نرخ بازده سرمایه گذاری = هزینه های انجام شده / (هزینه های انجام شده – درآمد کسب شده) سود خالص
نسبت P/E چیست و چه کاربردی در بورس دارد؟
آشنایی با اصطلاحات بازار بورس و نحوه محاسبه آنها در تصمیمگیری برای خرید هر سهم و چگونگی سرمایه گذاری کمک زیادی به ما خواهد کرد و به هر حال شناخت این اصطلاحات به ما کمک میکند نسبت به بازاری که در آن سرمایه گذاری میکنیم شناخت بهتری داشته باشیم.
نسبت P/E چیست؟
علاقهمندان بازار بورس به احتمال قوی بارها نام نسبت p/e را شنیدهاند. p حرف اول کلمه price به معنی «قیمت» و e حرف اول کلمه earning per share به معنی «سود» است. نسبت p/e سهم خلاصه شده عبارت تقسیم قیمت بر سود است، که در اصطلاح به آن نسبت قیمت به درآمد هم میگویند. برای محاسبه p/e سهم، قیمت فعلی سهم را بر درآمد هر سهم تقسیم میکنیم.
به عنوان مثال فرض کنید؛ شرکتی در حال حاضر 1000 تومان قیمت دارد و سودی که برای سال جاری پیشبینی کرده است برابر با 100 تومان است. برای محاسبه p/e این شرکت، قیمت روز آن را بر سودی که دارد تقسیم میکنیم:
حال این سؤال مطرح میشود که چرا محاسبه نسبت p/e سهام تا این اندازه مهم است؟ تا جاییکه یکی از فاکتورهای اساسی انتخاب یک سهم محسوب میشود و همواره در بین سرمایهگذاران کاربرد دارد. شاید به عقیده عدهای از سرمایهگذاران که از این نسبت به درستی استفاده نمیکنند، نسبت p/e چندان مفید نباشد، اما در جایی که بحث ارزشگذاری سهام مطرح میشود، بالا یا پایین بودن p/e سهام میتواند یکی از معیارهای مهم باشد.
محاسبه p/e ساده است، اما تفسیر آن به سادگی محاسبهاش نیست. به همین منظور در ابتدا مفهوم این نسبت را شرح میدهیم و با کاربرد آن بیشتر آشنا میشویم.
نسبت P/E چه کاربردی دارد؟
محاسبه عدد p/e غالباً به دو منظور صورت میگیرد. در یک نگاه ساده، با محاسبه عدد p/e سهم، در اصل میخواهیم به این مطلب دست پیدا کنیم، که چند سال طول میکشد تا سرمایه ما برگردد. به عنوان مثال؛ اگر عدد p/e سود بانکی برابر با 10 باشد، به این معنی است که ده سال زمان میبرد که به همان میزان پولی که برای خرید سهم گذاشتهایم، سود کنیم.
در بازده واقعی چگونه محاسبه می شود؟ تعبیر دوم و مهمتر، این نسبت به ما میگوید قیمت یک سهام چند برابر بیشتر از سود سالیانه آن است. هر سرمایهگذاری به امید بازدهی سرمایه خود معامله میکند و قبل از سرمایهگذاری حساب و کتاب میزان سود سرمایه خود را به دست میآورد. در واقع با محاسبه این نسبت سرمایهگذار انتظارات خود از بازدهی سهام را برای خود مشخص میکند اینکه برای یک ریال سهامی که خریداری کرده است قرار است در آینده چند درصد بازدهی دریافت کند.
به تعبیر سادهتر نسبت p/e به سرمایهگذار میگوید که، یک سهام چند درصد سوددهی دارد. نسبت p/e سهام تنها ابزار برای ارزشگذاری سهم نیست بلکه یکی از ابزارهایی است که برای ارزش مورد استفاده قرار میگیرد. روشهای دیگری برای ارزشگذاری سهام وجود دارد.
برای فهم بهتر، در مثالی که در بالا ذکر شد فرض بر این گرفتیم که اگر p/e سود بانکی برابر با 10 باشد. به این معنی است که شما حاضرشدهاید به ازای هر ۱ ریال سودی که از بانک دریافت میکنید 10 ریال پرداخت بکنید و یا در تفسیر دیگر، همانطور که گفته شد، اگر p/e برابر 10 است به این معنی است که 10 سال زمان میبرد تا سرمایه شما از طریق سودی که دریافت میکنید، برگردد.
انواع P/E
p/e دنبالهدار: این نوع p/e همان است که در مثال ابتدای مطلب برای شما توضیح دادیم و نحوه محاسبه آن از تقسیم قیمت روز سهم بر سود (eps) به دست میآید. گفتیم که این نسبت نشان میدهد که سرمایهگذاران حاضر هستند بایت هر ۱ ریال سود شرکت، چند ریال پرداخت کنند. پس هر چقدر قیمت سهام تغییر کند این نسبت به همان میزان تغییر خواهد کرد.
p/e برآوردی، تحلیلی یا پیشتاز: این نسبت با در بازده واقعی چگونه محاسبه می شود؟ نظر گرفتن عواملی مانند نرخ رشد سود شرکت، نرخ بهره بانکی، تورم و …. و با استفاده از روشهای خاص محاسبه میشود وهمانی است که برای ارزشگذاری مورد استفاده قرارمی گیرد. برای محاسبه ارزش شرکت نیز از این روش استفاده میشود به این صورت که بعد از محاسبه آن، نسبت را در سود (eps) برآوردی سال آینده شرکت ضرب میکنیم و ارزش شرکت را نیز به دست میآوریم. محاسبه سود شرکت توسط تحلیلی که خود انجام میدهیم به نوعی، کاملترین نوع ارزشگذاری بر مبنای p/e خواهد بود.
میتوان گفت تفاوت بین p/e دنبالهدار و p/e تحلیلی این است که p/e دنبالهدار آن چیزی است که در حال حاضر برای یک سهم وجود دارد. درحالیکه p/e تحلیلی یا پیشتاز آن p/e است که انتظار میرود در آینده سهم به آن برسد. به عنوان مثال p/e سهمی در بازار 4 باشد و ما با محاسبه p/e تحلیلی عدد 5 را به دست بیاوریم، در واقع انتظار داریم در آینده p/e سهم به عدد 5 برسد.
حال سؤال اینجاست که بالا و یا پایین بودن p/e یک سهام نشان دهنده چیست؟ آیا سهمی که p/e آن بالاست، ارزنده است و یا عکس این مطلب صادق است.
P/E بالا و P/E پایین نشان دهنده چه چیزی هستند؟
اگر مفهوم دو نوع p/e که در بالا به آن اشاره شد را درک کرده باشید، متوجه میشوید که برای چه p/e برای بعضی از سهمهای بازار بالا و برای برخی دیگر پایین است. زمانی که p/e شرکتی بالا باشد، یعنی بازار توقع دارد که سود آن شرکت در آینده رشد پیدا بکند و هرگاه p/e سهم شرکتی پایین باشد، نشاندهنده این است که بازار انتظار دارد در آینده سود آن شرکت کاهش پیدا کند.
نکته دیگر این که هر چه قیمت سهم بالاتر برود p/e نیز افزایش پیدا میکند و هر چه سهم قیمت آن نزولی شود p/e نیز کاهش مییابد.
در محاسبه ارزش سهم با روش محاسبه p/e، باید بدانید که هرگاه قیمت آن سهم در بازار بیشتر از قیمت محاسباتی شما باشد، یعنی آن سهم ارزنده نیست و هرگاه قیمت سهم در بازار کمتر از آن عدد باشد، به این معنی است که آن سهم ارزنده است و رشد خواهد کرد. البته این به شرطی است که شما نسبت p/e را به درستی محاسبه کرده باشید.
بالا یا پایین بودن نسبت p/e با در نظر گرفتن دو فاکتور زیر تشخیص داده میشود.
زمانی که یک شرکت نرخ رشد پایین داشته باشد، در حالی که هنوز یک p/e بسیار بالا دارد مشخص میشود که مشکل و اشتباهی وجود دارد. در واقع این احتمال وجود دارد که سهام بیش از ارزش خود قیمتگذاری شده باشد. در این شرایط لازم است نسبت p/e را بر اساس سود پیش بینی شده محاسبه کرد.
مقایسه p/e شرکتها زمانی مفید است که هر دو شرکت در یک صنعت فعال باشند. برای مقایسه p/e شرکتی که در صنعت سیمان فعال است با شرکتی که در گروه پتروشیمی قرار دارد اشتباه است. چون چشمانداز، سود و رشد در صنعتهای مختلف متفاوت است. حال اگر یکی از شرکتهای صنعت سیمان p/e حدود 20 داشته باشد و شرکتی دیگر خیلی بیشتر از 20 باشد یعنی یا حباب قیمتی وجود دارد و یا به دلیلی انتظارات بازار از این شرکت بالا رفته و به زودی قیمت آن کاهش پیدا میکند و یا اینکه سهام شرکت سودآوری خواهد داشت.
نکاتی درباره P/E در بورس
- در بالا اشاره کردیم که، بالا یا پایین بودن p/e یعنی بازار چه توقعی از سودآوری سهم دارد. اما توجه داشته باشید که در بسیاری از موارد بازار اشتباه میکند، شما نباید به انتظار بازار کفایت کنید. سعی کنید نحوه صحیح محاسبه p/e را یاد بگیرید وخودتان از آن استفاده کنید.
- همانطور که اشاره شد، محاسبه p/e سهام تنها یک ابزار برای ارزشگذاری شرکت است، بهتر است برای خرید سهام علاوه بر استفاده از این ابزار، از ابزارهای با نسبت کاربردی بیشتر نیز استفاد ه شود.
- برای شرکتهای زیان ده، محاسبه p/e کاربردی ندارد. زیرا وقتی سود یک شرکت منفی است در واقع، درآمدی ندارد و عملا تقسیم قیمت به درآمد منتفی است.
- نکته قابل ذکر دیگر این است که متوسط نسبت p/e کل بازار بورس نیز قابل محاسبه است. این نسبت در کشورهایی چون آمریکا که تورم پایینی دارند، بین ۱۵-۲۵ در نوسان است ولی در ایران به علت تورم بالا و وضعیت اقتصادی بیثبات، این نوسان بسیار پایین است و معمولاً بین ۱۰-۴ است. همچنین ممکن است نوسانات موجود p/e بین صنایع و حتی شرکتها نیز اختلاف زیادی داشته باشد.
- از آنجا که قیمت سهام منعکسکننده طرز فکر سرمایهگذاران نسبت به ارزش آن سهم است و به تعبیری رشد آینده سهام به رشد قیمت آن بستگی دارد. شرکتی که نسبت به آینده سهام خود خوشبین است سعی در آن دارد که سودآوری چشمگیری داشته باشد.
- اگر یک شرکت نسبت p/e بالاتر از بازار یا متوسط صنعت داشته باشد، به این معنی است که بازار انتظار بزرگی از این شرکت در طی ماهها و سالهای آینده دارد و برای سرمایهگذاری مناسب است.
- اگر یک شرکت p/e پایینی داشته باشد ممکن است به آن معنا باشد که بازار آینده شرکت را در حال رفتن به سمت مشکلات میبیند. به تعبیر دیگر دلیل افت p/e میتواند نشان دهنده این موضوع باشد که سود مورد انتظار به دست نیامده است و خرید سهم این شرکت مناسب نیست.
سخن آخر
یکی از اشتباهات متداول که سرمایهگذاران غیرحرفهای مرتکب آن میشوند این است که تنها به اتکای p/e سهم میخرند. هیچ تضمینی وجود ندارد که سهمی که هم اکنون p/e آن بالاست در آینده به سرعت پایین نیاید و از سوی دیگر، توجه داشته باشید که حتی اگر قیمت یک سهم زیر ارزش واقعی خود باشد، ممکن است ماهها و حتی سالها طول بکشد تا بازار بتواند ارزش آن را اصلاح کند. پس خرید سهام تنها با توجه به ابزار ساده p/e بسیار سادهانگارانه است.
سوالات رایج نسبت p به e
نسبت p به e یا (price to earning) به معنای نسبت قیمت بر درآمد است که در آن، قیمت هر سهم بر درآمد حاصل از آن تقسیم میشود. مثلا اگر قیمتی سهمی 200 تومان و eps اعلام شده توسط شرکت 20 درصد باشد. نسبت p به e برابر با 5 است (5=40/200)، که یعنی برای کسب هر 1 تومان سود، باید 5 تومان پرداخت شود. حال اگر در همین مثال eps اعلام شده 25 درصد باشد، نسبت نسبت p به e برابر با 4 میشود (4=50/200)، یعنی برای کسب هر 1 تومان سود، باید 4 تومان پرداخت شود. پس در هر دو حالت شما 1 تومان سود کسب کردهاید، اما در نسبت p به e پایین، مبلغ پرداختی شما کمتر بوده است. در نهایت میتوان گفت که نسبت p به e پایین، وعده سود بالاتری را میدهد.
www.bamdadgharn.ir - ارزیابی مالی و اقتصادی طرح ها با استفاده از نرم افزار کامفار COMFAR III Expert
از نرخ بهره Interest Rate جهت محاسبه سود سپرده و یا بهره وام Loan دریافتی از سیستم بانکی و یا هر منبع مالی تأمین کننده دیگر استفاده می شود. زمانی که شما سپرده گذار باشید این نرخ تحت عنوان نرخ سود سپرده گذاری می باشد و زمانی که شما وام گیرنده باشید تحت عنوان نرخ بهره وام خوانده می شود. صرفنظر از اینکه شما سپرده گذار و یا وام گیرنده باشید، معمولا هر دوی این نرخ ها را تحت عنوان نرخ بهره موثر می خوانیم. توضیحات ادامه برای سود بانکی متعلق به رقم سپرده گذاری شده در بانک ارائه می گردد که همین قاعده در خصوص نرخ بهره وام دریافتی که جهت تأمین پروژه های سرمایه گذاری استفاده می شود نیز قابل تعمیم می باشد.
بطور معمول نرخ بهره سپرده که از سوی بانک ها و یا موسسات مالی و اعتباری اعلام می گردد بصورت سالیانه می باشد. بدین ترتیب که تعیین نرخ بهره R درصد نشان از آن دارد که با سپرده گذاری A ریال در بانک سالیانه به اندازه R درصد به سپرده شما سود تعلق خواهد گرفت.
سود سالیانه سپرده = A × R
حال اگر در اعلام نرخ بهره بانکی عبارت دیگری نیز بدان اضافه شود که دوره پرداخت سود را تعیین کرده باشد، نحوه محاسبه سود سپرده متفاوت خواهد بود. بعنوان مثال چنین اعلام شود که نرخ بهره بانکی R درصد با پرداخت سود بصورت ماهیانه می باشد. در این حالت در محاسبه سود چنین عمل می شود که در انتهای ماه اول سود سپرده محاسبه و به اصل سپرده اضافه میشود و در واقع پس از گذشت یک ماه اصل سپرده به اندازه سود یک ماه افزایش می یابد. در ماه دوم سود اصل سپرده و سودی که از ماه اول بدان اضافه شده بود برای یک ماه دیگر بدان ها سود تعلق می گیرد و در انتهای ماه دوم اصل پول باضافه سود ماه اول باضافه سود ماه دوم را خواهیم داشت و بدین ترتیب تا انتهای سال عمل می شود.
در این حالت نرخ بهره سالیانه که R درصد اعلام شده است به جهت تعیین دوره بازپرداخت سود تحت تأثیر قرار گرفته و تغییر می نماید. نرخ بهره اعلام شده بعنوان نرخ بهره نرمال نامگذاری می شود اما نرخ واقعی که با درنظر گرفتن دوره زمانی بازپرداخت سود در محاسبات لحاظ می شود تحت عنوان نرخ بهره موثر Effective Rate خوانده می شود. به جهت محاسبه سود در بازه های زمانی کوتاه تر نرخ بهره موثر بیشتر از نرخ بهره نرمال خواهد بود و سپرده گذار سود بیشتری بدست می آورد. براین اساس هرچقدر که بازه زمانی پرداخت سود کوتاه تر باشد، نرخ بهره موثر بزرگ تر از نرخ بهره نرمال خواهد بود. در این حالت در محاسبه سود سپرده به جای نرخ بهره نرمال از نرخ بهره موثر استفاده می شود.
سود سالیانه سپرده = A × Re
فرمول محاسبه نرخ بهره موثر بدین صورت است:
Re= Effective Rate
m = Periods per year
محاسبه نرخ بهره موثر در نرم افزار اکسل Excel با فرمول زیر انجام می شود:
که متغیر های این فرمول nominal rate و npery است که متغیر دوم همان m در فرمول قبلی ( Periods per year ) بیانگر همان تعداد دوره در هر سال می باشد. در نرم افزار اکسل Excel فرمول محاسبه نرخ بهره نرمال نیز وجود دارد و زمانی استفاده می شود که نرخ بهره موثر وجود دارد و از آن می خواهیم نرخ بهره نرمال را محاسبه کنیم.
= NOMINAL (effect_rate, npery)
بعنوان مثال در جدول و نمودار مربوط بدان نرخ بهره موثر با لحاظ دوره های پرداخت متفاوت محاسبه شده است.
در این محاسبات npery نیز از فرمول زیر بدست آمده است:
همانگونه که در نمودار و محاسبات بالا مشاهده می کنید هرچقدر که دوره پرداخت بهره کوتاه تر باشد، نرخ بهره موثر بزرگ تری حاصل می شود. بطوری که اگر دوره پرداخت بهره روزانه باشد در اینصورت نرخ بهره موثر 22.13 درصد محاسبه می شود که نسبت به نرخ بهره نرمال 20.00% در حدود 2.13% افزایش خواهد داشت.
زمانی که هدف سپرده گذاری و گرفتن سود بانکی می باشد، محاسبه نرخ بهره برای دوره های کوتاه مدت مثلا روزانه و درواقع استفاده از نرخ بهره موثر به نفع سپرده گذار می باشد. بعنوان مثال اگر مبلغ سپرده گذاری در بانک رقم 100،000،000 تومان باشد درصورتی که سپرده گذاری بانرخ بهره 20% و دوره پرداخت یک ساله باشد، سود متعلق به آن در انتهای سال 20،000،000 تومان خواهد بود و اگر سپرده گذاری با نرخ بهره 20% روزشمار (دوره پرداخت روزانه) باشد، سود متعلق به آن در انتهای سال 22.130،00 تومان خواهد بود.
حال شرایطی را در نظر بگیرید که یک سرمایه گذار جهت اجرای پروژه ای از بانک وام دریافت نماید. طبق فرض دوره ساخت پروژه یک ساله است و وام در ابتدای سال از بانک دریافت می شود. در طول دوره ساخت سرمایه گذار باتوجه به آنکه به تولید محصول و سود دهی نرسیده لذا ملزم به پرداخت بهره وام نمی باشد و در واقع بهره وام در انتهای سال به اصل آن اضافه شده و بدهی سرمایه گذار به بانک شامل اصل و فرع وام دریافتی می باشد. حال اگر شرایط بازپرداخت وام بصورت مثلا ماهیانه توافق شده باشد، در طول دوره ساخت که سرمایه گذار بازپرداخت بهره وام ندارد، مطابق رویه ای که در بالا بدان اشاره شد جهت محاسبه کل بهره متعلقه در طول یک سال باید از نرخ بهره موثر ماهیانه استفاده شود. لذا اگر نرخ بهره نرمال وام دریافتی 20% باشد، محاسبه بهره در انتهای دوره احداث با نرخ بهره موثر 21.بازده واقعی چگونه محاسبه می شود؟ 94% خواهد بود. که در این حالت به نفع وام گیرنده نخواهد بود.
از جمله پارامترهایی که در دوره های آموزش کامفار COMFAR III Expert بامداد قرن دانش بدان پرداخته می شود نرخ بهره موثر می باشد که در محاسبه هزینه های تأمین مالی و اقساط وام های دریافتی برای پروژه ها مورد استفاده قرار می گیرد. در نرم افزار کامفار نرخ بهر موثر بصورت اتوماتیک با فرمول های تعبیه شده در آن محاسبه می شود و نیازی به برآورد آن بصورت جداگانه نمی باشد. اما در فرایند آموزش نحوه محاسبه بصورت دستی و همچنین با استفاده از نرم افزار اکسل آموزش داده خواهد شد.
Copy right © حقوق معنوی این مقالات برای بامداد قرن دانش محفوظ است و هرگونه کپی برداری و استفاده از این مطالب باذکر منبع بلامانع می باشد.
نسبت پی بر ای ( P/E ) چیست؟
آیا تا به حال در بورس جملاتی مثل P/E این سهم مناسبه، P/E این سهم پایینه و … به گوشتان رسیده است؟ نسبت P/E یا به اصطلاح price to earning از مهمترین و پرکاربرد ترین شاخص های ارزش سهام گذاری و بررسی سهام ها می باشد. این فرمول دو مورد از فاکتورهای بیان کننده یک سهام خوب را مستقیما بررسی می کند.
اگر چه که محاسبه این فرمول بسیار ساده است اما تفسیر آن کار بسیار دشواری است. اگر تمایل دارید در رابطه با نسبت P/E اطلاعاتی بدست بیاورید پس تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
در علم اقتصاد نسبت پی بر ای (P/E) چه مفهومی دارد؟
نسبت P/E نشان دهنده انتظارات سرمایه گذاران از بازدهی آینده است. منظور این است که یک سرمایه گذار به ازای دریافت 1 ریال بازدهی، چند ریال حاضر است که پرداخت کند. برای درک بهتر این موضوع مثالی را برای شما آورده ایم. فرض می کنیم که شما مبلغ 2 میلیون تومان به عنوان سرمایه در بانک می گذارید.
این یعنی شما به ازای هر 2 میلیون چیزی حدود 400 هزار تومان سالانه به عنوان 40 درصد از سود را دریافت می کنید. حال برای این که نسبت P/E رو بفهمید باید مبلغی را که سرمایه گذاری می کنید را بر سودی که به دست می آورید تقسیم کنید.
یعنی 50= 40000/2000000
پس P/E سود بانکی شما برابر 50 است. به این معنی که شما می خواهید به ازای هر 2 ریال سودی که بانک به شما می دهد 50 ریال پرداخت کنید. برخی دیگر از افراد این را اینگونه تفسیر می کنند که اگر حاصل این تقسیم برابر 50 شده یعنی 50 سال زمان طول می کشد تا از طریق بازدهی های به دست آمده سرمایه شما بازگردد.
مفهوم P/E در بورس
- در بورس هم می توان برای هر یک از شرکت ها نسبت p/e را بیان کرد. مثلا اگر قیمت یک سهم 2000 ریال باشد و سود آن 250 ریال باشد نسبت p/e برابر 8 بازده واقعی چگونه محاسبه می شود؟ می شود. این نسبت برای افرادی که می خواهند در بورس سرمایه گذاری کنند بسیار اهمیت دارد.
- از تأثیر گذارترین عوامل در نسبت پی بر ای یک شرکت eps یا سود آن است. یکی از مشکلاتی که نسبت پی بر ای ممکن است برای ما در بورس به وجود بیاورد این است که هر یک از شرکت ها ممکن است سود خود را از روش های متفاوتی که در حسابداری وجود دارد محاسبه کنند و این سود تحت تأثیر قرار بگیرد و نسبت به ارزش واقعی خود کمتر یا بیشتر باشد. پس حتما به این نکته توجه کنید.
- بالا یا پایین بودن نسبت پی بر ای همیشه به معنی گران بودن یا نبودن آن سهم نیست. بلکه این بالا و پایین بودن در واقع توقعی است که بازار در آینده از شرکت دارد و خب همیشه هم این طور نیست که بازار درست پیش بینی کند و گاهی بازار ممکن است اشتباه کند. ممکن است بازار پی بر ای سهامی را برای آینده خوب پیش بینی کند اما در آینده این سهام دچار افت شود و بالعکس.
- یکی از مهمترین و با ارزش ترین روش ها برای ارزش گذاری سهام هر یک از شرکت ها نسبت p/e است. اما این روش به تنهایی کافی نیست. زمانی که می خواهید یک سهام را خریداری کنید علاوه بر این که باید نسبت پی بر ای را بدانید باید از ابزارهای بیشتری در این زمینه استفاده کنید.
- برای آن دسته از شرکت هایی که سودی ندارند، محاسبه کردن نسبت پی بر ای بی فایده است. چرا که این فرمول از تقسیم قیمت بر درآمد به دست می آید وقتی هم که شرکتی سودی نداشته باشد این نسبت منفی می شود و این اصلا درست نیست. برای این چنین شرکت هایی از روش های دیگری استفاده می کنند.
چگونه می توان نسبت P/E را درک کرد؟
نسبت قیمت به درآمد یا نسبت پی بر ای به شما کمک می کند قیمت سهام شرکت را با درآمدی که شرکت تولید می کند مقایسه کنید. این مقایسه به شما کمک می کند بفهمید در بازار ارزش سهام هر یک از این شرکت ها چقدر است. نسبت P/E ابزار کلیدی برای کمک به شما در مقایسه ارزیابی تک تک سهام یا کل شاخص های مانند S&P 500 است.
چند نوع راهکار برای حل نسبت P/E وجود دارد؟
در حالی که ریاضیات موجود در نسبت پی بر ای ساده است، روش های مختلفی برای فاکتور گذاری قیمت یا درآمد مورد استفاده برای محاسبه وجود دارد. نسبت قیمت به درآمد معمولا با استفاده از قیمت فعلی محاسبه می شود، اگرچه می توان از یک قیمت متوسط در یک بازه زمانی مشخص استفاده کرد. با این حال، وقتی نوبت به بخش درآمد می رسد، سه روش متفاوت برای حل نسبت پی بر ای وجود دارد که هر یک از آنها چیزهای مختلفی در مورد سهام را به شما می گویند.
درآمد 12 ماهه عقب مانده (TTM)
یکی از راه های محاسبه نسبت P/E استفاده از درآمد شرکت در دوازده ماه گذشته است. فاکتورگیری در درآمد گذشته از مزایای استفاده از داده های واقعی گزارش شده برخوردار است و این روش به طور گسترده ای در ارزیابی شرکت ها مورد استفاده قرار می گیرد.
بسیاری از وب سایت های مالی مانند Google Finance و Yahoo از نسبت P/E درآمد دوازده ماهه عقب افتاده استفاده می کنند. همچنین برنامه های محبوب سرمایه گذاری مانند M1 Finance و Robinhood از درآمد TTM نیز استفاده می کنند. به عنوان مثال هر یک از این سایت ها اخیرا نسبت P/E اپل را حدود 33 گزارش کرده اند.
برآورد سود آینده یا درآمد به جلو
همچنین می توان نسبت قیمت به درآمد را با استفاده از برآورد سود آینده شرکت محاسبه کرد. در این روش از داده های گزارش شده استفاده نمی شود، اما این مزیت را دارد که از بهترین اطلاعات موجود در مورد نحوه عملکرد بازار از عملکرد شرکت در سال آینده استفاده کرد.
مورنینگ استار از این روش استفاده می کند، که آن را Consensus Forward PE می نامند. با استفاده از این روش، مورنینگ ستاره P/E را در حدود 28 محاسبه می کند.
نسبت P/E Shiller
روش سوم استفاده از متوسط درآمد در طی یک دوره زمانی است. مشهورترین نمونه این روش نسبت P/E شیلر است که به آن نسبت CAP / E نیز گفته می شود (نسبت درآمد تنظیم شده دوره ای).
شیلر P/E با تقسیم قیمت بر متوسط درآمد طی ده سال گذشته، تورمی را که در بازار ایجاد شده لست را محاسبه می کند. به طور گسترده ای برای اندازه گیری ارزیابی شاخص S&P 500 استفاده می شود.
نحوه استفاده از نسبت P/E
متداول ترین کاربرد نسبت پی بر ای اندازه گیری ارزش گذاری سهام یا شاخص است. هرچه نسبت بالاتر باشد، به معنی گرانتر بودن سهام نسبت به درآمد آن است و اما هرچه نسبت پایین تر باشد، قیمت سهام کمتر است.
به این ترتیب، سهام و صندوق های سرمایه گذاری سهام داری می توانند به عنوان سرمایه گذاری های رشد یا ارزشی طبقه بندی شوند. به عنوان مثال، یک سرمایه گذاری با نسبت قیمت به درآمد بالاتر از حد متوسط، ممکن است به عنوان یک سرمایه گذاری رشد طبقه بندی شود. آمازون در حال حاضر با پی بر ای که چیزی حدود 123 است، نمونه ای از یک شرکت رشد محسوب می شود.
یک سرمایه گذاری با نسبت P/E زیر حد متوسط به عنوان یک سرمایه گذاری ارزشی طبقه بندی می شود. سیتی گروپ با نسبت قیمت به درآمد زیر 9، یک شرکت ارزشی محسوب می شود.
انواع P/E
- P/Eدنباله دار: از ساده ترین نوع نسبت پی بر ای است. محاسبه آن به این صورت انجام می شود که قیمت روز سهام بر سود آن تقسیم می شود. این نسبت نشان دهنده این است که سرمایه گذاران حاضر هستند به ازای هر یک ریال سودی که دریافت می کنند، چند ریال پرداخت کنند. در این میان هرچه که سهام تغییر بکند این نسبت پی بر ای هم به همان نسبت تغییر می کند.
- P/Eبرآوردی: این نوع نسبت را تحلیلی یا پیشتاز می گویند. برای محاسبه کردن این نوع از پی بر ای باید از روش های خاصی استفاده کرد و عواملی مانند تورم، نرخ بهره بانکی، نرخ رشد سود و غیره را باید وارد محاسبات خود کرد. بعد از انجام محاسبات آن را در نسبت سود برآوردی برای سال آینده شرکت ضرب می کنیم و ارزش شرکت را بدست می آوریم. این روش کامل ترین روش در ارزش گذاری سود شرکت ها است.
تفاوت بین این دو نوع نسبت P/E چیست؟
از پی بر ای دنباله دار آن چیزی بدست می آید که در حال حاضر برای سهام وجود دارد ولی از پی بر ای تحلیلی آن چیزی بدست می آید که ما انتظار داریم به آن برسیم. اگر بخواهیم با مثالی تفاوت این دو را بیان کنیم بدین صورت است که مثلا اگر یک سهم در بازار p/e دنباله دار آن 7 باشد ولی p/e تحلیلی آن را ما 8 بدست آورده باشیم انتظار داریم که قیمت آن سهام رشد کند و به آن چه که ما انتظار آن را داشتیم برسد.
مزایای نسبت پی بر ای چیست؟
پی بر ای در واقع نظری را که بازار در رابطه با یک شرکت را دارد به شما انتقال می دهد و خب در این بین معمولا آن شرکت هایی که رو به رشد هستند هم نسبت پی بر ای بالایی دارند. بالا بودن این نسبت یک نوع خوش بینی و پایین بودن نوعی بد بینی است.
از دیگر مزایای نسبت پی بر ای می توان به این نکته پی برد که میزان ریسک هر سهم چقدر است. معمولا هر چه مقدار این نسبت بالاتر باشد میزان ریسک آن هم بالاتر است. زمانی هم که یک شرکت دوره رشد و شکوفایی خود را پشت سر بگذارد سود آنها تثبیت خواهد شد و نسبت P/E آن ها هم تعدیل می شود.
از نسبت P/E برای مقایسه چه مواردی میتوان استفاده کرد؟
از نسبت پی بر ای می توان برای مقایسه سهام شرکت ها استفاده کرد. زیرا قیمت سهام شرکت، به خودی خود چیزی در مورد ارزیابی کلی شرکت به شما نمی گوید و شما تنها با این نسبت می توانید شرکت ها را ارزیابی کنید. علاوه بر این، مقایسه قیمت سهام یک شرکت با قیمت سهام شرکت دیگر به سرمایه گذاری چیزی در مورد ارزش نسبی آنها به عنوان سرمایه گذاری نمی گوید.
نسبت P/E و بازده سهام آینده
در حالی که از نسبت پی بر ای به طور مکرر برای اندازه گیری ارزش شرکت استفاده می شود، توانایی آن در پیش بینی بازده در آینده مورد بحث است. نسبت P/E شاخص صوتی حرکت کوتاه مدت قیمت سهام یا شاخص نیست. برخی شواهد وجود دارد، مبنی بر وجود رابطه معکوس بین نسبت P/E S&P 500 و بازده آتی.
برخی از مطالعات نشان می دهد که اگر نسبت شیلر P/E بالاتر از حد متوسط باشد حاکی از کاهش بازده سهام در 10 سال بعدی است. یک مطالعه اخیر نشان داد که شیلر P/E پیش بینی کننده قابل اطمینان بازده بازار بین سال های 1995 و 2020 است. در مقابل، یک مطالعه اخیر پیشتاز نشان داد که شیلر پی بر ای و سایر معیارهای نسبت پی بر ای ارتباط کمی با بازده سهام آینده دارند یا هیچ ارتباطی ندارند.
نسبت P/E در مقابل سود
نسبت پی بر ای با عملکرد سود رابطه نزدیکی دارد. در مواردی که نسبت پی بر ای با تقسیم قیمت سهام به سود آن محاسبه می شود، بازده سود با تقسیم سود سهام بر قیمت فعلی سهام محاسبه می شود. این درآمد را به عنوان درصدی از قیمت سهام بیان می کند.
بازده سود اغلب با نرخ بهره فعلی اوراق قرضه مقایسه می شود. که با نام اختصاری BEER (نسبت بازده سود سهام اوراق قرضه) نشان داده می شود، این نسبت رابطه بین بازده اوراق قرضه و بازده سود را نشان می دهد. برخی مطالعات نشان می دهد که این شاخص یک شاخص قابل اعتماد در مورد حرکت قیمت سهام در کوتاه مدت است.
راهکارهای تشخیص بالا و یا پایین بودن نسبت پی بر ای
نرخ رشد سود شرکت
باید بدانید که در گذشته سرعت رشد شرکت چقدر بوده است و در آینده این سرعت ادامه خواهد یافت و یا افزایش خواهد یافت! فرض می کنیم که در گذشته شرکت رشد 5 درصدی داشته و هنوز هم نسبت پی بر ای آن بالا است. این نشان می دهد که یک مشکل وجود دارد و شما باید به دنبال حل این مشکل باشید. به طور مثال شاید سهام بیشتر از آنچه که ارزش دارد قیمت گذاری شده است. برای این که بتوانید نرخ رشد شرکت را درست پیش بینی کنید باید نسبت P/E را براساس EPS برنامه ریزی شده، محاسبه کنید.
شما زمانی می توانید شرکت ها را با بازده واقعی چگونه محاسبه می شود؟ هم مقایسه کنید که هر دوی آن ها در یک صنعت در حال فعالیت باشند. مسلما زمانی که شما پی بر ای یک شرکتی که در زمینه خودروسازی کار می کند را با شرکتی که در زمینه مواد غذایی فعالیت می کند را مورد مقایسه قرار دهید دچار اشتباه می شوید. چرا که هر یک از صنعت ها در سریع و کند بودن تغییرات و یا پایداری سود و غیره با یکدیگر متفاوت هستند.
بنابراین برای مقایسه لازم است همیشه آن شرکت های که در یک صنعت مشترک فعالیت می کنند و رشد سهام آنها تقریبا با یکدیگر برابر است را در نظر بگیریم.
مشکلاتی که از نسبت P/E به وجود می آید
نسبت پی بر ای می تواند به ما در تشخیص ارزش واقعی یک سهام کمک کند. اما در این بین مشکلاتی هم می تواند برای ما به وجود بیاورد. برخی از این مشکلات شامل موارد زیر است.
تفسیر های مختلفی که از P/E انجام می شود
زمانی که می گویند نسبت پی بر ای سهام یک شرکت پایین است در واقع این معنی را نمی دهد که سهام آن کمتر از ارزش واقعی است. شاید این معنی را داشته باشد که بازار، شرکت را در حال رفتن به سمت مشکلاتی در آینده می بیند. این پایین بودن نسبت پی بر ای می تواند دلایل خاصی داشته باشد. به عنوان مثال می تواند به دلیل برآورده نشدن سود مورد انتظار باشد.
تنها با دانستن نسبت P/E سهامی را نخرید
زمانی که می خواهید یک سرمایه گذاری را انجام دهید تنها دانستن این که P/E آن سهام بالا است یا برعکس کافی نیست. زمانی که می گویند پی بر ای یک سهام بسیار بالا است ممکن است این معنی را داشته باشد که قیمت سهام بیشتر از ارزش واقعی آن است و این بالا بودن هیچ تضمینی برای شما نیست که بعدا دچار افت نشود. همیشه این را به یاد داشته باشید که تحلیل کردن سهام امری بسیار پیچیده است و نسبت پی بر ای تنها فقط یک قطعه از پازل ارزش گذاری سهام شرکت ها است.
حسابداری
محاسبه کردن درآمدها بر اساس قوانین حسابداری انجام می شود و این قوانین ممکن است در هر کشوری متفاوت باشد و یا حتی در طول زمان تغییر کند. بنابراین محاسبه سود EPS بازده واقعی چگونه محاسبه می شود؟ می تواند بسته به دفتر داری و حسابداری های متفاوتی که وجود دارد، متفاوت هم ارائه شود. در نتیجه می توان گفت که مقایسه سودها گاهی می تواند مانند مقایسه کردن پرتغال و سیب با یکدیگر باشد.
زمانی که یک کشور دچار تورم شده است نسبت پی بر ای کاهش می یابد. زیرا بازارها سودهای ساختگی را نشان نمی دهند. چرا که در زمان تورم همه سهام و سودها ارزش واقعی خود را از دست می دهند و در این بین افراد سودجویی پیدا می شوند که بر روی سهام قیمتی خیلی بالاتر یا پایین تر از آنچه که ارزش خود سهام است می گذارند و باعث گمراهی شما می شوند. پس در نتیجه به این نکات در هنگام خرید سهام و سرمایه گذاری دقت کنید.
سهام با p/e بالا و یا سهام با p/e پایین کدام یک؟
زمانی که می خواهید سهام یک شرکت را خریداری کنید و وارد صفحه آن شرکت می شوید معمولا p/e هر یک از سهام ها نوشته شده است اما این که شما از این پی بر ای برای ارزیابی سهام استفاده کنید کار اشتباهی است. چرا که شرکت ها معمولا سود خود را بر اساس سود 12 ماه گذشته محاسبه می کنند و پی بر ای را با این سود حاصله بدست می آورند. این نمی تواند یک معیار خوب برای ارزیابی سهام آن شرکت باشد.
برای اینکه بتوانید نسبت p/e واقعی را بدست آورید باید سود تحلیلی سهام را بدست آورید و با تقسیم کردن قیمت روز سهام بر سود تحلیلی آن شرکت پی بر ای را بدست آورید و بعد از آن به تحلیل سهام برای سرمایه گذاری بپردازید. که آیا این سهام با پی بر ای بالا بهتر است یا سهامی با پی بر ای پایین.
در آخر
می دانیم که نسبت پی بر ای مهمترین فاکتور برای فهمیدن ارزش هر سهم است اما این به تنهایی کافی نیست، و نمی تواند در رابطه با ارزش سهام حرف آخر را بزند. اما در رابطه با مقایسه کردن شرکت هایی که در یک حوزه از صنعت فعالیت می کنند و همچنین در رابطه با کل روند تاریخی یک شرکت می تواند برای شما یک راه کار بسیار عالی باشد.
این نکته را هم همیشه به یاد داشته باشید که اگر نسبت P/E یک سهام بالا است به معنی این که همیشه می تواند بالا باشد نیست و شما باید قبل از سرمایه گذاری مواردی دیگری را هم به همراه این نسبت بررسی و تحلیل کنید.
از این رو توصیه ما این است که برای سرمایه گذاری و خرید سهام حتما با سرمایه گذارانی که در این کار جزو خبرگان سرمایه گذاری هستند صحبت و مشورت کنید.
نرخ بازده سرمایه گذاری (ROI) چیست؟
یکی از علاقه مندی های سرمایه گذاران این است که در کاری سرمایه گذاری کنند که کمترین مقدار هزینه و بیشترین مقدار سودآوری را داشته باشد. دانشمندان علم اقتصاد برای فهم این مسئله فرمولی را پیشنهاد کرده اند به نام «نرخ بازده سرمایه گذاری». نرخ بازده سرمایه گذاری (ROI) معیاری است که برای درک سودآوری یک سرمایه گذاری استفاده میشود. ROI میزان پرداختی شما برای یک سرمایه گذاری را با میزان درآمدی که برای ارزیابی کارایی آن به دست آوردهاید مقایسه میکند. بیایید نگاهی به نحوه استفاده از نرخ بازده سرمایه گذاری توسط سرمایه گذاران فردی و کسب و کارها بیندازیم.
فهرست مطالب
نرخ بازده سرمایه گذاری (ROI) چیست؟
نرخ بازده سرمایه گذاری یا همان RIO یعنی نسبت سود خالصی که سرمایه گذار از رهگذر پشتیبانی یک کسب و کار با هزینه ای که برای راه اندازی آن کسب و کار پرداخت میکند به دست میآورد. زمانی که برای یک سرمایه گذاری یا یک عمل تجاری پول میگذارید، ROI به شما کمک میکند تا متوجه شوید که سرمایه گذاری شما چقدر سود یا زیان داشته است.
بازده سرمایه گذاری نسبت سادهای است که سود (یا زیان) خالص سرمایه گذاری را بر هزینه آن تقسیم میکند. از آنجایی که به صورت درصد بیان میشود، میتوانید اثربخشی یا سودآوری گزینههای مختلف سرمایه گذاری را با هم مقایسه کنید. ROI ارتباط نزدیکی با معیارهایی مانند بازده دارایی ها (ROA) و بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) دارد.
فرمول محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری
اگر بخواهیم تعریف بالا را در قالب معادله ی ریاضی بیان کنیم، خواهیم گفت:
نرخ بازده سرمایه گذاری = هزینه های انجام شده / (هزینه های انجام شده – درآمد کسب شده) سود خالص
مثلاً اگر یک سرمایه گذار برای راه اندازی یک کارگاه کوچک کفّاشی 50 میلیون تومان هزینه کند و در پایان سال چیزی حدود 200 میلیون تومان کسب درآمد کند، نرخ بازده ی سرمایه گذاری او با فرمول بالا محاسبه می شود:
3 = 50000000 / (50000000 – 200000000)
خیلی از مؤسّسات یا کارگاه ها معمولاً نرخ بازده سرمایه گذاری را به صورت درصدی اعلام می کنند. یعنی در فرض بالا سرمایه گذار از تلاشش چیزی حدود 300 درصد سود کرده است.
کاربردهای نرخ بازده سرمایه
برای ROI می توان کاربردهای متعدّدی را ذکر کرد، از جمله:
1. ROI فرصت بسیار خوبی برای مقایسه ی کلان سود فراهم می آورد و کارآفرینان می توانند با مراجعه به این عدد و مقایسه بازده واقعی چگونه محاسبه می شود؟ ی نموداری آن در طول سال ها یا ماه ها، پیشرفت یا پسرفت تلاش اقتصادی خودشان را رصد نموده و با ارائه ی تحلیل های متناسب با اقدامات انجام شده، آینده ی بهتری برای خودشان رقم بزنند.
2. ROI این امکان را به کارآفرین می دهد که کسب و کار خود را با رقبای هم حرفه اش مقایسه کند و به تحلیل اختلاف عدد ها پرداخته و با فهم نقاط مثبت رقیب و یا نقاط ضعف خود، به توانمندسازی خود و مجموعه اش کمک کند.
3. ROI بستری برای پیش بینی های بازده واقعی چگونه محاسبه می شود؟ مرتبط با توسعه ی کسب و کار است. مثلاً اگر سرمایه گذار تصمیم بگیرد برای سال آینده ابزارآلات کارگاه کفّاشی خودش را ارتقاء دهد، در ازای دو برابر شدن سرعت کارگران و علی القاعده دو برابر شدن درآمد کسب شده، چیزی در حدود 200 میلیون تومان باید هزینه کند که این قاعده به او کمک می کند تا شتاب سود آوری خودش را کنترل کرده تا دچار ناهمگونی در نقدینگی نشود.
1 = 200000000 / (200000000 – 400000000)
در فرض مطرح شده با وجودی که درآمد فرد دوبرابر شده است، امّا نرخ بازده سرمایه گذاری اش دو واحد یا 200 درصد کاهش یافته و این مسئله مدیریت جدّی سرمایه گذار را می طلبد و او باید تلاش کند تا با مدیریت درست و تخصیص منابع به گونه ای عمل کند که از رقبایش عقب نیفتد.
4. ROI تحلیل قابل توجّهی از بورس را در اختیار ما قرار می دهد. فرض کنید فردی سهمی را به قیمت 5000 تومان تهیّه می کند و بعد از یکسال آن را به قیمت 13000تومان به فروش می رساند. در صورتی که مجمع عمومی برگزار گردد و برای هر سهم مذکور چیزی حدود 2000 تومان سود نقدی (در طول یک سال) تعلّق بگیرد، نرخ بازده سرمایه گذاری با فرمول زیر محاسبه خواهد شد:
نرخ بازده سرمایه گذاری بورس = هزینه ی خرید در ابتدای سال / (سود نقدی + (هزینه ی خرید در ابتدای سال – هزینه ی فروش در انتهای سال))
2 = 5000 / (2000 + (5000 – 13000)
5. ROI به سادگی قابلیّت تفسیر شدن دارد و حتّی یک دانش آموز ابتدایی به راحتی می تواند آن را بخواند و بفهمد و این به تنهایی می تواند یک عامل مهم و مفید محسوب شود.
مزایای ROI
- به طور کلی محاسبه ROI آسان است. ارقام کمی برای تکمیل محاسبه مورد نیاز است که همه آنها باید در صورتهای مالی یا ترازنامه موجود باشند.
- قابلیت تحلیل مقایسهای به دلیل استفاده گسترده و سهولت محاسبه آن. میتوان مقایسههای بیشتری را برای بازده سرمایه گذاری بین سازمانها انجام داد.
- اندازه گیری سودآوری. ROI به درآمد خالص برای سرمایه گذاری های انجام شده در یک واحد تجاری خاص مربوط میشود و معیار بهتری از سودآوری شرکت یا تیم ارائه میدهد.
معایب ROI
البتّه برای نرخ بازده سرمایه گذاری اشکالاتی هم بیان شده است که تقریباً برای همه ی آن ها می توان پاسخ قانع کننده ای ارائه نمود:
1. ROI پارامتری برای در نظر گرفتن زمان ندارد و در نتیجه اعداد محاسبه شده غیر واقعی هستند. برای حل مشکل مزبور کافی است حسابدار شرکت زمان را برای هر کدام از محاسباتش به یک اندازه در نظر بگیرد و این فرمول را برای بازه های زمانی ماهانه، سالانه و 5 ساله در نظر بگیرد.
2. ROI توانایی محاسبه ی نتایج کیفی را ندارد. در مثال بالا فرضاً شاید ابزار کار کارگران کفش فروشی تقویت شود؛ امّا آیا روحیه ی کارگران هم به همان اندازه عالی می شود یا خیر؟ این مسئله هم با محاسباتی قابل حل است. مثلاً کارگران به میزانی که از مزایا و تسهیلات کاری بیشتری برخوردار شوند؛ به همان میزان از روحیه ی بیشتری برخوردار خواهند شد.
حتّی می توان به صورت روزانه یا هفتگی یا در سایر بازه های زمانی نسبت به حال خوش کارگران تست روانشانسی گرفت و داده های حاصل از تست روانشانسی را که می توانند از سنخ کمّیّت ها باشند، مورد مطالعه و تدقیق قرار داد.
3. ROI کلّی گویی است و نمی تواند اطّلاعات دقیق و جزئی به ما بدهد. این سخن هم انتظاری بی جا از نرخ بازده سرمایه گذاری است. چون این نرخ ماهیتش کلی است و قرار است جهت گیری کلّی کسب و کار را به ما نشان بدهد؛ نه این که بیان جزئیّات را عهده دار شود و نباید چنین انتظاری را از نرخ بازده سرمایه گذاری داشت.
سخن آخر
البتّه در انتها بیان این نکته مهم به نظر می رسد که مثبت بودن ROI قبل از آن که در محیط خارج رخ دهد، ابتدا در وجود شخص سرمایه گذار و کارآفرین رخ می دهد و زمانی حقیقت کار با کیفیّت و بازده ارائه خواهد شد که کارآفرین و کارگرانش بتوانند به زیبایی خود را ارتقاء داده و از رهگذر ارتقاء خود به کارشان ارتقاء بخشند. برای ارتقاء خود نیز مهارت آموزی تنها بخشی از ماجرا است.
آن چه که به اندازه ی مهارت آموزی و بلکه در مواقعی بیشتر از آن اهمّیّت دارد، باور ها و احساسات عالی است که یک کارآفرین نسبت به خود، حرفه و کارآفرینانش دارد. روحیه و باوری که با توکّل بر خدا روز به روز بارور تر شده و حقیقت ROI را محقق خواهد ساخت و دنیای کسب و کار و تجارت را شیرین خواهد نمود. به امید ساخت فردایی بهتر برای ایران اسلامی مان.
ارزش فعلی، ارزش خالص فعلی و نرخ بازده داخلی را بشناسیم
ارزش فعلی، ارزش خالص فعلی و نرخ بازده داخلی اصطلاحات و مواردی هستن که معمولا در بررسی طرح ها و سرمایه گذاری و اقتصاد مهندسی بکار می روند. وقتی می خواهیم سرمایه گذاری کنیم، میزان سرمایه گذاری و درآمدهایی که قرار است از محل این سرمایه گذاری در سالهای آینده کسب کنیم را محاسبه می کنیم ولی چگونه نتیجه بگیریم که آیا در این پروژه یا طرح سرمایه گذاری کنیم یا خیر؟
تصور کنيد سازمان تان قصد دارد دستگاهي به ارزش ۴۵۰ ميليون تومان بخرد. انتظار مي رود اين دستگاه تا پنج سال، بازدهي اي معادل ۱۰۰ ميليون تومان در هر سال داشته باشد، اما هيأت مديره تان تصميم مي گيرد اين کار را انجام ندهد. اين سرمايه گذاري کاملا بدون ريسک است، پول موجود است و کسب وکار هم سودي معادل ۱۰ ميليون تومان در سال را تضمين مي کند. پس چرا آنها تصميم گرفتند سرمايه گذاري نکنند؟
در نگاه اول، تصميمات سرمايه گذاري شبيه اينها، بيش از حد ساده به نظر مي رسند. سرمايه گذاري کن و بعد هم سود فراواني دريافت کن. اما ارزش پول به دست آمده در آينده، (به خاطر نرخ تورم و بهره) کمتر از ارزش پول کنوني است. بنابراين، اين امکان هست که وقتي ارزش پول امروز را با آينده مقايسه کنيد، درآمد ناشي از سرمايه گذاري، واقعا کمتر از سرمايه گذاري اوليه ارزش داشته باشد.
حتما فرصت هاي سرمايه گذاري ديگري هم براي بررسي وجود دارند. آيا سرمايه گذاري در جاي ديگر، درآمد بهتري به همراه خواهد داشت؟ اصلا از کجا بدانيم کجا بايد سرمايه گذاري کنيم؟ قبل از سرمايه گذاري چه فاکتورهايي را بايد بررسي کنيم؟
در اين مقاله، به سه رويکرد مهم مورد استفاده در تصميمات سرمايه گذاري نگاهي مي اندازيم:
- ارزش فعلي (PV)؛
- ارزش فعلي خالص (NPV)؛
- نرخ بازده داخلي (IRR).
اين رويکردها، پايه هاي تصميمات سرمايه گذاري هستند. با يادگيري آنها، مي توانيد دليل تصميمات خاص سرمايه گذاري در سازمان تان را بهتر درک کنيد؛ با اطمينان بيشتري در تصميمات مالي شرکت کنيد و البته تصميم هاي درست تري هم بگيريد!
اگر احساس کرديد برخي از فرمول هاي اين مقاله پيچيده هستند، نگران نباشيد. آنها را به عنوان مرجع آورده ايم، شما براي درک اصول اساسي PV و NPV و IRR مجبور نيستيد آنها را ياد بگيريد.
ارزش فعلي (PV)
ارزش فعلي (PV) ارزش کنوني ميزان پولي است که در آينده دريافت مي کنيد. مي توانيد از آن براي پيش بيني اين استفاده کنيد که درآمدهاي آينده از يک سرمايه گذاري بالقوه، به پول امروز چقدر ارزش دارند.
PV بر اين اصل استوار است که هر چقدر پول ديرتر به دست تان برسد، بيشتر ارزشش را از دست مي دهد. اگر از شما سؤال مي کردند که ۱۰۰ هزار تومان را همين الان دريافت مي کنيد يا يک سال ديگر، عاقلانه بود که همين الان بگيريد چون مي توانيد اکنون پول را سرمايه گذاري کنيد و بلافاصله شروع به کسب سود کنيد. بنابراين اگر نرخ بهره ۱۰ درصد باشد و همين الان ۱۰۰ هزار تومان داشته باشيد، سال آينده ۱۱۰ هزار تومان خواهيد داشت. اما در همين حالت، ۱۰۰ هزار تومان طي يک سال آينده، به پول امروز فقط ۹۰ هزار تومان ارزش خواهد داشت، چون شما انتظار داشتيد تا طي اين يک سال ۱۰ هزار تومان سود دريافت کنيد.
براي محاسبه ي PV به نرخ بهره ي قابل مقايسه نياز داريد و ساده ترين شان هم براي استفاده، اغلب نرخي است که با گذاشتن سرمايه ي خود در بانک به دست خواهيد آورد.
براي مثال ممکن است شما سرمايه اي داشته باشيد که درآمد ۱۵ ميليون تومان طي يک سال را از آن انتظار داشته باشيد. اين را هم مي دانيد که سرمايه هاي قابل مقايسه درآمدي ۱۵ درصدي دارند. بنابراين با نرخ ۱۵ درصدي درآمد، اکنون آن ۱۵ ميليون تومان چقدر ارزش دارد؟
اين فرمولي است که مي توانيم براي پاسخ به اين پرسش استفاده کنيم:
C1 = جريان نقدينگي (درآمد) بعد از يک سال
r = نرخ درآمد يک ساله براي سرمايه گذاري هاي قابل مقايسه و متناسب به صورت يک کسر (يعني ۰٫۱۵ نه ۱۵ درصد) است.
با استفاده از مثال ما، PV را به صورت زير محاسبه کنيد:
۱۵,۰۰۰,۰۰۰/(۱ + ۰.۱۵) = ۱۳,۰۴۳,۴۷۸.۲۶
بنابراين درآمد داراي ارزش فعلي ۱۳,۰۴۳,۴۷۸٫۲۶ تومان است. يعني ۱۵ ميليون تومان سال بعد همين موقع، حدود ۱۳ ميليون تومان به پول امروز، ارزش دارد.
اغلب جريان نقدينگي تا چندين سال متمادي يکسان است؛ بنابراين بايد معادله ي PV را براي انعکاس اين مسئله تنظيم کنيم. در اينجا از فرمول ارزش فعلي کامل براي هر مورد نقدينگي آتي استفاده مي کنيم:
Present Value (PV) = Ct/(1 + r)^t
Ct = جريان نقدينگي (درآمد) t سال آينده
r = نرخ درآمد به صورت کسر
t = تعداد دوره ها (مثلا براي ۵ سال، t=5)
اگر جريان نقدينگي در مثال بالا در طي چهار سال بود، ما PV را به صورت زير محاسبه مي کنيم:
r = 0.15 (15 percent)
۱۵,۰۰۰,۰۰۰/(۱ + ۰.۱۵)^۴ = ۸,۵۷۶,۲۹۸.۶۸
بنابراين درآمد داراي ارزش کنوني ۸,۵۷۶,۲۹۸٫۶۸ تومان است. يعني چهار سال ديگر، ۱۵ ميليون تومان داراي ارزش ۸,۵۷۶,۲۹۸٫۶۸ تومان نسبت به پول امروز است.
نرخ بازده به کاررفته براي محاسبه ي نرخ تنزيل، اغلب هزينه فرصت سرمايه ناميده مي شود. هزينه ي فرصت عبارت است از هزينه ي سرمايه گذاري در مقايسه با سرمايه گذاري ديگر. اگر سرمايه ي «الف» را بخريد، پس سرمايه ي «ب» را نمي خريد، بنابراين هزينه ي فرصت، تفاوت بين درآمد واقعي سرمايه ي «ب» و درآمد واقعي سرمايه ي «الف» است.
ارزش خالص فعلي
ارزش خالص فعلي (NPV) در سرمايه گذاري، يعني تفاوت بين هزينه اي که براي شروع سرمايه گذاري بايد بپردازيد و ارزش کنوني تمام جريان هاي درآمدي که از آن سرمايه گذاري براي شما ايجاد مي شود. NPV به شما کمک مي کند تا تصميم بگيريد آيا احتمال دارد اين سرمايه گذاري، درآمد نسبتا زيادي به همراه بياورد (و در نتيجه ارزش خريد داشته باشد) يا نه.
NPV را به اين صورت محاسبه مي کنيم:
I = هزينه ي سرمايه گذاري شده
باشند. در مثال بالا، بياييد تصور کنيم براي کسب ۱۵ ميليون تومان درآمد در سال، بايد تجهيزاتي را بخريم که ۱۳ ميليون تومان هزينه دارند. پس:
NPV = 13,043,478.26 (مثال قبل PV) – ۱۳,۰۰۰,۰۰۰ (سرمايه گذاري)
بنابراين اين سرمايه در واقع يک افزايش خالص در ارزش به ميزان حدودا ۴۳ هزار و پانصد توماني فراهم مي کند.
فرمول NPV در اين مورد به اين صورت است:
NPV = (C1/(1 + r)t) – I
NPV = (15,000,000/(1 + 0.15)^1) – ۱۳,۰۰۰,۰۰۰
در اين مثال، احتمالا سرمايه گذاري ۱۳ ميليون توماني را انجام بدهيم؛ چرا که اين سرمايه گذاري توانايي بالقوه ي کسب مبلغ اضافي ۴۳ هزار و پانصد توماني را به پول امروزي، در مقايسه با سرمايه گذاري اين پول در بانک دارد.
براي محاسبه ي NPV در سرمايه گذاري هايي که طي چندين سال درآمد دارند، PV را براي هر سال محاسبه کنيد و اينها را جمع ببنديد. سپس سرمايه ي اوليه را کم کنيد.
بنابراين فرمول NPV شبيه اين است:
NPV = ∑ (Ct/(1 + r)^t ) – C0
C0 = ميزان نقدينگي اوليه
Ct = جريان نقدي براي دوره زماني مورد نظر
t = تعداد دوره زماني
r = نرخ بهره در دوره زماني مورد نظر
(علامت ∑ به معني مجموع همه است. بنابراين به شما مي گويد ارزش فعلي درآمد هر يک از سال هاي آتي را که به دست مي آوريد، با هم جمع ببنديد.)
در مجموع، وقتي NPV موردنظر بيشتر از صفر است، سرمايه گذاري سودده خواهد بود. وقتي NPV کمتر از صفر است، سرمايه سودي نخواهد داشت. البته اين محاسبات فرض را بر اين گذاشته اند که پيش بيني جريان نقدي شما به طور منطقي نزديک به واقعيت است.
در اين مثال ها، تصور کرده ايم که نرخ بازده در طول مدت سرمايه گذاري ثابت مي ماند. در دنياي واقعي، بعضي سرمايه گذاري ها داراي نرخ بهره متغير هستند اما ما در اين مقاله يک نرخ بهره ثابت را به کار برده ايم تا محاسبات ساده باشند. به طور مشابه فرض کرده ايم که همه ي سرمايه گذاري ها پيشاپيش انجام مي گيرند. وقتي به اين شکل نيست (و اغلب هم همين طور است) بايد NPV خود را بر اساس جريان هاي نقدينگي خالص براي هر دوره پايه ريزي کنيد.
مثالي از ارزش خالص فعلي
يک فرصت سرمايه گذاري داريد که در سه سال آتي، هر سال ۱ ميليارد تومان پرداخت مي کند. هزينه ي اوليه ي اين سرمايه گذاري ۲ ميليارد تومان است و نرخ بهره براي ارزيابي سرمايه گذاري ۱۷٫۵ درصد است. آيا در اين سرمايه گذاري شرکت مي کنيد؟
۱. هر مورد جريان نقدي (درآمدي) سالانه را براي پروژه به پول امروزي از طريق استفاده از فرمول PV محاسبه کنيد.
سال اول = PV = (C1/(1 + r)^1) = 1,000,000,000/1.175 = 851,063,829.79
سال دوم = PV = (C2/(1 + r)^2) = 1,000,000,000/1.381 = 724,309,642.37
سال سوم = PV = (C3/(1 + r)^3) = 1,000,000,000/1.62 = 616,433,738.19
۲. همه ي PVهاي هر ۳ سال را به همديگر اضافه کنيد:
Total PV = 851,063,829.79 + 724,309,642.37 + 616,433,738.19 = 2,191,807,210.35
۳. NPV را حساب کنيد.
NPV = 2,191,807,210.35 – C0
NPV = 2,191,807,210.35 – ۲,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰
از آنجا که NPV حدودا ۱۹۲ ميليون تومان و مثبت است، شايد ارزش سرمايه گذاري را داشته باشد. اما بايد بررسي کنيد که فرضيات درباره ي درآمدهاي مورد انتظار و نرخ بهره قابل مقايسه چقدر صحيح است. يک تغيير کوچک و نامناسب در هرکدام از اينها، مي تواند سود شما را به راحتي به زيان تبديل کند.
هميشه به ياد داشته باشيد که ارزيابي هاي PV و NPV به ميزان دقت در تخمين هايي که مي زنيد بستگي دارند و تغييرات در نرخ بهره مي تواند به طور قابل توجهي روي نتيجه تأثير بگذارد.
نرخ بازده داخلي
يک روش متداول ديگر براي ارزيابي سرمايه گذاري ها عبارت است از محاسبه ي نرخ بازده داخلي (IRR) که روش جريان نقدي تنزيل شده هم ناميده مي شود.
ضرورتا IRR نرخي است که در آن NPV مربوط به يک سرمايه گذاري، برابر صفر است.
شما وقتي IRR را محاسبه مي کنيد، آن را يک معيار مجزا براي تصميمات سرمايه گذاري تعريف مي کنيد. براي مثال شايد سازمان تان مشخص کند که فقط پروژه هايي را اجرا مي کند که بازدهي بيشتر از ۱۵ درصد داشته باشند. بعضي افراد IRR را با عنوان نرخ سود سربه سر مي شناسند.
معمولا IRR به صورت درصد بيان مي شود و اگر بيشتر از نرخ بازده در سرمايه گذاري هاي ديگر باشد، به اين معني است که ممکن است اين سرمايه گذاري ارزش انتخاب و شرکت در آن را داشته باشد.
اين روش در بين سرمايه گذاراني محبوب است که مي خواهند از طريق سرمايه گذاري شان به نرخ درآمد مشخصي دست پيدا کنند. يک محاسبه ي سريع نشان مي دهد که يک سرمايه گذاري خاص، چه نرخ بازده اي را طي يک دوره ي زماني مشخص به ارمغان مي آورد.
در فرمول NPV يا همان خالص ارزش فعلي، IRR جايگزين r صورت مي شود و وقتي NPV=0 باشد، فرمول به صورت زير درمي آيد:
۰ = ∑ (Ct/ (1 + IRR)^t) – I
محاسبه ي ارزش IRR مي تواند خيلي پيچيده شود. اما شما مي توانيد يک صفحه ي گسترده (اکسل) ايجاد کنيد يا از يک حساب آنلاين و رايگان IRR استفاده کنيد تا IRR را به راحتي محاسبه کنيد.
مثالي از نرخ بازده داخلي و استفاده از اکسل
فرصتي به د ست آورده ايد که در ازاي سرمايه گذاري ۱۰۰ ميليون توماني، طي سه سال آتي، به ترتيب به شما ۴۲ ميليون تومان، ۴۳ ميليون تومان و ۴۵ ميليون تومان پرداخت خواهد شد. فرصت هاي ديگر نرخ بازده ۱۳ درصدي براي سرمايه گذاري مشابهي فراهم مي کنند. بنابراين آيا اين پروژه ارزش سرمايه گذاري دارد؟ يا بايد در يکي از فرصت هاي ديگر سرمايه گذاري کنيد؟
پاسخ با استفاده از اکسل:
ابتدا بايد داده هايتان را در يک ستون وارد کنيد (مثلا A1:A4) . فقط توجه داشته باشيد که ۱۰۰ ميليون تومان را بايد با علامت منفي بنويسيد. (چون هزينه ي سرمايه گذاري است)
سربرگ FORMULAS، سپس Financial و پس از آن IRR را انتخاب کنيد. در پنجره ي باز شده در قسمت values، آدرس سلول ها (يعني A1:A4) را وارد کنيد. مي توانيد Guess را خالي بگذاريد يا هر عددي را که خواستيد در آن بنويسيد (پر کردن اين قسمت کاملا اختياري است). روي ok کليک کنيد. جوابي که به دست مي آوريد ۱۴٫۱۸٪ است. يعني نرخ بازده اين سرمايه گذاري ۱۴٫۱۸٪ است که بزرگتر از ۱۳٪ است. پس اين پروژه ارزش سرمايه گذاري دارد.
IRRها مخصوصا وقتي در کنار NPVها استفاده مي شوند مفيد هستند. IRRها به شما کمک مي کنند نرخ بازده سرمايه گذاري را به دست آوريد. در حالي که NPVها به شما کمک مي کنند تا اندازه ي مطلق بازده را ارزيابي کنيد.
اين مقاله IRRها و NPVها را در سطح بسيار ساده اي توضيح مي دهد. به طور عملي، اين محاسبات مي توانند خيلي پيچيده باشند و سازمان شما احتمالا استانداردهايي دارد که براي ارزيابي درآمد پروژه به آنها نياز داريد. با کمک بخش مالي مطمئن شويد که هر ارزيابي پروژه که انجام مي دهيد، مطابق با اين قوانين است.
براي دسترسي به مطالب بيشتر در مورد اين موضوع، نگاهي به کتاب اصول مالي شرکتي نوشته ي ريچارد اي بريلي (Richard A. Brealey) و استوارت سي مايرس (Stewart C. Myers) بيندازيد. اين کتاب چارچوبي استاندارد براي ارزيابي پروژه ها از ديدگاه مالي است.
دیدگاه شما