آشنایی با صندوق پوشش ریسک یا Hedge Fund
یکی از موضوعات مهم در هر سرمایه گذاری خرد و کلانی صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) آن میباشد. در این مقاله شما با این مفهوم آشنا خواهید شد.
فهرست این مقاله
صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) چیست؟
به بیانی ساده، صندوق های پوشش ریسک، دستهای از شرکتهای خصوصی هستند که سرمایه گذاران، پول خود را در آن قرار میدهند تا در فرصتهای مختلف سرمایه گذاری کنند. اینگونه شرکتها دارای استراتژیهای متفاوتی برای کسب سود هستند.
صندوق پوشش ریسک، گونهای خاص از سرمایهگذاری نیست بلکه ساختاری در سرمایه گذاری مشترک است که بهوسیلهی شرکت «مدیریت مالی» یا «مشاور سرمایه گذاری» آیا Hedging هیچ ریسکی ندارد؟ تشکیل شده است و امکان حضور را به سرمایه گذاران خود میدهد تا بتوانند در طیف وسیعتری سرمایهگذاری خود را انجام دهند.
ادارهی این صندوقها توسط افراد باتجربه و حرفهای انجام میشود. درحقیقت، نحوهی عملکرد این شرکتها به این صورت است که فرصتهای مناسبی برای سرمایهگذاری پیدا میکنند که ریسک بالایی داشته باشد و درصورتیکه سود داشته باشد، سودرسانی آن بسیار زیاد باشد.
این فرصتهای سرمایهگذاری به بررسی و تحقیقات زیادی نیاز دارد و ممکن است تا مقدار زیادی به اطلاعاتی وابسته باشند که بهآسانی در اختیار همه قرار نمیگیرد. به همین دلیل است که بیان کردیم افراد حرفهای در سرمایهگذاری، چنین شرکتهایی را اداره میکنند.
معمولاً صندوقهای پوشش ریسک، صندوقهای پوششی در بین افراد معروف است. شرکتهای خصوصی به دوصورت «مشارکت محدود» و «مسئولیت محدود» وجود دارد. برای مشارکت در آنها، تعداد اندکی سرمایهگذار و نهادهای معتبر نیاز است تا حداقل سرمایهی اولیه را دارا باشند. این سرمایه عموماً سازمانهایی مانند صندوق بازنشستگی، شرکتهای بیمه و اشخاص متمول هستند.
انتخاب واژهی صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) برای نام این شرکت دارای یک علت تاریخی است و از فرصتهای خرید و فروش استقراضی گرفته میشود؛ به این دلیل که اولین صندوق، بهمنظور پوشش ریسک معاملات اهرمی و مارجین در بازارهای نزولی مورداستفاده قرار میگیرد.
در طی زمان، انواع مفهوم پوشش ریسک گسترش پیدا کرد و بدین ترتیب در گونههای مختلف سرمایه گذاری به کار برده شد. هم اکنون، صندوقهای پوششی با بهرهمندی از ابزارهای مالی و تکنیکهای مدیریتی ریسک، در طیف گستردهای از بازارها و استراتژیها حضور دارند. هدف بیشتر استراتژیهای سرمایه گذاری، رسیدن به بازدهی بالا در شرایط بد بازار است.
مدیران پوشش سرمایه، اغلب پول خود را در سرمایهای که وظیفهی کنترلش را بر عهده دارند، سرمایه گذاری میکنند و این کار باعث میشود مدیران و دیگر سرمایه گذاران در یک راه یکسان قرار بگیرند.
ویژگیهای مهم صندوق های پوشش ریسک (Hedge Fund)
صندوقهای پوشش ریسک به دلیل گزینههای زیر با صندوقهای سنتی متفاوت هستند و این ویژگیها بهصورت زیر است:
فقط برای سرمایهگذاران واجد شرایط در دسترس قرار میگیرد؛
صندوقهای پوشش ریسک فقط اجازه دارند از سرمایهگذاران و اشخاصی که واجد شرایط هستند، بهشرط داشتن استانداردهای زیر پول بگیرند. بهطور مثال، در آمریکا، داشتن یکی از شرایط نام برده برای سرمایهگذاری ضروری است.
دارابودن درآمد ۲۰۰.۰۰۰ دلاری در طی یک سال و ضمانتدادن برای حفظ همین درآمد در آینده. برای اشخاص متأهل این مقدار برابر ۳۰۰.۰۰۰ دلار است.
ارزش دارایی خالص یک فرد به غیر از ارزش خانهی محل سکونتش باید بیش از یک میلیون دلار باشد.
مدیر اجرایی، متصدی، شریک و دیگر افراد واجد شرایط که خود به صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) وابستگی داشته باشد.
بدین ترتیب کمیسیون بورس و اوراق بهادر آمریکا سرمایهگذارانی را مناسب تشخیص میدهد که قدرت کنترل و مدیریت ریسکهای احتمالی سرمایهگذاری گستردهتر را دارند. سرمایهگذاران نهادی، حدود ۶۵درصد از سرمایهی صندوق پوشش را تشکیل میدهند.
گزینههای بیشتری نسبت به دیگر صندوقها عرضه میکند؛
اصولاً، صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) بهراحتی میتواند در هر چیزی مانند زمین، املاک، مستغلات، سهام، فروش استقراضی و قراردادها و ارزها سرمایهگذاری کند. درمقابل، صندوقهای مشترک که Mutual Funds نام دارند، فقط به فعالیت در حوزهی سهام و اوراق قرضی میپردازند.
ابزارهای مالی این امکان را برای مدیران فراهم میکنند که حتی وقتی بازار سهام در رکود است، آنها بتوانند سودآوری داشته باشند؛ این افراد اغلب از اهرمها استفاده میکنند. صندوقهای پوشش ریسک اغلب از معاملات مارجین و وجوه استقراضی برای افزایش سود بهره میبرند.
ساختار کارمزدی ۲درصدی؛
اغلب صندوقهای پوشش ریسک، ضریب هزینه و کارمزد نحوهی عملکرد را بهطور همزمان دریافت میکنند. این ساختار کارمزد بهعنوان «دو و بیست» بیان میشود؛ یعنی ۲درصد کارمزد مدیریت دارایی و ۲۰درصد سودی که به دست میآید.
لازم به ذکر است که این شرکتها بهدلیل دریافت این ۲درصد، مورد نقد واقع میشوند؛ زیرا بدون توجه به کسب سود و ضرر این مبلغ را دریافت میکنند. فرض کنید، صندوقی که حدود ۱ میلیارد جذب سرمایه دارد، بدون انجام کاری، سالانه بیست میلیون دلار به دست آورد.
نظارت زیادی بر روی آنها وجود ندارد؛
نهادهای ناظرِ بازار سرمایه در سایر کشورها بر روی آیا Hedging هیچ ریسکی ندارد؟ فعالیتهای صندوق سرمایه نظارت زیادی دارند. این در حالی است که صندوقهای پوشش ریسک هیچکدام از قوانین و مقررات نظارت بر نهادهای سرمایهگذاری در بازار را شامل نمیشود و دربهایشان بهطور کامل بر روی هر نوع بازرسی بهوسیلهی دولت و یا هر سازمان دیگری بسته است؛ از همین رو، در خفای کامل به فعالیتهای خود اشتغال دارند. با این وجود، این اتفاق به معنی اجازهدادن نهادهای نظارتی به کلاهبرداری نیست. معمولاً صندوقهای پوشش ریسک در جذب اعتبار توانایی بالایی دارند و ضریب آنها در جذب اعتبار از مؤسسات مالی و بانکها بالا است.
این شرکتها در عمل چندبرابر از سرمایهی خود را به بازار وارد میکنند.
راهبردهای سرمایه گذاری در صندوق های پوشش ریسک
بیشترین تفاوت صندوقهای پوشش ریسک با صندوقهای سنتی، عملکرد این صندوقها در نحوهی سرمایهگذاری میباشد.
ازجمله مهمترین راهبردهای صندوق سرمایهگذاری صندوقهای پوششی بهصورت زیر است:
فروش استقراضی: فروش استقراضی بهمعنی فروش سهامی است که در مالکیت صندوق نیست. در این روش، صندوق با حدس قیمت در آینده، سهامی را که مال فرد دیگری است، قرض میگیرد؛ سپس از طریق معاملهای در بازار، از نوسان قیمتها استفاده میکند.
استفاده از آربیتراژ: بهرهبردن از اختلاف قیمت در بازارهای متنوع است.
استفاده از ابزارهای مالی مشتقه مانند قراردادهای آتی و اختیار معامله.
سرمایهگذاری در اوراق بهاداری که کمتر از حد معمول ارزش داشته باشند و یا مطلوبیت نداشته باشند.
سعی برای استفاده از مزیتهای شکاف بین قیمت کنونی بازار و قیمت واقعی سهام.
سرمایهگذاری در بازارهای تازه شکلگرفته: سرمایهگذاری روی سهام یا وام با ارزهای مستعد تورم و بازارهای نوسانی.
معایب و خطرات صندوق های پوشش ریسک (Hedge Fund) چیست؟
بهدلیل مواردی که در بالا ذکر شده است، یعنی سرمایهگذاری در کارهای مختلف و نبود مقررات محدودکننده، سرمایهگذاری در صندوقهای پوشش ریسک با کسب سود زیادتری همراه است. لازم است بدانید که این گسترده بودن همواره میتواند خطرات زیادی را نیز به همراه داشته باشد.
بعضی از معروفترین نمونههای شکست اقتصادی، در رابطه با صندوقهای پوشش ریسک است. با این وجود، این منعطفبودن صندوقهای پوشش ریسک موجب شده است تا برخی از مدیران مالی سودهای بلندمدت زیادی را به دست آورند.
یادآوری این نکته لازم است که «پوشش ریسک» تلاشی آیا Hedging هیچ ریسکی ندارد؟ برای کمکردن ریسک است ولی امروزه هدف بیشتر صندوقهای پوششی، به حداکثر رساندن صندوقهای پوششی و سود به دست آمده از سرمایهگذاری است؛ بنابراین، فکر اینکه کاربرد این شرکتها فقط پوشش ریسک است، درست نیست.
درحقیقت، مدیران صندوقهای پوششی، سرمایهگذاریهای پرخطری را انجام میدهند که نسبت به دیگر سرمایهگذاریها ریسک بالاتری دارد. بهطور دقیق، همین ریسک است که سرمایهگذاران زیادی را با فکر «ریسک بیشتر باعث سود بیشتر میشود» به سمت این شرکتها جذب میکند.
بعضی از خطراتی که صندوق ریسک میتواند به همراه داشته باشد، عبارتند از:
۱- اثر اهرم: جدا از پولی که سرمایهگذاران در صندوقهای پوشش ریسک سرمایهگذاری میکنند، این صندوقها پولها را از بانکها و دیگر نهادهای مالی قرض میکنند. برای مثال، مطابق با مقررات آمریکا صندوقهای پوشش ریسک میتوانند در مقابل هر یک دلاری که بهعنوان سرمایه جذب میکنند، حدود نُه دلار را از بانکها و نهادهای دیگر مالی قرض نمایند.
با وجود این شرایط، یک زیان ۱۰درصدی میتواند به قیمت ازدستدادن کل سرمایه در صندوق منجر شود. بهکاربردن اهرم و پول استقراضی میتواند خسارت کوچک را به یک ضرر بزرگ تبدیل نماید.
۲- استقبال از دارایی ریسکپذیر: این صندوق ها بهطور ذاتی در پی سرمایهگذاری پر ریسکتر و با بازده حداکثری هستند.
۳- غیرشفاف بودن: استراتژی معاملات، متنوعسازی سبد دارایی یا پورتفولیو و سایر تصمیمهای صندوق بهصورت واضح برای سرمایهگذاران بیان نمیشود.
۴- کمبود نظارت: ایجاد و انجام فعالیتهای صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) به داشتن نظارت بر روی امور مالی آن نیست؛ درنتیجه، اغلب آنها دارای ریسک ساختاری پنهان هستند.
صندوق پوشش ریسک در رمز ارز چیست؟
افزایش روند صعودی بیتکوین و سایر رمزارزها در سالهای گذشته، درنظر سرمایهگذاران قانونی و موجّه جلوه کرده و آنها را بهسوی خود جذب کرده است. ولی همانطور که میدانید، سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال همواره با ریسک همراه است؛ زیرا تنها یک دهه از عرضهی این مفهوم و واردشدن این نوع ارز به جهان میگذرد و مانند ارزهای فیات بهوسیلهی دولت پشتیبانی نمیشود.
این بدان معنی نیست که سرمایهگذاری در رمز ارز باعث خسارت میشود و هیچ سودی به شما نمیرساند. بسیاری از اشخاص با سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال و انتخاب استراتژیهای صحیح خرید و فروش، سود خوبی به دست میآورند. این چیزی است که سرمایهگذاران صندوقهای پوشش ریسک را جذب میکند.
صندوقهای بزرگ، عملکرد بیتکوین که نسبت به طلا و ارزهای فیات حجم سرمایهی کمی دارد، دیده و علاوه بر آن از علاقه و تقاضای مردم به سرمایهگذاری آگاهی دارند.
اینگونه از صندوقها با دودیدگاه کاملاً متضاد، نگرانی و قدردانی، به جامعهی رمز ارز مینگرند؛ زیرا ارزهای دیجیتال هم میتوانند رقیبی برای صندوقها به حساب بیایند و هم موقعیتی مناسب برای بهدستآوردن سود بالا برای این صندوقها باشند.
صندوقهای پوششی در ارزهای دیجیتال مانند یک صندوق پوشش ریسک معمولی عمل میکنند که یک پورتفوی شامل رمز ارز را کنترل میکنند. هم اکنون دو نوع صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) رمز ارز موجود است که به شرح ذیل است:
۱- صندوقهایی که بهطور انحصاری رمز ارز را کنترل میکنند.
۲- صندوقهایی که در سبد داراییشان علاوه بر مالهای دیگر، رمز ارز را نیز شامل میشوند.
در هر دوحالت بالا، صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) رمز ارز بهدنبال یک فرصت مناسب برای زیادکردن سود است؛ بنابراین، آنها در ICO یا ارزهای دییجیتال سرمایهگذاری میکنند و در وقت مناسب خرید و فروش را انجام میدهند.
همانطور که قبلتر نیز گفته شد، این فرصتهای سرمایهگذاری بهوسیلهی سرمایهگذاران متخصص و ماهر، کنترل، تعادل بخشی و تجزیه میشوند. درحقیقت، صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) یک فرصت بُردبُرد را برای سرمایهگذار و متخصصان به وجود میآورد.
ایدهی میلیونرشدن در مدت زمانی کوتاه برای اولینبار در سال ۲۰۱۷ رخ داد و این وضعیت بهدلیل انفجار قیمت ارزهای دیجیتال در این سال بود.
این رویداد رشد تعداد زیادی از صندوقهای پوشش ریسک رمز ارز را توجیه میکند. از معروفترین شرکتهای سرمایهگذاری و صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) رمز ارز، میتوان به پانترا کپیتال، کوین کپیتال، بلک مون و بیت اسپرد اشاره کرد.
لازم به ذکر است که رمز ارز، ارزی نوسانی و خطرپذیر است. با سرمایهگذاری در این صندوق پوششی، شما ریسک خود را دوبل میکنید؛ زیرا همانطور که قبلتر نیز بیان شد، ریسک صندوقهای پوشش بالا است و از نظر برخیها حتی به قمار شباهت دارد. هنگامی که قصد سرمایهگذاری در صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) رمز ارز را دارید، ابتدا باید تحقیقات لازم آیا Hedging هیچ ریسکی ندارد؟ را در ارتباط با اعتبار صندوق و مدیرهای آن انجام دهید. این نکته را از یاد نبرید که آیندهی مالی شما به توانایی و علم این اشخاص در بازار مالی وابسته است.
سؤالات متداول
۱- منظور از اشخاص خاص در صندوق های پوشش ریسک چیست؟
منظور از افراد خاص، سرمایهگذارانی هستند که قصد سرمایهگذاری بالایی را در صندوقها دارند.
۲- سرمایهی لازم برای سبدگردانی به چه میزان است؟
سرمایهی لازم حدود پنج میلیارد است. البته، این رقم در آیا Hedging هیچ ریسکی ندارد؟ شرایط زمانی متفاوت تغییر میکند ولی بهدلیل وجود هزینههای عملیاتی، پذیرش سرمایههای کمتر از این هزینه برای شرکتها بهصرفه نیست.
۳- صندوقهای پوشش ریسک چه زمانی شروع به فعالیت کردند؟
زمان دقیق این فعالیتها در دههی ۱۹۵۰ است. بازارهای مالی جهانی در آن سال برای هدف پوشش ریسک در بازارهای نزولی اقدام به سرمایهگذاری کردند.
۴- هزینهی سرمایهگذاری در صندوقها به چه میزان است؟
هزینههای هر صندوق به دوقسمت تقسیمبندی میشود. قسمتی از محل داراییهای آن پرداخت شده و قسمتی دیگر بهوسیلهی شخص سرمایهگذار برای دیدن نامهی موردنظر پرداخت میشود.
۵- چه مدت پس از ثبت درخواست ابطال میتوان وجه موردنظر را دریافت نمود؟
این کار اغلب بین ۲ تا ۷ روز زمان نیاز دارد.
سخن پایانی آیا Hedging هیچ ریسکی ندارد؟
بر اساس همهی توضیحات بیان شده، صندوق پوششی نوعی صندوق سرمایهگذاری است که سرمایهگذاران بزرگ و دارای شرایط، پول خود را در آن قرار میدهند که در گونههای دارایی و بازارهای مالی سرمایهگذاری میشود. تفاوت صندوق پوششی با صندوق سرمایهگذاری سنتی در برخی از جزئیات مانند شرایط سرمایهگذاری، راهبردها و همچنین ریسکهای آن است.
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.
نقل قولهایی از بروس کوونر جادوگر بازار، برای معاملهگران
بروس کوونر (Bruce Kovner) یکی از بزرگترین معاملهگران در بازار بین بانکی ارز و معاملات آتی بود. وی بنیانگذار و رئیس صندوق Caxton Associates بود. این صندوق یک صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) جهانی است. کوونر در سال ۲۰۱۱ پس از سی سال مدیریت این صندوق بازنشسته شد.
بروس کوونر در سال ۱۹۸۷ بیش از ۳۰۰ میلیون دلار سود کسب کرد. کوونر ده سال قبل از آنکه در کتاب جادوگران بازار (Market Wizard) در سال ۱۹۸۹ به بازار معرفی شود، متوسط سود سالانه ۸۷ درصد داشت. وی فقط با ۲۰۰۰ دلار در اوایل سال ۱۹۷۸ توانست بیش از یک میلیون دلار کسب کند.
ثروت خالص فعلی کوونر تقریبا ۵.۳ میلیارد دلار است.
در اینجا لیستی از ده نقل قول معروف بروس کوونر آورده شده است. این نقل قولها میتوانند به ما در مورد اصول کلیدی که وی برای معاملات موفق به کار برده است، اطلاعاتی بدهند.
- «اولین قانون معاملهگری این است که در شرایطی که بازار را درک نمیکنید و آیا Hedging هیچ ریسکی ندارد؟ ممکن است تحت تاثیر عواملی که آنها را درک نمیکنید پول زیادی از دست میدهید خود را درگیر معامله نکنید.»
- «اگر سخت کار نکنید، بعید است که بتوانید به یک معاملهگر خوب تبدیل شوید.»
- «اگر ضررها را شخصی کنید، نمیتوانید معامله کنید.»
- «مدیریت ریسک مهمترین چیزی است که باید به خوبی درک شود. معامله کمحجم، معامله کمحجم، معامله کمحجم توصیه دوم من است. با هر حجمی فکر میکنید باید معامله کنید حجمتان را حداقل نصف آن بزنید!»
- «معاملهگران تازهکار ۵ تا ۱۰ برابر حجم مناسب معامله میکنند. آنها ۵ تا ۱۰ درصد سرمایه خود را ریسک میکنند در حالی که باید ۱ تا ۲ درصد ریسک کنند.»
- «در یک بازار خرسی (نزولی)، شما باید از رالیهای خلاف روند به عنوان فرصت فروش استفاده کنید.»
- «مایکل مارکوس (Michael Marcus) چیزی به من آموخت که بسیار مهم است: شما باید مایل باشید که مرتبا اشتباه کنید. هیچ مشکلی در این مورد وجود ندارد. مایکل به من آموخت که بهترین تحلیل را انجام بده، اشتباه کن، مجددا بهترین تحلیل را انجام بده، اشتباه کن، بهترین تحلیلت را انجام بده و پولت را دو برابر کن.»
- «تحلیلگران فاندامنتالی که میگویند هیچ توجهی به چارتهای نمیکنند مانند پزشکانی هستند که میگویند اهمیتی به درجه حرارت بیمار نمیدهند»
- «تجربه به من نشان داده است که معاملهگران تازهکار معمولا سه تا پنج برابر بیش از حد ریسک میکنند. آنها ۵ تا ۱۰ درصد سرمایه خود را در معرض ریسک قرار میدهند در حالی که باید ۱ تا ۲ درصد ریسک کنند. بار احساسی معاملات بسیار زیاد است. ممکن است میلیونها دلار در یک روز ضرر کنم اگر این ضررها را شخصی کنم، نمیتوانم معامله کنم.»
- «اصل هایزنبرگ (Heisenberg Principle) میگوید اگر چیزی از نزدیک توسط عموم مشاهده شود، احتمال اینکه در فرآیند آن تغییر ایجاد شود، وجود دارد. هرچه آیا Hedging هیچ ریسکی ندارد؟ الگوهای قیمتی توسط سفته بازان بیشتری مشاهده شود، احتمال سیگنال اشتباه، بیشتر میشود. هرچه در بازاری فعالیتهای سفتهبازانه کمتر باشد، احتمال ایجاد سیگنالهای معتبر بیشتر است.»
- «من حد ضرر(Stop loss) را قبل از ورود به معامله تعیین میکنم. این تنها راهی است که میتوانم با خیال راحت بخوابم. من قبل از ورود به معامله میدانم قرار است کجا خارج شوم. حجم معامله با توجه به حد ضرر مشخص میشود و حد ضرر را بر اساس تحلیل تکنیکال تعیین میکنم. من هرگز در مورد این که افراد دیگر ممکن است همانجا حد ضررشان را قرار داده باشند فکر نمیکنم، زیرا اگر حق با من باشد، بازار نباید به آنجا برود.»
جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.
سرمایه گذاری در طلا یا نقره؛ بهترین راه حفظ سرمایه چیست؟
بسیاری از افراد تصور میکنند داراییهایی مانند طلا و نقره همواره بهترین داراییها برای حفاظت از سرمایه هستند. اما این گزاره چقدر صحت دارد؟ آیا همواره میتوان روی طلا و نقره برای حفاظت از سرمایه حساب باز کرد؟
در یک دنیای ایدهآل، سرمایهگذاران میتوانند ریسکها را حذف کرده و با قطعیت کامل اقدام به سرمایهگذاری کنند. اما ما درچنین دنیایی زندگی نمیکنیم. در حقیقت جهان ما بهطور فزایندهای جهانی شده و این جهانی شدن حیطه مسائل مالی را هم در بر گرفته است. در یک اقتصاد جهانی شده، قیمتها به واسطه متغیرهای بسیار بیشتری تحت تأثیر قرار میگیرند و این امر باعث افزایش بیثبانی در بازارها میشود و در هنگام بیثباتی بازارهاست که حفاظت از سرمایه مفهوم پیدا میکند.
تمام انسانها (یا حداقل انسانهای عقلایی) بهدنبال بازده سرمایه بیشتر هستند. اما در اوضاع ناپایدار (مثلا بحران در حوزه یورو، کاهش رشد اقتصادی چین، افت قیمت نفت) چیزی که برای اکثر افراد اولویت دارد حفظ سرمایههایشان است. عموما در زمانهای بحرانی، طلا و نقره بهعنوان داراییهای باارزش محسوب میشوند. اما امروزه این تصور به چالش کشیده شده است و همچنین مطالعات اخیر حاکی از آن است که عکسالعمل طلا و نقره وابستگی بسیار زیادی به شرایط دارد.
سرمایهگذاریهای امنتر: پناهگاه امن و پوشش ریسک
سرمایه گذارها اغلب از ابزارهای پوشش ریسک (hedge) و پناهگاه های آیا Hedging هیچ ریسکی ندارد؟ امن (safe havens) برای محدود کردن ریسکهای غیرقابل پیشبینی استفاده میکنند. “پوشش ریسک کامل” به این معنا است که همه ریسکهای یک موقعیت معاملاتی یا یک پورتفوی سرمایهگذاری حذف شود. به عبارت دیگر، ابزار پوشش ریسک باید بهطور ۱۰۰ درصدی همبستگی معکوس با دارایی در معرض خطر داشته باشد یا حداقل هیچ همبستگیای نداشته باشد. عموما در بازارهای مالی بینالملللی از ابزارهای بازار مشتقات برای پوشش ریسک استفاده میکنند اما در ایران به خاطر محدودیت در ابزارهای مشتقه از تنوع در پورتفو استفاده میشود.
پناهگاه امن به داراییهایی گفته میشوند که در مواقع آشفتگی بازار ارزش آنها کاهش پیدا نمیکند. به عبارت دیگر ابزار پوشش ریسک باعث محدود شدن ضرر و زیان شخص هنگام در اختیار داشتن داراییهای ریسک پذیر میشود، اما پناهگاه امن به فرد امکان میدهد سرمایه خود را در هنگامی که تمام داراییهای دیگر درحال کاهش هستند، حفظ کند
بهطور سنتی، طلا و نقره بهعنوان یک ابزار پوشش ریسک در زمان تورم و پناهگاه امن در زمان بحرانهای مالی و سیاسی شناخته میشدند. چراکه برخلاف پولهای فیات که میتوانند با سیاستهای پولی و مالی تحت تأثیر قرار بگیرند، عرضه طلا و نقره از دسترس دولتها خارج است.
از طرف دیگر قدرت ارزهای فیات به توان پشتیبانی دولتها وابسته است. به همین خاطر در زمان بحران های سیاسی ممکن است سرمایهگذاران به سمت خریداری طلا و نقره متمایل شوند. به همین ترتیب در زمان بحرانهای مالی نیز امکان دارد سرمایهگذاران به این باور برسند که خرید طلا و نقره باعث محافظت از داراییهای آنها خواهد شد.
مسائل پیچیده: طلا و نقره دو دارایی با ارزش کاملا متفاوت
اگرچه مردم هر دو فلز را بهعنوان دارایی های باارزش تلقی میکنند اما باید توجه داشت بین ارزش طلا و ارزش نقره تفاوت های بسیار زیادی وجود دارد. نقره در درجه اول به خاطر استفاده صنعتی ارزش زیادی دارد. در حالیکه طلا اینگونه نیست از طرف دیگر طلا بهشدت تحت عوامل پولی مانند تورم یا نرخ بهره قرار میگیرد اما نقره این گونه نیست. بنابراین در هنگام تحلیل شرایط نمیتوان این دو فلز را در یک رده قرار داد و باید بهصورت مجزا در نظر گرفته شوند.
همین تفاوت در نوع استفاده و بازخورد طلا و نقره موضوع تحقیقی برای روشن شدن واکنش طلا و نقره به بحرانهای مالی شده است. در این مطالعه استدلال میشود اگرچه طلا و نقره در سقوط بازار بهعنوان یک پناهگاه امن شناخته میشوند اما نمیتوان مطمئن بود در چه زمان کدام یک را میتوان پناهگاه امن درنظر گرفت. گاهی طلا این نقش را ایفا میکند و گاهی نقره. همه چیز به نوع نگاه سرمایهگذاران به آینده بستگی دارد.
همچنین یک مطالعه دیگر نشان میدهد که خرید نقره در زمان رکود اقتصادی نمیتواند بهعنوان یک پناهگاه امن به حساب آید. ازآنجاکه تقاضای نقره بیشتر تحت سودمندی صنعتی آن است، با فعالیت کلی بازار ارتباط نزدیک دارد. به عبارت دیگر، وقتی اقتصاد رونق میگیرد، تقاضا برای نقره بیشتر از زمانی است که اقتصاد در حالت رکود به سر میبرد. بنابراین امکان دارد سرمایهگذاری روی نقره هنگامی که بازار به سمت رکود در حال حرکت است به اندازهای که تحلیلگران تصور میکنند امن نباشد.
در مجموع باید گفت هنگامی که بی ثباتی طلا و نقره را مورد بررسی قرار می دهیم متوجه میشویم که طلا از نقره باثباتتر و ایمنتر است اما با این حال، هنگام درنظرگرفتن سایر داراییها مانند املاک و مستغلات، میبینیم که طلا لزوما بیشترین ثبات را ندارد.
باید توجه داشت که طلا و نقره نیز مانند بسیاری از کالاهای دیگر در این سالها افت و خیزهای شدیدی را تجربه کرده است و در عین حال همین امروز نیز طلا در سقف قیمت تاریخی خودش قرار دارد و هیچکس نمیداند در آینده چه پیش خواهد آمد از طرف دیگر با افت تقاضای طلا در چین و دستور کشور روسیه به توقف خرید طلا به جهت کاهش شدید قیمت نفت، تقاضای جهانی نیز برای طلا کاهش چشمگیری پیدا کرده است.
همینطور در اوایل ماه مارس هنگامی که اولین تکانههای رکود اقتصادی ناشی از کرونا ظاهر شد و اکثر افراد انتظار رشد قیمت برای طلا را داشتند به ناگهان شاهد افت قیمت طلا بودیم. این اتفاق نهتنها برای طلا بلکه برای نقره و حتی بیتکوین که از آنها نیز بهعنوان پناهگاههای امن جایگزین یاد میشود افت قیمت داشتند.
در مجموع باید گفت اینکه در چه زمانهایی چه داراییهایی را میتوان بهعنوان پناهگاه امن در نظر گرفت بهشدت وابسته به نوع واکنش سرمایهگذاران، نوع بحران (مالی یا سیاسی) و همینطور نگاه به آینده است.روند تاریخی بازار به این صورت است که اگر چشم انداز صنعت در کوتاه مدت مثبت باشد نقره میتواند پناهگاه امنی در نظر گرفته شود اما اگر نتوان به اقتصاد جهانی در کوتاه مدت امید داشت طلا پناهگاه امن تری است. اگر اقتصاد داخلی درگیر تورم شود عموما طلا یا ارزهای خارجی که نقد شوندگی بالایی دارند بهعنوان پناهگاه های امن در نظر گرفته میشوند و اگر اقتصاد به تدریج در حال عبور از تورم و وارد شدن به رونق است احتمالا مستغلات میتواند بهعنوان یک پناهگاه امن در نظر گرفته شود.
اما حقیقت این است که در شرایط موجود کسی نمیتواند مطمئن باشد روندهای قیمتی به چه سمت حرکت میکند و کدام گزینه، گزینه بهتری برای سرمایهگذاری است؛ این امر در ایران نمود بیشتری دارد به این خاطر که اولا سیاستگذار علاقه دارد تا قیمت داراییهایی مانند دلار و طلا را حفظ کند و ثانیا تا حدودی زیادی از بازارهای جهانی مجزاست. پس باید بدون توجه به پیشفرض های گذشته وقایع را تحلیل کرده و اقدام به سرمایهگذاری کنید.
دیدگاه شما