ورود افراد غیرحرفهای به بورس
یک کارگزار بورس تهران عوامل رشد بورس را مورد توجه قرار داد و گفت: پولهای سرگردان افراد غیر حرفه ای وارد بازار سرمایه شده و طمع سود بر احتیاط غالب شده است بنابراین افراد باید با احتیاط نسبت به خرید و فروش سهم اقدام کنند.
اسماعیل فرقی، شرایط فعلی تالار شیشهای را مورد توجه قرار داد و گفت: در حال حاضر پول های مازاد و سرگردان افراد غیر حرفه ای تبدیل به نقد شده و وارد بازار سرمایه شده است.
وی افزود: بنابراین در شرایط فعلی که قیمت بازارهای موازی با کاهش چندانی مواجه نشد است، افراد غیر حرفه ای سکه و ارز خود را فروخته و وارد بازار سرمایه شدهاند، در حالی که افراد حرفه ای و عموم مردم نسبت به فروش دارایی های خود برای ورود به بازار سرمایه اقدام نکرده اند.
این فعال بازار سرمایه با بیان اینکه جو عمومی بسیار خوبی در بازار سرمایه حاکم شده و پیش بینی مطلوبی از وضعیت بازار می شود، عنوان کرد:نمیتوان گفت که این وضعیت مثبت همواره ادامه دارد زیرا افزایش و کاهش در ذات بازار سرمایه است و پیش بینی میشود که در اوایل هفته آینده از رشد پرشتاب بورس کاسته شود.
فرقی با بیان اینکه شرکتهای سرمایه گذاری در حال حاضر از زیان خارج شده و سود آور شدهاند، خاطرنشان کرد:سهامداران باید به NAVسهم و ارزندگی آن دقت کرده و با دید بلند مدتتری به سهام شرکتها نگاه کنند.
به گفته این کارگزار بورس، متاسفانه در حال حاضر جو عمومی بسیار مثبتی در بازار حاکم شده و طمع سود بر احتیاط غالب شده است بناباین سهامداران باید در این شرایط با احتیاط حرکت کرده و با دقت نسبت به خریداری سهم اقدام کنند.
وی شائبه حبابی شدن قیمتها در بورس تهران را رد کرد و گفت: در حال حاضر قیمتها در بورس تهران حبابی نشده و بورس در حال جبران زیان گذشته خود است این در حالی است که در صورت مثبت بودن اطلاعات سه ماهه شرکتها این شائبه نیز به طور کامل رد می شود اما اگر اطلاعات دورهای شرکتها مثبت نباشد شائبه حبابی شدن تقویت میشود؛ با این حال به دلیل اینکه هنوز گزارش کامل شرکتها ارائه نشده نمی توان در این خصوص اظهار نظر کرد.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایسنا، فرقی تاکید کرد: این در حالی است که اگر شاخص بورس در مدت کوتاه بخواهد به روند پر شتاب خود ادامه داده و در همین مدت وارد کانال 70 هزار واحدی شود،آن زمان است که می توان گفت رشد بورس تهران غیر منطقی بوده و بازار حبابی شده است.
ورود افراد غیرحرفهای به بورس
استاندار قم با تأکید بر لزوم رعایت موارد بهداشتی از سوی اصناف گفت: کسانی که در ارائه خدمات مرتکب تخلفاتی میشوند با آنها برخورد میشود. رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان قم نیز از نظارت دستگاه قضائی بر نحوه برگزاری مراسم محرم خبر داد.
تابلوی سرخ بورس با فروکش کردن هیجان خرید سهام
دیروز یکی از کمحجمترین روزهای معاملاتی را شاهد بودیم و ارزش معاملات خرد با ثبت رقم ۵هزار و ۱۲۰میلیارد تومان به کمترین رقم از ۶ اردیبهشتماه رسید. روز چهارشنبه ارزش صفهای فروش تشکیل شده در بورس، فرابورس و بازار پایه از ۱۵ هزار میلیارد تومان فراتر رفت. این صفهای خرید برای ۷۴ درصد از کل سهام شرکتهای بورس تشکیل شد. از سوی دیگر روند مشابهی روز چهارشنبه در بازار ارز و سکه رقم خورد و معاملهگران بهدنبال خروج از موقعیت خرید و قرار گرفتن در صف فروش بودند که روند کاهشی در این بازارها را به دنبال داشت.
تحقق ۱۳۰ درصدی اشتغالزایی در استان
مصطفی قربانفر درباره تسهیلات اشتغال روستایی نیز مطرح کرد: تسهیلات اشتغال روستایی از سال ۹۶ آغاز و مرحله پنجم به تازگی ابلاغ شده که از ابتدا تاکنون ۴۴۱ میلیارد تومان در استان همدان پرداخت شده است.
ورود افراد غیرحرفهای به بورس
راه و بیراه سرمایهگذاری در بورس
این روزها خیلی از افراد راهی بورس تهران میشوند، به شوق کسب سود بیش از حساب بانکیشان. اما آیا همه آنها موفق هستند.برای آنکه ماجرای موفقیت در بورس تهران را بشنوید، باید کمی حوصله کنید.باید ابتدا نمایی کلی از اقتصاد داشته باشید و مشاهده کنید که بورس در چه موقعیتی قرار دارد.
پول را میتوان با تصورات نهچندان قوی یک موجود زنده در اقتصاد معرفی کرد. ردیابی نقدینگی در اسفند 1397 و خرداد 1398 نشان میدهد به ترتیب جریان نقدینگی حدود 1883و 1980 هزار میلیارد تومانی پول قادر بوده پس از مانور در بازارهای طلا، ارز و مسکن، به سمت بازار سهام روانه شود؛ آغاز رخنمایی نقدینگی در بازار سهام از خرداد ماه 1397 خود را نشان داد و پس از یک رفت و برگشت چندماهه به بازار مسکن، همزمان با رشد شاخص بورس در اسفندماه 1397 جریان خود را به سوی این بازار دوباره از سر گرفت.
همزمان با سیل نقدینگی به سوی بورس بخصوص طی ماههای اخیر، گزارشهای زیادی مبنی بر افزایش کد بورسی و تمایل به سرمایهگذاری در بورس نیز شنیده میشود؛ به گونهای که معاون عملیات شرکت سپردهگذاری مرکزی در شهریورماه اعلام کرد که در پنج ماه نخست امسال بیش از ۱۹۸ هزار کد سهامدار جدید در بازار سرمایه صادر شده است تا رقم کل کدهای صادر شده به ۱۱ میلیون و ۴۲ هزار کد برسد. مدیرعامل بورس تهران نیز در 21 مهرماه اظهار داشت که از ابتدای سال نزدیک به ۴۰۰ هزار کد جدید وارد بورس تهران شد که کدهای جدید نزدیک به ۳ هزار میلیارد تومان منابع خالص وارد بورس کردهاند؛ طبق این آمار گویا فقط در شهریورماه 202 هزار کد بورسی صادر شده است! تجربه افزایش کد بورسی را ورود افراد غیرحرفهای به بورس همزمان با رشد شاخص کل بورس میتوان در سال 1390 نیز مشاهده کرد؛ رکورد افزایش کدهای سهامداری با نرخ رشد ۴۸ درصدی در این سال ثبت شده است.
این اعداد هر چند در مقیاس جمعیت 83 میلیونی جامعه ایرانی و حدود 60 میلیون نفری قادر به سرمایهگذاری در بورس، رقم کمی به نظر میرسد، اما روند رو به رشد آن، این امید را ایجاد میکند که به تدریج بازار سهام نیز چون دیگر بازارهای موازی در بین عموم جامعه جا باز میکند. مهمترین نگرانی نسبت به این آمارها را میتوان در افزایش ناگهانی آن در برخی مقاطع رشد شاخص کل بورس مشاهده کرد.
هدایتی که نمیشود
آنچه مشهود است، تجربه بازار سهام در جهان و بالاخص در اقتصادهای پیشرفته و نوظهور نشان میدهد که این بازار نسبت به بازارهایی چون طلا، ارز و مسکن جایگاه بالاتری دارد؛ اما متأسفانه در ایران این موضوع برعکس است و از دیگر نکات تأسف بار دیگر، تأکید نهادهای آموزشی و اطلاعرسانی سازمان بورس و اوراق بهادار و شرکتهای عملیاتی این سازمان روی فرهنگ «سرمایهگذاری مستقیم» (Direct Investment) است، این در حالی است که در جهان بیشترین تأکید روی «سرمایهگذاری غیرمستقیم» (Indirect Investment) یعنی صندوقهای سرمایهگذاری و سبدگردانی اختصاصی است. طبق آخرین آمار ارائه شده سازمان بورس و اوراق بهادار در مردادماه 1398، حدود 2 میلیون و 150 هزار نفر در صندوقهای سرمایهگذاری اقدام به سرمایهگذاری کردهاند. این آمار در مقایسه با تجربههای جهانی و تعداد کدبورسی، گواه بیتوجهی محض سیاستگذاری، نظارتی، آموزشی و اطلاعرسانی در بازار سرمایه است و با کم کاری در این عرصه نه تنها باعث عدم بهرهمندی اقشار مختلف جامعه از بازار سرمایه شدهایم، بلکه نتوانستهایم بازار سهام را به عنوان یک بستر شفاف و کارآمد برای اقتصاد ملی ارتقا دهیم.
چرا سرمایهگذاری غیرمستقیم مناسبتر است؟
حال سؤال این است که چرا تمایل به سرمایهگذاری غیرمستقیم (صندوقهای سرمایهگذاری و سبدگردانی اختصاصی) رو به افزایش است و در جهان و بخصوص اقتصادهای پیشرفته و نوظهور در حال رشد و قوام است؟
بدون شک افراد زیادی را در اطراف خود مشاهده کردهاید که در مقاطع هیجانی بازار سهام و تحت تأثیر فضای غالب جامعه وارد این بازار شدهاند و در زمان افول این بازار با تصمیمات هیجانی دیگر خروج کرده و متضرر شدهاند. این تجربههای گاه ناخوشایند برای برخی سرمایهگذاران باعث میشود که بعد از هر سقوط بخشی از افراد جامعه این بازار را از سبد سرمایهگذاری خود حذف کنند؛ تصمیمی که نه نتیجه ذاتی بورس، بلکه معلول دانش بورسی و مالی عموم سرمایهگذاران است.
سرمایهگذاری مستقیم نیاز به «تخصص»، «تحلیل بازار»، «صرف زمان» و «سامانههای معاملاتی» سرمایهگذاران دارد. سرمایهگذاران باید ضمن رصد مداوم بازار، اقدام به خرید و فروش سهام کنند. سرمایهگذاران در این روش باید حرفهای بوده و شناخت کافی از سازوکار بورس و ابزارهای معاملهگری داشته باشند؛ در واقع، حضور افراد غیرحرفهای در سرمایهگذاری مستقیم، ریسک و چالشهای حضور در بورس را افزایش میدهد.
حال در صورتی که سرمایهگذاران هیچ کدام از ویژگیهای بالا را نداشته و تمایل به سرمایهگذاری در بورس داشته باشند، میتوانند به صورت غیرمستقیم و از طریق صندوقهای سرمایهگذاری (Mutual Funds&ETF) یا سبدگردانی اختصاصی (separate assessment) ورود کنند؛ این نوع سرمایهگذاری در بازار سهام به دلیل مدیریت حرفهای، ریسک سرمایهگذاری را کاهش میدهد و زمینه را برای حضور بورس در سبد سرمایهگذاری افراد بالا میبرد.
در این روش سرمایهگذار با بررسی سابقه بازدهی و مدیران صندوقها و سبدها و همچنین سنجش ریسک صندوقها، در یکی از صندوقها سرمایهگذاری کرده یا یک سبد اختصاصی تشکیل میدهد و به این ترتیب عملاً کاری به وضعیت بازار و چالشهای آن ندارد. سرمایهگذار دیگر زمان زیادی صرف رصد بازار نمیکند و نیازی نیست که نگران شرایط مختلف سیاسی یا اقتصادی باشد. در روش سرمایهگذاری مستقیم، سرمایهگذاران نهادهای متخصص بازار سرمایه را برای به حداکثر رساندن سرمایه بهخدمت میگیرند و در ازای مدیریت دارایی که این نهادهای متخصص انجام میدهند، کارمزد کمی به آنها پرداخت میشود؛ این روش حتی برای افراد حرفهای بازار سرمایه نیز مناسب است.
صندوقهای سرمایهگذاری و تورم زدایی
هماکنون 180 هزار میلیارد تومان از نقدینگی کشور در صنعت صندوقهای سرمایهگذاری پارک شده است که 9 درصد نقدینگی را به خود اختصاص داده است. اگر این عدد با حجم نقدینگی ای که طی 6 ماه اول امسال وارد بورس و موجب آرامش در بازارهای طلا، ارز و مسکن شد، مقایسه شود، بهتر میتوان به جایگاه این صنعت پی برد. طبق آمارهای ارائه شده 400 هزار کد بورسی جدید، حدود 3 هزار میلیارد تومان نقدینگی را طی 6 ماه اخیر وارد بورس کرده است، عاملی که باعث آرامش نسبی در دیگر بازارها نیز شد؛ این عدد 0.0015 نقدینگی کشور را دربرمیگیرد؛ عددی که در مقیاس بسیار ناچیز و اما تأثیرگذاری انتظاری بالا بر اقتصاد ملی ایجاد میکند. حال مسأله این است که سرمایهگذاری مستقیم که در بسیاری موارد اسیر هیجان شده است، به همان میزانی که میتواند در جذب منابع تأثیرگذار باشد، نمیتواند در ماندگاری بلندمدت خوب عمل کند و طبیعتاً در زمان سقوط شاخص کل بورس موجب برهم خوردن تعادل اقتصادی و سیاستگذاری اقتصادی بلندمدت میشود؛ این در حالی است که این مشکل میتوانست با سرمایهگذاری غیرمستقیم (صندوقهای سرمایهگذاری و سبدگردانی اختصاصی) به بهترین شکل هدایت شود و ضریب ماندگاری نقدینگی را در بخش تولید بالا ببرد.
در واقع با توسعه سرمایهگذاری غیرمستقیم و با محوریت صندوقهای سرمایهگذاری، دو جنبه مهم از موانع توسعه بازارهای مالی از میان میرود؛ اولاً نقدینگی فزایندهای که طی سالیان وارد اقتصاد شده است و خاصه در دو سال اخیر با سرک کشیدن به هر بازاری که مجال عرض اندام داشته نتایجی متلاطم، احساسی، پرنوسان و آسیبزننده را به بار آورده، قابل کنترل خواهد بود. با هدایت صحیح منابع در این کانال و اطمینان نسبی افراد از کارآیی محل سرمایهگذاری میتوان از ورود ناکارآی این نقدینگی به جامعه که با تورم شدید در بخشهای اقتصادی همراه است، جلوگیری کرد؛ علاوه بر این، نکته دیگری که از سوی مدیران سرمایهگذاری و فعالان این حوزه به نظر میآید عدم ثبات منابع در تمامی بازارهای مالی است، بنابر تجربیاتی که در سال 1392، 1397 و در همین اواخر در هفته سوم مهر 1398 شاهد آن بودیم، سیل ورود افراد کم تجربه به بورس جز با دامن زدن به نوسانات شدید و بیمنطق در بازار سرمایه، همراه نبوده است. در این مرحله با ورود رسانه و کانالهای مختلف اطلاعرسانی، افراد غیرحرفهای متوجه وجود بازار سرمایه و پتانسیلهای مترتب شدهاند، اما با تأسف با عدم هدایت این افراد به سمت سرمایهگذاری حرفهای و استفاده از ابزارهای مالی یا مشاوران حرفهای و روی آوردن ایشان به خرید مستقیم سهام شاهد چندین اثر بودیم که در واقع با فلسفه بازارهای مالی در تناقض است. تخصیص بهینه منابع به شرکتهای حاضر در بازارهای مالی در واقع یکی از مهمترین مفاهیمی است که از طریق کارایی تخصیصی حاصل میشود اما با ورود افرادی که قدرت تحلیل صحیحی از شرایط شرکتها نداشته و در واقع با ایجاد حباب قیمتی روی برخی از سهمها یا انجام معاملات به قیمتهایی به مراتب کمتر از ارزش ذاتی برخی دیگر، حتی گاهی موجب اخلال در کار تحلیلگران حرفهای بازار نیز میشوند؛ در حالی که با مدیریت تحلیلگران و متخصصان در قالب سرمایهگذاری غیرمستقیم این نقیصه مرتفع میشود. در مجموع، جذب نقدینگی ورود افراد غیرحرفهای به بورس در صندوقهای سرمایهگذاری، امکان ماندگاری حجم پولی را بالا میبرد که در نتیجه در دو مسیر موازی باعث کنترل تورم و تزریق منابع مالی به بخش تولید میشود. طبیعتاً تزریق منابع مالی به تولید به جای بازارهایی چون طلا، ارز و مسکن موجب افزایش تولید ناخالص ملی و در نتیجه رشد اقتصادی خواهد شد و موجب کاهش نرخ بیکاری میشود. آنچه تفسیر و توصیف شد فقط یک گزاره اقتصادی تئوریک نیست، بلکه طبق آمارهای جهانی که پیش از این ارائه شد، یکی از اهرمهای مفید در اقتصادهای پیشرفته و نوظهور تعریف شده است.
انواع صندوق سرمایه گذاری
صندوق سرمایهگذاری، نهادی مالی است که فعالیت اصلی آن سرمایهگذاری در اوراق بهادار است و مالکان آن بهنسبت سرمایهگذاری خود، در سود و زیان صندوق شریکاند. صندوقهای سرمایهگذاری منابع خرد سرمایهگذاران را جمعآوری و یککاسه میکنند و به سرمایهگذاری آن در بازار سرمایه میپردازند. صندوقها انواع مختلفی دارند که بر حسب نوع، اندازه و شرایط تقسیم سود گروه بندی میشوند. هماکنون حدود 200 صندوق سرمایهگذاری در بازار سرمایه و تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار فعالیت میکنند که عمده این صندوقها در سه گروه «در سهام» (equity funds)، «مختلط» (Hybrid/mixed Funds) و «با درآمد ثابت» (Fixed-Income Funds) قرار دارند. صندوقهای سرمایهگذاری طلا، جسورانه و پروژه از دیگر صندوقهای سرمایهگذاری هستند که به دلایل محدودیتهای مقرراتی، ضعف اطلاع رسانی، فرهنگ سازی، آموزش و. نتوانستهاند جایگاه درخوری در بازار سرمایه پیدا کنند.
مزیتهای صندوق سرمایه گذاری
مدیریت حرفهای دارایی: سرمایهگذاران خرد به این دلیل در صندوقهای سرمایهگذاری حضور پیدا میکنند که تخصص و زمان کافی را برای سرمایهگذاری انفرادی ندارند؛ از این رو، با سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری یا اتخاذ یک سبداختصاصی میتوانند از تخصص، مهارت و توانایی اشخاص حرفهای بهرهمند شوند؛ چرا که این صندوقها دارای مدیران سرمایهگذاری و تحلیلگران متخصصی هستند.
کاهش ریسک سرمایه گذاری: مدیران سرمایهگذاری صندوق ملزم هستند که طبق قوانین سازمان بورس و اوراق بهادار سبد متنوعی از داراییهای نقدی و اوراق بهادار تشکیل دهند. سپردههای بانکی و اوراق بادرآمد ثابت بخشی از این داراییها هستند که ریسک سرمایهگذاری را کاهش میدهند.
نظارت و شفافیت اطلاعاتی: صندوقهای سرمایهگذاری بهطور مستمر توسط سازمان بورس و اوراق بهادار، مورد بازرسی قرار میگیرند و از سوی دیگر بهصورت دورهای تحت نظارت حسابرس هم است.
نقد شوندگی بالا: مکانیسمهای تعریف شده در صندوقهای سرمایهگذاری به گونه ای است که قدرت نقدشوندگی واحدها را بالا میبرد.
صرفهجویی نسبت به مقیاس: حجم بالای سرمایه صندوقها هزینههایی چون تحلیل و بررسی، ارزشگذاری و خرید و فروش را بین سرمایهگذاران سرشکن میکند که موجب صرفه اقتصادی برای سرمایهگذاران میشود؛ بیشک این روش سرمایهگذاری هزینه کمتری از سرمایهگذاری مستقیم بر افراد تحمیل میکند.
بازدهی و مزیت صندوق سرمایه گذاری
صندوقهای سرمایهگذاری در سهام در حالی بهطور متوسط توانستهاند 64 درصد بازدهی کسب کنند که بازدهی شاخص کل بورس عدد 60 درصدی را نشان میدهد. این در حالی است که میانگین 10 صندوق برتر این گروه صندوقی عدد 108درصد را نشان میدهد؛ این عدد گویای مدیریت حرفهای این صندوقها است. طبیعتاً این گروه صندوقی به موازات رشد بازار سهام، روند صعودی بازدهی را خواهند داشت و در زمان سقوط شاخص کل بورس نیز روند نزولی را بههمراه دارند؛ البته در مقایسه با سرمایهگذاری مستقیم، ضریب نزول پایینتری را میتوان در این گروه صندوقی مشاهده کرد؛ چرا که مدیریت حرفهای و تنوع پرتفویی این صندوقها سپر حمایتی مناسبی برای سرمایه اشخاص خواهد بود. صندوقهای سرمایهگذاری مختلط نیز میانگین بازدهی 51 درصدی را نشان میدهد؛ این صندوقها که ریسک متوسطی دارند و حداکثر 60 درصد دارایی خود را میتوانند در سهام سرمایهگذاری کنند، توانستهاند بازدهی مناسبی را نصیب سرمایهگذاران خود کنند. هر چند میانگین کل این صندوقها فاصله 9 درصدی از شاخص بورس را نشان میدهد، اما منطقیترین شاخص مقایسهای با این گروه صندوقی برای تصمیمگیری، «شاخص صندوقهای مختلط» (AMFI) خواهد بود؛ این عدد برای دوره یک ساله منتهی به 28 مهرماه 1398، حدود 36 درصد ثبت شده است. عموماً روند کلی بازدهی این گروه صندوقی، اعداد مثبتی را نشان میدهد. صندوقهای سرمایهگذاری مختلط، مناسب سرمایهگذارانی است که علاقهای به سود بانکی ندارند و از سوی دیگر سطح ریسکپذیری بالایی را نمیتوانند متقبل شوند، اما تمایل دارند که از رشد بورس نیز بیبهره نمانند.
در نهایت صندوقهای با درآمد ثابت جزو گزینههای انتخابی سرمایهگذارانی است که قدرت ریسکپذیری بالایی ندارند و میخواهند سود بالاتر از بانک و بهصورت دورهای دریافت کنند. میانگین عملکرد این صندوقها 3 درصد بالاتر از نرخ غیررسمی و 8 درصد بالاتر از نرخ رسمی بانکی بوده است. این صندوقها بهدلیل قدرت مانور 25 درصدی در سهام، حق تقدم سهام، قرارداد اختیار معامله سهام و گواهی سپرده کالایی، معمولاً در مواقعی که بازار سهام و گواهی سپرده شرایط مناسبی دارند، امکان کسب بازدهی بالاتری از بانک را برای سرمایهگذار فراهم میکند. از دیگر مزیتهای این گروه صندوقی نسبت به بانکها، اختصاص سود روزشمار به سرمایهگذاران است؛ موضوعی که در سیستم بانکی به ماه شمار تبدیل شده است. علاوه بر این، برخلاف سیستم بانکی که سپردهگذار با خروج پیش از موعد مقرر با شکست نرخ سود مواجه میشود، در صندوقهای با درآمد ثابت سرمایهگذار میتواند در هر زمانی بدون شکست نرخ از صندوق خارج شود و فقط کارمزد خرید و فروش را متقبل میشود؛ این در حالی است که نرخ شکست براساس نرخ رسمی 15 درصد نظام بانکی، برابر با 5 درصد است که برای نرخهای غیر رسمی با مبنای سود کوتاه مدت 10 درصد، اعداد بالاتری را برای نرخ شکست نشان میدهد. در مجموع مقایسه بازدهی صندوقهای سرمایهگذاری در بلندمدت و کوتاه مدت نسبت به بازارهای موازی چون طلا، ارز، مسکن و بورس گویای اعداد قابل اتکایی است.
آموزش انواع روش های سرمایه گذاری در بورس
برای بسیاری از تازه کاران سوال است که چه روش های سرمایه گذاری در بورس وجود دارد؟!
برای پاسخ به این سوال می توان گفت بطور کلی ۲ روش برای سرمایه گذاری در بورس، وجود دارد.
سرمایه گذاری در بورس به صورت مستقیم
اول این که فراموش نکنید حضور افراد غیرحرفهای در سرمایهگذاری مستقیم، ریسک و چالشهای حضور در بورس را افزایش میدهد.
در این روش خود شخص مستقیما به معامله و خرید و فروش سهام و فعالیت در بازار می پردازد.
روش مستقیم برای افرادی می باشد که خود تخصص لازم برای سرمایه گذاری در بازار سهام را دارند و یا قصد یادگیری آن را دارند.
در روش مستقیم شخص به بی نهایت روش های مختلفی می تواند در بورس سرمایه گذاری کند. انتخاب این روش ها همگی بستگی به شرایط شخصی آن شخص سرمایه گذار دارد. به این روش ها استراتژی معاملاتی گفته می شود. استراتژی معاملاتی بر اساس تحلیل تکنیکال و بنیادی و مباحث مالی رفتاری برای هر شخص متناسب با ویژگی هایش فرق می کند.
هر شخص باید متناسب با ریسک پذیری ، صبوری ، نظم و …. استراتژی متفاوتی را برای خود در نظر بگیرد.
ویژگی های سرمایهگذاری مستقیم در یک نگاه
- سرمایهگذار شخصا وارد معاملات بورس و خرید و فروش سهام میشود
- معاملهگر میتواند با استفاده از روشهایی نظیر تلفنی، آنلاین و حضوری خودش اقدام به خرید و فروش سهام و تشکیل پرتفوی کند
- نیازمند آگاهی، دانش و تجربه کافی در مورد بازار، صنایع و اقتصاد کشور است
- نیاز به روحیه ریسکپذیر دارد
- فرصت و زمان کافی برای رصد بازار و معاملات نیاز دارد
سرمایه گذاری در بورس، به روش غیر مستقیم
در این روش سرمایه گذار بطور مستقیم وارد بازار نمی شود و با سپردن سرمایه خود به صندوق های سرمایه گذاری و شرکت ها یا افراد سبد گردان بطور غیر مستقیم سرمایه خود را وارد بازار سهام می کند. سرمایه گذاری در بورس
این روش برای افرادی که خود تخصص لازم برای سرمایه گذاری در بورس، را ندارند مناسب می باشد. همچنین افرادی که وقت کافی برای فعالیت ندارند و یا به هر دلیل و مشکلی نمی توانند شخصا در بازار بورس، سرمایه گذاری کنند می توانند از این روش استفاده کنند.
صندوق های سرمایه گذاری و شرکت های سبدگردان طبق قراردادی مقداری از سود حاصل از سرمایه گذاری را به عنوان دستمزد دریافت می کنند. این شرکت ها و صندوق ها انواع مختلفی دارند و هر کدام اساسنامه و قوانین مختلفی نیز دارند. افراد بنا بر ریسک پذیری و درخواست دریافت سود ماهانه یا سالانه باید به جست و جوی شرکت مورد نظر خود بپردازند.
وبلاگ الگوریتم
آقای آرش آقاقلیزاده مدیرعامل شرکت سبدگردان الگوریتم و دکتر امیر وفائی قائم مقام مدیرعامل سبدگردان الگوریتم در گفتوگو با هفته نامه "بورس پرس" به طرح مسائلی چون چالشهای پیش روی شرکتهای سبدگردان پرداختند.
ظرفیت محدود زیرساختها با توجه به افزایش تعداد سهامداران، از چالشهای برجسته بازارسرمایه است
در شرایطی که بازار سرمایه مورد استقبال عموم مردم قرار گرفته، لازم است که پروسههای طولانی و موازیکاریهای موجود که عموما از سوی مقام ناظر اعمال میشود، به حداقل برسد و چالشهایی که فعالان بازار با آن دست و پنجه نرم میکنند تا حد ممکن رفع شود. در این شرایط نقش آموزش و فرهنگسازی و همچنین سرمایهگذاری غیرمستقیم از طریق شرکتهای سبدگردان و مشاور سرمایه گذاری برای افراد، بیش از همیشه پررنگ میشود.
آقای آرش آقاقلیزاده مدیرعامل شرکت سبدگردان الگوریتم و دکتر امیر وفائی قائم مقام مدیرعامل سبدگردان الگوریتم در گفتوگو با هفته نامه بورس پرس به طرح مسائلی چون چالشهای پیش روی شرکتهای سبدگردان پرداختند که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
در شرایط فعلی حال و روز بازار سرمایه را چطور ارزیابی میکنید؟
آقاقلیزاده: سیاستگذاران اقتصادی کشور در نظر دارند که نقدینگی عظیمی در جامعه شکل گرفته است و این نقدینگی به دنبال ابزاری برای حفظ کردن قدرت خرید خود میگردد، در نتیجه عمده رشد بازار سرمایه در چند ماه اخیر به خاطر پیشبینی تورمی است که اقتصاد ما با آن دست و پنجه نرم میکند. به نوعی باید گفت رشد چند صد درصدی بازار طی مدت اخیر باعث شده تا در حال حاضر تعداد بسیار زیادی از شرکتها، قیمتی بالاتر از قیمت ذاتی خود داشته باشند البته تعدادی از شرکتهای بزرگ بازار همچنان به طور نسبی ارزان معامله می شوند. با این حال، از نگاه مالی رفتاری میتوان این افزایش قیمتها را توجیه کرد. در واقع افزایش قیمت ارز و سایر دارایی هایی که مردم هر روزه با آنها سر و کار دارند و دشواری نسبی سایر مسیرهای سرمایه گذاری از جمله سرمایه گذاری در املاک و طلا سیل نقدینگی را به سوی بازار سرمایه روان کرده است و روش های سنتی قیمت گذاری بازار در حال حاضر نمی توانند مورد استفاده قرار گیرند. در گذشته در شرایط رونق بازار، فعالان بازار همواره انتظار داشتهاند که سهام موجود در بازار نزدیک به قیمت ذاتی معامله شود، در حال حاضر، با وجود انتظار تورمی موجود در جامعه، مشاهده میشود که مردم خیلی راحت دست به معامله ملک و خودروهایی میزنند که بسیار گرانتر از قیمت ذاتی آنهاست و از طرف دیگر شنیده نشده است که برای این قیمت های غیرقابل توجیه در بازار املاک و خودرو لفظ حباب استفاده شود. در واقع با در نظر گرفتن قیمتهای این حوزه ها، مشاهده میشود که قیمت سهام شرکتها به طور نسبی حتی ارزانتر قیمتگذاری شده است.
پس به نظر شما رشد بورس، حباب نیست؟
آقاقلیزاده: حباب به اختلاف معنی دار قیمت ذاتی از قیمت معاملاتی گفته میشود. برای اینکه بتوانیم بگوییم بورس حباب دارد یا ندارد باید ابتدا ارزش ذاتی قابل محاسبه باشد که در شرایط تورمی که قیمت دارایی ها و محصولات شرکتها به سرعت در حال رشد هستند و بازده مورد انتظار سرمایه گذاران به شدت متغیر و بالاست، تخمین ارزش ذاتی بسیار با دشواری روبروست. از طرف دیگر، همانطور که گفتیم از نگاه مالی رفتاری و اینکه مردم که به راحتی املاک و خودرو را به چندین برابر قیمت ذاتی میخرند، استفاده از لفظ حباب وقتی قیمت ذاتی قابل برآورد نباشد، کاربردی ندارد. با فرض اینکه قبول کنیم بورس یا هر دارایی دیگری حباب دارد، از نگاه مالی رفتاری حباب ممکن است تا مدتها ماندگار باشد و دو حالت برای از بین رفتن حباب وجود دارد، یکی اینکه قیمتها رشد میکند و به نوعی حباب به تدریج محو میشود و دیگر اینکه با سقوط قیمت ها، حباب میترکد. چون در کشور ما تورم معمولا بالاست، معولا با رشد قیمتها و پذیرش قیمتها توسط کنشگران بازار، حباب ناپدید میشود.
البته بسیاری از فعالان بازار نیز نگران هستند که با کوچکترین ریزشی افراد بسیاری متضرر شده و از بازار خارج شوند، شما نگرانی این افراد را چطور توجیه میکنید؟
آقاقلیزاده: نگرانی که فعالان بازار ما دارند لطمه نخوردن جایگاه متزلزل قبلی بازار سرمایه در ذهن جامعه به عنوان محلی برای ورود افراد غیرحرفهای به بورس ورود افراد غیرحرفهای به بورس سرمایه گذاری است. ما همه نگرانیم که نکند نوسهامداران ضرر هنگفتی کنند و به سرعت از بازار خارج شوند و تا سالها بازنگردند. از طرف دیگر با افزایش تعداد افراد حقیقی فعال در بازار شدت رفتارهای توده ای نیز افزایش پیدا کرده است. رفتار صف نشینی در تشکیل صفهای سنگین خرید و فروش کاملا این رفتار را نشان می دهد.ورود افراد غیرحرفهای به بورس
آقای وفائی نظر شما در مورد این رشد بیسابقه چیست؟
وفایی: روند صعودی که بازار سرمایه با آغاز سال ۹۹ شروع کرده است به دلیل ورود نقدینگی به بازار شکل گرفته، انتظارات تورمی که فعالان بازار داشتند و سیاستگذاری که باعث شد سهامداران بسیاری به سمت بازار سرمایه جذب شوند. در مورد رشد بازار احتمالاتی مطرح است.برخی معتقدند رونق دادن به بازار برای فروش ETF های دولتی، آزادسازی سهام عدالت، جبران کسری بودجه و غیره است. علت رشد بازار را میتوان در دو بخش بنیادی و ورود پول جدید و نقدینگی پیدا کرد.
اگر دلایل رشد بازار سرمایه منطقی باشد، آیا میتوان ادامه این رشد را تا پایان دولت فعلی پیشبینی کرد؟
وفائی: برای چنین پیشبینی فعلا خیلی زود است، با این حال برآورد میشود که در یک سال پیش رو بازار بورس جزو بازارهای پیشرو است. علت این است که بازارهایی مثل طلا و دلار محدودیتهای بیشتری از سوی سیاستگذاران دارند علاوه بر این به نظر میرسد مجلس جدید لایحهای که چند وقتی بود در رابطه با مالیات بر فعالیتهای اختلالزا یا مالیات بر عایدی سرمایه در نظر داشت را روی بازارهای دیگر متمرکز کند که تمامی این مسائل باعث میشود پول به سمتی حرکت کند که مبتنی بر دارایی باشد در شرایط که تورم انتظاری بالا است نگهداری پول نقد و سپرده توجیهی ندارد و به همین دلیل بازار سرمایه مورد اقبال قرار میگیرد.
پس همچنان باید انتظار رشد را از بازار داشت؟
به نظر روند بازار همچنان صعودی خواهد بود البته این روند تحت تاثیر مسائل سیاسی چون انتخابات آمریکا قرار خواهد گرفت ولی قطعا تاثیر کرونا بر بازارهای جهانی و بازار ایران نیز در این مسیر قابل مشاهده خواهد بود با این حال همچنان روند کلیت بازار صعودی خواهد بود و به نظر این بازار از سایر بازارها برای سرمایهگذاری مطلوبتر باشد.
چالشهایی که بازار سرمایه ما در حال حاضر با آن مواجه است، چیست؟
چالشهایی که اینروزها بازار سرمایه با آن همراه است را باید در ظرفیت محدود زیرساختهای این بازار با توجه به افزایش تعداد سهامداران دانست. گویی برای یک مهمانی که صرفا برای پنجاه نفر تدارک دیده شده، پانصد نفر دعوت شدهاند! به همین علت در جای جای این بازار از ثبتنام سجام و گرفتن کد بورسی گرفته تا هسته معاملاتی مشکلاتی از قبیل نبود ظرفیت و پتانسیل متناسب با این رشد به وجود آمده است.
این چالشها چطور شرکتهای سبدگردان را تحت تاثیر گذاشته است؟
وفائی: در واقع با وجود تمامی تلاشهای شرکت سپردهگذاری و سازمان بورس، شرکتهای سبدگردانی به نوبه خود دچار مشکلاتی هستند. در گذشته باید تمامی قراردادهای سبدگردانی به سپردهگذاری رفته و تایید میشد و سپس ورود افراد غیرحرفهای به بورس پس از تایید مجددا به سبدگردانی برمیگشت و ادامه پروسهها از سر گرفته میشد اما در حال حاضر با وجود اینکه تعداد فرآیندهای آغاز فعالیت سبدگردانی اختصاصی کمتر شده است، اما طول دوره فرآیندهای رفت و برگشت قراردادها و مدارک طولانیتر از گذشته شده چرا که به احتمال زیاد به علت افزایش تعداد قراردادها و نبود ظرفیت پاسخگویی در نهادهای ناظر، فرآیند بیشتر به طول میانجامد. این فرآیندهای الزامی با توجه دغدغههای سازمان بورس و سپردهگذاری مرکزی را در جهت حمایت از حقوق سهامداران در نظر گرفته شده است با این حال این فرآیندهای طولانی، مشکلاتی را در عملیات شرکتهای سبدگردان به وجود آورده است.
جناب آقاقلیزاده به نظر شما چالشهای پیش پای شرکتهای سبدگردان چیست؟
آقاقلیزاده: یکی از الزاماتی که سازمان بورس به شرکتهای سبدگردانی تحمیل میکند این است که به ازای هر ۵۰ میلیارد تومان شرکت موظف است که یک تحلیلگر را به تیم اضافه کند و به ازای هر ۱۰۰ میلیارد تومان باید نیرو متخصص و دارای مدرک مدیر سبد استخدام کند. چنین دستورالعملی دو مشکل عمده دارد. اول اینکه تعداد افراد با این مدارک بسیار محدود می باشد. دوم اینکه، در اقتصاد تورمی ما، قیمتها به طور پیوسته افزایش پیدا می کنند، قانونی گذاشته شده که بر حسب ریال سقفی تعیین شده است. در واقع پس از گذشت مدت کوتاهی سقف های گذاشته شده، معنای خود را از دست میدهد. مشابه دستوالعمل مصوب حدودا پانزده سال پیش برای کارگزاریها که کارکنان کارگزاری هر سال حداکثر مجاز به خرید و فروش سالانه ۲۵ میلیون تومان باشند. چنین دستورالعمل هایی که اساسا قابلیت رعایت ندارند، عملا فعالین بازار را هدایت می کنند که یا متخلف باشند یا پنهان کاری کنند.
یکی از نقاطی که به شدت شرکتهای سبدگردانی با آن مواجه بوده این است که برای هر محصول جدیدی باید مصوبات سازمان را رعایت کرد. چارچوبهای متعددی توسط سازمان تعریف شده که باعث میشود شرکتها با محدودیتهای بسیاری مواجه شوند.هزینههای ما بسیار بالا است و در نهایت مشتری مجبور است که این هزینهها را پرداخت کند.با بالا رفتن هزینههای سبدگردانی مشتریها به افرادی که به شکل غیرقانونی سبدگردانی فعالیت دارند، مراجعه میکنند. زیرساختهای محدود و به علاوه فرایندهای طولانی موجود موضوعی است که مزید بر علت شده و مشتری را به سمت سبدگردانهای غیرمجاز هدایت میکند. یک هزینههای شرکتهای سبدگردان میتواند کمتر شود. فرآیندهای مشابه و موازیکاریها باید حذف شود. برای نمونه، هنگام راهاندازی سجام گفته میشد با راهاندازی این سامانه برای رفتن از یک کارگزاری به کارگزاری دیگر نیازی به پر کردن فرمهای متعدد نیست اما میبینیم که همچنان علاوه بر فرمها ومراحل سابق، عضویت در سجام نیز اضافه شده بدون اینکه این پروسه تقلیل پیدا کند.نمونه دیگر این موضوع به وضوح در سبدگردانها قابل مشاهده است. با وجود احراز هویت سجام همچنان تمامی فرمهای ما کاغذی است همه مراحل باید به شکل کاغذی انجام شود؛ پس فایده سجام، امضای الکترونیک و احراز هویت چیست؟!
آقای وفائی به نظر شما سازمان باید در خصوص رفع این مشکلات چه اقدامی انجام دهد؟
وفائی: سازمان میتواند امتیازهای بیشتری را برای شرکتهای سبدگردان و صندوقهای سرمایهگذاری قائل شود تا افراد غیرحرفهای را مشتاق به سرمایهگذاری از طریق نهادهای حرفهای و به شکل غیرمستقیم کند. به طور مثال یکی از چالشهای موجود سبدگردانها این است که سبدگردانی که صندوق درآمد ثابت ETF دارد برای گرفتن مجوز صندوق درآمد ثابت صدور ابطالی، با محدودیتهایی از سمت سازمان مواجه است. در برخی مسائل سازمان میتواند برای سبدگردانها انگیزه بیشتری مثل تخفیف کارمزد برای شرکتهای سبدگردان، سهمیه بیشتر برای سبدهای اختصاصی و صندوق ها در عرضه اولیه و مشوقهایی این چنینی ایجاد کند و از این طریق سرمایهگذاری غیرمستقیم در بورس را تشویق کند.
آقای آقاقلیزاده یکی از دغدغههای این روزهای بازار سرمایه به نظر ورود افراد غیرحرفه ای به این بازار است، چطور میتوان از متضرر شدن این افراد در شرایط اصلاحی بازار جلوگیری کرد؟
آقاقلیزاده: یکی از فرهنگهای غلطی که در میان مردم ما رایج است و نشان از آن دارد که مردم ما به بلوغ در سرمایهگذاری نرسیدهاند این است که مردم انتظار دارند در سرمایهگذاری فقط سود کنند و اگر زیان داشتند حتما باید مقام ناظر یا نهادی مسوولیت این ضرر را به عهده بگیرد و این ضرر را پوشش دهد. اما باید این موضوع را بدانیم که هر کس بازده بالاتری میخواهد ریسک بالاتری را نیز باید بپذیرد.یکی از مشکلاتی که باعث می شود افراد غیرحرفهای از وارد شدن به بازار سرمایه متضرر شوند این است که افراد با آگاهی و اطلاعات اندک اقدام به فروش خانه یا خودرو میکنند و سرمایه خود را به صورت مستقیم به بورس میآورند. مسوولان دولتی و غیردولتی که مردم را تشویق به سرمایه گذاری در بورس می کنند همزمان باید آنها را به سوی سرمایه گذاری غیرمستقیم از طریق صندوق های سرمایه گذاری هدایت کنند و ضمنا ریسک های سرمایه گذاری در بورس هم به افراد توضیح داده شود. صندوق های سرمایه گذاری نه تنها ابزاری مناسب برای نوسهامداران هستند، بلکه در شرایطی نزولی بازار هم می توانند رفتارهای توده ای را کاهش دهند و در نتیجه ضرر سرمایه گذاران خود را کاهش دهند.
نظر شما چیست آقای وفائی؟
وفائی: مهمترین وظیفه نهاد ناظر و به علاوه فعالان بازار سرمایه در شرایط فعلی این است که بتوانند نگاه جعبه جادو به بورس که این روزها خیلی در میان مردم باب شده را اصلاح کنند. بورس جعبه جادویی نیست که مردم پولشان را در آن بگذارند و بدون هیچ دانش و آگاهی انتظار داشته باشند غول چراغ جادو ظاهر شود و تمامی آرزوهایشان را برآورده کند! با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه و به علاوه فرهنگ سرمایهگذاری در کشور ما، نگاه سرمایهگذاری مردم ما کوتاه مدت است ولی باید تلاش کرد که نگاه مردم را به سمت سرمایهگذاری میان مدت و بلندمدت ببریم. بورس ماهیت یک اقتصاد آزاد است عرضه و تقاضا و ضرر جزیی از سرمایهگذاری است اما مردم ما با این ماهیت آشنا نیستند.
آقای آقاقلیزاده یکی از اقدامات دولت در جهت تامین مالی و به علاوه مردمیسازی اقتصاد، واگذاریETF های دولتی بود که بسیاری بر نحوه واگذاری آن اشکالاتی را وارد کردند، به طور کلی واگذاریهای دولتی را چطور ارزیابی میکنید؟
آقاقلیزاد: در واگذاریهای دولتی که اخیرا شاهد یکی از آنها بودیم انتقال مالکیت صورت نمیگیرد.این واگذاریها در کوتاه مدت میتواند تا حدودی مشکلات دولت را حل میکند اما در بلندمدت ممکن است که افرادی اقدام به خرید این سهام کنند وکم کم مدعی مالکیت این شرکتها شوند. در این واگذاریها دولت به دنبال تامین مالی بخشی از کسری بودجه خود است. گرچه عرضه شرکتها در بورس اساسا کار صحیحی است اما انتقادهایی جدی به نحوه این عرضه از طریق صندوق ها وارد است.
آقای وفائی نظر شما در رابطه با این واگذاریها چیست؟
وفائی: به طور کلی باید گفت ماهیت اقتصاد کشور و فرهنگ سرمایهگذاری ما، بازار سرمایه محور نیست. با این حال با ایده کلی دولت موافق هستم. شاید دولت هیچ راه چارهای دیگری جز واگذاری ETF های دولتی نداشته اما اقدام صحیحی را انجام داد. باید سالها قبل که شرایط اقتصادی ما تا این حد بغرنج نبود، دولت از سمت بانکمحور بودن به سمت بازار سرمایه محوری حرکت میکرد. تامین سرمایه صرفا به این شکل نبود که دولت فقط ETF بفروشد بلکه میتوانست در شرایطی که شور و اشتیاق مناسبی برای عرضه وجود دارد، اقدام به عرضه کند.
آقای آقاقلیزاده آیا دولت تنها قصد ارتزاق از طریق واگذاریهای دولتی را در سال آخر حیاتش دارد با توجه به صحبتهای معاون وزیر اقتصاد که چندی پیش اعلام کرد دولت تا سال ۱۴۰۰ از مدیریت این شرکتها خارج میشود؟
آقاقلیزاده: در حال حاضر به نظر میرسد که خصوصیسازی تنها در شکل صورت گرفته است نه در محتوا با این حال اگر به تجربه سالهای قبل نیز نگاه کنیم متوجه میشویم که دولت تا به حال شعار خارج شدن از بنگاههای اقتصادی را عملی نکرده است.در آینده نیز ممکن است مالکیت به شکل غیر مستقیم در دست دولت باقی بماند ولی با این همه هنوز خیلی زود است که بخواهیم در این خصوص اظهارنظر کنیم.
آقای وفائی نظر شما چیست؟
وفائی: باید این موضوع را نیز در نظر گرفت که ما همواره از داشتن بخش خصوصی قدرتمند محروم بودهایم و البته باید این نکته را نیز پذیرفت که نمیتوان مدیریت را به جمعی از مردم داد، اقتصاد ما با مشکل فقدان بخش خصوصی قوی مواجه است.
آقای آقاقلیزاده سرمایهگذاری غیرمستقیم از طریق صندوقهای سرمایهگذاری یکی از روشهایی است که به شدت به مردم توصیه میشود، لطفا در مورد صندوقهای سبدگردانی الگوریتم توضیح بدهید.
آقاقلیزاده: ما در سبدگردان الگوریتم سه صندوق مختلف داریم."صندوق خوارزمی" که صندوق سرمایهگذاری در سهام است. "صندوق دارا الگوریتم" که درآمد ثابت و قابل معامله است و "صندوق کوشا الگوریتم" هم یک صندوق بازارگردانی است. سرمایهگذاران حقیقی در صندوقهای دارا و خوارزمی سرمایهگذاری کرده و صندوق کوشا بیشتر به شرکتها خدمات خاص ارائه میدهد.
صندوق خوارزمی طی یک سال اخیر بازدهی ۴۹۰ درصدی داشته است و ما تلاشمان رسیدن حفظ بتا برابر با یک برای صندوق است. در واقع هدف ما حداکثر بازدهی نیست بلکه بازدهی بالاتر از بازار و همزمان کاهش ریسک سرمایه گذاری است. در مورد صندوق دارا با وجود اینکه عمر نه ماهه دارد و با صندوقهای بزرگ وابسته به بانکهای بزرگ کشور رقابت می کند، با این حال توانسته ایم سود قابل قبولی را در جامعه هدف رقابتی که با آن رو در رو بودیم، نصیب سرمایه گذاران کنیم.
دیدگاه شما