استراتژی محافظه کارانه بلند مدت


ایران؛ بازگشت به تهاجم یا گذار به دفاع

شرق: گزارش پیش‌رو که برگرفته از نخستین «گزارش توسعه ملی ایران» است (به‌زودی منتشر می‌شود) و با نظارت دکتر محسن رنانی تدوین شده است، نشان می‌دهد که در مجموع شاخص‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی توسعه، ما در وضعیت «هشدار» قرار داریم و از نظر مجموعه قوت‌ها، فرصت‌ها، ضعف‌ها و تهدیدها نیز در وضعیت «استراتژی تدافعی» قرار داریم؛ بنابراین هرگونه استراتژی تهاجمی برای امروز ایران، یک استراتژ‌ی ضدتوسعه و تخریب‌کننده فرصت‌های رفاه و رضایت برای ملت ایران محسوب می‌شود و باید درون‌زا، بدون تنش، ساکت و خارج از خبرسازی و البته برون‌نگر به رفع نقاط ضعف و تهدید‌ها بپردازد، تا راهی برای خروج از وضعیت فعلی آشکار شود. «شاخص» ابزاری است که قوت یا ضعف شرایط یا احساسات را نمایش می‌دهد و امکان مقایسه با دیگران یا با دوره‌های قبل را فراهم می‌آورد. اگر این تعریف دانشگاه کمبریج را بپذیریم، تنها زمانی می‌توانیم قوت‌ها و ضعف‌های خود را شناسایی کنیم که به شاخص‌ها نگاه و خود را با دیگران و با گذشته مقایسه کنیم تا راهی برای حرکت به سمت مطلوب پیدا کنیم. توسعه مفهومی چند‌بعدی، کیفی و سهل و ممتنع است. درحالی‌که همه مردم به‌ صورت شهودی معنای توسعه را در زندگی روزانه خود درک می‌کنند؛ اما زمانی که بخواهیم از وضعیت دقیق توسعه ایران صحبت کنیم یا بخواهیم به سؤالات زیر پاسخ دهیم، کار مشکل می‌شود: * موقعیت ایران در فرایند توسعه و در مقایسه با سایر کشورها چگونه است؟ * چه عواملی باعث وضعیت موجود توسعه ایران شده‌اند؟ * وضعیت مطلوب توسعه ایران کجاست؟ * برای بهتر‌شدن وضعیت موجود توسعه ایران چه استراتژی‌ها و سیاست‌هایی را باید در پیش گرفت؟ برای پاسخ به سؤالات ساده بالا باید شاخص داشت و بدون آن هیچ حرف دقیقی نمی‌توان زد. در گزارش ملی توسعه که در دست تکمیل است، ۱۳ کلان‌شاخص اصلی شناسایی و بررسی شده‌اند؛ این ۱۳ کلان‌شاخص 124 زیر‌شاخص و 734 نماگر دارند. در ادامه پاسخ ساده، روشن و نهایی سؤالات بالا را با استفاده از وضعیت ایران در زیرشاخص‌ها ارائه خواهیم کرد. میانگین نمره فراشاخص توسعه در سال 2020 برای کل کشورهای جهان 6/۵6 است؛ اما نمره فراشاخص توسعه ایران تنها 5/46 است؛ یعنی ایران از لحاظ توسعه پایین‌تر از میانگین جهانی قرار دارد. بالاترین کشور یعنی سوئیس نمره ۸۳ و پایین‌ترین کشور یعنی جمهوری کنگو نمره 20 را از صد کسب کرده‌اند. در مجموع ایران در بین 147 کشوری که داده‌های آنها موجود است، رتبه 114 را دارد و در بین پنج دسته کشور، در میانه دسته چهارم (یعنی توسعه در وضعیت هشدار!) قرار دارد. اکنون باید دید که از میان 124 زیر‌شاخص توسعه‌، کدام‌یک موجب شده‌اند که ایران وضعیت نامناسبی پیدا کند و کدام‌یک نتایج خوبی برای ایران رقم زده‌اند. به‌ عبارت دیگر، نقاط ضعف و قوت ایران و همچنین فرصت‌ها و تهدید‌های ایران در تجربه حرکت به‌ سمت توسعه کدام‌اند؟ اگر به این سؤال پاسخ دهیم، می‌توانیم عواملی که ایران را در مسیر توسعه متوقف کرده‌اند و همچنین عواملی که ایران را به جایگاه کنونی رسانده‌اند، شناسایی کنیم. بر‌اساس وضعیت نمره ایران در 124 زیرشاخص، در مقایسه با میانگین جهانی مشخص شد که ایران 40 قوت، 86 ضعف، 38 فرصت و 83 تهدید دارد (که برخی از تهدید‌ها و ضعف‌ها و برخی از قوت‌ها و فرصت‌ها مشترک هستند). در جدولي كه در مطلب مي‌بينيد فقط 10 مورد اول (بالاترین‌ها و مهم‌ترین‌ها) از هر‌یک از این دسته‌ها را مشاهده می‌کنید. موارد جدول فوق ۴۰ مورد از مهم‌ترین عواملی هستند که توسعه ایران را تحت تأثیر قرار داده‌اند. اکنون پرسش این است که از بین این همه عامل مهم، باید روی کدام‌یک تمرکز کرد؟ سؤال بعدی این است که ایران باید روی استفاده از نقاط قوت خود تمرکز کند یا روی پوشش‌دادن و استراتژی محافظه کارانه بلند مدت رفع نقاط ضعف خود؟ آیا ایران باید به استفاده از فرصت‌ها بیندیشد یا باید همه انرژی خود را برای دوری از تهدیدها بگذارد؟ به‌طور‌کلی سؤال این است که استراتژی بهینه برای حرکت ایران در راستای خروج این کشور از وضعیت هشدار توسعه چیست؟ چهار استراتژی اصلی وجود دارد که باید با تحلیل وزنی نقاط قوت، ضعف و فرصت‌ها و تهدید‌ها بین این چهار حالت، استراتژی بهینه را پیدا کرد؛ 1- استراتژی تهاجمی، 2- استراتژی رقابتی، 3- استراتژی محافظه‌کارانه و 4- استراتژی تدافعی. * اگر کشوری نقاط قوت و فرصت‌های بسیار زیادی نسبت به ضعف‌ها و تهدید‌ها داشته باشد، می‌تواند از استراتژی تهاجمی استفاده کند که در واقع تمرکز بر این قوت‌ها و فرصت‌ها برای دستیابی به توسعه است. * اگر کشوری دارای نقاط ضعف بیشتری نسبت به قوت‌ها باشد، اما فرصت‌های بسیار بیشتری نسبت به تهدید‌هایش داشته باشد، می‌تواند از استراتژی رقابتی استفاده کند؛ یعنی با تمرکز بر فرصت‌ها به رفع ضعف‌های خود بپردازد. * اگر کشوری دارای نقاط قوت بیشتری نسبت به ضعف‌هایش باشد، اما تهدید‌های بسیار بیشتری نسبت به فرصت‌هایش داشته باشد، می‌تواند از استراتژی محافظه‌کارانه استفاده کند؛ یعنی با تمرکز بر قوت‌های داخلی، به اجتناب از تهدید‌ها بپردازد. * اگر کشوری نقاط ضعف و تهدیدهای بسیار زیادی نسبت به قوت‌ها و فرصت‌های خود داشته باشد، ضروری است از استراتژی تدافعی استفاده کند؛ یعنی تنها بر رفع ضعف‌ها و اجتناب از تهدید‌ها تمرکز ‌کند. وضعیت ایران در 124 زیرشاخص در نمودار زیر نمایش داده می‌شود. هر‌یک از نقاط آبی‌رنگ، نماینده یکی از زیرشاخص‌هاست و فاصله زیر‌شاخص مربوطه از میانگین جهانی را نشان می‌دهد. همان‌طور که نمودار بالا نمایش می‌دهد، وضعیت ایران در بیشتر زیرشاخص‌ها در وضعیت تهدید و ضعف قرار دارد. اگر میانگین همه نقاط ضعف، قوت، فرصت‌ها و تهدید‌های مربوط به زیر‌شاخص‌ها را به‌دست آوریم، به یک نقطه نهایی می‌رسیم که وضعیت کلی کشور را در مختصات نمایش و نشان می‌دهد کدام‌یک از استراتژی‌های فوق برای ایران بهینه است. همان‌گونه که در نمودار بالا نشان داده شده است، نقطه قرمز‌رنگ تجمیع‌شده، همه نقاط و وضعیت زیر‌شاخص‌هاست. این نقطه نشان می‌دهد ما در بخش چهارم مختصات قرار‌ گرفته‌ایم و بنابراین «استراتژی تدافعی» در چنین وضعیتی برای ما بهینه است. استفاده از سایر استراتژی‌ها نمی‌تواند ایران را از «وضعیت هشدار» خارج کند و احتمالا ما را به ‌سوی «وضعیت اخطار» سوق می‌دهد. در ادامه این چهار استراتژی و اهمیت استراتژی تدافعی برای ایران مورد بحث قرار می‌گیرد. در «استراتژی‌ تهاجمی»، کشور باید به‌دنبال استفاده از فرصت‌ها و قوت‌های خود باشد و با توجه به مزیت رقابتی که دارد، به‌صورت تهاجمی برای توسعه برنامه‌ریزی کند. در سطح بین‌الملل، تحریم‌کردن یا اعلان جنگ با سایر کشورها، افزایش دامنه و حوزه تحت نفوذ، دخالت در امور سایر کشورها، دامپینگ برای به‌دست‌گرفتن بازار یک کشور، خروج از سازمان‌های بین‌المللی و. استراتژهای‌ تهاجمی هستند. همچنین خروج انگلستان استراتژی محافظه کارانه بلند مدت از اتحادیه اروپا نیز یک استراتژی کاملا تهاجمی قلمداد می‌شود. البته خود این چهار استراتژی هم طیف‌ دارند؛ به‌عنوان مثال همه می‌دانند که کشور آمریکا به دلیل بزرگی اقتصاد و هژمونی سیاسی می‌تواند استراتژی تهاجمی را اتخاذ کند، اما در همان آمریکا برخی از دولت‌ها سیاست‌های تهاجمی‌تری نسبت به سایر دولت‌های آمریکا دارند. در «استراتژی‌ رقابتی» کشورها بر استفاده از فرصت‌های بیرونی برای پوشش‌دادن و رفع ضعف‌های داخلی تمرکز می‌کنند. استفاده از وام‌های بین‌المللی، مشارکت در سازمان‌های بین‌المللی و معاهدات تجاری، فروش بالای نفت خام و سایر منابع طبیعی (به‌عنوان فرصت طبیعی) و خرج عواید آن برای سرمایه‌گذاری در زیر‌ساخت‌های داخلی و. همه به‌نوعی استراتژی‌های رقابتی هستند. نمونه بسیار خوب استفاده از این استراتژی را می‌توان در کشورهای عربستان، امارات و یونان مشاهده کرد. یونان با استفاده از فرصت‌های اتحادیه‌ اروپا و عربستان و امارات با استفاده از فرصت طبیعی نفت به رفع ضعف‌های داخلی اقدام کرده‌اند. در «استراتژی محافظه‌کارانه» بر استفاده از قوت‌ها برای کاهش و دوری از تهدید‌ها تمرکز می‌شود. برای مثال، به‌طور‌کلی کشورهایی که تولیدات داخلی با‌کیفیتی دارند، با گسترش تجارت با سایر کشورهای بزرگ، روابط تجاری را دو‌طرفه می‌کنند تا با زیاد‌کردن هزینه‌ قطع رابطه، تحریم و بایکوت از تهدید‌هایی مانند تحریم‌های تجاری در امان بمانند. نمونه استراتژی محافظه‌کارانه را می‌توان در کشور امارات مشاهده کرد که از درآمدهای بالای نفتی خود برای مقابله با تهدید‌های زیست‌محیطی و اقلیمی استفاده می‌کند. همچنین کشورهای عضو اوپک از تولید بالای نفت خود برای ایجاد امنیت فروش انرژی استفاده می‌کنند، یا کشورهایی مانند چین با استفاده از قدرت اقتصادی خود قراردادهای بلند‌مدتی برای تأمین امنیت عرضه انرژی با کشورهای نفتی می‌بندند تا از تهدید‌های امنیت عرضه انرژی در امان باشند. در «استراتژی‌ تدافعی» کشورها تنها و تنها به‌دنبال دوری از تهدید‌های بیرونی و رفع ضعف‌های داخلی هستند تا بتوانند بحران‌های داخلی را متوقف کنند و کمتر از آنها آسیب ببینند. برای برخی استراتژی‌های کشور عمان در عدم ورود به نزاع‌های بین‌المللی، عدم پذیرش تعهدات مربوط به قطع رابطه با کشورها، تمرکز بر مشکلات داخلی و عدم دخالت در امور سایر کشورها و. از جمله برنامه‌های استراتژی تدافعی این کشور به‌شمار می‌روند. ترکیه، برزیل و حتی کره‌جنوبی نیز در مقطعی از تاریخ خود از استراتژی تدافعی و برنامه‌های ذیل این استراتژی استفاده کرده‌اند تا بتوانند ضعف‌های داخلی را پوشش داده و از تهدید‌های خارجی دوری کنند. به‌طور‌کل هر‌گونه دوری از تنش و ایجاد روابط صلح‌آمیز با همه کشورها، دوری از خبرسازی بین‌المللی، تمرکز ویژه بر رفع ضعف‌ها و تهدید‌ها با استفاده از همه توان داخلی و ایجاد اجماع در بین نیروهای فکری و اجرائی و مردمی در این راستا از جمله سیاست‌های تدافعی به حساب می‌آیند. نکته بسیار مهم این است که اگر کشوری از استراتژی غیر‌بهینه استفاده کند، شاید در کوتاه‌مدت و به‌صورت بخشی در حرکت به‌سمت توسعه موفقیت کسب کند، اما در بلند‌مدت به دلیل وخیم‌تر‌شدن اوضاع در بقیه بخش‌ها، توسعه همه‌جانبه و پایدار خود را با مخاطره روبه‌رو می‌کند. کشوری که در بخش تدافعی قرار دارد، در صورت عدم توجه به نقاط ضعف و تهدید‌ها و استفاده از فرصت‌ها و قوت‌ها (استراتژی تهاجمی یا رقابتی)، ممکن است در طول چند سال، از نتایج آن استفاده کند اما بدتر‌شدن و تشدید ضعف‌ها و تهدید‌ها باعث نامتوازن‌تر‌ شدن توسعه و در‌نهایت فروپاشی ساختار توسعه کشور خواهد شد. قرار‌گرفتن ایران در دامنه استراتژی تدافعی آن‌هم با فاصله بسیار از مرز‌های سایر استراتژی‌ها، نشان می‌دهد باید در انتخاب برنامه‌های کلان کشور دقت داشت تا به سرانجامی نامناسب برای توسعه کشور منجر نشود. این در حالی است که به نظر می‌رسد ایران در انتخاب استراتژی‌های کلان خود دچار اشتباه شده است. اولویت‌های سیاسی و اقتصادی نشان می‌دهد استراتژی ایران شباهت زیادی با استراتژی‌های تهاجمی دارد. بنابراین برای تغییر جهت استراتژیک از تهاجمی به استراتژی‌های تدافعی، ایران نیازمند یک پارادایم‌شیفت یا افق‌گشایی است که اولا اولویت اهداف خود را تغییر دهد و ثانیا بتواند با تزریق‌ انرژی‌های جدید در سیستم، امکان و احتمال رفع ضعف‌ها و دوری از تهدید‌ها را فراهم یا حداقل فرصتی برای این مهم ایجاد کند. بهبود (تغییر عملکرد)، اصلاح (تغییر فرایندها و سازوکارها)، و تحول (تغییر ساختارها) مراحلی هستند که دولت‌ها برای پیشگیری از بحران اتخاذ می‌کنند. اما اگر حکومت‌ها در انجام این مراحل شکست بخورند و نقاط ضعف و تهدید‌ها به‌صورت متعدد و متناوب بروز کند و ساختار را بحرانی کنند، حاکمیت دیگر نمی‌تواند با استفاده از مراحل فوق و در قالب استراتژی‌های محافظه‌کارانه یا رقابتی و به طریق اولی از طریق استراتژی تهاجمی مسائل را حل‌و‌فصل کند. در نتیجه تنها دو گزینه باقی خواهد ‌ماند: 1- پارادایم‌شیفت (افق‌گشایی) و 2-روبه‌رو‌شدن با کنش جمعی نامتعارف. اگر جامعه‌ای در طول سال‌ها انواع بحران و ناکارآمدی در سطوح مختلف مانند سیاست خارجی، نظام قضائی، نظام آموزشی، رشد اقتصادی، بلایای طبیعی و خطاهای انسانی را تجربه و انباشت کند، این سؤال ایجاد می‌شود که آیا حاکمیت توان مقابله و مدیریت بحران‌ها را دارد؟ اولویت حاکمیت چه بوده که توان مدیریت انواع بحران‌ها را از دست داده است؟ در این حالت وضعیت جامعه شبیه به بیماری است که از بیماری بسیار سخت و پر‌دردی رنج می‌برد و هر لحظه ممکن است بیماری بر او غلبه پیدا کند و او را از پای در‌بیاورد. پس اولویت ‌و توجه اصلی حاکمیت باید بر درمان این بیماری باشد و نه هیچ‌چیز دیگر، به این عملکرد استراتژی تدافعی می‌گویند؛ بنابراین اگر نهاد سیاسی‌ای به چنین مرحله‌ای برسد، باید در اولویت‌های خودش تجدید‌نظر کند. پارادایم‌شیفت یا افق‌گشایی به معنی تغییر در نوع نگاه و در نتیجه تغییر در اولویت اهداف حکومت در مواجهه با مسائل بر اساس اطلاعات به‌روز‌شده از وقایع جاری کشور است. تغییر نگاه از استراتژی تهاجمی به استراتژی تدافعی و تغییر اولویت‌های حکومت از اهداف تهاجمی به اهداف تدافعی راه‌حلی است که پیش‌روی حکومت قرار دارد. سرانجام پس از ماه‌ها انتظار، بایدن به ریاست‌جمهوری آمریکا انتخاب شده است. اکنون حکومت ایران دو راه در پیش دارد: الف) از این فرصت به بهترین و سریع‌ترین وجه بهره‌برداری کند تا تنش‌های خارجی و بحران‌های مختلف داخلی را تخفیف دهد و آلام ملت ایران را کاهش دهد و انرژی‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود را مصروف جبران عقب‌ماندگی‌های مختلف کشور کند‌ که مهم‌ترین آن ایجاد فرصت‌های شغلی برای نزدیک به 10 میلیون جوان بی‌کار کشور است. ب) از این فرصت، یعنی کاهش فشار خارجی ناشی از آمدن بایدن‌ سود ببرد تا همچنان مسیر قبلی را ادامه دهد و بر خواسته‌های خود در سیاست ‌خارجی پای بفشارد و تضادها و رقابت‌های مخرب سیاسی داخلی و برنامه‌های آشوبناک اقتصادی ناشی از چندپارگی نظام تدبیر را در داخل ادامه دهد و مانع هرگونه تحول افق‌گشایانه برای خروج کشور از فروماندگی در مرحله شود.

«معاملات هم فاز» ابزاری برای کاهش ریسک

معاملات هم فاز (In-Phase Trading) در بازار سهام یکی از ابزار های مهم به منظور رسیدن به کسب بازدهی مطلوب به وسیله کاهش ریسک است.

به گزارش خبرنگار ایبِنا، شرط درستی معاملات هم فاز در بازار سهام این است که تحت یک استراتژی خاص و در یک تایم فریم مشخص، برای هر سه ابزار «سهم، شاخص صنعت و شاخص کل» بطور همزمان یک سیگنال خرید یا فروش یکسان صادر شود.

مثلاً با فرض استراتژی زیر در تایم فریم ۳۰ دقیقه، یک معاملۀ هم فاز بصورت گام به گام اینچنین اجرا می شود:

استراتژی ورود: شکستن اولین Pivot مقاومتی پس از قرارگیری روی ابر کومو

استراتژی خروج (بوسیلۀ حد ضرر): از دست دادن اولین Pivot حمایتی پس از قرارگیری زیر ابر کومو.

در این جا لازم به چند قانون معاملات هم فاز اشاره شود.

  1. تعیین محدودۀ زمانی دقیقی که شاخص کل شرایط استراتژی ورود را برآورده کرده است.
  2. یافتن صنعتی که همزمان با شاخص کل، اجازۀ ورود داده است.
  3. یافتن سهمی زیرمجموعۀ این صنعت که بطور همزمان با شاخص کل و شاخص صنعت، سیگنال ورودی ارسال کرده است.
  4. خروج از سهم پس از برقراری شرایط خروج بیان شده باشد.

در این رابطه اشاره به چند نکته لازم است.

اول این که انجام معاملات هم فاز می تواند در تمام تایم فریم ها و تحت هر استراتژی کوتاه یا بلند مدت دیگری نیز اجرا شود.

دوم این که استراتژی خروج می تواند بطور محافظه کارانه تابع شاخص کل و صنعت نیز قرار گیرد.

در پایان باید اشاره کرد که ورود و خروج از سهام تحت استراتژی شخصی صورت می گیرد، با اجرا این استراتژی ها در صنعت و شاخص کل می توان اطمینان بیشتری از روند آینده سهم بدست آورد.

مدیریت استراتژیک

ا ولین مرحله تدوین استراتژِی، نوشتن بیانه ماموریت سازمان است. که در این جلسه با ارائه خانم میرقاسمی در گروه یک و خانم کیخسروی در گروه دوم درباره ماموریت سازمان شروع شد. و در ادامه با بررسی ماموریت شرکت های ایران خودرو، زامیاد، و بانک پارسیان جلسه به پایان رسید.

مطالب ذیل بر گرفته از اسلاید استراتژی محافظه کارانه بلند مدت های دانشجو محترم خانم میرقاسمی است.

علت وجودی سازمان

جمله يا عبارت ی که بدان وسیله مقصود یک سازمان از سازمان مشابه متمایز شود

ویژگیهای ماموریت سازمان

1-سازمان را آنگونه که هست معرفی نماید

2-به اندازه کافی محدود وسیع و گسترده باشد

3-سازمان را از سایر سازمانها متمایز نماید

4-چارچوبی برای ارزیابی فعالیتهای کنونی و آینده باشد

5-واضح و آشکار و قابل درک برای تمام افراد سازمان باشد

تفاوت ماموریت سازمان با چشم انداز سازمان

ماموريت سا زمان ما به چه کاری مشغولیم؟

چشم اندازهای سازمان ما میخواهیم چه بشویم؟

ماهیت ماموریت سازمان

1-ماموریت شرکت به شیوه ای بیان شود تا نسلهای آینده با تکیه بر خلاقیت های مدیریت انواع هدف ها و استراتژی های بلندمدت و امکان پذیر را مورد توجه قرار دهند.

2-از عباراتی استفاده شود که دربرگیرنده دیدگاهها و نیازهای مختلف گروه های ذی نفع سازمان باشد.

- به هم نزدیک کردن دیدگاه های مخالف :

هدف شناسایی نیاز مشتری و تولید و عرضه در جهت رفع این نیاز است.

مثال:شركت نفت اكسان و شركت يونيون پاسیفیک

- اعلان سیاست اجتماعی:

این عبارت دربرگیرنده فلسفه و شیوه اندیشه بالاترین سطوح سازمان است.

اجزای تشکیل دهنده ماموریت سازمان

2- محصولات یا خدمات

5- توجه به بقا رشد و سودآوری

7- ویژگی ممتاز (مزیت رقابتی)

8- توجه به تصور مردم (سیاست اجتماعی)

9- توجه به کارکنان

ارزیابی ماموریت شرکت ایران خودرو و زامیاد

جلسه سوم: استراتژی ها در عمل یا انواع استراتژی

تقسیم بندی انواع استراتژی بر حسب سطوح سازمان:

1- استراتژی های سطح سازمان

2- استراتژی های سطح کسب و کار

3- استراتژی های سطح وظیفه ای

تقسیم بندی انواع استراتژی بر حسب ماتریس سوات ( SOWT ):

1- استراتژی های تهاجمی ( SO ) ( Strength, Opportunity )

2- استراتژی های محافظه کارانه ( WO ) ( Weakness, Opportunity )

3- استراتژی های رقابتی ( ST ) ( Strength, Threat )

4- استراتژی های تدافعی ( WT ) ( Weakness, Threat )

تقسیم بندی انواع استراتژی توسط دیوید:

1- استراتژی های یکپارچگی

2- استراتژی های متمرکز

3- استراتژی های تنوع

4- استراتژی های تدافعی

5-استراتژی های عمومی مایکل پورتر

تقسیم بندی انواع استراتژی توسط دیوید:

در این استراتژی ها شرکت می کوشد توزیع کنندگان، عرضه کنندگان مواد اولیه و شرکت های رقیب را تحت کنترل خود در آورند.

بدست آوردن مالکیت یا افزایش کنترل بر سیستم توزیع یا خرده فروشی ها

به دست آوردن مالکیت یا افزایش کنترل بر عرضه کنندگان مواد اولیه

به دست آوردن مالکیت یا افزایش کنترل بر شرکت های رقیب

تلاش های متمرکز و فشرده ای نیاز دارند تا شرکت بتواند بدان وسیله محصولات خود را از نظر رقابتی بهبود بخشد

بالا بردن سهم بازار برای محصولات یا خدمات کنونی از مجرای افزایش تلاش هایی که در زمینه بازاریابی انجام می شود

مثال: افزایش تعداد فروشندگان، افزایش هزینه های تبلیغاتی، ترویج گسترده برای افزایش فروش، تقویت روابط عمومی و تبلیغات.

عرضه محصولات و خدمات کنونی به مناطق جغرافیایی جدید.

بالا بردن فروش از طریق بهبود بخشیدن به محصولات و خدمات کنونی یا عرضه نوع جدید آن محصولات و خدمات.

متنوع ساختن فعالیت ها و ایجاد واحد های کسب و کار جدید

محصولات و خدماتی جدید ولی مرتبط بر محصولات و خدمات خود بیفزاید.

محصولات و خدماتی جدید ولی بی ربط، بر محصولات و خدمات خود می افزاید و به مشتریان کنونی خود عرضه می کند.

مثال: شرکت پپسی وارد بازار بطری آب شده

محصولات و خدماتی جدید ولی بی ربط، بر محصولات و خدمات اصلی خود به بازار عرضه می کند.

کم کردن نقاط ضعف داخلی و پرهیز از تهدیدات ناشی از محیط خارجی است.

دو یا چند شرکت، یک شرکت تضامنی موقت تشکیل می دهند و از فرصت پیش آمده بهره برداری می نمایند.

با گروه بندی جدید در دارایی ها و هزینه ها سیر نزولی فروش و سود را معکوس نماید. هدف از این استراتژی این است که سازمان در زمینه تخصصی وضع خود را مستحکم نماید. مثال: فروش زمین های شرکت، کاهش کارکنان، تعطیلی واحد های کسب و کار قدیمی و منسوخ

فروش یک واحد مستقل یا بخشی از سازمان. اغلب، شرکت بخشی از واحد های خود را می فروشد تا برای سرمایه گذاری خاص یا خرید شرکت های دیگر تامین سرمایه نماید.

فروش تمام دارایی ها به ارزش واقعی را انحلال شرکت می نامند.

دو یا چند استراتژی را به صورت همزمان در هم ترکیب نمایند. بعلت منابع محدود احتمال موفقیت

در این نوع استراتژی کم است.

استراتژی ها کسب و کار می تواند رقابتی (مبارزه با تمام رقبا برای کسب مزیت) باشد و نشان دهد که یک شرکت چه طور باید در یک صنعت خاص رقابت کند.

توانایی یک شرکت یا واحد تجاری در طراحی، تولید و بازاریابی یک محصول، با هزینه کمتر یا کاراتر از رقبایش.

- تمایز محصولات و خدمات

توانایی ارایه ارزشی منحصر به فرد و برتر به خریدار از حیث کیفیت، ویژگی های خاص یا خدمات پس از فروش

جلسه دفاع با موضوع تاثیر استراتژی تجاری بر رابطه بین محافظه کاری و عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران برگزار شد

به گزارش روابط عمومی موسسه آموزش عالی طلوع مهر جلسه دفاع از پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد رشته حسابداری با موضوع تاثیر استراتژی تجاری بر رابطه بین محافظه کاری و عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران توسط دانشجوی مقطع ارشد رشته حسابداری سرکار خانم نرگس عبدی برگزار شد؛ در این جلسه جناب آقای دکترمحمد جواد زارع بهنمیری به عنوان استاد راهنما حضور داشتند؛ در ادامه چکیده پایان نامه را بررسی می‌کنیم:

استراتژی یک سازمان، دربرگیرنده فعالیت‌هایی است که در صورت انجام صحیح، می‌تواند منجر به دستیابی کارآمد، به اهداف بلندمدت سازمان شود و نیز گزارشگری مالی محافظه‌کارانه، یک ساز وکار قراردادی مؤثر است که توانایی مدیران را برای دستکاری عملکرد مالی کاهش می‌دهد. این مطالعه با هدف تاثیر استراتژی تجاری بر رابطه بین محافظه کاری و عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران انجام گرفت. بدین منظور، داده‌ها و اطلاعات این شرکت‌ها از وب سایت کدال و سایر مؤسسات مالی مربوطه طی سال‌های 8139-0139 برای 107 شرکت جمع آوری شده و مدل تحقیق به روش مقطعی با لحاظ کردن سال و صنعت برآورد شده است.

نتایج برآورد مدل اول نشان داد که بین محافظه کاری و عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران تاثیر معنادار دارد و ضریب متغیر محافظه کاری 0.253- بود و احتمال آماره تی این متغیر نشان می‌دهد در سطح احتمال 5 درصد این متغیر منفی و معنادار می‌باشد. همچنین در مدل دوم، ضریب متغیر اثر متقابل استراتژی با شرکتهای تهاجمی در سطح احتمال 5 درصد معنادار نمی‌باشد و ضریب متغیر اثر متقابل استراتژی با شرکتهای تدافعی در سطح احتمال 5 درصد معنادار نمی‌باشد. بر این اساس فرضیه " استراتژی تدافعی و تهاجمی تجاری بر رابطه ی بین محافظه کاری و عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران تاثیر معنادار ندارد .

کلیدواژه ها: استراتژی تجاری ،محافظه کاری، عملکرد، بورس تهران

استراتژي معاملاتي در بازار فارکس

قبل از سرمايه گذاري يا معامله در بازار فارکس ، تهيه يک استراتژي يا برنامه مشخص که با اهداف و سبک شما سازگار باشد ، مهم است.

هدف نهايي کسب درآمد (کسب سود) است ، اما روشهاي مختلفي براي دستيابي به آن وجود دارد.

در اين پست آموزش فارکس از سلسله جلسات آموزش فارکس متوسطه به اين موضوع بسيار مهم خواهيم پرداخت.

در مقدمه اين پست براي درک بهتر اهميت تعيين هدف و سبک معاملاتي و سپس تهيه و آماده سازي يک استراتژي معاملاتي در بازار فارکس به يک مثال ورزشي روي آورده ايم

چرا که بسياري از جنبه هاي تجارت و معامله گري در بازار فارکس ،با بسياري از جنبه هاي ورزشي تشابه خوبي ارائه مي دهند.

يک تيم فوتبال براي دستيابي به گل که يک هدف است از سبک بازي متفاوتي استفاده ميکنند و در نهايت با استفاده از يک استراتژي از پيش تمرين شده پيش خواهند رفت.

تيم هايي که مي خواهند غالباً به گل برسند و سريع گل بزنند ، به احتمال زياد سبک تهاجمي را دنبال مي کنند که در جهت پاس دادن باشد.

تيم ها معمولاً قبل از اينکه برنامه بازي را مشخص ميکنند و از هدف و سبک خود آگاه هستند.

سرمايه گذاران و بازرگانان نيز مي توانند با در نظر گرفتن اهداف و سبک خود هنگام تدوين استراتژي از اين مزيت بهره مند شوند.

آيا هدف شما که به سود رسيدن است يک هدف کوتاه مدت است ؟

آيا هدف شما که کسب سود است يک هدف محافظه کارانه است؟

آيا براي رسيدن به هدف خودتان از سبک خاصي پيروي ميکنيد؟

آيا سبک شما محدوديتي در استراتژي مورد استفاده شما ايجاد ميکند؟

و بسياري سوالات ديگر که تلاش ميکنيم تا پايان اين پست پاسخ مستقيم يا غير مستقيمي براي آنها ارائه کنيم پس لطفا تا پايان اين پست همراه ما باشيد.

انتخاب بهترين سبک معاملاتي در بازار فارکس

پس از مشخص شدن اهداف شما ، نوبت به توسعه يا انتخاب سبکي مي رسد که با دستيابي به آن اهداف سازگار باشد.

بازده مورد انتظار و ريسک مورد نظر بر سبک تجارت يا سرمايه گذاري شما تأثير مي گذارد.

اگر هدف شما درآمد و امنيت است استراتژی محافظه کارانه بلند مدت ، خريد يا فروش در سطح شديد (خريد بيش از حد / فروش بيش از حد) سبکي به شدت زيان آور است.

اگر اهداف شما متمرکز بر سود سريع ، بازده بالا و ريسک بالا است ، استراتژي هاي مورد استفاده در تايم فريم پايين و معامله کوتاه مدت ممکن است سبک شما باشد.

سبک ها از معامله گران که به دنبال سود سرانه سه ماهه تا 15 درصد هستند تا سرمايه گذاراني که مي خواهند از روندهاي اقتصاد کلان درازمدت استفاده کنند ، متغير است.

در اين ميان ، مجموعه کاملي از ترکيبات احتمالي شامل معامله گران نوسان ، معامله گران موقعيت ، سرمايه گذاران رشد کلي بازار ، سرمايه گذاران با ارزش و مخالفان وجود دارد.

معامله گران نوسان گير ممکن است به دنبال معاملات 1-5 روزه ، معامله گران براي معاملات 1-8 هفته و سرمايه گذاران به دنبال سود بلند مدت براي معاملات 1-2 ساله باشند.

سبک شما نه تنها به اهداف ، بلکه همچنين به ميزان تعهد شما بستگي خواهد داشت.

معامله گران روزانه احتمالاً يک سبک تهاجمي را با سطح فعاليت بالا دنبال مي کنند.

اهداف بايد معاملات سريع ، سود اندک و سطوح توقف ضرر بسيار محدود باشد.

از نمودارهاي داخل روز براي يافتن نقطه به موقع ورود و خروج استفاده مي شود.

سطح بالايي از تعهد و پايبندي به روش معاملاتي ، تمرکز و انرژي فراواني در اين سبک لازم است.

از طرف ديگر ، معامله گران ميان مدت احتمالاً از نمودارهاي پايان روز استفاده مي کنند و حرکت قيمت 1-8 هفته را دنبال مي کنند.

اين هدف بر حرکات کوتاه تا متوسط ??قيمت متمرکز خواهد شد

و سطح تعهد ، اگرچه هنوز هم قابل توجه است ، کمتر از سبک معاملاتي روزانه معامله گر خواهد بود.

اطمينان حاصل کنيد که سطح تعهد شما با سبک تجارت خود متناسب است.

هرچه تجارت بيشتر باشد ، ميزان تعهد استراتژی محافظه کارانه بلند مدت و پايبندي به حضور در پاي چارت و تعهد به اصول و قوانين استراتژي معاملاتي شما بالاتر است.

تعيين استراتژي معاملاتي در بازار فارکس

پس از تعيين اهداف و اتخاذ سبک ترجيحي ، نوبت به تدوين استراتژي مي رسد.

اين استراتژي براساس تنظيمات بازده / ريسک ، سبک تجارت / سرمايه گذاري و سطح تعهد شما است.

از آنجا که استراتژي هاي تجاري و سرمايه گذاري بالقوه زيادي وجود دارد ، من مي خواهم به عنوان يک استراتژي فرضي تمرکز کنم.

بياييد در قالب يک مثال با هم بر اساس مواردي که گفته شده تا اينجا يک پلن معاملاتي ايجاد کنيم.

هدف

اولاً ، هدف بازده سالانه 50-70? است. اين کاملاً بالا است و به تناسب ميزان بالايي از خطر را شامل مي شود.

به دليل خطر مرتبط ، من فقط درصد کمي (5-10?) از سرمايه خود را به اين استراتژي اختصاص مي دهم.

بخش باقيمانده را در استراتژي هاي امن تر بکار خواهم برد.

سبک معاملاتي

اگرچه من دوست دارم در طول روز بازار را دنبال کنم ، اما نمي توانم تعهد خود را در معاملات روزانه و استفاده از نمودارهاي روزانه بدهم.

من يک سبک معاملاتي هفتگي را دنبال مي کنم و به دنبال تغييرات قيمت 1-8 هفته بر اساس نمودارهاي پايان روز هستم.

شاخص ها با عملکرد قيمت (کندل هاي شمعي) و الگوهاي نمودار که بيشترين تأثير را دارند به سه دسته محدود مي شوند.

بخشي از اين سبک شامل يک طرح دقيق مديريت پول است که بلافاصله پس از آغاز تجارت ، ضرر را با تحميل ضرر و زيان محدود مي کند.

درواقع ما براي جلوگيري از ضرر و زيان از يک قيمت يا يک منطقه بعنوان منطقه يا قيمت خروج از معامله استفاده خواهيم کرد .

قبل از آغاز تجارت بايد يک استراتژي خروج وجود داشته باشد.

اگر تجارت برنده شود ، استراتژي خروج براي قفل کردن يا همان سيو سود بازنگري مي شود.

حداکثر مجاز در هر معامله 5? از کل سرمايه تجاري من خواهد بود.

اگر کل سرمايه من 300000 دلار باشد ، پس ممکن است 21،000 (7?) به نمونه کارهاي تجاري اختصاص دهم.

از اين 21000 ، حداکثر مجاز در هر معامله 1050 (21000 * 5?) خواهد بود.

استراتژي معاملاتي در بازار فارکس

استراتژي معاملات اين است که سهام بلند مدت را نزديک به سطح حمايت و سهام کوتاه را نزديک سطح مقاومت معامله کنيم.

براي حفظ احتياط ، من فقط به دنبال موقعيت هاي يلند مدت در سهام يا چارت جفت ارزي

با روند هفتگي (بلند مدت) صعودي و موقعيت هاي کوتاه در سهام با روند هفتگي (بلند مدت) خواهم بود.

علاوه بر اين ، من به دنبال نمودار هايي خواهم بود که شروع به نشان دادن واگرايي مثبت (يا منفي)

در شاخص هاي اصلي حرکت و همچنين نشانه هايي از انباشت (يا توزيع) را به همراه داشته باشند.

انديکاتور هاي من شامل دو شاخص حرکت (PPO و Slow Stochastic Oscillator) و يک نشانگر حجم (خط تجمع / توزيع) است.

حتي اگر PPO و نوسانگر تصادفي آهسته نوسانگرهاي حرکت باشند ،

يکي به سمت جهت بازار حرکت مي کند (PPO) و ديگري به سمت شناسايي سطح خريد بيش از حد و فروش بيش از حد (نوسانگر تصادفي آهسته) است.

به عنوان محرک يا نشانه ، از الگوهاي کليدي شمعي که نشان دهنده ، تغيير قيمت و شکاف ها براي ورود به يک معامله هستند استفاده مي کنم.

اين فقط يک استراتژي فرضي است که اهداف را با سبک و تعهد ترکيب مي کند.

برخي از افراد پلن هاي معاملاتي مختلفي دارند که نشان دهنده اهداف ، سبک ها و استراتژي هاي مختلف است.

اگرچه اين امر مي تواند گيج کننده و کاملاً زمان بر باشد ، اما داشتن سبکهاي معاملاتي جداگانه تضمين مي کنند

که فعاليت هاي سرمايه گذاري استراتژي متفاوتي از فعاليت هاي تجاري را دنبال مي کنند.

به عنوان مثال ، ممکن است شما يک استراتژي تهاجمي (پرخطر) را براي تجارت با بخش کوچکي از سرمايه خود داشته باشيد

و يک استراتژي نسبتاً محافظه کارانه (حفظ سرمايه) را براي سرمايه گذاري در بخش عمده دارايي خود دنبال کنيد.

اگر درصد کمي (5-10 ~) براي معامله در سبک پر خطر در نظر گرفته شود و بخش عمده (90-95 ~)

براي سرمايه گذاري در سبک محافظه کارانه در نظر گرفته شود ، نوسان سهام بايد کمتر باشد و فشارهاي رواني کمتر.

دقت داشته باشيد که اگر شما بيش از 5 تا نهايت 10 درصد سرمايه خود را براي استفاده

در استراتژي يا پلن معاملاتي با ريسک بالا که به آن سبک معاملاتي تهاجمي ميگوييم اختصاص دهيد.

در صورتي که در اين بخش بيش از 50 تا 60 درصد سرمايه در نظر گرفته شده را در خطر ببينيد

يقينا تاثير رواني و بار روانشناسي آن بر روي معاملات محافظه کارانه شما نيز اثر منفي خواهد داشت.

پس فارغ از اينکه چه ميزان سرمايه را در اختيار داريد و جداي از اينکه از چه استراتژي معاملاتي در بازار فارکس استفاده ميکنيد

هميشه دقت داشته باشيد که در استراتژي و سبک هاي معاملاتي پر خطر با ريسک بالا از مجموع سرمايه خود نهايتا 5 تا 10 درصد را به اين سبک اختصاص دهيد.

اگر مايل هستيد تا آموزش فارکس را بصورت رايگان ببينيد ميتوانيد از سايت تجارت فارکس استفاده کنيد.

بهترين و قويترين آموزش فارکس را در سايت تجارت فارکس براي شما قرار داده ايم و به سادگي به آن دسترسي خواهيد داشت.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.