوی

اين شركت به احتمال زياد چند رقيب خوب دارد كه دائماً سهم بازار را از آن خود مى كنند. رقيب خوب موهبت است ؛ نبايد از او پيروى كرد بلكه بايد مطالعه اش كرد.

بايد دريابيد چه چيزى باعث بروز رفتارهاى آن ها مى شود ؟ متخصصان بازاريابى آنها چه كسانى هستند ؟ آيا مى توانيد برخى از اين استعداد را براى پيوستن به تيم خود اغوا كنيد؟

اغلب رقيبى وجود دارد كه از شركتى مى آيد كه تمامى كسب و كارش را به گونه اى اداره مى كند كه در بازار شماره ى يك يا دو باشد. به اظهار نظر جك ولش ، در زمان مديريت جنرال الكتريك ، توجه كنيد :

ما اعتقاد داشتيم كه تنها مشاغلى كه در بازارهايشان شماره يك يا دو بودند ؛ مى توانستند در ميدان مسابقه ى رقابت جهانى تا حد زيادى برنده باشند. آن هايى كه قرار نبود ثابت بمانند ، يا بسته يا فروخته شوند.

درسى كه مى گيريم اين است : ” دنبال آن رقيب نرويد. ” او حتى تحمل نمى كند كه يك امتياز از سهمش را از دست بدهد. بايد اين موقعيت را بپذيريد كه دنباله رو قدرتمندى باشيد ، مثل موقعيت تاريخى فورد در مقابل جى ام كه در آن فورد موقعيت مناسبى براى فروش وانت هايش به دست آورد ، نه براى ماشين هاى سوارى اش.

نسبت به رقبا وسواس به خرج ندهید.

نكته ى ديگرى كه بايد به ياد داشت اين است كه ، آن قدر به رقباى فعلى خود وسواس به خرج ندهيد كه متوجه رقباى ” نوظهور ” خود نشويد. براى مثال شركت هاى خودروسازى بايد مراقب هيونداى باشند :

هيونداى سريع ترين رشد فروش خودرو را بين همه ى رقبا ، هم در امريكا و هم در بازار اروپا ، نشان مى دهد. هنگامى كه شكست فنى ناگهانى تويوتا و نيسان شروع شد ، هيونداى سهم بازار را از آن خود كرد.

ماشين هاى با كيفيت ساخت ، اما قيمت آن ها را پايين تر از رقبا در همان كلاس قرار داد ، شبيه كار لكسوس زمانى كه به مرسدس حمله كرد. هيونداى وارانتى بى سابقه ى ده ساله يا ١٦٠ هزار كيلومتر براى موتور و جعبه دنده قرار داد. هيونداى در ٢٠١٠ و در طول ركود اقتصادى ، براى اعتماد سازى ميان خريداران ، پيشنهاد كرد كه اگر خريداران شغلشان را يك سال پس از خريد خودرو از دست دادند ، بدون هيچ گونه سئوال و بدون هيچ گونه وثيقه ى اعتبارى ، خودرو را پس خواهد گرفت.

هر شركتى بايد سخت كار كند تا با ارائه ى پيشنهاد بهتر بر رقبايش غلبه كند. توانايى يادگيرى و تغيير سريع تر نسبت به رقبا ممكن است تنها مزيت رقابتى پايدار شما باشد.

بر مشتریان خود متمرکز باشید .

در نهايت نه تنها ظهور تكنولوژى هاى جديد بلكه بايد آنچه براى مشتريانتان اتفاق مى افتد مد نظرتان باشيد. مشتريان همواره تغيير مى كنند. بسيارى فروشندگان هميشه نگران رقابت ، دشمن ، هستند در حالى كه بايد روى مشتريان خود تمركز داشته باشند.

اگر مى توانستيد بين برنامه ريزى براى شكست رقبا يا تلاش براى انجام كارى فوق العاده براى مشتريانتان تنها يكى را انتخاب كنيد ، مورد دوم را برگزينيد ، همان طور كه در ادامه توضيح خواهيم داد.

ناوگان هوايى جت بلو با توجه كردن به مشتريانش كار جالبى انجام داد. جت بلو ، مانند خطوط هوايى ديگر ، زمانى كه ركود بزرگ اقتصادى رخ داد دچار كاهش شديد آمد و شد هوايى شده بود.

در ٢٠٠٩ ، درآمد شركت پنج درصد ديگر هم كاهش پيدا كرد. بعد از آن تا ٢٠١٢ ، درآمد جت بلو تا ٨٧/١٨ درصد رشد كرد. اين بازگشت رشد از ايجاد تجربه ى مسافرتى جديدى ناشى شد كه تا حد زيادى هزينه ى سفر هوايى را براى مشتريان كم مى كرد. جت بلو در هواپيماهايش تنها صندلى هاى بدون پشتى نصب كرد كه باعث مى شد بتوانند چهل صندلى بيشتر در هواپيما قرار بدهند.

آن ها كرايه ى بسيار كمى تعيين كردند كه سى درصد ارزان تر از رقبا بود. در عوض ، مجموعه اى از هزينه ها را افزود : آب سه دلار هزينه داشت ، هزينه ى اضافى براى استفاده از جاى چمدان بالاى سر و ١٠ دلار هزينه براى رزرو تلفنى. در نتيجه ى اين هزينه ها و تغييرات ، جت بلو چهل درصد سود بيشتر به ازاى هر هواپيما به دست آورد. با پر شدن ٨٥ تا نود درصد هر پرواز ، اين خط هوايى دوباره تجربه ى پرواز را براى مسافران پرهزينه تعيين كرد و در اقتصادى كم رشد سود خوبى به دست آورد.

تاکید خاندوزی بر افزایش سهم بازار سرمایه در تامین مالی کشور


دلیل افزایش سهم بازار سرمایه در تامین مالی کشور

وزیر پیشنهادی امور اقتصاد و دارایی در برنامه پیشنهادی خود به‌دنبال افزایش سهم بازار سرمایه در تامین مالی کشور است.

افزایش سهم بازار سرمایه

به گزارش خبرگزاری ریسک نیوز، بازار سرمایه یکی از بازارهایی است که می‌تواند منابع مالی دارندگان مازاد منابع مالی را به متقاضیان منابع که دولت و بخش غیردولتی (بنگاه‌ها) هستند، منتقل ‌کند.

«با بررسی و مقایسه میزان تامین مالی بخش بازار سرمایه با شبکه بانکی این نتیجه حاصل می‌شود که سهم بازار سرمایه از تامین مالی اقتصاد سهم ناچیزی است.» این موضوع بخشی از برنامه اعلام شده «سید احسان خاندوزی» وزیر پیشنهادی امور اقتصادی و دارایی در خصوص بازار سرمایه است.

وی در برنامه اعلام شده خود که آن را در اختیار نمایندگان مجلس شورای اسلامی قرار داده، نوشته است: در بازار اوراق مالی اسلامی نیز حجم بسیار زیادی از جذب منابع مالی توسط دولت، شرکت‌های دولتی و نهادهای شبه دولتی مانند شهرداری‌ها صورت می‌پذیرد که نشان‌دهنده حجم اندک تامین مالی بخش غیردولتی و وقوع پدیده برون‌رانی در بازار سرمایه است.

خاندوزی در ادامه ارائه برنامه‌های خود با اشاره به اینکه تامین مالی بخش تولیدی در بازار سرمایه با چالش‌های مختلفی مواجه است، تصریح کرده است: در حوزه بازار سهام نیز چالش های زیادی وجود دارد که عمق کم بازار سهام و حبابی شدن قیمت برخی سهام های کوچک در بازار، عرضه عمومی اولیه کم شرکت های بزرگ (عدم پاسخ به نیازهای سرمایه گذاری افراد و رفع نیازهای مالی بنگاه ها)، عدم تعیین تکلیف سهام شرکت های بازار پایه فرابورس و عدم تناسب زمانی در عرضه عمومی اولیه شرکت ها از جمله مهمترین آنها تلقی می شود.

خاندوزی همچنین در خصوص بازار اوراق مالی اسلامی(صکوک) این موضوع را یادآور شده است که تعیین دستوری نرخ اوراق و عدم تناسب میان نرخ اوراق دولتی و غیردولتی، سهم پایین بنگاه‌های غیردولتی در بازار اوراق، عدم شفافیت هزینه‌های تامین مالی در بازار سرمایه و توزیع منافع انتشار اوراق و عدم افشای رتبه اعتباری بانی اوراق (عدم بهره گیری از موسسات رتبه بندی اعتباری اوراق) به عنوان مهمترین چالش‌های این حوزه مطرح می‌شود.

«احسان خاندوزی» متولد ۱۳۵۹ و دارای مدرک دکترا از دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات است، نمایندگی مردم تهران، ری و شمیرانات در مجلس دهم شورای اسلامی و استادیاری دانشگاه علامه طباطبائی (از سال ۱۳۹۳) و مدیر گروه اقتصاد اسلامی این دانشگاه از دیگر سوابق این وزیر پیشنهادی است.

او در سال ۱۳۹۲ مسوولیت مدیر کلی بخش اقتصادی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی را برعهده داشته است. عضو شورای اقتصادی سازمان صدا و سیما و دبیر آن نیز بوده است. خاندوزی در دولت گذشته عضو هسته اندیشه ورزی وزارت امور اقتصاد و دارایی بود.

از دیگر پست‌های این وزیر پیشنهادی عضویت در هیات مدیره دیده بان شفافیت و عدالت از سال ۱۳۹۴ است.

همچنین وزیر پیشنهادی امور اقتصادی و دارایی در سال ۱۳۹۸ به عضویت شورای پژوهشی سازمان امور مالیاتی درآمد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.